سودان: عکس هایی از همه پرسی برای تجزیه؛ و اما سرنوشت افغانستان؟
جنگ و کشتار در افغانستان بیش از یک قرن است که ادامه دارد. جنایتکاران افغان مانند عبدالرحمان با کشتار سیستماتیک، و غصب زمین های مردم در نقاط مختلف مانند جنوب، آنان را به صفحات مرکز و شمال راندند و زمین های غصب شده را بین سربازان خود تقسیم کردند. این جنایات سیستماتیک همچنان با کشتار، غصب زمین و تخریب گذشته و تاریخ مردم جایی که امروز افغانستان نام دارد، در حضور بیش از 100 هزار سرباز بین المللی ادامه دارد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
جنگ و کشتار در افغانستان بیش از یک قرن است که ادامه دارد. جنایتکاران افغان مانند عبدالرحمان با کشتار سیستماتیک، و غصب زمین های مردم در نقاط مختلف مانند جنوب، آنان را به صفحات مرکز و شمال راندند و زمین های غصب شده را بین سربازان خود تقسیم کردند. این جنایات سیستماتیک همچنان با کشتار، غصب زمین و تخریب گذشته و تاریخ مردم جایی که امروز افغانستان نام دارد، در حضور بیش از 100 هزار سرباز بین المللی ادامه دارد. در زمان امارت جنایتکاران طالب این مردم مناطق مرکز و شمال افغانستان بودند که به شکل سیستماتیک مورد حمله قرار گرفته و با کشتار و کوچ اجباری و غارت مواجه می شدند. گزارش های نهادهای حقوق بشری گویای کامل آنچه می باشد که بر مردم در مناطق مرکزی و شمال رفته است.
اکنون نیز جنایتکاران طالب و کوچی طالب در حالی که ظاهرا از پایگاه اجتماعی خوبی در جنوب و شرق برخوردارند و در پایتخت نیز حمایت کامل دولت قبیله گرای کرزی و دولتیان حزب اسلامی را دارند، چشم به مرکز و شمال دوخته اند تا بار دیگر این مناطق را با جنایات گسترده تر تحت کنترل در آورند.
گتی ایمیج/ یکشنبه 9 جنوری 2011
پیش زمینه های تاریخی تجزیه در افغانستان
طرح تجزیۀ افغانستان از تئوری تا عمل ( پیش زمینه های تاریخی ، انگیزه های کنونی، وپیآمد های آیندۀ تجزیۀ افغانستان در منطقه وجهان) توطئۀ تجزیه یا سلاح سرکوب نهضت های دادخواهانه درافغانستان
چهار شنبه 5 ژانويه 2011, بوسيله ى توردیقل میمنگی
سودان در چند قدمی تجزیه؛ آیا افغانستان به سرنوشت سودان دچار می شود؟
اکنون نیز جنایتکاران طالب و کوچی طالب در حالی که ظاهرا از پایگاه اجتماعی خوبی در جنوب و شرق برخوردارند و در پایتخت نیز حمایت کامل دولت قبیله گرای کرزی و دولتیان حزب اسلامی را دارند، چشم به مرکز و شمال دوخته اند تا بار دیگر این مناطق را با جنایات گسترده تر تحت کنترل در آورند.
دو شنبه 20 دسامبر 2010, بوسيله ى کابل پرس
تأملی بر تعریف و شناخت تجزیه
طرح تجزیۀ افغانستان از تئوری تا عمل ( پیش زمینه های تاریخی ، انگیزه های کنونی، وپیآمد های آیندۀ تجزیۀ افغانستان در منطقه وجهان) توطئۀ تجزیه یا سلاح سرکوب نهضت های دادخواهانه درافغانستان
دو شنبه 3 ژانويه 2011, بوسيله ى توردیقل میمنگی
پلان بی در افغانستان
چرا تجزیه ی بالفعل کمترین انتخاب بد در افغانستان است؟
مقاله ی جدید بلک ول منتشره ی فارن افیرز 13 دسمبر 2010 / مترجم: دکتر ذکی پاهنگ
يكشنبه 19 دسامبر 2010, بوسيله ى دکتر ذکی پاهنگ
سودان در چند قدمی تجزیه؛ آیا افغانستان به سرنوشت سودان دچار می شود؟
يكشنبه 19 دسامبر 2010, بوسيله ى کابل پرس
تجزیه افغانستان، گروه پاکستانی پښتونخوا و مغزهای متفکر قبیله!
شنبه 2 اكتبر 2010, بوسيله ى کامران میرهزار
طرح تجزیه افغانستان
کافی است خود خواهان و عظمت طلبان قومی دست از این کردار های خود بردارند و خود را برتر از دیگر اقوام ندانسته و حقوق خود را به سطح یک شهروند عادی پائین بیاورند.
شنبه 18 سپتامبر 2010, بوسيله ى م- فرهنگ دوست هروی
تاکید بلک ویل بر پلان ب، تجزیه افغانستان
بلک ویل می گوید، طالبان در حال پیروزی هستند و ما در حال باخت. آن ها روحیه ی بالایی دارند و می خواهند به نافرمانی خود ادامه دهند. پلان ب با شکست مواجه شده است. او تاکید می کند که مناطق پشتون نشین جنوب و شرق افغانستان را باید در اختیار طالبان گذاشت. او می گوید دهه ها در نزدیکی غرب با افغانستان خطاهای زیادی صورت گرفته است.
دو شنبه 13 سپتامبر 2010, بوسيله ى کابل پرس
هدف از تجزیه افغانستان وعقب نشینی به شمال چیست؟
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در سخنانی در برابر یکی از کمیته های کنگره این کشور نسبت به عواقب اجرای توافقنامه دولت پاکستان و یک افراطیون اسلامگرا در دره سوات، در شمال غرب این کشور، ابراز نگرانی کرده و گفته است که وضعیت پاکستان خطری مهلک را متوجه امنیت جهان می کن ولی اقا جان چپمن باخاطرارام میگوید که این همه اهداف که غربیان درمورد مبارزه با ترریزم داشتند محقق شده است
جمعه 10 سپتامبر 2010, بوسيله ى عبدالصبور
طرح تجزیۀ افغانستان خیال باطل یک لابییست کاسب است!
فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
دو شنبه 16 اوت 2010
احمق خودتان هستید آقای اشرف غنی احمد زی، آقای وحید عمر
اشرف غنی: کسی که در رژيم جنایتکاران طالب، این رژيم را رژيمی مردمی معرفی می کرد و پس از روی کار آمدن کرزی یکی از کلیدی ترین افراد در بنا نهادن سیستم فاسد و مافیایی بود و بصورت غیر قانونی رییس دانشگاه کابل بود و در انتخابات ریاست جمهوری بصورت غیر قانونی با داشتن تابعیت آمریکا شرکت کرده بود.
چهار شنبه 4 اوت 2010, نويسنده: کامران میرهزار
طرح تجزیه افغانستان
تجزیه افغانستان باعث می شود که مردم قرون وسطایی به روش خود زندگی کنند و از آن لذت ببرند و مردم متمدن تر به شیوه ی دلخواه خود زندگی کرده و آزاد باشند. در ضمن در این صورت از سیطره طلبی یک قوم خاص که صدها سال است بر گرده ی ملیت های دیگر سوار است خلاصی خواهیم یافت.
يكشنبه 1 اوت 2010, نويسنده: مهرورز
طرح تجزیه ی افغانستان
چهار شنبه 14 ژوئيه 2010, نويسنده: احمد بهار چوپان
رابرت بلک ویل: آمریکا باید افغانستان را به دو قسمت تقسیم کند
عدم پرداختن به مسایل افغانستان و عدم جسارت برای عبور از خطوط ممنوع که بیشتر درونی می باشد و نوعی خودسانسوری همراه با وطن پرستی چشم بسته را با خود دارد، به ضرر جامعه ی افغانستان است. دیگران به راحتی بدون اینکه درگیر وجدانی تقلبی شوند، به بحث و تجزیه و تحلیل مسایل مختلف در حوزه های مختلف می پردازند و کند و کاو درباره ی مسایل را لازمه ی برخورد سالم تر و صحیح تر با آن برای منافع خود می دانند و در افغانستان اما وقتی دیگران درباره ی سرنوشت و آینده ی مردم بحث می کنند، اهالی قلم به همان احساس وطن پرستی چشم بسته پناه می برند.
شنبه 10 ژوئيه 2010, نويسنده: کابل پرس
طرح تئوریک تجزیه افغانستان
در شرایط فعلی طرح تئوریک تجزیه یک ضرورت به نظر می رسد، مهم ترین حد و مرزی که باید از آن عدول نکنند، این است که از تعصبات و خشونت های قومی به دور بوده و عدالت در طرح های تقسیمات در نظر گرفته شود، برای بدست امدن این شرایط، بهترین راه حل این است که جامعه جهانی و بخصوص سازمان ملل بر روند تجزیه اشراف کامل داشته باشد و داوری در تقسیمات اراضی به سازمان ملل داده شود.
چهار شنبه 7 ژوئيه 2010, نويسنده: محمد اسحاق فياض
به تجزیه افغانستان بیندیشیم و یا به تغییر پشتونها؟
جامعه شناسان باور دارند که خلای ایدولوژیک موجب بیداری و تقدس ارزشهای قومی میشود/اگر بنا میبود تا برای هر گروه قومی و زبانی یک کشور مستقل وجود داشته باشد امروز در جهان بجای 195 مملکت باید شش هزار و پنجصد کشور وجودمیداشت./. تجزیه افغانستان به هیچوجه یک تجزیه آرام، صلح آمیز و متمدنانه مثل، چک و سلواکیا، نخواهد بود/معجون "پشتونوالی و شریعت" سمی است که باید آنرا از مغز پشتونها شست/ چگونه می توان انتظار داشت که پشتونها مثل فارسی زبانها و یا ترکها فکر کنند در حالیکه در زبان پشتو منابع فکری، علمی، ادبی و هنری بسیار اندک وجود دارد؟
دو شنبه 5 ژوئيه 2010, نويسنده: جعفر رضايی
طرح تجزیه ی افغانستان
پاسخهای به کابل پرس: چون من یکی از مخالفان تجزیۀ افغانستان هستم بنا برآن در بخش مخالفان تجزیۀ افغانستان به پاسخ دوستان و وطنداران ام خواهم پرداخت.
شنبه 3 ژوئيه 2010, نويسنده: نعمت الله ترکانی
طرح تجزیه ی افغانستان
درمیان مردم عامه – عناصرغیر"اوغان"- هنوزاین آگاهی بوجود نیامده است که بدون "اوغان" ها می توان راحت تر وانسانی تر زندگی کرد وبنابران باید کشوررا تجزیه کرد تا ازشرمصیبت های تمام ناشدنی ی که این طایفه برکشور تحمیل کرده است؛ درامان ماند.
چهار شنبه 30 ژوئن 2010, نويسنده: ربانی بغلانی
طرح تجزیه افغانستان!
عبور از خطوط ممنوع: مخالف، موافق و نه مخالف و نه موافق: نظر شما چیست؟/ هدف از طرح این بحث شاید عبور از خطوط ممنوع در کشوری باشد که سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول بیداد می کند و این سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول از حداقل 150 سال پیش تا دوره ی حکومت فاسد، طالبانی و مافیایی حامد کرزی با حضور حدود 150 هزار سرباز بین المللی بر جنازه ی کشوری بنام افغانستان ادامه یافته است.
سه شنبه 29 ژوئن 2010, نويسنده: کابل پرس
خاورميانه با طراحی آمريکا!
افغانستان از نقشه ی جهان حذف می شود؟
سه شنبه 5 فوريه 2008
پيامها
10 جنوری 2011, 06:10, توسط raheb
سلام کابل پرس?
ای کاش به کشورماهم چنین همه پرسی صورت بگیردوبرای همیشه ازشراین غولان عقب گرانجات پیداکنیم چه زیباخواهدبودآنروزکه کشورتجزیه شودواین ناقل بچه های سلیمان کوهی دوباره به موطن اصلی خودبازگردند آمین رب الحالمین به امیدتجزیه اوغانستان.
10 جنوری 2011, 07:52, توسط Roshan
به زودترین فرصت امریکا وملل متحد ان نسخه تاریخی را که برای التیام بخشیدن مردم سودان بکار بردند برای تداوی زخم های دوصد وشصت وچند ساله این کشور بکار میبرند. این نسخه صرف یک دوا دارد واسم ان دوا شربت دیویشن است که به زبان شیرین فارسی بنام نوش داروی تجزیه یاد میگردد.
این را امروز دنیا درک کرده است که موجودیت کشوری بنام افغانستان در دوصد وشصت وچند سالی پیش یک امر تصادفی بود که با قتل نادر افشار به وجود امد ولی اینکه چرا این کشور در طول اینهمه سال تجزیه نشد (در حالکه بارها ولایات از مرکز منفصل بودند) علت ان حایل قرار دادن این مملکت میان روس وانگلیس بود. ولی خدا شاهد است که بعد از رویکار امدن رهزن ابدالی واولاده های خلف وی که در وحشی گری دست بابه کلان رهزن خودرا از عقب بستند دیگراین کشور روی ارامی را تا امروز ندیده است وامروز در قرن بیست ویک هنوز هم اولاده های این رهزن ابدالی گلوی یکدیگر را مانند گوسفند میبرند وکست های تیپ وویدیو را از درختها کشال میکنند ومکاتب را میسوزانند گویی که پیشرف علم ودانش هیچ گونه تاثیری بالای این قوم کوچی ووحشی نداشته است وهنوز هم این قوم وحشی درهمان جهالت سه قرن گذشته به سر میبرند وبه اصطلاح عام ادم بشو نیستند وهنوزهم حاضرنیستند که بستر خواب خودرا ازگله خود جدا کنند واز نان خوردن خود پشقل را بدور بیندازند.
افغانستان هم به زودترین فرصت به شمال وجنوب تقسیم خواهد شد ولو اگر چند نفر فاشیست ابدالی زاده رهزن انرا بخواهند ویا نه زیرا مردم شمال نمیخواهند که دیگر قربانی جهالت یک قوم بربر گردند که دشمنی با علم ومعارف دارند و تجارت شان تریاک است وبس
10 جنوری 2011, 15:07, توسط Nasim Nooristani
کسی که آرزوی تجزیه افغانستان را میکند، جاهل تر از طالبان است. کسی که راه حل تجزیه آنهم بوسیله سازمان بدنام و مافیایی نوع ملل متحد را آرزو کند، باید بی حد کودن باشد.
این آرزوی خاینان و وطنفروشان است که افغانستان را توته توته کنند و بعد هرکدام بالای ملیت های مظلوم ما در گوشه و کنار آن حکم بچلانند. محقق و خلیلی و ... مستند نشینان مناطق مرکزی شوند، دوستم بای با اوباشانش در بخشی از شمال به بدمعاشی ادامه دهند، گلبدین و ملاعمر و سیاف در شرق و جنوب به جنایت و بربریت ادامه دهند، ربانی و قانونی و الماس و باند مافیایی شورای نظاری بخش شمال را چپاول و غارت کنند و ...... و در بین می ماند مردم مظلوم ما که باید چندین دهه دیگر هم در هر توته افغانستان زیر چکمه خاینان و جانیان روز بگذرانند و ستم را تحمل کنند و کشور های تجاوزگر و خاین همسایه مثل ایران و پاکستان و ازبیکستان و هند و .... هم هرتوته را مستعمره خود ساخته چپاول کنند.
تنها آن روشنفکران خاینی که در غرب نشسته اند و از آنجا زنده باد و مرده باد میگویند و خود مرد مبارزه و کار و فعالیت بخاطر مردم شان نیستند، دست دعا به بارگاه ملل متحد بلند میکنند که افغانستان را توته توته کند. اینان کودن ترین ها هستند، اینان بدتر از ملاعمر و گلبدین اند.
این نوع روشنفکران فاسد و بی قلب اند که در مغز شان کرم های قومگرایی و فاشیزم خانه کرده و توان فکر کردن با مغز شانرا از دست داده و اند از قلم و زبان شان نجاست میبارد و راه حل هایی را پیش میکنند که در آخرین تحلیل با گلبدین و ربانی و سیاف و محقق و دوستم در یک جبهه قرار گرفته اند.
10 جنوری 2011, 07:32, توسط southia
از این معلوم میشود که شما ها نه تنها افغانستان کشور خود را نشناخته اید بلکه از افریقا و یا از کشور سودان اصلاء معلوماتی ندارید . فقیر ترین و یا جاهل ترین فرد تبعه افغنستان قابل مقایسه با سودانی ها نیست . من به DNA تاریخ افریقا نمیخواهم بپردازم ولی افغان ها را در برابر سودانی ها قرار دادن ار فقر دانش شما میرساند .
10 جنوری 2011, 09:14, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
محمد نادر شاه؛ (1933-1929م)
صلح و آرا مش در هزاره جات تازمانی که نادر شاه قدرت را در کابل نگرفته بود بر نگشت. در نخست نادر شاه به عنوان پادشاه جدید از طرف مردم هزاره مورد استقبال قرار گرفت. اما در سال های بعدی که شاه پایه های حکومت را با به وجود آوردن پوسته های دولتی محکم کرد، مقامات رسمی افغان (پشتون) را در اکثر نقاط هزاره جات مقرر نمود. (پولادی، 1381)
وی (نادرشاه) پس از تحکیم و تثبیت قدرتش در کابل، از آنجا که با روحیات مردم افغانستان آشنایی داشت در اولین اعلامیه اش آنچه را که امان الله خان به عنوان تجدد به میان آورده بود لغو کرد و با اعلام حمایت خویش از دین رسول الله و ترویج اوامر دین، خطوط اساسی حکومتش را در ده ماده تنظیم و منتشر ساخت و بدین شکل قانون اساسی سال 1310 ش/ 1924 م را کنار گذاشت. اما آنچه در عمل از سوی وی به مرحله اجرا درآمد اعاده دوباره حکومت به سبک و شیوه امیر عبدالرحمن خان بود که با توجه به شرایط مشابهی که این دو زمامدار در آن نشو نمو یافتند کاری دور از انتظار به نظر نمی رسید. (انصاری، 1389)
نادر خان در تشویق قوم پشتون، پا را از دیگران فراتر گذاشت و علاوه بر امتیازات طایفه ای، قبایل جنوبی و شرقی و قندهار را از عسکری و خدمت در نظام و ظیفه معاف کرد و در عوض وظیفه آنان را نیز به عهده سایر اقوام گذاشت. (دولت آبادی، 1387)
http://ferdausnajwa.blogfa.com...
10 جنوری 2011, 14:54, توسط Shiwa
سرنوشت افغانستان و سودان مشابه است.
تجزیه یک امر حتمی است، زیرا پشتون ها هیچگاه از خر خودخواهی و تمامیتخواهی پایین نخواهند شد.
بگذارید که برادران پشتون ما مملکت خود شان را با نظام ۵۰۰% اسلامی داشته باشند و هر قدر که هم می خواهند پشتو حرف بزنند تا دل شان سیاه شود.
10 جنوری 2011, 15:16, توسط Nasim Nooristani
بلی در صورت تجزیه پشتون ها امارت طالبی وگلبدینی را تجربه خواهند کرد، هزاره امارت حزب وحدتی "ولایت فقیه" و تاجیک ها امارت ربانی - فهیم و شرکای جرم شان و ..... تمام اینان توته توته کشور را گورستان خواهند ساخت. تمام اینان علف های هرزه یک لجنزار اند
10 جنوری 2011, 17:45, توسط گردیزی
آقای نورستانی ! این افراد چند سال بعد میمیرند ولی آزادی باقی میماند. هیچ استعماری بدتر نمیتواند از استعمار قبیله باشد آیا استعماری بدتر از این وجود دارد که ما نتوانیم به زبان مادریمان گپ بزنیم و آیا زورگوئی بدتر از این وجود دارد که رسم و عنعنات یک قوم کوهی را بالای مردم شهری شده بقبولاند و حق تعین سرنوشت شان را غصب نمایند باورکن آزاد زیستن ولو با تنهائی بهتر از یکجا زیستن اجباری است
10 جنوری 2011, 22:37, توسط raheb
سلام آقای نورستانی!
نمیدانم شماچراکسانی راکه باتجزیه اوغانستان موافق هستندخائن ویادشمن وطن قلمدادمیکنید درحالیکه هیچک ازمااوغانستانیهادشمن وطن خودنیستیم ودرطول این همه 260سال دیدیم که باموجودیت فاشیست اوغانی دراین کشورهرگزصلح وآرامش برقرارنخواهدشد امروزیگانه راه حل که وجودداردتجزیه است مااقوام غیراوغان درهرجای وطن که زندگی میکنیم باهم صمیمی میباشیم وقتیکه یک اوغان دربین ماپیدامیشودفتنه وفسادمیخیزد اوغان دربین خودشان جورنمیایندچه برسه که باماجورآمدکننداوغاناره خداوندگمراه کرده چراکه ازعلم دوری میگزینندوازجهل پیروی میکنندوکسانیراکه خداوندگمراه کندهرگزبه راه راست برنخواهدگشت بااوغان نمیشه که دگرزندگی کردباید راهی حلی سنجیدتشویش توازاین رهبران معامله گرغیراوغان است بیخیال باش اینهاتاقیامت زنده نیستندومابایدبرای نسل آینده خودبکوشیم که تادگردرآتش جهل این قبایل نسوزند..