صفحه نخست > فرهنگ، ادبیات و هنر > میراث فرهنگی و تمامیت ملی افغانستان

میراث فرهنگی و تمامیت ملی افغانستان

این میراث مورد اصابت راکت قرار گرفته اند، غارت گردیده اند، به یغما برده شده اند، تخریب گردیده اند و یا اجازه ای خرابی آنها صادر شد.
ننسی دوپری
چهار شنبه 3 مارچ 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تمامیت یک ملت زمانی به بهترین وجه تضمین میگردد که مردم آن خود را به ارزش های فرهنگی که درک هویت شان را تقویت میکند، پیوند دهند و جوامع با زیست هماهنگ و قبول چیز های تازه و گرامی داشتن گذشته در یک همبستگی زیست دارند تپش و تحرک خود را حفظ نمایند.

میراث فرهنگی مشتمل بر آن نظریات، عقاید، احساسات و روش های است که رفتار را شکل میدهد و به ارزش خلاق هنرمندانه می افزاید. طی چندین دهه مردم افغانستان یک راه دشوار را طی نموده اند که با عقاید مختلف، متضاد و رقابت همراه بوده اند. بعداً یک حس روز افزون ازهم گسیختگی توسط جنگ و سال های جلای وطن در مهاجرت به عنوان مهاجر، زمانی تشدید گردید که خیلی از روش ها و مولفه های فرهنگ نا ملموس به چالش کشیده شدند و تعداد از عجایب طبیعی فرهنگی مورد تهدید واقع گردیدند.

دارایی فرهنگی ملموس افغانستان از موقعیت محوری خود در منطقه و از دوره های برجسته خلاقیت حرف میزند. در قرن چهارم قبل از میلاد، باختری ها یک جمنازیم و یک تیاتر را در آیخانم در شرق کندز ایجاد نمودند که خاستگاه اصلی یونانی شان را منعکس مینمود. بیش از ۲۰۰۰۰ گنجینه های طلایی حفاری در طلا تپه که در غرب بلخ واقع گردیده، سلسله کوچیگیری آسیای مرکزی را که در اخیر دوران قبل از میلاد تحت کنشکای کبیر پادشاه کوشانیان بوجود آمد، نشان میدهد. دولت کوشانیها تا سرحدات چین وسعت داشت. اقلام تجارتی دیدنی از روم، مصر، هند و چین که در مرکز کوشانیان در بگرام در شمال کابل حفاری گردیده، زندگی خوش را که مردم در قرن دوم بعد از میلاد از آن برخوردار بود، بیان میکند.

ابهت خرابه های اسلامی دورنمای دوره های درخشان هنری افغانستان را درجریان سلطنت های درخشان سامانی ها در قرن نهم، غزنوی ها در قرن ۱۱ الی ۱۲، و غوریها در قرن ۱۲ مجسم میسازد. نفوذ تیموریها در قرن ۱۵، که از هرات سرچشمه، و از دریای تگریس تا سرحدات چین وسعت داشت، و مغل ها در قرن ۱۶، که از شمال هند حکمروایی میکردند، باغ های رومانتیک را بناء گذاشتند و قصر های درخشان و بازار های خریداری را در کابل ایجاد نمودند. درجریان این دوره های درخشان، ساحات افغانستان به عنوان نقطه عطف قدرت سیاسی و اقتصادی و مرکز درخشندگی فرهنگی دیده میشد.

این میراث مورد اصابت راکت قرار گرفته اند، غارت گردیده اند، به یغما برده شده اند، تخریب گردیده اند و یا اجازه ای خرابی آنها صادر شد. سیمای خلاق هنر ها، موسیقی و ادبیات پژمرده شده اند. جنگ و وضعیت خراب اقتصادی که میراث فرهنگی را تهدید مینماید به مفاد افغانستان نبوده، اما کاربرد وسیله سیاسی برای تخریب عمدی میراث مایه تاسف است.
سید اسحاق دلجو حسینی، وزیر اسبق اطلاعات و فرهنگ در سال ۱۹۹۲ بطور مختصر اظهار داشت، مردان در تمامی زندگی خود سعی نمودند تا زیبایی خلق نمایند، زندگی خود را وقف حراست از این زیبایی نمودند، اما امروز آنها منبع خلاقیت را برای خودخواهی خود غارت مینمایند. این مسئولیت ما است تا از موزیم حفاظت نماییم، آنرا دوباره احیاء کنیم تا نسل های آینده از ابتکار نسل های گذشته یک بار دیگر الهام گیرند.

موزیم کابل یکی از غنی ترین موزیم های جهان بشمار میرود. این واضح است که یک تعداد زیادی از گنجینه های تاریخی آن در افغانستان بطور علمی حفاری گردیده اند، و از این جهت یک گواهی بسیار خوب از میراث فرهنگی افغانستان میباشد. موزیم مذکور توسط یک لشکر غارتگر در جنگ ها و مردمان بدنام غارت نگردیدند، بلکه توسط محافظین که برای حراست از آن تعیین گردیده بودند در سال ۱۹۹۲ زمانیکه قطعات گرانبهای آن در شبکه های هنری به منظور انتقال در سرزمین های دیگر ربوده شدند، صورت گرفت.

قطعات منحصر به فرد که به نمایش گذاشته شده اند، قبل از اینکه غارت گردند، توسط مامورین موزیم و در نتیجه جرات و شهامت آنها و یک تعداد افغان های دیگر که بخاطر وفاداری و نگرانی شان به این میراث ها جان خود را در معرض تهدید قرار دادند، در جاهای محفوظ بسته و نگهداری گردیدند. این مکان ها در ۲۰۰۴ یعنی وقتیکه این اشیاء در حضور مردم آشکار گردیدند، هرگز فاش نگردیدند. یک فهرست اخیر اموال نشان میدهد که هرچیز به شمول انبار طلا تپه که بخش از یک گنجینه های تاریخی که از سال ۲۰۰۶ به اینسو برای نمایش جهان را میپیماید، از خطر محفوظ مانده اند.

به هر حال،محلات باستانی اینقدر خوش شانس نبودند. خیلی از آنها بطور سیستماتیک توسط بلدوزر ها و تونل های عمیق برای کاوش زیر سطح زمین بیجا گردیده اند. ما هرگز نخواهیم دانست که چی ازبین رفته است. عدم آگاهی در مورد جوامع که این محلات در آن قرار دارند به همان اندازه که اشیای زیبا ناپدید شده اند، غم انگیز است. کار های هنری هیچگاهی در یک خلاء تولید نمیگردند، بنابر این، آثار تاریخی باید مورد مطالعه قرار گیرند تا پویش های فرهنگی گذشته درک گردند.

غارتگران و چپاولگران شواهد از احساسات اندک گناه و ندامت را تایید مینماید. این بی توجهی به میراث های ملی تا حد زیاد ریشه در خلاء فرهنگ که ارزش این میراث را بیان مینماید، دارد. نهاد های افغانستان خیلی کم شهروندان عادی را تشویق مینمایند تا بر میراث های خود افتخار نمایند، دانشمندان خیلی کم آگاهی خود را با مردم عام شریک میسازند، اطفال مکتب هیچگاهی در مورد غنای گذشته شان آموزش نمیبینند، قبل از آغاز جنگ، تعداد کمی از جوانان از موزیم کابل دیدن مینمودند، و حال اکثر نسل های که در غربت بدون اندک آگاهی از عجایب که در کشور شان وجود دارد، بزرگ شده اند.

این یک مشکل جدی است زیراکه نه استراتیژی های ملی وجود دارد و نه یک تعداد از افراد مسلکی آموزش دیده تا این زیان فرهنگی را با مردم بادرک و دلسوزی شریک نمایند. پلانگذاری سیاست مشتمل بر اطلاعات فرهنگی که ارزش های جامعه را بازتاب میدهد میتواند آگاهی فرهنگی عامه را با یکجا ساختن ساکنین محل با اعمار، پلانگذاری، و افراد مسلکی محیط، همچنان مامورین حکومتی، افراد مسلکی تعلیمی، انجو ها، گروپ های جامعه مدنی، متخصصین و تمویل کنندگان افزایش دهند. درصورتیکه برنامه آگاهی عامه عملی گردد، مامورین آموزش دیده باید آماده باشند تا این حرکت را دوام دهند.

کلید حل آن در این است تا اطمینان حاصل گردد که یک بخش وسیع مردم افغانستان در مورد اهمیت حراست از محلات که در آن زندگی میکنند آگاهی دارند. گذرگاه در ولایت هرات با اندک خساره از خطر جنگ مصئون مانده زیرا یک تعداد مردم در آنجا زندگی میکنند. سایر محلات که نیازمند تشویق برای آگاهی اند قبل از اینکه آگاهی عامه انکشاف یابد، باید رشد داده شوند. رادیو، تلویزیون، سخنرانی های عامه، برنامه های مکتب، و گذشته از همه، توزیع گسترده مواد کتبی جالب با یک زبان ساده و تشویقی میتواند یک آغاز خوب باشد. هدف باید این باشد تا یک احساس مالکیت را بوجود آورد و شبکه های حفاظتی را محل به محل تجهیز نمود. این رویکرد به منظور رشد آگاهی فرهنگی یک کار مناسب، عملی و اقتصادی میباشد. چیزی که به آن نیاز است عبارت از افکار ابتکاری و انرژی و اراده بیشتر است.

ننسی هچ دوپری یک از مهمترین چهره های است که در مورد میراث فرهنگی افغانستان معلومات زیاد دارد. خانم دوپری در مورد این کشور تعدادی زیادی از کتاب ها و مضامین را به چاپ رسانده است و وقت خود را میان کابل و پشاور سپری میکند که در هر دو جا مصروف نجات تاریخ قیمتی این کشور میباشد. در این روزها خانم دوپری کوشش دارد تا از تداوم و پایداری مرکزمعلومات افغانستان در پوهنتون کابل حصول اطمینان صورت گیرد.

ننسی دوپری

مرکز افغانستان در دانشگاه کابل

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها


  • بزرگترین جنایات دربرابر فرهنگ و تاریخ ما را گروههای جهادی در دوران حکومت وحشیانه شان با غارت موزیم کابل و به مخروبه مبدل ساختن بنا های تاریخی ما و طالبان در دوران امارت قرون وسطایی شان با ویران کردن بودا های بامیان مرتکب شدند. هردو نیروی سیاسی و رهبرانش همیشه روسیاه و منفور ثبت اوراق تاریخ خواهد شد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس