تکرار بازی با مثلث کهنه، برای اهداف نو
اما آنچه در این تکراری بازی ناراحت کننده است که امریکائیان که سالهای زیادی را برای پاکسازی نهادی های دولتی از وجود جنگسالاران و ناقضان حقوق بشر صرف کرده بودند، باز به نطقه اول برگشته اند، کاری که هم در آنزمان اشتباه بود و هم در حال حاضر اشتباه است.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کرزی، مارشال فهیم و خلیلی، نمادهای از ترکیب تکنوکراتها و جهادی، گویایی تکرار بازی با مثلث کهنه برای اهداف جدید دارد.
هشت سال قبل، زماینکه طالبان در جریان نبرد و بمباردمان های سنگین نیروهای امریکایی به مناطق قبایلی پاکستان فراری شدند؛ دیده غرب بخصوص امریکا در قبال جنگسالاران- ناقضان حقوق بشر و جنایتکاران جنگی- و آنانی که خود را پیروز میدانهای نبرد میخواندند، زدودن از قدرت و خلا سلاح بود.
برنامه یی دشوار ولی از نظر دیده گاه غرب سرنوشت ساز و حیاتی بود؛ امریکا که اشتباهاً کار طالبان را یکسره میدانست، تبلیغات آرام ولی پیوسته را علیه جنگسالاران و قوماندان جنگی آغاز کرد.
در شروع کار، امریکا با تشویق مارشال و نوازش وی که یک شبه از پاسبانی به پادشاهی رسیده بود و بخاطر در دست داشتن همه امکانات بجا مانده از جبهه مقاومت علیه طالبان به عنوان قدرتمند ترین مرد افغانستان شمرده میشد، او را راضی کرد تا سلاح های قوماندانان خود را در قالب برنامه خلا سلاح (دی دی آر)، جمع آوری کند؛ اینکار ضربه یی ملهکی بر اعتبار مارشال جوان وارد کرد، زیرا بعدا همه فکر کردند که در واقع دور از واقیعت هم نبود، مارشال آنان را برای حفظ موقف خود قربانی کرده است.
در قدم بعدی، مارشال مجبور شد تا از وزارت دفاع افغانستان که همزمانی داشت با معاونیت اول رئیس جمهوری، کنار برود؛ او اینکار را برای اقتدار نظام و تقسیم عادلانه قدرت عنوان کرد، اما این پایان مجرای مارشال نبود.
زیرا در گام بعدی مارشال در میان ناباوری همه بخصوص خودش در واپسین روزهای اداره انتقالی، از قدرت زیر کشیده شد.
واقیعت این بود که او شکار برنامه های امریکا و کشکمش های درون تنظمی اش گردیده بود، زیرا اكثر رسانه هاي غربي از راديو بي بي سي ، صداي امريكا و راديو آزادي گرفته تا روزنامه هاي واتشنگتن پست ، نيویارك تايمز و ده ها سايت انترنتي ديگر غربي تحت نام ضرورت خلع سلاح تفنگ سالاران ، مارشال قدرتمند افغانستان را نشانه گرفته بودند . برخي رسانه ها سرنگون ساختن مارشال فهيم را يك اقدام شجاعانه براي رئيس جمهور دانسته و آن را" پيروزي بزرك" بر او لقب دادند ؛ اما اكثر رسانه ها و تحليلگران اين رويداد را مديون نيروهاي خارجي در راس واشنگتن ميدانستند.
هر چند رسانه های غربی تنها و تنها از توان امریکا برای سرنگونی مارشال صحبت کردند؛ اما عقده پروفیسور ربانی از آقای فهیم، زمینه را برای بازی جدید که تیغ دو سره یی بود مهیا میکرد.
درست آقای ربانی در مسیری حرکت کرد و برای تیشه امریکا دسته شد که پای احمد ضیا مسعود به عنوان معاون اول رئیس جمهور کرزی در انتخابات حدود 5 سال قبل کشیده شد. ربانی از مارشال انتقام بی مهری های دوران اقتدارش را گرفت، کرزی و امریکایی ها نیز توانستند میان جبهه پنجشیر آنطوری که بعداً معلوم شد تفرقه ایجاد کنند.
غرب با این حال مارشال را حتی تا پایان دروه ریاست جمهوری بوش رها نکرده بود و بار ها توسط نهاد های مدافع حقوق بشر متهم به جنایات جنگی و نقض حقوق بشر کرد.
مارشال حتی برای حمله بر کاروان موتر های احمد ضیا مسعود در اولین روزهای انتخابات در بدخشان متهم گردید.
با این حال آیا بازگشت مارشال جوان، بر اساس کدام طرح خاص صورت گرفته یا خیر؟
آنچه آهسته آهسته رونما میگردد و اکثر اهل نظر با آن موافق اند؛ رئیس جمهور کرزی بار دیگر نیز نامزد امریکا در انتخابات است؛ البته با این تفاوت که او در حال حاضر حمایت ایران را نیز با خود دارد؛ در واقع کرزی نطقه وصل واشنگتن و تهران در افغانستان میباشد. این موضوع میتواند در کناره گیری گل آغا شیرزی از نامزدی برای ریاست جمهوری کشور بیشتر قابل درک باشد.
خوب بازگشت مارشال فهیم از سه جهت اهمیت خاص دارد.
1- حضور نماینده قوم تاجک در راس دولت
2- روابط نیک نزدیک با روسیه و ایران
3- چهره جهادی
عکس از اسوشیتد پرس
هر چند آقای کریم خلیلی نیز چهره جهادی است؛ اما او به دلیل دوری از ایران و افتادن کامل در دامن کرزی حتی حال در میان قوم هزاره نیز جایگاهی ندارد، کرزی ترجیح میدهد تا او را به عنوان نماینده اقلیت قومی دیگر در ترکیب داشته باشد و در عین حال آقای خلیلی بی درد سر ترین معاون برای کرزی در این مدت بوده و در واقع تنها بر حضور خودش در دولت اکتفا کرده است.
خلیلی در هفت سال گذشته به دلیل خزیدن محض برای حفظ موقف اش او را در میان جامعه هزاره افغانستان به شدت منفور ساخته و اعتماد همه از وی سلب گردیده است، این وضعیت برای سایر رهبران این قوم مجال داده است تا بیشتر قدرت نمایی کنند. یکی از این رهبران حاجی محمد محقق از چهره های میباشد که مهتم به نقض حقوق بشر و جنایات جنگی میباشد.
تعاملات بیرونی
بازگشت مارشال در عین حال میتواند از تعاملات بیرونی برای آینده کشور نیز حکایت کند، بر اساس رویکرد جدید امریکا، تلاش منطقه یی برای حل بحران افغانستان و مبارزه با تروریزم مدنظر جدی میباشد، بناً این احتمال نیز دور از واقعیت نیست که تعاملات بیرونی در نزدیکی دوباره کرزی با مارشال نقش اساسی داشته باشد.
در ماه های گذشته بحثهای جدی میان کابل با تهران بر روی ادامه همکاریهای این دو کشور در آینده که البته مشخصاً برای حمایت ایران از کرزی در انتخابات ریاست جمهوری میچرخید، صورت گرفته بود. سفر حدود پنج روزه یی کریم خلیلی به ایران به نماینده گی از کرزی مشخصاً روی همین مسایل استوار بود.
از سوی دیگر از بدوی بدست گرفتن قدرت توسط اوباما، واشنگتن بار ها خواهان همکاری ایران در حل بحران افغانستان بوده است؛ اما هرگز جزئیات این خواستها افشا نگردیده که امریکا در افغانستان از ایران چی میخواهد و بر عکس برای تهران چه امتیازی میدهد؟
در عین حال اداره اوباما ظاهراً پذیرفته است که با ایجاد مثلث کهنه اهداف جدید را در افغانستان پیاده کند، اما از آنجائیکه خصلت رهبران سیاسی افغانستان هرزه گی در سیاست است، هیچ اطمینانی از بهبود اداره وجود ندارد. زیرا آنان نه بر اساس منافع ملی و حتی حزبی، بلکه اندیشه خانواده گی و حتی شخصی دارند و بر محور آن دوستی - دشمنی، رفاقت یا رقابت میکنند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که مارشال فهیم آنطوری که امریکا قبلاً فکر میکردند به مهره جنجالی و تبدیل نگردد. ولی امریکا میخواهد به هر قمیتی ثبات را به افغانستان بر گرداند، اگر قرار باشد با آوردن ملاعمر این کار انجام شود، دریغ نخواهد کرد و تمام ارزشهای انسانی را زیر پا خواهد گذاشت.
از سوی دیگر اگر مارشال فکر میکند که بار دیگر میتواند قدرت از دست رفته را باز یابد، کور خوانده است.
زیرا حال دیگر کرزی به مراتب با دست داشتن اهرمهای چون تجارت پر سود مواد مخدر و مافیای اقتصاد توسط اعضای خانواده اش، عملاً به قدرت بیشتر از تصور وی تبدیل گردیده است و چه بسا یکی از دلایل عمده یی حضور وی در قدرت همین دو موضوع باشد.
حال کرزی دیگر کسی نیست که به قول خود مارشال در سال اول بعد از سقوط طالبان از وی دستور، در سال دو مشوره و در سال سوم خود تصمیم گیری میکرد، کرزی حال با ایجاد شبکه های تحکیم قدرت در درون حاکمیت قدرت هر مانوری را از حریفان گرفته است، کاری که درست خود مارشال در گذشته از آن سود میبرد.
اما آنچه در این تکراری بازی ناراحت کننده است که امریکائیان که سالهای زیادی را برای پاکسازی نهادی های دولتی از وجود جنگسالاران و ناقضان حقوق بشر صرف کرده بودند، باز به نطقه اول برگشته اند، کاری که هم در آنزمان اشتباه بود و هم در حال حاضر اشتباه است.
بشردوست، مردمی ترين انتخاب!
اشرف غنی احمدزی کسی که افغانستان را با قبيله اشتباه گرفته است و يکی از حاميان معنوی آدمکشان طالب بود، اکنون تبديل به يکی از منتقدان فساد و اختلاس شده و شعار ها و دورغ های معمول انتخاباتی را بر زبان می راند.
يكشنبه 22 مارس 2009, نويسنده: کامران میرهزار
کرزی و دو متهم نقض حقوق بشر برای انتخابات ثبت نام کردند!
دو شنبه 4 مه 2009
پيامها
6 می 2009, 01:43, توسط قربانعلی حقجو
والله برادر امریکا خو بالای سگ شوی ها اعتبار کرد ولی دید که سگ شوی های جیب های خود را پر وفساد اداری را پررنگ تر کردن باز کاکا اوباما گفت که بیا کتی همو یار های سابق باز اندیوالی کنیم بخاطر که ما کتی شان ناجوانی کدیم ولی انها خوده خاموش گرفتن حالی وقتش است که قبل از اینکه روی ما سیاه شوه مارشال صاحبه پس راضی بسازیم که پروسه بازسازی برگرده بخاطر که سگ شوی های کارشان بجای کشیده بود که سلام امریکایی هاره هم والیک نمیگرفتن وسخن از استقلال وتمامیت ارضی میزدن درحالکه دخترهایشان همرای بای فرند های خارجی خود لب درلب وناف در ناف بودن!
6 می 2009, 03:16
سقاو محترم چرا نگفتى که امريکانسبت به غلام هاى غربى خود به غلام هاى حلقه به گوش جهادي اش روى اورد
6 می 2009, 04:17, توسط Farhad F
در مورد فهیم باید گفت که وی دیگر هیچ حیثیت و اعتباری دربین مردم پنجشیر ندارد. کنار امدن وی با کرزی تنها بخاطر منافع شخصی میباشد. این گپ درمورد خلیلی نیز صدق میکند. وای بحال مردم افغانستان با چنین دولت مردانش.
6 می 2009, 03:44, توسط Jalal
محترم نویسنده:
شما دقیقا اوضاع را بررسی نمودید ولی:اولا اینکه مارشال خان نمیتواند نماینده گی از قوم تاجیک کند چون قسمیکه شما میدانید قوم تا جیک به شاخه مختلف تقسیم شده از یکطر ف داکتر عبدالله خود را سر دمدار این قوم میداند که تا حدحمایت ربانی و قانونی را نیز با خود دارد و از طرف هم برادران احمد شاه مسعود خود را تا سرحد پرستش مستحق میدانند چون به زعم آنها کسانی هستند که برا در شان افغانستان را ازاد نموده.
و دوم اینکه شما گفتید که مارشال قسیم با ایران و روسیه روابط نیک دارد نمیدانم به کدام اساس چون فهیم کسی نیست که اصلاروی این موضوعات فکر کند آنزمان که روابط نیک وجود داشت با جمیعیت این روابط وجودداشت که باز هم بیشتر احمد شاه مسعود نقش فعال داشت و حالا مارشال فهیم سخت مصروف سگ بازی و سگ جنگی است.
سوم اینکه شما میفرماید رهبر جهاد کدام جهاد با قوای شوروی سابق یا فقط و فقط چور و چپاول و کشتار مردم بیگناه کابل؟پس کرزی سخت در اشتباه است و کور خوانده که قوم تاجیک را دوبازه غافل بسازد.
(که شک هم نیست)