کابل تشناب کلان!
کودکانمان را می بينيم، ميان کثافات، به دنبال پيدا کردن پلاستيک کهنه، بطری های مشروب، بتل های کوکاکولا و يا...
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
يکی از تشناب های معروف شهر کابل سر خيابان 15 وزير اکبر خان است. خيابانی که در آن محل اقامت نماينده ی سرمنشی ملل متحد می باشد، يک سفارتخانه (کانادا احتمالا) همانجاست، خبرگزاری رويترز هم همانجا دفتر دارد. سر خيابان 15 وزير اکبر خان علاوه بر تشناب، يک کثافت دانی هم محسوب می شود. دقيقا کنار برج برق و متصل به خانه ی سابق آقای صبغت الله مجددی و دفتر گروه نجات ملی به رهبری ايشان. جالب اينجاست که زمانی که آقای مجددی در آنجا زندگی می کردند، هيچ اقدامی برای پاک کاری ديوار پشت خانه ی مسکونی خود نکردند و معمولا در طول روز، افراد ديده می شدند که ايستاده تشناب می کنند.
کابل پرس?: بدتان نيايد، واقعيت کابل همين است. پايتخت افغانستان يک تشناب کلان محسوب می شود و در خيابان ها بوی گند تشناب پيچيده است. گرچه کار شهرداری تنها پاک کاری نيست اما پاک کاری يکی از وظايف شهرداری ست و يا اينکه آن را به بخش خصوصی واگذار کند. بوی گند و کثافت، در خيابان های کابل فرقی نمی کند، وزير اکبر خان باشد يا شهر نو يا طرف کوته سنگی، يا کارته نو يا ...پيچيده است. می بينيد که کثافات برای روزهای متمادی کثافات انباشه شده و تنها باد و يا عبور و مرور افراد آن را دوباره جابجا می کند و از شهرداری برای جمع آوری کثافات خبر نيست. گاهی به واقع اصلا نمی شود به طرف زمين نگاه نکرد و اگر نگاه کنی، حال آدم بهم می خورد، مدفوع انسان، کثافات، تف و نسوار و...
دريای کابل نيز تبديل به يک کثافت دان کلان شده است، از هر طرف کثافت ها را داخل دريای کابل می ريزند و از دو طرف دريا برای تشناب هم استفاده می کنند.
تنها يکبار دولت دست به اقدام جدی برای پاک کاری در سطح شهر زد و آن زمانی بود که جنازه ی محمد ظاهر را می بردند که دفن کنند. مهمان های زيادی از کشورهای مختلف می آمد و اقدام دليرانه ی دولت و شهرداری اش اين بود که از ارگ تا ميدان فواره آب و پل باغ عمومی و اين طرف تر تا سينمای پامير را پاک کاری کرد و البته داخل دريا را نه. از آن طرف ارگ هم تا نزديکی های وزارت دفاع را و ديگر هيچ. آن پاک کاری هم بعد از يک روز بد تر از اولش شد. در نزديکی ارگ، هتل سرينا قرار دارد، مقابل دروازه ی هتل سرينا هميشه پاک است اما از پشت هتل مقابل زايشگاه و شفاخانه دندان، کثافات از هتل خارج و آب کثيف هتل مستقيم به دريای کابل هدايت می شود. در داخل شفاخانه ی دندان، گوشه های محوطه ی شفاخانه نيز برای تشناب استفاده می شود.
يکی از تشناب های معروف شهر کابل سر خيابان 15 وزير اکبر خان است. خيابانی که در آن محل اقمات نماينده ی سرمنشی ملل متحد می باشد، يک سفارتخانه (کانادا احتمالا) همانجاست، خبرگزاری رويترز هم همانجا دفتر دارد. سر خيابان 15 وزير اکبر خان علاوه بر تشناب، يک کثافت دانی هم محسوب می شود. دقيقا کنار برج برق و متصل به خانه ی سابق آقای مجددی و دفتر گروه نجات ملی به رهبری ايشان. جالب اينجاست که زمانی که آقای صبغت الله مجددی در آنجا زندگی می کردند، هيچ اقدامی برای پاک کاری ديوار پشت خانه ی مسکونی خود نکردند و معمولا در طول روز، افراد ديده می شدند که ايستاده تشناب می کنند.
پارک های شهر کابل نيز که تشناب های بالقوه محسوب می شوند. هم تشناب و هم جايی برای خريد و فروش و کشيدن چرس و ترياک.
دقيقا روبروی دروازه ی فرماندهی امنيت کابل (قوماندانی ) هم يک تشناب محسوب می شود. از جايی که از چهارراهی صدارت به طرف آرشيف کابل می رويد. جايی که گاهی بس ها می ايستند و در طول روز محل ترر افراد زيادی ست. يک تشناب کلان ديگر، در چهار راهی طرهباز خان کابل است. از کوچه گل فروشی و مرغ فروشی که به طرف چهارراه و قصر گلخانه برويد، سمت راست. در منطقه ی مکرويان، اطرف بلاک ها، لابلای درخت ها هم تشناب محسوب می شود و ..
لطفا بدتان نيايد اما حکومت جناب کرزی حتا کابل اين مشکل جدی در شهر کابل را نيز برطرف نکرده است. آلودگی به شکل های مختلفی وجود دارد و ناگوار تر از همه اين است که کودکانمان را می بينيم، ميان کثافات، به دنبال پيدا کردن پلاستيک کهنه، بطری های مشروب، بتل های کوکاکولا و يا...
نه شهردار قبلی چندان برای پاکی شهر کاری کرد نه شهردار های قبل از او. حالا اين آقايی که جديد آمده و نامش عبدالاحد صاحبی می باشد، برای پاکی شهر اهميتی قايل می شود و يا اينکه بعد از مدتی اين آقا هم عوض می شود و کابل همان تشناب کلان می ماند؟
پيامها
19 فبروری 2008, 19:15, توسط معصومی
دوست عزیز بسیار خوب فرمودید ولی جای تاسف در این است که ما افغانها وطن و میهن مان را به مثل خانه خود فکر نمیکنیم پرابلم اینجاست . همه کثافاتی که در مکانهای شهری و مرکزی دیده میشود همه ناشی از ابتکارات ماافغان هاست چیزی گندم تر وچیزی آسیاب کُند است . دولت و رهبران دولتی تمامآ در خوش گذرانی و پول جمع کردن مصروف است و رعیت بدون اینکه دل به حالی طفلی خود وآینده این وطن بسوزانند ، بدون اینکه از عواقب ناگوار و مرض های گوناگونی که اطفال زیاد تر آسیب پذیر هستن آگاه باشند کثافات شان را بی مسولیت هر جای که دل شان شد می ریزند . قرار که شما موقعت های این تشناب ها را که صرف در بین شهر حتی بهتر بگویم در چار طرف ارگ شاهی معرفی کردید آدم شوک میگیرد آیا در خارج از شهر چه حال است . اینکه دولت یک تدابیری درست ودلسوزانه اتـخاظ نمیکند وظیفه ماست از چنین نا به سامانی های که اطفال و بزرگسالان مارا به دانمرگ میبرد جلوگیری کنیم .طفل دولتی ها در کابل زندگی ندارند اگر میایند آنهم برای چند روزی تفریع می آیند و میروند پس چرا دولت تصمیم بگیرد این که دولت نیست شاروال ، معاونان شاروال ، نمیدانم کی وکی که حقوقی گزافی را از خیرات همین ملت بیچاره میگیرند چرا پرسش صورت نمیگیرد ؟ یا اینکه در این 7 سال نوبت به همچو مسایل نرسیده و ما باید حوصله مند باشیم . اصلآ چه میکنند چه وظیفه دارند همیشه جبهه گیری در مقابل یکدیگر . ناتحملی برداشت آن کس واین کس ؟ این وظیفه کرزی یا پارلمان ..... نیست درست است اما پرسش حد اقل وظیفه شان است . کسانی که بنامهای ریس و سخنگو و .... که دور پیش ریس دولت و وزیران وریسان را احاطه کرده اند چرا همچو مسایل را بازگونمیکنند . هر وزیر و هر ریس ، حتی آمرین بست 5ـ 6 هم سخنگو دارد که این چه پُست است قبلآ در افغانستان مروج نبوده و کدام اختصاص هم نداشت اگر امریکا و اروپا .... سخنگو دارند لیاقت هم دارند در افغانستان که هیچ چیزی وجود ندارد نه امنیت نه رهبری درست و سالم نه افتصاد نه صحت .... چه لزوم به این پست ها شاروال صاحب یک سخنگو دارد عنقریب ریسان نواحی شاروالی هم سخنگو استخدام میکنند ولی از خدمت به بشریت خبری نیست جــدآ این نا رسایی ها و این مظالم را محکوم میکنیم .
19 فبروری 2008, 21:08, توسط تراب از کابل
دوستان عزیز گل گفتید ودر سفتید اما کجاست چشم بینا وگوش شنوا ؟ که توجه ودلسوزی داشته باشد مثال گندم واسیا کاملا صدق میکند نه مردم ما توجه دارندونه مسوولین توجه میکنند که تاسف اور است مثلا به صدها هزار دالر درخانه های خود در ساحه شیرپور مصرف میکنند اما برای ساختن جویچه ها و پیاده روها و وکثافت دانی ها حتی پنجصد دالر هم مصرف نمیکنند.زمانی برای سپردن نامه داخل ارگ ریاست جمهوری رفته بودم در انجا دیدم که یکی از تعمیرات در داخل محوطه ارگ ویرانه مانده بود و کسی درمورد اعمار مجدد ان توجه نکرده بوددران لحظه در تفکر شدم که مردم به ناحق از جناب کرزی و حکومتش توقع دارند وقتی در نزدیکترین جای به جناب شان از ابادی درک نیست در بیرونها توقع کردن عین بی خبریست وقتی ساحه مقابل مراد خانی درجوار ارگ را دیدم که به کثافت دانی بزرگ تبدیل شده و همین حالا هم همانطور است به حال وطنم متاسف شدم . در دوصد متری ارگ ریاست جمهوری که وضعیت چنین است در دورترها ودر ولایات دوردست چی حال خواهد بود؟ و...در مورد تشناب ها باید گفت که درساحات مختلف شهر به کمک کشور هند تشنابهای عصری اعمار شد مگر متاسفانه بعضی از همشهریان به علت بی خبری ویا نداشتن پول از تشناب استفاده نکرده و در کنار جاده ها و پارک رفع حاجت مینمایند که نباید چنین کنند وکابل عزیز را به تشناب تبدیل کنند و... واقعا جای تاسف ودرد است .
20 فبروری 2008, 05:44, توسط تمیم
احصائیه سازمان صحی جهان یا مخفف انگلیسی W.H.Oهرسال که راپور حد وسطی عمر را درکشورهای جهان تقدیم میکند کمترین عمر میانگین را افغانستان دارا است.
حد اوسط عمر مردان 50 واز زنان 40 ثبت شده است.
این بدان معنی است که وضعیت محیط زیست درشهرهای افغانستان کاملا غیرصحی میباشد.
بالاترین عمر را دربین کشور های جهان تاکنون جاپان به خود اختصاص داده است.
ما قلم بدستان افغانی وقتا دل مان میشود از خودمان بعنوان یک ملت تعریف کنیم از آسمان وزمین گز میکنیم وفلسفه ها می بافیم تا خودرا تبرئه کنیم و درقطار ملل راقیه جهان قرار گیریم. درحالیکه وضعیت شهرهای ما ازنظر نظافت مایه ننگ بشریت است.
اما کجاست وجدان بیدار که چنین حقایق تلخ را ببیند و بشنود و برای حل آن دست بکار شود.
تکنوکرات های وارد شده ازکشورهای غربی بنابه عقیده محترم رمضان بشردوست فامیلهای شان درکشورهای اروپاوامریکا تشریف دارند خودشان همچو نماینده های ملل متحد چند روز را بنام ضدیت با جنگ سالاران سپری کرده پول هارا به بانکهای خارج منتقل ساخته وبعد ازچند روز دوباره به کشورهای اروپائی خویش بر میگردند اما در کشور عاصی میماند ودوزخ.
این است احساس وطنپرستی و وطندوستی ما افغانهای مقیم خارج.
آسانترین کار هم انتقاد است وانداختن گناه وتقصیر بالای یکدیگر.