صفحه نخست > دیدگاه > آیا آمریکا در حال تسلیم شدن به تروریزم (طالبانیسم) است؟

آیا آمریکا در حال تسلیم شدن به تروریزم (طالبانیسم) است؟

آمریکا در نقش دلال مظلمه!
احمد بهار چوپان
پنج شنبه 5 جنوری 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اظهارات اخیر جو بایدن، معاون رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا مبنی بر اینکه طالبان دشمن ایالات متحده نیستند و خوشنودی و رضایت کرزی از بیانات بایدن،و اینک منتشر شدن اعلامیۀ اخیر گروه طالبان که در حقیقت تائید گفتگو های میان طالبان وآمریکا از سوی آن گروه است به نحوی خبر از این میدهد که قضایای افغانستان رخ دیگری می گیرد و وارد مرحلۀ جدیدی میشود.

از نظرنگارنده امریکا با دادن امتیاز داشتن نمایندگی سیاسی در خارج از کشور برای گروه طالبان، عملاً مشروعیت نیم بند رژیم کرزی را به برادر کور او منتقل ساخت. براساس خبرمنتشره در ادامۀ اعلامیۀ طالبان، امریکا در برخورد با طالبان رویۀ اتخاذ نموده است که در روند مذاکراتش با آن گروه دولت ساخت خودش در کابل را دور زده و کنار گذاشته و مستقیما به سراغ مخالفین آن رفته است. یعنی درست برعکس همان کاری که در ظاهر امر آنرا مربوط به دولت فعلی و منوط به رضایت آن میدانست و این نوع عملکرد ضمن اینکه میتواند بیانگر بی اعتمادی عمیق مقامات کاخ سفید بر ارگ نشینان کابل باشد،در حقیقت خلع مشروعیت سیاسی نظام کرزی است؛ مشروعیتی که از قبل نیز بسیار به مشکل درمحدودۀ پایتخت معتبربود.

بخشی از اعلامیۀ منتسب به طالبان که طی آن به مذاکرات مستقیم میان این گروه و مقامات امریکا اعتراف شده است اشاره به همین " عدم مشروعیت " دولت ساخت امریکای کابل دارد : " در مورد قضیه فعلی کشور که ده سال قبل به وجود آمده است و در آن دو طرف اساسی سهیم هستند که یک طرف آن امارت اسلامی افغانستان وطرف دیگر ایالت متحده امریکا و متحدین خارجی آن می باشند".

طالبان در همین سطور " طرف " ی را که با آن مواجهه می کنند امریکا را معرفی می نمایند و به اینگونه نه تنها دولت کابل را ساختار نمایشی و بی صلاحیت جلوه میدهند که میخواهند بخوانندۀ اعلامیۀ خویش بگویند که " ما خارجی ستیزیم! جنگ ما با خارجی هاست نه با دولت و دولتمردان داخلی و " برادران " ما! و اصلا در کشور دولتی که به مردم افغانستان مربوط باشد نداریم!بناً ما (طالبان) نیازی به گفتگو و مذاکره با " دست نشاندگان " امریکایی ها نمی بینیم، بلکه مذاکرۀ مستقیم با صاحبان " دولت " کابل را ترجیح میدهیم و کار ساز میدانیم."
اما همۀ اینها تحولات چندان پیش بینی نشده هم نیستند. در ده سال گذشته از شخص رئیس جمهور و اطرافیان قدرتمند او در درون ساختار نظم و قانون ستیز و تعداد بسیاری هم در بیرون آن برای رسیدن به این مرحله تلاش شباروزی کردند.

تلاش برای باورمند ساختن امریکا به توهم شکست ناپذیری طالبان و فراهم ساختن زمینۀ برگشت آبرومندانۀ جنایتکاران طالبی به قدرت سیاسی تنها امر مهم و اولویت کاری ارگ نشینان در ده سال گذشته بود که اینک به ثمرمیرسد.

آنچه در صحنۀ سیاسی افغانستان در حال شکل گرفتن است در اصل همانا " بهم پیوستن دو سر طیف افراطی " قبیله است که گروهی با نکتایی و ظاهر آراسته مدیریت سیاسی کشور را قبضه کرده اند و تعدادی هم با دستار و ریش و پشم نقش مخالفین آنها را بازی می کنند در حالیکه اینها همان نیروی نظامی حامی مدیران سیاسی اند.

اگر از منظر قوانین و قاعده های تعریف شدۀ سیاسی به نحوۀ عملکرد امریکا در مذاکره با طالبان و دادن اجازۀ داشتن نمایندگی سیاسی به آنها ، نگاه کنیم نتیجه این میشود که در اثر این تعامل طالبان یک شبه از گروهی مسلح که به مثابۀ دهشت افگنان و جنگ افروزان در جهان شهرت داشتند و نام رهبر آن شامل فهرست سیاه ملل متحد و شورای امنیت وابسته به آن سازمان است ( بود)و سازمان سیا برای سرش چند میلیون دالر نرخ گذاشته بود، به مرتبۀ یک سازمان سیاسی – نظامی ارتقا داده شدند و این دستاورد بزرگیست برای طالبان و لابی هایشان که از افغانستان تا امریکا و اروپا برای تغییر اراده و نظر امریکا و هم پیمانانش در مورد طالبان کار کردند.

تعبیر کنار گذاشتن رژیم کابل و مذاکره و تفاهم به نیابت از دولت افغانستان،با طالبان توسط امریکایی ها با وجود علاقمندی طرف دولت به اشتراک در قدرت سیاسی با برادران طالبی شان همچنانکه برای ارگ نشیان خجالت آور است برای مردم مایوس کننده و عصبانیت بر انگیز است.

در ده سال گذشته یکی از شعار های امریکا که با سر دادن آن حضورش در کشور را توجیه می نمود همانا تقویت دولت افغانستان و حمایت از حکومت داری خوب و نهاد های دمکراتیک بوده است، حالانکه عمل برخلاف این گفته های قبلی امریکایی ها اعتبار و حیثیت نابود شدۀ رژیم کابل را به حضیض خاک سیاه فرو غلتانید و نه تنها این که به قانون اساسی، مجلس ملی و در نتیجه به رای، نظر و خواسته های همیشه نا شنیده ماندۀ مردم کشور بی اعتنایی و بی حرمتی ژرف روا داشته شده است.

حقا که مقامات کاخ سفید، درست بر اساس همان گفتۀ که" امریکا دوست و دشمن دایمی ندارد "عمل کردند و می کنند ورنه اگر طالبان دشمن امریکا نبودند چه نیازی به حضور ده ساله ی آنها در کشور ما بود و چرا تشخیص این مساله که آیا طالبان دوست امریکا اند یا دشمن آن ده سال وقت و میلیارد ها هزینه و هزاران هزار قربانی نیاز داشت؟
معیار تعین دوستی و دشمنی امریکا آیا چه هست؟

معاملۀ اینگونه وقیحانه با طالبان که در دهشت افگنی آنان هیچ شک و شبهۀ باقی نمانده است، مفهوم و تعبیر دیگری نمیتواند داشته باشد جز اینکه امریکا با اینکارش از پی " دولتی " کردن تروریزم در کشور ماست. زیرا برگرداندن آن گروه منفور و خونریز اگر نشانۀ تسلیم شدن ابرقدرت جهان که خودش را به عنوان حامی دمکراسی در جهان معرفی می کند، نیست پس چه میتواند باشد؟ کدام منطق سالم میتواند باور کند که برگرداندن طالبان به قدرت سیاسی با حمایت و تلاش برای گسترش دمکراسی شباهت دارد و چه کسی از میان مردم جامعۀ رنج دیدۀ ما که هنوز زخم تن شلاق خوردگان از دست طالبان در بدن اعضاء آن تازه است میتواند بپذیرد که با طالبان میتوان به دمکراسی و جامعۀ دمکراتیک رسید؟

مقامات کاخ سفید و ادارۀ سازمان سیا خوب میدانند که برگشتن طالبان به قدرت سیاسی در عدم موجودیت یک میکانیزم کارآمد و شفاف که پیش زمینه ها ، پیش شرط ها و تضمین های لازم برای بقاء صلح را فراهم کند همانا دولتی ساختن تروریزم است و در نتیجه باید منتظر بود در دولت پسا کرزی، یا هم دولت اشتراکی کر و کور؛ کشت خشخاش و تولید، تورید و صدور مواد مخدر قانونی شود و پایگاه های دائمی امریکا در افغانستان هم برای حمایت از این ساختار مستقرگردد تا برعواید و گردش پول حاصل از تجارت پرسود مواد مخدر نظارت داشته باشد.

شاید مقامات تصیم گیرندۀ کاخ سفید و سازمان سیا، با توجه به اوضاع جهان و مشکلات دامنگیر امریکا در کشور های عربی، تصمیم دارند با برگرداندن طالبان به قدرت سیاسی از نیروی نظامی خشن آنها در عوض نیرو های خسته و روحیه باختۀ خود شان برای مرعوب ساختن حریفان سرکش موجود در منطقه استفاده برند.
به همان اندازه که رسیدن به صلح و آزادی مهم است راه های رسیدن به این موهبت ها هم اهمیت دارند و باید مورد توجه باشند.

دیگر چه قربانی ی باید پرداخت تا روشن شود که طالبان کیها هستند و ماهیت و هدف آنها چیست؟

امریکا و عروسک های خیمه ی شب بازیش در رژیم کابل که روزانه صد بار قربان و صدقۀ " برادران " جنایتکار خویش میروند، باید بدانند که حاتم بخشی های آنها به طالبان در حقیقت بی حرمتی به همۀ آن خون های پاکیست که در راه مبارزۀ علیه این گروه مزدور و خشن، ریخته شده و پا گذاشتن برگلوی پراز بغض آن مادرانی که فرزندان دلبند شان را در حملات ناجوانمردانۀ " خود مرداری " طالبانی از دست داده اند و میدهند.

از یکسو گریبان دریدن برای " حقوق بشر" و از دیگر طرف بزرگترین گروه ناقض حقوق بشر را یک شبه به رسمیت شناختن و تروریزم را جای اپوزیسیون سیاسی نشاندن ، کاریست که تنها از امریکا بر می آیید و مرا بیاد حرف تاریخی " علیجا عزت بیگویچ " رئیس جمهور بوسینا که در مصاحبۀ گفته بود:" غرب به کمک هیچ کس،جز غالبان و پیروزمندان نمی شتابد،و باید مظلومان و ستمدیدگان، خود همدیگر شان را کمک کنند و از ارزش ها و حقوق خود به دفاع بر خیزند.!" می اندازد.

آری؛ شاید وقت آنست که مردم مظلوم و ستم دیدۀ ما بار دیگر قد علم کنند و جلو توطئۀ ننگین امریکا را در معامله با طالبان بگیرند. هنوز فرصت باقیست و میتوان با توسل به روش های مسالمت آمیز نافرمانی های مدنی و توسل به قانون اساسی نگذاشت خواب های آشفتۀ قبیله سالاران مزدور و باداران امریکایی آنها جامۀ عمل بپوشد.
در غیر آن برگشت طالبان به قدرت سیاسی آنهم با رضایت " دلالان مظلمه" ی امریکایی و افغانی که نه مروت دارند و نه معرفت، همانگونه که اشاره رفت قانونی شدن خشونت و اختناق و زندان و تبعیض و تبعید است و تسلیم شدن به ظلم روشمند.

و تسلیم شدن به ظلم همانگونه که در آموزه های دینی ما پسندیده نیست؛ در هیچ فرهنگ انسانی هم جا ندارد.
عرایضم را با آوردن برگردان ضرب المثل انگلیسی زیبایی بپایان میبرم و آن اینکه :" بپا خیزید و باز بپا خیزید تا آنگاه که گوسفندان به شیران مبدل شوند."

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • اگز طالبان محکوم تاریخ باشند ،ما محکوم جفرافیه هستیم. بناء" هیچ چیزی از دست ما نمآید . زیرا موقعیت جغرافیائی ما از یکطرف و اعتقادات اسلامی ما از طرف دیگر ، باعث آن میگردد که سراسر افغانستان کنونی که بعضی بردران آنرا خراسان هم زمزمه میکنند،طالبانیزه گردد. مگر آنکه کدام معجزه صورت بگیرد که من معتقد بآن نیستم .

  • اگر ایزارکشک بین ما دوام کند طالبان چه که شادیهای هندوستان هم بالای ما پادشاهی خواهد کرد۰
    به چلو ها و سایر منافقین باید تبریک گفته شود کار شان نتیجه داد۰ 

    • امریکا تسلیم نشده و نمی شود.
      امریکا فقط پلان مرحله به مرحله اش را در باره افغانستان تطبیق میکند.
      حالا وقت آن رسیده است که یک بار دیگر طالبان را به قدرت بیاورد. این انجام کار نیست.
      نقص بر ما است که نتوانسته ایم تا حال از زیر تاثیر تبلیغات انگلیس و غرب و آخند های ایران خود را بیرون کنیم.
      ملا ، آخند و اخوان جلو دار ما است و ما به عقب آنها حرکت می کنیم.

  • من هم نظر آقای حقجو را تائید میکنم.
    فراموش نکنیم که طالبان و القاعده ساخته و زائیده سی آی ای استند و بهانه را برای اشغال افغانستان مهیا ساختند و درین ده سال که گذشت، شرایط را برای ساختن پایگاه ها و اشغال دایمی وطن ما توسط امریکا آماده کردند.

  • من نادان ساده دل كه تا اميروز در دل خود قند ميده ميكردم كه امريكا امد ,كشور ما را از شر طالب و با كستانى نجات ميدهد,ولى امروز با تاسف كه من دجار شك و تر ديد هستم.ميكويم خدا نكند كه اينطور باشد.وكرنه من به خود نفرين ميرفرستم كه ما جقدر ساده هستيم و لى من صد درصد نا اميدى را به خوراه نميدهم.ولى به هر صورت اقوام غير بشتون بايد بيدار باشند.هر معامله كه باشد بلاى ماست.حالا مسعودى هم در ميدان نيست,شايد شرايط از بطن خود مسعو هاى با تدبير و شجاع ديكرى به ميدان بياورد, تا اينش را عقب اونش روان كند.به كفته اقاى محقق بما خوجيزى نماند حالا نوبت توست. از كم كم ميرود از زياد زياد.
    ايا حتمى بايد با غرب با مشت اهنين حرف زد تا به تو احترام بكزارند؟
    اكر نيروهاى شمال به غرب اعتماد كرد,هرجه كفت همانطور كرد بايد به انها خيانت شود؟
    حتمى بايد اعتماد با اساس يك كرنتى استوار باشد وكرنه فريبت ميدهند؟ ماسكو به اشك باور ندارد.

    • برادر بالای کسانی که حساب میکنی آنها قبلاَ فروخته شده،در مورد مسعود بگویم و یکی از افرادی برجسته کا-جی-بی روس بود، و اولین رهبری منازعه قوم گرایی و نفاق در افغانستان محسوب میشود، به من باورکنید که این همه را من از نگاه تبعیض یا همدردی با طالبان نمی گوئیم.این یک حقیقت است و یک روز آشکار خواهد شد. در مورد همدست شدن اقوام غیر از پشتون گفتی، اگر افغان هستی پس مسله پشتون و تاجیک، پشتون، ازبک، هزاره در کشور اصلاَ مطرح نیست اگر افغان نیستی پس یک چیزی واضح است که مخالف صلح و ثبات در افغانستان هستی. وظیفه ما افغانان سعی و تلاش برای صلح و ثبات دایمی در افغانستان است باید برای وحدت و برادری در این وطن کارکنیم،گذشته های تلخ را دوباره تکرار نکنیم و دست به دست یکدیگر داده در آبادانی و ترقی این وطن و مردم مظلوم و بیچاره کارکنیم.

    • ملا حسینی
      حق داری که به مسعود بزرگ بجفی - چونکه کرنیل مشرف هم بسیار از موجودیت و زنده بودن مسعود بزرگ به ستوه آمده بود.
      ضمیر

  • سوال من از آقای چوپان اینست که زمانی که آمریکا علیه طالبان د رافغانستان می جنگید و در این جنگ هزاران افغانها بی گناه جان های شانرا از دست دادند چرا آنوقت سخن از مبارزه علیه امریکا و قیام ملی را نگفتی، به نظر من با آمدن طالبان و یا هم با صلح دایم در افغانستان منافع خود را در خطر میبینی؟ یا اصلاَ مخالف صلح و ثبات د رافغانستان هستی؟ برادر بگذار که مسالحه با طالبان انجام یابد،کاری از دست تو پوره نیست،چیزی که امریکا میخواهد همان طور میشود. امریکا در صدد آوردن صلح و ثبات در افغانستان است.تا باری نابودی ایران فرصت را بدست بیاورد. ما مخالف طرحهای امریکا نیستیم حالا اگر امریکا میخواهد ایران را پایمال کند یا پاکستان را برای ما بیتفاوت است.

    • اقاى حسينى طالب به مراتب زياد تر كشته از امريكايي ها.
      اينكه راجع به شهيد مسعود تهمت بستى و كفتى كه ك ج ب است.اكر شيرى انسان را خوردى يك سند بياور. و كفتى كه تعصبات را در تظر نميكيرى ؟؟؟
      صلح به كدام قيمت؟ او احمق اينكه طالب اينجا فاشيزم اسلامى را بر قرار كند او صلح است؟ اينكه زندان بزرك بسازد او صلح است؟
      راستى در زمان و حشت و دهشت طالبان قوم بشتون از طرف طالبا ازيت نميشد.خلقى كه قران را به لكد ميزد طالب است.بشتونهاى نا قل شمال همه به طالب بيوستند.تو خود با ز كه طالب امد سجره صاف ميكنى كه طوطى ماما بيزنى زه دده تره يم.بس با تو كسى كار ندارد ولى با كستان از اقوام برادر اين كشور خون ميخواهد و از انها هراس دارد.
      تو ك و ز ك خودرا عقل كل سا خته يي ولى از دهانت تعفن خارج ميشود.از يكسو از و طنبرستى حرف ميزنى از طرف ديكر به مردان بزرك تو هين ميكنى.بكو در قبيله و طنفروش زن ستيز و بيفرهنكت مانند مسعود ان راد مرد بزرك كسى كزشته است؟
      اينكه نام مستعارت را حسينى كزاشتى ولى او كثافتت معلوم است كه دشمن اقوام غير بشتون هستى.بيدايت ميكنيم ولو زير هر لقابيكه جهره كثيف خودرا مخفى كنى.

  • برادران خيلى دير شد كه از محترم و عزيز القدر عطاخيل كوربز جيزى در كابل برس نشر نميشود.خدا خير كند,كه ايشان صحت داشته باشند.
    جه كب شده باشد؟
    نوشته هاى ان بزرك مرد حرف مفت نبود,هميشه به اسناد و شواهد استوار ميبود. بسيار خوشم ميامد.

  • بلی خوب شد کسیکه نمی فهمید حالا فهمید که امریکا کی است ،چه است،چه هدف دارد و چه خواهد کرد همان گونه که بعضی ار فرماندهان بلند پایه جبهه متحد میگفتند که طالبان را کی ها توسط کی حمایت میکنند خوب شد که حالا ثابت شد و مردم بداند که درین کشور کی ها خواستار صلح و ثبات درین کشور رنج دیده بودند و هستند.

    • سوال من این است اگر طالبان در قدرت بیایند کی ها (قوم) از آنها پذیرائی خواهند کرد؟
      لطفاًدر یک کلمه جواب مرا بدهید یقین داشته باشید که من تعصب ندارم همه ملت افغانستان را دوست دارم .

    • اوغــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس