صفحه نخست > دیدگاه > به تاراج رفتن خیمه "سیمین"

به تاراج رفتن خیمه "سیمین"

حفیظ بشارت
يكشنبه 16 اكتبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

سیمین بارکزی که قبلاً به عنوان برنده درانتخابات پارلمانی رژیم تحت اشغال کابل اعلام گردیده بود، بعد از رانده شدن از پارلمان به اعتصاب غذا دست زده بود. سه شب پیش پولیس به اصطلاح ملی رژیم کرزی با هجوم به خیمه گاه این خانم وی را به مکان ظاهراً نا معلوم منتقل نموده است تا نگذارد در پیش چشم صدها خبرنگار و حامیانش بمیرد.
اعتصاب غذایی این خانم امروز 14 اگست 2011 به چهاردهمین روز میرسید. از اینکه او هیچ مایعاتی را نمی نوشید، حالش در روزهای اخیر خیلی بد شده بود. به احتمال زیاد در صورتیکه به خواستهای این خانم پاسخ مثبت داده شود – که این احتمال خیلی کم میباشد – قادر نخواهد بود تا مثل گذشته به عنوان یک فرد صحت مند به کار های مزدوری خویش ادامه دهد
سیمین بارکزی در اثر سگ جنگی های درونی نظام مزدور کابل ابتدا در انتخابات پر از تقلب پارلمانی در18 سپتامبر2010 به عنوان نماینده ولایت هرات در پارلمان برنده اعلام کردید. به تعقیب کشاکشهای درونی سازمان های برگزاری انتخابات، نظارت برانتخابات و سمع شکایات انتخاباتی، سیمین بارکزی متهم به تقلب گردیده و ردصلاحیت گردید که در نهایت از پارلمان به زور رانده شد.
بسیاری کسانیکه درپارلمان راه نیافتند به نتیجه انتخابات اعتراض نموده وخواهان برگزاری دوباره انتخابات یا بازبینی نتایج انتخابات شدند.
انتخابات پارلمانی سال 2010 مانند سایر انتخابات نمایشی و تقلبی رژیم در یک سده گذشته به وسیله کمک های مالی اشغالگران امریکایی و شریکایی اروپایی اش برگزار گردیده بود. مراحل آمادگی و بعد برگزاری انتخابات را غربی ها با طمطراق خاصی به خورد شهروندان غربی میدادند و همواره از دموکراتیک بودن این انتخابات در مقایسه با انتخابات که سابق درین کشور برگزار گردیده بود و انتخابات کشورهای دیگر نظیر ایران، دم میزدند. غوغای تقلب در روز انتخابات و روزهای بعد از آن آبروی این اشغالگران را درکشورهای خودی برد و کسی پیدا نشد که دیگر ازانتخابات توام با تقلب در افغانستان سخن نگوید. اشغالگران بعد از اعلام نتایج انتخابات دیگر حاضر نبودند تا برای برگزاری دوباره چنین انتخابات مفتضحانه کمک مالی نمایند.
مشکل دیگر در زمان برگزاری انتخابات عدم موجودیت امنیت بود که درآن روزها برای انتخابات مانع ایجادمیکرد. درروزهای انتخابات 18 ولایت کاملاٌ نا امن بود و در 10 ولایت دیگر می شد فقط درجاهای که امنیت نسبی حاکم بود، مبارزه انتخاباتی براه بیاندازند.
مساله که بیشترکرزی و قصر نشینان کابل را دلگیر کرده بود، عدم اطمینان از نتیجه رضایت بخش آنان از این انتخابات وانتخابات بعدی بود. در این انتخابات حامیان کرزی بیشترین شکست را خورده بودند و کرزی امید وار نبود تا در دور بعدی انتخابات نتیجه رضایت بخش بدست آورد.
لذا نبود امنیت، امکانات مالی و عدم اطمینان از نتیجه دلخواه رقیبان درون رژیم دلایلی بودند تا مانع برگزاری دوباره انتخابات نمایشی پارلمانی گردد.
گزینش دیگر رژیم در باره اعتراضات نمایندگان بازبینی نتایج انتخابات بود. کرزی بدین منظور دادگاه ویژه را ترتیب داده و این دادگاه توانست 62 تن از کسانی را که می خواست در پارلمان حضورداشته باشند، برنده اعلام نماید. اگرچند این تصمیم دادگاه امید را به دل حامیان کرزی زنده کرده بود، ولی بدون تایید کمیسیون انتخابات راه یافتن آنان به پارلمان ممکن نبود. این کمیسیون تحت فشار رژیم دست نشانده خارجی درکابل و اشغالگران مجبور به بازبینی مجدد دوسیه های انتخاباتی این 62 تن گردید. این کمیسیون به ظاهر مستقل 9 نفر از جمله 62 تن را برنده اعلام کرده و دوسیه نتیجه انتخابات را بست تا بتواند به سگ جنگی های درونی رژیم دست نشانده پایان دهد. سیمین بارکزی یکی از جمله کسان و نگون بختی بود که در این بازبینی نتیجه انتخابات، بازنده اعلام شد و به جایش کسی دیگر به پارلمان راه یافت.
سیمین بارکزی چاره نداشت جز تن دادن به تصمیم دادگاه و کمیسیون انتخاباتی یا مبارزه بر علیه این تصمیم به گفته خودش نا عادلانه.
اگر چند برای معترضان نتایج انتخاباتی و بویژه همین خانم بارکزی چوکی های کلیدی از وزارت گرفته تا مقام ولایت و سفارت پیشنهاد شده بود، اما وی بدان قتاعت نکرد.
از اینکه او خودش هم یکی از حامیان و طرفداران نیروهای اشغالگر در کشور بود، امید وار بود با آغاز اعتصاب غذایی باداران خارجی وی و کرزی بدادش رسیده و چوکی اش را در پارلمان بدست خواهد آورد. اما برعکس تصور او اشغالگران نشان دادند تا به مهره مزدوری چون بارکزی ضرورتی ندارند، زیرا درین کشور بحدی کافی وطن فروش موجود میباشد.
درروزهای قبل از دست یازیدن به اعتصاب غدا ممکن خانم بارکزی با سفارت های کشورهای خارجی و یا نمایندگی های ناتو و سازمان ملل در مورد تصمیم اعتصاب غذایی اش مشورت کرده باشد. در صورت که آنان به وی چراغ سبز نشان داده باشد، عدم تمایل آنان به دخالت به معنی زیر پا گذاشتن قول و قرارهای آنان باشد. این موضوع می تواند دلیل دیگر بر بی مهری خارجیان از بعضی عناصر شامل در زد و بند های درونی رژیم باشد.
دلیل دیگر که به واژگونی بخت بارکزی کمک کرد، ممکن ارتباط وی با ایران بوده باشد، او ده سال قبل درایران بسر می برده، ممکن در سالیان قبل هم با سفارت و هم با سایر مراکز اطلاعاتی و فرهنگی ایران ارتباط داشته بوده است. این موضوع می تواند وی را برای امریکائیان و اروپایی های که شبانه روز به فکر ضربه زدن به رژیم ایران است، به یک عنصر بی ارزش چاکر ایران تبدیل کرده باشد. بدین لحاظ ممکن است که وی مورد رأفت و مروت اشغالگران امریکایی و اروپایی قرارنگرفته باشد.
از جانب دیگر به علاوه خانم بارکزی هشت نفر دیگر نیز در بازبینی پرونده انتخاباتی توسط کمیسیون انتخابات بازنده اعلام گردیده و متهم به تقلب گردیدند. خانم بارکزی ممکن روی این هشت نفر حساب کرده بود که شاید درمبارزه اعتصاب غذایی اش سهم بگیرند. حداقل امید وار بود که پس از نمایان شدن؛ افق پیروزی یا دخالت حامیان و رئیسان بین المللی اش اینها ترغیب و تشویق به سهمگیری در این اعتصاب غذایی شوند. که نتیجه آن صرفاً خوش باوری بیش نبود. نمایندگان که در پارلمان اند و کسانی که بازنده اعلام شده اند، سگ سگ ها شده اند و هیچ موضع مشترکی جز چور و چپاول و رشوت خوری و نوکری بیگانگان با هم دیگر ندارند، بدین لحاظ زمانی که تحت فشار قرار گیرند، همدیگر را یا گاز میگیرند و یا درحین خوردن لاشه های مرده، دندان.
آنچه اتفاق افتاد، به نوبه خود کاری نیکی بود. از یگ جانب این حادثه نشان میدهد که واقعیت ها را در یک کشور تحت اشغال تنها با زور می توان تغیر داد و از جانب دیگر نشان میدهد که نه اشغالگران و نه رژیم دست نشانده به این خواست ها ولو هرچه عادلانه و انسانی هم باشد، بصورت صلح آمیز گوش فرا نمیدهند. بدون انقلاب کردن و بدون بیرون راندن اشغالگران و مزدوران افغانستانی اش نمی توان از انسانیت و عدالت حرف زد. بدون مبارزه رهبری شده و متداوم و قهری رسیدن به عدالت یک سرآب است.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باقی سمندر
    ۲۴ میزان سال ۱۳۹۰ خورشید ی
    شانزدهم اکتوبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    سخنی در باره اعتصاب غذایی خانم سیمین بارکزی

    سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به آقای حفیظ بشارت

    خوانندګان ارجمند کابل پرس
    مقاله آقای حفیظ بشارت را از سر تاپا خواندم و چند پرسش از اقای حفیظ بشارت دارم
    من نظر خود را از آغاز اعتصاب غذایی خانم سیمین بارکزی تا همین لحظه در فیس بوک بنام باقی نوشته ام وهمچنان در ګفتمان – از اینرو در اینجا نمیخواهم باعث ملال خاطر شما ګردم:
    اقای بشارت نوشته اند که :
    ...
    «سیمین بارکزی که قبلاً به عنوان برنده درانتخابات پارلمانی رژیم تحت اشغال کابل اعلام گردیده بود، بعد از رانده شدن از پارلمان به اعتصاب غذا دست زده بود. سه شب پیش پولیس به اصطلاح ملی رژیم کرزی با هجوم به خیمه گاه این خانم وی را به مکان ظاهراً نا معلوم منتقل نموده است تا نگذارد در پیش چشم صدها خبرنگار و حامیانش بمیرد »
    سوال :
    آقای حفیظ بشارت ؟
    ایا شما اعتصاب غذایی را یک شکل از مبارزه میدانید یا اینکه مانند شورای علمای اسلامی اعتصاب غذایی را مردود میدانید و از نګاه شرعی رد میکنید وقتل نفس میخوانید ؟
    ایا شما هجوم پولیس را درهمان شب بالای اعتصاب ګران تایید میکنید و حمایت مینمایید یا خیر؟
    اګر خانم سیمین بارکزی در حال اعتصاب بازهم بسر میبرد – آیا در پیش چشمان حامیانش می مرد ؟
    اګر آری !
    این پیشګویی را چګونه انجام میدهید ؟
    آیا پولیس بخاطر جلوګیری از مردن خانم سیمین بارکزی به خیمه وی وهمه اعتصاب کنندګان هجوم برده بود ؟
    یولیس هم همچو ادعایی را دارد .
    اقای حفیظ بشارت شما نوشته اید که :
    « اعتصاب غذایی این خانم امروز 14 اگست 2011 به چهاردهمین روز میرسید »
    امشب پایان پانزدهمین روز اعتصاب غذایی خانم سیمین بارکزی بود و برابر به شانزدهم ماه اکتوبر میباشد .
    آقای حفیظ بشارت نوشته اند :
    « سیمین بارکزی چاره نداشت جز تن دادن به تصمیم دادگاه و کمیسیون انتخاباتی یا مبارزه بر علیه این تصمیم به گفته خودش نا عادلانه »
    به نظر سیمین بارکزی تصمیم دادګاه وکمیسیون انتخاباتی نا عادلانه بود اما به نظر شما چه نوع تصمیم بوده است – عادلانه یا غیر عادلانه ؟
    اقای حفیظ بشارت !
    شما نوشته اید :
    « درروزهای قبل از دست یازیدن به اعتصاب غذا ممکن خانم بارکزی با سفارت های کشورهای خارجی و یا نمایندگی های ناتو و سازمان ملل در مورد تصمیم اعتصاب غذایی اش مشورت کرده باشد. در صورت که آنان به وی چراغ سبز نشان داده باشد، عدم تمایل آنان به دخالت به معنی زیر پا گذاشتن قول و قرارهای آنان باشد. این موضوع می تواند دلیل دیگر بر بی مهری خارجیان از بعضی عناصر شامل در زد و بند های درونی رژیم باشد »
    اینکه شما اعتصاب غذایی را چنین جلوه میدهید که :
    « ممکن خانم بارکزی با سفارت های کشورهای خارجی و یا نمایندگی های ناتو و سازمان ملل در مورد تصمیم اعتصاب غذایی اش مشورت کرده باشد »
    چه دلیلی برای خود تان دارید که این چنین استدلال مینمایید ؟ بهتر است در این موضوع اشاره به ممکن بودن ننموده بلکه فاکت واسناد ارایه دارید .
    آقای حفیظ بشارت !
    شما بازهم یک نوع شک دیګر را به شک خو د اضافه مینمایید ومینویسیدکه :
    « دلیل دیگر که به واژگونی بخت بارکزی کمک کرد، ممکن ارتباط وی با ایران بوده باشد، او ده سال قبل درایران بسر می برده، ممکن در سالیان قبل هم با سفارت و هم با سایر مراکز اطلاعاتی و فرهنگی ایران ارتباط داشته بوده است »
    این نوع شک داشتن هم باید بادلیل وبرهانی که برای خود شما موجه است – سنجیده ګردد ـ
    آیا هر انسانی که دست به اعتصاب غذا زده بود وتعداد شان در روزهای اخیر از ده نفر بیشتر میشد همه ګویا ارتباط با سفارت های کشورهای خارجی ویا نمایندګی های ناتو و سازمان ملل یا ایران داشتند ؟
    اګر آری !
    چند دلیل وسند ارایه دارید تا ذهن من روشن ګردد .تاهمین اکنون از موضع وموقف رسمی شما هیچ ګروهی چنین اتهامی را به خانم سیمین بارکزی نبسته است .
    در اخرین پراګراف شما مینویسید که :
    «آنچه اتفاق افتاد، به نوبه خود کاری نیکی بود. از یگ جانب این حادثه نشان میدهد که واقعیت ها را در یک کشور تحت اشغال تنها با زور می توان تغیر داد و از جانب دیگر نشان میدهد که نه اشغالگران و نه رژیم دست نشانده به این خواست ها ولو هرچه عادلانه
    و انسانی هم باشد، بصورت صلح آمیز گوش فرا نمیدهند.
    بدون انقلاب کردن و بدون بیرون راندن اشغالگران و مزدوران افغانستانی اش نمی توان از انسانیت و عدالت حرف زد. بدون مبارزه رهبری شده و متداوم و قهری رسیدن به عدالت یک سرآب است »
    پس دیده میشود که به تایید رژیمی شما برامده اید که خود تان همو رژیم را .
    « رژیم تحت اشغال کابل » میدانید و به حمایت از همچو رژیمی برضد خانم سیمین بارکزی قرار ګرفته اید .
    شما نوشته ایدکه :
    « . از یک جانب این حادثه نشان میدهد که واقعیت ها را در یک کشور تحت اشغال تنها با زور می توان تغیر داد و از جانب دیگر نشان میدهد که نه اشغالگران و نه رژیم دست نشانده به این خواست ها ولو هرچه عادلانه
    و انسانی هم باشد، بصورت صلح آمیز گوش فرا نمیدهند »
    این نظر شما را من مطلق ګرایی میخوانم . واقعیت ها هیچ ګاه ثابت نمانده وثابت نمی مانند– واقعیت ها هم همیشه در حال تغییر وتبدل اند – تغییر کمی و یا تغییر کیفی در هر پدیده ای نیاز به شرط ها یا شرایط دارد . پیش شرط های عینی وپیش شرط های ذهنی ( ابژکتیف و سوبژکتیف )برای تغییر در هر پدیده ای بایست مد نظر ګرفته شوند .
    شما خود تان در اسناد و کتاب ها حتمن از دوکشورای که در همسایګی یک دګر قرار دارند – یکی هند ودیګری چین مطالب ای خوانده اید .
    در کشور چین نود سال پیش حزب کمونیست ایجاد شد و در اثر انقلاب ۱۹۱۱ میلادی پیش از ایجاد حزب کمونیست چین و بوسیله ورهبری دکتر سون یاتسن یک بخش از انقلاب صورت ګرفت و بعدن در جریان جنګ توده ای طولانی ومارش طولانی جنګ ضد فاشیسم جاپان وچانکایشک – انقلاب دیموکراتیک نوین به رهبری حزب کمونیست چین به پیروزی رسید ـ این انقلاب مسلحانه بود و به ګفته ماوتسه دون« قدرت سیاسی از لوله تفنګ بیرون» شد .
    اما در کشور همسایه چین یعنی در کشور هند – مبارزه مسالمت آمیز به پیروزی رسید .
    در آثار کلاسیک مارکس – انګلس هم از مبارزه قهر آمیز وهم از مسالمت آمیز سخن ها رفته است . البته این موضوع را من عمدن وقصدن برای شما مینویسم .
    اقای حفیظ بشارت !
    شما مینویسیدکه :
    « بدون انقلاب کردن و بدون بیرون راندن اشغالگران و مزدوران افغانستانی اش نمی توان از انسانیت و عدالت حرف زد. بدون مبارزه رهبری شده و متداوم و قهری رسیدن به عدالت یک سرآب است »
    من از شما می پرسم :
    چه نوع انقلاب ؟
    مضمون انقلاب شما چیست ؟
    نیروهای محرکه انقلاب شما کدام نیروها اند ؟
    نقش شهر و ده درانقلاب شما چیست ؟
    استراتیژی و تاکتیک های انقلاب شما کدام ها اند ؟
    رژیمی را که بعد از انقلاب ودرجریان انقلاب جایګزین رژیم موجود میسازید کدام رژیم خواهد بود ؟ وسوال های دیګر درهمین مورد وجود دارد که اګر مایل باشید برایتان طرح خواهم کرد .
    رهبری انقلاب شما را کدام نیرو- کدام حزب خواهد داشت ؟
    متحدین نزدیک و دور شما در انقلاب شما کدام نیروهای سیاسی و اجتماعی خواهد بود ؟
    برنامه حد اقل وحد اکثر انقلاب شما چیست ؟
    آقای حفیظ بشارت !
    من بنام خودم – باقی سمندر مینویسم و شما بنام مستعار ـ ارزودارم بازهم با همین افکاری که دارید بنام مستعار بنویسید وبخاطر بسپارید که اګر از متن نوشته شما خط فکری شما برایم سخن نمیګفت – هیچ علاقه ای نمیګرفتم تا چند جمله ای بنویسم – زیرا وقت محدود بمن متاسفانه اجازه نمیدهد تا بیشتر ازده دقیقه در هر ۲۴ ساعت به نوشته های ای که در سایت ها یا تارنماها منتشر میګردند – تبصره یا اظهار نظر نمایم .
    در پایان میخواهم به همه آنهاییکه در دوهفته پیشتر با نوشته های من با فحش ودشنام برخورد نموده اند – بنویسم که حالا بازهم زمینه برای دشنام سرایان بازتر ګردید – بازهم دشنام سرایی نمایند تا اینکه همه دشنام ها را ګرداننده یا ګردانندګان کابل پرس مانند اینکه از پایان مقاله الحاج پیکار پامیر خذف کردند –بازهم حذف نمایند ،
    یار زنده و صحبت باقی

    آنلاین : به تاراج رفتن خیمه "سیمین"

  • Governance
    اعتصاب غذايى سيمين بارکزى وارد پانزدهمين روز شد
    by خواجه بصير احمد on Oct 16, 2011 - 17:22

    کابل (پژواک ٢٤ميزان ٩٠): سيمين بارکزى اعتصاب غذايى خود را براى پانزدهمين روزنيز ادامه داده و برادرش، ادعا ميکندکه وضعيت صحى خواهرش وخيمتر شده است .

    سيمين بارکزى که در انتخابات سال گذشته، از ولايت هرات به دور دوم ولسى جرگه راه يافت، در جمع ٩ تن از کسانى است که طبق فيصلۀ کميسيون مستقل انتخابات، عضويت شانرا در ولسى جرگه از دست داده اند.

    خانم بارکزى در عکس العمل به اين فيصلۀ کميسيون ، به تاريخ ١٠ميزان در نزديکى محوطۀ شوراى ملى، در يک خيمه دست به اعتصاب غذايى زد.

    اما پوليس سه شب قبل؛ خيمۀ وى و دو خيمۀ ٩ تن از کسانى را که به حمايت از بارکزى در کنار وى دست به اعتصاب غذايى زده بودند، پرچيد. در جملۀ آنها يک عضو ولسى جرگه، دو عضو نهادهاى جامعۀ مدنى و چهار محصل پوهنتون کابل نيز شامل بودند.

    از همان شب که سيمين بارکزى به شفاخانه منتقل شده است، رسانه ها و پژواک با تلاش هاى مکرر نتوانسته اند که با وى صحبت نمايند؛ اما محمد رضا بارکزى برادر خانم بارکزى، امروز (٢٤ ميزان) به پژواک گفت که وضعيت خواهرش وخيمتر شده است.

    وى افزود: (( زمانيکه امروز صبح با وى ملاقات نمودم، فشارخواهرم بسيار پايين شده و حالت صحى اش خرابى داشت.))

    به ادعاى رضا بارکزى، منسوبين پوليس، خواهرش را بخاطر اينکه صدايش بلند نشود و حقوقش تامين نگردد، به شفاخانه منتقل نموده و به رسانه ها اجازه نميدهد تا با خواهرش ملاقات نمايند.

    وى برکار کرد پوليس انتقاد کرد وگفت: ((اعتصاب غذايى، حق مدنى يک فرد است؛ نبايد از سوى پوليس نقض گردد.))

    برادر سيمين بارکزى که به تازه گى از هرات به کابل برگشته است، افزود که اگر خواهرش تلف شود، مسوول آن دولت خواهد بود.

    قبل از اين، محمد بارکزى شوهر سيمين بارکزى نيز هشدار داده بود: در صورتى که خانمش تلف شود، مسووليت آن به دوش کميسيون مستقل انتخابات، دولت و ملل متحد خواهد بود.

    اما غلام صديق صديقى سخنگوى وزارت امور داخله ميگويد که سيمين بارکزى بنابه دلايل امنيتى، به شفاخانۀ سردار محمد داوود انتقال يافته و آنها کدام عمل خلاف قانون را انجام نداده اند.

    صديقى به پژواک گفت که يک روز قبل از برچيدن خيمۀ بارکزى، وزارت امور داخله به ائتلاف حمايت از قانون و اعتصاب کننده گان خبر داده بود که اين خيمه ها يک هدف خوب براى مخالفين مسلح دولت بوده و هر وقت مورد حمله قرار گرفته ميتواند.

    وى افزود که وزارت امور داخله مطابق پلان، خيمه هاى تمام اعتصاب کننده گان به شمول سيمين بارکزى را برچيده است.

    گفتنى است که هفتۀ گذشته، رييس جمهور حامد کرزى؛ طى تماس تيلفونی با عبدالرؤف ابراهيمى رييس ولسی جرگه، از خانم بارکزی خواسته بود که جهت بررسی مجدد دوسيۀ انتخاباتى اش، دو تن را به خواست خود انتخاب کند و به اعتصاب خود خاتمه بدهد.

    اما سيمين بارکزى هشدار داده بود تازمانيکه فرمان رييس جمهور در مورد بررسى دوسيۀ انتخاباتى وى و هشت عضو حذف شدۀ ولسى جرگه صادر نشود، به اعتصابش پايان نخواهد داد.
    Keywords:

    * اعتصاب غذايى سيمين بارکزى

    آنلاین : به تاراج رفتن خیمه "سیمین"

  • ان خوهر ما دارد ميميرد ويك عده ميروند ازو قهرمان قهرمان ميتراشند او را تشويق به مرك و موردن ميكنند.خوهر عزيز اكر موردى بعد 5 روز همه فراموشت كردند.بكير جوكى نادرى صاحب را .ولى اكر موردى حرام ميميرى اين طور قهرمانها بدرد اولادت نميخورد.به خود و فاميل خود خيانت مكن.از قهرمان بنام توره خبرى دارى؟
    توب را بردند به دوره ماندندبنام توره.
    توب اول صداكرد توره خداره ياد كرد
    توب دوم صدا كرد توره ره ازبين جداكرد
    او كى بود؟ بخاطر جه خود را در توب داد؟
    جند سال بعد كسى نامت را نميداند و اولاد هايت به تو لعنت ميفرستند كه مادر ما يك كله شخ بود...

  • jawana margi khoob maqbool ham ast

  • نجیبه جان بسیار دلسوز بوده در کشوری اشغال شده با برادران مزدر خود پشنهاد پست های بلند را برای خواهر سمین جانش میکند

    • فرستنده ګزارش از منبع خبرګزاری پژواک وـ ....
      باقی سمندر
      ۲۶ میزان /مهر سال ۱۳۹۰ خورشیدی
      ۱۸ اکتوبر سال ۲۰۱۱ میلادی

      هفدهمین روز اغتصاب غذایی خانم سیمین بارکزی
      برادر سيمين بارکزى: دکتران وضعيت صحى سيمين را وخيم خواندند
      by اباسين زهير on Oct 18, 2011 - 18:01
      کابل(پژواک ٢٦ميزان ٩٠): سيمين بارکزى از اينکه عضويت در ولسى جرگه را از دست داده ،به روز ١٧ نيز به اعتصاب خود ادامه داد،اما برادرش ميگويد که به سبب گرسنگى زياد اکنون سخن گفته نمى تواند.
      سمين بارکزى که در انتخابات سال گذشته به دور دوم ولسى جرگه راه يافت در جمع ٩ تن بود ،که به اساس فيصلۀ مورخ ٥ سنبلۀ کميسيون مستقل انتخابات ،عضويت ولسى جرگه را از دست داد.
      بارکزى در واکنش به اين فيصلۀ کميسيون مستقل انتخابات به تاريخ ١٠ برج ميزان در نزديک صحن شوراى ملى دريک خيمه دست به اعتصاب غذايى زد، بعداً در اين اعتصاب با وى ،يک عضو ولسى جرگه، سه عضو جامعۀ مدنى، يک خانم ديگر وچهار محصل پوهنتون کابل نيز شامل شدند.
      اما پوليس شب جمعۀ گذشته؛ خيمه هاى سمين بارکزى و نه تن ديگر را برداشتند و بارکزى را به شفاخانۀ سردارمحمد داووخان درکال کابل انتقال داد.
      محمد رضا بارکزى برادر سيمين بارکزى، امروز(٢٦ميزان) به آژانس پژواک گفت که خواهرش در شفاخانۀ يادشده بستر است و حالت صحى اش وخيم است.
      نامبرده افزود: (( زمانيکه صبح امروز به عيادت وى رفتم داکتران برايم گفتند،اگر سيمين بارکزى تا عصر امروز به اعتصاب خود خاتمه ندهد، زندگى اش درخطراست.))
      محمد رضا ميگويدکه سيمين سخن گفته نمى تواند و صرف به اشاره سر ميگويد که به اعتصاب اش دوام ميدهد.
      قرار اظهارات نامبرده، پوليس بخاطرى خواهرش را به شفاخانه انتقال داده ، تا از رسانه ها دور باشد و صدايش خفه شود.
      با وجود تماس هاى مکرر با مسوولين اين شفاخانه قادرنشديم، تا با آنها در مورد تماس برقرار کنيم.
      غلام صديق صديق سخنگوى وزارت امور داخله گفت که بنابردلايل امنيتى سيمين بارکزى را به شفاخانۀ سردار محمد داوود خان منتقل نموده اند.
      شايان تذکر است که رئيس جمهورحامد کرزى هفتۀ گذشته ،طى تماس تيليفونى به عبدالرووف ابراهيمى رئيس ولسى جرگه گفته بود،که غرض بررسى دوسيۀ بارکزى ،کميسيون را مى گمارد و بارکزى نيز دو نمايندۀ خود را به اين کميسيون معرفى نمايد و اعتصاب را پايان دهد.
      اما بارکزى هوشدار داده بود، تا زمانيکه رئيس جمهور درمورد بررسى دوسيه هاى ٩ عضو اخراج شده از ولسى جرگه فرمان صادرننمايد، اعتصاب خود را دوام ميدهد.
      کميسيون مستقل انتخابات نيز گفته،حاضر است تا پيرامون آراى بارکزى و جاگزينى او معلومات ارايه نمايد.
      سيمين بارکزى اذعان کرده، اگر بميرد، مسووليت آن بدوش رئيس جمهور، معاون اول رئيس جمهور، رئيس کميسيون مستقل انتخابات و رئيس ولسى جرگه خواهد بود.
      برنامهء هفته گی

      آنلاین : به تاراج رفتن خیمه "سیمین"

  • در یک کلام و ختم کلام که:
    انسان در شرایط عادی سه روز بدون آب زنده می ماند و هفت روز بدون غذا!

    همه اش دروغ و درم و فریب و کلک است ...

    • باریک زی !!

      برداشت اوغانی تان کاملا مثل همیشه نادرست است من خودم چار روز بدون غذا و دو روز اولش را بدون قطره ابی به سر برده ام انسان روز اول و دوم کمی گرسنه میشود اما بعد ان کاملا حس گرسنه گی نمی کند تنها تشنگی به انسان دست می دهد ..

      وجود از خود تغذیه را شروع میکند مطابق به توان وجود شخص کسی بعد ده پانزده روز کسی شاید بعد بیست روز به حالت کوما رفته و اگر که داکتر و غذا و سیرم شراغش نرسد جان را به جانان افرین تسلیم میکند .

      من کسی را دیده ام که بیست روز غذا نخورده بود اما زنده و بی حال بود ............

      امکان سوراخ شدن معده سخص بخاطر زیاد میشود که مواد که در معده انسان باقیست خشک شده و به معده چسپیده و انرا سوراخ میکند از همین روست که باید قبل از همه ده دوازه دانه تخم را با زدی و سفیدی ان مکس کرده به اعتصاب کننده بدهند تا معده را پاک کنند بعد اب سوب ترکاری و گوشت ... باز شوله بسیار نرم را بعد "دندکی" و گوشت شتر کوچی را نیم خام را.....

      این بود بیان فردی که نه داکتر است و نه کمفودر نه فاکولته شان در همسایه دانشکده طب و دوا سازی و وترنری قرار داشته بلکه کمی عقل خوده بکار می اندازه ....

      انتی زی

    • تره کی بابا نیز در اخرین روز های دکتاتوری داوود خان در زندان ولایت کابل اعتصاب غذا کرده بود "جنرال عمرزی پرچمی ارتجاعی شده مشر توقیف خانه " در کتابش شب های کابل گفته است که فکر میکرد تر ه کی بابا بخاطر مسایل سیاسی حقوق بشر و گرفتاری غیر قانونی خود و نور ملگری ..... اعتصاب غذا کرده است اما زمانیکه علت را از زبان رهبر شرق و غرب و نابغه شرق و مشر گارگر و دهقان و مزدور زاده گان شنیده بود نزدیک شاخ بکشد چونکه بابا بخاطر خود اش (کیفیت غذا ) دست به اعتصاب زده بود .

      همچنان خانم عیاش که دیگران بخاطر سخاوت فلانش برای او زمینه اشتراک و مسایل مالی , سیاسی و تقلب ... را معیا کرده و خواب های شیرین میرمن در باره مسایل مادی وامتیازات وکیل پارلمان دست را بدست هم داده و وی را مجبور به این اقدام کرده بود .

      اگر او اینقدر انسان ازاده و خیر اندیش وطن پرست میبود باید بخاطر راکت های پاکستانی که وطن ما را هدف قرار داده و دها تن را کشته و سوخته یا کشتار مردم بی گناه از جانب طالبان یا فساد اداری حاکمیت فاسد کرزی یا عفو انتحاری از جانب کرزی یا حقوق زنان ........................ اعتصاب میکرد که در زندگی و بعد مرگ اش در دل ها جا میداشت و همه از او چون مادر خواهر و زن قهرمان یاد میکرد . اما اپسوس اپسوس که .....که بمانند رواوایی "جویا " که چند روز ی همه را دو دشنام داد تیز رفت خود را مطرح و پول های بی خبران را بجیب زد و اخر گوشه عافیت غرب و شرق را برایش انتخاب و از میدان مثل همه اوغان ها"دوتا "کرد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس