یک پرسش روشن و چند پاسخ مبهم!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
با توجه به متون ادیان توحیدی (ادیان ابراهیمی ) در مورد زمان حضور حضرت آدم در زمین و آنچه که امروز تحقیقات علمی و اکتشافات نشان میدهد اختلاف عمیق بوجود میاید که ازنگاه آموزه های دینی در مورد زمان حضور حضرت ادم در زمین تا اکنون حدود شش هزار سال میگذرد و قبل از آن به نقل از کتوب ادیان آسمانی انسانی در زمین وجود نداشته است٬ اما اکتشافات علمی نشان میدهد که انسانها میلیونها سال قبل در زمین زندگی میکرده است. اجساد یخ زده به دست امده از قطب شمال نشان میدهد که بیتشر از یک میلیون سال پیش این اجساد در زمین زندگی میکرده است لطقا اگر ممکن باشد روشن کنید که این اختلاف عمیق بین اکتشافات علمی و متون دینی چرا و چگونه است و اختلاف بین دین و علم را چگونه میشود در کنار هم قرار بدهیم بدون اینکه تضادی بین این دو واقع شود و در صورت متضاد بودن کدام یک را انکار و یا قبول کنیم؟
نوت: این پرسش و پاسخ هرچند سه ماه قبل انجام شده است اما با توجه به فضای باز کابل پرس? و علاقمندی خواننده گان به این نوع مباحث٬ لازم دانستم تا این بحث در کابل پرس نشر گردد و خواننده گان کابل پرس نیز با ارائه نظراتشان در بحث شرکت کنند. از شبکه قرآنی عروه الوثقی تقاضا نمودیم تا این گونه مباحثات ادامه پیدا کند اما با تاسف تیم شبکه مذکور از ادامه بحث طی نامه انصراف خویش را اعلام نمودند.
پرسش چنین بود
با توجه به متون ادیان توحیدی (ادیان ابراهیمی ) در مورد زمان حضور حضرت آدم در زمین و آنچه که امروز تحقیقات علمی و اکتشافات نشان میدهد اختلاف عمیق بوجود میاید که ازنگاه آموزه های دینی در مورد زمان حضور حضرت ادم در زمین تا اکنون حدود شش هزار سال میگذرد و قبل از آن به نقل از کتوب ادیان آسمانی انسانی در زمین وجود نداشته است٬ اما اکتشافات علمی نشان میدهد که انسانها میلیونها سال قبل در زمین زندگی میکرده است. اجساد یخ زده به دست امده از قطب شمال نشان میدهد که بیتشر از یک میلیون سال پیش این اجساد در زمین زندگی میکرده است لطقا اگر ممکن باشد روشن کنید که این اختلاف عمیق بین اکتشافات علمی و متون دینی چرا و چگونه است و اختلاف بین دین و علم را چگونه میشود در کنار هم قرار بدهیم بدون اینکه تضادی بین این دو واقع شود و در صورت متضاد بودن کدام یک را انکار و یا قبول کنیم؟
جواب : شبكه قرآني اينترنتي افغانستان
در مورد اختلاف و تضادي كه بين قرآن و اكتشافات علوم تجربي در باره وجود انسان شما اشاره كرديد بايد گفت كه اگر قرآن گفته باشد قبل از اين انسانها كه از نسل آدم و حواء مي باشند هيچ انساني در زمين وجود نداشته ، در اين صورت ميان آموزه هاي قرآن و علوم تجربي تضاد برقرار مي شود البته آن هم بشرطي كه فرضيه علوم تجربي به اثبات و قطعيت رسيده باشد .
اما واقعيت قضيه چيزي ديگر است و آن اينكه : مطلبي را كه قرآن كريم به آن تصريح كرده و قبول دارد آن است كه انسانهاي موجود از نسل حضرت آدم و حواء مي باشد حال در مورد اينكه عمر وسال اين انسانها حدود 9000 سال مي گذرد يا آنچه كه شما نوشتيد و... اما قرآن در هيچ جاي نگفته و تصريح و يا اشاره هم نكرده كه قبل از نسل آدم و حوا هيچ انساني در روي زمين وجود نداشته بلكه در اين مورد كاملا ساكت است و چيزي با صراحت نگفته . بنا بر اين اگر ثابت شود كه انسان ها پيش از يك مليون سال در زمين وجود داشته هيچ تضادي بين قرآن و علم بوجود نمي آيد زيرا قرآن وجود هر انساني را بطور كلي نفي نكرده . ممكن است قبل از نسل آدم و حوا در روي زمين انسانهاي وجود داشته چنانكه در بعضي از روايات آمده كه قبل از نسل حضرت آدم و حواء انسانهائي وجود داشته با عنوان ( نسناس ) كه در اين صورت با ديدگاههاي علوم تجربي منافاتي پيدا نمي كند . حتي شواهدي را از خود قرآن نيز مي توان بدست آورد كه قبل از نسل آدم ، انسانهائي وجود داشته مانند آيه : وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ (٣٠/ بقره ) بياد آور ( اي پيامبر) زماني را كه پروردگارت به ملائكه فرمود من در روي زمين انسانهائي را به عنوان خليفه و جانشين خود قرار خواهم داد ملائكه گفتند آيا كساني را قرار مي دهي كه در روي زمين فساد و خونريزي مي كنند .- بر طبق اين آيه گويا انسانهائي قبلا بوده و خونريزي مي كرده كه ملائكه فورا در جواب خدا ذهنش به سوي آنها رفته و الا از اعمال و كردار انسانهاي آينده كه خبر نداشتند جز خود خداوند .
بنا بر اين با اين توضيح در اين قضيه هيچ تضاد و اختلافي بين قرآن و علم ديده نمي شود و اما در مورد كتابهاي آسماني ديگر همچون تورات و انجيل و زبور هيچ گونه قضاوتي نمي توان كرد كه آنها با علم تضاد و اختلاف داشته يانه اگر كتب مقدس موجود را در نظر گيريم كه دچار تحريفات زياد شده و تضادهاي زيادي ممكن است با علم پيدا كند اما كتب مقدس واقعي كه از آنها اثري وجود ندارد گمان نمي رود كه با علم تضاد پيدا كند زيرا سخن خداست و خدا از تمام جوانب امور آگاه است . والله اعلم بالصواب
تلاش علمای عزیز برای اثبات اینکه دین و علم در تضاد نیستند٬ در این پرسش و پاسخ بر پایه ی ممکنات٬ روایات و تفاسیر استوار است در این پاسخ مبهم برای استناد نمودن نه آیه صریح قرآن مجید وجود دارد و نه حدیث پیامبر٬ منابع که اصل و اساس مستنداد است و هم ازنگاه دینی غیر قابل رد.
همانطور که در این پاسخ آمده است، علمای عزیز بر اساس آیه های قران مجید مبنی براینکه آغاز نسل بشر از حضرت آدم و حوا آغاز یافته است را تاکید دارند اما اضافه میکنند که در مورد انسانهای ماقبل آدم و حوا قرآن ساکت بوده و برای حضور و عدم حضور آن انسانها اشاردر قرآن نشده است. از این قسمت پاسخ٬ آیا این برداشت بوجود میاید که عدم اشاره قرآن مجید مبنی بر زیستن و نزیستن انسانهای قبل از آدم و حوا تضاد بین دین و علم را از میان بر میدارد؟
٬ تاکید کتاب های آسمانی براین است که آغاز نسل انسانها در زمین از آدم حوا آغاز یافته است و از این پاسخ دوگانه و متضاد مردد بودن در پاسخ و یا نداشتن جواب اعضایی شبکه قرآنی را میشود براحتی برداشت کرد. در حالیکه اکتشافات علمی این عصر ثابت میکند انسانها از میلیونها سال پیش در زمین زندگی میکردند.
هر چند تصور اینکه انسانها از چگونگی تاریخ میلیونها سال قبل بوسیله علم و تکنولوژی به آن دست خواهد یافت در آن زمان وجود نداشت و اگر نه مسلما در متون و کتوب دینی به این مسئله عمیقا پرداخته میشد تا انسان فضول و کنجکاو امروز مجال سوال کردن نداشته باشد .
در قسمت دیگر پاسخ٬ آیه ۳۰ سوره بقره را استناد نمودند که هیچ ربط به پرسش نمیتواند داشته باشد و حتی اشاره هم دال براینکه قبل از آدم و حوا انسانهای میزیسته است اشاره نشده ٬ و کوشش میشود تا با تفسیر و برداشت از آیه متذکره برای ثابت کردن انسانهای ماقبل ادم و حوا و نه ترجمه صریح خود آیه، از پاسخ دادن به سوال به نوع طفره رفته باشند٬ البته تفاسیر این نوعی از آیات خود اشکالات و سوالات زیادی را خلق میکند.
در قسمت دیگر پاسخ٬ علمای عزیز تکیه کرده اند بر پایه ی ممکنات و روایات که گویا طبق روایات بدون آدرس( غیر معتبر) انسانهای وجود داشته است که قبل از آدم و حوا درزمین میزیستند بنام ( نسناس )٬ برداشت که از این قسمت پاسخ بدست میاید چنانچه خشم بر انگیز نباشد اینست که راویان و نقالان مذهبی محترم معلوم نیست از کدام منبع معتبر نقل و قول میکنند مگر اینکه در خواب رویایی دیده باشند و یا در بیداری خیال پردازی کرده باشند٬ راویان مذهبی همانند نویسنده کتاب هزارو یک شب است و روایت داستانهای خواندنی متن آن کتاب که در این صورت تکیه دادن و استناد کردن بر اساس روایت پاسخ یست بی پایه و اساس٬ به طور مثال بعد از مرگ پیامبر اکرم ابوحریره محدث معروف٬ بر سر منبر٬ حدیث را از پیامبر نقل کرد که هر کس یک پیاز حکه را در مکه نوشجان کند یک وجب از خاک بهشت را تصاحب نموده است٬ مردم پس از شنیدن این حدیث گروه گروه رفتن و تمام پیازهای که در حکه بود را خریداری و به مکه آوردند. گفته شده است در حکه تاجر بوده است که از بیم خراب شدن پیازهایش از ابوحریره تقضای کمک میکند و ابوحریره نیز با این ترفند تمام پیازهای تاجر را به فروش رساند.
در نتیجه گیری کلی از این مبحث٬ ملایان٬ خاخام ها و کشیش ها از بدو تاریخ ادیان تلاش کرده اند تا به هر وسیله ممکن سیطره خویش را بر جامعه داشته باشند و در پاره ی از موارد نعوذباالله به کمک خدا توانا و بزرگ میشتابند و ندانم کاری هایش را اصلاح٬ تفسیر و توجیه میکنند.
پيامها
5 جنوری 2008, 05:54, توسط شریف
لالا جان چرا وقت خودت را در این بحث ها ضایع میسازی. کجای قرآن گفته شده است که که تاریخ انسان ها چند صد ساله است. در مورد علوم تجربی بسیار کودکانه برخورد میکنی. این تصور قرن نوزدهم بود که علوم تجربی دانش معقول و یقینی ارایه میدهد. اما امروز هیچ کس به این اعتقاد نیست. علوم تجربی صرف ابزار به دست انسان ها میدهد و هیچگاه یقینی نیست. در خوشبینانه ترین حالت قضایای علوم تجربی قضایایی هستند که شما را به ابطال خود فرا میخوانند (این نظر کارل پاپر بود که حتی این هم دیگر از اعتبار ساقط شده ات). البته این بحث ها فکر میگنم از سویه ات بالا باشد. بهتر است نحوه خوانش خود را از قرآن تغییر دهیم و اصول اخلاقی و عقلانی غیر زمانی را از آن استخراج کنیم. یکی از کوشش های خوب در این زمینه از آن نصر حامد ابوزید است. جالب این است که بسیاری ها در ایران و افغانستان و دیگر جای ها او را تکفیر و متهم به نفهمیدن قرآن میکنند. در حالیکه عربی زبان مادری او است و رشته تخصصی دانشگاهی او هم لغت عرب است. به نظر من مشکل این است که اسلام با مسیحیت و یهودیت و هندوییسم مخلوط شده است و از آن چیزی ساخته شده است که ما نام آن را سنت، شریعت، فرهنگ و عرفان اسلامی مینامیم. برداشت من از اسلام عدالت، آزادی عقیده و عقلانیت است و برایم اهمیت ندارد که ملا عمر، ملا برهان الدین ربانی، ملا خمینی و ملا سروش (یکی از چوتار ترین آدم های بیسواد و آدم کش که متاسفانه بسیاری را مصروف خود ساخته است) چه میگویند.
5 جنوری 2008, 06:51
دوست عزيز گفته اند که پاسخ درست قبل از همه به طرح درست سؤال بستگی دارد. اينکه شما پاسخ مبهم ميگيريد، دليل اصلی در طرح ابهام آميز سؤال تان موجود است. تاريخ خلقت دين و علم دو مسئله کاملا متفاوت است که اولی بر خرافات، افسانه و اعتقاد کورکورانه و دومی بر منطق و استدلال فرار دارد. از همينرو تيوريهای علمی با پيشرفت و تغيير جهان و جامعه در حال تغيير است و حقيقت مطلق وجود ندارد، در حاليکه اصول اساسی اديان حقايق مطلق پنداشته ميشود که هرگز خود را تابع زمان و مکان ندانسته و نتيجتا با منطق انسانی کاملا بی ربط ميگردد. پيروان دين مسيح البته بعد از آنکه دريافتند کار از کار گذشته ديگر خود را به اينگونه جدال گير نداده و فقط به بعضی تبليغات اخلاقی بسنده کرده و باجرای مراسم خود در کليساها مصروف اند. اسلاميستها هنوز با استفاده از عقب مانده گی جامعه و چنگ و دندان ميخواهند جلو پيشرفت فکری را سد کنند، اما تلاش شان در نهايت بيمصرف ثابت خواهد شد. اينها که به جن و انس هردو باور دارند شايد ادعا کنند که پيش از آدم جنها در جهان زندگی ميکردند.
با عرض سلام انور
5 جنوری 2008, 07:04, توسط کاسترو
با تشکر فراوان مجدد از آقای زاهدی و دست اندرکاران کابل پرس? که زمینه را برای عزیزان فراهم ساخته تا روشن فکران عزیز اندیشه ها و نظریات شان را در هرزمینه ای در این سایت همگانی انعکاس دهند. نظر من در ارتباط به موضوع اینست که دین و ساینس دو چیز خیلی متضاد هستند که به هیچ وجه قابل مقایسه نیست، چون ساینس معتقد به هیچ نوع خدای نیست، و هیچ چیزی را بدون دلیل علمی قبول ندارد و تمام عقاید معنوی بدون برهان را مردود و یک تخیل و فانتازی میداند. اما در دین تمام مبحث ها مرز دارد و یک سری اسرار مبهم وجود دارد که دلیل آنها فقط در نزد خداوند است و به اولاد بشر اجازهء فهمیدن این اسرار الهی داده نشده است. اگر با یک آخوند بحث کنید تمام چیزها را اسرار میداند و به روز قیامت موکول میکند، مثلا چند وقت پیش در ایران بودم و با یکی از آخوندها کمی هم بحث شدم و ازش پرسیدم که نظر شان در مورد این آیه در سوره انفطار چه هست که می فرماید. افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الارض کیف سطحت؟ در مورد زمین گفته کیف سطحت، در حالیکه امروز علم ثابت کرده که زمین دیگه مسطح نیست بلکه گرد و مدور هست؟ رنگش گشت و گفت این مسئله یکی از همان اسراریست که خداوند عزوجل اجازهء فهمدینش را حتی به پیامبرش هم نداده است، کمی بیشتر کنجکاوی کردم دیدم آخونده حسابی خشمگین شده و شروع به بدگویی کردن دنیای غرب کرد به من گفت خداوند عزوجل بر همه چیز آگاه است. شما نباید تحت تأثیر فرهنک ضد انسانی غربی بروید. امروز همانطوریکه آقای زاهدی اشاره کردند چندین مورد هست که علم با برهان علمی و منطقی ثابت کرده و لی دین ردش میکند و هنوز به خیالات شان پافشاری مکنند. و همچنین در کتاب های آسمانی آمده است که برای اولین بار وقتی آدم از بهشت رانده شد در آفریقا، اتیوپی فرود آمد و از همانجا شروع به گسترش کرد. ما در تاریخ میخوانیم که آمریکا تقریبا چهار صد سال پیش کشف شد، و وقتی این پزوهشگران در آمریکا رسیدند دیدند که آنجا یک جزیره ء خشک خالی نبود انسان و حیوان انجا از چندین میلیون سال پیش زندگی میکردند، پس اینطور نتیجه می گیریم که یا دین چیزی نادرست است و یا هم آدم دو تا بوده . من از بنیادگرا های عقده ای خواهشمندم با خواندن این نظر اگر توان جواب علمی ندارند لطفا از خشونت و اهانت استفاده نکنند این فقط نظر شخصیی خود من هست. تشکر
5 جنوری 2008, 07:32, توسط شریف
پدر جان وقتی توانستی این نظریاتت را به طور علنی در جامعه فاش سازی و مصون باشی، به هدف اسلام نزدیک تر شده ایم. این نظر من است. میدانی که قرآن به شکلی که امروز داریم در زمان خلیفه سوم جمع آوری شده است و آیات قرآن از نو چینده شده است (مثلا در یک سوره هم آیات مکی و هم مدنی پیدا میکنی). بسیاری از آیات قرآن ماهیت جدلی و بسیاری هم حالت استعاری دارد که ما و شما در گفتار روزمره خود از این روش ها استفاده میکنیم. در استدلال های جدلی هدف این است که با استفاده از مفروضات رقیب او را مغلوب یا متقاعد سازی. بناءً جستجوی کدام علم و حقیقت در این استدلال ها شما را به بیراهه میبرد. به جای آن بالای اصول نازمان و معقول باید تمرکز نمود.
5 جنوری 2008, 08:35, توسط رسول
محترم حسین زاهدی: فکر نمی کنم که یک انسان وقت خود را هدر به چنین حرف ها بدهد. دومین ایا مسله دین انقدر هم تا هنوز مهم است که در باره آن نفد و بررسی کرد و سوال کرد و بعد هم چند پاسخ مبهم را روشن نمود.اول در قران نوشته نیست در این باره، دومین: کشور ها اروپای با دریافت این همه بی نهایت زیاد با دین دارند. دین را چی به اینکه ادم در چی زمان به زمین امده، دین یک فلسفه است و طریق زندگی است. دوم بد بختی مردم افغانستان در این چیز ها فکر کنم زیاد وابسطه است.زیرا تعدادی میخواهند بگویندخدا است و خدا چنین گفته و تعدادی هم می چویند نیست زیرا در غرب چنین شده. و بعد هم دست روی دست مانده و داد می زند ما استعمار شدیم و ما استعمار شدیم.
5 جنوری 2008, 09:06, توسط دشمن مائویسم
از امثال زاهدی و دیگر مائویست های بی دین انتظاری غیر از این نمی توان داشت . با ... --- ... سگ دریا مردار نمی شود
5 جنوری 2008, 10:21
gonayee az in nawesinda nest,chonke awal az mazahb shia boda wa alan tagher din karda ba isawee,nagofta namana ke aksara mardom shia mazhab ba din isawee roy awardan namefaham chera?feker mekonam mardom shia ehsas kardan ke az mazhab shia isawee behtar ast,albata in goftar ba mardom hazara shia mazhab afghanistan ham sedq mekonad
5 جنوری 2008, 10:38, توسط فرید از آلمان
هموطن خوب من فکر کنم از مسئله خیلی پرت هستی این بحث چه ربط به شیعه و سنی دارد بیا دانمارک المان و هلند را ببین تعداد کسانیکه از اسلام به مسحیت گرویده است اکثریت مطلق قبلا سنی مذهب بودند نمیتوانیم بگویم که مذهب سنی بد بوده وناقص است سلمان رشدی هم یک سنی بوده است و او شخص که ادعای پیامبری کرده بود بازهم سنی بود چه ربط به سنی دارد دامن زدن به مسایل مذهبی کاری درست نیست شما اگر مسلمان تشریف داری و جواب معقول داری به پرسش مطرح شده جواب بدهید.
5 جنوری 2008, 11:10
doste aziz
chize ke man naweshtam drost ast,chonke man haqiqat megoyam wa in cheshamdid man ast ,in ra khodet ham mefahmi mager jorat goftanash ra nadri.khodet da alman zendagi mekoni wa khob barayet malom ast ke mardom iran wa bradar ha shia afghanistan roy ba mazhab isawee awrdan,mager dalil an ra ager mefahmi metani eraya konid
5 جنوری 2008, 11:30, توسط محمد جاغوری
دوست گمنام.
من منحیث یک انسان واقعآ از طرز تفکر خامت بی نهایت متاسفم،تویی که از گفتن نامت شرم داری چطور به یک از شاخه های دین اسلام حمله بی منطقانه میکنی،اولآ بحث شیعه و سنی به میان نبوده،ثانیآ شما از طرز دید خود به سوال آقای زاهدی جواب بده،بحث که ایشان را انداخته یک بحث علمی و عقیدتی است،که مخاطب آن نه تنها اسلام بلکه سایر ادیان آسمانی را نیز شامل میشود.اگر جناب شما با فکر فرقه گرایی تان جواب منطقی و مدلل دارید بفرما این گز و این میدان،درغیر ان اگر به مسئله گرویدن مسلمانها به دین مسحیت اشاره دارید بدون تردید اذعان میدارم،که گرویدن عدهءمعتقد به اهل سنت بیشتر است از پیروان اهل تشیع.
آنهایکه به دین مسحیت روی میاورند، اکثرآ بنابر مسائل مالی و پناهندگی میباشد نه دلایل دیگر.کوشش کن اول مسائل فرقه را دامن نزنید،اگر نقد کردید خوب است منطقی حرف بزنیم،تا سیه روی گردد.....هر که دراو غش باشد.
5 جنوری 2008, 12:30
ba sawal man shoma jawab dadid
ke mardom shia az khateri panahendagi wa ya az khateri mali isawee meshawan inja jay tasoob ast ke insan chera inqader payeen biayad wa din khesh ra az khater zendagi dar europ dashta bashan az din islam megzarand,metawani jawab bedehi?in yak site ast ke hamesha ba din aw aqwame afghanistan tawheen shoda in chera? ba kahteri ke in insan ha tagher din wa tagher mamlakat kardan wa badbakhti an ra ma mardom bechera mekashim.sawal dar inja ast ke in mardom ke tagher din wa tagher mamlakat kardan chera az tawheen din wa aqwam dast ba sar nameshawand???
5 جنوری 2008, 15:36, توسط محمد
آدم لجوج واحمق استی که به هیچ منطق جور در نمیایی،من سه نفر از هموطن افغان وسنی مذهب را میشناسم که در دنمارک به دین عیسوی گروییدند،که همه از نظر قومی تاجک هستند،پس ما باید قبول کنیم که همه اهل سنت گرایش به عیسویت دارند؟نه خیر
تو آدم از همان پیروان همفر استی که فعلآ به فرقه وهابیت مشهور است که جهالتش به منطقش خیلی خیلی سنگینی میکند وآدمهای که دین خویش را رها میکند در هر فرقه و هر قوم موجود است ،که نمیتواند نمایندگی از همه پیروان مذهب خویش کند.
هر سخن جا وهر نکته مکانی دارد،اگر توانایی جواب مقاله نویس را نداری چرا به بیراهه میروی؟این یک توهین نیست بلکه یک سوال است که باید واضح وروشن گردد،اگر واقعآ جواب داری بفرما.شما مسلمانهای سنتی که مذهب و دین را فقط از گذشتگان تان به ارث میبرید نه از روی منطق و پویایی منطق تان همان کج بحثی است.اگر حسین زاهدی شیعه مذهب است که دین را نقد کرده پس سلمان رشدی کی است،آیا رشدی هم شیعه بوده؟اگر واقعآ کارشناس دین استی سوال را جواب بگو نه اینکه بحث را به جایی دیگر بکشانی.
انسان حق دارد که دین خویش را خود اختیار نماید،چون دین به خاطر بشر آمده نه بشر به خاطر دین.من خود هر چند اعتقاد ندارم که ادیان آسمانی توسط وحی نازل گردیده چون همه دست ساخته بشریت هستند،که با کمی تغیر و تبادل نامهای مختلف به خود گرفته به نام مسحیت،یهودیت،واسلام عرض وجود کرده.اینها همه معماهای استند که به کمی تعمق و دقت حل میگردد.ولی عده از انسانها به آنها اعتقاد
دارد حق توهین را نیز به خود نمیدهم ،ولی منحیث انسان حق این را دارم که دین را برگزینم یا خیر.
به نظر من اگر همچنین بحث ها به میان بیاید بد نخواهد بود که واقعیت و غیر واقعیت ها از هم تفکیک گردد.
5 جنوری 2008, 15:56, توسط 786
wa to ham aghaee mohammad yak adame mortad wa din frosh aste ka den ra ba donia frokhti aef name mohammad ka roe khodet gozashti.lahnat bar to wa Osain Zahedi be din bad.
5 جنوری 2008, 16:31
بعید نمیدانستم،وقتیکه منطقت کوتاهی کرد من مرتد شدم.تاسف است بر تو وهابی که فقط به انتحار و آدمکشی میاندیشی و خودرا مسلمان میخوانی.راستی و وجدانآ جواب بگو تا حالا چند آدم بی گناه را به نام اسلام به قتل رسانیده ای و تا حالا چند بار فکر عمل ناشایست انتحاری بسرت زده که خودرا آمادهء وصلت با حور های بهشتی نمایی...زهی خیال باطل...
5 جنوری 2008, 16:55
awal kho khodet ahmaq be taskera wa be nam neshan asti ke dega ra ahmaq megi.ta hal man shoma ra ahmaq khetab karda bodam ke shoma man ra kardied?insaniatet wa shia bodanat wa badan isawee bodanat maloom shod.shoma mardom dega sokhane manteqi ke paida na kardin baz poshte wahabi wa qawm mechaspin.dar badan yak insan chand nawa marezi ast ke yaksh besiar khatarnak ast ke albata in marezi verus mebasha wa har din shaitan dara ke an shaitan wa morted ham khodet asti,wa har mamlakat watan frosh dara ke an ham to asti ke az khateri qaboli da denmark awal din shia ta ba isawe tabdil kardi wa batar inke taskeri AFGHANI ta sare pass denmarki frokhti ba to ma che gap bezanam
5 جنوری 2008, 17:24, توسط محمد
من هرگز منطقم و هویت ملی امرا به خاطر قبولی نفروختم بلکه افغانی بودنم مانند انسان بودنم افتخار من است،من هرگز انسان را به نام شیعه ،سنی عیسوی ویهودی نمیشناسم بلکه انسان خوب بودن را وجه مشترک همه انسانهای پاک وبا غیرت میبینم.مرا رفتار وآدمکشی تو وامثال تو وادار به ترک خانه وکاشانه ام نموده،من قبلآ عرض کردم با همه ادیان به یک دید نگاه میکنم اگر در بین ادیان وارد شوی و مطالعه کنی همه با اندک تفاوت مانند هم اند.من نه اعتقاد به عیسویت دارم ونه به اسلآمیت چون همه از یک جنس اند ولی با نامهای متعدد .من هرگز وطنم و هویت امرا به کسی نفروختم و مانند یک انسان آزاده درین گوشه دنیا زندگی میکنم،ولی جناب خودت تا حالآ چند بار وطن را تحویل عربهای سوسمار خور و پاکستانهایی سیاه چرده کرده ای؟چون در تفکرات ات اعراب برادران همخونی تان است.ایا عزم انتحار و آدمکشی تا حالآ نکرده ای.شما بودید که وطن را با هر که پیش آمد معامله کردید.مسلمان بودن، مانند ترا من دقیقآ ربط میدهم به همفرگرایی و آدمکشی که بنیانگزار اصلی آن همان استعمار پیر انگلس است.مسلمان باش مهم نیست،ولی فقط به خاطر بشریت وانسانیت دست به انتحار نزن،که مردم بیگناه به قتل میرسد.من هرگز مسائل قومی را طرح نکردم اگر آن سه نفر را مثال آوردم به خاطر آن بود که خودت نسبت عیسوی شدن شیعه ها و هزاره ها را ذکر کرده بودی.من یقین کامل دارم که خودت نیز فعلا یکی از سوسیال خوران اروپایی استی که از طریق نوشتنت معلوم است.
5 جنوری 2008, 17:46
dar in dunia hama insan ha az nega mazhab ba yake az adyan wabsta astan wa astan kasane ke ba din eteqad nadarand ke an hara be din megam wa be neshan ke az in jomla khodaket asti chonke khodet eqrar kardi ke ne isawe asti wa ne moslim.kase ke ba din khod wafadar namand aya ba watan khod wafa dar khad mand ?Ne hargez ne.man shokor afghan astom wa watan ra salha ba khon jan khod nega kardim wa nega khwahem kard chonke da rag hay khon man AFGHANIAT wa ISLAMIAT ast.ma yak sawal mekonam inke be din shodi wa be watan shodi ban ma mardom bechera ra ke ba solh zendagi konim
5 جنوری 2008, 18:04, توسط محمد
وطن را با خون تان نه تنها حفظ نکردید بلکه آنرا اهداء به آعراب و غربیها کردید،خجالت و وقاحت هم حدی دارد.همین اکنون آمریکایی ها از یکطرف و اعراب وحشی از یکطرف مردم را زیر آتش و رگبار میکند وخودت بیشرمانه افتخار نگهداری آنرا لاف میزنی.بیچاره یکبار سری به مناطق جنوب بزن که از دست شما وهابیها مردم در چه حال و روز استند؟وطنیکه امر ونهی آن بدست عساکر بیگانه باشد،نگهداری و حفاظت آن چه معنی خواهد داشت...برداشت تان از اسلام فقط غارت،چپاول دزدی و آدمکشی است وبس.امید که دست از تخریب بردارید وبگزارید که مردم خود انتخاب آزادانه داشته باشند نه جبری.آفرین به این وطن نگاه کردنت.همین که جواب های من را ساعت سه بجه شب میدهید خود ادعای تانرا کامل میکند که وطن را از کدام گوشه، غرب نگاه کرده ای.دورغگو حافظه ندارد.
5 جنوری 2008, 18:20, توسط م . و . ی
آقای فرید از کشور آلمان و خارج دیده محترمسلام: اولآ که بعث شیعه و سنی در اینجا نبوده و نشده دوم اینکه شما هم این تعصب را از خود دور کنید سنی شعیه ندارد همه مسلمان است .ولی ضرور اینست که انسان قبل از اینکه مسلمان یا گبر و نسارا باشد خود را بشناسد و آدم باشد احساس داشته باشد احترام به حقوق دیگران و به کرامت انسانی احترام قایل شود . تا انسان خود را نشناسد خدا ( ج ) را چطور میشناسد . اگر معتاد به چنین دادوگرفت مبهم هستی لطفـآ به نوشته های زاهدی پاسخ داده و پاسخ بگیر .
که در بیکاری ها قرار شنیدن دق نیاری .
5 جنوری 2008, 18:31, توسط م . و . ی
آقای محمد سلام : شما در یک نقطه حل کردید که انسان را به شیعه و سنی وعیسویت نمی شناسید . بلی درست است احترام به انسان و انسانیت ضرور تر از شناخت ادیان و مذهب دیگران است . ثالثآ شما چرا با کسی که خرش یک لنگ دارد داخل بعث میشوید کسی که سواد و عقلش کم باشد زود عصبی میشود و به اسمای مرتد ...... مقابل را یاد میکند . خون تانرا کثیف نکنید . بگذرید
5 جنوری 2008, 19:36, توسط 786
to adam lahen ke asme peghambar islam mohammad ra roi khodat gozashti aech waqt aq ra az batel farq karda nametawani zira khodawand motahal dar kalam pak khod khetab ba paeghambar islam farmoda(dar qalb hai anha mohr nehada shoda wa dar goshhaishan wa dar chashmai shan)wa to ham az aman adamhai asti ka mohr jahelyat bar to nehada shoda wa to hech waqqt nametawani ba aqaniat islam wa wahdanait khodawand pai bebari
azinroo bahs kardan ba mnafeqen dar sharehat haram ast baz ham rejo mekonem ba kalam khodawandi
wa iza khateba homol jahelona qalo salama
ar ga ba jaheli robaro shoded salam gofta begzared wa to ham jahel asti salam bar to .
6 جنوری 2008, 02:06, توسط محمد
در اخیر دیدم آدمی هستی که از منطق سالها فاصله داری و بیشتر روی مسائل رویایی وتخیلی فکر میکنی،لهذا شمار ا من نیز در جمع جاهلآن میشمارم وچه خوب گفته اند که جواب جاهل خاموشی است.
6 جنوری 2008, 03:39, توسط کاسترو
به نظر من هیچ فرقی بین شیعه و سنی وجود ندارد. چون هردو از فرهنگ عربی و از پیشوایان عرب تبار پیروی میکند. شیعه از علی و سنی هاهم دنبال عمر را گرفتن در حالیکه هردوی این اشخاص از یک قبیله و یک فامیل هستند، اینیکه پیروان این مذاهب احساس برتری نسبت به همدیگر میکند کاملا کودکانه است. باز هم مرز تحقیق و پژوهش در مذهب شیعه خیلی گسترده تر از سنی است در مذهب تسنن یک مسلمان سنی حق ندارد در باره ای خداوند و روح و امثال این مورد ها تحقیق کند، در صورت که کسی ازین مرزهای ایجاد شده توسط ابوهریره شعبده باز عدول کند، اموالش غارت و زنش بر سه سنگ طلاق است. در حالیکه هیچ دلیل علمی ندارد. اما در مذهب شیعه اینطوری نیست. در مورد طلاق قانون سه سنگی نداریم بلکه قانون طلاق که بر گرفته از قران است و کاملا با معیارهای بین المللی برابر است استفاده میکنند .
6 جنوری 2008, 05:22, توسط شریف
نظرت در مورد برتری شیعه بر سنی نادرست است. خرافات در مذهب شیعه بی اندازه زیاد است. شیعیان امامان خود را معصوم میدانند در حالیکه سنیان صحابه و دیگر بزرکان اسلام را صرف افراد محترم میشمارند. سنیان چهار خلیفه اسلام را بر اساس انتخاب مردم (یا اهل حل و عقد) مشروع میدانند در حالیکه شیعه ها آنها منصوب خدا از ازل میدانند. شیعیان به خاطری جنگ قومی که در کربلا بین بنی هاشم و بنی امیه رخ داد سینه خود را میدرند که حکایت از عمق حماقت این مردم دارد. اعراب در طول تاریخ شیعه ها و هزاره ها را با همین خرافات چپاول کرده اند. البته مذاهب سنی هم دچر خرافات است ولی نه تا این حد.
6 جنوری 2008, 08:16
Dear Mohammed dont waste your time with dirty wahabies and for use wahabies are worser then pork even afghan wahbies are much more watan frosh then other watan froshaan because they take afghans women as kaneez and take afghan property as ghanemaat so for this dirty and criminals arabs are worser then others becuase the dirty wahabies and stupid taliban brought the feet of more then 30 countries inside afghansitan.
With regards, Ikhlas
6 جنوری 2008, 09:33
سلام دوست عزیز اخلاص.
امید که شاد وپیروز باشید،من با کاملآ با شما موافقم،من نمیدانم که عدهءاز مردم آنقدر خود خواه وکوته نظر اند که به جز از خویش چهار اطرافش را نگاه نمیکند.ببینید بحث در کجا بود واین آقای وهابی آنرا به کجا کشانید وهنوز بیخردانه شعار دفاع از وطن را سر میدهد کدام دفاع...؟در جنوب کشور و شرق کشور مردم مظلوم غیر نظامی هر روز توسط وهابیت واعراب به خاک وخون کشیده میشود واینها آنرا دفاع مینامند.اینها دلیل شدند که امروز سرنوشت مردم بدست غربیها تعین میگردد.
سلامت و پیروز باشید.
7 جنوری 2008, 08:17, توسط حنیف
آقای شریف
تذکری بر نوشته شما در پایان همین صفحه آمده است که توجه تانر به آن جلب میکنم.
5 جنوری 2008, 15:31, توسط mohammad khalid
Osain Zahedi : lotfan bgohed ke shoma ba kodam den motaki asted? ta ba mardom aghaee mosalman ma roshan shawad ke bo che yak adame taraf astand .
agar ba hech den wa mazhabe ahteqad nadared pas shoma mesl aywan zendage mekoned .zira ansnha az adian mokhtalef rah wa rawesh zendage amokhtand.wa hama adian az janeb khodawand motahal ba insanha amokhta shod.
5 جنوری 2008, 21:06, توسط بهمن کشن آبادی
برادر شجاع من اقای زاهدی!
پرسشهای حقیقت جویانه ی شما به روند تابو شکنی تکانه میبخشد.اما به پندار من انتظاردریافت پاسخ مسایل علوم طبیعی از دین یک کار بی حاصل تواند بودهمچنانکه کسی نباید انتظار داشته باشدتا یک مساله ی فقهی را از یک شیمی دان بدست آورد. دین خاستگاه، طبیعت و نظام فکری و معرفتی ویژه ی خودرادارد و در حوزه ی خاص خود عمل میکند. به همینگونه علم ،فلسفه وادبیات و هنر هر کدام مشخصات ذاتی خودرا دارند . پاسخ دین در مورد مسایل مختلف خلقت و زیست شناسی از پیش معلوم و کنکرت است و شک و پرسش وکنکاش و استدلال را بر نمی تابد . بهتر آنست که خود دین مورد نقد قرار داد ه شودتا ماعیت واقعی آن بر ملا گردد.
5 جنوری 2008, 23:10, توسط دشمن مائویسم
خوبه نمردیم و تاجیک مائویست هم دیدیم . ای ننگ بر تو و آن ملحد زاهدی تو مایه ننگ تاجیکهاهستی و زاهدی مایه ننگ هزاره ها است .شما به نوکری کفر در کانادا ادامه دهید نام وطن را هم نگیرید تاآلوده نشود وطن فروشهای دین فروش !
6 جنوری 2008, 00:41
تاجیکها مردم روشنفکر ومعیار زندگی شان عقل ومنطق است وهرچه با عقل در تضاد باشد قبول ندارند وهمین طور هزاره ها. خودت از کدام غژدی آمده یی که نماینده گی تاجیکها را میکنی؟؟
6 جنوری 2008, 01:56, توسط رضا زیرک
آقای کشن آبادی همین قرآن ادعا کرده است که هیچ چیز نمانده که قران در مورد آن نگفته باشد پس چرا در این مورد انسانهای ماقبل تاریخ چیزی نگفته است من که سویس زندگی فنلاند زندگی میکنم مانده ام روزه ام را چگونه بگیرم همین سال گذشته بود که در ماه روزه از آذان صبح تا آذان شام 18 ساعت زمان را میگرفت و ادم نمیتواند در این حالت روزه بگرید راست مگه همی آدم چرا در این موارد چیزی گفته نشده است. سفینه فضای در هر 90 دقیقه دوبار غروب و طلوع را در مدار زمین تجربه میکند در این که جواب خواهد اگر یک مسلمان در داخل آن باشد او باید تمام وقت اش را نماز بخواند چرا که 5 وقت نماز در 45 با سنت فرض اصلا کافی نیست و و و سوالهای دیگر باید جواب پیدا شود.
6 جنوری 2008, 13:58, توسط بهمن کشن آبادی
آقای رضا زیرک! سوال بجاییست اما پاسخ آنرا باید از آقای"دشمن ما ئو یست" بخواهید. اگرچه تصور میکنم این جناب جز دشنام دادن کاری بلد نباشد.
در مورد اینکه کسی ادعا نماید که قرآن میتواند بجای علم نیز حرف بزندٍ باید گفت که این خود یک ادعای ضد قرآن است . قرآن عرضه کنند ه ی دین است نه اینکه مدعی جانشینی علوم باشد . به این آیه ها توجه نمایید:
1 -قر آن فقط تذکری برای کسی است که از خدابترسد.(سوره ی طه، آیه ی 3 )
2 - این کتاب تذکری بیش نیست و قرآنی است روشن وروشنگر.( سوره ی یس، آیه ی 69)
3 - قرآن فقط تذکری برای کلیه افراد بشر است.(سوره یس، آیه ی 87)
4 - قرآن کتا بی است که آیاتش به طور واضح شرح داده شده، قرآنی است به زبان عربی برای افراد دانا(سوره ی فصلت،آیه ی 3)
5 - بدون تردید قرآن را برای متوجه شدن آسان کردیم، آیا کسی هست که متوجه شود؟(سوره ی قمر،آیه ی 17)(این مضمون در 4 سوره ی دیگر چهار بار تکرار و تاکید شده است)
6 - این طور که فکر کرده ای نیست، قرآن تذکری است.(سوره ی عیسی،آیه ی11)
7 - این قرآن تذکری است. پس هر کس میل داشته باشد راهی بسوی خداوندش در پیش میگیرد.( سوره ی انسان، آیه ی 29)
تصور میکنم همین اندازه کافی باشد. نکته ی قا بل توجه دیگر برای آنا نی که مدعی اند در قرآن عمه علوم را میتوان یافت اینست که در دو جای مساله ی "قیامت" بمثابه ی "علم" مورد بحث قرار گرفته ولی در هردو مورد از قول خدا گفته شده که این "علم" پوشیده بوده ودر حیطه ی خداوند قرار دارد:
1 - بگو علم آنروز (قیامت) فقط پیش خداست ومن فقط هشدار دهنده ی آشکاری هستم.(سوره ی ملک، آیه ی 26)
2 -مردم در بار ه ی قیامت از تو سوال میکنند بگو علم آن فقط پیش خداست. از کجا میدانی ، شاید قیامت نزدیک باشد.( سوره ی احزاب، آیه ی 63)
منظور من از نقل موارد بالا نشان دادن این حقیقت است که قرآن کلکسیون علوم نه بلکه پیام خدا برای رهنمایی اخلا قی انسانها است. اگر حد یث " بجویید دانش را ولو در چین باشد" در ست است پرسشی را بر می انگیزد که چرا از قرآن نیاموخت که باید به چین رفت؟ آقایی که از روی جهل و تعصب مرا به مائو ویست بود ن متهم میکند اگر جرئت دارد آیه های بالا را منکر شود . آفتاب آمد دلیل آفتاب !
7 جنوری 2008, 08:35, توسط یاسر
دوست عزیزم رضا زیرک
سوالهای تان دقیقاً مرا به یاد دو پسری که مکرراً از رضا مارمولک راجع به مشکلات مسلمین در قطب شمال میپرسیدند، انداخت!
بهر حال امکان ندارد که در کشور فنلاند مرکز اسلامی وجود نداشته باشد و یقیناً مسئولین در این مرکز راه حل مشکلات شما را به شما نشان خواهد داد. در مورد حق الله بسیار تشویش نکنید چرا که در مقایسه با حق الناس، امکان بخشیده شدنش بسیار است... اما با اینهمه هیچ سوالی در سطح مشکلاتی که شما یاد آوری نموده اید، نیست که پاسخی نداشته باشد. لطفاً از مراجع مربوطه بپرسید چونکه در کابل پرس? بر علاوۀ اینکه برای این گونه مشکلات راه حل نخواهید یافت، بلکه بنابر ازدحام نظرات بی ربط و غیر تخصصئ دوستان بر ابهامات ذهنئ تان افزوده خواهد شد.
موفق باشید
7 جنوری 2008, 12:24, توسط دشمن مائویسم
جناب بهمن ! اگر نظر مرا جویا شوید من هرگز به شما حق ارائه نظر در خصوص مسائل دینی و قرانی را نمی دهم و شما را شایسته چنین بحث و گفتگویی نمی دانم زیرا که شما در موارد متعدد ، دین راانکار نموده و مردود دانسته اید ، دور نرویم همینجا با ذکر آیات شریف کلام الله مجید ،قران را به سخره گرفته اید و آشکارا قصد توهین و تحقیر آن را دارید !بحث دینی با کسی درست و مقبول است که به مبانی دین ،اعتقاد حداقلی را داشته باشد . متاسفانه شما خودتان را در یک موضع خطرناک در حوزه دین قرارداده اید ، بالاخره متوجه هستید که انکار دین و قران و نبی مکرم(ص)و بدتر ار آن اهانت به آنها ، معنی و مفهوم و حکم خاص خودش را دارد . در مقابل ، همانجا در کانادا اگر کمی دقت کنید به مواردی بر میخورید که کاملا"به عکس حرکت شما ، گرایش به سوی اسلام در میان اتباع بومی آنجا و یا کشورهای اروپایی و حتی امریکا ، بوضوح دیده میشود و جالب است که این گرایش واقعا" از روی بصیرت بوده و در میان دانشمندان و افراد خبره و فرهیخته آنها پس از تحقیق و تفحص عمیق ، ایجاد شده است . همینجا در افغانستان ظرف چند سال گذشته چندین مورد خارجیهایی را از امریکا و جرمنی و فرانسه و ... داشتیم که به اسلام گرویدند آنوقت بسیار مایه تاسف است که هموطنان ما از روی احساسات و کج اندیشی ویا انگیزه های خاص دیگر که خودتان بهتر میدانید تحت تاثیر فضای ظاهری جهان غرب ، جو زده و ذوق زده شده و با یک پرش بیجا و نا معقول دست به حرکتی زدند که همه پلها را پشت سرشان خراب کردند .حال مختصری جهت اطلاع آنهاییکه ممکن است از تفسیر نادرست شما از قران متاثر شده باشند می نویسم : قرانکریم میفرماید :هیچ تر و خشکی نیست که در کتاب مبین از آن ذکری به میان نیامده باشد . قول قران حق است و در آن خلافی نیست . برای استفاده از آیه مورد اشاره و انطباق آن بر واقعیت ها و پدیده های کهنه و نو جهان کافیست که از دیگر آیات و روایات و تفاسیر معتبر استفاده کنیم .این آقا در ذکر آیات ، راه مطلقا" نادرستی را رفته است ،ذکر چند آیه به میل خود و عدم توجه به دیگر آیات مرتبط با موضوع ، برای بهره برداری شخصی به زعم خود و بمنظور به کرسی نشاندن حرف و ادعای خود ، دقیقا" همان تفسیر به رای و یا به تعبیر امروزین استفاده ابزاری (آنهم از کلام خدا)میباشد . در جای دیگر قران آمده است که : آیات قران ، بعض آن ، بعض دیگر را تفسیر میکند . پس با اشاره به یک یا چند آیه روی یک موضوع ، بدون توجه به دیگر آیات مرتبط با آنها روی همان موضوع اما در جاهای دیگر قران ، معنی و مفهوم اصلی موضوع مورد نظر یا بدست نمیاید یا ناقص و غلط بدست میاید ، درست همین کاری که این آقا کرده است .اما در مورد علم ، ایشان یک افترا و بهتان آشکار به قران روا داشته است بدینصورت که : علم که همان علم به قیامت و معاد است نزد خداوند است و بس . ایشان برود تحقیق کند که چقدر قران در مورد علم بحث کرده است ، من فقط یک مورد را اشاره میکنم : و لا تقف ما لیس لک به علم ان ... یعنی از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن . مشاهده میکنید که در درون همین آیه، فراگیری علم و آگاهی و دانش ، نهفته است . میشود اینگونه تفسیر کرد که : اول علم و دانش اندوزی ، سپس قضاوت در مورد اشیاء و پیروی از مسایل پیرامونی ، این فقط وفقط یک قطره از دریای بی منتهای علم قران است ، آنهم به فهم من که از همان قطره هم کمتر است . نکته مهم دیگر به همین ارتباط اینکه : نفس شبهه و اشکال در مورد مسایل دینی ، نه ممنوع است و نه مذموم اما این تصور که دین و قران برای شبهات و سوالات و پدیده های نوین پاسخی ندارد ، تصوری نادرست و غلط است و درست با همین تصور ،انسان به انحراف کشیده میشود . مطمئن باشید دین و قران ما برای هر پرسشی پاسخ دارد ، شاید من نوعی از صدتا سوال مثلا" جواب یکی را فقط داشته باشم ، یقین راسخ دارم جواب 99 تای باقیمانده را از من بهتران و آگاهتران خواهند داد . پس ضعف من در حد جواب یک سوال ،هرگز نباید ملاک قضاوت قرار داده شود ، همانگونه که عالمی که ما در آن زندگی می کنیم پر از مجهولات است ، آیا میتوانیم ادعا کنیم که در عالم ،فقط آنچه را که ما می بینیم و در مورد آنها معلومات داریم وجود دارند و برای ما قابل قبول هستند اما چیزهای دیگر فراتر از علم و فهم ما وجود خارجی ندارند . مگر فهم ما چقدر است ؟ عالم پر از مجهولات است ، که میزان معلومات ما در مقابل آن بسیار ناچیز است .آقای بهمن ! که از اتهام بی دینی بدت می آید من هیچوقت آیات قران را انکار نمی کنم اما (تفسیر به رای و استفاده ابزاری شما را از قران ) و نیز اهانت شما را به شدت تقبیح میکنم .
7 جنوری 2008, 13:35, توسط بهمن کشن آبادی
آقای "دشمن مائوویسم"!
در توضیحات شما علایمی از عقلانیت مشاهده میشود(اگر چی نا کافی) اما همین مایه ی امید واری است. ولی شما که به من حق ابراز نظررا در حوز ه ی دین نمیدهید ، من نیز شمارا حق نمیدهم که برای من حق و حدود و صلا حیت تعیین کنید.چیزی که عوض دارد گله ندارد!من در نظر داشتم شواهد بیشتری از قرآن به شما ارایه نمایم ولی متوجه شدم که شما حاضر به قبول آن نیستید و برای رد نظر من آماده اید که خود قران را نیز رد کنید!
شما همچنان که قبلاٌ نوشته ام از دوستان کم شعور همان اسلامی هستید که از آن دم میزنید. دلیلش اینکه غیر خود دیگران راشایسته ی ابراز نظر در امور دینی نمیدانید و حتا حق نمیدهید که کسی در مورد اسلام پرسشی را مطرح نماید . مثل اینست که اسلام ببو باشد !شما با این کنش خود اسلام را دینی معرفی میکنید که تاب سوال و پرسش را ندارد و یک دین بسته و مستبد است.
آیه های را که من مثال آورده ام برای روشن شدن این مساله است که وظیفه ی قرآن نه تشریح وتبیین علوم بلکه ارشاد اخلاقی انسانها است . اینجا مساله بر سر ماهیت جوهری قرآ ن است نه اینکه در قرآن از علم ودانش سخنی بمیان نیامده است. شما برای پوشانیدن اشتباه اول خویش به کج بحثی پناه برده اید.حال اگر شما به این باور هستید که قرآن بجای فزیک و شیمی و ییالوژی و استرونومی و اقتصاد و کیهان شناسی و صد ها رشته ی دیگر عمل میکند ، اختیار دارید.اگر کار من در مورد نقل آیه ها استفاده ی ابزاری باشد کار شما نیز همان است زیرا برای رد یا مغشوش ساختن مضمون آیه های که من نقل کرده ام ، شما نیز به قرآن استناد کرده اید .آیا به من نیز حق میدهید شمارا به تمسخر قران متهم کنم؟ شما بار دیگر مرا تهدید کرده اید که گویا با فیصله ی دینی مواجه خواهم شد ، همان حربه ی شناخته شده ای که دیگر برای من خیلی کهنه شده است. باکی ندارد، شما و امثال شما راهی ندارید جز تهدید و تکفیر .همین راه را اد امه دهید به "اسلام عزیز" خدمت خوبی میکنید و انشاء الله که قصر دیگری به قصر های که در بهشت برای خود آماده کرده اید ، خواهید افزود . دیگر با شما حرفی ندارم.
8 جنوری 2008, 00:30
از نوشته پایانی شما ،حس کردم که امکان پذیرش جلوه های زیبای حق با دلایل عقلی و منطقی و انعطاف در شما وجود دارد و این به ذات خود یک علامت و امتیاز مثبت به نفع شماست . امیدوارم بعد از این هرگاه زمینه دیگری پیش آید ، در یک فضای سالم و دوستانه با هم به تبادل نظر بپردازیم و تاریکی های ذهن و قلب خویش را ( که امثال ماها حتما" گرفتار آن هستیم )با نور علم وایمان (که هر دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند )روشن و پر فروغ نماییم . من بعد از این هرگز به عناوینی چون "دشمن مائوویسم" و تعابیری زشت و زننده و الفاظ رکیک ، متوسل نخواهم شد . رفتارهای عکس العملی مارا به جایی نمی رساند . با احترام " هموطن فعلا" بی نام و نشان "
8 جنوری 2008, 12:05, توسط بهمن کشن ابادی
با سپاس فراوان !
شاد باشید.
5 جنوری 2008, 23:05
Kabul Press?, suppose to not publish this misguided and baseless articles. Mr.Hosain Zahidi looks likle a blind person, closed his eyes to not seen the sun. Right here in the West Countries like Europian and American countries, Islam is the most growing religion, specialy the very famous and high educated professors converted to Islam day by day, and they are to much happy with Islam as a very resonable and non-challengeable way of beauty life. Mr. Zahidi harms and insults the strong believe of our people. This kind of articles is not part of Freedom of Press. It’s dirty garbage of press, better to stop publishing it
5 جنوری 2008, 23:37
بلی دوست عزیزی که مطلب انگلیسی نوشتی --- این نوشته ها هیچ ربطی به آزادی مطبوعات ندارد بلکه به هدف دین ستیزی و دشمنی آشکار با عقاید مردم ما منتشر می گردد --- اصلا"هدف از راه اندازی این سایت که یک مشت مائویست مزدور و بی دین با حمایت امریکایی ها و سازمان های استخباراتی بیگانه در آن مشغول هستند --- ترویج بی دینی در میان جوانان ما میباشد — کار اینها فقط توهین به دین است به همین خاطر است که من استدلال و بحث منطقی با اینها را درست نمیدانم — با بازبان خودشان با اینها باید مقابله کرد که البته ما به اینهم اکتفا نمیکنیم در آینده نزدیک جواب اهانت این بی حیاهارا به مقدسات دینی خواهیم داد.
6 جنوری 2008, 00:50
دوست عزیز احتمالا" شما از یکی از مدارس وزیرستان فارغ شده اید وپاسخ شما جز انتحار وخشونت چیزی دیگری بوده نمی تواند. میدانی با هر انتحار با وجودی اینکه تعداد زیادی مردم بی گناه به قتل میرسند اما با کشته شدن یک بنیادگرایی کثیف، جهان نفس راحتتر میکشد. تو واو چهار پای دیگر که به انگلیسی نوشته آمادگی بستن کمر بند های انتحار را بگیرین که حورهای بهشتی بیصبرانه در انتظارتان است. شما امراض این جهان هستین
6 جنوری 2008, 05:03
تو و امثالت و ارباب تان امریکا غده های سرطانی این جهان هستین دنیا از بوی تعفن تان به ستوه آمده است بهترین خدمتی که میتوانید به عالم بشریت بکنید ، انتحار و خودکشی است تا اینکه زمین از لوث وجود ننگین تان پاک گردد .
6 جنوری 2008, 14:25, توسط بهمن کشن آبادی
آقای بینام (احتمالآ تروریست)!
دینی که با چند پرسش ار کانش به لرزه بیافتد یا به اصطلاح"توهین"شود؛ به درد عمه اش میخورد. شماخود دشمن واقعی اسلام هستید زیرا بجای ارایه ی تو ضیحات منطقی(که ندارید)و اقناع پر سندگان ، فقط یک چیز را بلدیدو آن تکفیر وتهدید به ترور است وبس. شما دوستان نادان اسلام، خود ریشه ی دین را میخشکانید نه دیگران.
از میر هزار گرامی میخواهم که نویسنده ی این تهدید را و نیز نویسنده ی دیگری را که دررابطه به یک مقاله ی دیگر حسین زاهدی آشکارا تهدیدکرده بود که بزودی سر از تن نویسندگان پیامها جدا خواهیم کرد، افشا نماید زیرا تر وریست باید افشا و به قانون معرفی شود. این سایت برای ازادی بیان گشوده است نه برای مجال دادن به نشرتهدید تروریستها.
6 جنوری 2008, 16:28, توسط 786__mohammad khalid
aghee bahman:to baghair az inka hama mosalman ha ra trarest khetab mekone degar kare nadari .lotfan bnawesed ka shoma ba kodam din aqeda dared ta befahmem ba che yak adame taraf astem.wa agar ba hech din wa mazhabe wabasta nested wa mesl an lahene ka asm khod ra khodawand adalat gozashta .shoma ham zendage aiwane dared wa ba hal shoma motasefam ke ne az din shoded wa ne az donia.
wa dar zemn asm banda (mohammad khalid ) mebashad wa fahlan ham dar canada zendage mekonam agar kodam ghalate karda metawaned pas shomara telephon tanra benawesaid ta ba shoma tamas begeram.
7 جنوری 2008, 13:46, توسط بهمن کشن آبادی
اقای خالد!
من به کسانی پاسخ مینویسم که چیزی برای گفتن دارند .
6 جنوری 2008, 16:43, توسط کامران ميرهزار
آقايی که بنام حنيف پيام گذاشته ای. نظر شما را من بدون کم و زياد دوباره اينجا قرار می دهم. علت اين امر اين است که شما از ابزارهای مناسب پيوند استفده نکرده ايد و همين باعث ايجاد مشکل در ديدن اين صفحه می شود. اگر در قسمتی که پيام دقت کنيد، علامت دست را می بينيد که می توانيد برای پيوند دادن به يک سايت ديگر از آن استفاده کنيد. ابتدا قسمتی از متنی که می خواهيد پيوند داشته باشد را انتخاب کرده و سپس روی علامت دست کليک کنيد. با کليک کردن، يک پنجره ی کوچک ظاهر می شود که می توانيد آدرس سايت مورد نظرتان را وارد کنيد.خوانندگان عزيز نظر آقای حنيف مانند ساير نظرات فقط نظر نويسندهی آن است و نه کابل پرس?
نظر شما بدون تغيير و تنها اصلاح در نحوه ی پيوند چنين می باشد:
نويسنده: حنيف
اینکه که کدام راه درست و کدام راه نادرست است قضاوتش به دست خداوند منان (ج) است.
اما چند نکته که شما باید بزرگی کرده و در پیرامون آن تحقیق کنید:
1. اهل سنت میگویند مهدی ع آمدنیست تا عدل و داد کند. این مهدی ع کیست لطفاً اگر میدانید شجره اشرا بنویسید؟
2. یزید ابن معاویه کیست؟ آیا نواسه هندۀ یست که جگر حضرت حمزه ع عموی پیامبر را خورد؟ آیا نواسه ابوسفیان است که اسلام را با زور و اکراه قبول نمود؟ آیا پسر معاویه است که خلیفۀ چهارم (بقول اهل سنت) هیچگاهی به رسمیت نشناخت؟ معاویه اولین فردی بود که خلافت را موروثی گرداند و اگر قبول ندارید میتوانید مطالعه کنید و مختصراً در این آدرس میتوانید بخوانید. (اينجا را کليک کنيد)
مشکل دوستان اهل سنت از عامی گرفته تا عالم تقریباً یکیست... بطور مثال یکی از عالمان معاصر اهل سنت که در شهر بمبئ هندوستان زنده گی میکند (داکتر ذاکر نایک)، علناً از حقایق چشم پوشی نموده و قیام کربلا را که قیام حق علیه باطل است، یک مسئلۀ سیاسی و اختلاف خاندانی میداند: ( اينجا را کليک کنيد)
این سخنان داکتر ذاکر، بر علاوۀ اینکه شبهاتی را در مورد اصلیت و شخصیت ایشان در اذهان مسلمین کرده در عین حال جنجال بزرگی را نیز در میان مسلمین (شیعه و سنی) براه انداخته است.
3. در طول تاریخ اسلام بیشترین نفوذ دشمنان از ناحیه اهل سنت بوده که مولانا هائ حاضر در پاکستان نمونۀ خوب آنهاست، آیا فکر نمیکنی که فقه حنفی مشکل دارد؟ جان بت رئیس بخش پشتوی بی بی سی حالا در قبایل پاکستان مصروف جماعت دادن به برادران اهل سنت است آیا فکر نمیکنی مشکل از فقه حنفی باشد؟ طالبان یا فرزندان خلف غرب (به قول بی نظیر بوتو که در مصاحبه اش با نشریۀ لوموند در سال 2002 گفت مفکورۀ طالبان از انگلیس و پولش از امریکا و سعودی و زمینۀ تولیدش به دوش پاکستان بود...) امروزه خود را منفجر میکنند تا به بهشت بروند! آیا باز هم فکر میکنید فقه حنفی بدون خلل و اشکال است؟ همین خوش باوری هائ فقه حنفی حکم میکند که عقب هر فردی میتوانید نماز جماعت بخوانید و در نتیجه ملا خرواری ها قرن ها در میان دوستان اهل سنت به تبلیغ و جماعت دادن مصروف بوده و زهر نفاق را در میان مردم از همه جا بیخبر میپراکنند... آیا باز هم فکر میکنی که تمام گناه از متجاوزین و دشمنان اسلام است؟ یا اگر یک کمی عمیقاً فکر کنید نمیتوانید معایب بیشماری را در این فقه بیابید؟
4. کدام کشور با داشتن حاکمان از فقه حنفی توانسته است تا به پیشرفت هائ علمی نایل آید؟ اما در مقابل شما اخند هائ ایران را میبینید که حتی به شبیه سازی موجودات زنده نیز اجازه داده اند:
(اينجا را کليک کنيد)
این در حالیست که اکثر کشور هائ اسلامئ که حکومت هائ آن در دست اهل سنت است، دولتمردان به خدمت باداران خارجی، عیاشی و خوشگذرانی مصروف بوده و دارایی هائ عامه و ذخایر طبیعئ خود را بدون هیچ دست آوردی حیف و میل میکنند.
5. آیا رخنۀ غربی ها را در میان طالبان فکر نمیکنید که بخاطر اشکالات موجود در فقه حنفی باشد؟ به مقالۀ نیمرخ پنهان در صفحۀ 4 شمارۀ 181 روز نامۀ هشت صبح مراجعه نموده تا معلومات تان راجع به این اشکالات بیشتر گردد: (اينجا را کليک کنيد)
6. آیا یکی از استادان امام ابوحنیفه رح امام جعفر صادق ع موسس مذهب جعفری نیست؟
7. در این 14 قرنی که قدرت همواره به دست اهل سنت بوده و آنها اکثریت را نیز تشکیل میدهند آیا مسلمین از نقطه نظر علمی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، فلسفی، و غیره سیر نزولی داشته اند یا صعودی؟
متأسفانه تمامئ انتقادات و اشکالات را در این دریچۀ کوچک نمیتوان بیان کرد شاید هم نمیخواهم که خاطر دوستان اهل سنت را رنجانده باشم.
اما لطفاً خود تان غیرت نموده و در مورد تاریخ اسلام بدور از هرگونه تعصب و خودخواهی مطالعه کنید تا به حقایقی که تا هنوز توسط روحانیون (متعصب و گاهی اجیر) اهل سنت از آنها محروم گردیده اید، دست یابید.
و این هم یک حدیث شریف از پیامبر گرانقدر اسلام ص در مورد اما حسین و سایر اهل بیت:
آیه تطهیر
ام سلمه ميگوید: روزی پیامبر صلياللهعلیهوآلهوسلم در خانه من بود. دخترش، فاطمه علیهاالسلام غذایی از آرد و شیر (حریره) برای رسول خدا صلياللهعلیهوآلهوسلم آورد. پیامبر صلياللهعلیهوآلهوسلم فرمود: شوهر و دو فرزندت را نیز دعوت كن. ام سلمه ميگوید: علی، حسن و حسین علیهمالسلام آمدند و از آن غذا تناول كردند و در زیر كسای پیامبر قرار گرفتند و من در اتاق خودم مشغول نماز بودم. پس خداوند متعال این آیه را بر پیامبر صلياللهعلیهوآلهوسلم نازل فرمود: "انّما یریدُ اللّهُ لیذهب عنكم الرّجس اَهلَ البیتِ و یطهّركم تطهیراً" خداوند متعال اراده فرمود تا ناپاكيها را از شما، اهل بیت دور سازد و شما را پاك و پاكیزه گرداند. پیامبر اسلام صلياللهعلیهوآلهوسلم دامن كسا را گرفت و همه را پوشاند و دست خود را از كسا بیرون آورد و به سوی آسمان دراز كرد و گفت: اینها افراد برگزیده و اهل بیت من هستند. خدایا! پلیدی و ناپاكی را از اینها دور نما. پیامبر صلياللهعلیهوآلهوسلم این جمله را دوبار تكرار نمود. ام سلمه ميگوید: من نزد آنها رفتم و عرض كردم: یا رسول اللّه! آیا من نیز با شما هستم؟ پیامبر صلياللهعلیهوآلهوسلم فرمود: خوب هستی، تو خوب هستی (كنایه از این كه از اهل بیت نیستی، گرچه تو انسان خوبی هستی.) این روایت، در كتب روایی شیعه و بسیاری كتب اهل سنّت آمده است. نظیر این روایت در مورد آیه مباهله ذكر شده است.
(سنن التّرمذی، محمد بن عیسی بن سورة، ج 5، ص 621، حدیث 3787؛ صحیح مسلم، بشرح الامام النووی، ج 15، ص 194 و 195؛ ترجمه ریحانة رسول اللّه الشهید الحسین بن علی بنابيطالب(ع)، من تاریخ مدینة دمشق، ابن عساكر، ص 78 ـ 76. )
برگرفته از سایت: ( اينجا را کليک کنيد)
وصیت نامۀ حسین ابن علی ع قبل از رفتن به کربلا:( اينجا را کليک کنيد)
7 جنوری 2008, 08:12, توسط حنیف
با تشکر فراوان از آقای میرهزار بخاطر تصحیح روش استفاده کردن از لینک ها، در مطلب نوشته شدۀ فوق.
قابل یاد آوریست که مطلب فوق به جواب دوست عزیز ما که به اسم شریف پیام گذاشته اند، نوشته شده و هدف از نوشتن آن هیچگاهی توهین به عقاید هموطنان گرامی و عزیز نبوده بلکه برای روشن نمودن بعضی از مسائلیست که تا به امروز از نظر این دوستان پوشیده بوده (با هر دلیل ممکن).
خودم با جرئت گفته میتوانم که بسیاری از اختلافات میان پیروان شیعه و سنی، ناشی از کمبود آگاهی و معلومات این پیروان بوده و میباشد و مصداق خوبیست برای این اشعار مولوی جلال الدین بلخی:
چار کس را داد مردی یک درم
آن یکی گفت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بد، گفت: لا
من عنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یکی ترکی بد و گفت: این بنم
من نمی خواهم عنب خواهم ازم
آن یکی رومی بگفت این قیل را
ترک کن، خواهیم استافیل را
در تنازع آن نفر جنگی شدند
که ز سر نامها غافل بدند
مشت بر هم می زدند از ابلهی
پر بدند از جهل و از دانش تهی
صاحب سری عزیزی صد زبان
گر بدی آنجا بدادی صلحشان
دوستان اهل سنت باید بیشتر مطالعه کنند تا حقایقی را که توسط عمال بیگانه (خصوصاً در لباس ملا، پیر، مرشد، ملنگ،...) از آنها پنهان گردیده، بدست آورند.
عدد دوازده در بسیارئ ادیان ابراهیمی، آمده است. بطور مثال: تعداد فرزندان حضرت یعقوب ع 12 بود. پیروان حضرت موسی ع به 12 قبیله تقسیم شده بودند. پس از حضرت موسی به تعداد 12 قاضی بودند که در حل و فصل مشکلات پیروان حضرت موسی ع کار میکردند. حواریو یا اصحاب حضرت عیسی ع 12 تن بوده اند و این 12 امامی را که اهل تشیع به آن معتقدند نیز جدا از این سلسله بوده نمیتوانند.
بنابر این تمامئ دوستان را (بالخصوص اهل سنت بخاطریکه نا آگاهانه در مورد بعضی از مسایل قضاوت میکنند...) دعوت مینمایم به مطالعه و تحقیق ِ بدور از تعصب و اغراض شخصی و مذهبی، در مورد تاریخ اسلام تا باشد که به حقایقی دست یابند که تا به امروز به دلایل مختلف از دانستن آنها محروم مانده اند.
موفق باشید
8 جنوری 2008, 05:21, توسط شریف
من از اهل سنت نیستم و تقریبا شیعه میباشم. مقصدم از مذهب اهل سنت آدم خواران وزیرستان نیست بل مردم متمدن ترکیه، لبنان و سوریه و مصر است. جعل احادیث به نفع یک کتله یا گروپ امری رایج بوده است و این احادیث مجعول دلیل شده نمیتواند. بیایید به عملکرد آنها توجه کنیم. آیا همین ادعای معصومیت امامان شیعه باعث به وجود آمدن یک کتله مفت خور و چپاولگر به نام سادات نشد؟
6 جنوری 2008, 20:26, توسط Prince Infidel
OPEN YOUR EYES BLIND RELIGIOUS
According to the Muslims the Koran contains the words of God. Koran is to be read as if God Himself had spoken these words stated in it. It is important to emphasize this point because if Koran is the word of God then it should not contain any errors and it should hold true for all times. However, such is not the case.
First, we will see how some of the verses in the Koran itself show clearly that these words were obviously spoken by Mohammed and Not God.
The Opening Sura Fatihah:
(Koran 1:1-7)
In the name of the Merciful and Compassionate God.
Praise belongs to God
The Lord of the worlds, the merciful, the
compassionate, the ruler of the day of
the day of judgement! Thee we serve and Thee
we ask for aid. Guide us in the right path,
the path of those Thou art gracious to;
not to those Thou art wroth with, nor of
those who err.
Someone need not be a rocket-scientist to comprehend that these words are clearly addressed to God, in the form of a prayer. They are Mohammed’s words of parise to God, asking for God’s help and guidance. Some Muslim compilers conveniently add the imperative "say" in the English translation of the Koran at the beginning of the sura to remove this difficulty. This imperative form of the word "say" occurs at least 350 times in the Koran, and its obvious that this word has, in fact, been inserted by later compilers of the Koran to remove countless similarly embarassing difficulties. Thus, we have direct evidence that the Koran starts out with the words of Mohammed.
if anyone can explain this verses I am very interested
6 جنوری 2008, 22:29, توسط 786__mohammad khalid
aghaee kamran mir azar:shoma chora bahze mataleb ra az roi safha azf karded .ia fekar mekoned ka in mataleb hehanat ba dostan shoma boda.lotfan hama matalebe ra ka dostan menwesant roi safha begzared ta hama khwanendagan betawanand bahs ha ra bebenand wa qazawat konand ka aq ba janeb kist.
7 جنوری 2008, 02:29
mardom in site khod ra azad feker megan, mager ba tasof bayad goft ke anha chand matlab man ra dar bahs sansoor kardan .man chand sawal karda bodam mager anha jawab man ra dada nametawanand az in khater sansoor kardan, bayad goft ke hama kar hay shoma dar poshte parda ast az shoma chi gela,wazifa ke barya shoma dada shoda faqat wa faqt tawheen ba din wa tawheen ba aqwam ast,PLEASE bas konid shar andazi ra.soma hay ke da kabulprees kar mekonid lotfan ma ra gomra nakonid.gona ma ha chi ast ke shoma az din wa watan khod dast ba sar shodid.ma ha alan ham ba watan parcha wa tota tota khod ishq mewarzem wa dostesh darim
16 جون 2011, 12:04
بنام خداوندبخشاینده ومهربان دوستم من در نخست انتقاد بر نحوه مطرح کردن سوال تان دارم چون سوال تان بصورت دقیق وکامل مطرح نگردیده است ونه هم کدام مدرکی را برای ارایه سوالتان نشان دادید اما من سوال تان بصورت کاملتر ازآنچیزیکه شما ارایه کردید قبول دارم نه بصورت ناقص ومیخواهم جوابی را ارابه کنم عزیزم آن چیزی را که شما میگویید به زمانی بر میگردد که هنوز لوازم لابراتواری مدرن ومسئله ژنیتیک کشف نه گردیده بود زمانیکه آن ها اولین بارچنین اجسادی را کشف کردند ازلحاظ شکل ظاهری دراول چون شباهت داشت با انسان بناء چنبن نتیجه گرفتند که آن ها انسان های هستند که یک ملیون سال قبل در زمین میزیستند ولی بعدها زمانیکه ژنیتیک توسط یک دانشمند آلمانی کشف شد زمانیکه دوباره آن ها را مورد مطالعه قراردادند مشاهده کردند آن چیزی که قبلا انسان گفته بودند حالا ازلحاظ ژنیتیکی کاملا متفاوت است با انسان بعد گفتند که این انسان نبوده بلکه جدا ازانسان یک حیوان مانند حیوانات دیگر که قبل ازانسان میزیستند میباشد.
بناء اسلام به هرنوع سوال حتما جوابی دارد ولی کوشش شوداین سوالات از کسی پرسیده شود که او آگاهی کامل داشته نه ازاشخاصی که حتی از اصول دین آگاهی ندارند من به صراحت میگویم که اسلام به هیچ عنوان با علم درتضاد نبوده بلکه این مشکل ماست که واقیعت ها را درک کرده نمیتوانیم.
احمدسعید سادات
21 فبروری 2015, 21:00, توسط عتیق الله
اول اینکه شما اول قرآن مجید را مطالعه کنید یاد بگیرید بعد نظر بدید مثلا اگر شما داکتر نباشید نمیتوانید در مورد طب یا کار یک داکتر نظر بدید دوم اینکه در هیج جای از قرآنکریم تاریخ خلقت انسان ذکر نشده و ساینس در مورد خلقت انسان فقط تیوری تکامل تدریجی از دار وین را دارد که از صدها سال پیش تاحالا تیوری باقی مانده کسی آنرا ثابت نتوانسته یعنی هیج کتابی را پیدا کرده نمیتوانید که در آن نویسته باشد حقیقت تکامل تدریجی و در موضوع اینجل تورات و زبور که کتاب های آسمانی هستند میگویم که آنها تحریف شده است به همین دلیل پیروی از آنها حرام است گفتید قرآنکریم در زمان خلافت عثمان رض جمع آوری شده و تحریف شده باز هم معلومات تان غلط است چون رسول الله ص قبل از وفات شان چند تن از نویسنده گان وحی را فرا خواندن و جبرئیل ع قرآنکریم را بطور کامل به حضرت محمد ص خواند و حضرت محمد ص به نویسنده گان وحی و یک نسخه کامل از قرآنکریم را که به لحجه قریشی نویشتند و رسول الله ص تائید کردند به نزد بی بی عایشه خانم شان ماندند چون رسول الله ص ایجازه خواندن قرآنکریم را به هفت لحجه داده بودند بعدا در میان نسخه های قرآنکریم نزد اصحاب در زمان خلیفه سوم بوجود آمد و عثمان رض از بی بی عایشه نسخه تائید شده رسول الله را خواستند و هفت نسخه از روی آن نویشتند به تمام مسلمانان دستور دادند که از روی همین نسخه از قران آیات نزد خود را اصلاح کنید یعنی نسخه از قرآنکریم را که ما داریم شخصا رسول الله ص تائید کردند و هیج حقیقت ثابت شده ساینس با قرآنکریم مخالف نیست چون خداوند ج اشتباه نمیکند تمام دشمنان قرآنکریم برای غلط ثابت کردن آیات قرآن مجید بطور کل از سه روس استفاده میکنند اول قرآنکریم را غلط ترجمه میکنند دوم بدون درنظر گرفتن آیت قبل یا بعد از آیت مورد نظر شان آنرا تفسیر میکنند که هدف کاملا برعکس بیان میشود سوم از موضوعات ثابت ناشده ساینسی استفاده میکنند
21 فبروری 2015, 21:13, توسط عتیق الله
در مورد تاریخ امریکا گفتید میخواهم بگویم که اول معلومات خود را اضافه کن بعدا نظر بده قبل از کشف امریکا در آنجا سرخ پوستان زنده گی میکردند که بعدا توسط سفید پوستان کشف شد یعنی انسانها در آنجا زنده گی میکردند ولی مردم اوروپا ودیگر قاره ها از وجود آن خبر نداشتند که بعد از پیدا کردن آنجا بنامکشف امریکا یاد کردند