صفحه نخست > عکس > ریاست پارلمان: انتخاب هر کدام از اینها، توهین به شعور مردم افغانستان نیست؟

ریاست پارلمان: انتخاب هر کدام از اینها، توهین به شعور مردم افغانستان نیست؟

یک پرسش همراه با یک عکس/ تلاش های حامد کرزی یار و همدم جنایتکاران و چپاولگران، برای گماردن جنایتکار معروف افغان و رابط اسامه بن لادن، عبدالرب رسول سیاف بر کرسی ریاست پارلمان تاکنون نتیجه نداده و هنوز تلاش های رییس جمهور غیر قانونی افغانستان به این منظور ادامه دارد.
شنبه 5 فبروری 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جنایات نسل کشی، قتل عام، جنگ های داخلی، جنایات جنگی و جنایات حاد علیه بشریت

فساد، سوء استفاده، اختلاس و غصب زمين

جنایات نسل کشی، قتل عام، جنگ های داخلی، جنایات جنگی و جنایات حاد علیه بشریت


فساد، سوء استفاده، اختلاس و غصب زمين



سیاف، جنایتکار معروف افغان و رابط اسامه بن لادن، رییس دادگاه عالی یا رییس پارلمان می شود؟

تلاش های کرزی برای گماردن جنایتکار معروف و رابط اسامه بن لادن به عنوان رییس پارلمان افغانستان، تاکنون اعتراض های بسیاری از فعالان حقوق بشر را بر انگیخته است.

چهار شنبه 2 فوريه 2011, بوسيله ى کابل پرس

تلاش های حامد کرزی یار و همدم جنایتکاران و چپاولگران، برای گماردن جنایتکار معروف افغان و رابط اسامه بن لادن، عبدالرب رسول سیاف بر کرسی ریاست پارلمان تاکنون نتیجه نداده و هنوز تلاش های رییس جمهور غیر قانونی افغانستان به این منظور ادامه دارد. گرچه پس از شکست یونس قانونی و عبدالرب رسول سیاف، قانون داخلی شورای ملی به آنان اجازه ی نامزدی دوباره برای کسب ریاست پارلمان افغانستان را نمی دهد اما خبرها حاکی از آن است که حامد کرزی و تیم قبیله گرای او تلاش های خود را برای برگزاری دور جدید انتخابات و شرکت این جنایتکار مضاعف کرده اند. برخی از اعضای پارلمان گفته اند که سیاف برای گرفتن رای وکلا، به هر کدام چهل هزار دالر آمریکایی و یک موتر وعده داده است.


وزارت معارف افغانستان سال 1384

هفتصد و سی و دو هزار و چهارصد و سی و شش دالر اختلاس به همراه جعل سند

آقايان يونس قانونی و اشراق حسينی پاسخ بدهند

شنبه 29 ژانويه 2011, بوسيله ى کامران میرهزار

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • شما از چه وقت معتقد شده اید که مردم افغانستان شعور دارند و یا داشتند . از سی سال است که یک عده مردم بی شعور بی دانشی بی سواد جاهلء الاغ دماغ که گاهی برای رفتن به بهشت خود را به پا های اخوند های ایرانی میاندازند و گاهی برای رسیدن به مراد , به خانقا ها و مساجد پاکستانی دست های مولانا های پاکستانی را میبوسند و گاهی پول های وطن فروشی را از وهابی های عربی به نام های عطیات گرفته اند . کدام ادم با شعور برای ابادی کشوری خود به دشمنان قسم خورده خود رجوع میکند . اگر این مردم شعور میداشتند دست به وطن فروشی میزدند ؟ و یا از بیگانه ها برای بربادی خاک خود استدعای دعا و استمدادء امدادء یک عده بی پدر و مادر را میکردند که به نام اسلام بیایند و همه ما را دم تیغ کنند ؟ پس پاداش ما اهل جهل فساد و حماقت و بی شعوری باید این باشد که در قرنی که دنیا سیارات دیگر را مستعمره خود میسازند ما باید زیر یوغ غلامی یک وهابی دمب بریده وطن فروش قاتل بی سوادی بی پدر و مادر برویم و رهبر ما باید کسی باشد مانند مذلف های درباری با عبا و قبا همیشه در خلوتگه زرداران , پس بسوزید و بسازید که خود کرده را نه درد است و نه درمان . .

  • تا کی به دهل شووینسم افغان رقصید؟

    تا کی (شر)، (خیر) تلقی شود؟

    بقرار تحلیل و برداشت اسناد محرم سفارت امریکا و غیره شواهد و اسناد انکار ناپذیر دیگر به این نتیجه میرسیم که محافل عقده مند و گستاخ قبیله گرا، بنابر طبیعت غولگرانه خود از مدتها قبل به اینطرف در توسل به انبوه توطیه و حیله علیه بومیان این سرزمین برآمده اند. و این تفکر پوسیده قبیلوی توام با تفتین و فتنه منحیث یک مریضی مزمن ساری از محافل خاندان سلطنتی شروع و قدمه به قدمه احزاب و نهادهای راست و چپ و خلاصه از شاه و گدای آنها یکسان عبور و سرایت کرده است.

    وای بحال مردمان شریف ساده دل غیر افغان این سرزمین که خوشباورانه در برابر این همه بیدادگریها و حق کشی ها و تعصب واکنش لازم و بموقع نشان نداده اند.

    در سطور زیر ببنید که چه در طول تاریخ و چه در عرض تاریخ بومیان اصیل اعم از تاجکان، هزاره ها و ترک تباران دچار چه مظلومیتی مضاعف شده اند؟

    اگر بتاریخ ما و افتخارات ما دستبرد زدند از سر نا آگاهی سکوت اختیار شد و گفتیم خیراست.

    اگر هویت پرشکوه قومی ما را طرد کردند و هویت جعلی نام قوم خود را بنام (افغان) بالای ما گذاشتند، گفتیم خیراست.

    اگر بدستور خارجی ها نام وطن پدری و پر ابهت و بزرگ خراسان را به (افغان ستان) نام قومی خود تعدیل کردند گفتیم خیر است!

    اگر دها نام تاریخی محلات این سرزمین باستانی را تعویض کردند گفتیم خیر است! مثلا سبزوار به شیندند... وغیره.

    اگر به ناقلین جنوب و مردم آنطرف مرز دیورند زمین های پدری و آباد شده ما را به جبر بخشیدند و مالکین آنرا بستند و کشتند، گفتیم خیر است. صبر بخدا کردیم.

    اگر محمد گل خان مهمند برعلاوه تخریب آبدات تاریخی در نابودی لوحه سنگها مقابر شخصیت های فرهنگی پرداخت، گفتیم خیر است!

    اگر نادرخان در برابر سوگند به قرآن حبیب الله کلکانی را با جمله یارانش به نحوفجیع بشهادت رسانید، گقتیم خیراست!

    اگر نادرخان مردمان شمالی را اشرار نامید وحکم (سرش از من و مالش از شما) را صادر کرد و مدت دوسال این ایلغار و خشونت مردمان جنوبی و آن طرف دیورند ادامه داشت، گقتیم خیر است! (ولله عزیزآ ذوانتقام)

    اگر محمد گل مهمند در بلخ و بدخشان هزاران جلد کتاب ارجمند فرهنگی و تاریخی را به آتش کشید، گفتیم خیراست!

    اگر نعیم خان برادر داودخان کتابهای سودمند و نافع فیض محمد کاتب هزاره را جبرا ربود و نابود ساخت، بازهم گفتیم خیراست!

    اگر محمد گل مهمند کتابخانه شخصیت شهیر فرهنگی علامه بلخی را محو کرد، نظاره گر بودیم و گفتیم خیر است!

    اگر هاشم خان آن عبدالخالق رادمرد را با همه فامیل اقربا و دوستانش به نحو ظالمانه مثله کرد، گفتیم خیر است.

    اگر نادرخان دست به شهادت غلام نبی چرخی و برادران او زد و فامیلش را طولانی در قید و بند نگهداشت، گفتیم خیر است!

    اگر حبیب الله کلکانی عیار مرد خراسان را (دزد، رهزن، بچه سقاو) نامیدند، گفتیم خیراست!

    اگر سپردن وظایف روی رده بندی تفکر اپارتاید صورت گرفت، گفتیم خیراست. مثلا تاجکان با تمام لیاقت و تحصیل رتبه (سرکاتبی) هزاره (جوالی) و ازبک (نفرخدمتی و قالین بافی).

    اگر مدت زمانی زبان مادری ما فارسی قدغن و عوض آن زبان پشتو را ترویج، تشویق و تحکم دادند، گفتیم خیراست!

    اگر پشتو تولنه ایجاد شد و سپس مضامین مکاتب کشور به زبان پشتو برگردانده شد و شرائط تقرر و ارتقا وابسته به شهادت نامه پشتو شد، گفتیم خیر است!

    اگر یک خیابان و کارته مجلل را بنام وزیر اکبرخان مسما کردند و آن را بنام غازی گفتند، چشم بسته قبول کردیم و گفتیم خیر است! در حالیکه در صفحه 593 کتاب تاریخ تحلیلی در مورد این به اصطلاح غازی میخوانیم:

    "... همچنان دوست محمد خان به پسرش وزیر اکبرخان هدایت داد تا نیروهای مجاهدین را از کابل خارج سازد و بگذارد که قشون انگلیس داخل کابل گردد. آنها برای اخراج از افغانستان به آبرویی ضرورت دارند. وزیر اکبرخان از توصیه پدر اطاعت کرد نیروها را به بامیان عقب کشید. وخانواده خود را به ترکستان فرستاد و در این باره خانم سیل صفحه 147 اثر خود چنین اورده:

    سردار اکبرخان میگوید که او در اینجا (کابل) باقی نخواهد ماند و زمانیکه نیروهای ما داخل شوند به کوهستان میرود و اجازه میدهد که انگلیسها کابل را اشغال کنند." راه دادن انگلیسها توسط این به اصطلاح غازی در بدل اعاده مقرری پدرش که در اسارت انگریزها بود صورت گرفت و همان بود که قطعات انگلیس تحت قومانده جنرال نات از راه غزنی تاکابل پیش آمدند.

    اگر یک لیسه در شهر کابل بنام امیر دوست محمد خان مسما گشت، گفتیم خیراست! اما در صفحه 583 کتاب تاریخ تحلیلی افغانستان از بی غیرتی و خیانت ملی دوست محمد خان پرده برداشته است.

    اگر احمدشاه ابدالی با هفت لشکر کشی غارتگرانه و چپاول به هند هجوم برد مستوجب تضعیف هند گردید و سرانجام زمینه را برای انگلیسها مهیا ساخت و بالاخره او را بابا لقب دادند گفتیم خیر است!

    اگر پروفیسور حبیبی روی تعصب و فارسی ستیزی ظاهر شاه را بخاطر لسان پشتو ترغیب به (تکیه به شمشیر) نمود(کتاب تاریخ تحلیلی ص 33) آنگاه روی مجبوریت دانشگاه را پوهنتون، دواخانه را درملتون، سرهنگ را دگروال و غیره اصطلاحات خودساخته پرداختند، گفتیم خیراست!

    اگر در شورای دوره هفتم سید امیر هاشمی وکیل مرکز قندوز اعتراض کرد و گفت که در قندوز بیشتر از 75 فیصد اهالی ولایت دهاقین بی زمین و بی وسیله اند ولی حکومت بطور ظالمانه زمین های بهتر این ولایت را به اختیار ناقلین (افغان) قرار میدهد با آن کسی وقعی نگذاشت، گفتیم خیر است!

    اگر عبدالرحمان نیکزاده وکیل ناحیه امام صاحب قندوز اظهار کرد که مردم ما به صدها رنج و زحمت زمین آباد میکنند و مالیات می پردازند اما خلاف ارشادات احکام اسلامی و عدالت اجتماعی این زمین ها به متقاعدین و ملاک و سرمایه داران پشتون ناقل بخشیده میشود، به این داد و فریاد وکلای مردم هیچ اعتنای بعمل نیامد، گفتیم خیراست!

    به (اگر ها) بسنده میکنیم زیرا از همین نوع (اگرها) به هزاران هزار دیگر میرسد و هر (اگر) دلالت و اشارتی است بر وطنفروشی، تعصب و بالاخره تفکر قبیله گرائی که در وطن ما علیه مردمان ما اعمال شده.

    پس! زمان آن فرا رسیده که با (اگرها) و (خیراست ها) خاتمه بدهیم و در برابر هر نوع روش مستبدانه قدعلم نمائیم از جانب دیگر اینها با هزارها ترفند سنن و باشگاه های غیر ملی خود را بنام ملی قلمداد و درخور مردم داده اند که با سنن عقب مانده قبیلوی از قبیل (اتن)، (لباس قبیلوی) وغیره وداع بگوئیم و به دهل قبیله نرقصیم و در تقویت زبان، فرهنگ و تاریخ پرافتخار 270 سال قبل خویش کار نماییم.

  • واقعا که انتخاب هر کدام از اینها نه تنها توهین به شعور مردم افغان بلکه توهین به شعور انسانیت است

    متاسفانه اشخاص چون قشلاقی از سیاف قهرمان میسازد و باآمد خراسان از غلام یونس جان غیرقانونی و بزک پنجشیری.

  • مردمی غیر افغان رهبری قبیله راه نه می پزیراند ه ما ها از خود شخصیت های برجسته، عالی‌ داریم مانند آقای قانونی یا عبدالطیف پدرام، نیاز با رهبری قبیله نه داریم .

  • شما حق نداريد در مقابل توهينی که به به رهبران جهاد مرتکب می شويد، تبصره ها بر توهين های خود را پاک کنيد. ولو تکراری هم باشد. چون شما هر آنچه به نفع شعارهای کاذب و ديده درايی های خود تان باشد بارها نشر کرده ايد و همين حالا هم به پيوست به اين دشنام نامهء تان نشر کرده ايد.
    اگر اين تبصره را دوباره پاک کرديد، ديگر بهتر است که از آزادی بيان و حقوق بشر و ... بوق نزنيد. با بصراحت اعلان بداريد که اين سايت تنها از هزاره ها، آنهم هزاره های پرچمی و يا کمونست است!!
    ***
    حتما از اين مدافع حقوق بشر که نام نبرده ايد سيما ثمر يهودی است. صهيونيزم او را بخاطر همين روز ها گماشته بود. اين ف... حرفه ای روزی در پهلوی جنايت کار ترين باندی قرار داشت که در سر های مردم ميخ می کوبيد، از صدها نفر رقص مرده ساخت، دو ماه متوالی ميوه و سبزيجات مردم بيچاره کابل را زهر آلود کرد و در اثر آن صدها هموطن مسموم شدند و شهيد گرديدند. چند سال هم باند نصير ديوانه و شفيع ديوانه به سينه بريدن زنان پنجشيری، بدخشی و قوم پشتون ادامه داد. در نهايت هم درپهلوی گلب الدين و دوستم قرار گرفت تا باقی ماندهء جنايت خود را تکميل کند. البته مقصودم همين باند مظلوم نماهای ظالم و خونخوار است.
    اين زن خود را مدافع حقوق بشر می داند شما به شمه ای از مستندات او که تلويزيون نورين با اسناد در برنامهء تلک نشر کرد توجه نمائيد:
    1ـ ادارهء حقوق بشر افغانستان در مجموع با شمول ولايات هفتصد و هشتادو پنج کارمند دارد.
    2ـ 80 در صد از اين افراد از قوم هزاره و بيشتر شان از دوستان و اقارب خانم سيما ثمر است.
    3ـ مردم در افغانستان روزانه به نيم دالر عايد زندگی می کنند واين خانم کمترين معاش يک مامورش 2000 دالر امريکايی است. روسا و آمرينش از 5000 هزار دالر کم معاوش ندارند. و اين بودجه از کمکهای ملل متحد به مردم بيچاره پرداخته ميشود.
    معاش خودش 500 هزار دالر و با مجموع دستر خوان پلی و سفريه هايش بيشتر از 20000 هزار دالر می شود. دو موتر ضد زره هم خريده است به قيمت 2 لک دالر.
    4ـ جالب اينکه از زن، يک زن ايتاليای را که شوهر افغان دارد و خواهر خوانده اش است، بعنوان مشاور استخدام کرده است و ماهانه 15000 هزار دالر معاش می گيرد. جالب اينکه اين خواهر خواندهء سيما در يک سال تنهاه يک بار به افغانستان سفر کرده بود، که مصارف آمدن او بيشتر از 20000 دالر شده بود.
    5ـ سابقهء اين زن هم به همه معلوم است که از سازمان راوا ماويست ها است و در وقتی که مجاهدين برای آزادی افغانستان از چنک روسها واجيران شان می جنگيدند، اين زن و باندش مجاهدين را سگ می گفتند و اسلام آباد هم بخاطر فشار چين برای اين زن در کويته و اسلام آباد اجازهء کار داده بود که، اين زنان به ساختن فاحشه خانه و دست برد زدن به مال که به مهاجرين کم می شد بودند.
    6ـ در جنگهای داخلی هم پول های صهيونست را به باند های شفيع ديوانه و نصيرديوانه انتقال می داد.
    * اينست کسی که می خواهد حقوق بشر را با اين مصارف گزاف و سر سام آورش در افغانستان تأمين کند. و با اين سابقه مخدوشش...
    * جالب اينست که در تمام کشور های جهان، ادارهء حقوق بشر ملل متحد دهها نفر را پيشنهاد می کند تا از ميان آنها يکتن رئيس انتخاب شود، ولی در افغانستان در اين 9 سال همه ساله بر اثر فشار امريکا و صهيونيزم تنها همين يک جاسوس معرفی ميشود. و بدون کدام انتخاب و رقابت رئيس حقوق بشر ملل می شود...
    اسناد اين گفته ها را می توانيد از تلويزيون نورين بخواهيد که آقای نادری در دو برنامهء دو ساعته مکمل به نشر رساند و اين مدافع حقوق بشر( کابل پريس) جرأت نکرد تا حاضر شود و از خود دفاع کند.
    بگذار تا محک تجربه آيد به ميان
    تا سيه روی شود هرکه در او غش باشد.
    من تنها يک جنايت اقوام آقای ميرهزار را می گويم شما باقی هزاران ديگر را به آن مقايسه کنيد:
    1ـ دو صد نفر از بدخشان، پنجشير و جنوب کابل در دشت برچی نزد شفيع ديوانه يکتن از قوماندانان مزاری اسير بودند. در مدت يکسال شفِيع ديوانه در هر چند روز يک تن يا دو تن را حلال می کرد و از گوشت اينها برای باقی اسيران طعام پخته می کرد. تا اينکه اين دو صد اسير کاملا ختم شدند.
    2ـ وقتی آمر صاحب شهيد ساحه علی آباد و پوهنتون را از چنگ دژخيمان مزاری پس گرفت، در يک سنگر زير زمينی دهها زن برهنه پيدا شد که ماها توسط قوماندانان مزاری نگهداری شده بودند.
    باق جنايات رقص مرده، ميخ کوبيدن در سر و... را در اول ياد آور شدم. اگر اينها جنايتکار نمی بودند و امروز اينقدر مظلوم نمايی و افشار افشار می کنند، پس در پهلوی گلب الدين و دوستم سالها چرا به کشتن ديگران مصروف بودند.
    مگر دوستم و گلب الدين در سر مردم گل می پاشيدند؟؟
    اينها از حيای ديگران سوء استفاده می کنند و چنين نشان می دهند که خودشان پاک و پاکيزه بودند و مظلوم. همين سيما سمر تان اگر دريک محکمه عادلانه محاکمه شود، بزرگترين جنايتکار است، باقی را چه می کنيد!!

  • من شنیده بودم که پشتونها همان ده قبیله گم شده بنی اسرائیل اند

    ولی حالا از برکت این آقای قشلاقی آگاه شدم که سیما ثمر هم یهدودی و نتیجتا پشتون است

  • بازهم برای تان میگیم که فکر نه میکنم کسی مثل شما‌ها پشتون برای ملت خیا ٔنت کرده باش

    آقای محترم قانون افتخار ما است آقای قانونی ۲۵ سال به‌‌ ختری آزد ی ده‌‌‌ روی سنگ خوابد ه و از ما‌ها دفاع کرده و نگذا شتند که شما وطن

    فورش‌ها ی بی‌ فرهنگ دست تان ده‌‌‌ ناموس ما برا سد !!!

    از ناموس

    ما و از خا ک ما و از عزت ی ما آقای محترم قانونی دفاع کرد بود آقای قانونی پدر ما فارسی زبان است

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس