مشرف در گرداب انتحار
نويسنده: ميرويس جلالزی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ریس جمهور" پاکستان" که بعد از حادثه یازدهم سپتمبر یکي از متحدین کلیدی وپیش قدم ریس جمهور" بوش" در مبارزه با دهشت افگني جهاني قدم برداشت ، در پنج سال اخیر بار ها به سیاست دورویی متهم شده است .
نیروهاي خارجي حافظ صلح در" افغانستان" که به اساس موافقت نامه" بن" وارد این کشور شده اند از سال 2005 به بعد ، یعنی بعد از تشدید حملات طالبها شدیداً تحت فشار قرار گرفته است .
صدها سرباز نیروهاي حافظ صلح از کشور های مختلف شامل مرد و زن در نقاط مختلف "افغانستان" قرباني خشونت ها شدند .
اما تلفات پولیس و ارتش "افغانستان" از آن هم بیشتر است.
دامنه حملات طالبی تنها بر ضد سربازان خارجي در" افغانستان" محصور نه مانده ، بلکه طالبان از قوت و تشدد نادرست ایدیالوژیک خود علیه حکومت کابل و نیروهای داخلي آن نیز کار گرفته اند .
صدها تن از سربازان پولیس افغان که از سوی مربیان آلماني آموزش دیده اند ، و به همین تعداد از سربازان ارتش در نقاط مختلف این کشور قرباني خشونت های پراگنده و حملات "عراق" گونه شدند.
این خشونت ها که اکثراً ریشه پاکستان مرزي دارد ، سوال بر انگیز است اما حالا همه افغانها پاسخ را میدانند.
عده از قوم گرایان و قربانیان نا خود اگاه زبان پرست ، خشونت های اخیر در مناطق جنوب و جنوب شرق کشور را جنبه نژاد و زباني میدهد که این باور و تصور آنان صدها میل از واقیعت فاصله دارد .
صاحبان این مکتب عقیدتی ، و کسانی دیگری مانند پدرام و پدرامیان که پیروان این طرز تفکر هستند علاوه بر اینکه تا حال به زبانها و لهجه های افغاني صحبت کرده نمیتوانند، حالا این را حق خود میدانند که در برابر آینده افغانها و حکومت مشروع به رهبری ریس جمهور "کرزی"تصمیم اتخاذ نمایند.
ریس جمهور" افغانستان" که بار ها به کشورهای همسایه و گروه های داخلی دست نشانده همین همسایه گان ارج قایل شده است از آنان توقع دوستي داشته است ، حالا میداند که واقیعت دوستي در کجا ست .
رشته از حملات انتحاری درچوک" مدد " ولایت" کندهار" و سفر تعقیبی وزیر خارجه" اسلام آباد" به "کابل" ، ریس جمهور" افغانستان" را از راز پنهاني با خبر ساخت اما شاید او از قبل میدانست .
"کرزی" در نخستین اظهاراتش بعد از سفر" خورشید محمد قصوري" به" افغانستان" وحملات مرگ بار و پلان شده ای قبل از سفر وی در "کندهار" ، براي اولین بار پرده از واقیعت های تلخ و خصمانه " پاکستان " برداشت.
او" اسلام آباد" را برای بار نخست متهم نمود که به " افغانستان" تروریست می فرستد و در ضمن تلاش دارد تا حاکمیت دولت "افغانستان" را تضعیف نموده ، مردم این کشور را بترساند .
اما مردم" افغانستان"از اویل دهه 80 میلادی به بعد خوب میدانند که دشمنان "افغانستان" همیشه از کشورهای همسایه چون" ایران" و" پاکستان" بر خاسته اند و آموزش گاه های مجاهدین قبلی ، طالبان و مجاهدین امروزی در آن سوي مرز کنوني افغانستان با پاکستان موقیعت داشته است .
کساني که به اصطلاح حالا خود را مجاهدین و فاتحین مبارزه با روس ها در" افغانستان" میخوانند ، در قدم نخست در مدارس" پاکستان" قامت بلند کردند ، سوگند خوردند و به حمایت نزدیک( آی اس آی) دست به سرنگوني حکومت های وقت زدند.
نبرد در "جلال آباد" که خونین ترین برخورد رویا رویي میان مجاهدین و دولت وقت به رهبری داکتر "نجیب الله" بود ، نشان دهند مداخله اشکار و شرم آور پاکستان در امور کشور ما بود .
در آن برخورد حدود ده هزار جنگجوی پاکستاني و عرب به حمایت مجاهدین یعنی دوستان نزدیک افغان شان شتافتند.
جنگ به تلفات دو جانبه به پایان رسید اما برد از آن حکومت" کابل" بود .
اما حالا سال 2007 است ، حدود 27 سال از آن زمان ها میگزرد لیکن علایم حاکمیت دولت مرکزی "پاکستان "بالای نقاط مرزی کشورش با" افغانستان" به چشم نمیخورد . معلوم میشود که دولت پاکستان حالا از همان توان قبلی اش برخوردا نیست که مستقیماً با سربازان افغان وارد میدان مبارزه شود و یا هم از گروه های مخالف دولت مرکزی کابل حمایت مستقیم نماید .
به هر صورتش ، پاکستان حالا به صورت غیر مستقیم گروه شورشی طالب و جنگ سالاران داخل حکومت کابل را تقویه مینماید.
مناطق مرزی" افغانستان" با" پاکستان" از "چترال" ، الی" بلوچستان" همه به پناه گاه های طالبان مبدل شده است.
پرویز مشرف که در اثر یک کودتاه نظامی به قدرت رسیده است حالا ظاهراً از حمایت امریکا سخن به زبان میاورد اما ، حقیقت این سکه دو رویه چیزی دیگریست.
"جنرال پرویز مشرف "باور دارد که ، هیچ کشور ثبوت مبنی بر حضور ی گسترده ای جنگجویان خارجی در کشورش را ندارد.
داستان لال مسجد "پاکستان" که از چندی به این سو بر سر زبان های رسانه های معتبر جهان قرار دارد، یکی از حقایق دیگر بیان کننده حمایت" پرویز مشرف" از طالبان و تندروان اسلامی است .
سوال در این جا است که ماشین استخبارات " پاکستان" با داشتن این امکانات که حتی در داخل دستگاه دولتی "افغانستان" نیز رخنه کرده میتواند، ایا نمیداند که در پایتخت یعنی شهر" اسلام آباد" چی میگزرد و حدود یکهزار و پنجصد طالب در مسجد سرخ به چی منظور رفت و آمد می نمایند؟
در این مسجد به عوض تدریس علوم اسلامی ، طالبان سپورت های رزمی و کاربرد اسلحه می آموختند.
این واضع است که مشرف و باند نظامیش میداند که در مسجد سرخ( لعل) چه گونده دروس ، از طرف کی ها ، به کدام منظور و به حمایت مالی کدام کشور به کی ها تدریس میشود.
"عبدالرشید غازی" مقتول ملاامام و قاعد اسبق این مسجد که بارها جهاد را علیه نیروهای خارجی و حکومت مشروع "افغانستان" اعلام کرده است از دوستان نزدیک" اسامه بن لادن" رهبر شبکه القاعده محسوب میشود .
"رشید" که مسئول عمومی طالبان مذکر مسجد لال بود ، همرا با خانمش که رهبری طلبه های طبقه اناث را هنگام حیاتش به عهده داشت از منتقیدین سرسخت حکومت اسلام آباد بودند.
این دو تن بر علاوه اینکه امامت و مسولیت دو بخش عمده مسجد لعل(سرخ) را به عهده داشتند
غضویت اتحادچندین حزبی" پاکستان" را نیز کسب نموده بودند.
در حالیکه انتخابات ریاست جمهوری "پاکستان" در اواخر سال جاری میلادی آغاز خواهد شد ، به گمان اغلب "عبدارشید غازی" میخواست ، با بر پاه نمودن قیام از همین مدرسه که بنیاد" پاکستان" از همین جا گذاشته شده است حکومت دیگری را که تندروان اسلامی درآن حاکم باشند ایجاد نماید .
اما اقدام نظامیان پاکستانی علیه این مسجد که این هم از یک طرف به اثر فشار جامعه بین المللی و هضم نمودن پول هنگفتی که به نام مبارزه با تروریزم دریافت مینمایند به منظور کسب قدرت بیشتر و از جانب دیگر ترس از بنیاد گرایان صورت گرفت .
ما افغانها میتوان از این اقدام حکومت اسلام آباد علیه لال مسجد ستایش نمود اما از طرف دیگر موجودیت مسجد لعل به چهره کنونی در پایتخت این کشور شرم آور بود..
"پرویز مشرف" که شدیداً از سوی جامعه جهانی و دولت" افغانستان" تحت فشار قرار دارد ، حالا میخواهد با سرکوب نمودن چندین طالب و طالب نما در این مسجد بار دیگر امتیاز و آفرین بدست آورد و محبوبیت از دست رفته خود را در میان جهانیان کسب نماید .
"مشرف" بار ها با اقدامات مشابه و فریبنده ی خود از جهانیان امتیاز بدست آورده است که از جمله به اظهارت معاون ریس جمهور امریکا "دیک چینی" هنگام سفر اخیرش به "اسلام آباد " و "کابل" میتوان اشاره نمود .
اداره استخبارات " پاکستان" همزمان با ورود آقای "چینی" به "اسلام آباد" از بازداشت "ملاعبیدالله" وزیر دفاع حکومت طالبانی در "کابل" خبر داد اما با گذشت چند روز از این قضیه معلوم شد که ملاعبیدالله دوباره رها شده است زیرا طالبان بازداشت شده در جبهات جنوب کشور اعتراف نمودند که "ملاعبیدالله" زنده و سرحال همین اکنون رهبری طالبان را در حوزه جنوب "افغانستان" به عهده دارد .
ریس جمهور"پاکستان" باز هم فریب میدهد و دست از نیرنگ بر نمیدارد.
این دیکتاتور نظامی ، چندي قبل تفاهم را با طالبان در وزیرستان شمالی عقد نمود .
به تعقیب عقد این تفاهم در تعداد حملات انتحاری و چریکی در" افغانستان" دوصد در صد افزایش به میان آمد .
صدها تن از سربازان خارجی و افغان در نقاط مختلف این کشور در حملات بعد از تفاهم کشته شدند .
قرار امار ادارات مختلف حامی حقوق بشر در "افغانستان" سال قبل حدود 4500 تن در نقاط مختلف این کشور قربانی خشونت های پراگنده شدند.
اما طالبان افغان به تنهای توانایی حملات گسترده و به قتل رسانیدن سربازن خارجی در" افغانستان" را ندارند، آنان به دستور و همکاری نزدیک اداره استخباراتی" پاکستان" و حمایت این سازمان وارد مرز های کنونی " افغانستان" میشوند .
گزارشات کانکریتی از منابع باوری و نزدیک به حکومت "اسلام آباد" میرساند که ، دولت" پاکستان" به آن عده فامیل های طالبان افغان در شهر کویته بلوچستان محلات بود و باش را آماده نموده است که برای ورود به "افغانستان" و اجرای حملات بر ضد نیروهای خارجی و افغان در مدارس پاکستان آماده گی میگیرند.
شهر "کویته" که کنترول امنیتی آن در حال حاضر از توانایی حکومت" اسلام آباد" خارج شده است حالا به طالبستان مبدل شده است .
در هوتل ها و رستورانت های این شهر صدای کست های طالبانی یعنی ترانه های بدون موسیقی به گوش ها طنین می اندازد .
هزارن تن از طالبان مسلح در مناطق چون پشتون آباد ، خروت آباد، سرویله بدون ترس و بیم آزادانه زندگی و تحرکات نظامی مینمایند.
آنان در مدارس دینی از آموزگاران عرب و پاکستانی آموزش های مسلکی حاصل مینمایند و بعداًٌ از راه های پنهانی وارد خاک" افغانستان" میشوند .
اما در این سوی مرز چی میگزرد .
نیروهای امریکایی در نقاط مختلف مرزی" افغانستان" گزمه میکنند آنان به خوبی میدانند که دشمن از کدام سو میاید و بعد از حمله دوباره در کجا پنهان میشود .
"جویس توماس" یکتن از سربازان نیروهای بحری امریکا که در اقامت گاه " ملاعمر" رهبر فراری طالبان در "قندهار" در یک قطعه منتظره وظیفه دارد ، باری چشم دید خود را در یک نبرد مرزی با طالبان چنین بیان میکند .
" ساعت دوازده شب بود و ما به ولسوالی" سپین بولدک" قندهار" فرستاده شدیم ، یک پاسگاه مرزی سربازان ما که از قبل در نزدیک مرز جابجا شده بود ، به شدت از سوی حمله کننده گان که طالبان و همراهان آنان بودند تحت حملات سنگین قرار داده شده بود.
" به خاطر ندارم اما تعداد زیادی از سربازان ما در این نبرد کشته شده بودند ."
او میگوید: ناگهان طیارات بم افگن ما وارد صحنه جنگ شدند و مواضع دشمن را زیر آتش گرفتند و حمله کننده گان بعد از تلفات زیاد فرار را بر قرار ترجیع دادند.
"صبح همان شب به محل که حمله کننده گان در آن پنهان شده بودند نزدیک شدیم در آنجا چندین تن از سربازان ارتش " پاکستان" را نیز دیدیم که هنگام جنگ کشته شده بودند.
با این همه شواهد تا حال " پروزیز مشرف " از مداخله پنهانی و حالا اشکار در امور" افغانستان" انکار مینمود .
اخیراً معضله مسجد لال بیانگر آنست که ، رهبران این کشور به نام اسلامی اما دارنده عقاید شوم و منفور همیش شیطان پیشه بوده اند .
حالا شاید "مشرف " خوب دانسته باشد که سر نخ در کجاست .
" پرویز مشرف" نه تنها اینکه با حمله بالای مسجد لعل دیگر نمیتواند جهانیان را فریب دهد بلکه ، این سوال ها را نیز در افکار عامه به میان آورده است که چگونه طالبان در مدرسه تجمع نمودند و چگونه سلاح و واسکت های انتحاری داخل مسجد شد .
دو رویی سیاست "مشرف" در مقابل حکومت" کابل "حالا به درستی نمایان شد .
مردم بی گناه" افغانستان" که از سالها به این سو در آتش افروخته شده از سوی" پاکستان" میسوختند دیگر تحمل دفن اجساد فرزندان جوانشان را ندارند .
بزرگان میگویند :که چاه کن در چاه است و این مقوله آنان ثابت مینماید که امروز دامنه حملات انتحاری از مناطق مرزی پاکستان رو به شهر های عمده حتی پایتخت گسترش یافته است ، و حتی در پایتخت این کشور دسیسه سرنگونی نظام بر سر اقتدار طرح ریزی میشود.
با هلاکت صدها تن از طالبان تندرو مذهبی در مسجد سرخ و مدرسه حفصه شهر"اسلام آباد" ، حالا جنگجویان پاکستانی و طرفدران آنان باید دست به شورش علیه جنرال "مشرف" و هم دسته گانش بزنند، نه اینکه وارد خاک "افغانستان" شده و به بهانه های مانند جهاد ، شهادت و بهشت ، مردم بی گناه ما و دوستان غربی ما را از بین ببرند ."
اشاره: در متن اين نوشته هيچ ويرايشی از طرف کابل پرس? صورت نگرفته است. خوانندگان کابل پرس می توانند نظراتشان را درباره ی شکل نگارش اين نوشته نيز ابراز کنند./ کابل پرس
پيام‌ها
20 جولای 2007, 03:06
رئیس جمهور کرزی از پنج سال بدینسو داد میزند که مرکز تروریستان در پاکستان است. ولی این پاکستانی بویناک و کثیف کرزی را در چندین مورد بدون در نظر داشت نزاکت های دیپلماتیک با نام های احمقانه یاد کرد از جمهل شتر مرغ، و سگهای پاکستانی های بویناک در داخل رژیم کابل چون قانونی و ربانی هم سیاست و پالیسی محکوم کردن پاکستان را در قبال موجودیت کمپ های تروریستی در داخل آن کشور بوسیله کرزی و داکتر سپنتا را به باد انتقاد گرفته و آب به آسیاب پاکستانی های بویناک ریختند. ولی امروز دیده میشود که کرزی و سپنتا راست میگفتند و دیگر جایی برای پنهان کاری وجود ندارد و چهر های پاکستانی های بویناک کاملا افشا گردیده است.
20 جولای 2007, 03:26, توسط امان الدین
یکی از کارهای خوب پاکستان و مشرف این بود که توسط نزدیکان مسعود و شخص قانونی و فهیم مردم افغانستان را از شر سنگ فروش کوهستانی و غلام بچه سقاوی و نوکر شوروی و روسیه نجات داد.
مردم افغانستان و پاکستان و همه می دانست که اگر سنگ فروش و علام بچه مسعود اف باشد افغانستان آرام نمی شود.
مسعود سنگ فروش کوهستانی هم توسط تروریست ها و با توافق و همکاری سیاف و قانونی و فهیم به درک رفت.
20 جولای 2007, 03:39
امان الدین پنجابی
به جز از قتل جنایتکار ملی مسعود دیگر پاکستانی های بویناک چه کاری خوبی کرده اند ؟
مسعود جنایتکار را پاکستان نه بلکه برادران اخوانی او که در گذشته مسعود را تمرین تروریزم داده بودن به قتل رساندند. آنها به خاطری او را به جهنم فرستادند که میدانستند خائین ملی مسعود با امضای قرار داد آتش بس با روس های و هر خارجی که به او کمک های مالی و قدرت وعده میداد ، به امر جهاد آنها خیانت کرده و از اینرو قتل او را توسط دو عرب و کمک افرادی از حلقه خودش فراهم کردند.
20 جولای 2007, 03:46
زمان آن فرا رسیده که امریکا سیاست خود را در قبال این فرزند حرامی اش تغیر بدهد و باید بداند که میلیارد ها دالری که تحت برنامه مبارزه با تروریزم به پاکستان داده میشود در واقع برای تمویل جنگ بر علیه افغانستان، مردم ما و نیروهای خارجی استعمال میگردد.
20 جولای 2007, 04:30, توسط هارون
شاید شما درست بگوید که مسعود سنگ فروش بله مسعود سنگ میفروخت تا در مقابل بیگانه ها از سرزمین اش دفاع کند اما مانند طالب ها نخواست دختران این مملکت را برای عراب بفروشد شا ید بیاد داشته باشی امان الدین خان ! شاید هم خودات یا پدر جانت هم شرکای هم دختر فروش ها باشند چرا که شما ها دختر فروشی را نسبت به سنگ فروشی ترجع میدهید.
20 جولای 2007, 07:09
غرب در مورد حکومت آقای کرزی تجدید نظر می نماید
17 جولای 2007
تغییرات جدی در سیاست غرب نسبت به افغانستان در حال شکل گیری است. این تغییرات زمانی رونما گردیده که شک و تردید های روز افزون غرب نسبت به عملکرد حکومت آقای کرزی در تبانی با طالبان و اعضای حزب اسلامی و تجرید بیش از پیش نیرو های اسبق مقاومت به یقین نزدیک شده است.
انحرافات عمدی حکومت در تحکیم پایه های خودمحورانه تیم آقای کرزی ، به قیمت از دست دادن امنیت و ثبات در افغانستان، از جمله ی مواردی است که در صدر لیست دریافت های تازه ی غرب می باشد. جابجایی های روزافزون اعضای طالبان و حزب اسلامی- دو دشمن دیرینه ی غرب- در رده های بالای دولتی و توجیه چنین جابجایی ها به خاطر به اصطلاح مقابله با نیرو های اسبق مقاومت از موارد مهمی است که اخیراً برای غرب تکان دهنده بوده است.
نزدیکان آقای کرزی و نمایندگان وی در خارج از چندین ماه به اینسو در حالی که سیاست های طالب پرورانه ی حکومت را در راستای صلح و ثبات برای غرب توجبه نادرست نموده اند، نیرو های اسبق مقاومت را به غلط دشمن غرب و متحدان کشور های منطقه وانمود ساخته اند.
اقدامات یک سال اخیرآقای اسپنتا جهت تغییرات و تبدیلی های سریع دپلمات های افغانی در خارج، به دستور مستقیم آقای کرزی به سلسله ی همین پالیسی اغواگرانه ی حکومت به خاطر مغشوش نمودن اذهان غربی ها توسط بعضی از همان نمایندگان جدید التقرر در وزارت خارجه بوده است.
تلاش تیم آقای کرزی جهت دشمن تراشیدن نیرو های اسبق مقاومت در نظر غربیان و اغوای اذهان دولتمداران غربی در مقابل مقاومتگران دیروزی رفته رفته مورد شک و تردید مقامات غربی واقع گردید. سرانجام نادرست ثابت شدن چنین اتهامات به یکبارگی غربی ها را متوجه بازی های خطرناک تیم آقای کرزی نموده است. این مسأله علاوه بر گفتگو های فراوان خصوصی ، در اظهارات علنی برخی مقامات غربی نیز به طور فزاینده ای تبارز کرده است. از جمله ادریان ادواردز،سخنگوی یوناما در کابل، به روز دوشنبه 16 جولای گفت دولت افغانستان طی سال گذشته در عرصه های امنیت، ثبات، مواد مخدر و ... دستاورد های چندانی نداشت. نامه ی هشدار آمیز جنرالان انگلیسی به صدرا عظم جدید برتانیا در مورد وخیم شدن اوضاع افغانستان نمونه ی دیگر چنین انتقادات علنی می باشد.
تلاش های روز های اخیر آقای کرزی جهت دید و بازدید با تعدادی از اعضای سابق مقاومت و پیشکش نمودن تغییرات در پُست های دولتی حاکی از دستپاچگی تیم آقای کرزی از چرخش اوضاع است. البته واضحاً این نگرانی ها و تلاش ها به خاطر مصلحت و منافع ملی افغانستان نمی باشد و صرفاً در راستای حفظ موقف های بادآورده ی دولتی تیم آقای کرزی قابل تفسیر بوده ودرصورت ممکن می توان به عنوان یک مانور تاکتیکی تلقی نمود.
در حالی که بار ها آقای کرزی – و اخیراً عمر داودزی مسئول ارتباطات مطبوعاتی اش- عدم باورمندی خود به حزب سازی را اعلام نموده است، اما اعلام حزب جمهوری افغانستان ومنصوب نمودن تعدادی ازوزرای تیم خارج ازحلقه ی اصلی تصمیم گیری ازجمله ی بازی های چندگانه همیشگی آقای کرزی می باشد که فقط جهت مصروف نمودن دیگران و انحراف افکار عامه از اصل بازی خطرناک آقای کرزی می باشد.
20 جولای 2007, 08:35, توسط amin
kho ma ba yak haqeeda boodam ke dar moqabel kharejee ha afghan ha motahed wa ba etefaq astan walee bad az khwandan nazar too jahel wa kam haqel be ghairat fahmeedom ke ne feshar tahasob wa nezhad parastee sar ta ee andaza taseer kada ke pakistan ra khob megee.
massoud kas bood ke namoos ma wa too ra az dest pakistaniii ha wa arab ha nejat dad da rah aazadeee jan khod ra az dast dad waleee nafreen ba to bad ke een tawr meyandeshee wa yak jahel dega ham nazar too ra tayeed mekonad.
20 جولای 2007, 09:59
همه دوستان باید بدانند که تعداد زیادی از پنجابی های پاچه گیر پاکستانی های بویناک زیر نام تاجک، هزاره، ازبک و پشتون در این سایت و سایت های دیگر راجستر شده و میخواهند بین افغانهای نفاق بیندازند.
آنانی که سن و سال شان از چهل سال بالا است بخاطر باید داشته باشند که در دوران شهید داود خان پروگرامی بنام کاکا جان از پاکستان شروع به پخش برنامه ها کرده بود که مردم را در مقابل داود و یکدیگر تشویق کند.
حالا هم شما باید بدانید که این امام الدی و هارون هر دو یا پنجابی هستند یا سگهای فروخته شده آنها که میخواهند با استفاده از نام خائین ملی مسعود نفاق بیندازند.
خائین ملی مسعود را ما بخاطر اینکه از پنجشیر بود یا تاجک بود نه بلکه به خاطر خیانت او به تاجک و کلیه مردم افغانستان< بخاطر جنایات او علیه بشریت محکوم میکنیم. به همان ترتیب جنایتکاران دیگر را که اگر ملاعمر باشد، ملا داد الله باشد ، ربانی و .....
بیدار باشید و به دشمن راه ندهید که اکنون بعد از مرگ جنایتکار ملی مسعود هم با استفاده از نام او راه او را که خیانت و تبهکاری است ، ادامه بدهند.
20 جولای 2007, 10:34, توسط خواننده
صحبت کردن و ادعا کردن بدون سند مانند باد هوا می ماند. دليل بياور و نه ادعا. به پاسخ دشنام تو، يکی ديگر مثل خودت دشنام می دهد. با اين وضع که افغانستان جور نمی شود.
20 جولای 2007, 13:09, توسط شیرشاه زمان
هارون
اگر تو افغان یا تبعه افغانستان میبودی از حقیقت چشم پوشی نمیکردی. و حقیقت این است که جنایات غیر انسانی جنایتکار ملی مسعود هزاران زن افغان را تنها در کابل مجبور کرد که وطن شانرا ترک کرده و برای زنده ماندن و تامین غذا برای فرزندان شان و فامیل های شان در بازار های پشاور و اسلام آباد تن به خود فروشی بزنند.
20 جولای 2007, 15:28, توسط سعید غوثی
شیرزمان خانه!
اشتباه کردی صرف راکتهای گلبدین خان نوکر آی اس آی
22 جولای 2007, 11:46
آقای محترم غوثی
در این هیچ شکی نیست که حکمتیار جنایات نا بخشودنی مرتکب شده است. ولی خائین ملی مسعود نه تنها در قتل و کشتار مردم بیگناه، نابودی اردوی ملی و قوای مسلح کشور، ویرانی کابل ، تجاوز به عفت هزاران هزار زن افغان بلکه در قرار داد آتش بس با روسها نام خود را به حیث سرور قاتلان و خائینان ملی در تاریخ ثبت کرده است. حوادث افشار و کارته سه دو مثال مهم است.
6 جنوری 2008, 01:34, توسط زلمی
آقای امان الدین عزیز!
آیا در کدام مناطق افغانستان پول کلدار رایج است؟
آیا کدام مردم افغانستان طالب و طالب پرور و نوکر پاکستان اند؟
کرزی وقتی در سفری که منجر به قتل بوتو شد و به پاکستان رفت در میدان هوایی تنها سرپرست سازمان جوانان پاکستان به بدرقه او در میدان هوایی آمده بود.آیا این ضایع کردن تمام مردم افغانستان توسط پاکستان نبود و چرا کرزی بی غیرتی کرد؟
کرزی مثل اطفال چندین بار در تلویزیون گریه کرده است که زورم به پاکستان و نوکران پاکستان نمی رسد، اگر زورش نمی رسد اسب را زین کند.
20 جولای 2007, 05:36, توسط افغانستانی
به لحاظ خدا بس کیند آقای جلالزی و همه هم قماشان
همه دهشت افگنی و بی بند و باری در طول تاریخ از همان مناطقی که پسوند زی دارند به تام افغانستان میاید و مردم ما را به کام مرگ میکشاند
چرا امروز مزار آرام است
چرا بامیان آرام است
چرا فاریاب آرام است و ...صد چرای دیگر
بس کنید شرم است که نام متمدن و چی و چی را بالای خود میگذارید و خود را در قطار مردمان چیز فهم حساب میکنید اگر شما هم دو روز در ارزگان یا هلمند زندگی کنید شما هم ممکن کابل آمده خود را انتحاری کنید .
به همه مردم عزیز ما مثل روز روشن است که کی قهرمان است و کی خاین و وطن فروش
از دوران احمد شاه ابدالی تا حال خاک های از سلطان محمود قهرمان به میزاث مانده بود توسط این شاهان خاین از دودمان تان به کی و کی فروخته شد
نمیدانم این شمله و غیرت چی و چی معنی میدهد
احمق های بی فرهنگ
در بهسود نیز این دد منشان که بر آنها نام کوچی معادل سگ را گذاشته اند چی ظلمی نیست که در مقابل مردم هزاره قهرمان روا نمیدارند
باید این سگ ها از دیدو گری رهانیده شده و در دشت های جنوبی اسگان داده شوند
در این قرن بیست و یک کوچی گری چی معنی
خوب امید به با وجدانان وطن بر نخورد
20 جولای 2007, 08:24
جلال زی بیسواد خوش امدی
20 جولای 2007, 09:18
پشتون بودند در یک نگاه:
بی سواد بی فرهنگ خاک فروش ناموس فروش وحشی!
این معلوم نیست که پشتون ها بلای کدام دست آورد های خویش میبالند؟
این مردم وحشی در طول تاریخ افغانستان همیشه حلقه به گوش اجنییان بوده و است.
لطفا! در مورد حویت پشتون هااین شعر را به خوانش گیرید!
آنلاین : جواب شعر خصمانه عبدالحی حبیبی
20 جولای 2007, 09:50
عنوان موضوع مشرف در گرداب انتحار ولی پنجابی های کثیف و سگهای شان از باند جنایتکار ملی مسعود جاهل زاده به خاطر تبرهه جنایات پنجابی های کثیف و بویناک پاکستانی هدف پشتون ها را قرار داده اند.
واقعا ً که شما پیرو راه مسعود خائین بوده و خائینان ملی هستید.
20 جولای 2007, 10:29, توسط خواننده
شما که نژادپرستی را تبليغ می کنيد. لطفا دست برداريد. من هيچ دشمنی با شما ندارم اما به نام پشتون، تاجيک و هزاره مردم را از هم جدا نکنيد. ديکتاتورهايی را که می بينيد پشتون هستند، تاجيک، هزاره و يا ازبک، با دليل مستند و منطق نقد کنيد. بياييم فضای کابل پرس? را با نوشته های خود از دشنام دادن به فضای بيشتر گفت و گو تبديل کنيم. در آن صورت برای همگان مفيد است.
20 جولای 2007, 11:01, توسط شمس
پاکستان در غم یک قوم وحشی در سوبه سرحد مانده است. این اقوام وحشی که افغانستان را بدنام کردند در پاکستان هم کثافت کاری می کنند. مردم پنجاب پاکستان اتم می سازد اما مردم مناطق قبیلوی شتر سوار می شوند در عصر حجر زندگی می کنند. اگر یکی از ایالات امریکا پشتون نشین می بود تمام امریکا مانند افغانستان بدبخت می شد. فعلا دقت کنید که مشکل کشور ما در کجا است. چرا پاکستان را متهم می کنید؟ تمام دنیا می فهمد مناطق قبیلوی یکی از وحشی ترین مناطق دنیا است.
20 جولای 2007, 12:08
مسعود داسی یو لوی او ستر قهرمان وو چه نور به د افغانستان په تاریخ کی ساری نلری
20 جولای 2007, 12:11
مسعود داسی یو لوی ستر قهرمان وو چه نور به دغسی قهرمان د افغانستان په تاریخ کی به تکرار نشی
20 جولای 2007, 12:13
اتم فصل - ممنوعه خپرونې
يودېرشمه ماده:
په ټوليزو رسنيو كې د دغه ډول ليكنو خپرول جواز نه لري:
1- هغه ليكنې چې د اسلام د اصولو مغاير او نورو دينونو او مذهبونو ته سپكاوى وي.
2- هغـه ليكنې چې د اشخاصو د سپكاوي او پر هغو باندې د افتراء لامل شي.
نهم فصل - جزايي حكمونه
دوه دېرشمه ماده:
دامتياز خاوند په هغه صورت كې مسوْول ګڼل كېږي چې د دې قانون د حكمونو مخالف عمل وكړي.
دري دېرشمه ماده:
(1) هغه رښتيني او حكمي كسان چې د دې قانون د حكمونو په پام كې نيولو پرته د افغانستان په قلمرو كې د ټوليزو رسنيو په تاْسيسولو او چلولو لاس پورې كړي، په نقدي جزاء محكومېږي.
(2) كه چېرې د ټوليزو رسنيو موْسس او چلوونكى رښتينى شخص وي، په لاندې توګه په نقدي جزاء محكومېږي:
ټلويزيون پنځلس زره افغانۍ.
راډيو لس زره افغانۍ.
آژانس لس زره افغانۍ.
كېبلي شبكه دېرش زره افغانۍ.
(3) كه چېرې د ټوليزو رسنيو موْسس او چلوونكى حكمي كس وي، په لاندې توګه په نقدي جزاء محكومېږي:
ټلويزيون اوولس زره افغانۍ.
راډيو دوولس زره افغانۍ.
كېبلي شبكه څلور دېرش زره افغانۍ.
آژانس دوولس زره افغانۍ.
څلوردېرشمه ماده:
(1) مسوول مدير كولای شي د اثر د خاوند د نوم له څرګندولو څخه ډډه وكړي. په دې صورت كې د اثر له خپرېدو څخه پيدا شوی مسووليت، مسوول مدير ته متوجه دی.
(2) په موقوتو خپرونو كې د ليكوال په مستعار نوم انتقادي ليكنې خپرېدی شي، په دې شرط چې د ليكوال نوم او هويت مسوول مدير ته څرګند وي، د ليكنې يا اثر له خپرېدو څخه پيدا شوی مسووليت مسوول مدير ته متوجه كېږي.
پنځه دېرشمه ماده:
(1) كه چېرې د اثر خاوند د دې قانون له حكمونو سره سم د جزاء وړ ګڼل شوی وي، د جرم د فاعل په توګه تر عدلي څارنې لاندې نيول كېږي، په دې حالت كې مسوول مدير د جرم د شريك په توګه ګڼل كېږي.
(2)كه چېرې د ليكنې خاوند معلوم نه وي، له خپرېدو څخه يې پيدا شوی مسووليت، يوازې مسوْول مدير ته متوجه دی.
شپږدېرشمه ماده:
كه چېرې ليكوال په نقدي جريمه محكوم شي، مكلف دی، د جريمې د حكم د صادرېدو له نېټې څخه د يوې مياشتې په موده كې محكوم بها د دې قانون له حكمونو سره سم تحويل كړي.
لسم فصل - وروستني حكمونه
اووه دېرشمه ماده :
بهرني اتباع كولای شي د سينماټوګرافۍ فلمونه په هېواد كې جوړ كړي، په دې شرط چې له مخكې يې د اطلاعاتو او كلتور وزارت اجازه ترلاسه كړې وي.
اته دېرشمه ماده:
د ټوليزو رسنيو فعاليت د هغې اساسنامې په وسيله سمبالېږي، چې موخې، دندې، واكونه، تشكيل او اړوندې مالي چارې په كې شاملې وي.
نهه دېرشمه ماده:
د اطلاعاتو او كلتور وزارت اړ دی، د كورنيو او بهرنيو ټوليزو رسنيو د خپرونو د آزاد فعاليت د تحقق په منظور ممكنې آسانتياوې برابرې كړي.
څلوېښتمه ماده :
د هغو ټوليزو رسنيو د امتياز خاوند او مسوْول چلوونكى چې د دې قانون تر ټينګښت دمخه يې په فعاليت پيل كړی وي، مكلف دي د هغه د انفاذ له نېټې څخه د دوو مياشتو په موده كې، د دې قانون حكمونه په پام كې ونيسي.
يوڅلوېښتمه ماده:
د ښوونځيو او د لوړو زده كړو، څېړنيزو، او مسلكي موْسسو د درسي او پوهنيزو كتابونو چاپ او خپرول، د دې قانون د حكمونو تابع نه دي.
دوه څلوېښتمه ماده:
(1) په دې قانون كې د خوندي شويو سرغړونو د څېړنې په موخه، په لاندې تشكيل سره د څېړنې كمېسيون جوړېږي:
د اطلاعاتو او كلتور وزير د رئيس په توګه.
د افغانستان د علومو اكاډمۍ استازی د غړي په توګه.
د ژورناليزم د پوهنځي دوه تنه استازي د غړو په توګه.
د افغانستان د بشر د حقوقو د خپلواك كمېسيون استازی د غړي په توګه.
د خبريالانو (ژورناليسټانو) د اتحاديې دوه تنه استازي د غړو په توګه .
(2) د دې مادې په لومړۍ فقره كې خوندي شوی كمېسيون د دې قانون له حكمونو څخه درج شوې سرغړونې څېړي.
كه چېري موضوع د عدلي څارنې غوښتنه وكړي، جريان د غور په منظور عدلي سرچينې ته وړاندې كېږي.
دري څلوېښتمه ماده:
دغه قانون د توشېح له نېټې څخه نافذ او په رسمي جريده كې دې خپور شي او په نافذېدو سره يې، د 1380 هجري لمريز كال د كب د مياشتې د (18) مې نېټې د رسمي جريدې په (800) مه ګڼه كې د مطبوعاتو خپور شوى قانون لغوه ګڼل كېږي.
20 جولای 2007, 12:16
شمس بچیم بسیار تند میری مثل اینکه از همو شعله یی غلیظ استی که هیچ قابل هدایت هم نیستی. این قس کل مردم را دشنام نزن
20 جولای 2007, 13:07
shams? ne setarajan! agar hamynqadar mydanesti ke atoome pakestan ra hamin pashton sakhta wa paykare pake watane ma ba virusse (tajik)mobtla namybud hala ayn watan ham gol wa golzar bud!wa goror watan dossti aab wa haya ra az irani wa tajiki mesal bygyred!wa khodat az haman nasel hasti az roba hychgah sheer ba donya nyamada ! hamin kame gahyrat ra az pashtun ha amokhted!agar ne hala khoda mydand ke esmat setarova mybud ya shamsov
21 جولای 2007, 02:35
بیبین مناطق شمالی و جنوبی کشور مارا باز مقایسه کن . واه واه واه چه گل و گلزاری است مناطق جنوبی .احمق لوده چرا خودرا فریب میدهی بیعقل
21 جولای 2007, 07:29, توسط amin
ena nam khoda too aadam asteee gonahet nest namefahmee ke chetor enteqad konee yak gap ra yad dareee massoud khayen chee kheyanak kada.golbudin kho az yad kolagee raft.
hamee tahasob sar shoma besyar taseer kada kohb ra az bad joda kada nametanee khoda ma megom gomet kona ke hamee watan aaram shawa too waree aadam ha ast ke enameto da farq yakee dega zada rawan astem
26 جولای 2007, 00:24
معلوم میشه که ازره یی!
20 جولای 2007, 12:03
اتم فصل - ممنوعه خپرونې
يودېرشمه ماده:
په ټوليزو رسنيو كې د دغه ډول ليكنو خپرول جواز نه لري:
1- هغه ليكنې چې د اسلام د اصولو مغاير او نورو دينونو او مذهبونو ته سپكاوى وي.
2- هغـه ليكنې چې د اشخاصو د سپكاوي او پر هغو باندې د افتراء لامل شي.
نهم فصل - جزايي حكمونه
دوه دېرشمه ماده:
دامتياز خاوند په هغه صورت كې مسوْول ګڼل كېږي چې د دې قانون د حكمونو مخالف عمل وكړي.
دري دېرشمه ماده:
(1) هغه رښتيني او حكمي كسان چې د دې قانون د حكمونو په پام كې نيولو پرته د افغانستان په قلمرو كې د ټوليزو رسنيو په تاْسيسولو او چلولو لاس پورې كړي، په نقدي جزاء محكومېږي.
(2) كه چېرې د ټوليزو رسنيو موْسس او چلوونكى رښتينى شخص وي، په لاندې توګه په نقدي جزاء محكومېږي:
ټلويزيون پنځلس زره افغانۍ.
راډيو لس زره افغانۍ.
آژانس لس زره افغانۍ.
كېبلي شبكه دېرش زره افغانۍ.
(3) كه چېرې د ټوليزو رسنيو موْسس او چلوونكى حكمي كس وي، په لاندې توګه په نقدي جزاء محكومېږي:
ټلويزيون اوولس زره افغانۍ.
راډيو دوولس زره افغانۍ.
كېبلي شبكه څلور دېرش زره افغانۍ.
آژانس دوولس زره افغانۍ.
څلوردېرشمه ماده:
(1) مسوول مدير كولای شي د اثر د خاوند د نوم له څرګندولو څخه ډډه وكړي. په دې صورت كې د اثر له خپرېدو څخه پيدا شوی مسووليت، مسوول مدير ته متوجه دی.
(2) په موقوتو خپرونو كې د ليكوال په مستعار نوم انتقادي ليكنې خپرېدی شي، په دې شرط چې د ليكوال نوم او هويت مسوول مدير ته څرګند وي، د ليكنې يا اثر له خپرېدو څخه پيدا شوی مسووليت مسوول مدير ته متوجه كېږي.
پنځه دېرشمه ماده:
(1) كه چېرې د اثر خاوند د دې قانون له حكمونو سره سم د جزاء وړ ګڼل شوی وي، د جرم د فاعل په توګه تر عدلي څارنې لاندې نيول كېږي، په دې حالت كې مسوول مدير د جرم د شريك په توګه ګڼل كېږي.
(2)كه چېرې د ليكنې خاوند معلوم نه وي، له خپرېدو څخه يې پيدا شوی مسووليت، يوازې مسوْول مدير ته متوجه دی.
شپږدېرشمه ماده:
كه چېرې ليكوال په نقدي جريمه محكوم شي، مكلف دی، د جريمې د حكم د صادرېدو له نېټې څخه د يوې مياشتې په موده كې محكوم بها د دې قانون له حكمونو سره سم تحويل كړي.
لسم فصل - وروستني حكمونه
اووه دېرشمه ماده :
بهرني اتباع كولای شي د سينماټوګرافۍ فلمونه په هېواد كې جوړ كړي، په دې شرط چې له مخكې يې د اطلاعاتو او كلتور وزارت اجازه ترلاسه كړې وي.
اته دېرشمه ماده:
د ټوليزو رسنيو فعاليت د هغې اساسنامې په وسيله سمبالېږي، چې موخې، دندې، واكونه، تشكيل او اړوندې مالي چارې په كې شاملې وي.
نهه دېرشمه ماده:
د اطلاعاتو او كلتور وزارت اړ دی، د كورنيو او بهرنيو ټوليزو رسنيو د خپرونو د آزاد فعاليت د تحقق په منظور ممكنې آسانتياوې برابرې كړي.
څلوېښتمه ماده :
د هغو ټوليزو رسنيو د امتياز خاوند او مسوْول چلوونكى چې د دې قانون تر ټينګښت دمخه يې په فعاليت پيل كړی وي، مكلف دي د هغه د انفاذ له نېټې څخه د دوو مياشتو په موده كې، د دې قانون حكمونه په پام كې ونيسي.
يوڅلوېښتمه ماده:
د ښوونځيو او د لوړو زده كړو، څېړنيزو، او مسلكي موْسسو د درسي او پوهنيزو كتابونو چاپ او خپرول، د دې قانون د حكمونو تابع نه دي.
دوه څلوېښتمه ماده:
(1) په دې قانون كې د خوندي شويو سرغړونو د څېړنې په موخه، په لاندې تشكيل سره د څېړنې كمېسيون جوړېږي:
د اطلاعاتو او كلتور وزير د رئيس په توګه.
د افغانستان د علومو اكاډمۍ استازی د غړي په توګه.
د ژورناليزم د پوهنځي دوه تنه استازي د غړو په توګه.
د افغانستان د بشر د حقوقو د خپلواك كمېسيون استازی د غړي په توګه.
د خبريالانو (ژورناليسټانو) د اتحاديې دوه تنه استازي د غړو په توګه .
(2) د دې مادې په لومړۍ فقره كې خوندي شوی كمېسيون د دې قانون له حكمونو څخه درج شوې سرغړونې څېړي.
كه چېري موضوع د عدلي څارنې غوښتنه وكړي، جريان د غور په منظور عدلي سرچينې ته وړاندې كېږي.
دري څلوېښتمه ماده:
دغه قانون د توشېح له نېټې څخه نافذ او په رسمي جريده كې دې خپور شي او په نافذېدو سره يې، د 1380 هجري لمريز كال د كب د مياشتې د (18) مې نېټې د رسمي جريدې په (800) مه ګڼه كې د مطبوعاتو خپور شوى قانون لغوه ګڼل كېږي.
20 جولای 2007, 13:00, توسط شیرشاه زمان
پیام ذیل از من نه بلکه از دوستی است که اسم خود را ذکر نکرده است. چون من آنرا خیلی به جا یافتم برای شما یکبار دیگر خواندن آنرا توصیه میکنم. این شمس یکی از نامهای دیگر امام است که قبلا زیر نامهای دیگر چون هارون و غیره مینویسد. در این روز ها که پنجابی های پاکستانی میبینند که کشور غیر قانونی و مصنوعی شان از هر طرف بخصوص از طرف جامعه جهانی به حیث کشور که مرکز تروریزم است محکوم گردیده است ، پنجابی ها و طوریکه دوست ما به صورت بسیار دقیق فرموده اند، سگ های شان میخواهند تا تمام تقصیر چند دهه حکومت تحت سلطه پنجابی اسلام آباد را باز هم به گردن اقلیت های محروم چون پشتون و بلوچ بیندازند.
لطفا ً یکبار دیگر پیام دوست مارا بخوانید :
همه دوستان باید بدانند که تعداد زیادی از پنجابی های پاچه گیر
پاکستانی های بویناک زیر نام تاجک، هزاره، ازبک و پشتون در این سایت و سایت های دیگر راجستر شده و میخواهند بین افغانهای نفاق بیندازند.
آنانی که سن و سال شان از چهل سال بالا است بخاطر باید داشته باشند که در دوران شهید داود خان پروگرامی بنام کاکا جان از پاکستان شروع به پخش برنامه ها کرده بود که مردم را در مقابل داود و یکدیگر تشویق کند.
حالا هم شما باید بدانید که این امام الدی و هارون هر دو یا پنجابی هستند یا سگهای فروخته شده آنها که میخواهند با استفاده از نام خائین ملی مسعود نفاق بیندازند.
خائین ملی مسعود را ما بخاطر اینکه از پنجشیر بود یا تاجک بود نه بلکه به خاطر خیانت او به تاجک و کلیه مردم افغانستان< بخاطر جنایات او علیه بشریت محکوم میکنیم. به همان ترتیب جنایتکاران دیگر را که اگر ملاعمر باشد، ملا داد الله باشد ، ربانی و .....
بیدار باشید و به دشمن راه ندهید که اکنون بعد از مرگ جنایتکار ملی مسعود هم با استفاده از نام او راه او را که خیانت و تبهکاری است ، ادامه بدهند.
21 جولای 2007, 01:27
ای حبیبی شاعری به پشتو نواز
اززبان فارسی تو سرفراز
پشتو از آغاز خلقت مرده بود
مشتق از هندی و اندک از یهود
بی گرامربی زقاموس و ادب
است واضیح این نپنداری عجب
مردمانش خادمی پنجابییان
دیده باشی سرحدی های پتان
فالبین تردست خادیع خود فروش
از غلامی حلقه دارند در دو گوش
عدهء صحرا نیشین و بی سواد
اجنبی زد درگلو شان قلاد
غیر دیدم رهبر شان شد مدام
این عشیره عمرها بوده غلام
تکیه بر ارباب خود کردند همیش
خدمت شان را بر گزیدند دین خوش
از سلف آموخت هریک چاکری
نا توانند در توانی رهبری
جملگی فرمانبری انگلیسیان
زارعان تخم تخریب و زیان
این وطن را سالها بفروختند
آتشی آشوب را افروختند
محرمی شیطان به شیطان میکند
کشوری معمور ویران میکند
گربه طالب محرمی کردی ببین
ننگ دارد ازوجودی تان زمین
در پشاور تاگرفتی درس شر
خالی آثاری تو از فضل و هنر
فاسق مهمند شیطانی زمان
آشکار آموزگارت نی نهان
پت خزانه دفتری انگلیسی است
کاربردی فتنه و تلبیسی است
گر سرودی یاوه و پوچ و خطا
بر مقامی فارسی بودی گدا
این زبان علم تالیف و کتاب
در ضمیر خلق راه یابد شتاب
از هخامنشی و تاز زروانیان
مانی و زردشت کاووس کیان
کورش و دارا و مزدک زال و سام
با زبان فارسی گفتند پیام
بوحنیفه از تباری فارس بود
اهل سنت از فق او برده سود
این زبان فرخی و روده کی
نخبه گان آموختند از کودکی
بی تحمل بر کلامی مولوی
یا به قرانی زبانی پهلوی
در نوشتارت حسادت کرده یی
خود به وجدانت خیانت کرده یی
« مثنوی مولوی معنوی
است قران در زبان پهلوی »
غافل از فردوسی و شهنامه اش
بی خبر از واژه ها و چامه اش
یا ندانستی فرالدین که بود
پنج گنجش راه تو روشن نمود
مکث میکردی به انصار و به جام
بر سنایی و به اشعاری خیام
حافظ شیراز استاد غزل
سرکشیده نظم بیدل جون کتل
گنجوی و سعدی شیرین کلام
در جهان اند از حکایت نیک نام
ناصری خسرو دقیقی عنصری
فخر ازی بیهقی و انوری
صاحب اندشه های ناب ما
هریک دیوان شان مهتاب ما
ابن سینا حاذق عالم فروز
نور علمش ژرف میتابت هنوز
ملت ما تاج دارند از دری
ثبت تاریخ است با خط زری
حارس آداب علمند از نژاد
وارثی حماسه مردان راد
شهرتی امروزتو از فارسیست
کس ندانستی حبیبی را که کیست
از حسد بنوشته اشعار خام
بردهانت لازمی افتد لگام
از قبیله لفظ پشتو خاسته
موج دریایی دری زو کاسته
از هجوم این زبان معتبر
گشته الفاظی قبایل بی اثر
حرف درباری سلاطین قرون
از قلوبی سده ها آمد برون
شد مرورم شعر بی مفهوم زشت
پاسخت ادراک من علمی نوشت
تابدانی خویش را خود کیستی
کاسهء ابلیس ملعون لیستی
21 جولای 2007, 01:29
به جواب یک پشتون روشنفکر!!!!!!!!!!!!!!
"قوم من ! ای تــودهء والا نژاد وی نياکان غيــورت مرد و راد
با تو دارم گفتـــگوی محرمی تا ز اسرار حــــيات آگاه شوی
بشنوای پشتون باصدق و صفا حـافـــــــــظ کهسار و قلب آسـيا
گر بزرگی خــواهی و آزادگی يا چــو اسلاف غيورت زندگی
اولاً پشـــــتو لسانت زنده ساز هم براين شـالوده کاخت برفراز
تاتوانی تکـــــيه بر شمشير کن قصر ملت را برآن تعمير کن
21 جولای 2007, 02:01
jalal zai
what are doing at this website.
this site is from non pashtoon faschists.
all people at this site are the enemies of pashtoon
go and search a website where friends of pashtoon are.
bye
21 جولای 2007, 02:45
بجای گریز به منطق و گفت گو تشویق کن .آقای حبیبی میداند که این سایت آدم ساز است و انسانها در آن به گفت گو و نقد میپردازند هر چند شدید هم باشد روی این ملحوظ شعرش را در ین سایت به نشر رساند تا کمبودی هایش را متوجه شده و در آینده بتواند اشعار خوبتر بسراید.
21 جولای 2007, 07:25, توسط amin
dear brother jan what is this pashtoon non pashtoon it seems that u have already sweard to work for pakistan n isi ha pashton non pashtoon all this is nonsence come on dear brother jan forget all this u know ee gap ha ba dard ma wa too namekhora chee faida hameee yak faida ash ra bgo ke mam shero konom ba daw zadan wa chatyat goftan mardom donya da koja raseeda wa ma wa shoma hanoz ham az melyat parasteee beron nashodem sharm ast ba khoda lahnat ba oo padar wa mother ke cheneen awlad tarbeya mekonan ke ba ghair az tafreqa andakhtan dega kar ra yad nadaran.baaay megan ke kabul prees etor ast ootor ast chee faida dara yak behaql paida mesha mesl jalalzai wa 4 tai degam shero mekona ba nazar dadan.sharm ast ma megom khoda hamee shoma ra zood tar azeee watan gom kona ke begham shawem ee cheee hall ast ba lehaz khoda pashton ra daw de tajik ra daw de hazara ra daw de wa ozbak ra daw de.sahrrrrrrrmmmmmmm asttttttt
21 جولای 2007, 03:43
مشرف بویناک و تیم او بخاطر نجات از گرداب انتحار دست به بازی دیگری زده و رئیس ستره محکمه پاکستان را در مقامش دوباره قبول کردند. هر چند آنها میخواهند دخالت شانرا در اینکار کاملا انکار کنند ولی هر کسی که در منطقه به مسایل مربوط به این پنجابی های بویناک پاکستانی آشنا هستند میدانند که بدون مداخله مشرف امکان نداشت چودری دوباره بر گردد.
و حکومت مشرف هنوز چند ساعتی از این تصمیم ستره محکمه نگذشته بود که آنرا موفقیت حکومت شان اعلان کردند. ولی این حقیقت که پاکستان به عنوان کشوری که در ختم دوره استعماری انگلیس در شبه جزیره هند بوسیله استعمار گران به شکل مصنوعی تشکیل گردید ، باید به موجودیت خویش خاتمه بدهد ، هنوز با قوت خویش بر جا است و تبدیل شدن این کشور به مرکزی برای حمایه و رشد تروریزم این امکان را خیلی افزایش بخشیده است.
21 جولای 2007, 07:32, توسط amin
ma namefahmom ke chora chenen maqalat nawsher meshawan.
ma feker mekonam ke meer hazara az ee ke pashtoon wa tajik ha da rafq khod bezanan lezzat mebara wa ma wa shoma ham yak dafa ke garm amadem baaz brek kar namekona har che ke az dan ma baramad megem kho ba har soorat marg ba kasaneke ba dawlat hai kharejee kar mekonan wa nokar iran wa pakistan astan.
21 جولای 2007, 08:33, توسط سیس
هشداررررررررررررررررررررر:
نوشته وگپ های جلال زی ابروی این سایترا برباد میدهد واین سایت را از سطح یک رسانه ای جدی وبا سویه به سطح تخته مشق کودکان پایین می اورد!!
اوجلال زی بیسواد:
همین سایت مفت گیر کردی وهر چرندی که به فکرت امد گویا نوشته میکنی وانهم چه نوشته ای!!از بس که نوشته جلال زی بی معنا ونا مفهوم وکودکانه است باید فوری از روی سایت برداشته شود تا به سواد مراجعین این سایت اسیب نرساند.یکبار در همین سایت به ارتباط نوشته جلالزی گفته بود ندکه اگر کدام ادم با سواد معنای گپ های اورا بداند برایش جایزه خواهند داد!!
باز ای فاشیستک بیسوادبالای پدرام حمله میکند که گویا زبان وگویش افغانی را نمیدند!!!!!!!!!!!بیشرمی وجهالت را ببینید!!به پشتونها چه ارتباط دارد که فلان فارسی زبان از فلان گویش فارسی استفاده کرد یا نکرد!اگر پوهنتون بگویم فاشیستا خوش میشوند واگر دانشگاه گفتیم با ما دشمنی میکنند!اقاشیستها از هر نوع راه حل متمدنانه برای حل مشکلات کشور بیم دارند.اگر فدرالی گفتی افغان انها بلند میشود که کشور را تجزیه میکنند یا دشمن افغانستانخطاب میکنند.اگر پارلمانی گفتی باز به ستایش دیکتاتوری بر میخیزند واز مرکزیت خودکامه دفاع میکنند.او فاشیستها مگر این کشور تنها مال شماست؟!!!!!!از اوغان سازی اجباری مردمان بومی دست بردارید ورنه مردم شمارا با اوغانستانتان تنها خواهند گذاشت.
21 جولای 2007, 09:08, توسط Web Master
خواننده ی عزيز، شما کوشش کن نوشته ی بهتر از نوشته ی آقای جلالزی بنويس و يا بيا و مشکلات نگارشی آن را يکی يکی بگو که آقای جلالزی بتواند بهتر بنويسد. از مشکلات نگارشی گذشته، دربرابر نظر آقای جلالزی شما هم نظرات خود را بدون تعصب و با دقت ارايه کنيد. بهتر نيست با هم مهربان تر باشيم؟
21 جولای 2007, 08:33
یک عریضه کوچک به حضور میرویس جان جلالزی.
میرویس جان چرا نوشته های همشیره صاحب فرشته جان جلالزی خبرنگار و گویندهء چیره دست رادیو آزادی را به نام خود نشر میکنی ، و چرا او میخواهد اینچنین میکند ، چرا او میخواهد که به شخصیت کاذب بدهد؟
به نظر من اگر میخواهی که منحیث یک نویسنده شناخته شوی خودت کوشش کن و از الفبا شروع کن.
میروسی جان در نوشته های قبلی ات هم بعضی کسان دیگر برایت نوشته بودند که این کار را نکن ، اما آنها عفت کلام را حفظ نکرده بودند که کاری خوبی نکردند ، اما هرکسی که تشخیص دهد که این نوشتهء خودت نیست و حتی بتواند نویسندهء اصلی آن را نیز تشخیص داده بتواند ، پس در آنصورت باید دست گرفت از ساخته کاری ها
به امید موفقیت های که از زور خود به دست آورده باشید.
21 جولای 2007, 08:54, توسط خوست و فرینگی
مسعود مرد دلیر ومیهن پرست بود.او با رهبری مقاومت مردم افغانستان در برابر تجاوز پاکستان واجیران ونوکران ان به مردم کشور ما افتخار افرید.همه مردم افغانستان به کسانیکه در مقاومت ملی بر ضد پاکستان واجیران ان سهم داشتند افتخار میکنند.در 30 کیلومتری شمال کابل لشکر وحشی طالبان سیاه اندیش وویرانگر تا روز فروپاشی ان زمین گیر شده بود برای این بود که فرزندان دلیر کشور در برابر ان میرزمیدند.حال نوکران پاکستان وامریکا با بی شرمی میخواهند قهرمانی های مردم مارا نادیده بگیرند واهمیت انرا در تاریخ افغانستان ناچیز جلوه دهندوبه این گونه سر افگندی خودرا که ناشی از پشتیبانی انها از پاکستان واجیران ان است کتمان کنند.مردم دیگر نیرنگها شوونیزم قبیله را دریافته اند.
22 جولای 2007, 06:27, توسط میرویس جلالزی
سلام به خواننده گان عزیز ویب سایت کابل پرس?.
من جلالزی هستم.
در پاسخ به آقای سلیس یا سایس که به خاطر من وقت خود را ضایع نموده بودند و چند کلمه نوشته کرده اند ، باید بگویم که من افغان هستم و مانند همه افغانها به افغانیت خود میبالم نه اینکه مربوط محل و یا قوم خاص خود را پیوند سازم .
برادر عزیز و بزرگوار ، من امیدوار هستم که روزی از این حالت بیرون شوی و مانند همه خواننده گان نظرات خود را راجع به مقاله بنویسی من منتظرم .
اما
این درست نیست که خودت حتی یک مقاله هم نداری و دیگران را بی سواد خطاب مینکنی آقا: یکبار ببین که کدام کسی دیگر هم مثل تو چیزی برای من نوشته کرده است و یا خیر .
من از اقای میرهزار تشکری مینمایم که قبل از اینکه به شما پاسخ نوشته کنم خودشان برای شما جواب داده اند .
برادرت امید دارد که روزی از این حالت بیرون شوی .
22 جولای 2007, 09:32, توسط سیس
جناب جلال زی سلام :
اخر او ادم تو خو میدانی گه من به قومیت تو کاری ندارم وبه ان احترام میگذارم.اما تو مینویسی که گویا از قومگرای به دور هستی!در همین تبصره کوتاه هم به قوم خودت که همانا اقغان است چسپیده ای وباز میگویی که قوم گرا نیستی! من که خودرا افغان نمیدانم ودوست دارم که بنام خودم یاد شوم ایا با تو دشمنی دارم؟جلال زی اگر میخواهی که به تو اعتماد شود ومانند یک انسان اگاه وعادل با تو رفتار شود به هویت سایر ملیت ها احترام بگذار واز تحمیل هویت قومی حودت بر دیگران پرهیز کن.اخر ازاین کار ظالمانه چه سودی عاید شما خواهد شد؟چرا میخواهی که همه افغان نامیده شوند؟اگر تو همه مردم کشورت را دوست داشته باشی به هویت وزبان انها احترام میگذاری.ایا یک نورستانی را باید نور صداکنیم یا نورستانی؟اقغانستان نام یک منطقه است ایا درست نیست که مردمان انرا افغانستانی بنامیم؟دراین نام گذاری چه عیبی وجود دارد؟یا چه حقی ضایع میشود؟کابل یک منطقه است مردمان انرا کابلی میگویند یا کابل؟برای یکبار اگر هم شده خودرا به جای یک اوزبک یا یک تاجک و... بگذار واز دید انها به مسایل نگاه کن.به اقغان بودن خودت افتخار کن اما به دیگران نیز خق باید داد که به قوم خودشان افتخار کنند.نمیدانم شاید نوشته هایت را به عجله نوشته میکنی ومن فارسی زبان معنای بسیاری از جملهایت را نمیدانم.در همین سایت یک نوشته بنام خودت است اگر خواسته باشی انرا دوباره بر روی سایت می اورم وبعدا هردو به ارامی در مورد ان قضاوت میکنیم.اصلا ازان چیزی نمیتوان فهمید.بنام من شاید خود ت نوشته ای ندیده باشی اما من هم میتوانم بنویسم !!!امروز خودت با مخاطب منفعل روبرو نیستی که ازخودش گپی نداشته باشد.در مورد پدرام نوشته کرده ای که او زبان افغانی را نمیداند منظورت ازاین گفته چه است؟پدرام شاعر است وبه زبان فارسی شعرها ونوشته های زیادی دارد.مگر منظور خودت از زبان اقغانی شاید زبان پشتو باشد.بیا اگر توانش را داری در مورد برنامه سیاسی پدرام نقد نوشته کن وبگو که فلان قسمت برنامه سیاسی او به زیان منافع مردم است ودلیل خودراهم برای اثبات ان ادعا نوشته کن.نه اینکه مانند قومگرایان دیگردرفکر ان باشی که پدرام از کدام واژه استفاده میکند یا نمی کند.
22 جولای 2007, 09:49
به آقای سیس
شما یک اقلیت هستید که نه هویت ملی دارید و نه خدمتی تا حالا به افغانستان انجام داده اید. در شش سال گذشته بعد از سقوط طالبان یکی از دلایل مهم که ما نتوانستیم دستاورد مهمی داشته باشیم این بود که شما اقلیت فروخته شده به عوض خدمت به مام میهن به مسعود تمام شش سال را در مدح و ثنای مسعود، ایران و افغانستانی و خراسانی ضایع کردید. او همینرو امروز طالبان باز به دروازه های کابل رسیده اند. بعضا ً من فکر میکنم که شما اقلیت ناچیز پاکستانی یا ایرانی هستید. زیرا من فکر نمیکنم یک اولاد این مرز بوم که افغانستان یاد میشود اینقدر دون صفت و فروخته شده باشد که به عوض مسایل حیاتی وطن به مسایل احمقانه که شما در پیام خویش به آقای جلالزی نگاشته اید ، وقت را و امکان را برای خدمت به کشور و مردم آن ضایع کند.
در پایان برایتان بگویم که من هم پشتون نیستم ولی با افتخار خود را مانند اکثریت اتباع کشورم افغانستان ، افغان خطاب میکنم.
پیروز باشید.
22 جولای 2007, 10:04, توسط م هوتک
افغانستان سرزمین همه ملیت ها واقوام ساکن اینکشور است هر نوع تعصب و ایجاد نفاق بین این اقوام از هرنوع که باشد چه از نوع محمد گل خان مومند وچه از نوع طاهر بدخشی آن هر دو زهر قاتل بر مردمان این سرزمین محسوب میشود. هر نوع دشنام زدن به مفاخر تاریخی وعلمی یک قوم هرنوع تمسخر هرنوع برچسب زدنهای بیجا به حال این ملت زیایبار است. اما این یک واقعیت تاریخی است که ما پشتونها بصورت قصدی یاغیر قصدی از سواد وتعلیم دور نگاه داشته شده ایم.نسل های زیاد ما در طول تاریخ در هویت دیگران گم شدند. اما به هیچ صورت این بدان معنی نیست که حالا بار این ملامتی را بالای ملیت های دیگر بیندازیم ودیگران را مقصر بدانیم درین شک نیست که قدرت حاکمه هم در دست ما بوده است اما ما به هیچ صورت نخواستیم که یک هویت مستقل بنام پشتون ازخود تبارز دهیم شاید این اشتباه بوده یا اینکه پدران ما خود را مانند دیگر اقوام حساب میکرده و هنگام سرایش شعر ویا خطبه در مساجد زبان فارسی را استعمال میکرده اند این از نظرما گناه نیست. ما در زبان خویش خیلی کمبودات داریم این کمبودات شاید کمبودات گرامری نباشد اما کمبود از نظر کمی و داخل نشدن این زبان در سایر علوم مانند بیالوژی جیالوژی طب وغیره است که هیچ کتاب علمی امروز به زبان پشتو نداریم اما تکمیل نمودن این خالیگاه معنایش دشمنی با زبانهای دیگر نیست.
22 جولای 2007, 10:41
به آقای سیس
شما یک اقلیت هستید که نه هویت ملی دارید و نه خدمتی تا حالا به افغانستان انجام داده اید. در شش سال گذشته بعد از سقوط طالبان یکی از دلایل مهم که ما نتوانستیم دستاورد مهمی داشته باشیم این بود که شما اقلیت فروخته شده به عوض خدمت به مام میهن تمام شش سال را در مدح و ثنای مسعود، ایران و مسايل چون افغانستانی و خراسانی ضایع کردید. و از همینرو امروز طالبان باز به دروازه های کابل رسیده اند. بعضا ً من فکر میکنم که شما اقلیت ناچیز پاکستانی یا ایرانی هستید. زیرا من فکر نمیکنم یک اولاد این مرز بوم که افغانستان یاد میشود اینقدر دون صفت و فروخته شده باشد که به عوض مسایل حیاتی وطن به مسایل احمقانه که شما در پیام خویش به آقای جلالزی نگاشته اید ، وقت و امکان را برای خدمت به کشور و مردم آن ضایع کند.
در پایان برایتان بگویم که من هم پشتون نیستم ولی با افتخار خود را مانند اکثریت اتباع کشورم افغانستان ، افغان خطاب میکنم.
پیروز باشید.
22 جولای 2007, 11:50, توسط شیرشاه زمان
دوست محترم
هر حرف شما جنجری است بر قلب ناپاکانی که به آسیاب دشم آب میریزند. اکثریت آنانی که بر ضد افغانستان و افغان قدعلم میکنند از باند جنایت پیشه گان خائین ملی مسعود است. پدرام که بدون شک یکی از نماینده های معلوم العال دفاع از منافع ایران در افغانستان است هم در عین حال خائین ملی مسعود را قهرمان خود میداند.
22 جولای 2007, 16:04
salam sias
tarikh bar namegardard afghan ham kaleme bad nest
behtar ba hakin naam zendagi koni war na boro ba keshware degar
khuda hafez
23 جولای 2007, 13:43, توسط سیس
چرا از پشتون بودن خود انکار میکنی؟شاید تو فردا به اقتخارهر چیزی دیگری هم ممکن است خودراخطاب کنی. اما این دلیل نمیشود که ما از هویت تاریخی خود چشم پوشی گنیم.پشتون بودن هم انقدر افتخار داردکه اوزبکبودن .هزاره بودن وتاجکبودن....هیچ ادم میهن پرستی با هیچ قومی از اقوام کشور نمیتواند دشمن باشد.من میتوانم متقابلا به تو هزچه خواسته باشم بگویم اما ادبم به من اجازه اینکار را نمی دهد. ادم خوب هیچ زمانی بی عدالتی را از هر جانبی که باشد نمی پذیرد.امروز تو دیوانه وار از مردم میخواهی که از نام تاریخی خود بگذرند وخودرا مانند تو افغان بنامند که نام داده شده از جانب دیگران است برای چه؟چرا یاد نمیگیری که به هویت واقتخارات مردم احترام بگذاری؟با پیروی از استدلال خودت میتوان گفت که تا چه حدیک فرزند این سرزمین (دونصفت)باشد گه قاشیستوار بر ضد هویت ونام برادران هم میهن خود به پاخیزد وسعی نماید ان هویتهای تاریخی را نابود کند.اگر سالم اندیش میبودی به جای دشنام دادن یک یکی ان گپ های مرا پاسخ میدادی ونادرستی انرا ثابت میگردی.خوب میدانم که ان استدلال ها بسیار منطقی اند ورویا روی شدن با انها در توان شما نیست.
اگر من خودرا افغانستانی میگویم کدام حقی از پشتون یا غیر پشتون را ضایع میکنم ویا به هویت کدام قوم اهانت خواهد بود؟
یک نورستانی را چه باید گفت؟نور یا نورستانی؟هر ادم بی تعصب وسالم اندیش میداند که مردم نورستان را نورستانی میگویند.همین گونه مردم هرات را هراتی وکابل را کابلی و...حال به گفته شما افغانستان نام کدام قوم نیست بلکه نام یک منطقه ویک سرزمین است.پس باید باشندگان سرزمین افغانستان را اقغانستانی خواند نه افغان.چون به گفته شما افغان نام کدام قوم نیست پس چگونه نام یک منطقه زمین رابالای مردم میگذاریم.ایا میشود نام قندهار را که نام یک منطقه است بالای مردم بگذاریم وبگویم فلانی قندهار است!!!بلکه میگویم ودرست هم است که فلانی قندهاری است.
اگر دلیلی داری که فکر میکنی میتواند برای من قانع کننده باشد بنویس .بدون این که از واژه های غیر اخلاقی برای متهم کردن دیگران استفاده کنی.
مانند شما من با هویت ونام هیچ قومی دشمنی ندارم.اما این را حق خودمیدانم تا از هویت وگذشته خودم پاسداری کنم وشما را نیز دارای عین حق میدانم.
اگر اینرا بپذیریم که اقغان نام دیگری برای پشتون است( بر اساس اسناد وواقیعت موجود چنین است )ویا اینکه اقغان نام هیچ قومی نیست در هردو حالت تعمیمی این نام بالای تمام مردم افغانستان که دارای هویت ریشه داری فرهنگی وملی اند یک اقدام ظالمانه وغیر عادلان است.
اقغانستانی خواندن مردم افغانستان منطبق با واقیعت وعدالت است و بیشتر به وحدت ملی کمک میکند تا افغان خواندن انها .اگر میگوی نه.با دلیل برایم روشن کن.
راستی دیگران را به اسانی متهم میکنی که هویت ملی ندارید اما خودت حتا یک نا هم نداری!
26 جولای 2007, 01:21, توسط مهندس از غزنه
به آقای سیس افغانستانی و نورستانی !
آقای سیس، به نظر من دانش و بینش خودت در یک دایره بسیار کوچک و محدود میچرخد. اول اینکه نورستان یا کابل کدام مملکت نیست که افراد این مملکت را بنام نورستانی یا کابلی بشناسند.
من هم از لحاظ قومیت یک پشتون هستم و از لحاظ ملیت افغان. کشور ما افغانستان نام دارد و ما افغان هستیم.
بیاید جوانان! از این مسایل کوچک و پیش پا افتاده صرف نظر کنیم، بیاید هیبت و صلابت از دست رفته خود را دوباره برپا کنیم، بیاید متفق باشیم، کشور ما و شما از لحاظ موقعیت جغرافیایی در یکی از کلیدی ترین موقعیت های جهان قرار دارد.
ما تاریخ بسیار درخشان داریم. جنگ امروز جنگ اقتصادی است. بیاید جوانان بیدار باشیم، غفلت امروز، به ذات خداوند سوگند یاد میکنم که برای فردا جبران پذیر نیست!
بیاد بیاورید دیروز مانرا، اردوی 120 ساله ما از بین رفت، فابریکات صقیله ما همه به تول آهن به پاکستان فروخته شد. امروز هم دشمن در کمین است!
ولی افسوس که ما و شما هنوز هم در فکر افغان و افغانستانی هستیم. بیاید من پیش قدم میشوم، یک حزب بسیار قدرتمند را از جوانان بیدار کشور میسازیم، جلسات دایر میکنیم، حرف میزنیم، فکر میدهیم و.....ولی در فکر دالر، کلدار، چوکی، رذالت و بی ناموسی نمیباشیم. و هرگاه شخص خود غرض و مغرض در بین پدید آمد جزایش فقط حلقه دار باشد.
چرا وقت خود را بیهوده و رایگان از دست میدهید؟ بیاید یکی شویم و وطن خود را تا باشد در صدر ممالک مقتدر قرار دهیم.
به امید نظرات تان
27 جولای 2007, 05:17, توسط علی شهرستانی
مسله حمایت پاکستان تنها با سرکوب چند صد طالب نما در لال مسجد و مدرسه حفصه پنهان شده نمی تواند و نه با سرکوب تعدادی محدودی از مهره های از کار افتاده در وزیرستان بلکه آنها این همه دغدغه ها را برای این براه انداخته اند که از عواقب شوم اعمال شان که حالا دامن گیرشان شده است خلاص شوند . به مقاله آغا مسعود حسین در همین زمینه توجه کنید .
آنلاین : آیا آمریکا به مناطق قبیله ای پاکستان حمله خواهد کرد ؟