صفحه نخست > دیدگاه > نظر یکی ازپرچمی های پالتاکی دربارهء یکی ازرفقای سابقش(جلیل پرشور)

نظر یکی ازپرچمی های پالتاکی دربارهء یکی ازرفقای سابقش(جلیل پرشور)

شبیر « کاکر»
پنج شنبه 4 نوامبر 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نوت: این نوشته توسط یکی ازیاران وهمرزمان پرچمی مشرب آقای جلیل پرشور زیرنام مستعار" نیرو نوشته شده است ویک کاپی آن برای بنده نیزارسال گردیده وازمن خواهش نشرآن وپخش آنرا درسایتهای متعدد انترنتی نموده است. بناء اینجانب نویسندهء مضمون نیستم.

جلیل پرشور یکی ازاعضای فعل باند کارمل است که اکنون با تعدادی ازجمعیتی ها درشهرگوتنبرگ سویدن طرح یک ایجاد حزب واحد را برضد پشتونها ریخته است. بهرترتیب آنچه که میخوانید مضمون محترم (نیرو) است. نویسنده مضمون خویش را چنین می آغازد:

یک تن از نویسندگان غرب بنام مایکل برومن مینگارد: که بیماری خود خواهی چون شاخ بز برفرق انسان خودخواه و جا طلب به جولان افتیده و زمانیکه این عطش توفیق فرونشستن نیافت شاخ ها هریک به مار زهردار و کشنده مبدل شده و به هروسیله ممکن به شکل جنون آسا همه رانیش زده ودراین عمل آرامش میجوید و تسکین میپوید. هرگاه قرار باشد تا مثال فوق را در نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان جستجو نمایم بوضاحت درک مینمایم که چهره مریض, منزوی, متروک , شکست خورده چون ( جلیل پرشور ) که نتوانست از جاده اصول وشاهراه دموکراسی و موازین سازمانی و انتخابی در مقامات شورای محل کشور سویدن به حیث منشی و شورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان جاه باز نموده و مقامات مورد نظررا تصاحب نماید, سعی نمود تاازطریق راه اندازی کارزار دروغ پراگنی , جعل نگاری ,شایعه افگنی , توطئه گری و تخریبات سازمانی علیه نهضت دست به انتقام جویی بیمارگونه زده وزهرکشنده ومرگبار خودرا که ترکیب ازتراوش عقده های سیاسی و کینه توزی وی میباشد برپیکر نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان فرود آورده و لحظه احساس آرامش نماید عقده های این فرد مجنون زمانی به غلیان رسید که باراول درانتخابات سازمان محلی درتصاحب مقام منشی و باردوم وسوم درانتخاب سری و دموکراتیک شورای اروپایی نهضت متحمل شکست گردید و متعاقباً پس ازشرارت های پیهم جنون فکری , دوبار متحمل حمله ازنوع سکته مغزی گردید که بار اول درشفاخانه جرمنی پس ازفرورفتن درحالت کوما چانس نجات یافت و باردوم درافغانستان درست پس ازتحمل شکست درانتخابات سری ودموکراتیک شورای اروپایی مورد حمله قرارگرفت و باسرازیر شدن خون از مجراهای گوشش پرده گوش خویش را ازدست داد و باردیگر چانس حیات مجدد رادریافت نمود. موصوف ضمن ابتلا به مرض سادسیم شدیداً بامرض نوع شکر نیزگرفتاربوده که این خود پیوسته آرامش روحی وی را متلاشی ساخته وایشان را تا سرحد عمل انتحاری فیزیکی وسیاسی همراهی مینماید.

ایشان با توسل به اعمال تخریبی و باکار بست سیاه مشق های انترنتی علیه نهضت , به یکی ازبد نام ترین, منفور ترین و منزوی ترین چهره در اروپاه مبدل گردید ونتوانست عرصه را برای زهر پاشی های خویش در آنجا مساعد نماید لذا ازلاک خویش بیرون آمده اخیراً ره به سوی صحراه های افغانستان گشود و درجستجوی (علی آباد) قرار گرفت تاازیک سو رهروان صادق راه نهضت را مورد حمله قرارداده و از سوی دیگر بیماران نوع خود را شناسایی و اسمای ایشان را درلست (معترضین نهضت ) یابسیار صاف وساده دشمنان نهضت افزوده و گویا با جمع بندی چند تا بیمار در حقیقت دسته گلی را ترتیب نموده و هنگام رخت سفربستن ازنهضت , آنرا به ارباب مورد نظرش تقدیم نموده و تاج (افتخار) به جولان بکشد. این انسان بیمار با کورخوانی باردیگر پیکر نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان را به نشانه بسته جای که وی درهمان جا بزرگ شده است وهمه رفقا کریکتر و صفات جا طلبی و خودخواهی و بیماری اش آشنا بوده و نمیخواهند تا دشواری های شکست های این انسان مریض را بردوش کشیده و گوشت دم توپ وی گردیده و قربانی خواهشات و اهداف مغرضانه شخصی وی گردند. آنجاه سنگر های داغ نبرد است و همه رفقا با داشتن حد اقل 30 سال تجارب مبارزه هرگز نخواهد به جال توطئه دسیسه و فتنه انگیزی های این عنصر نابکار افتید بلکه با ورود آوردن سیلی های محکم برویش وی را مجدداً عازم (علی آباد) کشور سویدن خواهند نمود. با توجه با تجارب اندوهناک گذشته , ازرفقای رهبری شورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان تقاضا مینماییم تا بیشتر به رشد کیفی نهضت فرارگیر بذل مساعی به کار جسته تارشد کمی آن , و برساختمان دربسته ای نهضت یکبار دیگر توجه نموده و باگشایش درخروجی , ستون نهضت را از لوس افرا خودخواه مریض, جاه طلب وتو طئه گر پاکسازی نموده و زمینه استحکام سیاسی و سازمانی نهضت را پیش از پیش فراهم گردانند

گالری عکس

فارغ ليسه مجاهد در پشاور واسلاميك ينورستي در اسلام آباد

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • jenabe kaker saheb salam

    aya shoma ham dar sweden tashreef dareed?ya na

    • نخیر برادرعزیز من درآنجا سکونت ندارم

    • با به دنيا آمدن هر کودک خداوند نشــــان ميدهد که هنوز از آفرينش انسان پشـــيمان نشده است . و اکنون الله پاک با پيدايش « شـــــبير ها» « باقر ها » « عزيز ها » پشيمان و به خشم است ، که من آدم آفريدم خر گشت !!!
      او آدمک اخر دنياست بخند ، مرگ همين جاست بخند ، دنبال پرشور ها که هر روزش، هر قيامش ، هرگامش و آرمانش بر تو شـــــرف دارد رها کن !
      گر چه فرامو شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نه ميکنند . و افســــــوس که
      وقتی کبوتری شروع با معاشرت با زاغ ها ميکند پرهايش ســــفيد ميماند ولی قلبش سياه
      ميشود ، اميد از شکست هم قطاری با خيانتکاران پند گرفته باشند .

  • آیا سما مدانید که جناب محترم رفیق پرخور نه تنها حالی بلکه از بسیار زمان سابق دست به چنین کارهای زده.
    این شخس بنام این حزب یک دانه سرطان است که در قبال اش چنین مرض های دیگری که ذکر شده است دارد که بعد ها خواهد این حزب پرافتخارمارا خواهد درهم برهم کرد. لخاظا مه ازتمام رفقای که در راس رهبری این حزب هستند لطف نموده این پلید را از حزب خارج نمایند تا این حزب آصیب پذیر نشود.
    ع.ز.م

  • دوستان عزيز من ازساليان متمادى است كه أقاى جليل يور شور را ازنزديك مى شناسم ونظريات خود را بدون غرض وياهم جانب دارى صادقانه مى نويسم كه جليل يور شور يكى از فرهيخته كان وطن است .اوزندكى خودرا وقف سعادت مندى رفقايش ساخته است كه اين صداقت ووفادارى او به انسان زحمتكش كشور بعد ازسقوط حاكميت ح.د.خافغانستان درجناى يرجم تحت رهبرى مرحوم ببرك كارمل بخوبى مشهود است وان زمانى است كه همه رهبرى حزب طور اكثرئت خارج كشور بود ولى يور شور تا آخرين مرحله زندكى در شمال افغانستان ودر كنار رفقاى خود صادقانه قرارداشت وازفرد فرد اعضاى حزب به شمول خلقى ها در برابر حوادث ودسايس افراطيون دفاع كرده وبمثابه سنكر مطمين دفاع از روشنفكران قرار كرفته بود ومنزل او به مر كز امن روشنفكران در شهر يلخمرى مبدل كرديده بود واوبا شناخت كه با رهبرى أنوقت ولايت بغلان داشت اكثريت روشنفكران در موسسات ادارى بغلان بدون دغدغه بكار وفعاليت خود ادامه ميدادند ويكى از مدافعين سرسخت أنان در برابر هر نوع ازحوادث انزمان بود كه در موجوديت يور شور دريلخمرى مردم إحساس نمى كرد كه حزب وطن سقوط نموده باشد ولى درين سايت نظريات منفى كرايانه وتعصب أميز عده ازمريضان عقده اى را مطالعه نمودم وخواستم ازين اقايون سوال كنم زمانيكه يورشور با ناملائمات زمانه به نفع رفقايش دست وينجه نرم ميكرد شما انتقادكران در كدام سموج خوابيده بوديد كه أكنون از بركت سر سوسيال شكم تان از نان مفت سير كرديده واز بيكارى زبان به هذيان كشوده ايد ؟ زمانيكه جسد مرحوم كارمل در حيرتان به سطح عالى بخاك سيرده شده بود وسازماندهى ان همه روشنفكران على الرغم دسايس حزب أسلامى صورت كرفت ان نتيجه كار يورشور بود كه با استفاده از شناخت شخصى وجرئت بى بديل خود بسان شمع روشنكر درخشيد ولى أكنون أوكه دربستر مريضى افتيده با نا انصافى خنجر را أز عقب ان ناجوان مردانه فرومى بريد ومانند ديوانكان بى مسوليت هر رفيق خودرا تخريب مى كنيد كه سخت نامردى است در حق يك رفيق فداكاركه من هيجكاه ازخودكذرى وخدمات صادقانه اورا فراموشكرده نمى كنم وبه رفقاى نامرد ابن الوقت هدايت اصلاح مى خواهم ( برومند)

    • محترم جلیل پرشور فوت نمودند . سنگری را خالی گذاشتند .

    • وقتی که یک مشت نوکران روس و چاکران کرملین اسم روشنفکر و مترقی وغیره را بالای خود میگذارند و دم از دیموکراسی کرملین پرستانه میزدند و هر روز شعار مرگ بر غرب و مرگ برجیره خواران غرب را سر میدادند. این افراد خائن و فاقد وجدان که با فریب و حیله و تزویر سنگ کارگر و غریب و مزدور کار را به سینه میکوبیدند حالا کجا هستند؟ ایا این افراد دارای حد اقل یک ذره یی وجدان انسانی میباشند؟ در وقتی که در قدرت بودند بنام انقلاب اولاد غریب و غربه را با استفاده از زور و تزویر و تبلیغ و صد حرامزاده گی به جبهات جنگ با دشمنان خود فرستادند و جوانان بیگناهی را قربانی امیال روسپرستانه خود ساختند و خودشان به نوبت خود اعضای خانواده خود را بنام بورس و تحصیل وغیره راهی کشور ابایی خود یعنی اتحاد جماهیر شوروی پدر لعنت نمودند تا ودکا خورده و مشغول عیاشی باشند. حالا این بی ناموسان کجا شدند؟ اینها چرا خجالت نکشیده و روزی از این ملت بدبخت و مظلوم معذرت خواهی نمینمایند؟ از روزی که انفلاق ثور را به رهبری امین و تره کی جلاد به پیروزی رساندند و بعد در بین خود شاخ به شاخ شدند و اول یک شاگرد سر استاد خود را زیر بالشت نمود و سپس یک بینی کج و شورنول خائن و وطنفروش بنام کارغل سر امین جلاد را از تن جدا نمود و خودش تا توانست بیضه های برژنیف را نوازش داد و در وطن فروشی و بیناموسی انقدر پیش رفت که حدی را نمیتوان به ان قیاس نمود. این خائن چرا پسر خود را به صفوف جنگ با دشمنان خود نفرستاد؟ اگر فلم های این بچه جنرال را در یوتیوب بنگریم ، از روس پرستی و از حماقت و الکهولیزم این خر بی دم از تاثر فراوان به جای گریه به خنده میافتیم. این خائن هم روزی توسط بادارش به روسیه خواسته شد و در یک "کناراب " او را قید نمودند تا شاگرد وفادار دوم اش یعنی چاکر جدید کرملین به قدرت بیاید.این چاکر اسمش نجیب بود که نامش با خیانت و عوام فریبی و روسپرستی و جاسوسی و بیرحمی گره خورده است. این نامرد که جسامتش نیز به اندازه یک گاو بود با نامردی فرار نموده و هزاران فریب خورده وچاکرک های خورد و ریزه و بوت پاک های روس را در عقب خود به دست دشمنان خونی شان به قربانی سپرد. این رژیم نادیموکراتیک که اسم دیموکراتیک را در عقب خود به یدک میکشید فاقد کوچکترین اثار دیموکراسی در وجودش بود. همه اش خیانت، بیگانه پرستی و نادانی و بی تجربگی و سرسپرده گی به بیگانگان و پذیرش کورکورانه یک تیوری منحط و ضد انسانی مارکسیزم بود.
      ای خلقی ها و ای پرچمی های خائن ننگ است بر شما که شما تا حال زنده هستید. چرا خجالت نمیکشید و از گذشته منحوس تان در قبال ملت رنج کشیده افغانستان معذرت نمیخواهید؟
      ای پرچمی ها و ای کارملی های خائن ! شما که روزگارانی همشهریان مظلوم ما را در هنگام ترک وطن دسستگیر نموده و انها را به نام خائن محاکمه و بندی میکردید ،انهایی را که صرف میخواستند از ظلم تان فرار کنند و با اهل و عیال خود زنده بمانند. انها را بنام جیره خواران غرب محاکمه میکردید. یادتان است محاکم انقلابی تان؟ ای بی ناموس های دیوث! حالا چرا خودتان راهی کشور های غربی شده اید و با حقارت به این کشور های دشمن تان پناهده شده و با بی حیایی و پررویی و بی ننگی که جزء شخصیت بی شخصیت تان است با کاسه و کجکول گدایی از سوسیال معاش میگیرید؟ خجالت نمیکشید؟ شما ننگ دارید؟ پدر لعنت ها!
      هنوز هم شما با بی حیایی ، پناهنده به اصطلاح خود تان کشور های امپریالیستی شده و از پول استثمار کارگران به اصطلاح خودتان که توسط سرمایه داران صورت میگیرد، جیره دریافت میکنید. مرگ بر ادمهای بی غیرت و بی حافظه مثل شما!
      بد تر از همه اینکه با تمام خباثتی که داشتید و و با تمام جنایاتی که مرتکب شده اید و با تمام بیغیرتی که همه گذشته تانرا فراموش نموده و راهی کشور های غربی شده اید، باز هم با بی حیایی از امتیازات همین کشور ها به مفاد خود و خانواده تان استفاده مینمائید اما... اما ...اما ...شما پدر لعنت ها بر ضد همین کشور ها سایت ها را براه انداخته و به یاد خیالات گذشته تان هنوز از سیاست روسپرستانه تان روی گردان نیستید. ننگ است بر شما. شما انقدر بی حیا هستید که از بد ترین رژیم های دنیا مثل رژیم قذافی و رژیم بشار اسد و صالح و کوریای شمالی و حتی بعضا از رژیم قاتل و منفور اخندی ایرانی دفاع مینمائید؟
      قبیح تر از همه انکه از همین پول سوسیال که بد تر از پول دیوثی میباشد پول جمع نموده و با دهها دروغ و درم راهی مکه شده و حالا یک تعداد زیاد تان حاجی صاحب شده اید. حاجی خلقی و حاجی پرچمی.
      این شما ها بودید که کشور ما را توته توته نموده و در سراشیب سقوط قرار دادید. این شما بودید که فرار نموده و کشور ما را با خیانت بدست قاتلینی مثل گلبدین و سیاف و ربانی ودیگردزدانش دادید.شما ها خائن ترین انسانهای افغانستان هستید. بد تر از طالب ، خائن تر از طالب. نفرین بر شما و کردار زشت تان باد. خائنین وطنفروش و انسان دشمن و قاتلین دیروز و دزدان و سوسیالخواران امروز. ننگ بر شما باد! جرئت نکنید که در این سایت از دیموکراسی و برابری و ازادی و خدمت به وطن و صداقت حرفی بزنید.

    • دوست عزیزیکه بنام دشمن روس باد وبخارخویش را ایلا کرده ایی!
      اگر تمام دشنامهایت را قبول هم بکنیم ولی بعدازمرگ یک انسان خیلی پستی است که درهمچویک وقت چنین دشنامها را می نویسی . بالاخره تو نیز یک روز خواهی مرد واین دنیا را ترک خواهی گفت. آیا درآنوقت لازم می بینی که کسی پیدا شود واین کلمات را درروز جنازه ات به تو وخانواده ورفقایت بنوسید؟ بهرترتیب پرشورعزیز دیگر درمیان ما نیست. روحش را شاد وراهش را مستدام میخواهیم

    • نویسنده بینام. توتشخیص نمودی که من باد و بخارم را ایلا کرده ام. شاید این حرف تو درست باشد. اما من باید یاد اوری نمایم که این باد و بخار من از دست ادم های نادان و خائن و جاهلی است که سالها به همه حتی به خود خیانت نموده اند. نوشته بالایی ام را بار دیگر بخوان چون مجددا توضیح نمیدهم. من در ان نوشته از شخصی بنام جلیل پرشور نام نبرده ام. پس نه در ارزوی مرگ او بوده و هستم و نه در ارزوی مرگ کس دیگری حتی خودت. من ارزو دارم هر یک تان صد ساله و بیشتر از ان شوید. یاد دهانی من از تاریخ تاریک و نامردی و نامردمی شما پرچمی های بزدل و بی غیرت و خلقی های جاهل و ادمکش و در ادامه ان جهادی های خر تر از شما و دیگران تان که از قید قلم مانده است ،اینست تا شما را یک تکان برای بیداری تان بدهم. شما همه ای تان بعد از همین لحظه به وجدان تان اگر هر قدر خفته هم باشد یکبار مراجعه نمائید. اولتر از همه خود و حزب خائن و رهبران گمراه تانرا نقد نمائید. از اشتباهاتی که مرتکب شدید ندامت بکشید و از کافه ملت نجیب افغانستان صد هزار بار معذرت خواهی نمائید و در اینده نیز فراموش ننمائید که اشتباهات گذشته را تکرار ننموده و به خیالات نا خوش گذشته تان افتخار ننمائید. وقت بدهید تا ملت شما را ببخشد. حالا بعد از انهمه خطا و جفا بعد از توبه و خط بینی به راه درست و خدمت ملت بروید. ارزو ها و امیال و خواست های برحق ملت را باز قربانی خودخواهی و نادانی و خطا های گذشته تان ننمائید. تا باشد روزی قربانیان شما و خانواده های شان شما را اگر خواسته باشند مورد عفو قرار بدهند. از اینکه به کشور و ملت تان مضر تمام شده اید و هزاران قربانی و بیوه و یتیم و دربدر و اواره بوجود اورده اید نخست خجالت بکشید و بعد از ان باز هم طلب عفو و بخشایش نمائید.

  • جلیل پرشور،یک رزمنده پیگیر،یک مبارزشجاع وسخنورعالی بود .اوتمامی دوران زندگی خویش را درراه مبارزه ودرراه خدمت جامعه ودر راه تحقق آرمان های سترگ بشری سپری نموده،وبا همه ایثار وفداکاری،مشتاقانه درین خط به پیش رفت .ما درحالیکه نبود این دوست گرامی را ضایع بزرگ وجبران ناپذیربر پیکرجنبش داد خواهی کشور تلقی نموده ,روانش را شاد میخواهیم.

  • نام مرحوم جلیل پرشورازآغاز مراحل نوجوانی اش ،با،نام ترقی ،آزادی وعدالت گره یافته است پرشور انسان شجاع ،یک مبارزاصیل وپیکارجوی واقعی بود که پیوسته با اعتقاد آهنین ،قامت افراشته وعزم خلل ناپذیرواستواردرراه تحقق آرمان های سترگ واهداف والای انسانی به پیش رفت. اوپیوسته ودرمراحل فراز وفرودزندگی،بدون تزلزل ،درفش مقدس مبارزه را به اهتزازکشیده وهرگزدربرابرشکست،زانونزد.
    او سربازوفادار،متین متعهد ونگهبان اصیل مکتب سیاسی خود ،اندیشه ها وتفکرآن بوده ودرین خط وجاده شجاعانه ورزمجویانه به پیش رفت.اومدافع سرسخت وحامی دلیر ارزش های مبارزات ترقیخواهانه وجنبش عدالتجویانه میهن خویش بود.
    پرشور،به مثابه انسان فرهیخته ،سیاستمدارآگاه ومبارزرسالتمند کشور، رازنجات کشور را ازورطۀ هلاکت وبدبختی مرگبار، به حیث مرکزی ترین شعار،دراتحاد وهمبستگی کلیه نیروهای دموکراتیک ملی، ومبارزات هماهنگ وسازمان یافته دربرابرارتجاع،جستجو نموده ودرین راستا،گام های سودمند بجا گذاشت.
    او هرگز در برابر ارتجاع تسلیم نشد وانسان ممتاز واصیل بود.قضاوت تاریخ در باره مرحوم پرشور،نهایت عالی ودوستانه خواهد.یقین کامل داریم که به چلچل سگ مردار نمی شود وبدا به حال آن انسان های جبون ونامردیکه در سدد انتقام نامردانه از پیکر رفتگان اند،همین خود بر بزرگی وقدرت مردمی پرشور دلالت نموده وبدا به حال شما انسان های نامرد،که علیه کسی تبلیغ مینماییند که درتابوت بسر میبرد وهنوز رخ بر نقاب خاک نکشیده است.

  • برادر محترم أقاى كإمران !
    احترام تقديم است ثانيا يك ييام عنوانا مرحوم جليل يور شور نوشتم اميد هدايت نشر انرا داده ممنون كردانيد .جنرال اكبري قوماندان اسبق فرقه هشتاد

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس