ایران، انتخابات، مرگ و زندگی

podoong-ایران

محمود احمدی نژاد ریس جمهور اصولگرای ایران روز چهارشنبه 31/2/88 در یک مناظره تلویزیونی با مهمترین رقیب انتخاباتی اش میر حسین موسوی در سخنانی بی سابقه حرفها و اتهامات بی پروایی را علیه دیگر روسای دولت سه دوره اخیر ایران گفت . او با اشاره مستقیم به هاشمی رفسنجانی رییس جمهور سابق ایران, او را در خط اول مخالفان خود و دولت خود دانست و گفت که رفسنجانی با همدستی خاتمی و موسوی جفا کارو فریبده هستندوسعی در ساقط کردن دولت من دارند و از چهار سال پیش تا کنون بر طبل مخالفت با من به شدت کوبیده اند. در انتخابات امسال نیز از حدود سه ماه پیش حملات شدید خود را بر علیه احمدی نژاد گسترش داده اند . هاشمی رفسنجانی ,خاتمی ,میر حسین موسوی و جبهه اصلاح طلبان, احمدی نژاد اصولگرا(بنیاد گرا) را به ضعف در مدیریت سیاست خارجی و اقتصاد داخلی متهم می کنند. آنهامی گویند احمدی نژاد با سیاستهای ناشیانه خارجی خود سبب انزوای بیش از پیش ایران در صحنه های جهانی شده است و در اقتصاد داخلی با سومدیریت باعث تورم بی سابقه و بیکاری و مرگ صنعت شده است و سیاستهای غیر علمی احمدی نژاد وضعیت کشور را به قهقرا می برد . احمدی نژاد ضمن دفاع از عملکرد دولت خود گفت که دولت من به اندازه چندین دولت کار اقتصادی در ایران انجام داده است و در سیاست خارجی ما توانسته اییم بیش از شصت رییس دولت را به ایران بیاوریم و ملت ایران نیز عزیزترین ملتها در جهان شده است .او رفسنجانی را مولد اشرافیت بعد از انقلاب دانست و از وجود جریانی خبر داد که خود را مالک ملت و انقلاب , حاکمیت بر مردم و بیت المال و کشور می دانند . و با استفاده از رانتها و امتیازات ویژه دولتی به ثروتهای بی پایانی در نظام جمهوری اسلامی ایران دست یافته اند که در صدر آنها پسران آقای رفسنجانی و ناطق نوری قرار گرفته اند . او در باره رفسنجانی گفت او کسی است که وقتی نتوانست علیرغم وجود حمایت داخلی و خارجی برنده انتخابات سال 84باشد و من برنده شدم در نامه ایی به یکی از امیران حاشیه خلیج فارس از سقوط دولت من بعد از شش ماه خبرداده بود اما به لطف خدا و همت مردم این اتفاق نیفتاد و ما توانستیم به راه خود ادامه دهیم . او گفت که در انتخابات کنونی او در مقابل همه کاندیداهای ریاست جمهوری به تنهایی قرار گرفته است , "من در برابر یک کاندیدا نیستم در برابر یک مجموعه ای هستم که با محوریت آقای رفسنجانی و همکاری آقای خاتمی و موسوی علیه من قرار گرفته" .

مناظره انتخاباتی دیشب در آستانه بیست ویکمین سالمرگ آیت الله خمینی رهبر انقلاب سال 1979ایران خبر از یک جنگ قدرت شدید و دو دستگی حاکمان ایران می دهد. جنگی که تاکنون به این آشکاری در میان جامعه دیده نشده بود.

مسئله بین آقای موسوی و احمدی نژاد نبود در حقیقت آقای احمدی نژاد نماینده رهبر انقلاب ایران آقای خامنه ایی و آقای موسوی نماینده روحانی مقتدر دوران خمینی یعنی آقای رفسنجانی بود. کسی که حق خود را در نظام جمهوری اسلامی ایران توسط رهبر غصب شده می داند و سعی دارد با نفوذی که در مجلس خبرگان( مجلس انتخاب کننده و ناظر رهبردر جمهوری اسلامی
), مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان تعیین کننده مصالح نظام خارج از نظام قانون گذاری کشور دارد بتواند در دستگاه اجرایی نظام نیز دستی داشته باشد و از رانده شدن خود توسط رهبر از بدنه نظام جلوگیری نماید. از سوی دیگر آقای خامنه ایی با کمایی مقام رهبریت خود را رییس بلامنازع کشور می داند و می خواهد سلطه کامل خود را در کشور مستقر سازد و به عبارتی آقای رفسنجانی ودسته اش تنها مشکلات موجود برای یک پارچه سازی قدرت در دستان او هستند .اگر در این دوره آقای میرحسین موسوی با حمایت رفسنجانی به دولت برسد باید گلیم آقای خامنه ایی را جمع شده دانست زیرا با وارد شدن آمریکا برای اولین بار در معادلات داخلی ایران بعد از انقلاب که به وضوح از سخنان موسوی مشخص است جایی برای رهبر به عنوان یک محافظه کار و بنیاد گرا باقی نخواهد ماند. تکیه رهبری بر نیروهای نظامی عقیدتی سپاه و بسیج است که در حال ریزش از بدنه انقلابی , اسلامی هستند و کاهش قدرتشان روز به روز افزون می شود . دیشب آقای احمدی نژاد نقش یک انتحاری سیاسی را برای رهبر ایفا نمود در هر صورت یا با انتخاب شدن اش بساط آقای رفسنجانی را در چهار سال آیند بکلی خواهد بست و یا آنچه باید ,اتفاق می افتد و آقای خامنه ایی چیزی را از دست نخواهد .آنچه مسلم و روشن است این انتخابات جنگ نهایی برای بدست آوردن قدرت بعد بیست سال از مرگ آیت الله خمینی است و انتخاب شدن هریک به منزله کناره گیری دیگری برای همیشه از قدرت است . اختلافی که با توجه به مصالح حکومتی در تلویزیون ملی ایران عمومی نشده بود مسلما اتفاقی در جمهوری اسلامی افتاده که از مصلحت خارج شده است .