هشت مارچ روز جهانی زن
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
حدود یک صد سال میشود که از روز هشتم مارچ به عنوان روز جهانی زن درسراسر جهان تجلیل به عمل می آید اما هنوز دربسیاری ازنقاط جهان، زنان به دلیل جنسیت شان مورد تبعیض وخشونت قرار میگیرند. هرچند که درتجلیل از این روز، برمبارزه با آپارتاید جنسی علیه زنان تاکید میگردد، اما این پدیده همچنان دربسیاری از نقاط جهان بستر خشونت های مرگبار برای زنان میباشد. آپارتاید جنسی علیه زنان حتی دربسیاری ازکشورهای توسعه یافته نیز گزارش میشود، اما بخش اعظمی از جهان معاصر که افغانستان نیز شامل آن میشود، بالاترین ارقام و آمار از اشکال متفاوت تبعیض وخشونت علیه زنان را به خود اختصاص داده است
زنان وآپارتاید جنسی درافغانستان
افغانستان درردیف کشورهای قرار دارد که اشکال متفاوت تبعیض وخشونت علیه زنان درآن تجربه میشود. زنان افغانستان درمسیر تاریخ پرفراز ونشیب این کشور قربانیان خاموش آپارتاید جنسی بوده اند که به دلایل مختلف وازجمله به دلیل سنت وهنجارهای غالب مردسالار نتوانسته اند که نگرش غالب جامعه را نسبت به خود متحول نموده و درتوسعه اجتماعی سهیم باشند. زنان افغانستان از اوایل قرن بیستم تاهنوز، درمعرض رفتار ونگرش های متفاوت سیاسی قرار داشته اند که هیچ کدام نتوانسته اند رهگشای حضور انسانی آنان درسرنوشت جامعه باشند. تلاشهای امان الله خان به دلیل تعارض باسنت وباورهای نیرومند قبیلوی و سالها بعد از آن تلاشهای نظام کمونیستی به دلیل تعارض با اعتقادات دینی مردم ازجمله تلاشهای ناموفقی شمرده میشوند که به دلیل شتابزدگی وعدم سنخیت با واقعیت های جامعه، گره گشای معضل زنان قرار نگرفته اند.
درافغانستان معاصر علاوه برسه دهه جنگ وپیامدهای ناشی از آن، سنت های دیرپا و نگرشهای عمیق مردسالارانه که دریک روند گسست ناپذیر تولید وبازتولید میگردد، برشدت اعمال آپارتاید جنسی و رفتار خشونت بار علیه زنان افزوده است. هرچند که بعد ازسقوط رژیم طالبان وحضور جامعه جهانی درافغانستان، بسیاری از محدودیت ها و سخت گیریهایی که طالبان برزنان وضع کرده بودند، برچیده شده اند اما اعمال تبعیض و خشونت علیه زنان هنوز هم بخشی از هنجارهای مسلط اجتماعی میباشد. آپارتاید جنسی علیه زنان درتمام افغانستان گسترده است. گزارشهایی را که رسانه های جمعی ازاعمال تبعیض وخشونت منتشر می نمایند، درواقع نمونه کوچکی ازیک فاجعه انسانی میباشد که درهرلحظه درمناطق مختلفی از افغانستان بوقوع میپیوندد. اما بسیاری از رفتار خشونت بار علیه زنان به دلایل مختلف ازچشم رسانه ها پنهان مانده وهرگز وارد ارقام وآمار نمیگردند.
هرچند که با روی کار آمدن حکومت جدید، بهبود قابل ملاحظه عمدتآ دروضعیت زنان شهر نشین به وجود آمده است، اما به رغم این بهبودی نسبی، بستر وعوامل تولید وبازتولید تبعیض وخشونت علیه زنان، همچنان فارغ از توجه ودست ناخورده باقی مانده اند. ازهمین رو است که تلاشهای موسسات داخلی وببن المللی که برای بهبودی شرایط زندگی زنان فعالیت می نمایند، تاثیرات محسوس درمهارکردن آپارتاید جنسی و اعمال خشونت علیه زنان نداشته اند و آپارتاید جنسی علیه زنان همچنان بخشی از هنجار مسلط اجتماعی میباشد.
زنان وتوسعه اجتماعی
باتوجه به روند توسعه اجتماعی درکشورهای مدرن، نقش وسهم زنان در توسعه اجتماعی هموزن وهمسنگ با مردان دانسته میشود. عدم حضور زنان درپروسه توسعه اجتماعی وانکار اهمیت حضور آنان دراین پروسه، روند توسعه متوازن را مختل می نماید.
اما تاریخ تحولات توسعه اجتماعی درکشورهای مدرن نشان میدهد که سهم زنان درتوسعه اجتماعی ونقش آنان در شکستن وگسستن پنداره های مخالف با شخصیت انسانی آنان، فرایند تلاش، تفکر و مبارزه ی هدفمند خود آنان بوده است. به عبارت دیگر، آنچه را که زنان به حقوق انسانی درکشورهای مدرن به دست آورده اند، چیزی نیست که مردان به آنان هدیه کرده باشند بلکه خود برای بدست آوردن آن سالها مبارزه کرده اند. درافغانستان توسعه اجتماعی فرا جنسیتی وجود نداشته است. حضور زنان در نهادهای اجتماعی سمبولیک وبی اثر بوده اند که ازهمین رو نظامهای سیاسی درافغانستان هیچ گاهی قادر نگردیده اند که بحرانهای اجتماعی را کنترول ویا مهار نمایند.
زنان و چشم انداز آینده
برخی از صاحب نظران علوم اجتماعی معتقد اند که بهبود شرایط زندگی زنان و کنترول ومهار ساختن تبعیض وخشونت علیه زنان درافغانستان، مستلزم اقدامات وراهکارهای خیلی عمیق تر میباشد که درگام نخست، نگرش مسلط جامعه نسبت به زنان باید متحول گردد. تامین امنیت، ایجاد اشتغال، توسعه سواد آموزی ازجمله گزاره هایی اند که ازیک سو نگرش جامعه را نسبت به زن متحول نموده واز سوی دیگر، فرصتی برای حضورزنان درتوسعه اجتماعی فراهم می نمایند. اما گزاره اصلی تلاش و انسجام سیاسی خود زنان میباشد که سهم آنان را درسرنوشت جامعه ضمانت می نماید.
به باور خیلی ها، درجریان هفت سالی که گذشت، تغیرات گسترده ای درحوزه ی فعالیت های زنان صورت گرفته است.حضور زنان درنهادهای اجتماعی، عضویت زنان درنهاد قانونگذاری، تشکیل وزارت امور زنان و کمیسون حقوق بشر ازجمله تغیراتی اند که امیدواریهایی را برای بهبود شرایط زندگی زنان ایجاد کرده اند. اما به رغم این تغییرات، مشکل اصلی این است که زنان افغانستان هنوز فاقد انسجام سیاسی میباشد وعلاوه براین، فقر، بیکاری، وگسترش روز افزون ناامنیها به اضافه ی سنت وهنجارهای باز دارنده، پدیده های نیرومندی اند که دریک تعامل مشترک مانع جدی در برابر حضور و سهم زنان درتوسعه اجتماعی قرار گرفته اند. با توجه به این واقعیت، ایجاد تغیر وتحول بنیادی درشرایط زندگی زنان افغانستان همچنان یک آرزوی طولانی به نظر میرسد
پيامها
8 مارچ 2009, 19:17, توسط لیزا
مشکل زنهای افغانستان در این است که فقط روز هشتم مارچ "زنهای روشنفکر افغان"در باره آن می نویسند. اکثر این "زنهای روشنفکر " خودشان آتش تبعیض ملی را روشن می کنند و ایترا فراموش می کنند که آزادی انسانی برتر از هر تنگ نظریی ملی و جنسی است.
لیزا
9 مارچ 2009, 08:42, توسط م _ فرهنگ دوست هروی
خواهر عزیز خانم لیزا : آتش تبعیض ملی را 150 سال قبل توسط حاکمان نادان بر جان مردمان این کشور افکنده شد. با آن گذشته کاری نداریم اما مسئله این است که تعدادی میخواهند همان راه سیاه را ادامه دهند.
اما حالا مردم بیدار شدند اجازه نمی دهند تبعیضگران کشور را از این بیشتر تباه کند. انسانهای بیدار این کشور با بیدار کردن همه مردم به مبارزه با تبعیض گران میروند.
با سپاس از خواهر گرامی خانم فرشته حضرتی که نقش بسیار برجسته در بیداری مردم ایفا میکنند.
9 مارچ 2009, 09:52, توسط tareq
wa yak gape dega liza jan ke zan ha ham tahamole zan ha ra nadarand, ba har hal khoda jan khana ra be zan nakonad ya hooooooooooooooo
tareq