کرزی به زودی استعفا میدهد. نیرنگ جدید
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در خبر نامه ی از ریاست جمهوری که به عده ی از رسانه ها ارسال گردیده است، تاٌیید شده است که آقای کرزی روز شنبه آینده دهم حوت درین باره اعلام زمان استعفایش، تصمیمش را رسماٌ اعلام میدارد.
برای اولین بار یک سایت انترنتی خبری به نام روز پرس دات کام خبر را به روز چهار شنبه هفتم حوت سال جاری منتشر کرد که رییس جمهور کرزی به زودی برای استعفا آمادگی اش را اعلام میدارد، سایت مذکور خبر را از زبان یک مقام دولت افغانستان بدون ذکر نام نشر کرده است که خبر چون در منابع دیگر منتشر نگردیده است بیشتر خبر همان رسانه به نظر میرسد. این در حالیست که کرزی به زمان فرارسیدن وفا به تعهدش که چندی پیش در سفرش به ولایت لغمان داده بود و در آن گفته بود که تا دو هفته ی دیگر موقفش را برای باقی ماندن در قدرت و یا کنار رفتن از آن در زمان معین قانونی بیان خواهد کرد،میرسد.
درینحال در خبر نامه ی از ریاست جمهوری که به عده ی از رسانه ها ارسال گردیده است نیز تاٌیید شده است که آقای کرزی روز شنبه آینده دهم حوت درین باره تصمیمش را رسماٌ اعلام میدارد.
آقای کرزی یکی از کاندیدا های انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ی شمسی است که در قانون اساسی کشور سی الی شصت روز قبل از سی و یکم جوزا خوانده شده است که این تاریخ(سی و یکم جوزای سال پنجم) پایان کار رییس جمهور است، ونظر به موادات مرتبط قانون اساسی ،در صورت کاندید بودن رییس جمهور برحال در انتخابات پیشرو، وی باید دو ماه قبل از پایان زمان کارش یعنی سی و یکم جوزای سال پنجم از سمتش کنار رود.
اما کمیسیون مستقل برگزاری انتخابات در اعلامیه ی چندی پیشش، برگزاری انتخابات را در زمان در نظر گرفته شده در قانون اساسی نا ممکن خواند و دلیل آنرا مشکلات جوی و نا امنی در شماری از قسمت های کشور عنوان کرد که استقبال رییس جمهور کرزی و انتقاد های گسترده ی فعالین سیاسی، روشنفکران و اپوزسیون را در پی داشت که و به نظر میرسد درین تصمیم کمیسیون ظاهراٌ مستقل برگزاری انتخابات، آقای کرزی نقش تعین کننده ی داشته است تا با استفاده از تعویق افتادن زمان برگزاری انتخابات چند روز بیشتر حکومت کند و با استفاده از قدرتش چرخه را به نفع خودش بگرداند.
دلایل کمیسیون برگزاری انتخابات از سوی عده ی از قانون دانان و احزاب به هیچ وجه موجه دانسته نشد و کرزی با کمیسیون برگزاری، به نقض قانون به خاطر منفعت شخصی کرزی متهم شدند. حتی معاون اول رییس جمهور آقای احمد ضیاٌ مسعود در جدال لفظی اخیرش که روی همین مسایل با وی داشته است، اورا متهم به قانون شکنی، خود محوری و عدم توجه به منافع مردم و کشور میکند که در مطبوعات به گستردگی تمام منعکس شد.
اما آقای کرزی که در انتخابات قبلی ریاست جمهوری از کاندیدان ریاست جمهوری و نیز رییس اداره انتقالی بود برای یک لحظه هم از سمتش کنار نرفت و به قانون توجهی نشان نداد. که گمانه زنی های دست برد او در انتخابات آن زمان تا بحال پا برجاست.
اما اینبار اگراو قرار باشد استعفا دهد و درین دور، قانون را نقض نکند چه مقصدی دارد و در پشت پرده ی این امر چه مسئله ایست؟
واگر او استعفایش را در زمان معین یعنی قبل از سی و یکم جوزای سال آینده اعلام دارد، آیا هنوز هم تصمیم اعلام شده ی کمیسیون برگزاری انتخابات پا بر جا خواهد ماند یا خیر؟
واینکه در صورت پا بر جا بودن تصمیم کمیسیون برگزاری انتخابات مبنی بر تاخیر در زمان برگزاری انتخابات ،اگر رییس جمهور استعفا دهد و قرار باشد معاونش نیز یا بدلیل شرکت در رقابت انتخاباتی یا بدلیل دیگری مستعفی شود و نظر به ماده ی شصت و هشتم قانون اساسی رییس مجلس سنا در قدم نخست که به احتمال اغلب آقای صبغت الله مجددی رییس کنونی این مجلس باشد،عهده دار این دوره ی گزار باشد با مدیریت او چقدر وضعیت های نا امنی و غیره را که کمیسیون بیان داشته است بهبود خواهند یافت و بادر نظر داشت حالت جسمی و روانی وی در این مرحله ی حساس وضعیت در کشور به چه حالت خواهد کشید؟
کرزی درین اواخر به ویژه پس از برنده شدن در انتخابات و آغاز به کار بارک اوباما رییس جمهور ایالات متحده ی آمریکا،کشوریکه با حمایت شدیدش کرزی را به این مقام رسانید، از او حمایت کرد و او را در قدرت نگهداشت، با جهان غرب و آمریکا وارد یک مرحله کشمکش و اختلاف نظر همراه با جدال های تند لفظی شده است و دست دوستی به سوی رقیبان بزرگ جهانی و منطقوی آمریکا دراز کرد ونیز بر علیه اعمال نیروهای خارجی در افغانستان زبان بیرون آورد تا هم تمایل کشور های ذکر شده را جلب کند و هم به مردم به اصطلاح در دم اخیر نشان دهد که او گویا رییس جمهور مردم است و چندان متکی به آمریکا نیست. حتی در اوج این کشمکش ها و جدال ها با ایالات متحده، او در یک جلسه ی کابینه
میگوید که ما نباید تا ابد غلام آمریکا باشیم. اینکه منظور آقای کرزی از بیان این جمله چیست خود واضح است که وی در اخیر میخواهد رشته ی غلامی دهن بسته و بی اراده را قطع کند و پیش از آن عکس آن بوده است.
اما چرا آقای کرزی در پایان کارش و نزدیک شدن به زمان انتخابات چنان اراده ی قوی در مقابل این همه خود سری ها پیدا میکند و تا این حد مردمی حرف میزند و نیز بروی کشور های فراموش شده ایکه نقش دراز مدت در اوضاع سیاسی امنیتی و اجتماعی افعانستان داشته اند لبخند سیاسی دوستی میزند که همه در طول حکومت دراز مدتش لازم بود صورت
میگرفتند که هیچگاهی چنین اتفاق نیافتید.
فکر میشود کرزی با پشتیبانی آمریکا اینبار میخواهد با نیرنگ جدید ش از خود چهره ی مردمی نشان دهد و هم از سوی به کشور های تاثیر گذار دیگر از خود فرد مورد اعتماد را جلوه دهد تا آنان از بودن او در قدرت دوباره حس خطر نکنند.
این میرساند که کرزی چندان به صلاحیت مردم و ارجاع به آنان اعتقاد ندارد و از مردم صحبت کردن فقط در محدوده ی الفاظ است. اما گزینه ی اصلی اتکا به بیرونی هاست، آن هم به حدی بسیار بالایی. بدینگونه نیرنگ جدید طوری خواهد بود که هم کشور های تاثیر گذار دیگر غیر از آمریکا و هم پیمانانش ، و هم اذهان عامه در افغانستان برای موجه بودن تحمیل دوباره ی آقای کرزی آماده باشند. همچنان عادت احساساتی بودن مردم افغانستان طور ماهرانه مورد استفاده اعظمی قرار دادشده است که مردم افغانستان با شنیدن چند شعار نمایشی مردمی، بی باکی و خطاهای گذشته که موجب هلاک شدن هزاران تن شهروند افغانستان، ویرانی و تباهی کشور و دور شدن مردم از همدیگر شد را میبخشند و او را قهرمان میخوانند.
بعد از به تیرگی انجامیدن نمایشی اخیر روابط غرب و کرزی بویژه آمریکا و کرزی این گمانه زنی ها که گویا آمریکا و غرب دیگر دست از سر کرزی برداشته اند را تقویت بخشید وهمه تا بحال برین باورند که آمریکا در جستجوی شخص دیگریست تا در انتخابات مورد حمایت خودش قراردهد که تا اندازه ی خوش بینی های را بوجود آورد. ولی دیدارها ومسایل اخیر نشان میدهدکه معیار این تلاش آمریکا برای گزینش فرد که مورد حمایت قرار میدهد فقط قوم است وبس. که در هردو صورت هم در صورت تحمیل کرزی و هم در صورت تحمیل فردی دیگری بنابر وابستگی های قومی به هیچوجه رضایت همه ی مردم افغانستان را در پی نخواهد داشت . خوش بینی هارا به بد بینی تبدیل خواهد کرد.
به نظر میرسد کرزی به عنوان حرف شنو ترین و متحرک ترین کس که به اشاره انگشت بچرخد و برقصد، خوب ترین گزینه برای آمریکاست که اورا خیلی ساده با دادن چیزکی ولو کم در دستش چون طفل میتوان آرام نگهداشت. چنانچه گذشت چند سال نشان داد که کرزی فقط با داشتن امتیازنگهداشت پسران کاکا و برادران و دیگر اقاربش در پست های اقتصادی و سیاسی نه دعوی برای کشور و مردم داشت و نه برای اختیارات لازمه دیگر . پس خیلی شخص مناسب است تا دوباره در مقابل یکه تازی ها و چپه و راسته دوانیدن ها، به اشاره ی انگشت چپ باشد و به اشاره ی انگشت هر گاه صلاحیت دیده شد سرو صدا نماید. اما تحمیل کرزی به هر عنوان که باشد یک اشتباه تاریخی خواهد بود که پیامد های نا گوار خواهد داشت. حکومت کرزی با دارا بودن لقب ضعیف ترین حکومت تاریخی، مسئول درجه اول وضعیت بد بختی کنونی افغانستان ومردم آن است وتیم دور وبرش که عهده دار پست های مهم دولتی بودند و بیشتر از حربه های لسانی و قومی برای بقای خویش در قدرت و نفع شخصی شان استفاده برده اند برای مردم افغانستان خطری جدی تلقی میشود. تحمیل دوباره ی آنها احساس عدم مصئونیت قومی و لسانی را در بین مردم تقویت میبخشد و به شدت آن می افزاید. حتی ملیت پشتون که اینان تا بحال از نام آنان استفاده سوً کرده اند نیز اگر به خوش باوری شان نسبت به اینان ادامه دهند بهای سنگین را که تا حال پرداخته اند سنگین تر خواهند پرداخت و با میان آوردن مسائل حساس قومی و لسانی هر چه بیشتر با اقوام و هم زبان های دیگر روبرو خواهند و نیز با شعله ور نگهداشتن آتش جنگ در مناطق شان بدبختی بیشتر را تجربه خواهند کرد. بدینگونه بازی های آنان که مردم را به جان هم اندازند و مشغول شان کنند و خود به فکر آسوده به چور و چپاول بپردازند وبه استفاده های شخصی ادامه دهند باز پی گیری خواهد شد.
از سوی دیگر دوباره به صحنه آمدن آنان که برای مردم غیر پشتون خطر بزرگ ثابت شده است واکنش های قوی را در پی خواهد داشت که باعث عمیق تر شدن مشکلات ملیت ها و زبان ها خواهد شد و دوری مردم را از حکومت و همدیگر شان بیشتر خواهد کرد. پس محال است تا چنین حکومت را حکومت مردمی و انتخابی خواند.
از سوی دیگر تلاش دیگر آمریکا برای گزینش فرد مورد حمایتش در انتخابات آینده که معیار آنرا قوم تعین نموده است نیز مردم را نسبت به داشتن سهم شان در حکومت آینده و احترام شدن به حقوق شان بی باور ساخته است . ومحال است با چنین وضعیت از مردم توقع داشت تا به حکومت آینده به چشم حکومت فراگیر مربوط به همه ببینند و همکار آن باشند وبر عکس نتیجه دوری از نظام، از هم پاشیدگی و توسل به شیوه های گوناگون حتی جنجال بر انگیز برای حفظ هویت و تثبیت حق را از سوی مردم در پی خواهد داشت.
پس لازم است آنانیکه برای دموکراسی و حقوق انسان شعار میدهند، رای و خواست مردم را نیز در نظر بگیرند و اگر واقعا برای پیشرفت افغانستان کمک میکنند، نباید کسانی را که مردم را از همدیگر دور ساخته و میسازند و حقوق عده ی زیادی از مردم را زیر پا کرده و میکنند مورد حمایت قرار داده و تحمیل کنند. همچنان وضعیت حساس کنونی ایجاب میکند تا مردم ،سیاسیون، روشنفکران ونویسندگان از همه اقوام و اقشار همدست این نیرنگ ها نشوند و تلاش نمایند تاکشور ازین حالات که بدتر از پس مانده ترین ادوار تاریخی دنیای دیگر است گذار نماید.
پيامها
26 فبروری 2009, 23:50, توسط بصير بينا
راستى در كشور هاى غربى و امريكا حاكميت قانون برقراراست.ميكويند اكر ميخواهى ازاد باشى نو كر قانون باش .ولى اولا قانون درست تنظيم شده باشد.نه ابنكه عادات قبيلوى را بنام قانون جاه زد.
با تاسف كه اين كشورها در كشورهاى عقب نكهداشته شده به جعل و فريب ميبردازند اين همه تحت بوشش دموكراسى.اين زيوريكه خود دارند به ديكران نميدهند براي ما تقلبى انرا به اجرا ميكزارند. انجا اوباما سيه بوست و در المان يك زن انكله مر كل به قدرت رسيد كه نشانه از بختكى سياسى اين ملت هاحساب ميشود.ولى در فغانستان يك هزاره ويا اوزبيك ويا تاجك اكر 80 درصد راى ببرد برنده نميشود.زيرا كمسيون تقلبى انتخابات و شما رش كازب ارا. بلاخره نصب نفر دلخواه يعنى كوش به فرمان . نتيجه رفتن به قهقرا
27 فبروری 2009, 03:24, توسط فرید مطهر
شباهت شگرفی بین کرزی و داکتر نجیب می بینم. مگر سرنوشت همه دست نشاندگانی که باداران شان روی از آنان بر می تابند، چنین است؟ روان شناسی را چنانکه باید نمی دانم, اما سرکشی دیرهنگام این گونه افراد از ولینعمتان شان به "شِق" کردن کودکانی می ماند که از پدر خود ناراضند. حرف هایی می زنند؛ تهدیدهایی می کنند؛ چهره سرخ و زرد می کنند تا به مقصود خود نایل آیند و چیزکی که می خواهند بگیرند. بی خبر یا گاهی با خبر آن که مصلحتی که پدر یا مادر را در گذشته به دادن امتیازی واداشته بود دیگر وجود ندارد تا موقف داده شده را باز دهد.
اینکه بوش, کرزی را و کرزی, بوش را می خواست همه می دانیم. در آن وقتی که کرزی بلند مرتبه ترین مدال حکومت خود را بر گردن بوش آویخت و آن هم در حالی که بوش در عراق - درست در جایی که ادعای برقراری دموکراسی را داشت - بوت باران شد این احساسات ضد امریکایی کجا بود؟ یاد ما باشد که نجیب و کارمل و تره کی و امین نیز بر گردن بسیاری از روس ها مدال هایی از این دست را آویخته بودند. یاد مان باشد که شاه شجاع نیز در معیت انگلیس ها آمد و گفته می شود که در آخر زمزمه هایی حاکی از نارضایتی از ولینعتمان را سر داده بود.
مشکل ما کرزی و امثال کرزی نیست. ما در طول تاریخ "پر افتخار" خود کرزی های بسیاری داشته ایم که شاید به نیت نیک آمدند تا کاری در زادگاه خود انجام دهند, اما بدترین نقش را در بدتر سازی اوضاع بازی کردند. مشکل ما در خود ماست.
آیا هنوز هم وقت آن نرسیده است که خود را بازنگری کنیم؟
کرزی استعفا بدهد یا ندهد, برای من مهم نیست. زیرا او مهره یی بیش نیست. حتی هنگامی که کرزی برای مدت معینی رییس جمهور افغانستان شد, من برای بعضی از دوستان خود گفتم عقلانیت سیاسی زمانی در سطح بالای سیاسی - گر چه در افغانستان این طبقه بندی نا موجه است - در افغانستان رویکار می آید که این کرزی آمده از امریکا که دعوای دموکراسی دارد درست در زمان معین دست از قدرت بکشد و هیچ بهانه یی نیاورد. اما او بهانه آورد و تا چرخش انگشتان من بروی صفحه کیبورد حرفی از ترک قدرت نگفته است. دلیل آن هر چه باشد از منتظر بودن چراغ سبز از سوی قصر سفید یا جلب اعتماد طالبان - پسر خوانده یا فرزندها- بازی با آرمان ملتی است که او در نخستین روزهای به قدرت رسیدنش احترام خود را به آن نمایش گذاشت، اما تداوم آن را فدای خوشباشی ها و قدرت طلبی های افراد دور و بر خود به نام قوم و زبان ساخت.
13 مارچ 2009, 05:17, توسط آصف سر پلی
کرزی بچیم هوش کنی که چوکی ره ایلا نتی لاکن روزیکه اتخابات شرو شد مردانه وار بگریزی اگه نی ده امو بندی خانه های که ده مردم جور کدی تره می اندازن اموتو که باسخاس بندی ها ره نکدی باسخاس تره ام نمی کنن باز میگم هوش کده باشی بازی نخوری . راستی یک گپ دیگه که وقت گریختن سونی امریکا نروی یا سونی شوروی نگریزی که ده هر دوی شان تره جای نمیته یک جای ، جای پای گنجشکک داری بگویوم یا نگویوم برو میگوم فقط پیشی ملا عمر میری و دستایشه ماچ میکنی امو تره جای میته بیغم باش .. بامان خدا
13 مارچ 2009, 11:21
وردک یک روپیه یافته بود ده کف دست خود انرا چون الماس یا گوهر شبچراغ انقدر محکم گرفته بود زمانی دستش شخ شده انرا باز کرده دید عرق کرده فکر کرد پول گریه کرده
گفت مزاله مه زاله ( ک.....نه )به درکمه خو تا به در نکمه .
رها کردنی نیست خوداش چند وقت پیش ده تلویزیون مولوی بیات گفت ...