نخبگان پشتون، حرکتی ضد گفتمان دارند
پاسخی به آقای شبیر کاکر محترم/ در مورد ملالی میوند، این شبهه وجود دارد، و شک در این موارد بیشتر به بعضی کارهای غیر علمی جناب عبدالحی حبیبی بر می گردد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نوشتهء شما علمی و دارای منطقی قوی است، من شیوهء نظر شما را مقبول و پسندیده یافتم، به نقد نوشتهء شما نمی پردازم، چه اینکه چارچوب بحث در نوشتهء شما عقلانی است، لذا لزومی نیست روی مسایل تاریخی وارد بحث شویم، اگر بحثی هم صورت بگیرد باید در چارچوبی علمی باشد، که فعلاً جایش اینجا نیست. لذا بهتر است دوستان محترم در مورد این اسطور های تاریخی دست به تحقیقات علمی دقیق بزنند تا کلی گویی هایی که در نزد اهل تحقیق شبهه بر انگیز می نماید، مثلاً در مورد ملالی میوند، این شبهه وجود دارد، و شک در این موارد بیشتر به بعضی کارهای غیر علمی جناب عبدالحی حبیبی بر می گردد، وی با کشف ناگهانی پته خزانه، بی اینکه از نظر علمی روی آن کار شود، اهمیت خود را به عنوان یک تاریخ نگار صادق زیر سوال برد، و حتی پته خزانه به عنوان نشانهء برای تاریخ سازی و جعل عمدی تاریخ در میان اهل نظر تبدیل شده است. برای ما شهروندان افغانستان، یک نکته باید مبرز شده باشد که هیچ کدام به تنهایی نمی توانیم با اتکا به اسطوره های یکهء قوم خود، چیزی به نام هویت افغانستانی را به وجود آوریم، پشتون می تواند ایجاد هویت افغانی نماید، و ازبک ازبکی، و هزاره هویت هزاره گی، و تاجیک هویت تاجیکی، اما هر کدام اینها در انزوا، و در نفی دیگری شکل خواهد گرفت. هویت مشترکی که هویت ملی ما را تشکیل دهد، باید آمیزهء از واقعیت چند فرهنگی، و اسطوره های کثیر القومی ما باشد، تا هر کسی خود را درآینهء آن ببینید. در غیر آن، کسی قادر نخواهد بود هویت خود را به عنوان هویت ملی تعمیم دهد، و یا آن را بزور به دیگران بقبولاند، همین یک نکته، یعنی اینکه هویت ملی ما چیست و چگونه باید شکل بگیرد همواره موضوعی بوده است که برادران پشتون به آن از زاویهء ملی نیندیشیده اند، و گفتگو در این زمینه را، با متهم کردن دیگر شهروندان به خیانت، وطن فروشی،جدایی طلبی، عامل و جاسوس بیگانه، و ... نفی کرده اند. تنها پاسخی که از جانب برادران پشتون به گفتمان هویت ملی در کشور داده شده است، هم از سوی نجبگان فکری، و هم سیاسی، همان است که گفته آمد. اما واقعیت این است که در کشور ما جدایی طلبی وجود ندارد. حتی اندیشهء چنین خواستی در میان هیچ قومی مطرح نشده و تئوریزه هم نشده است، اما بیایید با خود صادق باشیم، این وضع تا کی دوام خواهد کرد؟
شما به عنوان انسانی اهل تحقیق و اندیشه فکر نمی کنید مودلی را که آقای سیستانی در تحقیقات تاریخی، و در عکس العمل در مقابل بعضی مسایل روز برگزیده اند، مودلی است کهنه و نا کار آمد؟ آنها ضد گفتمان، یعنی ضد نقش معنادار رفتارها و ایده های اجتماعی در زندگی سیاسی هستند. سیستمهای معانی، یا همان گفتمانها (discourses) فهم مردم از نقش خود در جامعه را شکل می دهند و بر فعالیت های سیاسی آنها تاثیر می گذارند. گفتمانها به معنی ایدئولوژی ها به معنای کلاسیک آن نیست، گفتمانها رفتار سیاسی و اجتماعی شهروندان، تشکیل نهادها و سازمانهای سیاسی یا مدنی را در بر می گیرد، اما در ضد گفتمان، همهء این ها عامل یا جاسوس بیگانه، جدایی طلب، جنگ سالار، ناقض حقوق بشر و ... هستند. برای اثبات چنین مامولی، آقای سیستانی "گادی" یکه تازی را سوار، و از هزینهء زرادخانهء قومی پیش برندهء ماموریت ایجاد و تشدید ضدیت های اجتماعی است. ضدیت کی ایجاد می شود؟ زمانی که شرایط برای یک نوع هویت( اینجا هویت کثیرالقومی) کامل و مثبت توسط بخشی از جامعه و گروه ها امری غیر ممکن تلقی شود. به گمان ، سیستانی یا کسانی که چون وی می اندیشند، مانع ایجاد چنان هویت کامل و کثیرالقومی هستند.
اما مهم این است که این شرایط، یعنی ضدیت های اجتماعی حدوثی و نتیجهء مراحل گذار هستند، ما در دورانی قرار داریم که هویت های ما سرگردان است، هنوز هویت ملی شکل نگرفته است، اگر این هویت های سرگردان زبان مشترکی نیابند، بحران در کشور دوام خواهد نمود، و ما نه قادر به تشکیل دولت ملی خواهیم بود، نه هویت ملی ای شکل خواهد گرفت.
بدین سان عده ای برای آقای سیستانی دست می زنند، عده ای ناسزایش می گویند، و عده ای به وی می خندند. ما هم می خندیم، تا در بازی وی شریک نشده باشیم، اما متاسفانه عده ای از زبان خود وی استفاده می کنند. لابد برای اینها هم عده ای دست می زنند، عده ای ناسزا می گویند، و عده ای می خندند، و شاید هم عده ای مثل آقای سیستانی و جناب معروفی دنبال "تفنگ دهان پر" هم می گردند!
هرگونه که باشد، تحولات اجتماعی راه خویش را می رود، ما در دورانی زندگی می کنیم که تمامیت خواهی به سختی قادر با ادامهء حیات است. در افغانستان نیز این اندیشه،یعنی مدافعان نظم کهن در حال نزع هستند.
گستاخی های خانم فرشته حضرتی دربرابر آقای سيستانی قابل توجيه نیست
14 دسامبر 04:02, نويسنده: شبیر"کاکر"
از بخش سخنگاه کابل پرس?
بنده این جوابیه مختصررا ابتدا به پورتال افغان حرمن گسیل داشته ام. ازآنجائیکه مقاله خانم فرشته درچندین سایت منتشر شده من نیزلازم دانستم که درهردو سایت کابل پرس وپورتال افغان جرمن به چرندیات خانم محترمه پاسخ ارائه کنم وسوالهای را ازایشان مطرح سازم.
درسايتهای کابلپرس وخاوران ويکتعداد سايتهای ديگر مقاله راجع به اسطوره وتاريخ نگاری وجعل اسطوره ها .ازخامه خانم فرشته حضرتی توجه مرا بخودجلب کرد درمجموع برداشت من ازنوشته ايشان اين است که پشتونها به فقرفرهنگی دچاربوده وتاکنون هم اين فقرفرهنگی رنج ميبرند تاريخ نگاران پشتون خصوصا عبدالحی حبيبی جعال تاريخ است. کتاب "پته خزانه" جعلی است جنگ های تاريخی ودفاعی افغانها دربرابر انگليس واقعيت ندارد واگرواقعيت هم داشته باشد زمينه ساز آن بارهم پشتونها هستند. طالبان ومحمدگل خان مهمند هردوبه يک سويه دشمن فرهنگ مردمان غيرپشتونی بوده اند وسرکوب بغاوت بخش ازهزاره ها توسط اميرعبدالرحمن خان نسل کشی تمامی هزاره ها بوده وهمچنان حملات احمدشاه ابدالی به هند خصلت تمدن ستيزانه داشته است من يقين دارم که اين خانم تازه کار جديدا وارد عرصهء نويسنده گی وسياست شده ودارد تازه تمرين نويسنده گی ميکند چنان مينمايد که پشت صحنه های تياترکسان ديگری قراردارند که بنابه قول شاعرهرچه استاذ ازل گفت ميگويم به خانم محترمه طرزگفتاررا می آموزند درغير آن من تاکنون نديده ام که حتی مبتدی ترين شاگردان رشتهء تاريخ وجامعه شناسی درمورد پيچيده ترين مسايل جامعه شناسی وتاريخ اينچنين سيکسرانه برخورد نموده واحکام جزمی صادرکنند شايد برای خانم محترم بهتر آن بود که بدون نفی اسطوره های تاريخی يک ملت چنان می نوشت که از آن بوی نفرت وتحقير عليه قوم بخصوص احساس نميشد وبخاطر تکميل معلومات خويش ازديگران طالب رهنمايی ميشد تا ديگران به کمکش می شتافتند آنوقت ميشد بدون توسل جستن به کلمات موهن وتحقير آميزچندسطری را روی صفحات انترنتی به . زيور نشرآرائيد اين روش علمی درتمام دنيا بحيث يک اصل قبول شده مورد تائيد همهء دانشمندان قرار دارد توصيه من به خانم محترمه اين است که قبل ازنوشتن راجع به يک موضوع بايد نخست معلومات خويش را درباره همان موضوع به پايه اکمال رسانيده بعد به قلم وکاغذ رو آورند. بعدازآنکه چندين ورق کاغذ را سياه کرد دوباره چندين بار همان نوشته را بخواند وببيند که نواقص املائی وانشائی درآن وجود دارد ويانه سپس به کببورد وکامپيتوتر دست برد بازهم کوشش کند که غلطی های انشائی وغيره را تاجائيکه وسع وطاقتش ايجاب ميکند اصلاح کند بعدا آنر ا غرض نشر به هرسايتيکه ميخواهد بفرستد اين روش معمول درنوشته های علمی وتحقيقی است .درغير آن ا بسااوقات چنان واقع ميشود که کلمات وعبارات ساختگی و وام گرفته ازديگران سبب خجالتی انسان ميشود خدمت آن خانم محترمه عرض بايد کرد که سوژه ومحتوای نوشته هايش تاکنون ازنوشته افغانستان درآتش انديشه های فاشيزم گرفته تانوشتهء نيمه تائيديه اش درباره مقالهء مسعود جان قيام ومقالهءاخيرش راجع به تاريخنگاری وحعل .اسطوره ها سوژه های جديد برای خواننده گان نيست چه بسا که نوشته های ديگران اندرين باب يعنی نفی اسطوره های ملت پشتون وانتقاد ازسنت های قبيلوی وغيره قبل از .خانم فرشته حضرتی بمراتب زيرکانه تروحرفوی ترنوشته شده است زيرکانه تربه اين معنی که آن نوشته ها علی الرغم کراهيت ونفرت ايکه ازحاکمان پشتون داشته اند اما هيچگاه احمدشاه ابدالی را بنيانگذار فاشيزم نخوانده اند زيرا هيچ وجه مشترک ميان فاشيزم قومی وعملکرد های احمدشاه ابدالی بعنوان بنيانگذار واساسگذار اولين دولت افغانها درتاريخ وجود ندارد. ازاينکه ديگران درين باره زياد حرف زده اند من خواستم بصورت ايجاز از آن بعنوان نمونه يادکنم وبيشترازين نميخواهم درآن مورد سخن را بدارازا بکشانم صرف خواستم که به خانم بگويم که بايد ايشان معلومات خويش را ازنظر تاريخی درمورد اشخاص تاريخی تکميل نموده بعدا به صدور احکام قطعی مبادرت ورزند درغير آن روش کنونی ايشان مقبول خاطر اهل تحقيق قرارندارد . ابتدا ميخواهم چند پرسش را ازخانم محترمه مطرح نموده وبعد نظرياتم را را جع بموضوعات مطروحه بنويسم آيا شما معنای اسطوره را ميدانيد وياخير؟ فرق بين اسطوره ها وحماسه ها درچی است؟ اسطوره های جعلی و واقعی ازهم چه فرق دارند؟
دربين سه تن ازشخصيت های تاريخی عبدالخالق هزاره ، سردار داود وداکترنجيب الله کداميک ازنظرشما اسطوره است؟
آيا شما به شمال افغانستان باموترسفرکرده ايد يانه؟ اگرسفرکرده ايد درقسمت های نارسيده به خنجان به منطقهء بنام قبرکلينر برخورده ايد يانه؟ واگر برخورده ايد ميتوانيد بگوئيد که قبرکلينر متعلق به کی است؟ چرا آنرا قبر کلينرميگويند؟ آن کلينر خودش کی بود مربوط کدام خانواده يا فاميل بود؟ چرا به اسطوره تبديل شده است؟ شما چند درصد به زبان پشتو آشنائی داريد؟ چقدر قادرهستيد که به اين زبان تکلم ويا کتابت نمائيد کدام آثارادبی پشتو را مطالعه کرده ايد؟ چقدر به اختلافات لهجوی وديالکتيک اين زبان آشنائی داريد؟ البته هرکدام اين سوال ها شاخه ه ا ..وبرگهای زيادی دارند اما من به همين اختصار اکتفا ميکنم ديگراينکه يادآوری حماسه های تاريخی پشتو چرا بسترساز عقب مانده گی تاريخی جامعه پنداشته شود؟ . جنگ ميوند و وجود تاريخی ملالی ميوندی يکی از پرسشهای را خانم حضرتی مطرح کرده که خانم ملالی مربوط کدام قبيلهء پشتون است وچرا تا کنون با نام قبيله :اش درتاريخ ذکر نگرديده بايد خدمت شان عرض شود که ازنظراين قلم هم جنگ ميوند يک واقعيت انکارناپذير تاريخی است وهم وجود خانم جوان کوچی بنام ملالی کسيکه آن لندی مشهور را سروده است وبرای غازيان ومجاهدان آب ونان تهيه ميکرد همهء آن حوادث يک واقعيت است نه جعل ..تاريخی زيرا درقندهار ازقديم الايام تنها اقوام درانی مانند بارکزی و اچکزی وعليزی غيره وغلجائی ها مثل هوتک وتوخی سليمانخيل وغيره سکونت ندارد بلکه مطابق نوشتهء آقای سيستانی خوگيانی ها جعتائی ها عرب ها کشميريها وغيره اقوام خورد وکوچک ديگر درحومه های قندهار مسکن گزين بوده اند. اقليت خوگيانی تاهمين اکنون درقندهار وجود دارد .که حالا خودرا قندهاری ميشمارند بدون شک که ملالی شهيد مربوط قبيله خوگيانی بوده واکنون قبرش نيز موجود است چگونگی سرايش شعردرهنگام جنگ خانم حضرتی اين سوال را مطرح کرده که شعرچگونه سروده شده وبعد چی کسی آنرا يادداشت کرده وآيا در آنزمان آنقدر ميرزاها وباسوادان کافی وجود داشت که آن اشعاررا بنويسند ،خدمت خانم بايدعرض شود که درفرهنگ مردمی پشتونها(فولکلور) سرايش لندی يا به اصطلاح دوبيتی ها سابقه بس طولانی دارد. خصوصا دربين خانمها. . اين دوبيتی های مردمی که بنام لندی ياد ميشود اصلا شاعر مشخص نداشته وندارد هيچگونه پيش شرط مثل باسواد بودن شاعر .ودانستن قواعد شعری وغيره نيز درآن وضع نشده است عموما لندی ها به شيوه کلاسيک سماعی ازيک نسل به نسل ديگر انتقال پيدا ميکند درعصرحاضر که عصر نوشتن وخواندن است خيليها کوشش دارند که ضرب المثل های عاميانه ولندی هارا جمع آوری نموده و از آن کتاب تاليف کنند ...که شايد مقبول خاطر خانم فرشته قرار نگيرد وآنرا نيز مثل پته خزانه جعلی وا نمود کند من اميدوارم که خانم حضرتی به پرسشهای بنده پاسخ ارائه فرموده واين را نيزخدمت شان عرض کنم که خلط نمودن حوادث تاريخی وارتباط دادن هرحادثه به يکديگر چه ازنظرزمانی وچه ازنظر مکانی نه کارعلمی است ونه هم منطقی
پيامها
14 دسامبر 2008, 23:37, توسط باچه آزره
سلام به همه
بعقیده من : درمتن نوشته آقای کاکر کوشیده شده است تا با قلم پردازی وبازی باکلمات از سوالی که برای خویش خلق نموده است نا خود آگاه راه فراررا فراهم نماید.درمجموع یک نوع هراس کشنده قلم بدستان ازین نوع را میازارد.این دسته میکوشند تا ناحق خویش را برای مردم توجیه نموده و مشروعیت ببخشند .این جماعت درتلاش اندتا برای استبداد عبدالرحمن خان نسخه مشروعیت بیابند. آقای کاکراگر متن کوتاه پنسلی در مورد افتخارات واقعی این وطن(غیر پشتون) میداشت شاید این نوشته شان نیز محل از تامل را میداشت.اما همیشه توازن نشناسی این نویسندگان اعتماد شان را تحت سوال قرارداده است.
اما درکل نوشته خانم حضرتی باب توجه خوبیست برای اینکه تحقیقاتی برای موارد مشکوک نظیر این اسطوره کذای(ملالی) و بیشترین های دیگر صورت گیرد تا جعالان تاریخ همچون عبدالحی حبیبی بهتر بمعرض معرفی مردم قرار گیرند.
15 دسامبر 2008, 10:45, توسط خان اصلی
اقا مدافع قبیله ایا از شما خون است از دیگران اب ایا از شما تاریخ است واز دیگران پته خزانه.
ایاملالی ساختگی شما قهرمان است وهشتاد زن ودختر جوان کابلی که در کوه های کابل برای غازیان حقیقی اب نان را اکمال میکردندوجام شهادت را نوشیدند ..هیچ .
ایا حماسه وفدا کاری زهرا وعبدالله عاشقان وعارفانی پنهان بماند .
ایا قهرمانی غازیان کودامن وکوهستان برای همیش در دل تاریخ دفن شود .
ایا غازیان اهل تشیع و هزاره ها ترکمن ها ازبیک ها.... بنابر سیاست غداران درانی ودنباله روان هیتلری شان نسل بر نسل نا گفته بماند .
ایا در باره افتخار که در جنگ میوند هراتی های قهرمان افریدند وقندهار فروخته شده را با خون شان خریدندسکوت شود .
ایا اجازه میدهید که ابده شهدا میوند درهرات و میوندبنام هراتی های قهرمان بنا شود.
میلیون ها دالر را به باز سازی قبر وطن فروشان تان چون تیمورشاه واحمدشاه ونادر شاه ظاهرشاه...بمصرف رسانیدید درحالیکه سنگ های قبر محمودبزرگ را به بازار های قصه خوانی لیلام نمودید درحالیکه از سلاطین غوری وغزنوی و.... نام بردن جرم پنداشته میشود .
فرشته حسرتی وثریا بها هر چه بگویند وبنویسند با هر املا و انشا که با شد بران مردم بیسواد خود مینویسند مردم مطالب شان را از لابلای ان میگریند انان برای انگریز ها وجایز ادبی ننوشته اند درد خود ودرد مردم را بیان داشته اند.
بی ادبی های را هم عرب تبعیدشده سید موسی عشمان هستی به خراسان زمین.
کاسه لیس افغانملت نیز در مورد فرشته بیان داشته که در خور یک ادم ریش سفیدو بیکار در غرب نمیباشد.
16 دسامبر 2008, 00:05, توسط شادمان
منهم کاملا به این عقیده هستم که کسی بنام ملالی اصلا وجود نداشته وشاید کدام سیاسر در ان جنگ اشتراک کرده باشد اما اینکه وی یک شاعر معرفی شده وانهم یک بیت را در اثنای جنگ گفته پس دیگر اشعار وی کجا تشریف دارند. یا ایشان هم مانند ان شعرای که درکتاب پته خزانه ذکر خیرشان شده ونمونه کلام شان را اقای حبیبی صرف یک بیت اورده اند پس خانم ملالی قهرمان خیالی محرکه خیالی میوند هم شاعر است که درتمام عمر خود یک بیت گفته اند!
پشتونها شدیدا از فقر فرهنگی وهویت تاریخی رنج میبرند به همین خاطر است که دیروز عبدالحی حبیبی دست به جعل پته خزانه و خلق ملالی زد وامروز عین کار را حبیب الله رفیع واسمعیل یون میکنند وتا چندی قبل شکور رشاد هم دست به جعل کاری میزد وهر ولایت افغانستان را زادگاه اصلی پختانه معرفی میکرد ولی اجل معلتش نداد وی نقاب بروی خاک کشید.
اقای کاکر هم با بازی با الفاظ میخواهد ذهن خواننده هارا منحرف بسازد ولی همگان میخواهند بپرسند که این خانم ملالی کی بنت کی مربوط به کدام قوم، خانم کی، درکجا متولد شدند ودرکجا فوت کردند وفعلا قبر ایشان در کجا است وثمره ازدواج شان چی بود. اگر تاریخ نویسان پشتون اینقدر ماهر هستند که یک بیت را در صحنه جنگ نقل قول کنند پس این قادر به پاسخ دهی به این سولات هم باشند.
از شاگردهای عبدالحی حبیبی شکی نیست که قبر کدام مسلمان دیگر را بنام قبر ملالی معرفی نکنند اما متوجه باشند که مانند عبدالحی حبیبی اشتباه نکرده ودر وقت انتخاب قبر متوجه سنگ قبر باشند که قبر کدام مرد متوفی را بجای قبر ملالی بیگم نزنند.
وسلام
24 دسامبر 2008, 18:12, توسط جمعه گل از ولایت وردک
محترم شادمان صاحب !
اگر شما معلومات داشته باشید در طول تاریخ در همهء دنیا شیر زنانی موجود بوده اند که یکی از انها ملالی میوندی بوده است. همچو زنان در کشور ما زیاد اند مثال زندهء ان ناهید است که با اواز رسایش عمر رژیم خو د کامهء خلق و پرچم را کوتاه ساخت.
لندی در پشتو و دوبیتی در زبان دری گویای مطلب ماست. لندی ودوبیتی معمولا شاعر ونویسندهء ان معلوم نیست ولی از سینه به سینه نقل شده است. به این دو بیتی ها توجه کنید.
شمال آمد، شمال شال مرا برد
خادکیا(خادکی ها)آمدو یار مرا برد
گلهای پیش قشله گل گرفته
دلم از دست امر در گفته
بچه ی ببرک بمیره بیا بریم کابل
دوستم اوزبـک بمیره بیـا بریم کابل
ایوب خان شـیر غرانس
میربچه خان رس رسانس
آزادی فـخـر افغـانس
راپـت کـل لات کـلانـس
بیا بیـادر انگور بخو
غـازی زنـهاره ببین
ایثارگرها ره ببـین
ماده شیر هاره ببین
جنگ اسلام با کافرانس
بـازار گـرم غازیانس
توپ و تفـنگ نمـایانس
جهاد فرض به مسلمانس
وـن پـاکه ببیـن
قوم بی باکه ببین
الـفـت خاکه ببین
قیام فرض بر خاص و عامس
زن و مـرد پیـر و جوانس
شـهـادت راه نـیــکانـس
جـهـاد فـرض به مسلمانس
بـیـا قیامه ببین
پیر و جوانه ببین
جنـگ جویانه ببین
مامدجان مـرد میـدانس
مشک عالم با غفور جانس
ایـوب خان شـیر غرانس
جهاد فـرض بر مسلمانس
جنک و جهاده ببین
دلهـای پـاکه ببین
الفت خـاکه ببـین
خواجه ناصر ز عاشقانس
فقیرحسین با قادرخانس
میربچه خان رس رسانـس
جهاد فـرض بر مسلمانس
خاو روی سنگه ببین
غـیرت و ننگه ببین
تیـر و تفنگه ببین
عبدالرحمـان از کلکانس
هم مبارز هم آزادخانس
نـام نیـکان بر زبانس
جهاد فـرض بر مسلمانس
بیا تو خانه ببین
خان خانـانه ببین
غازی مردانه ببین
قادرخان، خان اوپیانس
گل مامد با حفیظ خانس
حیدر چرخ، چـرخ زمانس
جهاد فـرض بر مسلمانس
بیا اتحاده ببـین
ای اتفاقه ببیـن
مـحو نفاقه ببین
هـر کـجـا مـجاهـدانس
پـشـت شان غازی زنانس
ذکـر هر یک بی پایانس
جهاد فـرض بر مسلمانس
غـازی زنـهاره ببین
ایثارگـر هاره ببین
ماده شیر هاره ببین
از این نوع داستان های حماسی و دوبیتی ها به هزاران مثال ان موجوداست. که البته شامل تمام اقوام مملکت ما اعم از پشتون، تاجک، هزاره وسایرین میشود. اگر ما به چشم تعصب نه بینم این کنجینهء فرهنگی به تمام اقوام ما تعلق دار.
15 دسامبر 2008, 17:35, توسط دره گی بابا علوی
سخنی برسخنان آقای کاکر قهر:
موضوعی که هم وطن شریف ما،فرشته حضرتی آنرا بررسی کرده اند تنهاازآن جهت حائزاهمیت است که کارخانه ی کارتونی سازی مرحوم حبیبی را،رسوا نموده اند،مرحوم عبدالحی حبیب اساس گذارمکتب زبان شناسی جدید،که هرچه که دلش خواسته وسردارداؤدفرمایش داده نوشته،زمانی واژه های بی دفاع دری رامثله نموده ونام های شانراپشتوگذاشته،ودرجا ه های دیگری کرم نموده اندوفرموده اند که دری درکنارپشتووجودداشت، مرحوم حبیبی بامُومی که درکنارش وجودداشته به تعدادی از شخصیت های تاریخی بینی بلندترازخان دوسره ی قبایل بدوی سرحدی ساخته ونام آنراپشتون گذاشته، هپتالیان را،اجدادپدربزرگش احمد خان ابدالی شمرده بنابر قانون زبان شناسی او، هپتل به ابدل تبدیل شده که درپشتو ابدالی می شود! وتور من turaramanaپادشاه هپتالی نامش پشتوی خالص است(ص75و78جلداول تاریخ مختصرافغانستان تالیف مرحوم حبیبی) چنین یاوه نویسی ها شخصیت واستعدادحبیبی رازیر شعاع قراردادو،اورایک ناسیونالیست محض نشان داد،زینروفاشیستهااوراتاآن سرحدبالا برده اندکه نزدیک است اورا بابابگویند،(لوی استاد گفته انداماکلمه ی لوی معنی درجه اولی نیست باباکه شدآنوقت قبرش زیارت می شودوازروح اوکمک خواسته می شود، البته سیستانی بارکزوی هم کوشش داردکه مقام بابایی را بگیرد) وبرادر گرامی که آقای کاکرصاحب که خانم فرشته حضرتی راغیر قابل بخشش می داننداین هم از صفات قبیله وی شان است خداوند هیچ کسی رااز رحمتش محروم نکرده هرکسی حق دارد ولو که مانند شما پروفیسور اسطوره شناس هم نباشددارایی معنوی اشرا درخدمت میهنش قراردهداگر بارکزی شما درسن 70 ساله گی که نیم تنه اش در قبر قرار داردهنوز شب وروزدرپی مزخرفات تاریخی می گرددوسراسر نبشته هایش جزیاوه سرایی چیزدیگری ندارند، دیگران نیزحق دارندخلاف میل شما چیزهایی بنویسندآنجاه که فرموده ایدکه خانم فرشته مشکل املایی داردوازنشاء بی خبر است این تحقیر ها وتوهین های ماهرانه ی ابلیس مانندساخت شما هم نیست این مکتب بارکزی سیستانی است و جناب شما حق داریدازاستاد70 ساله ی تان دفاع کنید،درجاهیکه فرموده ایدکلمات را خانم فرشته وام گرفته وعبارات رابطور ساخته گی واردجمله کرده اندسخن شماازچکیده های دوردهن کریم خرم است،درینجاه شماازمکتب فاشیستی کریم فرهنگخورشهادت نامه اخذ کرده ایداواحمقانه دست به فتوابرد که کلمات دانشکده ودانشگاه غیر دینی است زیراباقیمانده ی پهلوی است مادری زبانان چه تاجک وچه هزاره 90درصد زبان ماپهلوی است لطفاًمراجعه کن درهمین کابل پرس? به مقاله ی محترم انجنیر صاحب نقشبندی که کلمات دری را ازقرآن کریم استخراج نموده بودند(...حقیقت ویاتوطیه تاریخ 8 ژوئن) عقل سلیم هرگز چنین حکم نمی کند که یک نویسنده واژه ی را استفاده کند که هیچ کسی درهیچ جایی آنرابکار نبرده باشد،پرسش هایی راکه شما مطرح کرده اید براستی فقر معنوی وآشفته گی وتعصب شمارانشان می دهدکلینر شهیدی که درسالنگ به فرموده ی شماشخصیت شده باشهیدعبدالخالق اززمین تاعرش مجید فاصله داردعبدالخالق درمقابل پست ترین انسان عصررزمیدباشهامت وازحودگذریی که کرددرواقع اگرداستان 1000سال پیش باشدتنها می شود اورا اسطوره گفت درحالی که یک واقعیت تاریخ است قبیله سالاران اخیرالذکردوروی یک سکه اند،اینکه شمافرموده ایدکه نبشته های خانم فرشته مقبول محققین نیست،این محققین اگرواقعاًازپژوهش چیزی خبر باشندنبشته های خانم فرشته راتایید می نمایندواگر مانندجناب عالی اسطوره شناسی راپیچیده ترازDNAوRNAوبیوانجنیری به مردم توضیح بدهندراست است که مقاله ی خانم فرشته رابه نظرحسدخواهنددیدواقعیت اینست که شماتابع ننگ قومی هستیدهرگزحاضربه پذیرش چیزی بلاترازپندار خودنیستیدفراموش نشود جناب میردادپنجشیری که انجنیرژنیتیک هستند شاهد خواهندبودکه اسطوره شناسی وآنچه شما پیچیده گفته ایدآنقدرها هم بغرنج نیستند که غیرشما کسی آنراندانند.
دره گی با با علوی
16 دسامبر 2008, 02:55, توسط سامان
ملالی وجود ندارد اگر وجود می داشت قبرش را به من نشان دهید.
شاید ملالی یک موجود فضایی بوده که در جنگ میوند به زمین می آید و بیتی شعر می سراید و دوباره به فضا می رود.
17 دسامبر 2008, 01:09, توسط حنیف رستم
سلام خدمت سایت کابل پرس? عزیز :
من فکر می کنم که این مسایل را خانم عزیز فرشته حضرتی نقل قول نموده است . و خودشان در خارج می خواهند برای این ملت مشکلات را خلق نمایید . طبعا یک سلسله مشکلاتی مو جود بود اما ملالی منحیث یک زن قهرمان در تاریخ افغانستان برای مجاهدین در ان زمان دوشادوش انها مبارزه می نمود بنظر بنده همین کفایت می کنند . که یک زن افغان در طول تاریخ دوشادوش مردان مبارزه می نمود همین کفایت می کنند .
16 دسامبر 2008, 12:29
سلام به خوانده گان محترم!
از طرف ع.ص.صبور
مقاله جناب کاکرواقعآ فابل ستایش است جناب کاکرباادبیات عالی (نه بازی باکلمات که باچه ازره انرا ذکرکرده که به یعقین یک نام مستعار است واقا باچه ازره ازذکر نام خود خجالت میکشد.چه افراد ازذکر نام خود خجالت میکشند؟؟) مسایل را به خانم فرشته حضرتی که از سوادکافی برخودارنیست چه رسد مسایل تاریخی طوری مطرح کرده تا باشد که خانم حضرتی فهم سیاسی وتاریخی خودرا بالاببرد تا ازدیدتعصب مسایل وواقعیت های تاریخی راکتمان نکند چون اینکارجزبیسواد بودن وی چیزی دیگری را ثابت نمیکنند.اقای سیتانی واقای معروفی که من هیچگاه هم ایشان را ندیده ام ولی مقالات پرمحتوا،علمی،فارغ ازهرنوع تنگنظری وتعصب قومی ومذهبی جناب ایشان رامطالعه نموده ام واقعآ باید افغانها به نویسندگان چون اقای سیتانی واقای معروفی افتخارکنند.بعضی ازهموطنان چون اقای میرداد پنجشیری به این نظراندکه اقای سیستانی از مدل کهنه استفاده میکنند،مگر اقای میرداد فکرمیکنند که مسایل تاریخی چون کشفیات الکترونیک با گذشت زمان وهر روز تجدید ونوشده برود درحالیکه مسایل تاریخی مربوط به تاریخ است ومانمیتوانیم انچه درگذشته اتفاق افتاده ا نرامطابق زمان حال تغییر دهیم که گویا منافع فلان قوم در ان در نظر گرفته نشده ویا تعصب که بافلان قوم داریم یک واقیعیت تاریخی را کتمان کنیم لازم است مسایل را مستند وبا شواهد معتبر تاریخی خدمت هموطنان عزیز بازگو کرد کاری راکه جناب سیتانی انجام میدهند.
17 دسامبر 2008, 05:14, توسط غلام ایشان سیف الدین زاده ده ملایوسفی
اقای بینام اگر چنین است پس لطف کن وقبر این خانم قهرمان را برای ما نشان بده که انرا زیارت بسازیم! من در گفته های کاکر چیزی نیافتم جز جفنگ سرایی که شیوه خاص نوشتاری یک بیسواد وخودفروخته شده دیگری است بنام معروفی. شاید کاکر خود معروفی ویا سیستانی هرزه نویس باشد
عصر فعلی عصر واقعیت گرایی وکنجکاوی است. این حق فرشته حضرتی ویا هرکسی دیگری است که در مورد یک واقعه مجهول تاریخی ابراز عقیده کند. شما نباید بنابر گفته حضرت کریم خرم مانند دیگ بخار انفجار کنید بلکه به عوض اتهام وارد کردن های بیجا کوشش کنید ان کله های تانرا که نمیدانم از چی پرگردیده است به کار بیاندازید وواقعا تا افتخار کردن به مسایل مجهول ونامعلوم به جستجوی حقایق براید. برادر عزیز، علت دربدر شدن افغانستان که نودونه عشاریه نه فیصد از طرف پشتونها است اینست که برادران پشتون همیشه به جنایات خود از یک طرف افتخار میکنند واز طرف دیگر به ان چیز های عقیده مند هستند که اصلا وجود تاریخی نداشته اند.
امیدوارهستم که یک نفر از نویسنده های طرفدار موجودیت فزیکی ملالی لطف کنند ویک مقاله به تمام معنی معیاری درمورد ایشان بنویسند واگر به ثبوت رسانیدند باز انوقت درست.
28 دسامبر 2008, 17:08
مثل اینکه میزداد خان خودرا به خواب خرگوش زده است تو گویی که وی جواب استاد کاکر را نخوانده است.
امیدکه هرچه زودتر ازخواب بیدارشوند