ما نیز مقصریم!
سربازان قوم من در جاده های کابل، مردم غیر نظامی هزاره را، فقط به اتهام هزاره بودن، مورد توهین و شکنجه قرار می دادند و زندان های ما پر از افراد بی گناه اقوام دیگر بود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نشر نخست در کابل پرس?: پنج شنبه 4 دسامبر 2008
نوشته ی مسعود قیام را خواندم. او به عنوان فردی از قوم پشتون عالمی از ملامتی ها را پذیرفته و قوم خودش را عامل بحران های بی پایان افغانستان و عقب مانی تاریخی این کشور دانسته است.
مسعود قیام با این نوشته ی بی مانند و جاودانش، نشان داد که وجدان بیداری است که از بی عدالتی به ستوه آمده است. او با این نوشته اش نشان داد که متعلق به نسل جدید افغانستان است.
من نیز، همانطور که مسعود قیام به عنوان یک فرد پشتون سخن گفته، به عنوان یک تاجیک وارد بحث می شوم:
مسعود قیام، درد ها و آلام من نیز کم تر از تو نیست!
به قول شاعر تاجیک:
...
از حسرت خونين كفنان چشم نم ما
از وحشت عاق پدران پشت خم ما
...
تا ميهن ما پايگهِ ميرشكار است
در گلشنِ ما كشتن گل غنچه بهار است
...
در خلال سالیان بی نظمی، مشتی از اوباش و دژخیم، با استفاده از فرصت، به طور تصادفی روی صحنه آمدند و در سالیان قومگرایی، از نام قوم تاجیک، امتیاز قومی گرفتند.
این جنایات کاران حرفوی و بی آرمان، منافع شخصی و خانوادگی خود را منافع مردم عنوان نموده و بی خبر از این که مردم عام تاجیک چه سختی ها که نمی کشند.
نمی توانم آرمان های مردمم را (عام مردم افغانستان را) محکوم کنم اما سوء استفاده ی رهبران را محکوم می نمایم.
چپاول دارایی های مردم شهر کابل، چپاول زمین های دولتی، خشونت بر ضد مردم شهری و سوء استفاده های گسترده به نفع خود و خانواده ی خود، از ویژه گی های سران تقلبی قوم من است.
در پنج سال حاکمیت برهاند الدین ربانی (به عنوان رئیس جمهور تاجیک تبار)، سینه ی هیچ قومی را بی زخم نگذاشتیم و تا توانستیم هزاره را سرکوب کردیم.
از قضا رهبری هزاره ها نیز در دست دژخیمی از قبیله ی دژخیمان پشتون، تاجیک و ازبیک بود.
سربازان قوم من در جاده های کابل، مردم غیر نظامی هزاره را، فقط به اتهام هزاره بودن، مورد توهین و شکنجه قرار می دادند و زندان های ما پر از افراد بی گناه اقوام دیگر بود.
از دزدی های مسلحانه ی ما و نابودی خانه های رهایشی شهریان کابل، به همکاری گلبدین نیز همه با آگاهی دارند.
در آغاز حکومت قومگرای کرزی نیز دژخیمان قوم من، با استفاده از وضع نا بسامان، به دارایی ها عامه هجوم بردند و هر چه بلند منزل که در شهر کابل بود، به نام خود کردند.
دیگر نمی خواهم به وحشی گری های قومم افتخار کنم. چیزی برای افتخار نیست. ما ملت با افتخاری نیستیم. ما در این خاک- که در قلب آسیا موقعیت دارد- جزیره ی وحشت ساخته ایم.
من از هم تباران تاجیک خود می پرسم: چرا ما از مشتی جنایت کار- که فقط به شکم های گنده ی خود می اندیشند و به کودکان گرسنه و سرما خورده ی ما توجهی ندارند و با سوء استفاده از آدرس قوم تاجیک، چپاول و معامله می کنند- حمایت کنیم؟ سواری آن ها بر آخرین مدل موتر های جهان و میلیون ها دالر پول حرام در حسابشان، چه افتخاری برای من و تو دارد؟
آری، فقط اعتراف به اشتباهات گذشته ی مان می تواند راه جدیدی را به سوی آشتی ملی و همزیستی مسالمت آمیز ما باز نماید.
اکنون، همانطور که از نوشته ی مسعود قیام استنباط می شود، همه ی مردم افغانستان، به ویژه قوم پشتون، نیازمند تغییر تفکر ملی، از قومگرایی به اندیشه ی شهروندی می باشند.
مردمان متمدن جهان، با تکیه بر ارزش های شهروندی و قوانین عادل، در کنار هم زندگی خوشی را سپری می نمایند.
اکنون، حاکمیت بر اساس اکثریت قومی یا نژادی و یا زبانی، مردود پنداشته می شود و هر فرد از افراد کشور های جهان، با حقوق مساوی و همچون یک شهروند در جوامع خود زندگی می نماند.
جوامع پیش رفته نیز به افراد اجتماع خود، به عنوان شهروندان هم میهن خود نگاه می کنند و در مواقع انتخابات، به برنامه های مفید رأی داده می شود نه به قومیت، زبان یا نژاد.
وجدانی بیداری هم چون مسعود قیام و هر جوانمرد دیگری که با این شجاعت حاضر می شود دست به اعتراف بزند، در خور ستایش است.
نوشته ی مسعود قیام، پیام روشنی دارد. او با این نوشته، روزنه های امید را برای ما جوانان افغانستان باز نموده. فقط با اعتراف به گذشته ی سیاه خود می توانیم با صمیمیت، و بر اساس ارزش های شهروندی و در چوکات قوانین عادلانه، زیست باهمی داشته باشیم.
ما، نسل جدید افغانستان، شاید نظر واحدی نسبت به گذشته نداشته باشیم، اما مهم آن است که نظر واحدی نسبت به آینده داشته باشیم.
نیاکان من محور جدال در افغانستان
اگرمناطق پشتون نشین جدا از مناطق تاجیک ها و هزاره ها واقع می شد و خدای بزرگ بر تقدیر اقوام اطراف پشتون همسایگی را با این قوم نمی نوشت...
سه شنبه 2 دسامبر 2008, نويسنده: مسعود قیام
پيامها
3 دسامبر 2008, 12:30
Afarin bar to wa masoud qiam. waqti nawishta shoma ra khandam khaili omid war shodam.
3 دسامبر 2008, 13:32, توسط Sharif
It is very funny that now that a pashtun criticizes his ansestors, people like you are excited and think: wow lets criticize our ancestors and be proud of our moral position! Lets tell you that your ancestors (who are they?- were not bad but were nothing.
I think Masoud Qyam is also too naive that thinks there is something real and genuine to the media’s criticism of pashtuns
3 دسامبر 2008, 17:07
شروع خوبی است آغاز یک فصل است که درآن یخ های تعصب وانجماد جهالت قوم گرایی ذوب خواهد شد وجریان زلال آن سرسبزی و طراوت را بر دامن نیلگون وطن به ارمغان خواهد داد.
مهدی شارپور
4 دسامبر 2008, 03:01, توسط میرویس آریا
آفرین باد برکسانی چون شماها که بخاطرحقایق دیوار های تعصب قومی را که سال هاازآن رنج بردیم وهلاک شدیم فرو میریزید. این آغاز حرکتیست که درآن ماوجدان خویش رادرنظرگرفته ومسایل کشور را بیان میکنیم. پیوستن به این حرکت چنانکه عبدالله عزیز درنوشته اش گفته است وآنچانیکه ازنوشته مسعود عزیز برمی آید سرآغازظهور نسل جدیدیست که انسانیت وانسان بودن رابر همه چیز ترجیح میدهد. بیایید کسانی راکه تا امروز من وتورا به نام قوم سپردفاع خویش قرارداده بود وبه واسطه ی ما جنایاتی بیشماری را بربیچارگان دیگر روا میداشتند بشناسیم ودیگر بخاطر هم قوم بودن مان با آنها، گناهان شانرا توجیه نکنیم ودشمن انسان های دیگر نباشیم.
من فکر میکنم که ما وشما(جوانان روشنفکر) ازهر قوم و ملیت که باشیم این روند جدید رانگذاریم گرمی اش به سردی بگراید. بیایید بنویسیم وبگوییم و بیایید همه با هم از نزدیک دیدارکنیم وبرای نسل آینده ی مان راه نجات را جستجو کنیم.}}
4 دسامبر 2008, 06:49, توسط صدا ...ا
مهدی جان شار پور من نوشته های شما را خواندم هم در نظری که در نوشته لمبه جان بگویم ویا خان وهم این نظر، عزیز دل برادر همیشه مرد باش و برای خودت یک پالیسی مشخص تعین کن و یک راه را برو... نوشته فعلی شما با نوشته که در نوشته لمبه بود زمین تا اسمان فرق دارد نمیدانم که شما همانید یا که در چند مدت کوتاه چشم تان باز شده و یا از خودچیزی ندارید امروز نسل جوان و تحصیل کرده مااحتیاج مبرمی به خود شناسی و خود باوری دارد نه به دنباله روی و تقلید کور کورانه که متآسفانه ما در دین ومذهب خود نیز چنین راهی را پیش گرفته ایم دین ما شده دین میراثی .
از موضوع دور نرویم شما که وقتی مسعود قیام در باره جنایات پشتون ها مینویسد خواهان یک گرد همایی می شوید که باید بررسی شودکه کی ها مقصر است و حالا رای موافق میدهی .
وامادر باره نوشته کنونی عبدالله جان نظربنده در باره نوشته عبدالله جان که نظر شان برای من قابل قدر است و امروز میتوانیم که بگوییم ما در راه رسیدن به یک ملت شدن ویک شهروند شدن گام های در حالت برداشتن هستیم و خوشا به حال شما و مصعود جان قیام که (البته اگر از دل و عقیده نوشته شده باشد نه روی کدام مصلحت شخصی ) پیش گامان این راه شده اید موفق باشید و باز هم تشکر از کامران جان میرهزار
زنده باد افغانستان
4 دسامبر 2008, 18:27, توسط جلال ابادی
به همه سلام!
راه حل به نظر شما چی است ؟
به نظر من راه حل این است تا در دور نیروهای مترقی و انقلابی با هم یکجاه شویم و در راه نجات کشور در پیوستن به نیروهای انقلابی کشور را نجات دهیم.
این نیروهای در هر کنار کشور وجود دارد و بیاید این نیروهای را تقویت نمایم تا در چوکات یک حکومت دموکراتیک همه مشکلات مردم ما حل گردد. بس است این چرندگویهای به نام های قوم و سمت.
جلال ابادی
آنلاین : ملی وحدت
3 دسامبر 2008, 23:20, توسط جواد
تواضع ز گردن فرازان نکوست
گدا گر تواضع کند خوی اوست
آقای عبدالله خدا داد، تو هم خواستی که در صف جوانانی چون مسعود قیام قد بر افراشته به اشتباه نیاکانت اعتراف کنی. تا جای با این نوشته احساساتی شما موافق هستم که یک عده افرادضعیف النفس، میراث بزرگ جهاد مقاومت ملت غیور خویش را در گرو معامله های فامیلی و خویشاوندان خود قرار دادندو در برابر ظلم و جبری که مردم مبارزه کرده بودند سر تعظیم فرودآوردند که درنتیجه این زبونی شان خانه نشین شدند و اکنون فقط در فکر مصونیت خودهستند. نوشته شما صراحت ندارد،شاید هم هدف شما بقایای دوره مقاومت و جهاد باشد که رهبر اصلی خود را از دست داده بودند و فکر کردند که جای وی را کرزی پر خواهد کرد البته بی خبر از اینکه کرزی هم کدام شخصیت روشن فکر و مبارزنیست، شخصیت قبیله سالار دارد.
من از ربانی هر گز دفاع نمی کنم اما به گفته های شما هم موافق نیستم،شما باید مشخص تر بنویسید که آیا در دوره حکومت ربانی به مثل دوره حکومت کمونیست ها که امروز تعدادی از آن جنایات کاران حتا تا سطح پوستهای بزرگ دولتی و با کسب تابیعیت دشمنان آیدولوژیک خود و به گفته خود آنها یعینی امپریالیزم غرب حتا در بلند ترین و مهمترین پوست ها دولتی قرار دارند و اندک توجه به منافع عام مردم خود ندارند، ملت افغانستان شاهد نا پدید شدن وسر گمی هزاران انسان بی گناه در دوره این خاینان بودند که امروز تا سطح نمایندگی در سازمان ملل هم قرار گرفته اند و هنوز توطه میکنند و صد ها هزار دالر را به بهانه لابینگ صرف شراب نوشی و توطه پردازی خود میکنند. اگر باور نداری اسناد مالی این نمایندگی شاهد این گواه است.
من میخواهم یک نکته را به شما روشن بسازم که مشکل سالهای اخیر افغانستان را که شما فقط مشکل چند تن رهبران جهادی مانند حکمتیار، ربانی، سیاف و یا چار تا ارازل اوباش دیگر میدانید بدوز از واقعیت است. جنگ های دوره حکومت ربانی در کابل نتیجه مداخلات کشورهای قدرتمند منطقه و جهان بوده که هنوز هم با وجود موجودیت نیروهای نظامی بیش از 30 کشور مقتدر جهان ادامه دارد.
تمام جنگ های آزادی خواهی از ملت ها قربانی گرفته و رهبران ملی دشمنان اجنبی بی شماری داشته و دارند.
شما نا خود آگاه خودرا ملامت نکنید و با توهین به خود خود را شهرت داده نمیتوانید. مسعود قیام گفته های داشته که گفته و میتواند از گفته های خود صریحآ دفاع نماید چون واقعیت دارد اما شما بی مورد به این میدان مبارزه نا برابر قدم نهادیت.
یا سخن سجیده گو ای مرد دانا یا خموش
4 دسامبر 2008, 18:15, توسط لالا راستک
آقای جواد، درود به شما.از ابراز نظر های عاقلانه تان جهانی سپاس.دوستان دیگری هم که مینویسند باید یک طرفه قضاوت نکنند.جواب تان منطقی بود و منطق نقد نمی پذیرد.قلم تان رسا باد . منتظر ابراز نظر های بیشتری شما
4 دسامبر 2008, 13:49, توسط زینب
خواندن این نوشته ها بعد از مدت ها نور امید را برای اینده ای زیبادر دلم تاباند، امیدوارم تعداد کسانی که به همدلی می اندیشند هر روز بیشتر و بیشتر گردد.
به امید آن روز
4 دسامبر 2008, 19:41, توسط Javed
Abdullah Mahdi Khudadad!!!
Waqean ke ma ham moqaser hastem, Ama shaheed massoud ne balke degar panjshiri ha Manand e Paddar e shoma , Dr Mohayuddin Mehdin ke dar choor wa chapawol dast darad. Istefada hai besiar najaez az pool e moqawamat wa masooud kard.
Dr Mahdi Khana e mardom ra ham choor karda ast, lutfan az Aqae wais nasery beporsed ke braitan begoyad ke Dr muhayudin mehdi khana e kakaesh ra dar shahre now dar zaman e rabbani ba zor ghasb karda wa ba name khod karda.
Chuneen kas hai naam e massoud ra bad kard, aga ne oo khod yak adam besiar khoobe bood wa dar zehne wa qalb ghair panjshiri ha manand e man hamesha jawedan khahad bood.
Setami hae manand e shoma naam e massoud ra kharab kard
Aqai abdullah khudadad !! Agar waqean qazzawat mekarded bayad awal naam az paddar e buzurgwar e khod meborded
Kabulpress lutfan nazar e mara nashr koned choon kudam cheeze tawheen amez dar aan nest
5 دسامبر 2008, 02:42
Aqai Waisi Nasseri az bemari e fashizm ranj mebarad wa yaawa saraye haish dar internet arzishi nadarad.
5 دسامبر 2008, 02:13
برادر محترم "صدا....ا"
اگر خوب دقت نمایی چیزی متضاد دریادداشتهایم نگفته ام .صحبت سر برخورد منطقی وعاقلانه بود به دور ازهرگونه تعصب وجهل ونادانی وخصومت .کسانی که این سایتها را مطالعه می کنند افراد تحصیل کردهء جامعهء من وشماست از این مجموعه حداقل این انتظار می رود که منطقی و عاقلانه بحث داشته باشند.جهت گیری نظریات در کلیه ءسایتهای افغانی بوی تعصب و خشونت می دهد، این در نوع خود یک فاجعه است،چرا وقتی صحبت از مهر ورزی ،عقل،منطق و ....... می شودبه جای همراهی با موجی از اعتراض وهیاهو روبرو می شویم.آیاسرزمین ما فقط استعداد رویش خس وخار را دارد ؟چرا دعوت به یک گفتمان علمی برایتان اینقدر رنج آور است؟آیا وقت آن نرسیده که به سلامتی روحی و روانی خود شک کنیم؟
چرا تمام ملت از خرد وکلان از عامی و بیسواد و از و زیر وکیل.......به خشونت و خصومت می اندیشند؟
بیایید سنت شکنی کنیم واز پوسته تعصبات محقر قومی و مذهبی به درآییم و روح ملی ومیهنی را در خود ودیگران تقویت سازیم تا باشد این مملکت بی آبرو و حیثیت دوباره احیا ء گردد وبیش از این از قافلهء تمدن بشری فاصله نگیریم. پیش به سوی محبت و مهر ورزی وعشق به میهن ....
مهدی شیر پور
5 دسامبر 2008, 04:24, توسط حمید
سلام به همه هموطنان عزیز!
نوشته های مسعود جان قیام و عبدالله جان خداداد واقعا پیام آور صلح و وحدت ملی است اما اگر کمی عمیق تر فکر کنیم تنها قوم پشتون و تاجیک مقصر این همه بدبختی ها نیستند اگر ما از جنایات هزاره ها و ازبک ها هم یادآورشویم باز بدون شک که ما واقعا به حقیقت می اندیشیم.چرا که دوستم،محقق،خلیلی و امثال آنها که نشانه های از خدمت هایشان در ساحات کارته نو کارته سه و مکروریان ها هنوز هم موجود است نیز هیچگاهی به فکر آبادی وطن نبودند
5 دسامبر 2008, 08:34, توسط همکار قدیمی تان
عبدالله جان سلام
خیلی عالی هست
چرا ؟ نسل جدید این کشور که تاوان نسل قبلی هست باز هم قربانی حماقتهای آنها باشند؟ چرا بر کارهای احمقانه هم نژاد مان مهر تایید زنیم؟ چرا قبول نکنیم که از کارهای غلط انها، مادرس های خوبی آموخته ایم. چرا نپزیریم که با تعصب هیچ مشکی را حل کرده نمیتوانیم؟. مگر فقط در کشور ما اختلات نژادری زیاد هست. مگر با آدم کشتن میشه مشلکی را حل کرد اگر مشکل کشور با آدم کشی حل شدنی بود تا حالا مسعود ربانی گلبدین مزاری استاد سیاف! حل کرده بودند چرا ما افغانها قبول نمیکنیم که با خذف کردن نمیشه هیچ کاری کرد؟ من از نوشته شما و مسعود جان خیلی لذت بردم باید به آنها نشان دهیم که ما نسل جدید پا جای پای آنها نمیگزاریم. ما از عرب و اعمال اعراب گرایانه پیروی نمیکنیم. برای ما یک فرد افعان از محمد وعلی و... خیلی بیشتر ارزش دارد برای ما قانون اساسی ما بیشتر از کهنه کتاب عرب احترام دارد. برای ما انسانیت مهم هست یک افغان در هر دین وآیینی باشد برای ما افتخار و ارزشش از دیگران بیشتر هست.
خیلی خوشحال شدم
ایمد وارم این فکر دی میان جوانان این وطن ادامه یابد و در این صورت هست که ما میتوانیم یک کشور اباد داشته باشیم. با انتقاد های تند کاری نمیشه پیش برد بجز عقده گشایی. که کار ساز نیست به ما چی که نسل پیشین ما چی کردند آنها برای خود شان زندگی کردند آنطور که میخواستند؛ و ما برای خود ما زندگی میکنیم آنطور که دوست داریم. آنها دوست داشتند که وطن را به ویرانه تبدیل کنند که کردند ما میخواهیم در صلح و آرامش زندگی کنیم ما میخواهیم در کاهای خوب برای دیگران الگو باشیم . آنها در وحشی گری.
پس نسل جوان بدور از وحشی گری های نسل مان پیش به سوی افغانستان آباد.
من به عنوان یک هزاره میگویم که هزاره هم اشتباه های داشتند.
ولی گذشته با به خود آنها واگزاریم و به تاریخ ، وتاریخ آینده را ما بنویسیم آن طور که دوست داریم
5 دسامبر 2008, 10:24
حالا که نام از پدر خودت برده شد باز ویس ناصری مریض خوانده می شود. اگر واقعا اعتراف می کردی از چور چپاول و دزدی باید در سر لیست نام محی الدین مهدی می بود که سالها پیسه سفارت در تاجکستان را خورد در زمان تصدی معینیت وزات تجارت چقدر خورد و برد کرد.. در در دوران مقاومت چور و چپاول کرد. اصلا علت بی اتفاقی اقوام در افغانستان ستمی های مانند محی الدین مهدی داکتر عبدالرحمن لطیف و افغان ملتی ها بودند که همه چیز را به باد فنا دادند.
حالا قبلا از آنکه بالاه مسعود یا ربانی انگشت انتقاد را بالا کنی باید بدانی چه موجب شد که آنها بد نام شدند که باید نمی شدند. دلیلش همین افراد آنها مانند داکتر محی الدین مهدی بود چون خود مسعود خو نه خانه کسی را چور کرد و نه کدام قصری را در کابل ساخت .................................... در پایین جزی از مقاله در باره پدر بزرگوار عبدالله خداد داکتر محی الدین مهدی را ببیند و خود قضاوت کنید که عبدالله خدا داد حقیقتا چنین فکر می کند و یا کو کورانه از مسعود قیام تقلید کرده تا از از پس نماند :
زمانیکه موتر قومندان انور خان بمقابل منزل شخصی !!! آقای داکتر محی الدین مهدی ، معین وزارت تجارت دولت اسلامی !! افغانستان ایستاده شد ، باورم نمیشد و اصلا" قابل تصور نبود که من چه میبینم . این منزل که امروز ما بعنوان منزل شخصی !! آقای داکتر مهدی اینجا داخل میگردیم ، چیزی نیست بجز همان منزل قدیمی و اصلی جناب مرحوم مغفور کاکای بزرگوارم آقای محمد انور اچگزی ( بیان) که ذکر شان را در بالا نمودم .
آری ! این خانه زیبا دو منزله در جوار سرک چهارراهی انصاری به استقامت خیرخانه ، در حومه تپه کلوله پشته ـ نزدیک سفارت سابقه چکسلواکیا ـ منزل شخصی و ملکیت اصلی و حقیقی فامیل نجیب و شریف آقای اچگزی ( بیان) است که امروز توسط معین صاحب وزارت تجارت دولت اسلامی استاد ربانی در کابل ، با جرئت !! شهامت !! و سربلندانه ، بخاطر پاداش خدمات فراموش ناشدنی شان در کنار قومندان احمد شاه مسعود شهید ، توسط این فرهنگی بزرگ !! مبارز عدالتخواه ، مردمسالار مشهور و مساوات پسند شهیر ، جناب داکتر محی الدین مهدی غصب و ضبط گردیده است
ُسایت آزمون ملی
http://www.azmoone-melli.com/c...
چنین افرادی بعضی افراد را وادشت تا کارنامه های طلایی شهید مسعود را نادیده گرفته بالایش انتقاد کند.
آنلاین : مطب مربود آقای محی الدین مهدی
6 دسامبر 2008, 01:30, توسط یاوه سرایی ویس ناصری
آقای ویس ناصری، از مریض های مشهور جهان انترنت است و یاوه سرایی هایش ارزشی ندارد.
6 دسامبر 2008, 06:00, توسط شیر
من مسعود قیام را میشناسم و به درایت و شجاعت او سر تعظیم خم میکنم.
من شجاعت آقای خداداد را نیر قدر میکنم ولی با ذکر یک نکته که همه چیز را به گردن ربانی و سیاف انداختن و مسعود جنایتکار و باند پنجشیری او را برائت دادن و از لیست سیاه جنایتکاران بیرون کردن کاریست خیلی ابلهانه. در حالیکه این مسعود و باند جنایتکاران او از پنجشیر بودند که در کارته سه کابل ، در چنداول کابل ودر افشار کابل قیامت بر پاه کردند. خداداد باید اعتراف میکرد که آنچه مسعود و باند جنایتکار او در چهار سال در کابل بر ملت ستمدیده افغان روا داشتند قلم از بیان آن عاجز است. خداداد باید از خیانت مسعود در سال 1974 که با افتخار در آغوش جنرال بابر پناه برده و بعدا ً بلوای پنجشیر را بر علیه حکومت شهید سردار محمد داود براه انداخت ، یاد میکرد. خداداد باید میگفت که این تاجک مسعود بود که با بشیرمی طی هشت سال اوربند با روسها، امنیت کاروانهای نظامی آنها را که مرگ و بدبختی های جانکاه به مردم ما آورده است ، گرفته بود.
منظور من اینست که الله و بالله به گردن ملا کار شایسته نیست. این درست است که شیطان الدین ربانی جنایتکار سیه دل میباشد ولی خیانت های دیگران را زیر ریش او پنهان کردن کاریست غیر اخلاقی.
9 دسامبر 2008, 16:43, توسط عبدالله خداداد
مبارزات برحق و عدالتخواهانه ي مردم افغانستان باعث افتخار است و احمدشاه مسعود نيز در همين راه جان داده است.
اشتباهاتي نيز رخ داده است.
حتا كساني هستند كه براي عدالت اجتماعي مي رزميدند, در راه رسيدن به هدف مرتكب اشتباه شدند.
اما اعتراف و بخشش قابل ستايش است.
12 فبروری 2014, 07:53, توسط محمد حلیم وطنجار
برای ملت سازی و حکو کت سازی قوم پر ستی را حل نیست . نسل بعداز بحرانهای سه دهه پسین باید در فکر همگرای . همز ستی ووحدت وهمد لی تکیه زند . زیرا از را جنک نمیتوان یک قوم قوم دگرا نابود کرد. جهان حالا شکل دگری را بخود گر فته . همه چیز فرا موش شده صرف تمام قدرت ها ی بشری برای سا ختن یک نظام متعارف وهمه شمول متمر گز گردیده . بنا " جو ا نان عزیز باید دگر به شکل سنتی و قبلوی عمل ننمایند . که گو یا من از فلان قوم هستم وشما از قوم دگر . کسا نکه بنام رهبر مانند یک پرازیت خطر ناک عمل نمود و خون پیکری خویش را مکید دگر اچازه ند هم که بنام سران قوم معا مله نمایند . همه جوا نان این میهن دست بدست همداده کشور ومردم از این دژ خیمان نجات دهیم . ما باید در تمام عر صه ها فعالیت نمایم تا اذ هان مردم عا مه روشن شود . ما ضرورت به یک قیام فکری داریم . تا این تار پود کم کم از بین برده شود . در غیر ان همین اش در همین کاسه پر منفعت است بس
12 فبروری 2014, 15:11
ااين نوشته براي بار اول در سال 2008 نوشته شده است ولي از آن زمان تا كنون كه مدير سايت براي بار دوم به انتخاب خودش اين مقاله را گذاشته است
چرا مانند عبدالله خدا داد ومسعود قيام يك هزارهء آزاده وبا وجدان هم تا كنون پيدا نشد كه از جنايات وآدمكشي ها وميخكوبي هاي بابه مزاري معذرت بخواهد وخودش را مقصر بداند؟ آيا بابه مزاري فرشته بود ويا اينكه دربين هزاره ها وجدان بيدار وجود ندارد؟ هههههههههههههههه
12 فبروری 2014, 16:06
جناب ، شما اگر عقلتان برایتان فرصتی داد، بروید آرشیو کابل پرس? و بعد از مرور ارشیو دوباره کامنت خود را بخوانید. و اگر عقلتان برایتان اجازه داد کامنتتان را تصحیح کنید!
12 فبروری 2014, 16:06
منظورم جناب ههههههههههههههه است!
12 فبروری 2014, 18:11, توسط راستگو
خداداد جان این احساسات شما عاری از تقدیم دلائل و علل بود به نظر شاید بسیار جالب به نظر برسد. من موافقم، ولی سرازیر شدن دژخیمان (که بهتر بود از آنها با تفکیک نام می بردید) معلول علتهایی بوده که بدون ذکر آنها نمیتواند به کنه حقایق پی برد.
البته برای تشنگان آب صلح شاید شبنمی لحظه ای باشد!
پس بهتر بود از آن دژخیمان که قشری از آنها غارتگران بیت المال و منافقین فرهنگی هم بودند از پدر گرامی تان (داکتر مهدی اوپرچونست) که اتک و ادوار روشنفکری میکند نام می بردید؟!
من خود شاهد بودم که پدر جناب شما توانست دوصدهزار دالر جمهوری اسلامی ایران را برای تدوین یک برنامهء تعلیمی مکاتب به آمر صاحب شهید داده شده بود و آمر صاحب از پاکدامنی آنرا در اختیار پدر شما گذاشت، تا در دائره یک کمیسیون آنرا در جای مناسب (برنامهء تعلیم و تربیه) به خرچ برساند و از قضا آمر صاحب شهید شدند و آن پول بی سند و پرسان نزد جناب ماند و مثل هوای دوشنبه قرطش کرد !
پدرگرامی تان در طول این سالهای درگیری چپ و راست کمتر از یک هیزمیار فرهنگی این آتش نبوده است و گذشته از اینکه دردامن هر دژخیمی هر از گاهی میخوابیده بود...
من قبول دارم، اگر جرأت کنی از بداخلاقی های فرهنگی و از منافقت های سیاسی قبله گاه گرامی ات هم چیزی بنویسی !!
خدا برایت بدهد
12 فبروری 2014, 18:56
من شش سال است که آرشیف کابل پرس? را می پالم تا یک هزارهء معلوم الحال با نام وهویت زندهء خود مزاری را کودن وبی عقل وجنایتکار جنگی گفته باشد. برعکس هرقدر هزاره ای که بوده دعوا دارد که مزاری بابهء او بوده واو ازنسل مزاری است.