صفحه نخست > دیدگاه > شفق سیاه پوش؛ یا سگ زنجیری که صاحبش را هم می گزد

شفق سیاه پوش؛ یا سگ زنجیری که صاحبش را هم می گزد

" اتل افغان"
دوشنبه 28 سپتامبر 2015

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

لنده غری و اوباشگری دزدان شورای زمردفروشان به زمان و مکان مخصوص مربوط نمیشود. هرسال با فرا رسیدن هژدهم سنبله در کابل؛ لنده غرها ، دزدان واوباشهای شورای نظاری با حمل نمودن پوسترهای مسعود سردستهء دزدان ورهزنان به جاده های شهر می ریزند، امنیت وآرامی مردم بیچاره را برهم میزنند، اطفال وپیره زنان ودستفروشان وگدایان را زیر موتر میکنند وهیچ قدرتی هم نیست که آنها را مورد مجازات قرار دهد. امسال نیز چنین شد. با فرا رسیدن روز هژده هم سنبله، دزدان واوباشان ولنده غرهای پنجشیری و وارثان حبیب استالفی ورییس خدایداد خوستی به خیابانهای شهر ریختند، به مناطق غرب کابل ومنطقهء تاریخی هوتخیل قهرمان هم رفتند تا بالای زخمهای مردم نمک بپاشند وبا زبان حال برای شان بگویند: این ما بودیم که هم خانه وکاشانهء تانرا ویران کردیم، شصت هزار انسان را که بیشتر اقارب وخویشاوندان شما بودند، بدیار عدم فرستادیم، بیش ازدو ملیون انسان دیگر را مجبور به ترک خانه وکاشانهء شان ساخته و راهی دیار بیگانه ساختیم، حالا هم با کلاه های پکول وتفنگچه ها در دست؛ سوار بر آخرین موترهای مودل سال بر سرک ها وکوچه های تان گشت میزنیم. هم بیش از نیم از وزارتخانه ها وسفارتخانه ها را بدون استحقاق غصب کرده ایم وهم اشرفغنی را کلمرغ و فاشیست میگوییم، هم از افغانیت وافغان بودن منکراستیم؛ دست تان تا لندن آزاد. به این میگویند بدمستی

اما این بدمستی ها واوباشگریها طور که در بالا عرض شد، تنها در سطح جاده ها وکوچه های کابل محدود نمی ماند، در فیس بوک، یک سگ زنجیری بنام شفق سیه پوش پیدا شده است که هر روز از صبح تا شام برعلیه پشتونها دشنامنگاری میکند. به همهء پشتونها دشنامهای ناموسی میزند، همهء پشتونها را دشمن زبان وفرهنگ فارسی خود معرفی میکند. نظر به گفتهء افراد که این لچک را می شناسند: او یکی از لچک ها وچاقوکش های خیرخانهء کابل بود؛ تا وقتیکه خودش ریش نداشت مورد استفادهء جنسی همجنسبازان کلانتر از خود قرار داشت ولی زمانیکه ریش کشید آنوقت پسران خورد تر از خود را به زور وتهدید در کابل مورد تجاوز جنسی قرار میداد. او حالا همان باند چاقوکش ها وبدماشان خودرا وارد دنیای اینترنت ساخته وازطریق فیس بوک ویوتیوب وپالتاک؛ تنها دشنام دادن به قوم پشتون را تمرین میکند.
جالب از همه اینکه وی هم شاعر است؛ هم آهنگساز هم آواز خوان، هم نویسنده. هم مونتاژگر فیلم ها وعکس ها. او تمام مشغولیت زنده گی اش را فقط وفقط وقف ساختن ویدیوکلیپ های توهین آمیز برضد پشتونها در یوتیوب وفیس بوک با مونتاژ نمودن تصاویر از بزرگان وشاهان تاریخی پشتون ساخته است.
چنانچه خود وی دریکی از استاتوس های فیس بوکی اش افغانها را چنین اخطار میدهد:

’’هشدار !
اگر این خبر راست باشد !
شما مطمن باشید پیش روی دوربین ها عکس اولین مثلن قهرمان پشتون را تا همین غنی با ( گه سگ) آتش میزنیم !
سرود مثلن ملی شان را با صدای (خر و وگرگ) که صدای خر نماد نفهمی شان باشد و زوزه گرگ نماد درنده خوی شان میکس و تدوین می کنیم ! پرچم کثیف قوم شان را که فکر می کنند ملی است پالان (خر) می کنیم !
تمام دوستان آماده باشید که رستاخیز هویتی در پیش داریم ! خبر پایین را بخوانید ! و اگر اطلاعات دقیق و مستند داشتید برای ما روان کنید
ﮔﺮﻭﻩ ﺭﺍﻫﭙﯿﻤﺎﯾﺎﻥ ﺗﻌﺼﺐ ﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﻏﯿﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻓﺎﺷﯿﺴﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﺍﻩ ﻓﻮﺍﺭﻩ ﺁﺏ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺍﺣﻤﺪﺷﺎﻩ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﮐﻮﺑﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺣﻤﺪﺷﺎﻩ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻣﻠﯽ ﺭﺍ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻣﯽ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ !!!’’

شفق سیه پوش بیشتر به سگ دیوانه ای می ماند که گاه گاهی صاحب خودرا هم میگزد. لطفا این عبارات وی در فیس بوک دربارهء داکتر عبدالله را بخوانید! ’’
به مثلث، گروهک اصلاحات هیچ اعتماد ندارم این گروهک با دروغ شکل گرفته !
به طالب پشتون، به غنی پشتون، به داعش پشتون، اعتماد دارم . چون میدانم با دشمن فرهنگ و تبارم رو در رو هستم .
اما گروهک اصلاحات جز ،دروغ ، دروغ ، دروغ، هیچ چیز دیگری برای ما به ارمغان نیاورد .گروهک اصلاحات در میدان سیاست هم به ما هم به تیم غنی دروغ می گوید . به غنی خیل ، دروغ می گویند که گویا نماینده کل تبار ما هستند و خواسته های تبار مارا به خاطر منافع شخصی خودشان طوردیگر مطرح می کنند . درواقع مصلحت شخصی گروهی خودشان را مصلحت ما میدانند !
اما در طرف مقابل یعنی به ما، هزار گونه دروغ دیگر می گویند . یک روز تبلیغ می کنند که غنی میمیرد ما رییس جمهور می شویم
روز بعد طراحی ( جنگ) خیالی در این دشت بی طالب, و آن دشت بی داعش راه می اندازند’’

وی جنگ سالار مشهور بلخ عطا محمد نور مشهور به شاهنشاه بلخ؛چنین می گزد.
’’ چرا امسال در( بلخ) هیچ مراسمی برای فرمانده احمد شاه مسعود ، و استاد پرفسور ربانی، برگزار نشد ؟
میگویند روزی ،استاندار پیشین بلخ، جای فرموده :
یک قومندان من یک قومندان ،احمد شاه مسعود ، چه نیاز است هر سال مراسم برگزار کنیم ؟ اگر این خبر واقعیت داشته باشد دیگر چیزی نمی ماند…هیچ چیزی تصادفی نیست …’’
در جای دیگر بازهم دربارهء عطا وهوادارانش:
’’ درود به دوستانی گرامی … عده ای از هواداران استاندار
(پیشین بلخ) چندین رخنامه به اسم و عکس من ساخته اند وبا گذاشتن چنین مطالبی میخواهند مرا به پشتونیزم گره بزنند !، ساده اندیشانه می نمایید که من (شفق سیه پوش) چنین مطالبی را پیرامون فرمانده احمدشاه مسعود و تبارم بنویسم !
شفقی که برای مسعود سوگ نامه میخواند ، شفقی که برای خراسان و رستم میخواند آیا می تواند چنین مطالبی را نشر کند؟
اما این حرکت های نا بخردانه نشان گر ضعف و ناتوانی آنهاست. بار ها گفته ام ، برای من قانونی و عطا، و… فرقی ندارند،
به قول حضرت ابوبکر: حاکم عادل را میشود از روی دارایی هایش شناخت /حالا شما چشم دارید ایمان دارید به این جماعت تیکه نگاه کنید و داوری باشما ، اگر آقای قانونی و تیم همراه شان در(بن) قدرت را معامله کردند ، عطا نور ، هم عبدالله ی پشتون را بر سرنوشت ما گماشت ، وزارت فرهنگ را پیش چشمان مان معامله کرد و… تیکه داران زر اندوزی برای من فرق آن چنانی ندارند !

کیست که در( بازی های کلان سیاسی ) از آدرس تبار من نقش بد بازی کرده و در همین رخنامه (شفق سیه پوش) نقد بیرحمانه نشده ؟ خوب میدانید که با زبان راست گو هزاران دشمن برای خودم خریدم…از دوستان خواهش میکنم این آدرس جعلی را گزارش کنند !
البته چندی پیش حدود سه یا رخنامه مرا فرزندان قبیله هک کردند ’’

جمعیت اسلامی یا جمعیت منافقین:

شفق سیه پوش، با این پاچه گیریها ودندان گزیدنهای صاحبان دیروزی وامروزی اش؛ یگانه کار که مثبت که کرده است این است که نا خود آگاه پرده های زهد وتقواي رياكارانهء جمعيتي هاي متعصب وتا مغز استخوان پشتون ستيز را از رخ اين منافقین زمان ما برداشته است.
اینجانب وسایر نویسنده گان ملیگرای افغان؛ سالها ادعا داشتیم که جمعیت اسلامی؛ هرگز یک حزب ویا یک سازمان اسلامگرا به معنا ومفهوم متعارف آن درجهان اسلام نیست ولی تعداد از دوستان ودشمنان به این گفتهء ما شک داشتند. من بارها در مقالاتم نوشته ام كه باند جمعيت؛ پيش از آنكه يك رويكرد اسلامي داشته باشد، بيشتر بر سر مسايل قدرت سياسي از پايگاه قوم وتبار تكيه دارد. دشمني برهان الدين رباني ومسعود وشاگردان لجوج و سرتمبهء شان مانند خراساني، اكرام انديشمند، داكتر مهدي، حفيظ منصور وغيره با حكمتيار تنها وتنها بخاطر پشتون بودن حكمتيار بود و تاكنون هم ادامه دارد.
برهان الدين رباني، بنا به قول محترم عصمت قانع، كه يك عمر را در جمعيت گذشتانده است، يگانه رهبر بود كه تمام انرژي وذكاوت ، علميت هوشياري وزيركي اش را بخاطر پاشاندن وتباه ساختن ملت پشتون صرف كرد.
قانع ًدرين باره مينويسد:
” استاد رباني برسېره پردې چې يو ديني عالم وو، د يوه انسان په توګه يې د علم مخالف خصوصيت يعنې تعصب درلود. دى هوښيار وو، خو ټوله هوښياري يې دې ته وقف کړې وه، چې څرنګه پښتانه په خپل لوى کور کې د يوه لوى اکثريت له موقف څخه را وغورځوي او په يوه ګډوډ متشتت اقليت يې بدل کړي. د خپلې خندانې څېرې تر شا يې د تعصب او تنګ نظري دريځونه په خورا مهارت او چالاکۍ سره پټول.
متحمل مزاجه وو، خو د تحمل تر شا يې محيل هُنر درلود او په اسانۍ سره يې خپل چل او فريب ته د معصوميت او بې ګناهۍ جامه ور اغوسته.
نرم خويه وو، په خبرو اوغږېدا کې نه احساساتي کېدلو، خو په پټه کې يې عقده او غوټه داسې له پړسوب څخه ډکه وه، چې بيا يې پړسوب په هېڅ ډول د تداوۍ اومعالجې وړ نه وو.”

او هرقدر ملت پشتون را دربدر وخاك به سر مي ديد از آن لذت ميبرد وبه آن ميخنديد. بدون شك كه مسعود شاگرد عقيدتي پخت چنين شخصي بود كه سراپا عقده ونفرت پشتونها وجودش را فرا گرفته بود.
امروز؛ اكثريت جمعيتي ها هيچ شرم وعار از بيان اين موضوع ندارند كه بگويند: ” ما معادلهء قدرت را در افغانستان از نطر قومي تغير داديم وبه پشتونها ثابت نموديم كه حاكميت وپادشاهي تنها مال موروثي شما نيست.
درحاليكه رهبران شناخته شدهء ستمي مانند بدخشي و باعث وغيره حتي هيچگاه چنين فاشيست مابانه وآشكارا و عريان مسلهء زعامت ورهبري براساس تعلقات قومي را مطرح نساختند، اما شاگردان برهان الدين رباني علنا ورسما چنين چيز را اعلام ميكنند و رسما هويت افغان وافغانيت را به پشتونها ميبخشند وعملا زمينهء تجزيهء جغرافيوي وجنگهاي قومي را هموار مينمايند. این گروه مزدور ومنفور؛ که مانند شترمرغ؛ گاهی از اسلام واسلامیت دم میزنند وگاهی از اتحاد کشورهای فارسی زبان؛ برای رسیدن به مقاصد پلید شان از هیچ پستی ودنائتی ولو به قیمت زیر پا نمودن ابتدایی ترین معیارهای عقیدتی و وجدان بشری شان هم تمام شود دریغ نمیورزند. چنانچه سایت های سیکتاریست خاوران وجاودان وتاجیک میدیا به مرکز تبلیغات منفی علیه ملت غیور وباعزت پشتون تبدیل شده است. نویسنده های این سایتها باهمه سوابق سیاسی شان صرف بخاطر دشمنی با ملت بزرگ وبا شرف پشتون یکی شده اند. پرچمی های خط بینی کشیده مانند هارون امیرزاده با اخوانی های بظاهر پان اسلامیست جمعیتی ازیک یخن سر بلند نموده اند. همهء شان طرفدار حذف فزیکی ملت غیور پشتون از جغرافیای منطقه استند. چهارده سال قوای اشغالگر امریکا ومتحدین صلیبی اش به بهانهء جنگ با تروریسم تنها پشتونها را هدف قرار دادند اما دل این فاشیستان عقده ایی هنوزهم یخ نکرده است. از جانب دیگر نظامیان قسی القلب ٬بیرحم وقادیانی مشرب پاکستانی به یک بهانهء دیگر برای محو نمودن کامل این ملت بزرگ وتاریخی ازهیچ توطيه ای دریغ نمی ورزند. مناطق آزاد قبایل به جهنم سوزان برای ساکنان آن تبدیل شده است وازجانب دیگر بهترین فرزندان پشتون بنام طالبان یا در زندانهای پنجابی ها جان میدهند ویا هم مغز شویی شده با پوشاندن لباسهای زنانه آنها را به افغانستان فرستاده وقبل از رسیدن آنها به کابل به مقامات امنیتی دولت اطلاع هم میدهند تا آنها را گرفتار نموده وبا همان لباس های زنانه ازطریق رسانه های پشتون ستیز بحیث نمادهای غیرت افغانی به نمایش گذاشته میشوند اما دل این فاشیستان اوباش هنوز هم یخ نکرده؛ فقط خواهان آنند که امریکا برای دولت کابل پول وسلاح وامکانات بدهد تا پشتونها را بنام طالب از روی زمین محو نماید.
پیام من به این فاشیستان مزدور این است: او فاشیستان!
این زمستان سیاه بالای ملت بزرگ پشتون خواهد گذشت ولی روسیاهی شما در تاریخ باقي ميماند. ملت بزرگ و قهرمان پشتون در طول تاریخ از آزمونهای بزرگتر ازین موفق بدر آمده است وانشاء الله ازین آزمون هم موفق بدر می آید.
حالا بیایید براي اثبات مدعاي خود ؛ يك مطلب را از خلال خاطرات یک جمعیتی متعصب قومگرا وبدنام بنام عبدالحی خراسانی که خاطراتش را از سردستهء دزدان ورهزنان احمدشاه مسعود بیان کرده بخوانیم تا بدانیم که مسعود راجع به آنچه که خودش در ظاهر برای فریب مردم ؛ مهاجرین آوارهء تاجکستانی را مسلمانان ومجاهدان بلاد ماوراء النهر وبخارا وسمرقند میخواند چگونه می اندیشید و در برابر آنها چگونه عمل کرده است. اولتر ازهمه خاطرهء عبدالحی خراسانی را درینجا بدون کم وکاست نقل میکنم:
’’ ﻣﻮﺑﺎﻳﻠﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺳﺘﻼﻳﺖ ﺑﻮﺩ ، ﺁﻧﻄﺮﻑ ﺧﻂ ﺍﻣﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﺑﻮﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﺑﺎ ﺻﻼﺑﺖ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ :
” ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎﻻ ﻣﻴﺮﻯ ﭘﻴﺶ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭﻯ ﻭ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺻﻠﺢ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺨﺎﺑﺮﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻰ ﺑﺮﻯ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﻰ ﺯﻧﻰ ! ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺷﺪ ﺍﻧﺸﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ”
ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺎﻃﻌﻴﺖ ﻭ ﺷﻔﺎﻓﻴﺖ ﺑﻮﺩ . ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻋﺎﺯﻡ ﻛﺮﺝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭﻯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻟﺶ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﻣﺮﺻﺎﺣﺐ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻮﺭﻯ ﺑﺎ ﺍﻣﺮﺻﺎﺣﺐ ﺣﺪﻭﺩﺍً ﻳﻚ ﺳﺎﻋﺖ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ .
ﺻﺤﺒﺖ ﺍﻣﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻮﺭﻯ ﺭﻭﻯ ﺳﻪ ﻣﺤﻮﺭ ﺍﺻﻠﻰ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ .
ﺍﻟﻒ : ﺧﻠﻊ ﺳﻼﺡ ﻣﺒﺎﺭﺯﻳﻦ ﺗﺎﺟﻚ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺩﺭ ﺗﺨﺎﺭﺳﺘﺎﻥ .
ﺏ : ﺗﻌﻬﺪ ﻭ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺩﻭﻟﺖ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ .
ﺝ : ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻨﻔﻰ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ ﻭ ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﻰ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﺍﻭﻑ ( ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺣﻤﺎﻧﻮﻑ ﺑﻮﺩﻧﺪ ) ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺍﻧﺸﺎﺀﺍﻟﻠﻪ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻮﺭﻯ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻫﻰ ﻋﻤﻴﻖ ﻛﺸﻴﺪ، ﮔﻔﺖ :
” ﺧﻰ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻣﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻭ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻳﻢ … ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﺴﻜﻮ ﻭ ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺧﻠﻊ ﺳﻼﺡ ﻣﺒﺎﺭﺯﻳﻦ ﺗﺎﺟﻴﻚ ﺗﺎ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺣﻤﺎﻧﻮﻑ ﺑﻪ ﻣﻔﺎﺩ ﺻﻠﺢ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺧﻰ ﭼﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺒﺎﺭﺯﻳﻦ ﺑﺨﺎﺭ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻠﻰ ، ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺭﻭﺍﻧﺸﺎﺩ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭﻯ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩ .
ﻛﺎﺥ ﺳﭙﻴﺪﺍﺭ ﻭ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺭﺟﻪ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺭﺳﻤﺎً ﻣﺴﺆﻟﻴﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭ ﻫﺎﻯ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﺻﻠﺢ ﻛﺸﻮﺭ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻔﺎﺩ ﻣﻌﺎﻫﺪﻩ ﺻﻠﺢ ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﻧﻰ، ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻭ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﻯ ﺃﻋﻀﺎﺀ ﻭ ﺣﺰﺏ ﻧﻬﻀﺖ ﺍﺳﻼﻣﻰ ﺗﺎﺟﻜﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺗﺬﻛﺮ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﻛﺘﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺷﺨﺼﺎً ﺑﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺗﺎﺟﻜﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ .
ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﻋﻤﻖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﻴﮋﻳﻚ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻯ ﺗﻤﺪﻧﻰ ﻭ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﻯ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﻴﮋﻳﻚ ﻭ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻣﺎ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻋﺰﻳﺰ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﻴﺖ ﺍﺭﺿﻰ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺩﻓﺎﻉ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭ ﻭ ﺯﺍﺩ ﮔﺎﻩ ﺧﻮﺩ !
ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺷﺪﻥ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻯ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺣﺰﺏ ﺍﺳﻼﻣﻰ ﻭ ﻣﻌﺘﺪﻝ ﻧﻬﻀﺖ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻐﺎﻳﺮ ﺗﻮﺍﻓﻘﻨﺎﻣﻪ ﺻﻠﺢ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺴﺘﺒﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺑﺪﻭﺭ ﺍﺯ ﺧﺮﺩ ﻭﺭﺯﻯ ﻭ ﺗﻌﻘﻞ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎﺯ ﻇﻬﻮﺭ ﮔﺮﻭﻫﻬﺎﻯ ﺗﺮﻭﺭﻳﺴﺖ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﻃﻰ ﺭﺍ ﻣﻬﻴﺄ ﻛﻨﺪ .
ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﻛﺸﻮﺭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻳﺪ’’

حالا جواب شفق پاچه گیر را به عبدالحی خراسانی دربارهء مسعود بخوانید که وی چه نوشته است:
’’ خطاب به آقای عبدالحی خراسانی !
خراسانی !
زمان استاد گرامی ،و آمر شهید، با این زمان بسیار فرق دارد حزب اسلامی تاجیکستان تمام بد بختی ها و شکست خودرا نتیجه ای حمایت استاد ، و آمر صاحب ، از دولت آقای امان علی رحمان رییس جمهور تاجیکستان میدانند حتمن به یاد دارید که( رضوان صابراف) و بقیه مخالفین تاجیکستان را دولت استاد ربانی و امر صاحب یا تسلیم دولت تاجیکستان دادند یا مجبور به صلح اجباری و نخواسته کردند اگر همین حزب اسلامی آقای کبیری به قدرت برسد تاجیکان مهاجر بدخشانی و پنجشیر را قتل عام خواهند کرد و به جای پنجشیری ها و بدخشانی ها طالبان و داعشی های جنوب افغانستان در تاجیکستان مسکن گزین و صدر نشین خواهند شد . از آن گذشته عبدالله کیست و کجایی قدرت است که چنین پیشنهادی را به جناب رییس جمهور تاجیکستان بکند امروزه دولت امام علی رحمان غنیمت بزرگی برای ما تاجیکان افغانستانی است حداقل گوشمان ازیک طرف آرام است!
بنده شمارا درک نمی کنم هر روز قصر سپیدار می گویید برادر عبدالله یک قندهاری ست که در میان شما تاجیکان جمعیتی یک نفر مسلمان لایق را پیدا نکرد تا در وزارت های امنیتی معرفی کند یعنی علومی کمونیست را به امثال خودت ترجیح داد چطور زمانی که وزرای پشتون را پشت هم بر سر نوشت ما می گماشتند شما به قصر سپیدار نصیحت نمی کردید که حالا شما نصیحت گویی را پیشه کردید . قصر سپیدار اگر جرئت و همت میداشت امروزه دنده غوری را دولت مستقل پشتون ها یا طالبان اعلان نمی کردند
فکر نکنم دولت تاجیکستان به اینگونه پیشنهاد های شما ضرورت داشته باشد یا توجه کند .
(کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی)
واه واه! به نظر من شفق سیه پوش، اصل واقعیت را بیان کرده است. از نظر شفق سیه پوش، مسعود پیش از آنکه یک مسلمان اسلامگرا ومجاهد بوده باشد یک ترایبالیست پنجشیری قدرت طلب و یک تاجیکیست متعصب بود که حتی حاضر شد، همان گروه ها وسازمانهای که از ظلم و وحشت یک شخص استالینیست مانند امامعلی رحمانوف به افغانستان پناه آورده بودند همهء آنها را دست بسته به رژیم استالینیست تاجکستان تسلیم نماید تا رضایت مقامات کریملین را کسب نماید. ازین سخنان بوضاحت معلوم میشود که تمام جنگها وگریزهای مسعود دربرابر قوای شوروی نیز جز نمایشهای فریبکارانه چیز دیگر نبوده است. درین باره سخنان محترم پوهندوی اسمعیل یون، استاد جامعه شناسی پوهنتون کابل ورییس تلویزیون ژوندون از هرجهت قابل تامل است. وی درین باره همیشه در مصاحبه هایش گفته است:: جمعیت اسلامی؛ تحت قومانده مسعود هرگز درمقابل قوای روس نجنگیده است، آنها مناطق استراتیژیک سالنگ وپنجشیر را صرف بخاطر امتیازگیری ازشورویها در اختیار داشتند و اگر گاهی هم که دست به حملات ضد شوروی میزدند منظورشان خاک انداختن بچشم دیگر مجاهدان بخصوص مجاهدین حزب اسلامی در آن منطقه بود.
مسعود، در طول چهارده سال اشغال افغانستان توسط شوروی، هم از امریکا و پاکستان وهم ازشوروی وهم از دولت مزدور کابل امتیاز گرفته است.
اما علی الرغم موجودیت این اوباشان ولچکان شورای نظاری، ما باید میان خلق زحمتکش، شریف وبا ناموس پنجشیر واین لچکها فرق قایل شویم. بخاطر یک دو نفر اوباش ولچک ومتعصب ودیوانهء روانی؛ همهء مردم شریف پنجشیر را مورد طعن ولعن قرار ندهیم. مردم پنجشیر مانند سایر مردمان این سرزمین همیشه در غم وشادی دیگر اقوام شریک بوده اند وحالا هم شریک استند. بنا به قول دانشمند بزرگ ما جناب محمد اسمعیل یون، افغانستان امروزی مانند گلهای یک قالین با هم چنان بافت خورده اند که هرگز جدایی و دوری آنها ازهمدیگر بدلیل تفاوتهای لسانی، تباری وقومی ممکن نیست. بسیاری از بزرگان ومشران قومی پنجشیر بیشتر از هر پشتون وافغان دیگر؛ خودشان را افغان میدانند وبه افغانیت خویش افتخار میکنند .صدا وزوزه کشیدنهای چند ولگرد اوباش بداخلاق مانند شفق سیه پوش هرگز کوچکترین خلل در روابط اجتماعی مردم شریف ما پیدا کرده نمیتواند. ما حساب دزدان، رهزنان، بدماشان وچاقوکشان پنجشیری را از حساب عامهء مردم شریف پنجشیر خود بکلی جدا میدانیم. ما هیچگاهی، خون شهید احمدجان پنجشیری را با خون یک تفرقه افگن وجنگ انداز قدرت طلب وسردستهء دزدان وقاچاقبران بنام احمدشاه مسعود یکی نمیدانیم. ما هیچگاهی، استاد بزرگوار ودانشمند چون غلام صفدر پنجشیری را با بدماشان کوچه ایی وبد اخلاق مانند سیه پوش وسفید پوش وسرخپوش مقایسه نمیکنیم

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس