دشمنان تاریخی امان الله از او دفاع می نمایند!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اخیراً گروه افغان ملت با استفاده از تسلط خود بر کرزی و امکانات وسیع مالی واقتصادی دولت و کمک های جامعه جهانی یک بازی جدید را به بهانۀ اینکه دکتورعبداللطیف پدرام رهبر کنگره ملی افغانستان به شاه امان ا لله توهین کرده است، براه انداخته است. این گروه با راه اندازی مظاهرات در کابل و برخی ولایات دیگر به بهانه دفاع از امان الله خان دست به تنشجهای قومی و زبانی زدند، که هموطنان شریف و نجیب افغانستان شاهد مشاهده فوتوهای رهبر افغان ملت، انوار الحق احدی و پلکارتهای گروه افغان ملتی پیشا پیش گروهکهای مضاهره کننده بودند.
جالب اینست، کسانیکه در زیر چترقومگرایی افغان ملیتی ها دست به مظاهره به طرفداری شاه امان الله خان زدند، پدران شان به کمک انگلیسها در خوست، پکتیا و ننگرهار شاه اما ن الله را کافر و مزدور روس خوانده، برای سر نگونی او از هیچ تلاشی دریغ نورزیدند. داستان ملای لنگ درخوست و شورش ملاهای شنواری درننگرهار را تاریخ معاصر کشور هنوز فراموش نکرده است. هنوز امان الله خان نزد اکثر مردم افغانستان قاتل پدر خود امیر حبیب الله خان میباشد. هــــــنوز جنایات امان الله خان در به شهادت رسانیدن مستوفی الممالک محمد حسین خان پدر مرحوم استاد خلیل الله خلیلی، سلطان شعرای افغانستان در گوشها طنین دارد. هنوز گریه و ناله مردم بومی صفحات شمال کشور که به حکم و فرمان امان الله خان از خانه هایشان اخراج و بجای شان پشتونها ساکن گردیدند، شنیده میشود.
بی شرمانه مجلس سنای افغانستان در تحت رهبری صبغت ا لله مجددی به پیروی از توطئه های افغان ملتی ها ذریعۀ یک قطع نامه مسخره خواهان محاکمه پدرام و منع فعالیتهای سیاسی حزب کنگره ملی افغانستان شدند. شگفت آور اینست که صبغت الله مجددی فرزند همان خانواده حضرات مجددی است که به تحریک انگلیسها و چاپ فوتو های ساختگی وعریان ملکه ثریا خانم شاه امان الله، او را کافر نامیدند و تا روز سرنگونی شاه اما ن ا لله آرام نه نشسته حکم تکفیر امان الله و همسنگر او محمود بیگ طرزی را صادر نمودند. اما اکنون آقای صبغت الله مجددی در جملۀ هواخواهان دروغین امان ا لله خان در آمده اورا غازی و مجاهد کبیر خطاب می نماید.
پرسش اساسی اینست که آیا افغان ملتی ها با سوء استفاده از نام شاه امان الله چه می خواهند؟ ازنظر نگارنده، افغان ملیتی ها چندین هدف را با ابزار سازی شاه امان ا لله تعقیب می نمایند:
یکی اینکه میخواهند با دکتور پدرام تصفیه حساب نمایند. چه از مدتها قبل قبیله سالاران برتری طلب تحت رهبری کرزی- احدی مصروف توطئه و پیدا نمودن بهانه ها برای بیرون راندن جناب دکتورپدرام از صحنه سیاسی افغانستان می باشند. زیرا ایشان فکر میکنند که کنگره ملی و پدرام بحیث رهبر آن، یگانه سازمان سیاسی در افغانستان است که با شجاعت از سیاست های تبارگرایی کرزی و حزب افغان ملت که در تار و پود دولت کرزی ریشه دوانیده است انتقاد می نمایند. افزون بر آن در میان تمام روشنفکران و شخصیت های سیاسی کشور، در عرصه سیاست افغانستان، پدرام پیشگام ترین شخصیت در مخالفت به سیاست های غرب بخصوص آمریکاییها و انگلیس ها در افغانستان، در رابطه به کشتار مردم ملکی توسط آنان و همچنان سازش سری و پنهانی آنان با طالبان و پاکستان به حساب می آید. تجارب حکومت داری کرزی در هفت سال اخیر نشان داده است که گروه افغان ملت-کرزی هر نوع انتقاد را می توانند تحمل کنند، اما نقد بر سیاست های قومگرایی شانرا هر گز تحمل کرده نمی توانند. به بیان دیگر دولت کرزی نمی خواهد که شخصیت هایی بمانند پدرام و کنگره ملی، سیاست های تبارگرایی و برتری طلبی حکومت قبیله گرای او را افشا نماید. چنانچه در هفت سال اخیر هر گروه ایکه در برابر تعصب و رویکرد های قبیله گرایی کرزی و متحد او آقای احدی مقاومت نموده، به دسایس مختلف به کمک حامیان خارجی خود اورا از صحنه سیاسی کشوربیرون رانده اند. مثال برجسته این حرکتهای نا مسؤلانه شان، راندن جنرال دوستم از صحنه سیاسی افغانستان، راندن پوهاند سید امیر شاه حسنیار از وزارت تحصیلات عالی، راندن استاد شجاع خراسانی از دانشگاه تعلیم و تربیه و کشیدن پوهندوی عین الدین نصر از دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه کابل میباشد.
نقد عادلانه و شفاف پدرام از روشهای حکومت داری شاه امان الله و دیگر رجال افغانستان در دوسده اخیر خشم تبارگرایان حکومت کرزی را بر انگیخته و از آن بهترین بهانه برای تصفیه های سیاسی و قومی با دکتور عبداللطیف پدرام ساخته اند که نه طرف تائید مردم ونه منابع آگاه و چیز فهم کشور واقع گردیده است. متوجه باید بود که این نخستین و یا آخرین توطئه و بهانه جویی علیه وی و دیگر رقبای سیاسی حلقات متعصب دولت کرزی نیست. چنانچه چندی قبل در یک توطئه دیگرعلیه جنرال عبدا لرشید دوستم و پدرام بپولیس های پاکستانی تبار دولت لشکرکشیهای شباروزی را بدور خانه جنرال دوستم آغاز کردند و تا امروز اثرات، نظامی، روانی و تبلیغاتی آن در مطبوعات کشورجاری است. درین توطئه تبار گریایان مؤفق نشدند متاعی خوشبو و خوش منظربدست آورند. ولی هرچه حاصل شان گردید بوی بد و گندیده کردار بد، رفتار بد و پندار بد خودشان بود که مطبوعات کشور را پیچانده بودو هنوز کثافتکاریهای ایشان در تبانی با سارنوال بدنام شان خبر آفرین مطبوعات کشور میباشد.
کوتاه سخن اینکه امان الله خان خود از هیچ پشتون متعصب کمتر نبوده است. درد اینجاست که حاکمان پشتون تبار سده های اخیر کشور، درتاریخ معاصرافغانستان را مسخ کرده حرکتهای تباری، پشتون پرستیها و برتری جوییهای قبیلوی و زبانی اورا کمتر ازدیگران نشان داده اند. همین اکنون برخی از مشکلات میان قومی افغانستان محصول سیاست های قوم گرایی وی بخصوص انتقال نا قلین پشتون به صفحات شمال و غصب ملکیت مردم شمال به نفع ناقلین پشتونهای ماورای خط دیورند میباشد.
اما باوصف آن همه خیانتهای ملی و قوم گرایی ها و عکس العمل نادریها در مقابل طرفداران او تا حال سیاست های تحول طلبی و تجدد خواهی او در آوایل سده بیستم باعث آن شده است که مؤرخین افغانستان حتا فقید غبار از تذکر سیاست های قوم گرایی امان ا لله خود داری نمایند.
افتخار آغاز گری اوصاف قومی و زبانی و تبار گرایی شاه امان الله به آقای پدرام میباشد که شجاعانه اعمال ضد ملی و ضد مردمی و ضد میهنی اورا بباد اتقاد گرفت و این نه تنها تهمت به شاه پدرکش نیست، بلکه روشن سازی واقعیتهای تاریخی است که نباید تاریخ نگاران ما ازآن واقعیتها بی اطلاع مانده از او غازی و مجاهد و قهرمان ملی دروغین بسازند.
کلام آخر اینکه همه انسانها در پهلوی اینکه کار های خوبی انجام میدهند، اشتباهاتی نیز دارند. در جهان امروز در پرتو دانش نوین خیانت و خدمت هیچ انسان پنهان نمی ماند. این تفکر پوچ قبیلوی که هر شخصیت پشتون مقدس، واجب الاحترام و ملی است و هر انسان غیر پشتون دزد، سقابزاده، گلم جمع، جنگ سالار،مزدور و غیر ملی است، نه تنها قابل قبول و تحمل نیست، بلکه عمل مغرضانه، هویت کش و حربه ایست که میتواند آهسته آهسته افسانه های دزدان دامان کوههای سلیمان و تحقیقات متخصصان یهودالاصل کانادایی مبنی بر بدجنسی و بد ذاتی گروههای متجاوز بخاک خراسان زمین را روشن سازد.
قومگرایان باید بدانند که پیامد چنین روشهای توهین آمیز و تبعیضی در مقابل اقوام بومی و اصیل افغانستان نه تنها به نفع وحدت، یک پارچگی و راندن دشمان واقعی و اصلی افغانستان از کشور نمیباشد بلکه باعث آن میشود که هیچ شخصیت پشتون تبار مورد احترام غیر پشتونها قرار نگیرد. توجه باید داشت که درعصر کنونی هیچ قدرتی نمی تواند به زور کسی را محبوب القلوب اذهان دیگران بسازد. ونیز هیچ نوع توهین و تحقیر شخصیت های مرده و زنده تاجک، اوزبک، هزاره، ایماق، تورستانی، پشه یی و همه غیر پشتونها قابل تحمل نیست. بی شبهه هر توهین از هر منبع ایکه چشمه گرفته باشد، بی پاسخ نمانده درب گوینده آنرا سختر می کوبد.
پيامها
15 آگوست 2008, 15:42, توسط بلخی
باند افغان ملت با تحریک احساسات قومی سعی در مناقشه بین اقوام تضیف دولت وزمینه سازی جهت باز گشت مجدد طالبان فاشیست دارند
تا پلان شوم پشتونیزه کردن افغانستان را عملی سازند
15 آگوست 2008, 18:05, توسط akbar
mowafeqam!!!
16 آگوست 2008, 01:09, توسط اندخويي
حركت احدي يك حركت كودكانه واحمقانه بود.خنده آور این که فتوای بی شرمانه ترور رهبرمحبوب حزب کنگره ملی افغانستان از ولایت بالا گرفته است که درست در سال 1302 پدران این عالی جنابان تحت زعامت ملا عبدالرشید و ملا عبدالله مشهور به ملای لنگ به دستور اجانب با نشر فوتو های ملکه ثریا ، امیر امان الله خان را تکفیر نمودند و بر ضد او همه مردم جنوب کشور را به قیام مسلحانه دعوت نموده و قطب الدین خان قاضی و رئیس محکمه آن ولایت را به جرم حمایت از امیر امان الله خان به رگبار مسلسل بسته و اعدام نمودند.ايامردم اين را نميدانند؟
16 آگوست 2008, 01:16, توسط Sheikh Rahim Ghori
امان الله خان جنرال على رضا خان را كه كشنده گان پدرش (مانند نادر و شاه ولى ...) را گير آورده بود, كشت . پدر استاد خليلى مرد بسيار بدى بود مگر نه براى كشتن.اين چيز ها را بايد پيوسته نوشت تا مردمان بدانند و فراموش نكنند.
16 آگوست 2008, 01:28, توسط اتش
برادر محترم احمد خالد بیشک در این سن از تاریخ گذشته یاد اوری میکنی چی موضوع جالبی را برای بربادی وطنت انتخاب کردی کوشش کن از خدمت گذاری خارجی ها لحظه هم بی نصیب نشوی افرینت به این نقد ونظر دیگر چی میخواهی تقسیم وطنت را بربادی وطنت را فروختن وطنت را(نه تو نه من )بلکه همه .
16 آگوست 2008, 01:43, توسط م.زهیر
من تاسف میکنم به حال این ملت فقیر وبیچاره که حال وروز پشتونش از تاجک بد تر است واز دیگر اقوامش همچنان. ولی جای تاسف بیشتر اینست که بعضی از چیز فهم ها وصاحبان قلم ما تا آن حد به کینه توزی ، تعصب گرایی ودشمنی با قوم پشتون مبادرت میورزند که انسانرا به حیرت وامیدارد. من باید خلاصه بگویم :
1- در باره افغان ملت : تا جایی که من برنامه این حزب راخوانده ام هیچ چیزی خلافی در آن نیافته ام جز برنامه های معمول سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وغیره مانند سایر احزاب.ولی نکته مهم واساسی که در آن برنامه در باره پشتون وبه اصطلاح پشتونیزم یافتم این بود که (( اعضای حکومت واراکین بلند پایه دو لت باید بر هردو زبان رسمی یعنی پشتو ودری تسلط داشته باشند.اینست لب ولعاب "پشتونیزم" حزب افغان ملت. در موردقوم گرایی وضدیت با اقوام دیگر از طرف داکترانوارالحق احدی ویا حزبش ،اگر این متعصبین کدام سند ویا برگه ی دارند بفرمایند ارایه کنند که در غیر آن اتهامات نادرست وکینه توزانه، نه سیاست درست است ونه راه جوانمردی بلکه این عملیست مطابق آن ضرب المثل که " بگیرش که نگیریت" .
اکنون سخنانی برای خالد جان در باره بگروند یاپس منظر شخصیت "داکتر" لطیف پدرام شان دارم : لطیف پدرام یکی از گرداننده گان روزنامه حقیقت انقلاب ثور ارگان نشراتی حزب دموکراتیک خلق بود که بعداً به دستور حزب به ایران رفت وسرمایه داران وسایر افغانهارا برای بازگشت به افغانستان تشویق میکرد .بعداز پیروزی مجاهدین میدانید که این به اصطلاح دوکتور ،شاعر ورهبر حزب ، قوماندان ملیشه نظامی برهان الدین خان ربانی شد ودر جنگ های خونین تنظیمی درکابل از جمله قتل عام برادران هزاره ی ما در دشت برچی شرکت کرد ؟ وظیفه ی مشخص وی قوماندان کندک ملیشه بود . بعد از چندی به دره کیان رفت ودر مجالس شراب وکباب سید منصور نادری شغل دلقک را پیشه ساخت وبا لهجه ایرانی اش در آن مجلس شعر میسرود 0000
بیشتر از این درباره وی چه بنویسم ؟ازجریان کمپاین انتخابات ریاست جمهوری اش که مردم را به طرفداری از دوستم و تورن اسماعیل وقوماندان عطا تحریک میکرد تادولت از تبدیلی این اشخاص خود داری نماید و این حلقه همچنان محکم باقی بماند تا اگر پدرام بتواند بلان تجزیه افغانستان را در وجود این چهره های مسخ شده پیشببرد؟!
حال باید به خالد جان بگویم که مردم هیچگاه چنین شخص فرصت طلب ، همدست جنایت کاران وبی ارزش را که به خاک پای غازی امان الله خان نمیرسد به عنوان شخصیت نمیپذیرند وشماهم چنین بیهوده کوشش نکنید.
16 آگوست 2008, 07:09, توسط آرش
برادر جان!
اگر برای شما شاه امان الله قابل احترام است، شاید برای دیگران دوکتور پدرام قابل احترام باشد. شما از کجا ها این حق را بدست آوردید که به شخصیت دوکتور پدرام حمله کنید؟
فکر میکنم که جنایات شاه امان الله به مراتب خشنتر و بدتر از چیزهائیکه شما در وصف پدرام فرمودید، باشند.
16 آگوست 2008, 08:01, توسط اندخويي
حزب افغان ملت به سردمداری بی حیاترین جاسوس وننگین ترین مزدور، ودارودسته خائن آن، با پیش کشیدن محیلانه ، بی درنگ وعوام فریبانه تهمت به رهبر شریف ووطن خواه حزب کنگره ملی آقای عبدالطيف پدرام، آرزومند آن بود که تا اگربتواند حادثه جنایت بار وکشتاربی توجیه برادران هزاره را در بهسود، با اتهام بی مبنا وعجولانه به رهبر حزب کنگره ملی از خاطره ها نابود نموده، وبه فراموشی بسپارد، ولی بیخبر که باید بارسنگین دو خیانت ننگین راناگزیربردوش بکشد ودر سلسله تجاوزات بیش ازیک قرن خود بربومی ترین قوم این کشور منتظرانتقام حتمی وسنگینی باشند.
16 آگوست 2008, 19:05, توسط ghafor
اقای محترم اگر شما شعار های افغان ملت را خواندی من با افغان ملتی ها زنده گی کردم انها بر سر فارسی حرف زدن جریمه گذاشته بودند اقوام غیر پشتون را مهاجر میدانستند وتمام شاعران فارسی زبان ما را ایرانی میگفتند فقط افتخار شان طالبان وفلانی بابا که در فلان جنگ شمشیر زد یعنی هیچ وپوچ بود وباعث این همه نفاق اوغان ملتی های طالب استند
24 آگوست 2008, 03:05, توسط بهزاد
برادر م.زهیر جان!
چه نظر نیک در مورد حزب قوم پرست افغان ملت داری . گمان میکنیم خود هم یکی از قوم گرایان فاشیست هستی.
شما در مورد برنامه های سیاسی و اجتماعی این حزب یادآوری کردید که "" اعضای حکومت واراکین بلند پایه دو لت باید بر هردو زبان رسمی یعنی پشتو ودری تسلط داشته باشند"" .
اما عالی جناب یاد تان رفت یا که عمدا ننوشتید که آن جمله که ذکر کردید نا تکمیل است . و به ادامه آن جمله چنین آموده که: زبان پشتو بحیث زبان ملی بوده و باید از قانون دوران ظاهر شاه پیروی شود.این چه معنی دارد جز برتری دادن یک زبان بر زبان دیگر. و چندمورد دیگر که از ذکر آنها نظر به کمی وقت خوداری میکنم. بهر صورت این برنامه قومی ساختن افغانستان را که پیش میبرند آگاهی نداری. چنانچه دروزارت مالیه ، معارف و .... دیگر ادامه دارد.
اما شنیدن واقعیت خیلی تلخ است که از زبان داکتر پدرام و یا از دیگری بشنوید.
قابل یاد اوری است که امان الله خان هم از نقد مبرا نیست که هیچ کس نتواند آنرا نقد کند و خدای ناخواسته او برای مردم مقدس نیست که از گناه پاک باشد.
16 آگوست 2008, 02:53, توسط محمد ادریس معروفی
دوستان عزیز میخواهم یک نکته را ذکر کنم!
اگر در زمان سلطنت غازی امان الله خان مخالفین وی از ولایات جنوبی بودند این دلیل نمیشود که بعد از صد سال در آنجا طرفدار ویا هوا خواه نه داشته و یا مردم خوشدار وی به باشند. امان شخصیت ملی وبین الملی است نه تنها افغان ها بلکه هندیها، ترک ها، ایرانی هاو غیره ملت ها مختلف او را دوست دارند زیرا یگانه شخص که در آن زمان در مقابل سلطه و استعمار انگلیس استاده گی کرد و فتوحات آنها را متوقف ساخت همین امان الله خان شجاع بود.
نکته دیگر که قابل یادآوریست این است که آغاز هر حرکت از طرف لطیف پدرام و همفکرانش شروع شده است و افغان ملیتی ها و سایر احزاب سیاسی ملی فقد به آنها عکس العمل نشان داده اند. آیا تا به حال دیده اید که کدام شخص سیاسی پشتون برعلیه یک رهبر تاجک، ازبک، هزاره ویاغیره کدام حرف نادرست و خلاف موازین اخلاقی زده باشد.
برای تمام مردم افغانستان هویدااست که هدف و مفکوره لطیف و اطرافیان چه بوده و چه میخواهند، ولی هیچ گاهی به آرزوی خویش نه خواهند رسید زیرا در مقابل آنها سپر محکمی به نام افغان ایستاده است
16 آگوست 2008, 03:00
دشمن دانا بلندت میکند برزمینت میزند نادان دوست
پرونده پدرام وامان الله روبه خاموشی گرائیده بود امابازسرزبانها گردید. این قدرحق تلفی درحق گذشتگان عاقلانه نخواهدبود. اگرافغانستان تاریخی دارد واستقلالی یقیناً با نام امان الله خان گره خورده است. معرفی کردن ضد ملی، ضدمیهنی وضدقومی اما ن الله نشان میدهد که اقای احمد خالدمعنی این واژه ها را که غیرمسئولانه بکاربرده، نمیداند. امان الله خان بجرم ملی بودن، میهنی بودن وفراقومی بودن ازطرف دشمنان ملی داخلی وخارجی محکوم به سقوط گردید. اگراقای احمد خالد به محمد ولی خان دروازی، میرزمان الدین دروازی، میریاربیگ دروازی، محمدامین دروازی، محمد سعید دروازی و جنرال پینه بیگ شغنی هم ولایتی های آقای پدرام اگرباوردارد ازبزرگترین رجال مشروطیت وازنزدیکترین یاران امان الله خان بودند وهم تاجیک بودند وبقول ونویشته آقای شهرانی ازبک بودند. خانواده چرخی انسانهای بزرگی بودند وتاجیک. شجاع الدوله غوربندی وزیرامنیت امان الله هزاره بود وده ها تاجیک وپنجشیری وقزلباش دیگرهم ازخاصان نظام امان الله خان بودند. امان الله سرسخت ضد استعماروخصوصاً استعمارانگلیس بود. برنامه هایش، قانونش همه انسانی بود وحکومتش خوبترین حکومت بود که اکثریت شان روشنفکر، ملی ووطن پرست بودند. درهمان عصربقول غبارهیچ روشنفکروآزاد اندیش برای یکبارهم زندانی نشد. ویگانه کینه ووحشت انگلیس هم همین بود که برای اولین باریک حکومت ملی روی کارآمد واستقلال خودرا بزورجنگ ازدشمن ملی خود گرفت. کشتن پدرش که به رضایت خودش بود جزبرنامه نهضت مشروطیتی بود که امان الله یکی ازآنها بودوکشتن حبیب الله قطعاً بجای بود که یک کشورازچنگ یک انسان فاسد بیرون کشیده شده وبه سوی ترقی کشانیده شد. اینکه شکست خوردند نتیجه خیانت مزدوران استعمار+ روحانیت مرتجع ووطن فروش+ استعمارنیرومند انگلیس بود. هیچگاه وادارکردن مردم به پوشیدن لباس غربی باعث شکست نبوده ونمی توانست باشد. یا باید مزدوری انگلیس را قبول میکردند یا باید شکست میخوردند که همین دوم شد.
بناءً نباید این قدربا بزرگان خود جفا کرد. وقتی خود پدرام مسئولیت حرفهایش را نمیگیرد بمعنی همین است که درشأن یک آدم سیاسی نیست که به مخالفین خود دشنام غیراخلاقی بدهد. نباید تنگ نظری ودسیسه افغان ملت را به گناه امان الله خان گرفت.
جابجا کردن کوچی اگربراساس یک دسیسه نباشد امرنیک است وحل یک جنجال کلان. نباید تقسیم بندی کرد که فلان قوم حق دارد درفلانجا زندگی کند درفلانجا نکند. اگربه اصل شهروندی باورداریم هرشهروند کشورحق دارد هرجایی که زمینه زندگی برایش مساعد است زندگی کند ولی اگرسند شهروندی نداشته باشد حق ندارد با دیگران برابرباشد. چون اصل اساسی شهروند بودن داشتن مدرک شهروندی است. اول باید کوچی مشخص شود که ازاین کشوراست یانی، بعد مسئله اسکانش درنظرگرفته شود. نمیشود به قبایل آنسوی مرززمین وخانه سخاوت نمود تا وقتی مشکل بی سرپناهی شهروندان کشورحل نگردیده حاتم بخشی به همسایه ها یک دسیسه است که با آن باید مبارزه کرد. خیانت دربهسود وقتل عام مردم کاردشمنان مردم افغانستان وقوم ستیزان حاکم است که زیرپوشش کوچی صورت گرفت. این خیانت طالبان قصر بود.
پس نباید بروی حقایق چشم پوشید. همانقدرکه آقای پدرام به آقای احمد خالد مقام ومنزلت دارد، مرحوم امان الله خان برای بخش بزرگ اقوام کشورارجمند وعزیزاست. پس دشنام آقای احمد خالد درحقیقت گشودن باب دشنام نسبت به رهبرمحبوبش پدرام خواهد بود. پس برای اینکه کسی به شخص ایده آل شما نا سزا نگوید باید حرمت دیگران را داشت. آقای پدرام شاعرخوب، نویسنده چیره دست، اهل دانش وتحقیق وسخنورجسوراست اما دکترنیست. القاب علمی را نباید براساس خوشبینی خودمان به هرکس ببخشیم این القاب بخشیدنها شیوه معمول حزب اسلامی آقای حکمتیاربود که همه اعضایش یا دکتربودند ویا انجنیر. القاب علمی ودانشگاهی واکادمیک نیازبه گذشتن ازهمان دوره های معین دارد. من می پذیریم که ازبسیاری کسانی که سند دکتری دارند، آقای پدرم شاید فهم وفراست بیشترداشته باشد، اما دکتری را باید حتما دوره گذراند وبا آموزش خصوصی نمیشود سند دکتری را بدست آورد. پس دراین باره هم دقیق باشیم وتابع یک اصل قبول شده علمی. دریک کلام نا سزاگویی به هیچ کسی نمی زیبد، جزآدمهای مریض که آنها ناگزیراند ورنه مریضی شان به وخامت میکشد. به امید روزی که جای نا سزاگویی را مشوره وکلام محبت آمیزبگیرد.
16 آگوست 2008, 04:25, توسط Sohila Aghan
این دشمنان اصلی امان الله است که با نشر کردن این گونه موضوعات میخواهد که مردم را علیه افغان ملت تحریک کند موظفین امنیتی باید هر چی هاجل در پی دستگیری این نویسنده شود.
16 آگوست 2008, 10:52, توسط ghafor
Sohila Aghan
من نمیدانم شما اوغان ملتی هاچه وقت از خشنونت سر کوب ووحشی گری دست میکشید تو مشت نمونه خروار استی
اگر گفتی دمکراسی ازادی بیان چیست شرم بر اوغان ملتی ها
16 آگوست 2008, 05:16, توسط غ احمدی
برادران محترم پشتون, ملت عزیز افغان, وطنداران عزیز .
آیا میدانید که اقای احمد خالد و حامیان او چه را ثابت میسازد چرا شمایان اینقدر خاموش ماندید ایا میدانید که این چنین حرفها یک جامعه و مردم آن را به کجا میکشاند .چرا دولت افغانستان این موضوعات را جدی نمیگیرد. باید این شخص به میز محاکمه کشانیده شود.
توهین به امان الله غازی به این معنی است که توهین به یک ملت یا کشور باشد.
چرا این ملت خاموش نشسته و چنین شخصیتهای خود فروخته از موقع استفاده کرده به یک شخصیت که تاریخ افغانستان به او افتخار میکند توهین میکند.
باید با چنین اشخاص دولت و امنیت ملی کشور برخورد قانونی کند در غیر آن باید مردم خود به جزای اعمال او برسد.و سلام
17 آگوست 2008, 00:18, توسط داکتر رفییع
من با این برادر محترم موافق هستم باید هر چی هاجل دولت باید ازخود عکس العمل نشان دهد و سلام...
16 آگوست 2008, 06:44, توسط داکتر رفییع
گفته های نویسنده مزکور کاملآ غیر قانونی تعامل ناپزیر است دروغ تاریخی!
16 آگوست 2008, 11:17, توسط طالب کاکو
به نظر این بندهء حقیر فقیر سراپا تقصیر شاه امان الله شاید درعمر لخود یک کار خوب کرده باشد همانا لغو پدیدهء منحوس غلامی وبرده داری است که شاید بتوان گفت که اقدام خیلی جسورانه ودلاورانه ودرعین زمان مطابق با نورمها وموازین شرع محمدی بوده که هیچ مسلمان حق غلم ساختن مسلمان دیگررا ندارد.
اما درسایر موارد امان الله خان مطابق گفته پدرام شخص خیلی جبون ترسو بی اراده کوتاه فکر وسطحی نگر بوده است که به هیچ صورت نمتیوان وی را یک شخص دارای عنصر فعال رهبری دانست.
شاه امان الله ازجملهء شاید بوان گفت جاهل ترین و وبیسوادترین شاهان افغانستان بحساب می آید.
او یک مقلد محض بود وتنها بادیدن زرق وبرق پیشرفتهای اروپا هنگام برگشتش از سفر اروپا سر ازپا نشناخت و متوسل به اعمال مضحک وخنده آوری شد قلم از ذکر بیان آن شرم دارد.
حتی بهترین دوستان وهمرزمان وی مانند مرحوم غبار نیز بعداز ارسال پیام ذلیلانه اش به نادر خان برسمیت شناختن پادشاهی وی از وی سخت از وی ناراض ونا امید شدند واین را خود غبار یاد آّوری کرده است.
بعداز ارسال همان پیام ذلیلانه بود که بیشترین مشروطه خواهان توسط نادر قلع وقمع گردید ومیر غلام محمد غبار ودیگر نویسنده گان محکوم به حبس ها وتبعیدها گردیدند.
بناء شاه امان الله هیچ گاه سزاوار این نیست که کسی به طرفداری وی شعار دهد ویا اورا محصل استقلال افغانستان بداند.
افغانستان هیچ گاه مستقل نبوده است صرف ملت وتوده های محروم بوده اند که درمیدان نبرد قربانی داده اند ولشکر متجاوز را رانده اند اما سیاستمداران دوباره پایگاه استعمار را قایم ساخته اند وزنجیر غلامی را برگردن خویش آویخته اند.
شایان ذکر است که بعداز برسمیت شناختن صوری استقلال افغانستان توسط استعمار بریطانیا در آنوقت موج آزادی خواهی قبایل آنطرف مرز نیز بلند شد که شاه جبون وترسو هیچ کمک به آن مردم نکرد ودر پیام که به سران رهبران قبایل شورشی آنطرف مرز دیورند فرستاد وی گفت که من متعهد گردیده ام که در امور داخلی قلمرو بریتانیا مداخله نکنم ومتاسفانه به شما هیچ کمک کرده نمیتوانم.
این روش معمول درکشورهای عقب مانده است که دربخش نظامی پیروز اند امادر بعد سیاست همیشه غلام ونوکر باقی مانده اند.
درخاتمه برسم ملاهای دیوبندی میخواهم بک لعنت بر شخصیت کاذب امان الله بفرستم و آرزوی عذاب ججیم را نیز از بارگاه احدیت بوی نمایم
لعنة الله علی امیرالکاذب والمرتد والزندقة باسم امان الله الافغانی الملعون الله والرسل والملائکة والناس اجمعین خالدین فیها لا یخفف عنه العذاب ولاهو ینظر.
آمین یارب العالمین
16 آگوست 2008, 18:56
چه یی تله دانصاف په لاس کی ورکره خپل تتو و دبل آس یی برابر کره! جایی شک نیست که پدرام به آنعده عناصری که بقایی خود را در تفرقه اندازی بدبینی غارت می بینند هم رهبری باشد هم عالمی و هم دوکتوری!! ولی به یک شخصی که درباره میهن می اندیشد هیچ وقتی!!
17 آگوست 2008, 02:36, توسط احمدی
ولا عجیب است! این غازی ناغازی که هزاران فساد کرده حالا غازی نامیده میشود شخصی که ناموس خود زن خود را عریان میکرد تا بادارانش خوش باشد و قاتل پدر اینقدر حامیان پیدا کرده و جالب انیجا است که بعضی از خود فروختگان دفاع از افغان ملتی ها میکنند این واقعآ جای تعجب است یا شاید هم برای خواهران شان در وزارت مالیه کار داده شده باشد... این دیگر واضع شده است که امان الله قاتل کی بود و این هم واضع است که آقای عبدالطیف پدرام یکی از مدافعان مردم غیور خراسان ، شاعر نویسنده میباشد که هر گز سر به این کوچی های شپشی هندی تبار خم نکرده و دلیرمردانه مبارزه میکند...آقا خالد واقعآ دستت درد نکند با این نوع مقاله که نوشتی من به نمایندگی گروه کاری خویش از خودت و از زحماتت قدر دانی میکنم اگر امکان داشته باشد به این ایمل تماس بگیرید.
Hashk hotmail.com
17 آگوست 2008, 15:24
محترم اقای احمدی!
من در مورد غازی و یا نا غازی امان الله چیزی نمی گویم زیرا این مثل افتاب روشن است . او زن خود را عریان نکرد بلکه به تمام مردم افغانستان این را فهماند که زن هم از خود حقوقی دارد. حقوقی که خداوند به او عطا نموده است .جای تعجب در این است شما از یک طرف دو ِ و دشنام به طالبان میفرستید از طرف دیگر اندیشه ئ طالبانی دارین . من به حیث یک پشتون به قهرمانان تاجک .هزارهء
خود افتخار می کنم .
من ازاینکه اقای لطیف پدرا م مخالفتی با امیر امان الله دارند اعتراضی ندارم .دریک جامعه دموکراتیک هرکسی این حق را دارد.ولی لزومی ندارد که به کرامت انسانی کسی تجاوز صورت بگیرد.
اگر شما به سایت وزین آریایئ مراجعه کنید در انجا اساس نامه ئ حزب دموکراتیک خراسان را می بینید که مایه یئ افتخار است.
هر گاه من نوشته شمارامیخوانم بحیث یک افغان خجالت میکشم .خداوند را شکر گذار استم که من افرادو اشخاص دیگری را میشناسم با انکه به زبان شما مینویسند . ولی همه با افتخار زیاد انرا مطالعه میکنندو از ان لذت میبرند.مثلا داکتر اکرم عثمان داکتر سیاسنگ lمیر هزار واصف باختری ویا صدها نفر هموطننان دیگر ما. اگر من انهارا نمشناختم صرف نوشتهءشما واقای دریادلی را میخواندم یا حرف های اقای پدرام رامیشنیدم فکر میکردم که خداءی ناخواسته این زبان باعظمت دری زبان لمپنها ویا زبان کلینروموتروان است.
وقتی میخوانم شما پشتون ها را به وطن فروشی متهم میکنید شاید هم راست باشد ویاشایدهم راست نباشد. شمازمانیکه آقای مسعود از دولت پاکستان خواست اورا در احیای اردوی افغانستان کمک کنند چه میگوید ؟
در زمان حکمت آقای محترم ربانی حمید گل رئیس استخبارات پاکستان در ارگ دفتر داشتند چه میگوید؟
اقای ربانی تفنگچهء وزیر اکبر خان رابه نصیر بابر تحفه دادن چه میگوید؟
اقای ربانی ملکیت افغانستان در مکهء معظمه رافروختن نام انرا چه میگذارید ؟
اگر شما یک تبار رابه خیانت متهم کنید . به خاطر داشته باش برادر که این گرد اسیاب به سر همهء تباران نشسته است.
بر تولت برشت یک نویسندهء المانی میگوید: انکه نمی داند جاهل است انکه میداند عمل نمی کند خاءین است.
پس برادر اگر واقعا دلت به حال این ملت مظلوم میسوزد . به گفتهء هم وطنان هزارهء ما مرد خدا شوید تیره را تیره بگوید آب گین را آب گین.
زنده باد مردم شجاع با دیانت وشریف افغانستان از هر از هر تباری که هستند .
سید رحمن غوربندی
18 آگوست 2008, 08:48, توسط jawed
everyone has the right to say what is to be said, it is call speech freedom and democrasy. let them say and respect what they said just igonre if your not agree with them. i would like to tell everbody that plz learn to hear from others even it is wrong. thanks..jawed
19 سپتامبر 2008, 19:52, توسط لاله ی آزاد
امان الله خان خوبی ها و بدی های داشت. ولی نکات ضعف شخصیتش همان تقلید کورکورانه و عجولانه اش بود. اگر با یک دست دریشی و کلاه شاهپو انسان مترقی و پیشرفته شود پس تکلیف همه روشن است. این انسان عجول مغز یک Humming birdرا هم نداشت.
18 می 2009, 08:24, توسط yas.panj
سلام دوستان
من با نظر نویسنده کاملا موافق هستم . مطالبی را که او نوشته کاملا بر اساس واقیعت های تاریخی می باشد . و این که بعضی از اشخاص مغرور و خود خواه با وجود درک واقیعت خود را به بی خبری می زنند واقعا متعجبم . این ها کسانی هستند که با حکومت سیاه دو نیم قرنی خود همواره با نیرنگ و فریب و سازش و وطنفروشی خود را بر مردم تحمیل کرده و تاریخ پنج هزار ساله و افتخارات این سرزمین کهن و تاریخی را به باد فنا داده اند . در عصر حاضر افغان ها به عنوان مردمان جاهل بی فرهنگ آدمکش و تروریست در دنیا شناخته می شوند و درهیچ جاه هیچ کسی عزت و احترامی برای ما قائل نیست . در حالیکه این کور دلان همیشه بر دیگران فخر فروشی دروغین می کنند آیا این مردمان عقده ای کور دل دقیقا تاریخ را مطالعه کرده اند که این قهرمانان دروغین یا به گفته خود شان (باتور بچیان) شان چی کسانی بودند و با چه فریب و نیرنگ و وطنفروشی و با پامال نمودن حق دیگران توسط باداران شان حمایه شده و به خود لقب قهرمانی را بخشیدند.