آگوست خونین: یادبود قربانیان نسل کشی بدست طالبان در مزار شریف
نيروهاي طالبان يك تلاشي منظم و سيستماتيك براي يافتن مردها از قوم هزاره، تاجيك و ازبك در شهر انجام دادند. به ويژه هزاره ها مورد هدف بودند، بخشي به خاطر داشتن مذهب شيعه و بخشي به خاطر انتقام: چون مقاومت در برابر طالبان در مي 1997 در قسمتهاي هزاره نشين شهر شروع شده بود. در جريان تلاشي خانه به خانه، گزارش ها نشان مي دهد كه صدها مرد و كودك هزاره به قتل رسيده اند ظاهراً به خاطر مطمئن شدن از اينكه قادر نباشند تا در مقابل طالبان مقاومتي بكنند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
قتل عام در مزار شریف
در 8 آگست 1998، نيروهاي طالبان وارد شهر مزار شريف شدند. در هفته بعدي، نظاميان طالب دست كم 2000 نفر را كشتند كه بيشتر آنها غير نظامي بودند. گزارش ذيل از راپور ديده بان حقوق بشر اخذ شده است. گزارش بنام قتل عام در مزارشريف بر پايه تحقيقات ديده بان حقوق بشر در اكتبر 1998 مي باشد.
قبل از حمله به مزار، طبق گزارش پشتون هاي بلخ وابسته به حزب اسلامي تغيير موضع داده و به طالبان اجازه ورود به شهر را دادند. با داشتن تجربه سال گذشته همراه ملك (به فصل گذشته مراجعه كنيد)، طالبان وارد مزار نشدند تا اينكه نيروهاي حزب اسلامي خطوط اول جبهه قرار گاه وحدت را احاطه كردند كه اصولاً تشكيل شده بود از جنگجويان باميان در قلعه زيني تخت پل كه يك منطقه وسيع محصور شده در شمال شرق مزار در جاده شهر بلخ بود. نيروهاي حزب اسلامي به تعداد 1500 تا 3000 جنگجوي وحدت را به دام انداخته كه بعداً با پيشروي طالبان به محاصره افتاده و نتوانستند بگريزند. بيشتر مبارزان وحدت در قلعه زيني درهمان محل كشته شدند. حدود 700 تن توانستند از كمين فرار كرده و به سمت حيرتان حركت كنند اما چون پياده بودند، بيشترشان توسط نيروهاي طالب كه در بيابان با موترهاي پيكاب عبور مي كردند، كشته شدند. غير ممكن است كه تعداد كشته شده ها در جنگ و تعداد دستگير شده هايي كه بعداً توسط نيروهاي طالب به قتل رسيده، گفته شود.
طبق گفته يك شاهد، نيروهاي طالبان به دامنه هاي غربي مزار شريف در ساعت 9:30 صبح به تاريخ 8 آگست وارد شدند. باشندگان گزارش داده اند كه از اوايل صبح از سمت غرب صداي فير را مي شنيده اند. تعدادي بيان داشتند كه آنها تصور مي كردند كه جنگ بين احزاب مختلف جبهه متحد در گرفته و نمي دانستند كه طالبان به شهر رسيده اند تا اينكه آنها مشخصاتش كه عبارت بود از لنگي هاي سياه و بيرق هاي سفيد را ديدند. همچنين شاهدان گزارش داده اند كه در تاريخ 5 يا 6 آگست دفاتر جمعيت توسط لشكريان خودشان غارت شد كه مشتاق بودند هر چيز باارزش را قبل از اينكه ديگران بگيرند، خود بردارند. تعدادي از خانواده هاي هزاره چندين روز قبل از حمله طالبان شروع به ترك شهر نمودند و طبق گزارش مبارزان وحدت 76 مرد پشتون از چهارك را توقيف كردند كه اين افراد با پيشروي نيروهاي طالبان آزاد شدند.
چون طالبان با پشتون هاي بلخ كه نسبت به منطقه آگاهي داشتند همراه بودند، طالبان توانستند كه تاسيسات مهم را در محدوده شهر بسيار سريع شناسايي و تسخير كنند. يك قطعه كه طبق گزارش شامل اعضاي پاكستاني از يك سازمان سني راديكال بنام سپاه صحابه بودند، وارد كنسولگري ايران در مزار شده و هشت ديپلمات و افسر اطلاعاتي و يك ژورناليست را به قتل رساندند. نظاميان وحدت داخل مزار از يك مسير شهر را ترك كردند در حاليكه به طور وحشيانه به نيروهاي طالبان در حال پيشروي و هر چيز ديگر "براي اينكه از احزاب ديگر مي ترسيدند" در مزار فير كردند. نيروهاي طالبان آنان را تعقيب كرده و طبق گفته يك شاهد به هر چيزي كه حركت مي كرد، فير مي كردند. قوماندان وحدت، محمد محقق و ديگر رهبران بلند پايه با هليكوپتر منطقه را تخليه كرده بودند.
طبق گزارش ديده بان حقوق بشر، در اولين ساعات به دست گرفتن كنترل شهر، نيروهاي طالبان شمار نامعلومي از غير نظاميان را در حملات نا مشخص به قتل رساندند. آنها به غير نظاميان و افراد مشكوك نظامي در مناطق مسكوني، خيابان هاي شهر و بازارها فير نمودند. شاهدان از آن به عنوان كشتار ديوانگي ياد كرده اند. گزارشات ذيل از گزارش ديده بان حقوق بشر اخذ گرديده است. يك شاهد زن كه از منطقه بازار در راه خانه اش بوده، ديده است كه در ميان كشته شدگان يك بچه كه در كراچي نان مي فروخته، يك زن كه در راه رفتن به يك اجتماع بوده و يك مرد كه گندم را آسياب مي كرد، بوده است. تعداد زيادي تاجران در بازار طبق گزارش كشته شده اند زمانيكه طالبان به سرك ها حركت كرده و بدون مقصد فير مي كردند. در برخي موارد، طالبان از ماشين داري كه بر روي جيپ ها بود، به طور مكرر در سرك ها فير مي كردند. يك شاهد كه از بام يك دوكان مشاهده كرده، صحنه هراس انگيز را در شهر چنين توصيف كرده است:
"من از بام مي توانستم ببينم كه دود از سمت غرب مي آيد. از دوكانم خارج شدم و به ساحه مشتري ها رفتم كه از آنجا توانستم فرار مردم را از سمت غرب ببينم. هرج و مرج و آشفتگي در منطقه بود. مردم مي دويدند و توسط موترهايي كه سعي در ترك منطقه داشتند، برخورد مي كردند. دكان هاي بازار واژگون شده بود. من يك مرد را شنيدم كه مي گفت: که مرمي ها مثل ژاله میباریدند. من به خانه رفتم و از پنجره ها مي توانستم كه فريادها را بشنوم و بيرق هاي سفيد را بالاي موترها ببينم."
يك زن از كشته شدن پسر سيزده ساله اش چنين شرح داده است:
"پسرم در يك كارگاه قالين كار مي كرد و در روز اول نزديك روضه مبارك (حرم در مركز مزار) تيرباران شد. تعدادي از مردم آمدند و به من گفتند كه وي به شفاخانه برده شده است. آنها گفتند كه وي قبل از مرگش مي گفت: "ما از كابل به مزار آمديم تا زنده بمانيم و اكنون من مي ميرم. چه كسي سرپرستي خانواده را خواهد كرد؟" من حتي پسرم را نديدم. من نمي خواستم كه به خاطر وي منطقه را ترك كنم، اما ما مجبور به ترك منطقه بوديم."
در روزهاي بعدي، نيروهاي طالبان يك تلاشي منظم و سيستماتيك براي يافتن مردها از قوم هزاره، تاجيك و ازبك در شهر انجام دادند. به ويژه هزاره ها مورد هدف بودند، بخشي به خاطر داشتن مذهب شيعه و بخشي به خاطر انتقام: چون مقاومت در برابر طالبان در مي 1997 در قسمتهاي هزاره نشين شهر شروع شده بود. در جريان تلاشي خانه به خانه، گزارش ها نشان مي دهد كه صدها مرد و كودك هزاره به قتل رسيده اند ظاهراً به خاطر مطمئن شدن از اينكه قادر نباشند تا در مقابل طالبان مقاومتي بكنند. يك شاهد به ديده بان حقوق بشر گفت: "در برخي قضيه ها، افراد مذكر دستگير شده از خانواده ها لت و كوب شده و يا در محل تيرباران مي شدند. گلوي بعضي ها بريده شد." در حاليكه بيشتر كشته شده ها هزاره بودند، شاهدان كشتار مردان تاجيك و ازبك را ديده اند يا مي دانند. يك مرد تاجيك كه در 10 آگست توقيف شده بود، اين گزارش را تهيه نموده است:
"من در كارته بخدي زندگي مي كردم. در روز سوم طالبان سرك ها را محاصره كرده و همه خانه ها را به جستجوي هزاره تلاشي مي كردند. آنها مي پرسيدند: خانه هاي هزاره كجاست؟ فقط يك خانه هزاره نزديك ما بود. چهار مرد جوان هزاره در خانه بودند به شمول يك رفيق كه براي ديد و بازديد آمده بود و يك مرد جوان كه در خانه كار مي كرد. تاجيك ها، ازبك ها، هزاره ها (مردان بزرگسال) در مناطق همجوار نيز دستگير شده بودند. ما همگي به موترهاي باربري انداخته شديم، اما دستان چهار مرد هزاره خيلي محكم بسته شده و به جاي ديگري برده شدند. دو بچه هزاره ديگر در موتر ما بودند. وقتي كه نزديك ساحه بازار رسيديم، موتر متوقف شده و دو بچه هزاره پايين آورده شده و به آنها گفته شد كه به چهار راهي پشت ساحه بازار بروند. يك عسكر طالب آنها را تيله كرده و بعد هردو را به سرهايشان فير كرد. بعداً به من گفته شد كه چهار هزاره ديگر به تكيه خانه مهديه برده شده و در آنجا به قتل رسيدند. همه آنها كارگر بودند و نظامي و جنگجو نبودند. آنها همگي بين 19 تا 20 سال داشتند.
يك دانشجوي طب گواهي داد كه طالبان شفاخانه را نيز براي پيدا كردن هزاره ها تلاشي كردند.
"من دو بچه هزاره را ديدم، يكي در حدود سيزده سال و يكي حدود بيست ساله كه يكي از آنها دستش شكسته بود. طالبان خواستند كه آنها را بيرون ببرند، اما رئيس (شفاخانه) دخالت كرد. اما آنها روز بعد برگشته و بچه ها را بردند."
تقريباً بلافاصله بعد از اينكه طالبان كنترل شهر را گرفتند، والي جديد طالبان بنام ملا منان نيازي خطبه هايي را در تمام مساجد شهر ايراد كرده و تهديد به خشونت عليه هزاره ها به انتقام كشتار زندانيان طالب در سال 1997 نموده و به آنها اخطار داده كه بايد به مذهب سني حنفي روي آورده و يا شهر را ترك كرده و يا با پيامدهاي آن مواجه شوند و هر كسي كه از هزاره ها حمايت كند را تهديد به مجازات كرد. طبق گزارش در يك سخنراني ديگر وي بيان داشت: "هزاره ها مسلمان نيستند. آنها كافر هستند. هزاره ها نيروهاي ما را اينجا كشتند و اكنون ما بايد هزاره ها را بكشيم." طوريكه ديده بان حقوق بشر ذكر كرده، "اين خطابه ها توسط بيشتر مقامات بلندرتبه طالبان در مزار در آن زمان بيان شده و به طور واضح اشاره دارد به اينكه كشتار و ديگر حملات بالاي هزاره ها اعمال نيروهاي طالب برگشته نبوده بلكه تصويب و تاييد مسوولين طالبان را داشته است.
هزاران مرد از اقوام مختلف اولاً در زندان پرازدحام شهر توقيف شده و بعداً به ديگر شهرها به شمول شيبرغان، هرات و قندهار انتقال يافته است. طبق گزارش بيشتر زندانيان در كانتينرهاي موترهاي باربري بزرگ انتقال يافته اند كه گنجايش 100 تا 150 نفر در شرايط بد انساني را داشته كه زندگيشان به مخاطره جدي قرار داشت. در دو نمونه مشهور، وقتي كه موتر به شيبرغان رسيد كه حدود 130 كيلومتر در غرب مزار قرار دارد،تقريباً تمام مردان داخل كانتينر فلزي از شدت گرماي زياد و خفگي مرده بودند. به مانند قضيه زندانيان طالب دستگير شده در سال 1997 – و طبق گفته ملا نيازي به انتقام آن كشتار- ازدحام كردن عمدي اين افراد در موتر اشاره به غفلت محض ندارد بلكه تمايل آنها به شكنجه و كشتن توقيف شدگان را نشان مي دهد.
پروژه عدالت برای افغانستان
پيام‌ها
10 آگوست 2014, 05:50
آ ن خا ینینی که ا فشا ر ر ا و سیلۀ تبلیغ سیا سی سا خته بو د ند یک با ر هم ا زین جنا یت تا ر یخی یا د نمی کنند گو یا بر آ ن مهر تأ یید میز نند
10 آگوست 2014, 09:24, توسط مهدی
غم نخورید! انتقام کشتار هزاره ها را امریکایان و انگلیس ها در مناطق جنوب کشور گرفته اند. در بدل هر هزاره ، چندین تن از پشتون های طالبی را تا حال کشته اند و این انتقام گیری تا حال ادامه دارد.
10 آگوست 2014, 11:52, توسط مهدی
اگر طالبان هزاره ها را در مزار کشتار نمودند این چی تفاوت دارد با کشتار هزاره ها ی افشار کابل توسط شورای نظار
11 آگوست 2014, 01:49, توسط حقبین
محترم مهدی کامنت 11.52 ، چون اصلأ کابل و اطراف آن با شمول غزنی و قندهاروهلمند و اطراف آن
اوروزگان و تمامی هزاره جات ، مسکونه وخانه و مال ملت و مردم شریف هزاره که اصلأ ازاقوام تورک هستند میباشد ، بناأ دیگران به شمول پشتون ها ی طالب که پشتیبانی و حمایه گر شان پشتون های پاکستان و حکومت آن
گشورمیباشند چون همه آنها دشمن خلق و مردم تورک هستند ، بنا برآن تا که میتوانند به بهانه های گوناگون به
ازبین بوردن مردم شریف هزاره میکوشند اصلأ ملک ملک هزاره ها است د ر زمان حمله اعراب مبلغین اسلام
به کابل به شهادت تاریخ ، مسکونه این مناطق هزاره ها بوده اند ، مقصد مخالفین صاحب خانه را ازخانه شان
بیرون برانند .
11 آگوست 2014, 11:36
افغانستان خانه مشترک تمام اقوام شریف افغانستان است.
تنها ملک این و یا ملک آن قوم نیست. این خود یک ادعای مسخره ست،
زیرا انسان ها همیشه در حرکت اند و از جای به جای دیگر کوچ کرده اند.
یا به اثر جنگ ها یا برای پیدا کردن آذوقه و زندگی مرفع.
12 آگوست 2014, 07:46, توسط حقبین
محترم نویسنده بی نام کامنت 11.36 ، پس چرا پشتون ها با نام های مختلف به اشاره حامدکرزی رییس جمهور
وبا کمک و حمایه پشتون ها و حکومت پاکستان ، مردم شریف هزاره را میکشند ؟؟؟
12 آگوست 2014, 16:25
هزاره ها هم تا اندازه ای که دستشان رسید به پشتون ها و تاجک ها ظلم کردند. در جاهای شهر کابل که در جنگ های تنظیمی در دست حزب وحدت بود به ناموس تاجک ها و پشتون ها تجاوز شد. خانه های پشتون ها و تاجک ها چور شد و جوانان شان به دست هزاره ها کشته شد. امروز هزاره ها به مانند همیش چهره مظلوم و بیگناه را به خود گرفته اند. از خاطر هزاره ها مردم غیر هزاره با ایرانی ها دشمنی را به پیش گرفتند در حالی که در ایزان هزاره ها از هز نوع ازادی برخوردار استند. هر هزاره ای که به لهجه ایرانی گپ میزند و دز صفحه تلویزیون ظاهر میشوند در ایران تحصیل کرده است و این خود نشان میدهد که هزاره ها به تحصیل در ایران دست داشته اند اما تمام هزاره ها از ایرانی ها بد گویی میکنند. در غرب وقتی که تقاضای مهاجرت میدهند با وصفی که اصلاٌ در افغانستان بزرگ نشده اند اما دلایل پناهندگی شان ظلم از دست پشتون ها و حتی تاجکان میباشد.
به قول اقبال لاهوری
به مار ماهی مانی نه ماری نه ماهی
منافقی چی کنی جان من یا مار باش یا ماهی
دگر وقت ان رسیده که هزاره ها دست از بد نام کردن دگر ملیت های افغانستان بردارند و مانند دگر ملیت ها خود را مردم افغانستان بشمارند
13 آگوست 2014, 09:35
به آقای حقبین:
اگر وجدان خودت کمی بیدار میبود، باید اعتراف کنی که طالبان تنها از اقوام شریف
هزاره ، تاجک و ازبیک قربانی نمیگیرند، بلکه بزرگترین جنایت را به حق پشتون ها
روا میدارند. این پشتون ها اند که هم توسط عساکر امریکائی- ناتو کشته میشوند،
هم توسط پاکستان، هم توسط طالبان و هم توسط نیرو های دولتی تحت فرمان کرزی.
قصه رهبران وطنفروش هیج ربطِ با مردم عادی هر قوم ندارد.
13 آگوست 2014, 11:34, توسط میرحسین تلاش
طالبان به عنوان یک گروه دهشت افگن برای تغییر عقاید انسان های جهان در برابر اسلام با قتل مردم بی گناه عمل می کنند. آنان اسلام را به عنوان یک آئین ضد بشریت با اعمال که انجام میدهند برای جهانیان معرفی می کنند. اسلام در میان مسلمان ها بنام شیعه و سنی، پشتون، تاجک، هزاره، ازبک و... مرز ایجاد نکرده است. حتی قتل یک انسان غیر مسلمان را بدون موجب اجازه نداده، قتل یک انسان را قتل تمام انسان ها بیان نموده است.
13 آگوست 2014, 19:34
طالبان مانند عروسکهای وحشی چتلی میمانند که در کنار جویهای افغانستان افتاد ه اند. و برای بدبختی قوم خود و اقوام دیگر کار میکنند. این خشتک کشالان سبک مغز بدوی وحشی جنوبی انسانیت را نمیشناسند. مرگ بر کرزی و ارگنشینان که این وحشیها را از زندان ازاد میکنند و به جان مردم بیگناه میاندازند.
13 آگوست 2014, 19:43, توسط حقبین
به جواب کامنت 09.35 آقای بی نام ، کشتن تا کشته شدن فرق زیاد دارد ، چون اقوام پشتون به هرنظرکه
هستند به طالبان ترورست همکاری میکنند جای و پناه میدهند و با طالبان رواداری دارند فرزند های شان را
به صف ترورست ها با افتخار شامل میسازند عواقب دینی و دنیوی به مسولیت آخرت نزد خداوندی را فکر
نمیکنند ، خداوند عالم حق المبین است جزای اعمال حق است ،
آقای بی نام شما را هم وجدان تان اگرکمی بیدار باشد درست قضاوت بفرمایید ، د ر جنگ حلوا پخش نمیگرد د
جنگ جنگ است طالبان ترورست جاهل خدا بی خبر نمک حرام ناانسان ، دهشت به کمک و رهنمایی آی اس آی میآفرینند ، ممالک کمک دهنده بشردوستان قوت خارجی به سرکردگی ایالات متحده امریکا به افغانستان برای کمک
دادن و د ر راه درست راهنمایی کردن شما برای مدت محدود به افغانستان آمده اند د راین مدت سرک های
خام و سنگلاخ شما تا خانه و باغ شما پخته و اسپالت گردید شهرهای تان آباد و رنگ رویی پیدا کرد زراعت
مالداری تان انکشاف کرد خلاصه که د ر هرساحه کارو بهبودی به مشاهده میرسد شما ناشکرها قدر این را
نمیدانید ، چون شما جاهل هستید دشمنان شرق وغرب وجنوب تان این سرازیر شدن این همه دارایی را دیده
تحمل کرده نمیتوانند و شما را تحریک میکنند و شما هم بی عقل و جاهل هستید نفع و ضرر خویش را نمی
فهمید بالای قوت های خارجی که به کمک شما و تأمین امنیت به افغانستان و رساندن کمک اقتصادی آمده اند
حمله ترورستی انجام میدهید نا مردانه مهمان های تان را میکشید طبعأ جنگ صورت میگیرد قوت های خارجی
هم ازخود دفاع میکنند و وظیفه دارند که امنیت را نگاه دارند و ترورستی را دفع کنند د ر آنصورت بمباران
واقع میشود چون شما برادران طالب ترورست تان را به خانه های تان جا داده اید و پناه داده اید هم طالب
و هم صاحب خانه هم ترورست و هم همکار ترورست کشته میشود همکاران ترورست هم ترورست است .
آقای بی نام ، د ر کابل و د ر شمال مملکت یا تورکستان جبوبی ، تاجیک ها هزاره ها و اوزبیک ها وغیره
ازجانب طالبان ترورست شما به قصد قتل کشته و شهید میگردند
14 آگوست 2014, 06:56
من فکر کردم که تو انسان حقبین هستی و میتوان با تو منطقی حرف زد،
اما نداستم که تو برادر کوچک بهمنک سگ کابل پرس? بودی و مانند او
چیزیکه در ذهنت آمد روی صفحه میریزی. این شما شما گفتن تو به گفتار
یک دیوانه می ماند که تفاوت بین خوب و بد را نمیداند.
14 آگوست 2014, 19:33, توسط حقبین
کامنت دهنده بی نام و بی ایمان 06.56 ، اصلأ با مثل تو جاهل بی عقل خود خواه سخن گفتن بیهوده است
چون تو استدلال نداری بروی حهالت و بی منطقی یاوه سرایی میکنی ، همه نوشته های من بر اساس روی داد
های جاری مملکت افغانستان میباشد که همه روزه د ر رسانه های داخل وخارح مملکت نشرمیگرد د ، تو وقبیله
تو شرافت شنید ن سخن حق و حقیقت را ندارید شما مثل طایفه مثل خرهستی که به گوش خر اذان دادن بیهوده
است ، تفائت بین خوب و بد را کسی نمیداند که جاهل و از خدا بی خبر مثل تو باشد سخن ناسنجیده هرچه بر
کله خرش آمد مینویسد ، من مثل تو دروغ گوی وقسم خور و حرام خور نمیباشم ، من سخن حق را نوشته ام .
18 آگوست 2014, 07:54, توسط نور
به جناب حقبین صاحب می نویسم: جمله که خودت در کامنت 19:33 نوشته ای در پایین یکبار بخوان:
(تو وقبیله تو شرافت شنید ن سخن حق و حقیقت را ندارید شما مثل طایفه مثل خرهستی که به گوش خر اذان دادن بیهوده
است . ... من مثل تو دروغ گوی وقسم خور و حرام خور نمیباشم ، من سخن حق را نوشته ام ). خودت یکبار به کلمات که استعمال نموده ای اندکی دقیق شو! آیا بحث شما به جای رسیده است که ضرورت به استمال چنین باشد؟
دوم اینکه نباید خود را همیشه حق به جانب وانمود کرد زیرا دانستنی های هر انسان بسیار کمتر از (نادانستنی های) وی است. همچنان لازم می بینم که اعتراف یک دانشمندی را که تجربه 40 ساله در زندگی اش داشت برایتان ذکر نمایم: او در اخیر عمر خود می گفت: ( بعد از 20 سال تحصیل و 45 سال کسب تجربه متداوم، اکنون درک می نمایم که واقعا" نمیدانم). پس من و تو نباید اصرار نمایم که (بهتر از دیگران می دانیم).
20 آگوست 2014, 11:55, توسط hamid
بازهم نور: خودت میگویی که ( دانستنی های انسان کمترازنادانستنی های) وی است . پس چرا انسان را خر خطاب میکنی . خوب کسیکه نمی داند باید کسی باشد که اورا بفهماند واگر کسی نمیداند ودانسته ای مانند تو اورا خرخطاب میکند . پس ( من بد کنم و توبد مکافات دهی پس فرق میان من وتو چیست بگو؟) ودیگراینکه آنانیکه درهمان مزارشریف به زعم خودت نسل کشی نمودند . آیا دربین کانتینرها نسوختند ؟آیا دشت لیلی تایکسال ازبوی شان رفته می شد ؟ من منحیث یک مسلمان میگویم هرکسیکه عمل زشت میکند . خداوند (ج) اورا دردنیا وآخرت روی سیاه میکند. وجزای اعمال حق است.
21 آگوست 2014, 06:46, توسط نور
جناب حامد جان!
فکر می کنم کامنت مرا درست نخوانده ای زیرا همان جمله که در آن کلمه (خر) ذکر شده است جمله من نیست بلکه نظر و نقل قول (آقای حقبین) است که او در کامنت 19:33 خود ذکر کرده بود و من بالمقابل در کامنت خود آنرا رد کرده ام نه تایید. برادر فقط یکبار دیگر کامنت مرا به دقت مطالعه کن انشاالله سوتفاهم تان رفع میشود. اگر به اشتباه خود پی بردید حاجت به معذرت خواهی نیست.