روشنفکران قلابی
نگرش کلی بر مفاهیم انتزاعی در حوزه ی روشنفکری
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
با آن که در مورد روشنفکر و حوزۀ کاربرد معنایی آن هر روز گپ می زنیم؛ اما یک مسأله واضح است که ما تا هنوز، توجیه دقیق و ژرف از ماهیت روشنفکر اصیل و مقوله ی روشنفکری نداریم. همه ای توجیهات ما از روشنفکر و روند روشنفکری، دچار ابهام است و همین ابهام در توجیه، گاهی باعث بروز چالش های متعدد، فرا راه درک درست ما می شود.
در زمان ما ارزش نهادینه ی روشنفکر، آمیخته با شماری از برداشتهای عوامانه ( یا بهتر است بگویم " عوام زده" ) شده است؛ به این معنا که هر آدمی اگر با قیافه ی آراسته و ظاهر پیراسته ، با شماری به اصطلاح برداشتهای غیر متعارف، چند دهن گپ افاده فرمود، به او می گویند: " آقای روشنفکر". در حالیکه مفهوم راستین از مقوله ی روشنفکر، فراتر از ظاهر آرایی و پیرایشهای صوری است.
درین نبشته کوشش نگارنده اینست که به منظور فراهم سازی زمینه یی به خاطر ورود به متن ( مفهوم واقعی روشنفکر ) و به خاطر آگاهی از اینکه هر آدمی با هر اسم و رسمی روشنفکر نیست، وجوه افتراق و مفاهیم انتزاعی در حوزه ی روشنفکری را که به غلط با مفهوم اصیل روشنفکر و روشنفکری آمیخته است، برشمارم تا در دریافت و بازیافت مان از مفاهیم روشنفکری و تفکیک روشنفکران قلابی " از روشنفکران واقعی، دچار اشتباه نشویم.
پرواضح است که مفاهیم انتزاعی در حوزه ی روشنفکری، زاده ی روش های تقلیدی روشنفکران قلابی است که ما درعرصه های مختلف روشنفکری، هر روز با این گونه آدمها سرو کار داریم و گاهی آنان را به جای روشنفکران اصیل، به اشتباه میگیریم.
روشنفکر قلابی کیست؟:
روشنفکر قلابی یا روشنفکران قلابی(1) بیشتر مشمول آدمهاییست که ژست و ادای روشنفکری در میآرند و بدون درک از ماهیت اصیل روشنفکری و بدون داشتن انگیزه ی روشنفکرانه، فکر می کنند که روشنفکر هستند.
اینگونه ادمها با شیوه ی غیرعملی و نابخردانه، اندیشه های وارداتی دیگران را نشخوار می کنند و در اکثر حالات، مرتکب اندیشه ورزی می شوند.
طی 23 سال تنش، ما آدم های بی شمار و به اصطلاح روشنفکران قلابی بی حد بیمار را در مسیر جریان های مختلف سیاسی تجربه کردیم. سیاستهای اعمال شده، تئوریهای وارداتی و ایدیولوژی های متعدد برخاسته از مکتب های گوناگون را ملاحظه نمودیم که هیچکدام ریشه ی جمعی در هویت فرهنگی جامعه ی مانداشت.
اکثر این سیاستها و تئوریهای تحمیلی و ناهنجار، از جانب عمله ها و فعله های بی خاصیت و روشنفکران قلابی که با مفاهیم شفاف روشنفکری آشنا نبودند، اعمال می شد و تا اکنون نیز این فاجعه در بسترهای مختلف سیاسی، زیر نام صدها " کراسی " ادامه دارد.
روشنفکران قلابی معمولاً آدمهایی اند که نقاب روشنفکری بر چهره دارند و برای مسخ هویت اصیل روشنفکری، به تعبیر عوام: " گاهی به میخ می زنند و گاهی به نال" که این دوگانگی و تنافر، باعث به وجود آمدن مفاهیم انتزاعی زیر، در حوزه ی روشنفکری می گردد:
- هویت روشنفکر اصیل مسخ می گردد
- تلقی های منفی از روشنفکر و مقوله ی روشنفکری شکل می گیرد.
- عنصر خرد و ارزش عقلانیت روشنفکررا، زیر سوال می برد.
- میزان اعتماد مردم نسبت به روشنفکر کاهش می یابد.
- خلاء ژرف میان جامعه و روشنفکر به وجود می آید.
- سوژه ها و ابژه های روشنفکری از لحاظ ارزشی، قوه و فعلیت خود را از دست می دهند.
- برداشت های انتزاعی از مفهوم روشنفکری پدید می آید.
موارد برشمرده شده همه از مسایلی اند که به گونه ی واقعی، با مفهوم روشنفکری در تضادو تنافر کلی قرار دارند و به عنوان شماری از موضوعات انتزاعی، با ارزش اصیل روشنفکری جور نمی آید.
روشنفکر واقعی کدام است؟ :
روشنفکر واقعی انسان با درد ودرک است که بر مبنای خرد و عقلانیت فردی، قدرت درک، طرح، ابتکارو خلاقیت را داراست؛ و با شناخت دقیق از مقوله ی سنت، نه " سنت زده" است و نه یکسره " سنت پرست" و متحجر؛ بلکه عنصریست که با آگاهی از سنت، " سنت شکنی" را در یک بستر زمانی معین آغاز می کند. منظور از بستر زمانی معین، جستجوی راهکارهای زمینه یی در یک فرایند زمانی مشخص است؛ و به تعبیر " جان لایت": انتخاب شیوه های عملی در بافت جامعه شناسانه ی زمان است " (2). با استناد بر مواردی که در بالا برشمرده شد، یک مسئله به وضاحت مطرح می گردد که هر گونه باور و پنداشت غیر واقعی از مقوله ی روشنفکر و روند روشنفکری، به معنای همان مفاهیم مجرد و انتزاعی است که به گونه ی غلط و به صورت غیر عقلانی ، از جانب روشنفکران قلابی ( مانند یک پینه ی ناجور ) بر دامن مفهوم راستین روشنفکری وصله زده شده است که با ید با بحثها و تأملات فراوان در این زمینه، روزنه ای بگشاییم به سوی یک گفتمان سراسری و نقد همه جانبه در حوزه ی برداشتهای مان از ماهیت روشنفکری و وجوه انتزاعی آن با مفاهیم انتزاعی در عرصه ی روشنفکری.
پانوشت:
1- با به کارگیری تعبیر" روشنفکران قلابی" یا " روشنفکر قلابی" چندان موافق نیستم؛ زیرا روشنفکر روشنفکر است آن که با فکر باز و روشن می اندیشد، دیگر قلابی و دروغین نیست ؛ یعنی قلابی نمی اندیشد چون از دید ارزش شناسنانه ماهیت روشنفکر، مساوی به خرد و عقلانیت فردی وی است و برعکس همین خرد و عقلانیت جمع سایر ویژگیها، ماهیت فردی روشنفکر است؛ اما برای آن که اصطلاحاً بخواهیم توجیهی به منظور تفکیک و سره و ناسره بودن از مفهوم روشنفکر و غیر روشنفکر داشته باشیم، به گونه ی مجازی تعبیر روشنفکران قلابی را به کار بردم.
2- جان لایت، راهبردهای عملی جامعه شناسی ، ترجمه: مهدی جهانی، نشره نقره، ایران 1381 صفحه ی 275.
پيامها
29 جولای 2008, 16:42, توسط قديمي
آقاي جاويد فرهاد ! سلام وبعد از سلام:
در نظر بنده اصلا خود كلمة (روشن + فكر )از تهداب و ريشه چون صاحبش ( روشنفكر قلابي ) تركيبست نا درست چون كلمة روشن ( دري ) و كلمة ( فكر ) عربيست و از نگاه ادبي تركيب كلمة عربي با دري غير مجاز .اين تركيب و بسيار تركيب ها و كلمات ديگر جون ( خوانش ) ( اساتيد )( ميوه جات )( سبزيجات ).... و همين روشنفكر كه شما راجع به آن نوشته ايد غلط و نادرست است آيا بهتر نيست كه در عوض تركيب نادرست روشنفكر ( روشن نگر )را استفاده كنيد چون هم در معني جامع و هم در تركيب دري مطلق است .اين را از آنجهت نوشتم كه از قلم شما راجع به ادبيات و شعر هم چيز هايي خوانده و ديده ام . موفق باشي ( قديمي )