صفحه نخست > دیدگاه > در وادی افغان!

در وادی افغان!

نوشته دوم
میراحمد لومانی
جمعه 18 آپریل 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

افاده مقوله های همچون " وطن، مام و میهن" پدیده های مفاهیمی از گستره جغرافیای فرهنگ، و داشته های تاریخی- فرهنگی کتله های مشخص از جوامع بشری را به تعریف می گیرند! وطن؛- این مجموعه بیان مفاهیمی " فهم وهمدلی، همسویی تاریخی و فرهنگی مجموعه انسانهای جغرافیای واحد، و در گرو عشق و وابستگی به سرزمین واحد، تاریخ و اسطوره های تاریخی مشترک؛- در نماد از ظهور ملت، جامعه، و در پرتو ایجاد تاریخ و هویت مشترک تعبیر و افاده میگردد.! درست بر همین اصل؛ تاجیکستان- افغانستان و ایران را وطن و ماوا خویش میدانم..!
برای رفتن به سرزمین « ایران» که آن را همچون مامن ابایی میپندارم، باید از سفارت ج ا ایران در شهر مینسک ویزا اخذ مینمودم. آخ که کارمند بخش ویزای سفارت ایران با چه کم لطفی تمام در دادن ویزا، و بخصوص در تعیین وقت آن با من چانه زنی که نمیکند.. دختر م که مرا با هویت ایرانی میشناسد، از چند و چون اخذ ویزای من و سفارت ایران تعجب مینماید...! ...به هرصورت؛ ویزابرایم تدارک میبینم و از نماینده گی شرکت هواپیمایی "بلاویا" بلیت برایم تهیه نموده و در وقت معینه آن با دو عدد قفل بزرگ درب کوچک مغازه ام را قفل زده، چهت پرواز عازم فرودگاه بین امللی شهر مینسک میشوم..
کاربرد کیفی، مطلوب و معقولانه در روند اعمال" سیاست و اقتصاد " مبتنی بر کنش های علمی و ازموده شده تاریخی؛ این در حقیقت همان ساختار اساسی پلاتفورم رشد و تکامل قابلیت های انسانی درروند شکل گیری تاریخ انان بوده است! « اقتصاد و سیاست، بن مایه های اصلی شکل دهنده ساختارکیفی جوامع بوده، که در پیامداز چگونه گی کاربرد کیفی آن، ساختار اجتماعی شکل میگیرند » اقتصاد پیوسته با سیاست سالم، و یا این که سیاست واقتصاد خرد گراه، اصل قانون مند احیا سعادت آدمی، در چوکات تکامل تاریخی آنان بوده است! سیاست واقتصاد باز، و بر مبنای ارزش های معیاری اصالت فرد و توان مندی های وی؛ و بر بنیاد رقابت های آزاد و قانون مند » اصل دیالکتیکی پیدایش لایه های اجتماعی سالم و مرفه در جامعه جهانی بوده است..اجرای سیاست سالم، صادق و انسانی؛ بنیان و شالوده ساختار جامعه سالم ی را تدوین نموده، که در پیامد آن اقتصاد سالم را در پی خواهد داشت؛ « سیاست: این همان روح ی است جاری بر پیکره جامعه؛ هرگاه این روح آلوده، مریض و یا پلید گردد،بدون شک جامعه نیز سلامت و سعادت خویش را برباد رفته خواهد دید...! « سیاست و صیانت خوب و انسانی آن، این همانا تلفیق و تحقق ارمان و آرزو های انسانی انسان، در پرتو آزادی اندیشه- بیان و کنش های وی, و در گرو حفظ ارزش های کلی اصالت و سعادت شخص، به گونه شفاف، صادقانه و مردمی ان تعریف میگردد...»
در اقلیم "دهکده" جهانی، کشور بلاروس محدوده منزوی و نسبتا بسته یی به شمار میرود. این جا آرام است و ساکت و.... لذا، فرود گاه بین المللی شهر مینسک، درتناسب به دیگر فرودگاه های بین المللی جهان، همچون دهکده یی بیش به نظر نه میخورد. هواپیما های محدود، و پرواز های محدود تر و... گویی این جا از چشم جهانیان فرو افتاده است...! هوا پیمای کوچک بویینگ 777 شرکت هوا پیمایی" بلاویا" که معمولا خالی و با تعداد کم مسافر به مقصد تهران پرواز مینماید، برای پرواز شبانه و خوابیدن در صندلی های خالی ان خالی از کیف نمیباشد. بعد از پذیرایی مختصر مهمان دار، بالای صندلی خالی هواپیما دراز کشیده و خوابم میبرد. اوایل صبح خدمه جوان و زیبا هواپیما، برای بستن کمر بند های ایمنی از خواب بیدارمان مینماید...هواپیما بر فراز باند فرودگاه بین المللی امام خمینی درتهران به زمین مینشیند. در تاریکی های گرگ و میش بامدادان، صلاح میبینم تا روشن شدن هوا در درون سالن فرودگاه منتظر بمانم. در تجارب مکرر از این دسته مسافرت ها، بی رحم بودن بیش ازحد بعضی از راننده گان تاکسی برایم ثابت گردیده بود... همین که هوا رو به روشنی میگراید، سرو کله اتوبوس « ملی بس» نیز پیدا میشود...
در شهر قم مادرمنتظرم بود. واقعن چه سعادتی از این بزرگ تر! دلم در هوای دیدنش پر میزند. اتوبوس مسافر بری با سرعت هرچه تمام تر، مسیر جاده تهران قم را در مینوردد. جاده قم تهران یکی ازبهترین جاده های ایران محسوب میگردد. با تمام زرنگی و مواظب بودن هایم، بلاخره راننده تاکسی قم سرم کلاه میگزارد...
بعد از یک سال رنج و محنت دوری؛- مادر، این عزیز ترین موجود عالم هستی در آغوش مملو از مهر خویش به نوازش ام میگیرد .آ..ه.. شاید برای بیش از صدمین بار است که اشک هایم تحفه دامان مهر انگیز و عطر اگین وی میشوند.آغوش مادر؛ این صمیمانه ترین، عاشقانه و مخلصانه ترین بهشت عالم هستی؛ این اعلی ترین هدیه الهی....
شهر قم و مادرم هردو مذهبی اند، اما تقاوت های ماهیتی متضاد در چنین مذهبی بودن ها مشهود میباشد. کسی در مذهب؛ اعتلای استعلایی و خدا گونه روح و روان خویش را به تذهیب و صفا میبرد؛ و کسی دیگر از آن همچون بقال سرکوچه نان میخورد. کسی در حریم روح انگیز و جادو یی آن روح و روان خویش را در سیر ملکوتی و اعلا پرورش داده، و از چشمه سار زلال معنوی آن سیراب مینماید؛ و کسی دیگر تن و جان خویش فربه نموده، و خلقی را به تکلیف وا میدارد!... هستند جمعیت و گروهایی که در سیطره توان مندی های مذهبی، در خون خلق الله استحمام نموده، و در قداست تاریخی خویش به جلوس بر تابیده اند و..! و اما مادرم؛ پاکباخته یی اخلاص مند که در سوزو نوای عاشقانه مذهب، تارو پود هستی خویش به فنا می برد...
مذهبیون اخلاص مند و معتقد، ارادت مندان توکل پیشه و عابد، و توده های میلیونی دیگر درحاشیه و متن؛ در همسویی با مجموعه ساختار قدرت مذهبی بلا منازع مریی و نامریی، ساختار اجتماعی شهر قم را احتوا مینمایند. قم را شهر مذهب و سیاست؛ شهر دلالی و معامله میتوان نام گذاشت.
قم؛- شهر زائر؛ شهر طواف و نیایش! کسانی در این جا در حریم ملکوتی حضرت معصومه«س» به عبادت خداوند گار خویش مشغول اند، وکسان هم در پی کسب معارف اسلامی عمر صرف مینمایند؛ و کسانی هم در پی کسب قدرت و مال و منال، زر اندوزی و زمین خواره گی و خزیدن آرام و نا مریی در لاک مذهب و سیاست، درراستای کسب موقعیت های اجتماعی برتر و مناسب تر در تکاپو و تلاش میباشند... مذهب، نبض تپنده شهر قم است؛ و در این تپنده گی، هر کسی درپی امیال خویش مساعی و تلاش به خرج میبرد. کس و کسانی آخرین توشه های زنده گی خویش را در پناه «مذهب» به ودیعه میگذارند؛ و هستند کسانی که با نفوذ خویش در حریم مذهب، توده و خلق را تا نهایت ممکن میدوشند...
« مذهب؛ همدم امین و مدام تاریخی بشریت بوده است! انسان تاریخی، در طول حیات طویل و مستدام تاریخی خویش؛ بلاوقفه و مدام، در پناه مذهب احساس شریف و شرافت مندانه امن و شریف بودن" تن و روان" خویش را به تمرین گرفته و تجربه نموده است! مذهب؛ این غذای روح و روان آدمی؛ این پناه امن؛- نباید در تعاملات از تعلقات جهان مادی الوده و ملوث گردد! نفس نفیس مذهب، این نغمه دل انگیز و مسیحایی الطاف خداوند، هرگاه در حریم " زر" با پروسه " سیاست" تعمیم داده شده و ایجاد پایه های قدرت را سبب گردیده است، نه تنها بار امین بودن خویش را از دست داده است؛ که توحش، و گاه استبداد تاریخی آفریده است!
شهر قم؛ بشترین نماد از تلفیق و تبانی عرب با ایرانی ها میباشد. هرگاه اگر ترکیب بخش از ایرانی های عرب تبار را که در بستر فرهنگ و جغرافیای ایران کنونی در راستای ایرانی شدن درتعامل تاریخی بوده اند از دایره این بحث خارج بنماییم؛ رویداد های تاریخی دور و نزدیک شاهد خونین ترین اصطکاک و رویارویی اعراب با ایرانیان بوده است. اعراب، از دیر باز زمان در پی زدودن اصالت و هویت ایران تاریخی و معاصردر تلاش بوده اند. تازی و عجم، در فراخنای تاریخ، تقابل و رویارویی خونین را به تجربه نشسته اند و... اما؛ عرب بودن و داشتن هویت عربی به صد ها مراتب نسبت به افغانستانی بودن، و به خصوص هزاره بودن، در ایران و بخصوص در شهر قم سهل، راحت، و قابل هضم میباشد. به جرات میتوان گفت: بیش از هزاران طالب علم و اصول فقهی مکتب تشیع از افغانستان و بخصوص از فرزندان مردم هزاره در حوزه های علمیه ایران و بخصوص در حوزه علمیه قم مشغول به آموزش و تحصیل میباشند.اما نظر به تناسب کمیتی خویش این عزیزان، در راستای ایجاد فرهنگ شناخت و هم پذیری دوملت هم ریشه، هم فرهنگ و برادر ایران و افغانستان، کمترین تلاش لازم، مفید، و کار بردی را به انجام رسانده اند. سوگ مندانه، تمام شرایط و توان مندی های تاریخی، از دیر باز زمان، در راستای تفکیک، تمایز و ایجاد فضای غبار الود شک، تردید و بیگانه گی میان ملت های هم ریشه و برادرایران و افغانستان به کار برده شده است! ایجاد فضای بیگانه گی و خط کشیدن های تفکیکی میان مردمان هم ریشه و دارای هویت واحد ایران و افغانستان، لازمه و پیش شرط سقوط اقتدار و عزت تاریخی این خطه جغرافیای فرهنگی بود، که توسط دشمنان تاریخی این سرزمین به اجرا گذاشته شده است.ایران تاریخی در زیر سر نیزه ترک تازی های اجانب از شمال و جنوب، و به دسیسه دجال "عربیزم" به حراج گذاشته میشود! این پیکره عزیز به قسمت های متجانس و مرز های متفاوت، در راستای اهداف شوم و هدف مند تقسیم و تفکیک میشود! ..درست در همین مقطع تلخ از تاریخ، بیش از شصت درصد از بومیان آن در سرزمین تازه تاسیس افغانستان، و به توسط حاکمیت افغانی به قتل عام گرفته میشوند.... چنین است پیامد پدیده صفوی در گستره دامن ایران تاریخی... برای نسل حاضر این پیکره «ایران و افغانستان امروزی» نیاز مندی تاریخی است تا در راستای امر مهم باز یابی تاریخی خویش باز نگری شگرف، مسئولانه، و کارساز انجام بدهند..!
نیاز مندی تاریخی است تا نگاه ها از مسجدالاقصی،بیروت، دمشق و...به جانب کابل، دوشنبه، تهران و سمرقند.. معطوف و مبذول گردد..!
در شهر قم کوشش مینمایم تا با فرهیختگان و اهل درد و قلم افغانستانی های مقیم این شهر نشست و عرض حال ی داشته باشم. اما « شاید» خط کشی و مرز بندی های ویران کننده این مقطع از تاریخ مردم مان "هزاره" مانع ازچنین امر میگردد!. جریان و شخصیت های که در راستای تفکیکف تمایز و دسته بندی درد مندان مردم مان تلاش و کوشش دارند؛ آنان در حقیقت جنایت سنگین تر از قتل عام های تاریخی ملت و مردم مان را مرتکب میشوند! روشنفکران اندک جامعه مان نباید قربانی سلیقه های شخصی اربابان زر و قدرت گردند! با دنیایی از درد حرف و سخن وارد شهر قم میشوم. آرزو مند بودم تا این درد ها را با دوستان اهل درد قم به قسمت بگیرم. اما شور بختانه موفق نشدم! تنها به دیدار و ملاقات چند عزیزی بسنده کردم...ادامه دارد...

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس