جماع پنهان؛ زایمان آشکار
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
رأی دادن بمعنی مشارکت حکومت شونده گان در پروسه ملی برای مشروعیت قدرت سیاسی یا انتخاب حکومت شونده گان است. رأی نه تنها یک مکلفیت مدنی و مسئولیت اجتماعی است ، بلکه از جمله حقوق مدنی و سیاسی شهروندی است که بر اساس فکر و اندیشه آزاد برای تعین سرنوشت بکار برده میشود. مردم با رأی شان حق مدنی و بشری خویش را عملی ساخته و شهروندان از طریق بکار گیری رأی شان در زنده گی سیاسی کشورش بطور مستقیم و یا غیر مستقیم با انتخاب رئیس جمهور و یا نماینده شان اراده خویش را در نظام سیاسی بازتاب میدهند. رأی به عنوان منبع مشروعیت ؛ اساس انتخابات را تشکیل میدهد ، رأی به قدرت حاکم مشروعیت میبخشد، تا بنام مردم حاکمیت را اعمال نماید ، بنام مردم تصمیم اتخاذ نماید و از مردم نماینده گی کند. همین اصل حکومت مردم برای مردم «دموکراسی» را به نمایش میگذارد و بالاخره رأی حق شخصی یک شهروند است که دارای مصؤونیت بوده وبطور سری بکار برده میشود و هیچ کسی حق افشای آن را ندارد.
انتخابات در فرایند دموکراسی یکی از مؤثر ترین شیوه برای تمثیل ارادۀ مردم و استفاده از حق سیاسی در حیات سیاسی و سیاست ملی میباشد و در عین حال مهمترین مشارکت ملی در روند قدرت سازی به شمار میرود. دموکراسی ارزش مدنی و سیاسی است ، که بنای آن را حکومت قانون تشکیل میدهد و مزیت آن در این است که حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی در پرتو قانون بر آورده میشود. دموکراسی ارزش های خوبی دارد ، که یکی از این ارزش ها حقوق و آزادی های فردی انسانهاست که باید حفظ شود. بر اساس مفاد قانون اساسی افغانستان ، قدرت سیاسی مشروعیت خود را از طریق انتخابات که حاصل ارادۀ مردم است ، بدست می آورد، مشروط بر اینکه انتخابات طبق قانون طور شفاف و عادلانه آن بر گذار گردد و زمینه مشارکت در انتخابات سراسری در کشور مساعد شود.
رأی دادن بمعنی مشارکت حکومت شونده گان در پروسه ملی برای مشروعیت قدرت سیاسی یا انتخاب حکومت شونده گان است. رأی نه تنها یک مکلفیت مدنی و مسئولیت اجتماعی است ، بلکه از جمله حقوق مدنی و سیاسی شهروندی است که بر اساس فکر و اندیشه آزاد برای تعین سرنوشت بکار برده میشود. مردم با رأی شان حق مدنی و بشری خویش را عملی ساخته و شهروندان از طریق بکار گیری رأی شان در زنده گی سیاسی کشورش بطور مستقیم و یا غیر مستقیم با انتخاب رئیس جمهور و یا نماینده شان اراده خویش را در نظام سیاسی بازتاب میدهند. رأی به عنوان منبع مشروعیت ؛ اساس انتخابات را تشکیل میدهد ، رأی به قدرت حاکم مشروعیت میبخشد، تا بنام مردم حاکمیت را اعمال نماید ، بنام مردم تصمیم اتخاذ نماید و از مردم نماینده گی کند. همین اصل حکومت مردم برای مردم «دموکراسی» را به نمایش میگذارد و بالاخره رأی حق شخصی یک شهروند است که دارای مصؤونیت بوده وبطور سری بکار برده میشود و هیچ کسی حق افشای آن را ندارد. انتخابات عادلانه و تمام شمول ، نه تنها که ثبات سیاسی را در قبال دارد ، بلکه مظهر ارادۀ مردم برای رسیدن به آرمان ها ، تحقق خواست های شان و آزمون نخبگان سیاسی است. انتخابات مهمترین و حساس ترین مرحله به شمار در دموکراسی میرود ، زیرا بستر های اختلافات و مشارکت هردو به طور همزمان در این پروسه به اوج خود میرسند ، اوج گیری این رقابت ها زمان آغاز گردیده که نامزدان برای مقنع ساختن مردم جهت رسیدن به رفاه و عدالت اجتماعی تلاش مینمایند تا یکی از دیگری در این رقابت پیشتاز باشند. اما متأسفانه در افغانستان از این بستر ها به اشکال غیر منطقی و غیر عقلانی مورد بهره برداری های شخصیت ها و نخبه گان سیاسی ما قرار میگیرند و نمیگذارند تا مردم به عنوان دارنده حاکمیت و قدرت در مورد قضاوت نمایند؛ رفتار نا متعادل نخبگان سیاسی ما خلاف اصول و اخلاق پذیرفته شده انتخابات ، برای مصادره آرای مردم همیشه یکی از چالش های بزرگ بعد از امنیت ، در برابر انتخابات قلمداد شده است ، زیرا اکثریت مطلق جامعه ما به نسبت عدم آگاهی های لازم در مورد انتخابات ، و ضعف شعور سیاسی شان از بکار گیری یک رأی ، اهمیت رأی برای رای دهنده و تأثیرات آن بر زنده گی آینده ، به رأی شان ارزش نمی نهند. در حالیکه به باور اکثریت؛ رأی ما، قدرتِ ماست. رأی ما، کلام و سخن ماست. و بالاخره رأی ما، انتخاب ماست. شخصیت ها و نخبگان سیاسی ما بگذارند تا مردم خود شان در مورد آینده شان تصمیم گیرند و رأی شان را بدون کدام اجبار قومی ، مذهبی و حزبی برای بهبود فردای شان مورد استفاده قرار دهند.
اما در افغانستان ؛ دموکراسی چهره های قومی است که مبانی آن را خرد سیاسی و عقلانیت فکری تشکیل نمیدهد. در دموکراسی چهره ها؛ مردم به برنامه ها رأی نمی دهند بلکه به اشخاص و چهره های رأی میدهند که از شهرت و سابقه قومی – جهادی بر خوردار باشند. در چنین وضعیت مردم ذریعه رأی خود بخود جفا میکند. افغانستان در حال تمثیل سومین تجربه دموکراسی است ، که انتقال قدرت ملی را از فردی به فردی از طریق انتخابات عمومی با اشتراک اکثریت قاطبه ملت که از طیف ها مختلف قومی ، مذهبی ، لسانی ترکیب شده اند، مشروعیت میبخشد ، تا اکنون دو بار این پروسه را با تمام کم و کاستی های آن در موجودیت مؤلدین و حامیان دموکراسی به تجربه گرفته است و قرار است که در 16 حمل 1393 سومین دور آن را به منصه اجرا قرار دهد. آماده گی ها و رقابت های جدی در سومین دور انتخابات از همین اکنون جریان داشته و در حال آبستن است، شخصیت ها در حال سره نا سره شدن قرار دارند ، کناره گیری و هم آغوشی ها، چانه زنی ها برای کنار رفتن شماری از نامزدان که حتی دلیل نامزدی و کناره گیری شان را نیز نمیدانند، در حال جریان است و نتیجه انتخابات به زایمان نزدیک میشود ؛ شماری توقع دارند ، پسر تولد گردد و عده قلیل دیگر که منافع شان را در سایه حقوق بشر و حقوق زنان به تجلی گرفته شده ، توقع دارند که انتخابات دختری را بدنیا آورد که منفور زمان نباشد. باور من این است که زایمان انتخابات ما اینبار پسر خواهد بود ، زیرا هلهله برای استقبال از این فرزند برومند در نزد همه از همین اکنون محسوس است ، در عرف قبایل محتلف افغانستان به تولد پسر افتخار میکنند، اگر فهمیده شود که مادری نوزاد پسر بدنیا می آورد ، مادر که در گذشته منفور است ، به یکبارگی به فرد واجب الاحترام مبدل میگردد.
جناح های قومی ، سیاسی و حزبی نباید معاملۀ را بر سر این کودک کنند که زمینه معلولیت های او را قبل از قبل مانند برادران و خواهران قبلی ، فر آهم نمایند و بعد هزینه های سنگینی را در تداوی آن صرف نمائیم. دست اندازی و مداخلات بیجا در امور انتخابات ، معلولیت های جبران نا پذیر و غیر قابل قبول را در پی داشته و بگذارند که این روند به صورت طبیعی در چهار چوب اصول و موازین پذیرفته شده آن مسیر خویش را بی پیماید ، و همه جناح ها اعم از احزاب سیاسی ، جامعه مدنی ، ناظران ملی و بین المللی مسئولیت دارند تا از شفافیت پروسه که لازمه برای تحقق یک انتخابات آزاد است ، نظارت نمایند.
با احترام
کامران یوسفی
4-حمل-1393
کارتون از عتیق شاهد