حامد کرزی در موقعیت امیرعبدالرحمن خان یا در وضعیت شاه شجاع و داکتر نجیب الله؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
رئیس جمهور کرزی در کنفرانس خبری(5دلو1392/25جنوری 2014) و سپس دیروز در مصاحبۀ اختصاصی با بی بی سی(11دلو/31جنوری)وضعیت خود را با امیر عبدالرحمن خان در زمان امضای موافقتنامۀ دیورند(1893)مقایسه کرد. او به بی بی سی گفت:«به همان صورتی که بریتانیاییها پادشاه پیشین افغانستان (امیر عبدالرحمن)را برای امضای این معاهده تحت فشار قرار دادند، حالا تحت فشار امریکا قرار دارد.»
موافقت نامۀ دیورند که با هیئات انگلیسی به ریاست"سرهینری مارتیمر دیورند" وزیرخارجه حکومت هند برتانوی امضاء شد، به تعین مرز های شرقی و جنوبی افغانستان انجامید که به همین نام (دیورند)شهرت یافت.
موافقت نامۀ دیورند بگونۀ رسمی، پشتونها را به عنوان یک گروه قومی در منطقه بدو کشور تقسیم کرد و اکثریت جمعیت پشتون شامل دوبرابر جمعیت پشتون افغانستان در قلمرو هند بریتانیایی باقی ماندند که پس از استقلال شبه قارۀ هند به کشور نو تشکیل پاکستان تعلق گرفتند.
پشتونها در پاکستان یکی از گروه های مهم قومی آن کشور هستند که هر چند پانزده درصد جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند، اما در سلسلۀ مراتب(هیرارشی) قدرت دولتی پاکستان، بیست و پنج در صد نقش و مشارکت دارند. پشتونها در پاکستان علی رغم سروصداهای متناوب و متناقض زمام داران در کابل به عنوان بخشی از جامعۀ افغانستان و خاک های از دست رفته، خود را جزئی از کشور پاکستان می شمارند و هیچگاه از پیوستن به افغانستان سخن نگفته اند.
مقایسۀ نادرست:
رئیس جمهور کرزی در اظهارات خود با خبرنگاران، از مقایسۀ خویش با امیر عبدالرحمن خان به این دلیل سخن گفت که امیرمذکور بر مبنای برخی روایات، تحت فشار انگلیس ها که نیروهای شان در آنسوی دیورند به سر میبردند، موافقت نامۀ دیورند را به امضاء رساند. و آنسوی دیورند را که در زمان های متفاوت بخشی از قلمرو شاهان و امیران افغان بود، از پیکرۀ افغانستان مجزا کرد.
اما مقایسۀ رئیس جمهور کرزی با وضعیت امیر عبدالرحمن خان در زمان امضای معاهدۀ دیورند، یک مقایسۀ نادرست و غلط است:
1 – امیرعبدالرحمن بر خلاف روایت های تحت فشار بودن از سوی انگلیس ها، در کتاب سراج التواریخ که تألیف خودش است و یا تحت نظر وی در مورد وقایع زمام داری اش نگاشته شده، سخنی از چنین فشار ندارد.
2 – امیر عبدالرحمن در زمان امضای معاهدۀ دیورند فاقد قانون اساسی و هر گونه نهاد منتخب دولتی مانند پارلمان بود. او امضای موافقت نامۀ دیورند را با هیچ مجمع و جرگه ای در میان نگذاشت و از افراد و حلقات متنفذ اجتماعی نیز طالب مشوره بر سر امضا و عدم امضای دیورند نشد. در حالی که رئیس جمهور کرزی در دولتِ تحت رهبری خویش دارای پارلمان منتخب است. او نه تنها حق مراجعه به پارلمان را بر سر امضای پیمان امنیتی با امریکا دارد، بلکه موصوف از یک مجمع گسترده تر به عنوان لویه جرگۀ مشورتی خواستار مشورت بر سر امضای پیمان شد و اکثریت مطلق اعضای جرگه بر امضای پیمان تأکید کردند. پارلمان افغانستان و اکثریت نهاد های مدنی نیز موافقت خود را به امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا ابراز و اعلان داشته اند.
3 – دولت امیر عبدالرحمن بر خلاف دولتِ بریاست کرزی بر اوضاع افغانستان مسلط بود و هیچگونه خطری از داخل او را تهدید نمیکرد. از این لحاظ او تحت فشار امضای موافقت نامه نبود تا حمایت و همکاری انگلیس ها را در دفع خطر کسب کند. در حالی که دولت افغانستان بریاست کرزی در معرض تهدید جدی طالبان قرار دارد و کرزی به عنوان رئیس جمهور نمی تواند بصورت آزاد پایش را از چهاردیواری های ارگ کابل بیرون بگذارد. بقای او و دولت افغانستان در گرو حمایت مالی و نظامی امریکا و غرب است و امریکایی ها تداوم این حمایت را به امضای پیمان مربوط ساخته اند.
4 – امیر عبدالرحمن قبل از امضای توافقنامۀ دیورند به امضای توافقات مشابه که زمینه ساز امضای دیورند شود، دست نزده بود. در حالی که کرزی یکسال قبل معاهدۀ استراتژیک را با امریکا به امضاء رسانید که پیمان امنیتی دوجانبه بخشی از آن معاهده است.
5 – مقایسۀ وضعیت رئیس جمهور کرزی با وضعیت امیر عبدالرحمن از لحاظ زمانی نیز یک مقایسۀ نادرست و غیرواقعی است. امیر عبدالرحمن در اواخر سدۀ نزدهم بدون کمک بریتانیا می توانست به حیات خود و دولتش ادامه دهد. در حالی که کرزی و دولت افغانستان در سدۀ بیست و یکم و در عصر جهانی شدن بدون کمک امریکا و جهان نمی تواند دوام بیاورد.
شاه شجاع، یا امیرعبدالرحمن خان:
حامد کرزی قبل از آنکه در وضعیت امیرعبدالرحمن خان قرار داشته باشد، بیشتر در وضعیت شاه شجاع درانی قرار دارد و با او قابل مقایسه است.
شاه شجاع درانی از شاهان مشهور سدوزایی در سال 1839 به کمک مستقیم نیروهای پنجاه هزار نفری بریتانیا به فرماندهی"سرجان کین" سلطنت را از برادران سدوزایی خود تصاحب کرد. حامد کرزی نیز در سال 2001 به کمک مستقیم نیروهای نظامی امریکا بر اریکۀ قدرت تکیه زد و حتی سال های نخست زمام داری اش را با بادیگاردان امریکایی سپری کرد.
آنگونه که رئیس جمهور کرزی در اواخر زمام داری اش علیه دوستان امریکایی خویش موضع گرفته است، شاه شجاع نیز در اواخر سلطنت و زندگی اش علیه انگلیس ها قرار گرفت. وقتی در اواسط سال 1841عیسوی مردم به دیدن او می آمدند، از بی صلاحیتی خود شکایت میکرد و آنها را به قیام و جهاد علیه انگلیس ها فرا می خواند. در اکتوبر این سال اعلامیه های مبنی بر جهاد علیه انگلیس ها میان مردم توزیع شد که در پای آن شاه شجاع امضاء کرده بود. شاه از مکناتن خواست تا با مخالفان گفتگو کند و رهبرانشان را مورد عفو قرار دهد. شاه شجاع در بهار 1842 تصمیم گرفت تا به صف مخالفان ضد انگلیس بپیوندد. او در اپریل 1842 با نیروهای مردم در سیاه سنگ یکجا شد. اما وی در پنجم اپریل از سوی شماری از این نیروها که حضور و حیات او را غیر قابل تحمل می پنداشتند، در نزدیکی بالاحصار به قتل رسید.
رئیس جمهور کرزی و داکتر نجیب الله:
وضعیت رئیس جمهور کرزی با داکتر نجیب الله آخرین زمام دار دولت حزب دموکراتیک خلق نیز قابل مقایسه است. زیرا کرزی و نجیب الله در اواخر عمر حکومتشان با سیاست همسان ظاهر شدند. هر دو زمام دار که با حمایت نظامی و مالی دو قدرت مختلف خارجی در مسند زمام داری تکیه زدند، در پایان دورۀ حکومت خویش علیه آنها به مخالفت و معارضه بر خواستند.
داکتر نجیب الله پس از خروج نیروهای شوروی که در بدرقۀ خروج سربازان روسی، آنها را فرزندان شجاع کشور لنین می خواند و در برابر به قول خودش"انسانیت و مردانگی" آنها سرتعظیم فرود می آورد، متدرجاً روس ها را متجاوز و اشغالگر نامید. روز 26 دلو را به عنوان سالروز خروج متجاوزان روسی، روز نجات ملی اعلان کرد. اما وقتی طالبان او را از دفتر سازمان ملل متحد که پس از سقوط حکومتش در آنجا پناه گرفته بود، بیرون کشیدند، بدون توجه به اظهارات ضد روسی اش و تغیر دیدگاه هایش، تیرباران کردند و جسدش را بر چهار راهی آریانا آویختند.
بدون تردید اگر طالبان بر حامد کرزی دست یابند، با او، علی رغم هرگونه موضع گیری های ضد امریکایی اش همان کاری را خواهند کرد که با داکتر نجیب الله کردند. همان کاری را که نیروهای ضد انگلیس در اپریل 1842 در برابر شاه شجاع انجام دادند.
پيامها
2 فبروری 2014, 13:30, توسط حمید
اقای اندیشمند ! در یک ردیف قرار دادن شاه شجاع و داکتر نجیب الله کم از کم دور از انصاف است. شما که خودرا یک نویسنده مطرح جامعه میدانید ، یک کمی هم اگر وجدان سیاسی و اخلاق و صداقت نویسندگی داشته باشید ، بد نیست...
3 فبروری 2014, 09:22
هر چیزیکه تاریخ مصرف آن تمام شود به آشغالدانی ریخته میشود.
تاریخ مصرف کرزی هم برای امریکا تمام شده.
3 فبروری 2014, 21:08, توسط باران
شاد روان نجیب الله ، « داکتر » بود ، حامد کرزی « رستورانچی » پس کوچه های مرینلند .
نجیب الله با اکثرت آرای یک حزب به ریاست جمهوری رسید ، حامد کرزی توسط بادیگارد های آمریکایی در بگرام آورده شد و بر مردم تحمیل گردید .
نجیب الله همه ثروت های ملی ( موجودی اسعاری بانک ها و شمش های طلا و زیور آلات طلا تپه ) را دست نخورده حفظ کرد ، حامد کرزی با گروه همراهش همه ثروت های ملی را غارت نمودند .
نجیب الله و وزیران کابینه اش در آپارتمان کرایی میکروریان ها زنده گی کرد ، حامد کرزی از ارگ شاهی ( حتا یک روز ) بیرون نه برآمد . زمان نجیب الله در زمین های افغانستان گندم کشت میشد ، در دوره حامد کرزی ، افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک شد .
در دوره نجیب الله آثاری از سوء استفاده و فساد نبود ، در زمان حامد کرزی ، فساد بکلی عام شد .
نجیب الله ، سفیر روسیه « پوزانف » را بی کفایت گفت و اخراجش نمود ، همه عساکر روس را حتا شش ماه پیش از موعد مقرر از افغانستان اخراج نمود و سه ونیم سال بدون کمک خارجی مستقلانه از وطن دفاع نمود ، حامد کرزی مملکت را به دسترخوان گدایی نشاند که حتا یک ماه معاش کارمندان دولت را پرداخت نمی تواند .
نجیب الله عزت نفس داشت و تا کنون هیچ سندی بدست نیامده است که از کدام کشور خارجی پول ( رشوه ) گرفته باشد . حامد کرزی مدت سیزده سال و تا همین اکنون از دولت ایران سالانه یک میلیون دالر پول « تو جیبی » گرفته است . قرار اسناد بر ملا شده از دولت انگلیس معاش ماهانه به ملا فهیم معاون کرزی « ده هزار دالر » و برای کرزی « 150 هزار » دالر پرداخت می گردد . ( مقرری ملا فهیم ) از یک سال به اینطرف قطع و از حامد کرزی تا کنون ادامه دارد .
نجیب الله دشمن پاکستان بود و هیچ گاهی به پاکستان سفر نکرد . حامد کرزی 19 بار جهت پا بوسی به پاکستان سفر نمود و پاکستان را برادر خطاب مینمود و مقابل آنها کرنش می کرد .
نجیب الله غرور ملی افغان ها را حفظ کرد ، حامد کرزی چیزی به نام «غرور ملی » باقی نماند .
نجیب الله از وجب وجب سرزمینش دفاع نمود ، حامد کرزی از میدان وردک به بالا تسلط ندارد و همین اکنون طالبان در 400 ولسوالی امارت اسلامی شان را دایر نموده اند .
اردوی ملی در زمان نجیب الله ، نیرومند ترین اردوی منطقه بود ( تجربه ده سال احضارات محاربوی ، طرز استفاده از سلاح مختلف ، رزمیدن در هر نوع اراضی ) . حامد کرزی در همان سال اول « هفتاد هزار » پرسونل نظامی را خانه نشین نمود و طبق پلان پاکستان ، اردوی ملی را مضمحل نمود ، سلسله مراتب را از بین برد ، نظم و دسپلین را کاملاً برهم زد و کشور را به خاکدان خاک برابر نمود .
تاراج سلاح ومهمات اردوی ملی افغانستان :
تانک و ماشین های محاربوی 2500 عراده ، انواع زرهپوش ها 3000 عراده ، انواع توپ ها و هاوان ها 6000 میل ، اسلحه خفیف پیاده بیش از میلیون میل ، دستگاه پرتاب راکت سکاد 8 دستگاه ، راکت سکاد 50 فیر ، وسایط نقلیه ترانسپورتی 28000 عراده ، انواع راکت های ریاکتیف یکصد هزار فیر ، مهمات مختلف دوصد هزار تن ، هواپیماهای نظامی هلیکوپتر و ترانسپورتی بیش از سه صد فروند ، سلاح خفیف نوع انگلیسی ، ایتالیایی ، فرانسوی ، چکی ، امریکایی ذخیره شده در دیپوها ، یکصد هزار میل ، فابریکه ترمیم اسلحه 3 باب ، انواع پرزه جات فالتوی کارآمد به قیمت مجموعی پنج میلیارد دالر ، راکت های رهبری شده به نام پیچوراو دووینه با دستگاه پرتاب آن 220 فیر .
کنون اردوی ملی افغانستان تحت زعامت حامد کرزی ( رستورانچی مرینلند ) ، حتی یک فروند هواپیمای نظامی ندارد . فاقد تانک و توپ و سلاح ثقیل محاربوی ، چشم در چشم موخرمایی های آبی چشم .
شاد روان ( داکتر نجیب الله ) برای سربلندی مردمش و در راه وطنش جان سپرد و در زادگاهش آرمید . گور دشمناش بی نشان .
4 فبروری 2014, 03:29
بچی کوسی حرفت را سنجیده بزن ....... در مورد داگتر صاحب اینطور جرند یات نگو
4 فبروری 2014, 21:43
مقایسه روزهای اخر کرزی و داکتر نجیب بجا است، شباهت های زیادی وجود دارد. هردو در آخر به پشتونیزم روی اورده اند، هردو از طرف مشاورین متعصب پشتون اغواه شد ند، هر دو اکت ضد خارجی میکنند. با این بازی های احمقانه کرزی، بعید نمی بینم که ورنوشت این دو هم یکی با شد.