اکثريت خاموش، اقليت پرجوش
بازندۀ بازي های قدرت، در افغانستان، بازنده گان سابق- اکثريت خاموش جامعه خواهد بود .
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در حاليکه چند ماهی برای برگزاري انتخابات باقي مانده، وهمچنان تا اخير 2014 تمام نيروهای نظامي خارجي بايد افغانستان را ترک کند؛ از سوی ديگر قرارداد امنيتي تا هنوز با امريکايی ها به امضاء نرسيده است. بناءً اين عوامل سبب بحران اقتصادي، سياسي در کوتاه مدت گرديده، و در آينده باعث عواقب خطرناک و جبران ناپذيری در حيات سياسي ، اقتصادي و اجتماعي در افغانستان بجا خواهد گذاشت .
با در نظر داشت وضعيت بحراني و بازي های قدرت سياسي در افغانستان، بين بازي گران داخلي، سوالی که به ميان می آيد اينست که: « برنده و بازندۀ بازي های قدرت سياسي در افغانستان کي خواهد بود؟ »
بنابر شواهد تاريخي، هميشه رهبري جوامع انساني را « اقليت پرجوش» در مراحل مختلف تاريخي، در ساحات مختلف سياسي، مذهبي و اقتصادي بدوش داشته ، و زمانيکه « اقليت پرجوش» به بلوغ سياسي رسيده است، بنياد حاکميت های مترقي و پيشرفته را برای « اکثريت خاموش» بناء نهاده است .
ا فغانستان در اوايل ،شاهد بازي های قدرت بين « اقليت پرجوش پشتون» به اشکال قبيله يی و خانداني بوده است. در جريان قرن بيست تا به حال « اقليت پرجوش» ساير اقوام در کشمکش و بازي های قدرت سياسي، سهيم گرديدند . اقليت پرجوش در افغانستان، رهبري تحولات سياسي را در دهه های اخير بدوش داشته ؛ اما متاسفانه در تقسيم منافع سياسي، نتوانستند باهم کنار آيند ؛ بنابرين اقليت پرجوش در ايجاد يک حکومت قابل قبول برای همه در افغانستان ناکام گرديد، و اکثريت خاموش هم نتوانست در کنار و سايه حاکميت « اقليت پرجوش» به آرامي و رفاه برسد .
اقليت پرجوش که در افغانستان در حال تحول و تغيير است، در شرايط فعلي عبارت از : « تيم آقای کرزي، اپوزسيون سياسي ( مجاهدين) و اپوزسيون مسلح ( طالبات و حزب اسلامي) می باشد .» تعداد اقليت پرجوش شايد از لحاظ کميت ، قابل ملاحظه نباشد؛ اما « اقليت پرجوش» افغانستان را با زورگويی ها، خودخواهي ها و قدرت طلبي ها ، دچار معضلات و مشکلات فراوانی ساخته است ، که اين وضع برای « اکثريت خاموش» جايی برای نفس کشيدن و حيات باقي نگذاشته است . در حاليکه «اقليت پرجوش» با احساس مسووليت پذيري، امکان و صلاحيت آنرا دارد تا در افغانستان، صلح ، آرامش ، عدالت اجتماعي و قانون را حاکم سازد؛ اما اين از تصور به دور است، زيرا « اقليت پرجوش» تا حال به بلوغ سياسي نرسيده است .
آقای کرزي عمداً با خواست های غيرواقعبينانه و نا موجه، بار مسووليت خويش و طالبان را بدوش خارجي ها می گذارد، و از آنها تقاضا دارد تا در افغانستان صلح وثبات و عدالت را تامين کند . هرگاه آقای کرزي نمی خواهد با جامعه جهاني و امريکا همکاري و قرارداد امنيتي داشته باشد ؛ پس، بديل و طرح آقای کرزي به جای جامعۀ جهاني و امريکا که بار تمام مصارف و حمايت سياسي افغانستان را بدوش دارد، کيست و چيست ؟ البته که جواب منفي ست . آيا حامد کرزي برای مردم افغانستان ضمانت می دهد که با قطع روابط با امريکا، افغانستان دوباره دچار جنگ های داخلي، تجزيه، فقر، بی ثباتي و هرج و مرج نمی گردد ؟ جواب منفی ست . پس چرا آقای حامد کرزي چنين قماری را با سرنوشت مردم خويش بازي می کند ، بازندۀ اين قمار سياسي کي خواهد بود ؟
با تاسف بايد گفت : تجارب نشان داده است که« اقليت پرجوش » ما، هميشه به خاطر منافع شخصي، منافع « اکثريت خاموش» را به قيمت ارزان فروخته اند . هويدا ست که برندۀ اين بازي قدرت ، « اقليت پرجوش» خواهد بود؛ زيرا آنها تا امروز، تمام امکانات دولتي را در اختيار داشته و صاحب ميلياردها و ميليون ها دالر گرديده اند ؛ در صورت بحران سياسي، يکتعداد با پول ها ،باز به خارج می روند؛ يکتعداد با نفوذ داخلي و ارتباطات خارجي در جبهۀ مخالف قرار می گيرند و يک تعداد صاحب تاج و تخت در افغانستان می شوند .
بازندۀ اصلي اين بازي ها در حقيقت بازنده گان سابق - اکثريت خاموش جامعه خواهد بود . اکثريت خاموش با فقر ، جنگ های داخلي، اختلافات قومي، زباني،مذهبي و منطقه يی گرفتار خواهد شد؛ مادران ،زنان و کودکان، بی پدر ، بی شوهر و بی پسر خواهد شد؛ فرهنگ جنگ، انتقام ، تعصب، وحشت ، نفرت همه جا را فرا خواهد گرفت . اکثريت خاموش و دنباله رو که گرفتار اختلافات و مشکلات ،خانواده گی، اخلاقي ، اجتماعي، زباني ، مذهبي و حتا نژادي می باشد بار تمام مصيبت ها را بدوش خواهد کشيد . يکی از عوامل بدبختي «اکثريت خاموش» آنست که : « اکثريت خاموش» به زمان گذشته نسبت به زمان حال و آينده، ارزش بيشتر قايل اند، اکثريت خاموش با افتخارات و افسانه های گذشته افتخار نموده و زنده گي می کنند؛ اکثريت خاموش با تعصبات گذشته، متعصبتر می گردد، با گريه های گذشته گريه می کند، با خنده های گذشته قهقهه سر می دهد، بلاخره تمام اعمال، رفتار و گفتار اکثريت خاموش از گذشته و يا تقليد از گذشته گان است. اکثريت خاموش به اندازه يی به گذشته عشق دارند که در اين عشق دچار جنون و خود فراموشي گرديده اند . اکثريت خاموش فراموش کرده اند که در زمان «حال» بسر می برند، فراموش کرده اند که زمان «حال» ضروريات و مقتضيات زمان خود را دارد- انسان ديروز ، انسان امروز نيست، جامعه ديروز ، جامعه امروز نيست، فرهنگ ديروز ، فرهنگ امروز نيست، ملت ديروز، ملت امروز نيست و بلاخره شرايط اجتماعي ، سياسي، مذهبي و اقتصادي ديروز، شرايط... امروز نيست .نگاه به تاريخ و گذشته برای عبرت کاريست پسنديده؛ اما با گذشته زنده گي کردن کاريست عبث، و حقيقت و جود انسان را در زمان « حال»زير سوال می برد. از سوی ديگر انسان را نسبت به زمان « حال» بيگانه ساخته، و او را نسبت به آينده بی اعتماد و بی تفاوت می سازد . بنابرين اکثريت خاموش دچار گرفتاري های زيادی هستند ، که اين گرفتاري ها سبب گرديده تا اقليت پرجوش جامعه به جای شان تصميم گيرد ، سخن گويد، عمل کند و بر آنها حکومت کند .
نتيجه
در حقيقت اقليت پرجوش، آيينۀ اکثريت خاموش اند.همانطوريکه اخلاق يک فرد نماينده گي از اخلاق خانواده گي شخص می کند؛ همانطور، رفتار، کردار، گفتار و تفکر افراد يک جامعه و يا يک اجتماع، نماينده گي از ذهنيت حاکم فرهنگي، اخلاقي و مذهبي يک جامعه می نمايد . پس حکومت « خوب و بد » نماينده گي از اکثريت قاطع يک جامعه می کند . بنابرين، جنگ های داخلي، اختلافات قومي، لساني، مذهبي و منطقه يی، نماينده گي از جامعه نابسامان افغانستان می کند.ما نبايد به اين زودي ها خواهان تغيير بنيادي در کشور خويش باشيم ؛ اما يگانه اميد و آرزو آنست، تا «اقليـت پرجوش» جامعه که هميشه چرخ تحولات کشور را به چرخش در آورده است، به بلوغ سياسي برسد و يا بنابر قول مشهور « خداوندج هدايت شان کند» تا از راهی معقول و عقلايی به تقسيم منافع بپردازند، تا در سايۀ حاکميت شان، اکثريت خاموش در صلح و آرامي و يک جامعه فارغ از تعصب به حيات خويش ادامه دهند .
پيامها
19 جنوری 2014, 07:06, توسط حفیظ انگوری
درود و سلام به آقای کارتوزیان!
با تشکر از مطلب آموزنده و مفید شما خدمت شما عرض می شود اینکه:
به عقیده من شما وارونه نتیجه گیری فرموده اید. گمان می برم رسیدن "اکثریت خاموش" به بلوغ سیاسی گره کشای معضلات عدیده مردم باشد. توقع اینکه "اقلیت قلدر" بتواند از خصلت فطری شان, بیرون شوند, امری غیر محتمل خواهد بود .
19 جنوری 2014, 08:10, توسط صادق
دکابل پرس منافقینو اصلاً تاسو اکثریت او عقلیت نه شی پیژندلای مونږ مسلمانان یو مونږ دانسانانو فرق په یو شی کی کووه هغه په مسلمانی او کفر کی او تاسو منافقین دمسلمانانو ترمنځ تفرقه اچوی قوم پرستی کوی الحمد الله مونږ دافغانستان ۷۰ فیصده یو په نړیواله کچه قوی میلت یو نړی ستاسو غوندی احمقانو په سر حساب نه کوی دنړی کفار نن ورځ په اسیا کی د پشتون قوم څخه بیریږی ستاسو غوندی ګیدړان په نړی کی ډير دی ولی څوک ورته اهمیت نه ورکوی تاسو غوندی منافقین دتلی سر ته ګوری چی کومه خوا درنده وی هغه خواته ځان ورغورځوی الحمد الله زمونږ قوم چی اسلام قبول کړی له هغی ورځی ترنن ورځی داسلام له ټولو دشمنانو سره په میړانه جهاد کړی او خپل جهاد ته به دوام ورکوی او چی کله هم له کفارو څخه اوزګار شی بیا به انشاالله نوبت دمنافقینو وی لکه څرنګه چی حضرت ابوبکر صدیق رض له مرتدینو سره جهاد وکړاو سرکوب یی کړل پشتانه به له منافقینو سره همداچلند کوی
20 جنوری 2014, 23:30, توسط حقبین
محترم صادق ،
چون مقاله به لسان د ری نوشته شده است ، شما هم باید کامنت خود را به لسان د ر ی بنویسید تا مطلب شما فهمیده
شود ، من ا ز کامنت شما چیزی نفهمیدم چون من پشتو نمیدانم و اکثریت خاموش هم پشتو نمیدانند .