صفحه نخست > دیدگاه > لوی جرگه مشورتی یا مشکلات شهری

لوی جرگه مشورتی یا مشکلات شهری

محمد الله کوشانی
يكشنبه 17 نوامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جرگه، در زبان فارسی به معنی گرد همایی و نشست است ، در افغانستان تاریخ دیرینه دارد و عمومآ به مجلس و اجلاس بزرگی اطلاق میگردد که برای تصمیم گیری ، مشورت دهی و یا نظر خواهی در باره یک امر بسیار مهم ملی و قومی دایر میشود.درین اواخر شاهد بر گذاری چند لوی جرگه هستیم که در شهر کابل و درمحوطه دانشگاه پولتیخنیک دایر گردید. برگذاری چنین جرگه ها کار نیک است که به خیر ملت و دست یابی به صلح وآرامش تمام شود.

درجرگه قبلی عدد 39 از لست ارقام خارج گردید. ا مید میرود که در این جرگه تصمیم نیک گرفته شود ویک راهی برای استقرار صلح و امنیت باز گردد تا سبب جلوگیری از مداخلات همسایگان در امور کشور مان گردد.
تاجاییکه دیده می شود، مقر لوی جرگه فعلی در یک ساحه بسیار مهم اکادمیک قرار دارد ، در یک سمت دانشگاه پولیتخنیک ودر سمت دیگر آن پو هنتون کابل موقیعت دارد. علاه بر اینکه در سیستم تدریسی و تحصیلی محصلان( پولیتخنیک) یک سکتگی وارد میگردد ، جریان سمستر تحصیلی طویلتر میشود. برای مردم و محصلان مشکلات بسیار زیاد ترافیکی را بار آورده و ساعت ها طول می کشد که باشنده گان کابل از طریق عبور کوه تلویزیون یا دامنه کارته سخی و ده افغانان به وظیفه وبرعکس آن به خانه هایشان برگردند. محصلان خصوصا طبقه اناث به مشکلات بسیار زیادی مواجه اند. اکثر مردم فاصله های بسیار زیاد را پیاده طی می نمایند تا به سر منزل مقصود میرسند.
بهتر این بود، که مسئولین امور همان طوریکه در بخش تامین امنیت سعی وتلاش همه جانبه دارند، در رابطه به سهولت های ترافیکی نیز متوجه می شدند و مشکلات شهروندان را پیش بین می بودند. حد اقل میتوانستند که شهرداری کابل را متوج سازند تا سرک بالا کو هی تلویزیون را پاک کاری می نمود ، سنگ ها و مواد ساختمانی که در دوطرف سرک انبار گردیده و سرک را تنگتر ساخته است، انتقال میداد تا برای عبور مرور عراده جات سهولت آوری می شد.

بهتر این است که در آینده، برای مقر برگذاری چنین لوی جرگه هایک جای دائمی در یک ساحه امن ، دور از ساحات رهایشی در نظر گرفته شود و از بروز این چنین مشکلات ترافیکی و امنیتی جلوگیری شود.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • عدد 39 برپايه شمارش ابجد کبيره واژه دله را مى سازد:
    واژه دله از سه نگاره ( به زبان سامى عربى از سه حرف) د , ل و ہ ساخته شده است.

    د =4
    ل= 30
    ہ =5
    دله= 39

    حروف ابجد کبیره:

    ابجد - هوز - حطی - کلمن - سعفص - قرشت - ثخذ - ضظغ

    ا =1
    ب =2
    ج =3
    د =4

    ہ =5
    و =6
    ز =7

    ح =8
    ط =9
    ی =10

    ک= 20
    ل= 30
    م= 40
    ن= 50

    س= 60
    ع= 70
    ف= 80
    ص= 90

    ق= 100
    ر= 200
    ش= 300
    ت= 400

    ث= 500
    خ= 600
    ذ= 700

    ض= 800
    ظ= 900
    غ= 1000
    مردمان سامى يعنى عربى و عبرى و يونانى و رومى شمارش وحساب شان بر پايه اعداد رومى وسامى بود. صفر از هند به خوارزم آمد وسپس الخوارزمى اعداد هندى را از ايران به بغداد برد. واز انجا در قرن ١٢ ميلادى به هسپانيه وسپس به اروپا مرکزى وشمالى. الگوريتم از الخوارزمى آمده است. اين اولين دانشمند قرن هشت ميلادى است که حساب وجبر ومشتق را با عداد هندوايرانى و بويژه با صفر هندى استفاده کرد. در اروپا اين اعداد به اعداد عربى مشهور بود .
    صفرهندى که در وصف اش منوچ کمار فلم بازى کرد و آهنگ اش را به نمايش کشيد يک آسانى بزرگ در حساب و الجبر بوجود آورد.

    و اما اعداد ابجد کبيره براى قبيله هاى ستان افغان وبه ويژه به سپينزرى هاى شان ناراحتى را ايجاد کرد. دله در فارسى چندين معنى و مفهوم دارد که با واژه عاميانه دوث و فارسى ادبى ديوث در پيوند آمده است. وهردو لغت در رابطه به پستى و بى ناموسى آمده است. دله به آدم پرخور و خس دزد, راسو . ولى رابطه اش با ديوث بيشتر است.

    ولى کجا شد غيرت ومبارزه براى عزت ناموس . زمانى بود که افغان=پشتون=پتان خود را تصوير برجسته از عزت ناموس مى دانست وحتى اگر يک کشور خارجى بود. واکنون 39 کشور تحت رهبرى امريکا سر گرده نواميس افغان=پشتون=پتان سوار شده اين چه رنگ غيرت است که از عدد ٣٩ نفرت و از عساکر 50 کشور خارجى حمايت مى کنند.
    لويه جرگه چه بزرگ وچه کوچک چه سنتى وچه مشورتى ضد دموکراسى ويک پديده اناکرونيک ( پديده کهنه وفرسوده تاريخى) مى باشد.

    حاکمان پشتون = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • واژه هاى ترکيبى لوی جرگه و يا لویه جرگه خدا خودش مى داند که کدامش درست است, از واژه هاى دو زبان ساخته شده است.

    لوی و يا لویه در زبان شرين پشتو صفت است و بزرگ معنى مى دهد.
    جرگه از زبان التايى وتورانى وتورکانى است که از جر (بخوان جير) و يا گير آمده و چادر , خيمه و يا خژدى معنى مى دهد.
    جرگه چادر و يا خيمه حلقوى که بشکل دايره مى باشد . در چنين خيمه ها حاکمان توران خاناتهاى تورانى ويا خانهاى التايى ويا تورکان از سوى خانهاى قبيله ها انتصاب مى شدند. مشهورترين آن چنگيز خان بود که در چنين جير ويا گير به عنوان خان خاناتها انتصاب شد. بکاربرد واژه انتخاب در چنين گردوهمايى ها بى عزتى وجفا در حق وروند انتخابات مى باشد.
    چنگيز خان که قوم اش آن را احترام و در خارج مورد انتقاد قرار دارد بگونه احمد خان ابدالى مى باشد که در هند چند بار حمله کرد ولى در ميان قوم خود تخلص احمد شاه بابا را گرفت.
    تيموريان هرات و مغلهاى بزرگ هندوکابل آهسته آهسته واژه ها ى خاقان خانات ويا خان را به اقوام هندوايرانى يعنى پشتونها ويا افغانها ويا پتانها بخشيدند وخود شان کلمات ولقبهاى هندوايرانى را پسنديدند: تاج محل, شاه جهان, نور جهان, اورنگ‌زیب عالمگیر, نورالدین سلیم جهانگیر ........
    در عوض پختونها ويا افغانها حتى لقبهاى دوسره را به خود از چنگيزخان گرفتند: خوشحال خان, عبدالرحمان خان , نادرخان, ظاهرخان. داودخان , خان عبدالغفارخان, خان لیاقت علی خان, خان عبدالولي خان

    دودمانهاى تورانى پس از چنگيز خان مانند تموريان سمرقند و هرات و بابر هاى کابل و اگرا و دهلى پر فرهنگى ترين دودمانهاى درحوزه فرهنگى هندو ايران و توران ساختند . مغولهاى کبير بابرى زمانى تنها درشهر کابل ٢٠ باغ ساختند. بسيارى از ناحيه هاى کابل را در شهرکابل را همين فرهنگدوستان تورانى مانند باغ على مردان, بازارکابل و شهر آرا بنا کردند. آرا نام دختر بابر بود. هرزمانى که به باغ بابر مى روم به روى روان اش درود مى فرستم. وهر زمانى که گور عبدالرحمان خان را مى بينم به حاکمان پيش و پس از آن ناسزا!

    ننگ و نفرين باد به قاتلان عام!!

    حاکمان پشتون يا افغان = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • "لویه جرگه- اسطوره افغانى, مجلس شورا و قانون اساسی"

    نام کتاب است که انتشارات رومبخ درفريبورگ برلين و وين دراولين چاپ اگست٢٠١٣ بدست نشر سپرد.

    متن اين کتاب پاياننامه دکتوراى آقاى بنجامين بوخ هولس (Benjamin Buchholz) است که لویه جرگه را به عنوان "بخشی از تاریخ سیاسی و فرهنگ قبیله ای افغانى" مى نامد.

    اين پايانامه توسط مرکز تاریخ نظامی و علوم اجتماعی بخش مطالعات آسیای مرکزی در دانشگاه هومبولت برلین درسال 2012 قبول شد.

    نام "لويه جرگه" پس از برگزارى کنفرانس پيترزبيرگ در نزدیکی بن در سال 2001 ورد زبانها شد.

    لویه جرگه ، با درک گسترده، می توا نست به عنوان یک "پارلمان قبیله ای " سنتی در قرن 21 خدمت به يک حکومت قانونى مى کرد و پيشرانش افغانستان براى تحکيم قانونيت دولتى مى بود .

    نويسنده روشن کرد که درک پديده هاى لویه جرگه آن گونه ساده نيست. وى با منابع تا هنوز انتشارنشده از افغانستان روشن مى کند که حاکمان افغانى از يک قرن بدين سو از لويه جرگه استفاده مى کنند.

    حاکمان افغانى در همين مدت در چنين جلسات قبیله ای مدعاى خود را پيرامون اختياردار قدرت مسند مى سازند تواند تصمیم گیری های مهم اتخاذ و براى خود تالار سخنرانى و ارتباطات عامه مى سازند که بوسيله آن پيامهاى خودرا از کابل(مرکز) به حاشیه افغانستان منتقل کنند.

    دکتر بوخ هولس مى نگارد که کليه همايشهاى رسم و رواجى (منظوراش لويه جرگه ها) در دورانهاى گوناگون آینه از جامعه تصورات اجتماعى و ساختار قدرت همان دوره هاى تاريخ تقريبا يکصد ساله است که با سمبولهاى قدرت همان دوران هماهنگ مى شوند.

    دولتهاى افغانان در هر زمانش ( منظور نويسندهچه شاهى چه جمهورى وچه کمونيستى وچه امارات طالبان و اکنون جمهورى اسلامى) هرکدام شان خواستند که رژيم دلخواه خود را در حاشيه يعنى دراستانهاى ستان افغان به ذوق خود سوق دهند و مردم را زير تاثير خود بياورند.

    اکنون مرد وزن مى داند که چرا در افغانستان شيويه دموکراسى غربى تنها نمى تواند پياده شود.

    انتقاد از اين نويسنده آلمانى با اسم سامى عبرى
    جناب داکتر صاحب,
    غرب و کشورهاى غربى هم از اين قسم جرگه هاى زمان پيش از روشنگرى براى خواست خود استفاده مى کند.

    اميد که نويسنده نه تنها که از منابع دستنخورده افغانى بلکه از منابع مغولستان "منگوليا" هم استفاده مى کرد.

    جير و يا گير تورانى به جرگه زبانهاى هندوايرانى تبدل شد. چنگيز خان در قرن دوازده ميلادى در چنين جرگه ازسوى رهبران قبيله ها لقب خان را گرفت و به پشتونها يعنى افغانها به ميراث رسيد.

    اقوام غير پشتون يعنى غير افغا ن لقب خان ندارند. پشتونها يعنى افغانها حتى پيش و پس نام خود لقب خان داردند.

    حاکمان پشتون يا افغان = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • از تمام علماء کرام، مدرسین ، خطیبان ، ملاامامان ، استادان پوهنتون ها ، معلمان ، ریش سفیدان ، متنفذین قومی ، قومندانان جهادی، نویسندگان ، شاعران ، شخصیت های علمی ، چهره های جهادی ، ژورنالیستان و از تمام مسئولین جهادی امارت اسلامی در خواست می کنیم که بخاطر دفاع از دین ، اسلام و کشور شان ، در مورد لوی جرگۀ جعلی و در مورد اضرار پیمان امنیتی با امریکا ، با استفاده از جایگاه شان به ملت افغان آگاهی بدهند؛ مردم را در خطبه ها ، مجالس ، نشست ها و در تمام تماس ها به عواقب خطرناک این پیمان متوجه نمایند ؛ در این مورد ذهنیت عمومی را روشن نموده و افغان ها را در این رابطه از رهنمود های دینی شان با خبر سازند ؛ به منافع علیای کشور توجه نموده توجه مردم را به اسباب طولانی شدن این جنگ معطوف نمایند، امضای پیمان امنیتی با امریکا همانند پیمان نمودن با حیوانات وحشی جنگل است که به هیچ ارزش انسانی پایبند نبوده و به ارزش ها و اصول دینی باورد نداشته و نه هم به آن ارزش قائل اند .

    هدف امریکایی ها زیرکردن تمام ملت ها در این دنیا و آوردن آنان در تحت سیطرۀ خود می باشد ،در هر صورت منافع مادی برای امریکا اولویت دارد ، اگر کشور دین ، ثقافت ، فرهنگ ، رواج ، شیرازۀ اقتصادی و حتی موجودیت کدام کشور با منافع امریکا در تضاد واقع شود و به مرحلۀ تقابل برسد ، امریکایی ها ابائی برای نابودی این همه ندارند و برای آن آماده اند .

    ما باید به گذشتۀ 12 سالۀ اشغال و تجاوز امریکا به کشور مان بنگریم که چه قدر افغان ها را با نام های مختلف با دین شان دشمن کردند، پردۀ حیا و عفت شان را دریدند ، کلتور غیر اسلامی و خارجی را ترویج کردند ، برای نابودی تمام نهاد های تعلیمی ، اقتصادی و وحدت افغانستان واحد ، پول های بسیار گزاف و دسیسه های شان را بکار گرفتند ، مردم را به نام تعلیم از دین شان دور نموده و با مفکورۀ غربی آنان را پرورش دادند ، در تجارت و معامله ها ، به تبدیلی فرهنگ و تعمیم سود و رباء سرمایه گذاری کردند ، برای از بین بردن معاشرۀ گرانقدر افغانی و اسلامی ، از موقف زنان ، به نام اعاده حقوق زنان استفاده بد و نادرست کردند که در طی آن بدبینی میان خانواده ، کشتار زنان ، ، راندن زنان از خانه و حتی فرهنگ خودکشی را برای زنان ایجادکرده وآن را وسعت دادند .

    سلسلۀ جرم و جنایت را از شهرها تا قری و قصبات افزایش دادند، مردم را بوسیلۀ دالر و پروگرام های فحشاء ، از اخلاق اسلامی بیگانه کردند، برای از هم پاشیدن وحدت ملت و بی اتفاق کردن آنان ، در میان مردم اختلافات قومی ، لسانی ، سمتی و نژادی و بدبینی را عام کردند و از راه میدیا آن را گشترش داده و می دهند .

    اگر با این جنایت کاران و شیطان صفتان این گونه پیمانی هم داشته باشیم، شما چه فکر می کنید که پس از چند دهه در کشور چیزی به نام اسلام و مسلمان باقی خواهد ماند ؟ امیدواریم که تمام جهات مسئول و افراد در این مورد عمیقا فکر نمایند و در حد توان در مقابل آن مبارزه نمایند .

    به آن عده از جاهلان و نا اهلان که برای همچو پیمانی با امریکا زمینه سازی می کنند ، آن را می پسندند و در راستای منافع کشور قلمدادش می کنند ، به آنان فرصت باید ندهیم که کشور ما را در دام کفر گرفتار کرده و ذلت را در دنیا و آخرت برای افغان ها به ارمغان بیاورند .

    امارت اسلامی به تمام ملت اطمینان می دهد که پس از راندان اشغالگران ، در کشور خود نظام اسلامی ، امنیت خوب ، زندگی مرفه و فضای برادری و صمیمیت و خوشحالی خواهیم داشت ، ان شاء الله تعالی

    والسلام

    ازطرف کمیسیون دعوت و ارشاد امارت اسلامی افغانستان

    آنلاین : islamafganstan.blogfa.comhttp://

  • محترم حبیب الله یوسف زی ، شما طالب ها دشمن اسلام و انسانیت هستید شما عمارت اسلامی نیستید شما عمارت جهالت
    تعصب و خواهان تفوق طلبی قومی و قبیله ای خود هستید ، ادعای اسلامی شما دروغ است نیرنگ و چالبازی است ، سینگه چالدی ؟؟؟ شما طالب های بی فرهنگ نا مسلمان ، قاتل غیرپشتون ها هستید ، دل و نیت شما خراب است ، مملکت
    را با رواج کشت خشخاش به دوزخ تبدیل کردین مسلمانان را اعتیاد به هیرویین آغوشته ساختید ، بی اتفاقی بدبینی را به
    افغانستان شما آوردید .

  • اینهم نکات مهم سخنرانی کرزی دستنشانده در لویه جرگه امروز و تبصره بنده در پایان هر پراگراف:
    کرزی: در جریان این مذاکرات (موافقتنامه) با امریکا، رنگین دادفر اسپنتا، مشاور امنیت ملی، اشرف غنی احمدزی، رئیس پیشین برنامه انتقال مسئولیت‌های امنیتی، بسم‌الله محمدی،وزیر دفاع افغانستان و زلمی رسول، وزیر پیشین خارجه افغانستان دخیل بودند.
    تبصره: نام های این جهار نفر به شمول کرزی باید در صدر لست وطنفروشان در تاریخ افغانستان ثبت شود.
    کرزی:آنها میخواهند 9 پایگاه نظامی در افغانستان داشته باشند: کابل، مزارشریف، هرات، قندهار، ننگرهار، شیندند، بگرام، گردیز و هلمند.
    تبصره: یک هفته قبل چوکره کرزی (سپنتا) ادعا کرد که امریکائی ها فقط یک پایگاه نظامی در بگرام میخواهد. اما در فرودگاه مزار ، هرات، هلمند و قندهار یک احاطه محدود مربوط عساکر امریکائی خواهد بود.
    تبصره: سپنتای چوکره مانند بادارش نیز به دروغگوئی عادت کرده. حالا کرزی در سخنرانی خود در لویه جرگه بلاخره گربه از جوال رها کرد.
    کرزی: من می‌دانم که آوردن صلح بدست آمریکایی‌ها است و تجربه که در ده سال گذشته بدست آورده ام به من نشان می‌دهد که صلح بدست آمریکا است. اول اگر آمریکا و دوم اگر پاکستان در کنار افغانستان ایستاد شوند، هم در افغانستان و هم در پاکستان صلح تامین خواهد شد.
    تبصره:این یک اعتراف تاریخی کرزی است که نشان میدهد، که تا حال امریکا در کنار افغانستان ایستاده نبد. از پاکستان که گله نیست.
    کرزی : در صورتیکه اعضای لویه جرگه موافقتنامه امنیتی را تایید کند و مجلس افغانستان آن را تصویب کند، بعد از آن باز هم ما امضای این توافقنامه را تا بعد از انتخابات موکول خواهیم و این تضمینی خواهد بود برای حمایت کامل آمریکا از برگزاری یک انتخابات شفاف.
    تبصره: این هم یک هشدار خیلی واضح به کاندیدان ریاست جمهوری آینده. کسی برنده انتخابات خواهد شد، که این موافقتنامه را امضأ کند.
    گرداننده جلسه لویه‌جرگه: اعلام کرد که اکنون ( 7:22 ساعت) پیش‌نویس موافقتنامه به زبان‌های فارسی دری و پشتو برای نمایندگان توزیع خواهد و بخش دوم برنامه پس از ده دقیقه وقفه آغاز خواهد شد.
    تبصره: یک موافقتنامه حیاتی و سرنوشت ساز برای مردم افغانستان که آزادی یا بردگی مردم ما را تعین میکند، هنوز تا ساعت 7:22 دقیقه امروز به "نمایندگان" مردم داده نشده است. انها باید در ظرف سه روز آینده سرنوشت مردم ما را تعین کنند. در کشور های دیگر که نمایندگان شان به مراتب با سواد تر و دارای تخصص اند، برای این نوع تصمیم گیری ماه ها بعضی اوقات سال ها به کار دارند.
    بلقیس روشن : یکی از سناتوران زن به پا خاست و گفت که امضای این سند به معنی فروش خاک افغانستان به آمریکا است.
    تبصره: ببینیم که چند تای دیگر این "نمایندگان" مردم شهامت این زن را خواهند داشت.

  • محترم جناب محمد برادر عزیز بیایید هر سوالی داشتید میتوانید در وب سایت من بپرسی والسلام حبیب الله یوسفزی

    آنلاین : islamafganstan.blogfa.comhttp://

  • طالب این کسیف ترین پدیده تاریخی در افغانستان نباید تکرار شود!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس