صفحه نخست > دیدگاه > وزیر خارجه استعفا میدهد!

وزیر خارجه استعفا میدهد!

جبران اشتباه وجدان بیدار و کمی جرأت میخواهد
محمد امین وحیدی | فیلمساز و وبلاگ نویس
جمعه 30 می 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اخیراً خبراستعفای وزیرخارجه کانادا پس از آن دررسانه های جهان به نشررسید که دوست دخترسابق وی ازفراموش کردن اسناد مهم و محرم توسط آقای میکزیام برنیردرخانه او به رسانه ها خبرداد. این اسناد که به گفته مقامات کانادایی، اسنادClassified) ) یا محرم و دسته بندی شده بوده، مربوط نشست ماه اپریل سران ناتو درزمینه افغانستان دربخارست بوده است.

این خبرازاین نظربرای ما افغانستانی ها مهم است که بدانیم مسایل مهم کشورمان برای کشورهایی که ما بدانها چشم دوخته ایم تا حداقل دربازسازی افغانستان با ما همکاری نمایند، چقدرازاهمیت برخورداراست. آیا کشورهایی که درافغانستان قوا و قشون دارند براستی به پیشرفت و بازسازی افغانستان می اندیشند و اهمیت میدهند ویا فقط افغانستان را میدان بازی ای برای به رخ کشیدن قوا و قشون شان به رخ سایررقیبان شان انتخاب نموده اند و یا ممکن کدام اهداف پنهانی دیگری دارند؟

این خبرنشان میدهد که کشورهای جامعه جهانی هم اهمیت چندانی به بازسازی این کشورنمیدهند، زیرا فراموش شدن اسناد مهم درباره کشوری که با چالش های زیادی مواجه است و به توجه جدی نیازمند است، خیلی مسخره مینماید وعدم جدیت وعلاقه مندی این کشورها را نسبت به افغانستان بیش از پیش آشکارمیسازد.
با آنکه این کشورها دربازتاب دهی مسئله افغانستان دررسانه های جهانی و اهمیت نقش آنها دربازسازی و حفظ صلح دراین کشور،خیلی موفق عمل میکنند و ازاین طریق علاقه مندی و توجه شانرا به این کشور ترسیم میکنند ولی درعمل و کارکردهایشان برعکس آن ثابت میگردد.

بازتاب رسانه ای نشست سران ناتو دربخارست ماه ها قبل ازآن وهم درزمان برگزاری آن خیلی وسیع بوده است درحالیکه مسایل مهمی درمورد تصمیم گیری های مهم، اسناد وتعهدات مهم درآن زمینه و جنبه های عملی آنها برشرایط و اوضاع افغانستان زیاد تاثیرگذارنبوده و که گم شدن و یا فراموش شدن اسناد مهم درباره آن به گوش میرسد.

اما برای ما افغانستانی ها، خطرناک ترازهمه قرارگرفتن افغانستان به مرورزمان درشرایط لغزنده و بسیاربدی است؛ ازیکسو کشور توسط تیم خاصی رو به سوی بنیادگرایی مجدد است، و ازسوی دیگر برای مبارزه با این کار و آوردن ثبات و ایجاد یک فضای آزاد و باز بدلیل نبود اقتصاد درست، سرمایه لازم و امکانات کافی نیازبه اتکا بالای قوایی و کشورهایی است که برعلیه بنیادگرایی سرمایه گذاری مینمایند ازآزادی بیان و دموکراسی و حقوق بشر سخن میرانند، که امروزه مجموعه ای را بنام جامعه جهانی تشکیل داده اند ولی متاسفانه کم کم به نظرمیرسد که ما تا جایی بیش از حد و شاید هم بی جهت بالای این جامعه جهانی اتکا و اعتماد میکنیم.

وضعیت شکننده فعلی کشورنشان میدهد که؛ امروز سرنوشت بیست و پنج میلیون انسان تا جایی به دست بازیگران بزرگ جهانی و کشورهای کمک کننده رقم میخورد و هرنوع تغییردرسیاست خارجی آنها تاثیرات مسقیم و غیرمستقیم برزندگی مردم افغانستان میگذارد و هرنوع بی توجهی آنها میتواند باعث تحولات و پیامدهایی برای این کشورگردد، که درزمینه این وابستگی تاجایی نباید کشورهای جامعه جهانی را ملامت کرد، بلکه بایست مسئولین حکومتی خود را ملامت کرد که درظرف این هفت سال چرا نتوانسته اند تسلط خود را براوضاع کامل سازند و این وابستگی را به حد اقل آن برسانند و چرا هرروز وضعیت شکننده ترو بدترشده میرود و ازهرلحاظ وابستگی به کشورهای کمک کننده هرروز بیش تراز پیش میگردد؟!

دو موضوع دیگررا نیز نمیتوان بی ارتباط با این بی توجهی جامعه جهانی درافغانستان دانست.
یکی عدم هیچگونه اقدام جدی و پیشگیرانه کشورهای کمک کننده به افغانستان درزمینه افزایش روزافزون بهای موادخوراکی دراین کشورکه منجربه بدترشدن اوضاع، رخداد یک فاجعه انسانی و گرسنه ماندن مردم و درنهایت روی آوردن آنها به قوای بنیادگرا و تروریست میگردد، صورت نگرفته است.
دوم اینکه با آنکه پاکستان آشکاراً دست به تولید و ترویج تروریزم میزند و همواره صدها و هزاران تروریست به افغانستان صادرمینماید و باعث بدتر و متشجترشدن اوضاع داخلی افغانستان میگردد، که بارها و بارها اسناد و مدارک آشکاردراین زمینه دردسترس کشورهای کمک کننده افغانستان قرارگرفته است، اما سکونت آنها درمقابل پاکستان سوال برانگیزاست.

همانطوری ایران متهم به ساخت سلاح هستوی است و با این اتهام ازسوی همین جامعه جهانی با تحریمات کمرشکن اقتصادی و سیاسی مواجه است، پس چرا پاکستان که آشکاراً تروریزم را تقویت، ترویج و درنهایت به افغانستان و سایرکشورهای منطقه صادرمینماید با هیچگونه تحریم و اقدامات انظباطی این جامعه جهانی مواجه نمیگردد بلکه همواره ازسوی غرب بخصوص ایالات متحده مبالغ هنگفت تشویقی دریافت مینماید؟ سئوالیست که باید جامعه جهانی پاسخ بدهد.

وزیرخارجه کانادا ظاهراٌ پس از نشر و تایید خبر فراموش شدن اسناد مهم درخانه دوست دخترسابقش دست به استعفا میزند که این کارش بصورت سمبولیک در واقع معذرت خواستن و جبران اشتباهش است و این کارهم درواقع وجدان بیدار و کمی جرآت میخواهد که یک شخص دریک مقام دولتی بعد از انجام یک خطای وظیفوی بخاطرراحت کردن خودش از دغدغه های درونی و سبک کردن بار وجدانش ازتقصیری که کرده است میباشد، هرچند ممکن درپس پرده این استعفا بعضی مسایل دیگرسیاسی نیز نقش داشته بوده باشد.

ولی ای کاش درافغانستان هم هرمقام دولتی حد اقل فقط برای راحتی وجدان خویش بخاطرکارکردهای اشتباهاشان ازمردم معذرت بخواهند و اینطوری بارشان را سبک نمایند که بیگمان ازروزی که این کارصورت بگیرد،
پس ازآن دیگرهیچ تباهی، حق خوری، حیف و میل، بی وجدانی، دزدی، چور و چپاول، نا امنی و بی ثباتی را دراین کشورنخواهیم دید و آن روز را میتوان روزوجدان نام نهاد و آغاز تاریخ نوینی درافغانستان حساب کرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • هرچند آقای محمد امین وحیدی درتحلیل خویش خیلی خوب توضیح داده اند بخصوص درمورد مسئولیت پذیری وآزاد سازی وجدان، فقط چیزی میخواهم توضیح دهم اینست، که وقتی پای دین ودینگرایی بمیدان بیاید، تکه داران دینی ما سنگ دیانت به سینه زده درراه حفظ دینشان چنان قهرامانی کردند که هم شوروی قدرتمند ویکه تازجهان را فروپاشاندند وهم دیواربرلین را ازبیخ کنده وجغرافیای دنیا را برهم زدند. اما روزی که برکرسی قدرت تکیه زدند، دین را هم برپای قدرتهای دیگرریختند وهم دنیا را تا درسایۀ امن آنها هر بیدینی که میخواهند انجام دهند.
    ولی دراین کشوریکه (کانادا) ازنظر پاسداران دروغین دینی ما هیچ ارزش دینی وجود ندارد، لا اقل ارزش وجدان ووطن درحدی است که به محض مرتکب شدن یک اشتباه فوراً ازموقف خود درهرسطحی که باشند استعفا داده وازمردم خود عذرخواهی میکنند. بدبختانه درکشورما دینداران بیدین ما بجای خود، اما آنهایی که دعوای روشنفکری داشتند وفارغ شده ازدانشگاهی که( البته فراغت شان هم ازنظر آقای بشردوست دروغ ارزیابی گردیده وهم اگرحرف بشردوست راست نمیبود برای خجالتگی او میتوانستند مدرک نشان بدهند که تا هنوزنشان نداده وحرف بشردوست را درست ثابت میکند)مشهورترین مکتب فلسفی بنام مکتب فرانکفورت درآنجا وجود دارد، چنان برکرسی چسپیده که دراین راه ازهیچ آبروریزی دریغ نکرد وحتی به قیمت برهم خوردن مناسبات پارالمان وحکومت هم حاضرنشد این غنیمت بدست آورده را رها کند. پس کناررفتن ماکسیم برنیر ازکارش وچسپیدن اسپنتا بر پست غنیمتش نشان دهندۀ این واقعیت است که درغرب احترام به قانون، رای ونظرمردم ازاهمیت زیادی برخوردار بوده وارزشها درکشور مابی نهایت خار است.

    • آقای بشر دوست گمان نکنم که مرجع ارزیابی مدراک تحصیلی اسپنتا باشد و نه لازم است که برای هرکس و هر منبع مدرک کشی شود. کسی که مدارک را تایید می کند وزارت تحصیلات عالی است و نه آقای بشر دوست. اگر مدرکی نیز نشان داه شود وزارت تحصیلات عالی است تا باتایید این مرجع پارلمان نیز به تصدیق آن بپردازد. فرق میان شوربازار و نهاد های قانونی را تشخیص بفرمایید.

  • هموطن گرامی آقای وحیدی!

    عنوان بسیار خوبی را برای مقاله خویش انتخاب کرده ای اید ولی در متن از موضوع خارج شده به بررسی مسائل دیگر پرداخته اید به نظر من بهتر بود به اصل موضوع مقاله که چرا در کشور ما دست اندرکاران دولتی در برابر غفلت ناکامیها و خطاء های خویش مصئونیت داشته هیچگونه احساس مسئولیت نمی کنند.
    وزیر خارجه آقای اسپنتا بخاطر عدم توانایی در حل مشکلات مهاجرین افغانی در ایران از طرف پارلمان سلب اعتماد شد برعلاوه وی بعد از شنیدن خبر سلب اعتماد راز های محرم و دسته بندی شده در مورد روابط با ایران را به تمام جهان افشاء ساخت، قبل از آن اظهارات غیر مسئولانه وی باعث شد ترورست های طالبی جمشید نقشبندی را فورا اعدام نمایند ولی کجاست آن وجدان بیدار که در برابر اعمال خویش احساس مسئولیت نماید.
    بعد از هفت سال و این همه کمکهای سرازیر شده به کشور دولت تا کنون قادر نگردیده برای شهریان کابل حد اقل برق دائمی فراهم نماید ولی کجاست آن وجدان بیدار که در برابر آن احساس مسئولیت نماید.
    در جریان سه سال اخیر وضع امنیتی کشور روزبروز بدتر شده رفته سخن بجای کشیده که که جبهه جنگ با طالبان و حملات انتحاری به پنجاه متری ارگ رسیده ولی کجاست آن وجدان بیدار که مسئولیت این همه ناکامی ها و بدتر شدن وضع امنیتی را در کشور بپذیرد ، مسئولین سکتور امنیتی کشور بشمول مشاور ارشد رئیس جمهور که مشوره های نادرست وی به رئیس جمهور وضع امنیتی کشور را به چنین حالت رسانیده هیچگونه احساس مسئولیت نسبت به ناکامیهای خویش ندارند.
    فساد اداری به اوج خود رسیده ولی کجاست آن وجدان بیدار که در برابر آن احساس مسولیت نمایند مسئولین اداره اصلاحات اداری ،اداره ضد ارتشاء و غیره وغیره همچنان مصروف پر کردن جیب های شان از دالرهای باد آورده بنام بازسازی افغانستان هستند.
    همه بخشها را همینطور تصور نمایید.
    مسئولین دولتی نه تنها حاضر نیستند مسئولیت این همه ناکامی ها و برباد رفتن فرصت طلائی هفت سال اخیر را بپذیرند بلکه آنها خود را برای دوره آینده آماده مینمایند.

  • با سلام!
    ما هم بی صبرانه منتظر روز وجدان استيم، به نظر من جهانيان که اکثراً به مسايل ابديت و روز بازحواست چندان عقيده يی نداشته ولی وجدان بيدار دارند و درک ميکنند که اندک اشتباه شان به منافع ملی شان صدمه بزرگ وارد ميکند ولی وای بحال ما که بزرگان ما با درک عواقب وخيم دنيوی و اخروی آن تا حال هم حتی کوشش اندک برای رهايی از عذاب وجدان خود نکرده اند.
    به اميد روزی که وجدان های خواب آلود در افغانستان بيدار گرديده و روز وجدان عملاً تطبيق گردد.
    راشد احمد سعيد.

  • کاش حکمرانان واراکين ظالم ما هم کمی احساس مسوليت وجدانی ميداشتند وازاشتباهات وعملکرد گذشته خويش درمفابل ملت اظهار ندامت وپشيمانی ميکردند.بدبختانه باآنکه خشت وسنگ اين سرزمين ازظلم اين ظالمين در امان نبوده باانهم بيشرمانه وخايننانه خودراحاميان آزادی ووارثين صديق مردم قلمداد ميکنند. اينست تفاوت انسان وانسان بودن .

    • ولا در ای ممقاله خو هیچ چیز مهم وجود نداشت، فقد سینه های برجسته زن توجه را جلب میکند. راستی استفاده کلمه افغانستانی به نوبه خود هم جالب است.

  • آقای میرهزار
    چشمتان روشن با ازادی محقق نسب

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس