صفحه نخست > دیدگاه > جنبش اصلاحات سبز است

جنبش اصلاحات سبز است

شریف حضوری | محقق و پژوهشگر در دانشگاه جواهر لعل نهرو
جمعه 21 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مقدمه

همانطوریکه از عنوان مطلب معلوم هست، نوشتار حاضر تلاش دارد تا پیرامون حرکت اصلاحی اخیر که توسط جمعی از دانشجویان دانشگاه کابل به راه افتاد نکاتی را در چند سطری عنوان کند. پس برای فهم و روشن شدن قضیه بهتر است تا به صورت فشرده و کوتاه، چگونگی وقوع و علت این حرکت بیان شود. قضیه از این قرار بود که شماری قابل توجه از دانشجویان دانشکده فلسفه و جامعه شناسی دانشگاه کابل که کمیت شان به بیش از 80 نفر می رسید در اعتراض به محیط ناسالم و تبعیض آلود دانشگاه، دست به اعتصاب غذایی نا محدود در مقابل پارلمان زدند که سر انجام بعد از بگو مگو های زیاد، دولت تصمیم گرفت تا با بخشی از خواست های انان موافقت کنند و با برکناری رییس دانشکده و یکی از استادان ان که هنوز در هاله ی از ابهام قرار دارد، گویا به زعم خود شان توانستند این غایله را ختمی به خیر کنند. راه افتادن این جریان اصلاحی با واکنش های متفاوت و گاه در پارادکس باهم مواجه شد که یکی انرا فصلی نوینی از اصلاح طلبی و تمرین درست دموکراسی نامیدند ودیگری انرا بت واره و نمادی از حرکت قومی به پشتیبانی دستگاه های استخباراتی کشورهای همسایه از جمله ایران نام نهادند. نوشتار حاضر قضاوت را در این زمینه با خوانندگان عزیز می سپارد و در صدد توجیه ان نیست که کدام یک از برداشت های بالا درست و یا اشتباه می باشد. نویسنده این سطور نیز جدایی از اینکه این حرکت اصلاحی در کوتاه مدت با چه دستاورد و پیامد های مواجه شد یا خیر، می خواهد دستاورد های بزرگتری را که تا به حال توسط کمتر کسی بیان شده است را خدمت تان به نشر سپارد.

طرح قضایا

در بسیاری از فضاهای مجازی و مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی، طیف دوم که این حرکت اصلاحی و عام المنفعه را یک جریان قومی نامیدند تلاش ورزیدند تا ان را با مسایل و رخداد های در قبل اتفاق افتاده که همانا حادثه کوی دانشگاه کابل می باشد مرتبط بدانند وعنوان کنند که این دو حرکت جدا از هم نیستند بلکه علت و معلول هم اند و پشت پرده هردوی شان دستگاه استخباراتی بیگانه که همانا ایران است بوده که هر ازگاهی با پول دهی به افراد ذی نفوذ شان تلاش کرده تا اوضاع کشور را دیگرگون نمایند. قسمتی هم ان را بخشی از یک استراتژی بزرگ هزاره ها نامیدند که گویا حرکت اخیر بدون پیوند با هیاهوی کانکور 92 دایکندی نبوده است و همه این جریان ها به نوعی با هم مرتبط اند.حال چقدر این رخداد ها با هم ربط دارد یا خیر؟ که به نظر من قرائت اینگونه یک سری توهمات خیالی بیش نیست و هیچ گونه ارتباطی با هم ندارد. اما عمق این قضیه ها اینجاست که حادثه کوی دانشگاه کابل، غوغای کانکور دایکندی و حرکت اصلاحی جدید توسط دانشجویان در مقابل پارلمان سوای از اینکه چقدر ثمر بخش بود یا خیر ولی از واقعیت های خطرناک و سرپوشیده جامعه ما پرده برداشت. هویدا نمودن اینکه رادیکالیسم دینی و بنیادگرایی مذهبی جوشنده و در حال فوران، به دور از دستگاه پالیسی ساز کشور در حال رشد و بارور شدن است و باید هر چه زودتر جلوی ان گرفته شود و الا بلای بدتر از طالبان را با افکار سخیف تر به ارمغان خواهد اورد. اینکه تعصب تا حدیست که استاد دانشگاه حاضر است قلم بگذارد و به جمع مخالفین بپویندد و حتی باعث شد تا بعضی ها با حضور در رسانه های همگانی کشور کرنای جارچی گونه سردهد که "اهای جناب رییس جمهور برخیز و جلوی هزاره ها را بگیر و الا این مردم فردا به ارگ تان تشریف آورده و خود جایگاه شما را جانشین خواهد شد". حال انکه دانشجویان معترض این مردم یکی از ارام تربن و صلح دوست ترین های این سرزمین است که فریاد صلحدوستی و عدالت خواهی شان از واشنگتن تا مسکو و از لندن تا پاریس را طنین انداز است.

عایق ها فروریخت

به نظر این قلم وجود داشتن افکار طالبانی در میان قسمتی از دانشجویان دانشگاه کابل و سایر ولایات یک امر واضح و روشن است و نمونه اشکار و بارز انرا جریان کوی دانشگاه کابل در محرم سال گذشته نشان داد که دانشجو نماهای متحجر و متعصب چگونه به دور از رفتار وارزش های انسانی و خلاف شئان دانشجویی، همانند اوباشان به جان هم دانشگاهی های خود افتادند و دروازه به دروازه جستجو کردند تا هر کی را دریابند بکشند و یا هم از منازل بالاتر به پایین پرتاب کنند. این کار شان خوی و روحیه انسان ستیزی و عدم پزیرش عقیده و اندیشه های غیر خودی را اشکار ساخت که گویا در رد و انکار ان از هیچ وسیله ی فروگذار نخواهد بود. ازاین جهت به نظرم، محرم پارسال فرصتی خوبی بود تا دولتمردان کشور به فکر چاره می افتادند و دانشگاه را از لوث وجودی افراد رادیکالی چون اینها خالی و یا حد اقل سازوکار پیشگیرانه ی را روی دست می گرفتند تا نشود در اینده، کشور را یکبار دیگر به دهه های پسین برگردانده و افراد نظیر گلبدین و سیاف و خیلی از تندروان مذهبی دیگر را تحویل اجتماع بدهند که جمع نمودن انها کاری بسا مشکل خواهد بود.
پیوند دادن حرکت اصلاحی دانشجویان و نام گزاری" استراتژی بزرگ هزاره ها" بر ان که کانکور دایکندی را بخشی از این استراتژی می دانند نیز پرده از بعضی رازها برداشت. راز اینکه هنوز تحقیر، توهین و تعصب در پوست و خون افراد این سرزمین ریشه دارد و همانند سرطان سلول های اعضا را گرفتار که بدون جراحی پیچیده، امید به نجات بخشی از ان وجود ندارد. مردمان که به جای تشویق و ترغیب عزیزان به دانشگاه راه یافته از این ولایت محروم که سالها اجداد و پدران شان به جرم متعلق بودن به یک قوم، از کوچکترین مزایای تحصیلی به دور بودند و صرف در مالیات دهی کمر شکن و رفتن به عسکری سهم داشتند، شروع به توطئه نمودند و خواستار برگزاری دوباره کنکور شدند. تنها دلیلی را که عنوان می کردند این بود که چطور از ولایت محروم که هیچگونه موسسات اموزشی در ان وجود ندارد، کمیت بالای از متقاضیان قبول و از ولایت های بزرگ و با امکانات اموزشی بهتر نظیر کابل سطح قبولی پایین است. انها بیخبر از اینکه بچه های ان مرزوبوم در زمستان سرد کابل و ولایات نظیر هرات و مزار حضور یافتند و هرکدام با کرایه نمودن اتاق ها و شرکت در کورس های اموزشی همت خود را بلند نگهداشتند و هریک در امتحان افتخار افریدند. آیا ترغیب و تشویق انان تهدید به دراپ و تجدیدی در امتحانات دانشگاه باید باشد؟
اعتصاب غذایی دانشجویان در کابل نیز به یاد تاریخ خواهد ماند و تاریخ خود قضاوت خواهد نمود. این حرکت همانگونه که ذکر ان در بالا رفت، بسیاری از مسایل مرموز و سرپوشیده را هویدا و اشکار ساخت.علا رغم اینکه همه می دانند که فساد و بیسوادی در دانشگاه های دولتی وجود دارد و همگان بر چنین چیزی اذعان دارند و همگی هم رای اند ولی عدم همنوایی دیگران با این حرکت این بوده که چرا دانشجویان هزاره باید پیشگام اصلاحات باشد و نام انها بر صفحه زرین تاریخ به عنوان نماد اصلاح گرایی ثبت شود. انها بدون در نظرداشت بطن و هدف این حرکت که به نفع همگان بودو نه طیف و قشر خاص، علم طغیانگری برافراشتند و با ان مخلفت نمودند و برای اینکه از قافله عقب نمانند، در این راه انقدر اغراق نمودند و از خشونت کار گرفتند که عملا با زور جلوی اساتید و دانشجویان را برای شرکت در درسها گرفتند و لکه ای ننگی را در تاریخ اموزش عالی افغانستان ثبت نمودند. ننگی که به مدت چندین هفته درب های دانشکده را بر روی جوانان شیفته درس و تحقیق بسته اند و دولت بیکفایت نیز هیچگونه اقدام را در گشایش این گره روی دست نمی گیرند. البته برای دولت و استادان دخیل در این کار فرقی نمی کند که دانشگاه تعطیل است ویا خیر زیرا حقوق و مزایای انها پیش پرداخت است و این تنها جوانان دانشجوست که دود به چشمان شان می رود و نه دیگران.

واژه های کلیدی

آموزش، مکاتب و دانشگاه
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس