هزاره های مقیم سوریه در انتظار فاجعه ای انسانی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اکنون بیش از 9 ماه می گزرد که تعداد بالای هزار نفر پناهجوی افغانی مجبور به ترک خانه های شان شدند و در حومه دمشق منطقه "سیده زینب" به سرمی برند در حال حاضر منطقه به خطرناکترین مکان تبدیل گردیده و از هرسو درمحاصره شدید است و درشبانه روز توسط سلاح های سنگین هدف قرار می گیرد گاهی درگیری ها در فاصله ی 500 متری با منطقه ساعت ها ادامه می یابد، و ضعیت پناهجویان افغانی اکنون تبدیل به یک وضعیت اضطراری گردیده و احتمال بوقوع پیوستن یک فاجعه ی انسانی بصورت گسترده اش تقریبا اگر نگوییم حتمی غیرممکن بنظر نمی رسد.
اما بدا بحال این بی پناهان که اکنون مرگ برای آنان، کودکان و زنان شان دیگر یک افسانه نیست بلکه واقعیتی است که می تواند هرلحظه دامنگیر آنان شود، مرگ ناخواسته و قربانی شدن برای هیچ، تنها یک جرم، چرا شیعه ی؟ چیزی که دقیقا در گذشته ی نه چندان دور این مجموعه ی از انسان های آواره در هزاره جات زادگاه و سرزمین اجداد شان تجربه کردند و اکنون شاهد تکرار آن اما اینک بصورت فجیع تراش باید باشد زیرا در آن زمان شخصیت سترگ و حامی حقوق این پابرهنگان وجود داشت که بافریاد رسا و عدالتخواهانه اش گفت: "دیگر نمی خواهم هزاره و شیعه بودن جرم باشد" اما در شرایط جاری تمام این مجموعه از انسانهای آواره باخود ورقه های پناهندگی دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد را دارند ولی تاکنون هرگز این نهاد بین المللی برای جلوگیری از قربانی شدن بیشتر این انسانهای آواره و بی پناه کار ازپیش نبرده اند اما جای تاسف اینجا است که این کودکان و جوانان که اکنون درچند قدمی مرگ بسر میبرند مطمانا آرزوهای بزرگ را درسر پرورانده اند واگر از یک فاجعه ی انسانی جدی جان سالم بدر برند شاید روزی هرکدام بتوانند شخصیتی مفید و کار آمد برای جامعه ی خویش باشند اما دریغا که هیچ راه بیرون رفت از بحران وجود ندارد و اینان انسان های سرگردان اند که شاید جزقربانی شدن سرنوشت دیگری درانتظارش نباشند.
یاد جمله ی از معلم عزیز رویش افتادم، ایشان در سخنرانی که در نوروژ داشت می گفت که مردم ما برای قربانی شدن خلق نشده اند، می گفت ماتاکنون زیاد قربانی داده ایم دیگر بس است بیاییم دیگر نگزاریم که حتی یک قطره خون ما ریخته شود، بیاییم مردم خود را صاحب سواد بسازیم تاهرکدام بتواند پیام مظلومیت چند قرنه ی ما را باخود در گوشه و کنار دنیا ببرد و برای تمام مردم دنیا تعریف نمایند اما افسوس که روزگار این فرصت را به آدمهای ما نمی دهد تاصاحب قلم شوند و حامل پیام حتی اگرخود ما نخواهیم که دیگر تکه های بدن خود را به زمین بریزانیم اما از پیش گیری چنان فاجعه ی همواره عاجز بوده ایم و ناخواسته این اتفاق دارد می افتد و این فرصت ها همواره از مردم ما گرفته می شود اما سوال جدی این است که چرا؟ هنوز نتوانسته ام برای این "چرا" پاسخ بیابم. ما تاحد که امکان داشت و باتوجه به فضای بسته ی که درآن نفس می کشیم تقلا و کوشش نموده ایم تا راهی برای بیرون رفت و جلوگیری ازیک فاجعه ی انسانی بیابیم؛ از طریق ارسال گزارش های پی در پی و دقیق از اتفاقات بوجود آمده به نهادهای بین المللی- از دفتر مرکزی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد واقع در جنیف "Geneva" تا وزارت مهاجرت آسترالیا، و دیگر نهادهای حقوق بشری، گزارش مفصل از وضعیت پناهجویان به انجمن هزاره های آسترالیا فرستادیم همراه با اسناد مهم در آن مورد اما متاسفانه هموطنان عزیز که در انجمن فعالیت دارند تاهنوز هیچگونه عکس العمل نشان ندادند.
پیام این کودکان و زنان بی گناه که باشلیک هر هاوان باخود می لرزند و تعدادی هم دچار افسردگی روانی شدند بتمام هموطنان که در هرگوشه ی دنیا زندگی می کنند مخصوصا شخصیت های که بانهادهای مدافع حقوق بشر و سازمانهای بین المللی فعالیت دارند و همچنین به انجمن ها و موسسات فرهنگی هموطنان چه در داخل و چه در خارج این است که این گروه از انسان ها را که دستشان از همه جا کوتاه است را حمایت کنند ، این کودکان به فردای زندگی شان هنوز امید وارند و تقاضای شان از تمام نهادهای بین المللی و جامعه جهانی و هموطنان شان این است که کمک شان نمایند.
بنابراین، پیش از وقوع یک فاجعه انسانی، اقدامهای بشر دوستانه فوری نیاز است. لذا از تمام کسانی که به سازمانها ونهادهای بین المللی دسترسی دارند، خواهشمندیم موضوع را به صورت عاجل در میان گذاشته تا از طریق اسکان این تعداد از پناهجویان افغانی به داد این عده از مهاجرین گیرمانده درشرایط جنگی برسند:
1. دولت افغانستان به عنوان محافظ منافع مردم خود هرچه عاجل برای نجات هموطنان ما در سوریه وارد عمل شود. نمایندگان مردم ما در پارلمان، دولت را تحت فشار قرار دهد که به وظیفه خود نسبت به دفاع از جان و مال پناهجویان افغانستانی مقیم سوریه اقدام فوری نماید.
2. کمیسیون مستقل حقوق بشر و در رأس آن خانم سیماثمر موضوع را با همکاران خویش در سوریه در میان گذاشته و از آنان بخواهد راه بیرون رفت ازطریق اسکان به یک کشور امن برای پناهجویان افغانی ساکن در سوریه بیابند.
3. فعالین حقوق بشر از مردم ما در هر جای دنیا که هستند طی اقدام هماهنگ، موضوع را با مراکز تصمیم گیری و کمیساریای عالی سازملل متحد در امور پناهندگان در میان بگذارند.
4. فعالین اجتماعی و مدنی مهاجرین هزاره در کشورهای استرالیا و اروپایی که برنامه پذیرش مهاجرین را دارند، به اداره مهاجرت این کشورها مراجعه نموده، موضوع را مطرح نمایند تا پذیرش این مهاجرین غریب را در اولویتهای خویش قرار دهند.
5. رسانه ها در این قضیه بی تفاوت نبوده و از هرطریقی حساسیت موضوع را بازتاب دهند.
وب سایت:www.Afghanrefugees.org
F. facebook.com/Afghanrefugeesinsyria
E.Adabi.Arif03 gmail.com
14/05/2013
پيامها
27 جون 2013, 09:26, توسط نجیب پوپل
اینها فامیل های کسانی هستند که از طرف سپاه پاسداران ایران برای دفاع از قبرهای زینب کبرا, زینب صغرا, زینب نمیدانم چتورکیها به سوریه فرستاده شده اند ولی بنابر داشتن بینی قلفک چپات شناسایی میشوند
16 جولای 2013, 09:15, توسط تورک بیگ
هزاره ها درسوریه چی گو میخورند این مردم از بس که احمق شده باید همیشه اله دست دیگران باشد چی در داخل چی درخارج. حکومت سوریه عربهای لنگ خر مانند خود را مانده از هزاره بد بخت حمایت نمیکند همانطوریکه ایران کثیف که تازه هم زبان ما هم است درهیچ مشکلی بدرد مردم ما نخورده سوری های افراطی هم کدام دردی را درمان نخواهد کرد. تازه اول کار است باش که این مردم ساده لوح بدست اخوند های شیاطین ومفسد الاعمال افتاده دیگه چی روزها برسرشان خواهد امد
3 آگوست 2013, 20:28, توسط بیدل
harfai ahmaqana nazaned en bad bakhta hama shan refugee astan montazer case unhcr bodan qable az jang onja bodan hala ger mandan na un kare na dowlate afghanistan chon afghanistan dar sorya sefarat na darad na rahe pish daran na rahe pas
4 آگوست 2013, 00:15, توسط دیورند
نجیب خان کاتولیک! برای یک عیسوی که داد از برابری و یکسان بودند میزند چه فرق میکند که بینی قلمی باشد یا چپات مثل استاد تان نجیب گاو چهره و مذهب مردم را تحقیر میفرماید !
4 آگوست 2013, 08:28, توسط عبدالله
جناب نجیب خان : نمیدانم از گجا کشف کردید که هزاره ها را سپاه پاسداران ایران در سوریه برده است لطف کنید سند گفته های خود را بیاورید.
و جناب تورک بیگ: اینطور که از ایران همزبانتان شکایت می کنید باید بسیار از آنها توقع داشته بوده باشی در گذشته. با این همه توقع خود شما که از هر قومی که هستید معلوم میشود که آمده آله دست شدن بودید ولی توقع تان برآورده نشد و حالا شما هزاره ها را آله دست میگویید زهی بیشرمی و وقاحت.