صفحه نخست > دیدگاه > استفادهء ابزاری فاشیستان پشتون ازهشتم مارچ

استفادهء ابزاری فاشیستان پشتون ازهشتم مارچ

پرویز "بهمن"
دوشنبه 11 مارچ 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درهفته ای که گذشت هشتم مارچ روزجهانی زن بود؛ روز هشتم مارچ روزیست که سالانه ازطرف سازمان ها ونهادهای دولتی وغیر دولتی دربسیاری ازکشورهای جهان تجلیل میگردد. هرچند این روز را سازمان ملل متحد سالهاست که درتقویم کاری اش روز جهانی زن اعلام کرده ولی دراکثر کشورها خصوصا کشورهای روبه انکشاف کمتر کسی میداند که چرا روزهشتم مارچ بنام روز جهانی زن تخصیص یافته است.
در افغانستان درسالهای حاکمیت حزب دمکراتیک خلق حزبیکه که بیشتر ازنظر ایدیالوژی به بلاک چپ سوسیالیستی متمایل بود نیزاز این روز تجلیل میشد اما بازهم کمترکسی میدانست که خاستگاه اصلی این روز جهانی؛ کشور سرمایه داری چون امریکا می باشد نه اتحاد شوروی ونه هم چین کمونست. و اصولا مفکورهء فیمینسم یا اندیشهء وحدت طلبانهء زنهای جهان براساس جنیست زن منشأ بورژوازی ولیبرال دارد تا سوسیالیستی وچپی. ولی روی همرفته خواهی نخواهی بنا به تقلید ازکشورهای دیگر؛ چنین روزی تجلیل میشد ومحافل وگردهمایی ها درپایتخت وبعضی ازشهرهای افغانستان به شکل نمایشی آن برگزار میگردید.

امسال نیز روزهشتم مارچ حال وهوای دیگری داشت؛ قلم ها بحرکت آمد، وتعدادی ازسازمانها واحزاب سیاسی وتلویزیونها برنامه های ویژه ای را بدین مناسبت انتشار دادند.برای بنده نیز خواندن بعضی گزارش ها ومقالات خیلی جالب بود. ازجمله اظهارات شاه دخت هندیه درسایت انگلیسی بی بی سی دربارهء وضعیت زنان افغانستان، مصاحبهء بانوی اول افغانستان خانم زینت کرزی؛ همسر رئیس جمهور؛ مصاحبهء خانم وحیده همسر محمد محقق رهبرحزب وحدت اسلامی درسایت فارسی بی بی سی؛ خود داری خانم حضرت صبغت الله مجددی نخستین ممثل دولت مجاهدین بعداز سقوط نجیب الله احمد زی وغیره را میتوان ازجمله مواردی ذکر کرد که برایم سخت جالت افتاد.
گزارشگر بی بی سی درخلال گزارشهایش ازکابل دریک قسمت گفت: که ازمیان شصت تن رهبران حکومتی واپوزیسون در دولت کنونی افغانستان تنها سه نفر آنها به گزارشگر بی بی سی اجازه داده اند تا اززنده گی خانواده گی آنها گزارش تلویزیونی تهیه نماید.

حضرت صبغت الله مجددی؛ دریک گفتگوی خیلی مختصر به گزارشگر بی بی سی گفت که خانم وی هیچ علاقه ایی به ظاهرشدن جلو دوربین های تلویزیون ندارد؛ خانم او نه تنها که فرایض را ترک نکرده است؛ بلکه حتی نمیخواهد موارد استحبابی یعنی مواردیکه در اسلام جنبهء الزامی ندارد آنها را ترک نماید. ولی پرسش این است که حضرت صبغت الله مجددی تاچه اندازه به این قول خویش صادق است؟ ایشان این خانم عابدهء شان را؛ درسالهای اقامت سی سالهء شان درکشوری چون دنمارک چگونه توانسته بودند از دید مردان نامحرم آنهم نا مسلمانها دور نگهدارند؟ بگذریم ازاینکه هنگام سفر به امریکا حالا درفرودگاه های بعضی کشورها کمره های با شعاع لایزر نصب گردیده که حتی داخل بدنهای مسافران را نیز به روی اسکرین مانیتورها نشان میدهد. آیا حضرت صاحب صبغت الله مجددی ویاخانم محترمهء شان درچنین اوضاع واحوالی میتوانند که ازخطوط قرمزیکه خود ویا خانم شان برای شان بنام اسلام ترسیم کرده اند عبورننمایند. آیا درکشوری چون دنمارک؛ چهرهء مبارک عجوزهء شان را هیچ مامور کنترول گذرنامه درفرودگاه های بین المللی که عمدتا مسلمان هم نیستند ندیده اند ویا اینکه درهر پوست بازرسی برای خانم حضرت صبغت الله مجددی پولیس های زنانه تعین میگردید؟ همین اکنون که حضرت صاحب با خانم محترمهء شان به کشورهای اروپایی خصوصا دنمارک سفر میکنند چگونه میتوانند عجوزهء شان آن حجاب اسلامی پیامبرگونه را که به آن تظاهر می نمایند مراعات نمایند؟ آیا واقعا حضرت صاحب صبغت الله مجددی راست گفته اند؟
واقعیت مسأله این است که اظهارات حضرت صبغت الله مجددی جز لاف وگزاف وخودنمایی بیش نیست. صبغت الله مجددی ازجمله نخستین رهبران اسلام گرای سنتی افغانستان است که درزمان حاکمیت سردار محمد داوود به کشور شاهی دنمارک پناهنده گی اختیار کرده است. صبغت الله مجددی ازآن زمان تا وقوع کودتای هفتم ثور درکشور دنمارک درشهرکوپنهاگن درشرایطی زنده گی کرده که تعداد مسلمانان درآن وقت خیلی ها اندک بود. کسانیکه در آن زمانها کشور دنمارک را دیده اند خاطرات شان را ازناحیهء قلت گوشتهای حلال وغیره بیاد می آورند. نبود مراکز اسلامی و مشکلات برگزاری مراسم جنازه مطابق آموزه های اسلام نیز درآن سالها درکشورهای اسکاندناوی خصوصا دنمارک ازمشکلاتی بود که درآن سالها مسلمانان به آن مواجه بودند. اما حضرت صبغت الله مجددی با اهل وعیالش توانسته بود که برای خودش وبعضی ازمریدانش یک مرکز اسلامی کوچک را به کمک مالی معمرالقذافی رهبر پان عربیست لیبیا تاسیس کند.اما اینکه وی دیگر مشکلات دینی اش چون خوردن ونوشیدن وسفر وغیره را دراجتماع غیر اسلامی دنمارک چگونه حل می نمود اطلاع دقیق در دست نیست.
آنچه که حضرت صبغت الله مجددی درآن مصاحبه اظهار نمود؛هم ازنظر اسلام وهم ازنظر جامعه شناسی قابل تأمل است.؛ در اسلام تنها درقرآن به زنهای پیامبر امرشده که درخانه های شان قرار بگیرند وزیبایی وزینت شان را به شکل که آنرا قرآن( تبرج جاهلیت اولی) خوانده است به مردم آشکار نسازند. آیه های 31 تا 32 سورهء احزاب درقرآن کریم بصورت واضح وروشن دال براین است که تمام این خطاب ها خاص به زنهای پیامبر است. ولی آنانیکه دراجتماع خواهان کسب مقام ورهبری ازپایگاه اسلام می باشند کوشش دارند که خود را متقی تر ازدیگران جلوه داده ومستوای تقوای خانواده گی شان را به سطح پیامبر اسلام ارتقا دهند. چنین عملی از دیدگاه اسلام جز رئا کاری وتظاهر وعوام فریبی چیز دیگری نمیتواند تلقی گردد. البته درجوامع عقب افتاده ای چون افغانستان که بازار مکاره گی وفریب وبی قانونی وتبعیض های رنگارنگ همیشه پر رونق بوده است موجودیت اشخاصی مانند حضرت صبغت الله مجددی که خانم اش را درخانه به بهانهء تقوا وپرهیزگاری پیامبرانه زندانی نموده است زیاد است ولی کسانیکه درکشورهای اروپایی وامریکا واسترالیا زنده گی کرده اند چنین زنده گی قرون وسطایی را هرگز به خانمهای شان تجویز کرده نمیتوانند. زیرا نه قوانین جاری آن کشورها چنین اجازه ایی را به این اشخاص میدهد که زنهای شان را بکلی از دید مردهای نامحرم نگاه دارند ونه هم خود زنها میتوانند با آگاهی که ازحق وحقوق خویش دراجتماع غرب پیدا میکنند تسلیم خواستهای مردسالارانهء شوهران شان گردند.

اظهارات شاه دخت هندیه

اما اظهارات شاه دخت هندیه دختر شاه امان الله بارکزایی اولین شاه تجدد گرای پشتون تبار نیز قابل تأمل است که دربخش انگلیسی سایت بی بی سی گفته است: برای حل مشکلات زنان افغانستان مردان افغانستان باید باسواد شوند وسطح آموزش مردان باید بلند برود.
خانم هندیه، هرنوع بهبود درسطح زنده گی زنان افغانستان را مرهون باسواد شدن مردان افغانستان میداند؛ باوجودیکه چنین دیدگاهی ازنیات نیک و دلسوزانهء خانم هندیه نشأت کرده است ولی با واقعیتهای جاری جامعه همخوانی ندارد. زیرا خشونت علیه زنان امروز تنها درخانواده های بیسواد افغانستان وجود ندارد بلکه حتی درپیشرفته ترین کشورهای جهان نیزناملایمات روزگار وخشونت علیه زن را میتوان شاهد بود. در افغانستان بارها دیده شده که مردان باسواد وزنان باسواد بیشتر درمعرض خشونتهای خانواده گی قرارگرفته وبسا وصلت ها وپیوندها منجر به جدایی وطلاقهای افتضاح آمیز گردیده است. به نظر ما مشکل زنان افغانستان بازهم به ساختار نا جور دموگرافیک افغانستان برمیگردد. افغانستان کشوریست مربوط اقلیتها. هراقلیت قومی ازخود فرهنگ وزبان وموسیقی وهنر جداگانه دارد؛ درمیان همهء این اقلیتهای قومی وفرهنگی تنها یک اقلیت قومی یعنی ( افغانان) ازجا برخاسته و بازور وجبر وبا درانحصار درآوردن کامل قدرت وحاکمیت نام همهء کشور را نیز بنام خودش رقم زده است. این اقلیت قومی؛ که بیشتر با اخلاق وهنجارهای قبیلوی ماقبل التاریخ خو گرفته در طول حاکمیت دوصدسالهء اش بالای ملیتها وتبارهای دیگر؛ یک سلسله عادات وتقالید خوب دیگران را ازخود کرده ودرعوض یک سلسله جهالت ها وهنجارهای قبیلوی را بدیگران تحفه داده است. مثلا ملیتهای غیر افغان افغانستان آنچه که ازقبایل افغانی آموخته اند؛ <غیرت افغانی؟> است که هرنوع زن ستیزی وقتل های ناموسی را زیر این نام می پوشانند. ولی آنچه قبایل افغان از دیگران درنظام وحاکمیت آموخته اند مدرنیزم و تجدد گرایی وخواندن ونوشتن وشعرسرایی وداستان سرایی وموسیقی بوده است. محمود طرزی؛ درترکیهء عثمانی تحصیل کرد ودرآنجا چشمانش به مظاهر تمدن آشنا گردید ولی زمانیکه خواست؛ تخم افکارتجددگرایانه اش را در زمین شوره زار کشورش بپاشاند با مقاومت هم تباران خودی مواجه گردید. بدون شک اگرکشوری بنام افغانستان وجود نمیداشت وقبایلی چون ( افغانان) به شکل میراثی ومسلسل آن زمام امور را در این کشور چندفرهنگی وچند قومی در اختیار نمیداشتند؛ این کشور بیشتر ازهرکشور دیگر استعداد وزمینه های رشد و پیشرفت را درخویش داشت. بناء با جرأت میتوان گفت که مسألهء زن با مشکلات قومی وفرهنگی ومردمی درافغانستان گره خورده است. اکثریت قریب به اتفاق پشتونها نگاه شان نسبت به زن نگاه قبیله سالارانه است؛ این نگاه قرون وسطایی؛ حتی ملیتهای هزاره وتاجیک وتورک تباررا نیز امروز متاثر ساخته است؛ بسا تورک تباران وتاجیکان وهزاره ها ی افغانستانی امروز گرفتار یک سلسله اوهام وخرافات زن ستیزانه وتفوق طلبانه بالای زنها می باشند که ریشه درهمان رسم ورواج های ناپسند < افغانی> دارد؛ درحالیکه درکشوری چون پاکستان نخستین خلبان زن < سایره بانو> ازتبار همین هزاره ها می باشد؛ درکشورهای چون ازبکستان وتاجکستان زنها امروز پا به پای مردان درعرصه های هنری و ادبی واجتماعی وسیاسی رقابت می نمایند اما در افغانستان همین مردان تاجیک اند که با تاثیر پذیرفتن از هموطنان افغان تبار شان نگاه شان نسبت به زن نگاه تحقیر آمیز است وبنام غیرت وتاموس داری افغانی خانمها ودختران شان را مورد ضرب وشتم قرار میدهند. چنین پندارها وچنین اخلاق وهنجارها هرگز با آموزه های دینی یک مسلمان مدرن سازگاری ندارد.

گردهمآیی های حزب همبستگی درکابل بمناسبت روزجهانی زن.

بخش پشتوی بی بی سی نیز یک تعداد عکس ها را ازگردهمایی های اعتراض آمیز یک سازمان بنام حزب همبستگی درکابل منتشر ساخت که باشعارهای پشتو وانگلیسی وفارسی علیه امریکا وپاکستان وایران مزین گردیده بود. اینکه حزب <همبستگی> ازچه وقت به اینطرف درصحنهء سیاسی افغانستان حضور پیدا کرده معلومات دقیق ندارم ولی ازشعارهای ظاهری آن طوری معلوم میشود که تعدادی ازخانم ها وآقایون سازمان < راوا> باید درپشت این صحنه سازی ها قرار داشته باشند و چنین تشکیلی را در زیرسایهء اداره ایکه خود آنرا نامشروع و دموکراسی تحمیل شده ازجانب امریکا میدانند بوجود آورند. شاید درجهان کمتر سازمان سیاسی را نظیر سازمان < همبستگی> پیدا کرد که ازیکطرف به نامشروع بودن نظام باورمند باشد وازطرف دیگر اعضای آن برای گرفتن مجوز وثبت و راجستر نمودن سازمان شان در دفاتر وزارت عدلیهء همان نظام سرگردان باشند. پرسش این است که چرا چنین تناقض در رفتار وگفتار این چنین سازمانی وجود دارد؟

شعارهای را که گلبدین وملاعمر ودندوره چی های آی اس آی قبلا سر میداد حالا همین شعارها ازحلقوم سازمان بظاهر چپی فیمنیست انقلابی بیرون میشود. آیا تصور نمیشود که پشت این شعارهای بظاهر انقلابی زنانه ایی ملاعمر شخ بروت وجلال الدین حقانی خوابیده باشد؟
آیا این دختران جوان با این لباس های قبیلوی شان وسیله ایی در دست فاشیستان قومگرای پشتون قرار نگرفته اند؟ شاید تصور این موضوع به آنانیکه ازترفندهای مکارانهء انحصارطلبان پشتون درقدرت درطول تاریخ آگاهی دارند خیلی مشکل نباشد.
فاشیستان قومگرای پشتون ازخلقی های گرد پای شخ بروت چپی گرفته تا اسلامگرایان گلبدینی وتا طالبان دیوبندی وتا غربگراهای لیبرال مشرب شان هرزمانیکه تسلسل انحصار طلبانه و ظالمانهء تگ قومی شان بخطر مواجه میگردد همسایه های افغانستان را دشنام میزنند و گروه های قومی غیر افغانی را متهم به مزدوری به کشورهای همسایه میکنند ولی درعین زمان خودشان بوجی های پول را به بهانهء همسایگی نیک بدست می آورند وازهیچ نوع دلالی وپستی به صاحبان قدرت درکشورهای همسایه دریغ نمی ورزند.

شاید آسان ترین جوابی که بتوان به آن داد که قبیله سالاران پشتون در افغانستان میخواهند که با استفاده از رنج ومرارت زنها یکبار دیگر رهبری موج نارضایتی ها وخشم مردم را بدست گیرند ویکبار دیگر خشم ونارضایتی مردم را به سود اهداف قومی وتباری خویش کانالیزه نمایند. زیرا تاجایکه ازمقالات ومضامین نویسنده گان مربوط ملیتهای غیر افغان درسایتهای اینترنتی دیده میشود ملیتهای غیر افغان درشرایط حاضر جز به تقسیم قدرت ومنابع ثروت درمیان همهء گروه های قومی این کشور به شکل عادلانهء آن به هیچ چیز دیگری قناعت ندارند که چنین خواستی حتی در جلسهء ( مادرید) دراسپانیا بصورت واضح وروشن خودنمایی کرد. به نظر ما سردادن شعارهای ضد امریکایی وضد پاکستانی وضد ایرانی ازطرف سازمانهای مجهول الهویه ایی چون همستگی جز دام های شیطانی و ترفندهای کهنهء استعماری انگلیس مأبانه بخاطر انحراف اذهان از اصل مشکلات قومی وایتنکی افغانستان چیز دیگری بوده نمیتواند. طوریکه دربالا عرض شد مشکلات زنان افغانستان جدا ازمشکلات ساختاری دموگرافیک وقومی افغانستان بوده نمیتواند. بارها دیده شده که بیشترین زنهای باسواد پشتون باوجود شناخت کافی ازماهیت فاشیستی و زن ستیزانهء گروه < طالبان> بازهم آنها را بخاطر اشتراکات قبیلوی وقومی هزار مرتبه نسبت به حکومتهای دموکراتیک و متمدنی که درآن تبارها وتیره های غیر افغانی درقدرت باشند ترجیح میدهند که یک نمونهء آن خانم عالیه راوی اکبر بود که بعداز نقد آخرین چرندنامه اش که توسط این قلم درکابل پرس صورت گرفت دیگر دست به قلم وکاغذ نبرده است. بهمین ترتیب درزمان حاکمیت وحشت ودهشت طالبانی بارها دیده شده که یک نماینده یا سخنگوی طالبان طی مصاحبه های رادیویی با خبرنگاران وروزنامه نگاران؛ ترجیح داده تا با یک زن پشتون تبار به زبان پشتو مصاحبه نماید تا با یک مرد غیر پشتون. حالا همین شعارهای که طالبان وگلبدینی ها وقومگرایان پشتون از آدرس های دیگر سر داده بودند همان شعارها را با رنگ وشمایل دیگر حزبی بنام < همبستگی> زمزمه میکندد تا ازین طریق در افکار واندیشه های مردم تاثیر بگذارد
بناء ازنظر ما یگانه راه حل مشکلات کنونی افغانستان درقدم نخست این است که نام ( افغانستان) که نام قومی است تغیر کند؛ زیرا این نام در زبان انگلیسی با یک نوع سگ نیز گره خورده است. این نام توهین آشکار به ملیتهای غیر افغانی بشمار میرود.درقدم دوم ساختار نظام ازشکل متمرکز وقهقرایی کنونی آن به ساختار غیر متمرکز چه به شکل فدرالی ویا جمهوریتهای خودمختار باید در رأس اولویتهای کاری مقامات سازمان ملل متحد قرارگیرد. تا وقتیکه نام افغانستان یعنی نام "سگ" بالای باشنده گان شریف این میهن به شمول ملت شریف پشتون گره خورده باشد هیچکسی در این کشور زنده گی آبرو مند نخواهند داشت. بیائید که این نام را به زباله دان تاریخ بسپاریم وبیشتر ازین خود ونسل های آیندهء خویش را درانظار جهانیان تحقیر ننمائیم.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دیروز سخنرانی حامد کرزای را در گرامیداشت روز جهانی زن نگاه می کردم.نخست این که سخن تازه ای از حقوق زنان نشنیدم و همچنین ایشان می کوشید تا جایی که می تواند واژگان فارسی به کار نبرد حتی به جای کشورهای خلیج فارس می گفت ممالک خلیج؟کسی از خبرنگاران و زنان نپرسید که از کدام خلیج سخن می گویید؟

  • اقای بهمن, نوسنده محترم , سازمان های جیدید که همه روز در کابل قد علم می کند و نمی دانم که بودجه انها را کی و از کجا پرداخته می شود .و حز ب جدید که بنام حزب همبستگی یاد نموده اید به نظر شما موافق هستم که سازمان راوا ,پشت این جنبش قرار دارد و ان سازمان قدرت مند است و پول های کلان و بودجه خوب هم دارد و چک های سفید هم زیاد دارد , اما صرف شعار دیگر کاری ندارد بخاطر پول های که مصرف می کند باید در دید قرار داشته باشند ونه ؟؟ .

  • بهمن: " بیائید که این نام را به زباله دان تاریخ بسپاریم "، طوریکه رهبر محبوبم ببرک جان و حزبش به زباله دان تاریخ سپرده شد.
    اگر زن بهمن با دیگران برود، حتماّ پشتون ها مقصر اند.

  • سايت کابل پرس? بسيار سايت زيبا با مطالب دلچسپ بود ولي بعد از سال 2010 به شخصيت ها اقوام مذاهب و عقايد ديگران تحت شعار بيان ازادي توهين ميشود .
    اقاي بهمن لباسي کلتوري و فرهنگي افغانها همين است که مي بينيد و اين لباس که وقار هر افغان هست مربوط تمام اقوام کشور ميشود. چون بزکشي که بازي ملي ما هست اين لباس نيز لباس ملي وعنعوي ما هست.
    حال شما لطف نموده و از لباس کلتوري و فرهنگي شخص شما عکس ايرا نشر کنيد تا همه بدانند که کۀ فرهنگي تر و با کلتور است.
    فرهنگ تاجکان اين نيست که ديگران را تحقير و توهين کند بلکه فرهنگ تاجک اين است تا علميت ، شخصيت و داناي خويش را از راه ادب و عرفان به هموطنان و جهان برسانند.
    تشکر

    • دوست عزیز آرین!
      به پاسخ جناب عالی باید به عرض برسد که این لباس قبیلوی ما قبل تاریخ افاغنه برغیر افغانها نیز تحمیل گردیده است . سلطهء افغانها برکشوری که فعلا نامش را افغانستان می نامند تاثیرات فرهنگی حتی درپوشاک وهنر طرز لباس پوشیدن وعقلانیت مردم نیز نموده است. آنچه که شما غیرت وشهامت افغانی نام برده اید در دنیای معاصر آنرا زن ستیزی وجهالت مینامند. سلطهءدوصد سالهء افغانها برغیر افغانها رشد فرهنگ غیر افغانها را به رکود مواجه ساخته است.
      با احترام
      پرویز بهمن

  • بدبختانه درافغانستان همه ای آنانکه از موجودیت تعصب ، انحصارطلبی ، عظمت وبرتری طلبی و....... مینالد به نحوی خود به آن آفت ها مصاب اند . بگونه مثال همین آقای بهمن که حتی پوشیدن یکدست لباس دربدن یک دختر را نماد تبارگرایی وانحصار طلبی میداند وکوچکترین حرکت مثبت وانسانی را ازجانب پشتون ها برنمی تابد ! خود بطرز وحشتناکی درگرداب قوم وقبیله بازی غرق است . به راستی تعصب نگاه وملاحظات انسانی درقبال مسایل ورویدادها را از آدم میگیرد ونقد را بربستر بغض وتشنج فکری میخواباند ، ورنه آقای بهمن ما که با این شدت کاسه وکوزه را برسر قوم پشتون میشکند و تجلیل از روز بین المللی زن را تلاش در راستای انحصار قدرت سیاسی می پندارد !! چگونه است که بصورت خیلی مختصر وگذرا هم که شده از حرم سرا وبرده گان جنسی محقق سخن بمیان نمیآورد ؟ درحالیکه با عجوزه ویا سیاه سر سوم این ستم گر عدالت مدار مصاحبه ای نیز ازطریق بی بی سی صورت گرفته بود . برای یک لحظه با آقای بهمن همصدا میشوم و هرآنچه پشتون ومربوط به این قوم است را سیاه ویرانگر وغیر مفید می پنداریم ! ولی پرسش من ازایشان اینست که با داشتن قوم وتبار ویا ارکان رهبری چون احمد شاه مسعود که ازشدت تعصب حتی ظاهر شدن خانم اش نزد برادران اش را برنمی تابید ! میشود به یک افغانستان متجدد ، با سیستم وقاعده انسان محور دست یافت ؟

    • دوست عزیز عارف جان!
      اعتراض شما را درخلال همین مقاله جواب داده ام ولی شما متاسفانه خودتان را بی خبر انداخته وعمدا به کوچه حسن چپ پرسه میزنید ورنه اگر با اعصاب آرام به این جملات دقیق می شدید حاجت به اینقدر دشنام نویسی نداشتید لطفا بخوانید:
      (به نظر ما مشکل زنان افغانستان بازهم به ساختار نا جور دموگرافیک افغانستان برمیگردد. افغانستان کشوریست مربوط اقلیتها. هراقلیت قومی ازخود فرهنگ وزبان وموسیقی وهنر جداگانه دارد؛ درمیان همهء این اقلیتهای قومی وفرهنگی تنها یک اقلیت قومی یعنی ( افغانان) ازجا برخاسته و بازور وجبر وبا درانحصار درآوردن کامل قدرت وحاکمیت نام همهء کشور را نیز بنام خودش رقم زده است. این اقلیت قومی؛ که بیشتر با اخلاق وهنجارهای قبیلوی ماقبل التاریخ خو گرفته در طول حاکمیت دوصدسالهء اش بالای ملیتها وتبارهای دیگر؛ یک سلسله عادات وتقالید خوب دیگران را ازخود کرده ودرعوض یک سلسله جهالت ها وهنجارهای قبیلوی را بدیگران تحفه داده است. مثلا ملیتهای غیر افغان افغانستان آنچه که ازقبایل افغانی آموخته اند؛ <غیرت افغانی؟> است که هرنوع زن ستیزی وقتل های ناموسی را زیر این نام می پوشانند. ولی آنچه قبایل افغان از دیگران درنظام وحاکمیت آموخته اند مدرنیزم و تجدد گرایی وخواندن ونوشتن وشعرسرایی وداستان سرایی وموسیقی بوده است.)بناء موارد اعتراضی تان بالای هریک محمد محقق وزنده یاد احمدشاه مسعود قهرمان نیز شامل این قاعده می
      گردد.
      با احترام
      پرویز بهمن

  • RAWA marg bar tu wa hamianat

  • اقاي عارف لطفا با شخص که طرز کلامش بيش از يک ....... نيست نبايد بحث نمود .
    شخصي شما(پرویز "بهمن") مادۀ چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان مي گويد. (حاکميت ملی در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقيم يا توسط نمايندگان خود آن را اعمال میکند .ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادى که تابعيت افغانستان را دارا باشند. ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون ، تاجيک ، هزاره ، ازبک ، ترکمن ، بلوچ ، پشه يی، نورستانی ، ايماق ، عرب، قرغيز، قزلباش ، گوجر، براهوى و ساير اقوام میباشد. بر هر فرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق میشود. هيچ فردى از افراد ملت از تابعيت افغانستان محروم نمیگردد. امور مربوط به تابعيت و پناهندگی توسط قانون تنظيم میگردد)
    شما صحبت از کدام ملیتهای غیر افغان ميزنيد؟؟ به نظرم ديوانه شده ايد.
    انچه را که جناب عالي از غيرت افغاني به تعبيرنادرست گرفته ايد (هرنوع زن ستیزی وقتل های ناموسی)ومختص به يک قبيله يا قوم نموده ايد نظر تعصب اميز شخصي شما است.
    در حقيقت غيرت افغانی را می توان در قالب شهامت، دليری، بيگانه ستيزی و جنگ طلبی عليه مهاجمان تعريف کرد.

    • دوست عزیز جواد!
      چه بخواهی بامن وارد بحث شوی ویانه ولی من اعتراضات توخالی شما را بی پاسخ نمیگذارم خاصا ازچیزی بنام قانون اساسی یاد آوری کرده اید وازآن دستاویزی برای تحمیق خواننده گان استفاده برده اید
      همین قانون اساسی که ازآن نقل قول کرده ایی مورد قبول بخش بزرگی ازپشتونهای جنوب نیست. منطورم طالبان وگلبدین اند که بهترازشما سمبول های شهامت ومردانگی وافغانیت خودشان را میدانند. عجب انسان بی حیایی هستی از اقوامی بنام افغان نام برده ایی که پدر امان الله یعنی امیر حبیب الله افغان ازآنها هرشب یک دختر جوان را بنام « کنیز» غیر افغان که گویا ازصحنهء حرب به غنیمت گرفته شده وطی مینمود. ازنورستانی که قبلا کافرستان نام داشت حالا جناب عالی افغان درست کرده ایی ازهزاره ایکه سالها برده وکنیز بوده است.
      عزیزم! این قوانین جابرانه که به زور وجبر قدرت های استعماری؛ میخواهید مردم را «افغان» بنامید ولی درصحنهء عمل حتی معین بودن یکی ازآنها را دریک وزارت قابل تحمل نمیدانید زبان شان را قابل تحمل نمیدانید دیگر این نوع « افغان» بودن بدرد کدام حصهء بدن تان میخورد؟ میخواهید مردم تا ابد کورکورانه ازقوانین قبیلوی شما پیروی کنند وخودشان را « افغان» بنامند؟
      درحالیکه افغان وافغانیت درزبان انگیسی همانا «سگ شکاری» است که حالا یکتعداد افاغنه با افتخار زنجیر وقلادهء آنرا به گردن آویخته اند و با افتخار مانند آقای قیس کبیر سردبیر پورتال افغان جرمن در دفاع ازین نام توهین آمیز دایرة المعارف های حیوان شناسی را تاكنون ورق ورق كرده تا توجیهی برای این رسوایی تاریخی بیابد ولی موفق نگردیده است. اگر جنابعالی خیلی علاقه مند استید که « افغان» باقی بمانید اختیار دارید ولی دیگران که هیچ علاقه ایی به این نام تحقیر آمیز ندارند آنها را وا دار نسازید که خودشان را سگ بنامند. بار دیگر این افتخارات افغانی را ازاحمدشاه ابدالی تا حبیب الله بارکزای زنباره وتا سردار داوود دیوانه برایتان تبریک میگویم.
      با احترام
      پرویز بهمن

  • زنده باد بهمن عزیز کوشش بکو تا این پشاتین اولاد شیاطین را احلی بسازی.
    درود به روح پاک مقدس ببرک کارمل عزیز .
    موفق با شی بهمن عزیز.

  • اقاي بهمن !
    مرا با فرومايه گان چون شما بحثي نيست به خاطر که افغان حقيقي هيچ وقت خر ثاني شده نميتواند. ولي چند جملۀ را ميخواهم به عرض برسانم.
    با وجود دانش سرشار ادبی٬ به همبستگی افغانان باور و احترام ندارید. آن کشوری که مردم آنرا شما به داشتن دو هویت نا متجانس (افغان و افغانستانی) تشویق میکنید. استفادۀ این ترکیب توسط یک بی سواد افغان اشتباه است٬ و دوم یک جرم بزرگ فرهنگی است.هر افغان هم میداند که این هیولای که شما آنرا قبول کرده و میپرورانید از چشمۀ احساسات منفی قومی آب میخورد. و چیزی که امروز مردم رنجدیدۀ افغان ضرورت دارد این هیولا نه بلکه ارزش های والای انسانی و باور قوی ملی است که ما را در مقابل اختلافات و نابسامانی های غیر قابل انکار جامعۀ افغانی با شیوۀ پسندیده و هوشیارانه کمک و راهنمایی کند.
    حقیقت همان است که معاش خوران ایران که به هر شکل و شمائلی از بالا رتبه گان قهرمان، مارشال، عالم دین، عضو کابینه، وکیل در ولسی جرگه و مشرانو جرگه، اعضای مطبوعات افغانی تا جیره گیران خاک آلود، متاسفانه در تار و پود جامعۀ افغانی موجود هستند. این نوکران بی خاصیت که از حب وطن و وفاداری به آرمان های ملی حرفی نشنیده اند، در عوض همه به هر سویه ایکه هستند، تفرقه، شقاق و نفاق اندازی را بین اقوام شریف افغانستان به هدایت باداران آخندی شان خوب آموخته و عملی مینمایند.
    آیا از مؤسسه ایکه مریضان را تداوی مینماید باید منطقاً به اسم بنای اولین آن در مملکت، یعنی « شفاخانه» که در سر تا سر افغانستان عزیز مروج است، نامبرد و یا به هدایت مطبوعاتیان ایرانی پرست، با کلمه ایکه معنی معکوس را افاده مینماید، آنرا « بیمارستان» نامید...... یعنی جایی که آدم معالجه نگردیده، بلکه باید بیمار گردد؟؟

  • این کفتار پیر خودش در خارج از پول سوسیال به زندگی نفرت بار خود ادامه میته، اما در بین مردم ستمدیده این کشور زهر مار میپاشه. این کثیف در طول زندگی منفورش چقدر جامه تبدیل میکنه. گاهی نوکر کارمل روسی، گاهی نوکر قهرمان اخوانی و گاهی نوکر آخوند ایرانی میشه. تو گوئی در هر ماموریتش فقط وظیفه گرفته که مردم ستمدیده افغانستان را به جان هم بیندازه.
    لعنت خدا به تو مکروب بی پدر و بی وطن!

  • اگر انگلیس سگ تازی افغانی را کنایه آمیز افغان ترجمه کرده ، از خصومت دیرنه انگلیس علیه مردمان شجاع این میهن سرچشمه میگیرد. زیرا بحیث امپراطور جهانی سه مرتبه در همین کشور مردخیز شکست خورد و در عاقبت امراطوری اش در تمام دنیا از بین رفت، چنانچه از شوروی سابق نیز.
    اما سوال درین است که چرا بهمنک ازین کنایه استفاده میکند؟
    بخاطریکه شاه شجاع دوم ( محبوب بهمن) به آشغالدانی تاریخ افگنده شد؟
    یا به خاطریکه آخوند های ایرانی به او این وظیفه مقدس جاسوسی را سپرده اند؟
    یا اینکه همین انگلیس شرمنده و شکست خورده به بهمن در عوض پناهندگی این وظیفه مقدس را سپرده است؟
    جواب این سوال ها را فقط خود این کثیف میداند و بادارانش.

    • دوست عزیز ظاهرجان!
      مثل اینکه تازه به علم تاریخ وجغرافیا آشنا شده ایی ‍ که اینچنین لا طایلات را سرداده ایی.
      ظاهر جان!
      اول اینکه ازنظر تاریخی انگلیس ها به کمک وحمایت افغانها وارد نیم قارهء هند شدند. منظورم حملات دزدانه وچپاولگرانهء احمدخان ابدالی به هندوستان بود که راه را برای لشکرکشی انگلستان که درآن زمان با فرانسه رقابت داشت به منطقه هموار کرد.
      ثانیا اینکه خودت افغانستان اصلی را به اشتباه گرفته ایی. من مجبور هستم که نقشه تاریخی افغانستان حقیقی را برایت تشریح نمایم. ظاهرجان!
      افغانستان اصلی درنقشهء امروز همین مناطق ماورای سرحد دیورند افغانستان اصلی است که حالا نیز تعداد ساکنان افغان تبار یا پشتون آن مناطق ده برابر پشتونهای این طرف مرز است وحالا نام آن مناطق را خیبرپشتونخوا ومناطق قبایل آزاد وهمچنان بلوچستان فعلی گذاشته اند. این مناطق که حتی تا هنوز شوونست های پشتون اشتهای الحاق به آن مناطق را به قیمت از دست دادن افغانستان فعلی درسردارند همان افغانستان حقیقی است که بعداز بقدرت رسیدن شاه شجاع وجنگهای ذات البینی میان نواسه های احمدخان ابدالی تا آزاد شدن نیم قارهء هند در دست انگلیس ها بود که میراث دار آن کشوری بنام پاکستان می باشد. قوای انگلیس از راه های همین مناطق افغانیه عبور کرده وازسینهء مردمان غیور قبایل گذشته تا کابل وپروان خودرا رسانده ولی توسط غیر افغانان پوزش بخاک مالیده شده است. قیامهای مردمی اهالی کابل هیچ ربطی به افغانها( پشتونها) ندارد. افغانها فقط بخاطر حفظ قدرت ویا کسب پول مانند حامد کرزی وطالبان امروزی؛ گاهی با انگلیسها جنگیده وزمانی هم که به هدف خویش رسیده اند دست از جنگ برداشته اند. جنگ ومقاومت را در اصل ملیتهای تاجیک وهزاره وازبیک وبلوچ کرده است. افغان ها یعنی پشتونها همیشه درطول تاریخ منافع خویش را سنجیده اند که چقدر موجودیت قوای انگلیس و حالا امریکا به نفع شان بوده است.
      هرقبیله ایی را که انگلیس برسر قدرت رسانده قبیلهء دومی سر به شورش زده وبدشمنان انگلیس پناهنده برده ازآنطرف مشروعیت دولت قبیلهء حاکم را با اعلام جهاد زیر سوال برده است. دقیقا مانند حالت امروز.
      دیروز که امریکا با طالبان میخواست قراردادهای استراتیژیک بخاطر انتقال لوله های نفتی ازراه ترکمنستان به پاکستان را امضا کند خیر وخیریت بود نه جهادی بود نه هم ضدیتی با امریکا. ولی حالا که امریکا مستقیما به قبایل درانی تکیه کرده این ملاعمر غلجایی وگلبدین اند که درضدیت با حضور قوای امریکا زیر نام جهاد به جنگ وشورشگری می پردازند. بناء انگلیس ها حامی حفظ قدرت سنتی افغانها درمنطقه بوده وضد حا‍کمیت ملیتهای غیر افغان می باشد. دقیق عکس برداشت جناب عالی. امیدوارم که نظر مرا در ذیل مقالهء جناب پیکار پامیر هم مطالعه کنید تا بدانید که این درحقیقت ملیتهای غیر افغان بودند که علیه سلطهء استعماری انگلیس لوای جهاد ومقاومت را بر افراشتند. اگر سخن را بدارازا نکشانم همان غازی ایوب خان که تا دیروز درتاریخ های جعلی بنام فاتح میوند مشهورشده بود ولی حالا واضح شده است که وی در دامان انگلیس جان داده وزنده گی اش درجیره خوری انگلیس سپری شده است. علی العجاله درهمین جا باشما اکتفا میکنم.
      با احترام
      پرویز بهمن

  • حزب همبستگی که ارگان فعالیت سازمان راوا و سگ های قبیله یی در افغانستان است در پشت این گردهمایی دست دارند. انها شدیدا ضد اسلام هستند و زیر نام شب نامه زنان افغانستان توهین های باورنکردنی به خدا و اسلام می کنند
    راوا مطلق در دست قوم پرستان قرار دارد و زیر نام حقوق زن اهداف قومی خویش را به پیش میبرند .
    زنده باد بهمن عزیز کوشش بکو تا این پشاتین اولاد شیاطین را احلی بسازی.

  • khalid اول خودت املایت را اصلاح کن بعد بالای دیگران انتقاد کن

  • اگر این اوغانک غول بی عقل در دنیا خلقت نمی شدند و آلت دست و بازیچه خارجی ها و هر موقع بنام دین و مذهب هموطنان بیگناه را به پای مرگ میکشانند.انشاءا... که خداوند لعنت کند همه اینهارا که عجب بد قوم وحشی هستند
    او خالد اوغانک غول شما اصلأ سگ هستد نام ( افغانستان) که نام قومی است تغیر کند؛ زیرا این نام در زبان انگلیسی با یک نوع سگ نیز گره خورده است. این نام توهین آشکار به ملیتهای غیر افغانی بشمار میرود.درقدم دوم ساختار نظام ازشکل متمرکز وقهقرایی کنونی آن به ساختار غیر متمرکز چه به شکل فدرالی ویا جمهوریتهای خودمختار باید در رأس اولویتهای کاری مقامات سازمان ملل متحد قرارگیرد. تا وقتیکه نام افغانستان یعنی نام "سگ" بالای باشنده گان شریف این میهن به شمول ملت شریف پشتون گره خورده باشد هیچکسی در این کشور زنده گی آبرو مند نخواهند داشت. بیائید که این نام را به زباله دان تاریخ بسپاریم

  • سلام براي همه دوستان دوست هاي عزيز اگر قرار است برادر هاي پشتون ما خوش مي شوند كه افغانستان به نام آنها شود نفوس زياد كشور را و زمامم كشور را در دست دارند و داشتند ... و در تمام تاريخ ...پس چرا اين كشور كه از انها است اباد ااش نميكند از گذشته ها ميگذريم چي كار ها كردن يا نه كردند كي كرد يا نه كرد مگر امروز در اين كشور چي روان است ويران سازي كشور سوختاندن مكاتب كشور برادر كشي رايج كه در كشور جريان دارد از دست كي است برادر پشتون اين كشور از تو مگر لطفا" اباد اش كن نه ويران اش بدترين مناطق و بي امنيت ترين مناطق كشور از شما است امروز تمام نيرو هاي خارجي در مناطق پشتون نشين استند خود سرانه عمليات مي كنند ناموس كي در خطر است از تاجيكها از هزاره ها و يا از تركمن يا ازبك ها از شما در خطر است اين از دست كي است از دست خود تان در مناطق كه امنيت دارد نه عمليات نه شكستن در هاي مردم به زور و نه كشتن هزار ها هموطن ما كشته ميشود در قريه جات شما اگر شما مرد شويد اين كشور را بسازيد و صادقانه براي اش خدمت كنيد ما براي حاظر استيم كه نام اش را از افغانستان به پشتونستان تبديل كنيم فقط مرد اباد كردن اين سرزمين شويد اين نه تنها به پشتون بلكي راي اقوام افغانستان مرد شويد بسازيد اش به نه خود كنيند اش به نام پدر بابه تان كنيند اش نام اش مهم نيست عزت و وقار اش مهم است سربلندي اين كشور مهم است نه اين كه ار كدام قوم باشد حال در تمام دونيا پست ترين و بي فرهنگ ترين استيم اين را تغير دهيد و سر اش بحث كنيد

  • نام افغانستان را به همین خاطر گذاشتند که صد سال بعد یعنی امروز بگویند که تو هزاره هستی و مهاجر هستی. بخاطریکه پشتون = افغان (یک دو شعر خوشحال ختک را نیز مثال میاورند) و افغانستان = سرزمین پشتون ها. امروز من صد ها مرتبه دیده ام که جوانک های پشتون از همین منطق در استدلال خود با من استفاده کرده است. اگر با این حرف های شان فریب بخوری که همه افغان هستیم و افغانستان مربوط همه است روزی به همین سرنوشت دچار خواهی شد و جوابی هم نخواهی داشت در مورد افغان و افغانستان
    واژه : افغان
    اصل واژه : فغان
    معني واژه : فغان يعني درد- غم- رنج- فرياد
    فرق بين افغان و فغان
    حرف ألف داخل هر كلمه كه شود اسم أضل گويد .
    مثال : حسن أحسن - فضل افضل - جميل اجمل - مهم اهم -
    در فارسي : خوب خوبتر - زيبا زيباتر - اول اولتر
    وقت نامش غم و رنج باشد هركز امن و أمان نيست چي برسد به پشرفت !!!!
    از لحاظ سياسي استعمار انگليس وقت كه قبيله گم نام و بي ادرس را در زمين خراسان حاكم ساخت نام أن و اين قبيله بود أوغان
    معني أوغان يعني لوده و بي عقل زور گوي
    اين بد نام را ارايش كردن به نام افغان !!!!
    Afghan land ( afghanland)
    ترجمه شد افغانستان گ در گ
    فكايهاي كه در ارتباط أوغان هست بخاطر كه اينها در سر زمين خراسان متدن سرگردان شدند !!!

  • حیف نام قوم شریف تاجک tajik که برایت انتخاب کرده ای. تو باید نام مستعار ( چوکره بهمن) را برایت انتخاب میکردی.
    هر گوی را که بهمن میخورد، تو هم میخوری.

  • سلام بهمن بی دانش ،بی منطق و مریض روانی،،،،، شما اګر به مقالات تان کمی دقت کنید ،میفهمید که شمآ غیر مستقیم قومهای غیر پشتون را توهین وتحقیر میکنید، مثل غیر پشتونها را بزدل، بی غیرت، موش صفت معرفی میکنید۰وبرعکس پشتونها را باجرعت،با غیرت وشجاع معرفی میکنید۰من از شما خوایش میکنم که ادامه دهید و مافق باشید۰ بآحترام ګلخان

    • سلام گلخان عزیز ودوست داشتنی یارقدیم!
      خوب شد که سر ودرک تان درکابل پرس با غلط نویسی های املایی تان بار دیگر پیدا شد؛ ازطریق فیس بوک یک پسر جوان وبا ادب بنام " یرغل..." پیامی فرستاد ودرآن نوشت که اگر پیامی بنام گلخان درکابل پرس بعدازین خواندی آن پیام از پدر مالیخولیایی من می باشد که درین وقتها دوکان را درشهرمالموی سویدن سودا کرده وبیکار وبی مضمون شده از سر دلتنگی گاه گاهی باز به کابل پرس? سر می زند تا به چند مخالف اش دشنام بزند؛ یرغل جان ازمن خواهش کرد که به پاس وی گلخان را نباید زیر فشار قرار دهم. من با یرغل جان تعهد کرده ام که بعدازین گلخان را بخاطر وی سخت نمیگویم ولی غلطی های املایی وانشایی اش را مانند اطفال مدارس ابتدایی؛ اصلاح میکنم تا هم دین وطنی خودرا ادا کنم وهم اورا به شاهراه انسانیت و ادب سوق دهم. بنابرین به سلسلهء غلطیهای قبلی جنابعالی خدمت تان عرض شود که بعدازین لطفا "خواهش" را خوایش ننویسد. همچنان " موفق" را مافق ننویسد.اما دربارهء غیرت وجرأت پشتونها باید خدمت تان عرض کنم که درعصر حاضر:
      آدم کشی ؛ آنهم انتحار وخود مرداری وکشتن هموطنان خودی بدستور مقامات پاکستانی؛ برادر کشی؛ خانهء خودرا ویران کردن وخانهء دیگران را آباد کردن در جهان متمدن "غیرت"وشهامت نمیگویند بلکه "خیانت" جهالت" بربریت" میگویند. اما انیکه جناب عالی به آن غیرت میگوئید حق دارید
      با احترام
      پرویز بهمن

  • فکر کنم هر کس که متن بالا را نوشته ایرانی میباشد. و بخاطر شعار مرگ بر جاسوسان ایران.... ازرده شده و مقاله غیر منطقی را نوشته است. مرگ بر سگ های ایران...

  • نفر میگه انگلیس را افغانها کشید
    روس را افغانها کشید
    ۲۰۱۴ میگه آمریکا را هم ما کشیدم
    اگر ایقدر غیرت دارن خود را اصلاح کنن که مهمتر است.
    به نام اسلام آدم میکشن
    به نام اسلام تریاک و هرویین سودا میکنن
    به نام اسلام مکتب میسوزانن
    به نام اسلام زمین میسوزانن
    به نام اسلام فرهنگ این سرزمین را نابود میکنن
    به نام اسلام با شیطان معامله میکنن
    اگر شما افغانها غیرت دارن اول طالب را که از خون و قومتان است آدم کنن باز به جان ایران و پاکستان و آمریکا و روس و .... برن.
    تو از خود یک مرمی نداری آمدی گپ از غیرت میزنی. نسوارت را از پاکستان وارد میکنی. شیر از ایران وارد میکنی. بخاری از ترکیه وارد میکنی. دین از سعودی وارد میکنی. از خود چی داری؟ غیر از هرویین و انتحاری.
    روس را با کمک آمریکا کشیدی. اگر آمریکا نمیبود تو هیچ گو خوردی نمیتوانستی ر بچم.
    غیرت وقتی داری که به زور خود به یک جای برسی. نه اینکه از کر روس یا آمریکا بیگری و به نام خود کنی.
    ایران را ببین که به زور کر خود کجا رسیده که با آمریکا میزنه. تو چی؟ خودت کر آمریکا را به خانه خودت شخصی آوردی. آنگلیس را خودت آوردی و روس را هم خودت آوردی. نه ایران آورد نه پاکستان.
    اگر این را غیرت افغانی میگی پس بسیار افغانها با غیرت هستند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس