آيا خارجى ها و يا افغان ها مسئول اند ؟
مغالطات محترم حامد كرزى !
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در اين جاى شك و ترديد نيست كه ما مردم افغانستان از پذيرش واقعيت و مسئوليت اباء مى ورزيم .اين واقعيت گريز از مسئوليت در اعمال و گفتار تمام مسئولين دولتى در گذشته و حال هويدا بوده است ، که آغاى كرزى از اين امر مستثنأ نيست .
در اين جاى شك و ترديد نيست كه ما مردم افغانستان از پذيرش واقعيت و مسئوليت اباء مى ورزيم . گريز از مسئوليت در اعمال و گفتار تمام مسئولين دولتى در گذشته و حال هويدا مى باشد، که آغای کرزی از اين امر مستثنأ نيست .
مقاله که در سايت اينترنتى بخش پشتو بى بى سى از طرف ايشان به نشر رسيد ، گويائى اين واقعيت است .
من به صورت اختصار با حفظ موضوع و مفهوم واقعى متن ، راجع به نظريات شان مى پردازم .
به نظر ايشان : «- علت تمام مشكلات و نابسامانى هاى سياسى ، اجتماعى ، اقتصادى ، مذهبى ، زبانى ، قومى و فساد خارجى ها مى باشد .
- اساس تمام بد بختى هاى مردم افغانستان در زمان جهاد پايه گذارى گرديد .
- مردم افغانستان بخاطر دين و وطن شان جهاد كردند ، و در اين راه صادق بودند .
- حكومت مجاهدين باعث جنگ هاى داخلى شد . اما اين يك توطئه خارجى بود .
- طالب ها امدند با شعار اسلام و جنك با شر و فساد، ولى انها هم به انحراف كشانيده شد ، و درگير جنگ هاى
داخلى و تروريزم گرديدند . - بعد از يازده سبتامبر نيروهاى بين امللى داخل افغانستان شد ، اما تا هنوز صلح در افغانستان تامين نگرديده است .
- بعد از يازده سال در افغانستان شرائط براى صلح مهيا گرديده است . »
حال من عناوين بالا را در هفت مطلب و يك نتيجه به روشنگرى مى گيرم .
مطلب اول : ايا علت تمام مشكلات و نابسامانى هاى سياسى ، اجتماعى ، اقتصادى ، مذهبى،زبانى و فساد خارجی ها
مى باشد ؟
روشنگرى : در جهان ديروز و امروز نظر به جغرافياى سياسى رنگارنگ ، جنگ منافع يك حق طبيعى كشورها با
فطرت انسانى همسانى دارد . دولتمردان جهان براى گسترش قدرت ، تحكيم قدرت ، حفظ تماميت ارضى وخلاصه برای
بيشرفت در عرصه هاى مختلف زندگى مردم شان دست به جنگ منافع ( مداخله در امور ديگران) ميزنند . در مقابل سياستمداران هركشور وظيفه دارد، تا سياست هاى داخلى وخارجى خويش را با در نظر داشت جو سياسى جهان و منافع ملى كشور خود پايه گذارى نمايد .
اما دولتمردان كشور ما نه تنها يك سياست هم آهنگ با واقعيت هاى جهانى نداشتند ، از طرف ديگر منافع ملى ما را
فداى منافع شخصى ، گروهى ، قومى ، زبانى ساختند .
پس با صراحت مى توان گفت : كه مسئوليت تمام فجائع ديروز و امروز كشور ما ، به دوش دولتمردان كشورما می
باشد .
مطلب دوم : آيا اساس تمام بد بختى ها در زمان جهاد پايه گذارى گرديد ؟
روشنگرى : تا اندازى فرنود ايشان منطقى به نظر مى رسد . اما نمى توان گفت كه ما قبل از جهاد يك جامعه ايده آل داشتيم ، اساس تمام نابسامانى هاى سياسى و... را مى توان در تاريخ گذشته كشور جستجو كرد .
جنگ هاى قبيله اى و رقابت هاى عشيره اى ، جنگ هاى شهزاده گان ، پدر با پسر و برادران محمد زائى ، جلورشد
و پيشرفت مردم ما را در عرصه هاى مختلف گرفت . مردم مظلوم ما از حق داشتن يك جامعه آزاد ، و پيشرفته، متمدن وعارى از هر نوع نابرابرى ، ظلم ، استبداد ، تعبيض و تعصب ، محروم ساخت .
بنابرين جامعه ما آسيب پذير گرديد ، سيل از نارضايتى هاى اجتماعى را در طبقات مختلف جامعه به وجود آورد،گروه
هاى سياسى آگاهانه و ناآگاهانه دست به يك سلسله مبارزات حق طلبانه زدند . از آن جمله ايجاد جنبش مشروطه خواهان ، قتل امير حبيب الله خان در سال ١٩١٩ ، سقوط دولت امانى توسط حبيب الله كلكانى درسال ١٩٢٩ ، قتل نادرخان درسال ١٩٣٣ ، تشكيل احزاب ايده ئولوژيک، كودتاى محمد داود درسال ١٩٧٣ ، وسرانجام كودتاى سال ١٩٧٨ ، كه كشور ما را به بحران كشاند .
(بنابر محاسبات ريزدنسی گروپ پرچم در قوای مسلح دارای ٥٠٠ عضو و١٢٠٠ حامی بود ،در حاليکه جناح خلق بتعداد ٤٧٠ عضو و ١١٠٠ حامی بود . در ميان غير نظاميان پرچم دارای ٥٥٠٠ عضو وخلق دارای ٤٥٤٠ عضو بود . در اواخر جون سال ١٩٧٩ تعداد اعضای ح،د،خ،ا در قوای مسلح به ٣٠٠٠ تن و در ميان غير نظاميان به ١٤٠٠٠ تن می رسيد .) (1)
بجا خواهد بود اگر گفته شود ، که در اين همه وقايع اقليت ماجراجو ، سر نوشت اكثريت مردم مارا به بيراهه كشاند ، كه تا هنوز اين حقيقت تلخ جريان دارد ، مسئوليت اين همه بدبختی ها متوجه رهبران ما مى شود نه خارجى ها .
ادامه دارد .
نوت : ريزدنسی به مفهوم دفتر ک،ج،ب .