صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > شعر شکریه عرفانی؛ زبان زنان است

شعر شکریه عرفانی؛ زبان زنان است

chendavol
شنبه 9 فبروری 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در سایه­روشن؛ عصری با شاعر «با زبان تنهایی» بیان شد:

شعر شکریه عرفانی؛ زبان زنان است

 

روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: سی و ششمین نشست هفتگی خانه ادبیات افغانستان، روز پنج‌شنبه 19 دلو (بهمن) 1391با بررسی و نقد کارنامه ادبی شکریه عرفانی، پی­گیری دوره کارگاه داستان، کارگاه فن بیان و کارگاه شعر پی­گیری شد.

دومین نشست خوانش داستان در کارگاه داستان، روز چهارشنبه با حضور داستان­نویسان عضو خانه و مدیریت فاطمه موسوی در حوزه هنری برپا گردید. در روز پنج­شنبه نیز ششمین کارگاه از دوره دوم فن بیان با حضور اکبر احمدی آغاز شد. پس از پایان چهاردهیمن کارگاه شعر که با حضور جعفر واعظی برپا گردید، برنامه ویژه بررسی و نقد کارنامه ادبی شکریه عرفانی در قالب «سایه­روشن» برگزار گردید.

در این نشست که اجرای آن بر عهده زهرا زاهدی بود، طاهره حسینی، محمد حبیبی، محمود تاجیک، علی هاشمی، مهدی ابوالقاسمی، مریم احمدی و معصومه موسوی شعر خواندند. عارف جعفری، علی­مدد رضوانی درباره خاطره­های خود از همکاری با عرفانی در خانه ادبیات و قلمرو شعر سخن گفتند و شعرهای «ستاره­های جنرال» و «کارگر» را خواندند. الیاس علوی، شاعر جوان کشور که به تازگی از استرالیا آمده است، بر غنیمت شمردن حضور همه شاعران و نویسندگان وطن در عالم غربت تأکید کرد و شعر خواند. محمدحسین فیاض نیز در سخنانی، با یادکرد رویداد افشار، بخشی از فعالیت­های ادبی شکریه عرفانی را بررسی کرد. صادق دهقان با اشاره به بلواهایی که هر از گاهی بر سر اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات کشور در می­گیرد، اظهار امیدواری کرد گرفتاری پدیدآمده برای استاد پرتو نادری که در پی شکایت حقوقی از ایشان در دادستانی کل کشور پدید آمده است، به زودی رفع شود.

دهقان، سخنانش را درباره کارنامه ادبی شکریه عرفانی با این عبارت آغاز کرد: «از شاعر یا در اصل عابری سخن می­گوییم که به سمت نماندن­ها می­رود. وی در دوره زندگی­ و شاعری­اش، فراز و نشیب­هایی را پیموده است که هم طبیعی زندگی یک مهاجر است و هم طبیعی یک شاعر آشفته و سرگردان و جست­وجوگر. او شاعری است که بهار و زندگی را از سمت راست دوست دارد: «بهار را دوست می دارم/ برای دو گنجشک کوچک اردیبهشت ماهش/که بر شاخه هایم/پریدن گرفتند…/ زندگی را از سمت راست دوست دارم/آمدن را /مثل باران/ساده، پرحرف/ماندن را مثل آسمان،/فراخ، /آبی/و رفتن را مثل سجده/خاکی/نمناک/زندگی را از سمت راست دوست دارم...».

دهقان چنین ادامه داد: «در سپهر ادبیات فارسی در افغانستان، بررسی جایگاه «زن» در مقام مخاطب شعر از نگاه شاعران مرد یا نگاه خود شاعر زن به زنان در قالب­های کهن یا نو و با هر درون­مایه­ای اعم از اجتماعی و عاشقانه (تغزلی)، بحثی است تخصصی که مقاله یا مقاله­های علمی دامنه­داری باید درباره آن نوشت. با این حال، تا دهه 1380، حضور زن در ادبیات معاصر ما به ویژه شعر، بسیار کم­رنگ بود. اگر هم بود، بیشتر واگویی حضور آنان در تقویت سنگر­های مقاومت و یادکردی به عنوان نقش مادر یا خواهری بود که باید پشتیبان جنگ و جهاد باشد. نگاهی به شعرهای نسل اول شاعران ما که به نسل شاعران مقاومت هم مشهورند، گواه این سخن است. به قولی دیگر، حضور زن در شعر مقاومت، در یادکردی گذرا از چند زن مبارز مثل ناهید و ملالی و شیرین یا مثلا مثنوی «آی مادر، اسپ و زین من کجاست؟» محدود می­شد. بعدها به ویژه با حضور طالبان، اندک اندک، شعرهای گاه شعاری و گاه عمیق مردان درباره زن را شنیدیم مثل شعر «شب است، داد بزن بانو» شریف سعیدی. بعد دیگرانی هم راه افتادند. در بین زنان شاعر افغانستان نیز از پیشگامان شعر نیمایی، از کسانی چون: لیلا صراحت، فوزیه رهگذر، حمیرا نکهت دستگیرزاده، خالده فروغ و ... می‌توان نام برد».

سردبیر فرخار در بیان ویژگی­های زنان شاعر مهاجر افغانستانی در ایران، بیان نوستالوژی وطن در گروه اول از شاعران زن و کاهش نوستالوژی وطن در گروه دوم از شاعران زن مهاجر را ویژگی آنان دانست. وی افزود: «ذكر رنج­های غربت و یادکرد نشانه­های وطن و بیان مشکلات خود در جامعه میزبان از اقامت، کار، درس و زندگی در گروه نخست شاعران زن مهاجر و پوست انداختن نسل تازه و افزایش روحیه جسارت و جست­وجوگری و کاهش نوستالوژی وطن ویژگی گروه دوم شاعران مهاجر است».

سخنران «سایه­روشن» در ادامه سخنانش گفت: «شاعران زن نسل دوم از تابوهای کهنه و مباحث ممنوعه نسل­ قبل مردان و زنان گذشتند و برای آن­ها قداستی قائل نشدند. هم­چنین گروه اولیه اگر زنانه شعر می گفتند، رمانتیك و زیر سلطه ذهنیت مردانه و کلاسیک ادبی بود، ولی بعدتر، لحن، زبان و شگرد خاص خود را به کار بردند و توانستند نماینده اندیشه زنان مهاجر باشند و به جایی رسیدند که صاحب امضا شدند».

دهقان، ویژگی­های شعر شکریه عرفانی را در دو بخش درون­مایه و برون­­مایه برشمرد. وی در بخش درون­مایه گفت: «تأثیر پذیرفتن شکریه عرفانی از فروغ فرخزاد بیشتر است. وی در کلیت، ساده­نویسی در شعر را رعایت می­کند. میل به شناخت و شناساندن خود در مقام زن و آرمان­خواهی و محدود نبودن به زمان و مکان ویژگی عرفانی است. به همین دلیل، می­توان گفت شعر عرفانی، زبان زنان است. در گام بعد، شعر او شعر انسان­گراست؛ زیرا برای تعریف و تثبیت موجودیت خود نه به عنوان یک زن، بلکه به عنوان یک انسان آزاد، انتخاب­گر و مسئول تلاش می­کند. عرفانی در تلاش برای گذر از خط قرمزهای موجود برخاسته از سنت و تاریخ نیز با احتیاط گام برمی­دارد، ولی می­توان گفت شعر عرفانی، محافظه­کار نیست. در زمینه نشان دادن احساسات و عواطف زنانه و زنانگی نیز با توجه به تجربه، شرایط و مسایل خاص زنان به عنوان زن جهان سومی و افغانستانی، خودسانسورگر نیست و شعرش زنانگی خنثا ندارد. به جز آن، دیالوگ شاعر با آشفتگی و آرامش، زن بودن و ماندن و پذیرفتن یا نپذیرفتن هنجارها و باورهای اجتماعی (یا کلا همه چهار زندانی که هر انسانی درون آن زندانی است)، شکایت از اوضاع اجتماعی و سیاسی سبب می­شود او را شاعری عصیان­گر بنامیم. در قدم بعد، تغزل گاه کم­رنگ و گاه پر رنگ و گاه درآمیخته با روایت اجتماعی (کمتر تغزلی ناب و محض دیده می­شود) به سویی می­رود که عریان­سرایی را ـ به معنایی که تنی چند از دیگر شاعران زن پس از او تجربه کرده­اند ـ ندارد. او با دنیای مردانه سر جنگ و ستیز و نابودی آن­ها را ندارد، ولی اعتراض شدید و عمل­گرایانه دارد. به طور کلی، وجود مرد را انکار نمی­کند. با این حال، این نقد نیز بر عرفانی وارد است که برای کشف فضاهای تازه فکری و پرورش مفاهیم و معانی جدید و مستند به جهان­بینی خاص خود تلاش زیادی نکرده است».

عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان در بیان برون­مایه شعرهای شکریه عرفانی چنین گفت: «استحکام معمول شاعر در غزل و سپید به چشم می­خورد که در دوبیتی­هایش چنین نیست. در کارهای کلاسیکش هم استحکام و پیوستگی صوری و محتوایی در طول اثر یعنی محور عمودی و هم در عرض آن یعنی محور افقی به چشم می­آید. تخیل در آفرینش تصاویر تازه، استحکام فرم و محتوا و قدرت اوزان و قوافی، پرهیز از قافیه­پردازی­های نخ­نما، داشتن زبان ساده، یک­دست، روان، صمیمی و تازه از ویژگی­های ساختاری شعرهای شاعر است. با این حال، کم­کاری در استفاده از شگردهای زبانی، آرایه­ها و صور خیال، ایجاز، حذف، باستان­گرایی، تکرار و ترکیب­سازی از نقدهایی است که در این بخش می­توان بر عرفانی وارد کرد».

دهقان در بخش پایانی سخنانش از تفاوت بانوان شاعر مهاجر در ایران با بانوان شاعر همتای خود در افغانستان و مهاجر در غرب یاد کرد و با نگاهی به فراز و نشیب فعالیت ادبی شاعران قدیمی خانه از گذشته تا کنون، مانند: شکریه عرفانی، محبوبه ابراهیمی، منیژه تمنا، مریم احمدی، فرشته حسینی، مهدیه محمدی، بسی­گل شریفی یا همکاران خانه مانند: زهرا زاهدی، مینا نصر، معصومه صابری و نیز شاعران مهاجر در مشهد و قم مثل زهرا حسین­زاده، مارال طاهری، رحیمه میرزایی، مریم ترکمنی، فاطمه سجادی و معصومه موسوی، از رکود حاکم بر فضای شعری آنان انتقاد کرد. وی با اشاره به حضور شکریه عرفانی، محبوبه ابراهیمی و منیژه تمنا در بنیان­گذاری خانه ادبیات افغانستان و هیئت مدیره دوره اول این نهاد، از مدیر کنونی و هیئت مدیره خانه خواست زمینه را برای حضور دوباره بانوان فعال عضو خانه در سطح مدیریتی آن فراهم کنند و بانوان عضو خانه را نیز به تلاش بیشتر برای فراهم شدن دموکراتیک و طبیعی این زمینه فراخواند.


آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس