صفحه نخست > دیدگاه > له ښاغلو بزگر صیب او بیانزی صیب سره د زړه خواله

له ښاغلو بزگر صیب او بیانزی صیب سره د زړه خواله

پرویز "بهمن"
يكشنبه 23 دسامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

دید گاه امروز راقم این سطور دربارهء جهاد مجاهدین:

سخن اصلی این است که این جهاد آنطوریکه آقای عتییق الله مولوی زاده ازسیدنی استرالیا درمقالهء زیبای شان زیرعنوان:( زنده گی ازقصر تا کانتیر) درسایتهای پندار ومشعل راجع به شاد روان ببرک کارمل بزرگ تحریرفرموده اند درین جهاد دستها وتوطئه های زیادی خصوصا درپاکستان که پایگاه اصلی تربیه وتجهیز نیروهای جهادی بود کارمیکرد وسمت وسوی این جنگ میهنی وآزادیخوانه را که کاملا یک موضوع داخلی میان افغانستان وشوروی سابق بود آنرا بطرف یک جهاد بین المللی میان کفرواسلام بخاطر تامین اهداف خاص خودشان هدایت ورهبری نمودند. طبق فرمودهء ایشان ، ازنظر اسلام جهاد باعث سرفرازی وسربلندی امت مسلمان می شود درحالیکه جهاد افغانستان سبب سرافگنده گی وازهم فروپاشی جامعهء افغانستان گردید. پس معلوم میشود که علی رغم قهرمانی ها ورشادتهای دلیرمردان این سرزمین دربرابر ارتش شوروی سابق، این جهاد، توطئه ایی بود برای تطبیق پلانهای استعماری بوسیلهء دو ابرقدرت شرق وغرب.
این نغارهء جهاد درحقیقت یک توطئهء پلان شده ازسوی دو ابرقدرت امریکا وشوروی بخاطرانحراف اذهان مسلمانان ازقضیهء اصلی فلسطین وقدس براه افتید، وچهارده سال تمام؛ تمام تبلیغات کشورهای غربی متوجه جهاد افغانستان بود. جنگجویان عرب به عوض اینکه بخاطرآزادی قدس به فلسطین میرفتند برعکس به اردوگاه های پناهنده گان سرازیرشدند وجهاد افغانستان را بافضیلت ترازجهاد فلسطین یافتند. زیرا هم پول عربستان سعودی وهم اسلحهء امریکایی ودیگر امکانات لوژیستکی مدرن اینجا بیشتر ازفلسطین دستیاب میگردید. درحالیکه آن مجاهد بیسوادی مظلوم افغانستانی که خود درسنگرگرم نبرد قرار دارد ازین تجارتهای بزرگ خبر ندارد که بنام وی وهویت وی چه کسانی بیرون ازمرزها تجارت می نمایند. ازهمه جالبتر این بود که برای اولین بار کلمهء جهاد درمطبوعات بین المللی بعدازهجوم شوروی به افغانستان به شکل رسمی آن راه بازنمود؛ در ابتدا ، مجاهدین را درمطبوعات بین المللی شورشیان مسلح ضد رژیم کمونیستی می نامیدند،وهیچ خبری ازمجاهد وجهاد نبود، زیرا درآنزمان استعمال این کلمه در دنیای مطبوعات آنروزگار حرام قطعی بود آنهم بخاطریکه بعدازتاسیس کنفرانس کشورهای اسلامی ،رسما کشورهای عضو این کلوپ متعهد گردیدند که ازکلمهء جهاد ومجاهد استفاده ننمایند ودر درون سازمان ملل متحد وادارات آن استعمال کلمهء جهاد بصورت قطع ممنوع بود. وتاهمین اکنون یکی ازبندهای میثاق سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی تحریم کلمهء جهاد ومجاهدین می باشد.
نقطهء جالب دیگر اینکه فتوای این جهاد را مجمع مفتی های دانشگاه الازهر درمصر صادر نموده است وجنگ مجاهدین آنزمان را علنا جهاد خوانده است وآنهم درزمانیکه انورالسادات خود زمام اموررا درپنجه های آهنین خویش محکم گرفته است . کسیکه بحیث اولین حاکم دیکتاتورعرب پیمان صلح را با اسرائیل امضا میکند، وشخصا درپارلمان مصر به اسلام وقرآن وملا وبیامبر اسلام با استعمال الفاظ وکلمات مسخره آمیز مسلمانان وعقاید آنها را توهین میکند که همان توهین نمودن سبب مرگش می شود.

سوالی که در اذهان پیدا میشود این است که این مفتی ها چرا قبلا سربازان وصاحبمنصبان عرب را درجنگ با اسرائیل مجاهدین نمیخواندند وجنگ اعراب را با اسرائیل جهاد نمی نامیدند؟
درطرف دیگر قضیه، حامی دیگر مجاهدین یکی ازجنرالان بی رحم وقسی القلب پاکستانی بنام ضیاءلحق که دستش تا آرنج درقتل آواره گان فلسطینی دراردن سرخ بود سرازکوره جهاد واسلام می بردارد ولقب مجاهد کبیر را ازآن خویش می نماید.
بهرحال درین رابطه پرسشهای زیادی وجود دارد که درآینده میتوان به هریک آن پرداخت ولی جان مسأله این است که این توطئه را درآنزمانها تا جاییکه اسناد امروزی نشان میدهد تنها یکنفر به شکل واضح ودقیق آن درک کرده بود واین شخص : خان عبدالغفارخان زعیم ملی پشتونها درآنطرف مرزبود که چندین بار دربیانیه هایش درپشاور هوشدار داد که: این جنگ درحقیقت جنگ دیگران است ولی درآن پشتونها ازدوطرف خودشان را تباه میکنند. آنطرف هم پشتون واینطرف هم پشتون. هدف خان که آنرا بصراحت بیان نمیکرد این بود که جنگ اصلی میان دو ابرقدرت شوروی وامریکاست وشما مردم بیچاره بیجا خودتان را تباه ساخته اید.
صدای خان بدو دلیل گوش شنوا نیافت یکی اینکه وی تمام مردم افغانستان را تنها در دایرهء پشتونها خلاصه نموده بود وتنها به منافع قومی پشتونها فکر میکرد ودیگری توطئه های سازمان یافته ازطرف مقامات استخباراتی نظامی پاکستان وسازمان سیا دراسلام آباد برای خفه ساختن این صدا.
این دو عامل باعث آن شد که صدای خان درنطفه خنثی گردد. جای سوال نیز همین جاست که امریکا وانگلیس که اگر آنقدر عاشق روی مجاهدین بودند چرا درسالهای اول هجوم شوروی درافغانستان مجاهدین را با موشکهای زمین به هوای بلو فایف واستنگر، راکتهای زمین بزمین ضد تانک بنام (میلان) دستگاه های پیشرفتهء مخابراتی وکشف، مسلح نساختند. بعداز آن همه تباهی وبربادی چرا در واپسین سالها موشکهای ضد طیارهء استنگر را به مجاهدین دادند؟
بعدازاستقرار دولت مجاهدین چرا امریکا سفارت خویش را درکابل بازنکرد؟ وصدها پرسش دیگر که مجال آن فعلا درینجا نیست. ولی با تمام این حقایق تاریخی با جرأت میتوان ادعا کرد که برخلاف ادعاهای محترم استاد بیانزی،غیر پشتونهای بیچاره ومسکین همیشه درطول تاریخ تاوان وطنفروشی های حاکمان قبیلوی پشتون را . پرداخته اند.( توجه کنید که من تمام پشتونها را شامل نمی سازم!).

حاکمان پشتون گاه با روسیه تزاری وبعد شوروی سابق وگاه با استعمار انگلیس قراردادهای وطنفروشانه را به امضا رسانیده و وجب وجب این خاک را به معرض فروش قرار داده اند واین غیر پشتون بیچاره بوده که سلاح برداشته وازعزت وافتخارات این کشور دفاع کرده است ولی زمانیکه مسألهء قدرت مطرح گردیده است باز به بهانه های واهی زمام اموررا غصب نموده وبرای حاشیه راندن اقوام غیر پشتون کمربسته اند. این تاریخ تراژیک از امروز آغازنگردیده است وچنانچه دربالا عرض شد تاریخ طولانی دارد. دست بدست شدن قدرت ازیک قبیلهء پشتون به قبیلهء دیگر پشتون درطول دوصد وشصت سال باعث کشاندن پای ابرقدرتها درین منطقه گردیده است وتاکنون این بازی کثیف همچنان ادامه دارد که هم باعث تباهی خود پشتونها وهم باعث تباهی دیگران گردیده است . یکی از روس استمداد جسته ودیگری خودرا بدامان انگلیس وفارس انداخته واین کشورهردم شهید را میدان رقابتهای ذات البینی خویش قرار داده اند که حالت کنونی بهترین آئینهء تمامنمای تاریخ گذشتهء این سرزمین است.
درآخر از آقای بزگر پرسشهای قبلی ام را بطور خلاصه چنین مطرح می نمایم: چه رابطهء میان افکار وعقاید اسلامی ویا اسلامیستی شما با افکار ملی وقومی تان دارد؟
این فعالیتها ومبارزات سیاسی وفرهنگی شما درشبکه های تویتر وفیس بوک وسایت دعوت درجهت متحد ساختن قوم پشتون( لر وبر افغان) تا چه حد با معیارهای اسلامی که سالها سنگ وفاداری آنرا به سینه کوبیده اید همخوانی دارد؟
فرق میان افکار شما وصهیونیستهای اسرائیل که خواهان عبری سازی واسرائیلزه کردن تمام مناطق اعراب براساس مفکورهء ( زمین وعده داده شده ومقدس یهودان) که ایجاد کشور اسرائیل بزرگ درخاورمیانه را تقاضا میکند درچیست؟
ستاسو د منطقی ځوابونو په انتظار
په درناوی
پرویز بهمن


آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • متن معاهده مخفی بین احمدشاه مسعود و قوای اشغالگر شوروی در افغانستان
    منبع: عملیات گروه MO SSSRدر افغانستان، دسامبر 1988
    این سند بوسیله جنرال گرموف، جنرال تنی و احمدشاه مسعود امضأ گردید.
    1. گروه مسلح پینجشیر کلیه عملیات نظامی خود را در سالنگ جنوبی و مناطق همجوار متصل به شاهراه کابل-حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه در مناطقی که بدست قوای مسلح پینجشیر قرار دارد، علیه مواضع قوای شوروی، افغانی، محافظین سرحدی و حارندوی متوقف سازد.
    2. گروه مسلح پینجشیر مسؤلیت حفط خطوط مخابراتی بین تاجیکان و چاگانی را بدوش گرفته و مانع حمله، قطاع الطریقی و سایر اعمال خصمانه علیه قوای شوروی و افغانی گردد.
    3. طرف شوروی طبق موافقه دوجانبه مسؤلیت تهیه تدارکات، ضروریات فوری و سائر مواد مورد احتیاج را برای تقویه و نگهداری پینجشیر و سایر مناطق متعلقه بر حسب وقت تعین شده بدوش میگیرد.
    4. به سائر گرو ها و دسته جات مسلح اجازه داده نخواهد شد تا در مناطق مربوطه داخل شده و علیه قوای شوروی و قوای افغانی دست به حملات تروریستی و تخریبی زده و پایپ لاین را منهدم کنند.
    5. تبادله معلومات و مساعی مشترک جهت پیداکردن اتباع شوروی و افغانی در منطقه مورد نظر بین دو جانب بعمل خواهد آمد.
    6. در صورت خلق و اوج تشنج ، مشاوره لازم در مورد اجتناب عملیات جنگی و برقراری صلح در منطقه مورد نظر بین دو جانب بعمل خواهد آمد.
    7. مؤثریت این پروتوکول در سراسر قلمرو 30 کیلومتری در هردو سمت بین تاجیکان و چاگانی امتداد خواهد ییافت. در ماورای این قلمرو، قوای شوروی و قوای مسلح پینجشیر حق دارند تا عملیات نظامی را علیه سائر گروه های مسلح متعلق به دیگر تنظیم های مجاهدین براه انداخته و ایشان را محو نمایند. خصوصاّ گرو های که عملیات نظامی را علیه هردو جانب متعاقدین متوقف نساخته اند.
    8. پروتوکول حاضر از لحظه امضأ و صحه گذاشتن به آن مرعی الاجرا میشود.

    • مردم ازین جعلکاریهای اوغانهای فاشیست را زیاد خوانده اند. طوریکه نویسنده هم تاکید کرده است اگر چنین ادعاها درست باشد پس کشته شدن وزخمی شدن وتباه شدن مردم پنجشیربه سبب چی بود؟ کدام یک را باید قبول کرد متن ترجمهء شدهء جعلی اوغانها را یا تباهی وبربادی پنجشیریها را.
      راست گفته اند که اوغانها یک جیره خور انگلیس را که در دامان انگلیس مرد وی را بحیث فاتح میوند قبول دارند ولی آتش بس یکسالهء مسعود قهرمان را نماد وطنفروشی وی تبلیغ میکنند. ههههههههههه!!!!!
      بروبچیم اوغان که وقت چنین جعلکاریها گذشته است

    • هوادارن مسعود و سایت های که برای مسعود مینویسند، این قرارد مسعود را با روسها نه تنها که رد نمیکند، بلکه هرکدام به نوبه و ذوق خود را آنرا تعبیر میکنند. اینجا فقط چند نمونه از صدها....

      • داکتر وفا معصومی، 15 اکتوبر 2008
        در: تار نمای پیشین خراسان زمین
        به آن جنبه اسلامی میدهد:
        "شباهت ، مقایسۀ ودست آورد دو قرارداد صلح مؤقت مسعود در سالنگ جنوبی با جنرالان روس درسال 1982 با قراردادصلح حدیبیۀ پیامبرش با کفار قریش مکه، در ماه ذی قعده، سال 628 بعد از میلاد یا سال ششم هجری"...
      • زندگی نامه احمدشاه مسعود قهرمان ملی
        heratcity.net در سایت:
        و در: ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
        بعد از سه سال نبرد با روسها در سال 1361 درپی شکست کامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق
        در پینجشیر، فرمانده کل نظامی روس ها در افغانستان برای توافق آتش بس با احمد شاه مسعود وارد مذاکره گردیده و به مدت دوسال، این توافق به امضاء رسید(1982)
        که در واقع روس ها با این توافق، مجاهدین را برای اولین بار به عنوان یک طرف سیاسی به رسمیت میشناسند.
      • این هم چند نقل قول از ترجمه این قرارداد توسط آرینفر
        ariaye.com در سایت آریائی
        گروموف آخرین قوماندان اردوی اتحاد شوروی در افغانستان در کتاب " ارتش سرخ در افغانستان" مینویسد :
        " تلاشهای مرکز اطلاعاتی سپاه چهلم دستاورد های معینی به همراه داشتند . در سال 1982 ما توانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم . ما توانستیم با احمد شاه مسعود تماس های بس پایدار برپا کنیم که تا پایان خروج نیرو های اتحاد شوروی از افغانستان تداوم یافتند . طی زمان حضور نظامی ما در افغانستان ، کار ما با موفقیتهای متناوبی ادامه یافت . ".....
        "بویژه در سال 1982 نمایندگان سپاه چهلم و شخص احمد شاه مسعود موافقتنامه ای را به امضا رسانیدند که درآن مسعود تعهد سپرده بود بروی کاروانهای نظامی ارتش شوروی در سالنگ جنوبی ، جای که او فرمانروای بی چون و چرای آن بود ، آتش نگشاید ."....
        "مسعود به اعضای گروهش دستور داد تا از فعالیت شدید بر ضد نیروهای دولتی دست کشیده و مبارزه مسلحانه را در گام نخست برضد سازمانهای مخالف جمعیت اسلامی افغانستان پیش ببرند . " . . .
        " همه گفتگو ها با مسعود مستقیما توسط فرماندهی نظامی شوروی انجام می گرفت ." ...
        " مصالحه چندین ماه دوام یافت ، باید بگویم که مسعود به تعهدات خود به استثنای چند مورد پابند بود . "
    • هیچکسی ین را نکرده که مسعود برای یکسال قرار داد آتش بس باقوای شوروی سابق امضا کرد بلکه درهمان وقت وهمان زمان بهترین ومعقول ترین کارر انجام داد. ولی تعبیر اوغانک های مائوویست این است که او ومردم مجاهد پنجشیر همیشه درصلح ومودت با روسها بسر برده اند.
      آقای بهمن درست فرموده اند. اگر مسعود آن آتش بس را با روسها امضا هم نمیکرد وی برای پشتونها قابل تحمل نبود. زیرا وی ازنظر قومی تاجیک بود وهم قلادهء رهبری یک پشتون وطنفروش را مانند گلبدین وخالص وحقانی بگردن نه آویخته بود

  • این اعلامیه بعد از سه سال تهاجم قشون سرخ بر وطن عزیز ما از جانب مبارزین قهرمان پینجشیر نشر شد.
    درین اعلامیه بخوانید، که مسعود کدام فرزندان راستین این کشور را ترور کرد.
    نویسنده: میرویس ودان محمودی
    احمد شاه مسعود قهرمان یا جاسوس؟
    سایت afgazad.com

    • اگرنویسنده گان آن اعلامیه ازگروهک های مائوویستی مفت خور آلمان باشند باید پرسید که دربرابر این ادعای گلبدین که گویا مسعود پنجشیررا به سنگر گروه های مائوویستی شعلهء جاوید درآورد چه میگویند؟ گپ گلبدین درست است ویا ازنویسنده گان اعلامیه. نشود که هردو گروه باهم برضد مردم پنجشیر دست شان را یکی کرده باشند که کرده اند

  • پرویز "بهمن"
    “خودم هشت سال دورهء ابتدایی مکتب را بزبان پشتو درقندهار خوانده ام، علاوه برآن ازنظرقرابت ورگ ورشته درخانوادهء ما با پشتونها ازچندین طرف پیوند خونی برقراربوده ...“
    بلاخره از زیر پلو مولی برامد.
    “هرکی دشنام میزند حتما اورا دردی رسیده است.اما من شخصا هیچ علاقه ایی به دشنام دادن به آدرس قوم خاصی را ندارم،”
    دروغ گوی حافظه نداره.
    “من تاکنون پشتونی که پشتونیست نباشد آنرا کمتر دیده ام ولی اگر بالفرض چنین انسانهای با وجدان پیدا شوند من ایشانرا انسانهای باوجدان وآزاده می نامم نه پشتون.“
    حال میفامیم که به تو بیچاره حتمن کدام دردی از مرد های فاسد قندهاری رسیده.

  • من هیچ چیزی درین کامنت شما درمورد بهمن نیافتم که باهم درتناقض قرار بگیرد. پشتونیست با پشتون منطقا ازهم فرق دارد. اگر کسی پشتونیست را انتقاد میکند ویا باوی مخالفت میکند او پشتون را توهین نکرده است. اگر پشتونی را هم توهین میکند او پشتون مخالف خویش را که پشتونیست است هدف قرار داده است. فکر کنم که شما مقالات آقای بهمن را درست درک نکرده وخوش دارید که بیجا دشنام بدهید.

  • پرویز بهمن ادعا میکنه که همه پشتون ها پشتونیست هستند. به معنای دیگر همه پشتون ها فاشیست هستند.

  • اگر هم نباشند شما چگونه خلاف آنرا ثابت میکنید؟مگر اینقدر دشمنی پشتونها را با غیرپشتونها بخاطر قدرت وچوکی درطول تاریخ چه کسی منکر شده میتواند؟ آیا پشتونها تحمل رئیس جمهورشدن یک غیر پشتون را دارند آیا قدرت شنیدن سرود ملی را بزبان فارسی دارند؟

  • تما شا کنید یک مسابقهء کشتی گیری جالب را بین بزگر صیب و بیانز ی صیب
    youtube.com/watch?NR=1&v=yBxTM1_F2AA

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس