صفحه نخست > دیدگاه > دزد با بستره

دزد با بستره

امضا محفوظ است
دوشنبه 17 دسامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مدت‌ها قبل به این فکر بودم تا چه گونه موضوع‌های را برجسته کنم که به نفع شماری زیادی است، پلان را طرح کردم که زود تر به هدف می‌رسید. البته تن‌های توان انجام آن را نداشتم و ندارم زیرا در مکان زنده‌گی می‌کردم که هرلحظه امکان ایجاد چالش بود. ترس، وحشت، پیام‌های تهدید آمیز و گذشت زمان هر روز از هدفم دور می‌ساخت. تا بلاخره در تطبیق طرح سخیداد هاتف بی‌خبر از محتوا شامل شد، که اکنون نیز چیزی از آن نمی‌داند. تن‌ها چیزی که می‌داند سرقت بخش از نوشته اش است.

با آن‌چه که تاهنوز منحیث راز نگهداشتم چنان درگیرشده بودم که خلاصی نداشته و ندارم. وزنش شانه‌هایم را خمیده، موهایم را نزدیک به سفیدی رسانده و هرلحظه آزارم می‌دهد. کسی نبود که بامن این راز‌ها انتقال دهد. اگر هم با کسی‌که فکر می‌کردم لایق اعتماد است قصه کنم، او چیزی می‌گفت که از گفته‌های خود اظهار ندامت می‌کردم. چاره نداشتم تا باخود حمل و پلان را برای سبک کردن شانه‌هایم طرح کنم.

چند شب بیخواب و چند روز ترک همه چیز کرده تا به طرح پلان نایل شدم، البته تطبیق پلان بازهم مردود بود، با آن‌هم بعضی عوامل مانع عملی طرح بود. دو هدف را درین جا بیان می‌کنم.

یک- سرقت از نوشته‌ی کسی: با این کار واکنش نویسنده هدف اول بود، نویسنده در اولین واکنش مجبور می‌شد تا در دفاع نوشته‌اش؛ نوشته‌ی دیگری را نشر کند، و با نشر نوشته‌ی دوم‌ حد اقل بیست نفر با سواد آگاه می‌شد.
دو- این بیست نفر با پشت بانی نویسنده‌یی که نوشته‌اش به سرقت رفته است می‌توانست هرکدام حد اقل پنج نفر را بیدار کند، با بیداری این‌ها من به سد(صد) نفر دست می‌یافتم که آمار کم نیست. آن‌ها نیروی می‌شدند که در برابر هرچه مقاومت داشتند، یعنی دیگر توان برای منع این‌ها وجود نداشت، زیرا این سد(صد) نفر در یک جاه زنده‌گی نداشتند، و پیداکردن آن‌ها کاری می‌شد بسا مشکل. و این من را به هدف‌ واقعی ام نزدیک می‌کرد.

چرا سخیداد هاتف وارد این طرح شد؟

آشنایی‌ام با سخیداد هاتف از مقاله "آفرین گفتن به تباهی" او است، پیش ازین وی را نمی‌شناختم؛ در واقع وقت نداشم تا سر زنم به ویب سایت‌ها و یا هم اگر وقت داشتم به ویب سایت‌های خبری سر می زدم. پس از آن آهسته آهسته علاقه‌مند نوشته‌های آقای هاتف شدم. و هرچند روز تلاش می‌کردم مقاله‌های آقای هاتف را بخوانم. ویژه‌گی‌های نوشتاری به ویژه زبان طنز وی با عث شد. تا بیشتر به او علاقه پیدا کنم.

درین زمان که فارغ از همه مصروفیت‌ها بودم خواستم پلان‌ام را عملی کنم، دنبال نویسنده‌های بودم که نوشته‌هایش می‌توانست درد را مداوا کند، سرگردان میان ویبلاگ‌ها و ویب سایت‌ها. هاتف از جمله داروی بود که برای مداوای این درد ساخته شده بود. از یک طرف وی در افغانستان نبود، از طرف دیگر از افکارش چنین برداشت داشتم که وی ممکن به آن علاقه‌مند شود و هم‌کاری کند. ازسوی قرار بود که درهفته‌ی گذشته فیلم سنگ صبور در لیسه استقلال به نمایش گذاشته شود. گذشته ازین فیلم سنگ صبور میان دانشجویان رایانه به رایانه انتقال می‌شد، بنابر این سخیداد هاتف وارد طرح شد.

اگر اسمی از کسی می بردم دیگر سرحد دادن صفت دزد با بستره، سرقت ادبی، بی عقل ... به این‌جا نمی‌رسید، دیگر نمی توانستم این همه آدم را در برابر خود ببینم، یعنی واکنش‌ها خاک می‌شد و هیچ کس حاضیر نمی‌شد، حد اقل بنویسد، این آدم دست به سرقت زده است... .

انتظار که داشتم این بود که شاید شماری به هدف نهایی ‌ام اگر به شکلی تصادفی هم شده اشاره‌های داشته باشند، که جز یکی دو نفر دیگر کسی را نیافتم. خوشی‌که دارم این است، که حدا اقل این همه آگاه شده اند، در برابر هم‌چون مسایل. تا این نهادینه شود میان قلم به دستان.

در آخیر ماند که این‌ها را چه‌گونه با شما در جریان بگذارم البته با همکاری، نخست با تماس گرفتن، گرچه بنده متوجه‌ نام‌های مستعار نیز بود، اما نام‌های مستعار نمی‌توانست موثر واقع شود.

حالا چند نکته:
1- تشکر ویژه از آقای یاری که با یاری خود موضوع را به سخیدادهاتف رساند. نقش خوبی بازی کرد. من این نقش را نهایت ارزنده توصیف می‌کنم. ایشان لطف در حق من کرد، که دیگران روا نداشتند.

2- تشکر ویژه‌تر از آقای هاتف و نوشته‌های او، و این‌که به حرف پیام آور ما باور کرد، و آن تعداد افرادی را که در آمار من بود، بیشتر ساخت. اگرچه من تادرین جاه موفق بودم، ولی خیانت را که کردم غیر قابل بخشش است، با آن‌هم معذورم.

3- تشکر از کسانی‌که واکنش نشان داده اند. حالا انتظار که این دزد با بستره دارد، همانا همکاری شما است، شمای که این‌نوشته را می‌خوانید. دوست دارم به نحوی با من تماس داشته باشید، در صورت که من بالای شما اعتماد کنم، بعضی مسایل را باشما خواهم گفت، البته امکان همه‌ی آن بنا به دلایلی وجود ندارد.

نام و مشخصات این نویسنده نزد کابل پرس? محفوظ می باشد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس