طالبان به امر " خدا و رسول " جنایت می آفرینند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بدون شک هیچ مسلمان عادی و سنتی یی از این عنوان خوشش نمی آید و آنرا نمی پسندد. مگر متآسفانه این یک واقعیت است و سخن گفتن از آن که همان حقیقت گویی باشد ، دشوار و شنیدنش در وهلۀ نخست همواره ناخوشایند و تلخ است. لهذا از خواننده گان گرامی تمنا دارم که از روی لطف و مهربانی ، این مقاله را با حوصله مندی و با دقت و تأنی تاپایان مطالعه فرموده آراء و نظرات تأییدی و یا تردی ویاهم تقبیحی خود را در بخش کامنتها درج نمایند ویا مستقیماً از طریق ایمیلی که در پایان این مقاله درج گردیده است برای خودم ارسال نمایند
+++
خوانندۀ گرامی ! ازحضورشما صمیمانه خواهشمندم تا این مقال را یک بار دیگر نیز با دیدی انتقادی و امعان نظر مطالعه فرموده با تحریر ملاحظات و نقطه نظرهای خویش و إرسال آن به آدرس زیرین، برایم إفتخار بخشید تا همصحبت شما باشم .
Azizyasin78 yahoo.com
پيامها
10 نوامبر 2012, 20:47, توسط باران
دل ز پر گفتن بمیرد در بدن
گرچه گفتارش بود دری عدن
با درود و ادای احترام به نویسنده محترم و خواننده .
در ردیف سخنسرایان زبان فارسی « سعدی » با صفت کوتاه نویسی منفرد به فرد بوده است . « گلستان » پیشکش . مضافاً وختی نویسنده می خواهد چیزی را به خواننده القاح کند ، میبایست تبر را به درز بزند و از پراگنده نویسی و آسمان ریسمان گویی برحذر باشد و اهمیت وخت خود و دیگران را در نظر بگیرد . شاه نامه چون دراز است مردم نمی خوانند ، اما « بوستان » می خوانند . برای احتراز از کدورت خاطر جناب عالی به یک مطلب بسنده می کنم که حضرت در شلاق زنی ، به روشنگران چپ و مارکسیست نیز رحم نفرموده ، همه را با یک چماق کوبیده اند . آنکو نداند « مذهب افیو%D
11 نوامبر 2012, 01:47, توسط fetrat
اسلام طالبانی برداشتیست که باید اصلاح شود. این اصلاح به وسیله اخند اصلا امکان پذیر نیست بل باید ذریعه مرکزیت اسلام که پیشرفت خوبی در شناسایی اقوال دروغ به پیامبر را نموده است، صورت گیرد. ارتباط بیشتر مرکزیت اسلام با طالبان، انها را بران خواهد داشت تا از این افعالیکه ضد اسلام بنام اسلام انجام میدهند، خودداری نمایند. ایکاش وقت اقای عزیز جان برای حل مشکل مصرف میشد نه مخالفت با دین.
11 نوامبر 2012, 01:50, توسط fetrat
اسلام طالبانی برداشتیست که باید اصلاح شود. این اصلاح به وسیله اخند اصلا امکان پذیر نیست بل باید ذریعه مرکزیت اسلام که پیشرفت خوبی در شناسایی اقوال دروغ به پیامبر را نموده است، صورت گیرد. ارتباط بیشتر مرکزیت اسلام با طالبان، انها را بران خواهد داشت تا از این افعالیکه ضد اسلام بنام اسلام انجام میدهند، خودداری نمایند. ایکاش وقت اقای عزیز جان برای حل مشکل مصرف میشد نه مخالفت با دین.
11 نوامبر 2012, 10:29
فترت عزیز درود به شما
با کمال تأسف باید به عرض برسانم که این دین مبین ( آشکار) به هیچ منوال اصلاح پذیر نیست ، اگر میبود تا حال که هزار چهارصد سال از عمر ننگینش سپری شده است ، اصلاح میشد ، که نشد !
سخن دیگر اینکه من منظور شمارا از « مرکزیت اسلام » درک کرده نتوانستم ، اگر زحمت نباشد ضمن پیام تازه یی آنرا برا ی من و شاید هم برخی دیگر از خواننده گان این پیامها معرفی نموده ممنون گردانید
مؤفق باشید
عزیز
11 نوامبر 2012, 09:04, توسط بیسواد
دلاک خان! باز پیدا شدی!
تو چرکین کثیف! تو احمد نادان، تو لودۀ خوش لباس!
نوشته کن نوشته کن! میدانم که دلاک جز این چرندیات چیزی دیگری نوشته نمیتواند!
دلاک هر کجا باشد دلش میل دلاکی دارد!
به امید اینکه آدم شویی
11 نوامبر 2012, 10:33, توسط عزیزیاسین
بیسواد جان سلام!!!!
بلی من هستم و باقی خواهم ماند !!! شما هم باشید و ادامه بدهید !!!! ببینیم که گپها به کجا خواهد کشید!!!!
یارزنده صحبت باقی!!!!
سلامت باشی
عزیز یاسین
11 نوامبر 2012, 13:02, توسط آزاد اندیش
اقای عزیز یاسین سلام . از خواندن نوشته تان خوشوقت شدم.من باور کامل دارم که طالبان تربیه یافته مدارس دینی میباشند. این از نام شان و از فراغت شان از مدارس دینی اشکار است. اینها کسا نی استند که شریعت محمد را به صورت اصلی و کلاسیک ان اموخته و میخواهند انرا صد در صد در قرن امروزی در یک جامعه تطبیق نمایند. همان قسمی که شما لطف کرده اید، کسانی که اسلام را به طور خیلی سطحی و ناقص از والدین خود اموخته اند و از اسلام تعبیر خیلی سطحی دارند، باور دارند که مثلا اسلام دین محبت و راستی و مهربانی وغیره است. در حالیکه این قسم نمیباشد. اینها از اعمال طالبان وحشت زده شده و فکر میکنند که طالبان دچار انحراف از اسلام شده اند. در حالیکه تعصب ، تبعیض و انسان ستیزی از جمله اموزه های بنیادی اسلامی و محمد ابن کلب قریشی میباشد.
دلیل وحشت اکثریت مردم از اعمال و جنایات طالبان هم در این امر نهفته است که این افراد در قرن امروزی زنده گی میکنند و از کشتار و خونریزی و زورگویی خوش شان نمی اید. اینها فکر میکنند که اسلام مخالف کشتار و ظلم و زورگویی است. اما با کمی مطالعه و دقت بر احکام شریعت متوجه میگردند که نه ! اعمال طالبان متکی بر دساتیراسلامی میباشد.و باور اینها به خطا است. پس نتیجه نهایی در این است که بخاطر ساختن یک جامعه انسانی و دور از خشونت و ظلم و بربریت و لت و کوب و اهانت، بهتر است جای باور های وحشتناک اسلامی که مربوط به تفکرات یک دیوانه در چهارده قرن قبل میباشد، باور هایی از قبیل انسان دوستی، صداقت، مراعات اداب اجتماعی ، زحمتکشی و اموختن علم و دانش معاصر به فرزندان کشور ما اموخته شده و بجای ساختن دارالوحشت های وهابی ها و یا دارلخرافه های تشیع ، توجه به ساختن مدارس عمومی با اموزه های انسانی و مدرن توجه شود.
محترم یاسین شما در ضمن از اعمال و کردار ارتجاعی یک عده افرادی که خود را گویا چپ و یا مترقی و یا ضد ارتجاع میدانند اما به ارتجاع خوی و عادت دارند و یا همه خواسته های خود را قربانی خرافات و خرافه پرستی اطرافیان خود ساخته اند شکایت نموده اید. من باید خدمت تان خاطر نشان نمایم که گرچند من در همان ابتدا انها را روشنفکر نمیدانستم اما حالا در قضاوتم در مورد اینها اعتقاد بیشتر دارم. ممکن است شما هم در اطراف تان از این حاجی پرچمی ها و حاجی خلقی ها زیاد دیده باشید که حالا با رسید در مرز شصت و هفتاد سالگی جای نماز بدست و مشغول عبادت الله ساختگی اعراب شده اند. و یا شما اگر به طور نمونه به سایت اریایی که خود را گویا مترقی وضد ارتجاعی میداند دقت نمائید، متوجه میشوید که اقایانی مثل عزیز بی جرئت در حال حاضر مبدل به بلند گو و سخنگوی اخند های ایرانی شده اند. قسمت اخبار این سایت را مطالعه نمائید. منبع اصلی اخبار شانرا پروپاگند های اخند های ایرانی تشکیل میدهد.
در خاتمه قلم تان رسا، بران و تیز تر از هر زمان دیگر.
11 نوامبر 2012, 11:13, توسط نادر
آقای عزیز یاسین،
مقاله تان خیلی عالیست. شما دسته بندی جامع و تحلیل همه جانبانه از "بلی گوی ها و نی گوی ها" را ارائه کردید. من منتظر بخش دوم و نتیجه گیری نهائی ( نه قضاوت ) تان استم.
گرچه در بخش اول مقاله این جا و آنجا قضاوتِ از جانب شما صورت گرفته، که به نظر من، با معیار های یک تحلیل علمی سازگار نیست، اما امید که در نتیجه گیری تان، بی طرفی یک تحلیلگر راستین را حفظ کنید و قضاوت را به خوانندگان بگذارید.
تشکر
11 نوامبر 2012, 11:14, توسط مه
آقای یاسین با درود
من هیچ مشکلی با عقیده طالبان ،این حرامزادگان قرن ۲۱ ندارم. از طرف من این وحشی ها هر چه را دوست دارند بپرستند. مشکل من از آنجا شروع میشود که این حرامی ها عقیده خود را به زور انتحار، ترس و وحشت بر مردم نادان این ملک تحمیل میکنند. طلبان برای رسیدن به حوران بهشتی و آشامیدن عسل و برتری در آن دنیا این دنیا را به پشت خواهر ، مادر و پدرشان میزنند. اینها آنقدر بی غیرت هستند که در راه خدا مادرشان را هم می فروشند. این وحشیها را مسلمان میگویند. مسلمانان چه شیعه و چه سنی و هزاران شاخه که از این دو بوجود آمده اند در حقیقت بسیاری چیزها را کور کورانه قبول میکنند و وقتی سوالی را جوابی ندارند تو را مرتد گویند و جوخه دار را نشانت دهند. این آسان ترین راه برای فرار است. منطق در اسلام کمیاب است. اگر زیاد میبود شاید مسلمانان به این روز نمیرسیدند.
موفق باشید
11 نوامبر 2012, 16:56, توسط باب بیتا
جناب عزیز یاسین:
نوشته شما را خواندم از مضمون آن دانستگی حاصل شد. شما خود در یک منجلاب فکری عجیب و غریب قرار گرفته اید زیرا مشکلاتی را که شما در نوشته تان مطرح ساخته اید، حتما شما خود در یکی از این منجلاب ها گیر مانده اید. در حالیکه به افشای عیب دیگران می پردازید ولی در آخر نمی نویسید که شما چگونه بر مشکلات خویش غلبه حاصل نموده اید. فرضا شما دین اسلام را رد می نمائید ولی جانشینی و بدیلی برای این دین عرضه نمی دارید. بطور مثال، اگر شما مخالف دین اسلام بصورت خاص و دین در مجموع هستید، بگوئید که از کدام شیوه برای حکومت مداری استفاده شود و برای معتادین به دین چه چیزی دارید؟
آیا اسلام اصلاح پذیر است؟ کسانی هم چنین ادعا دارند که دین اسلام باید اصلاح گردد! خوب یا بد دین اسلام رسالت خویش را در مسیر تمدن بشری ایفا کرد. من خوب نمی دانم که اصلاح این دین به چه شکل و چگونه ممکن است؟ بهتر است، بحث بالای دین اسلام را بجایش گذاشته و داشته های خود را معرفی نمائیم. من فرق بین کسانیکه برای ترویج و تعمیم دین اسلام، مثلا طالبان، دست به جنایات می زنند و کسانیکه برای دفع آن، مثلا قماش آقای عزیز یاسین، بشکل لجوجانه بدون رائه بدیل با سرتنبگی کار می نمایند، فرقی چندانی نمی بینم.
از نظر من مشکل شما جناب عزیز یاسین یک مشکل فرهنگیست. شما خوب آموخته اید که چگونه بر نارسائی های فرهنگی مردم تاخت و تاز کنید ولی چیزی در بساط ندارید که مشکل را رفع سازد. اگر من شما را اشتباه درک کرده باشم، لطف نموده توضیحات بیشتر ارائه کنید مه من فهما شوم. آیا ملتی امروز کلیه مشکلات فرهنگی خویش را رفع و در بهشت برین بسر می برند؟ پاسخ باین سئوال منفی است.
در حالیکه در نوشته های خویش نارسائی های طالبی و هواخواهان اصلی و جعلی آنان را خوب برجسته ساخته اید، از شما خواهش می گردد که بدیل خود را برای شگوفائی جامعه ارائه نمائید تا ما با نظر شما بهتر و خوبتر آشنا گردیم.
تشکر از توجه تان
باب بیتا
11 نوامبر 2012, 17:00, توسط halim
طالبان یعنی شاگردان و بچه بیریشان جنرالان پاکستانی اینها را مثل رقاصه ها جنرالان پاکستانی تحت پوشش دین میرقصاند ردیف اول رهبری اش مزدور پول و تجارت مواد مخدر است ردیف دوم اش نیمچه بیسواد روز گذران که گاهی فکر میکنند جنایت قتل و ادم کشی شان و انتهاری واستشهادیت و جنایت شان جهاد است . ردیف سوم گوش و چشم بسته به فرمان گروپ ردیف اول و دوم است که از خود شعور و سواد و اگاهی نداشته قربانی و گوشت دم توپ است .بدا به حال ملت بیچاره ما که قربانی دسیسه و توطعه عمال پاکستانی ها و عمال شان شده.
11 نوامبر 2012, 17:18, توسط باب بیتا
ادامه مطلب:
قابل توجه شما دوستان عزیز اعضای این سایت:
مردم افغانستان بصورت اکثریت نسبی با یک فرهنگ خوب عادت گرفته اند: فرهنگ خشونت و فحاشی! حال بحث بر عوامل آن را بجایش می گذاریم تا بحث خسته کن نشود. در نبود یک فرهنگ سالم، شما هر نظام فکری را وارد افغانستان سازید، خراب می شود. امروز افغانستان شکل یک ظرف ملوث را بخود گرفته است. اگر شما هر فکر عالی و ناب را در این ظرف بریزید، ملوث می گردد. از نظر من بهمین علت بود که خلقی ها و پرچمی های ما نام سوسیالیزم و کمونیزم روسی را بد ساختند، شعله های ما بالای عقاید مائویزم خویش پا نهادند و مسلمان های ما نام اسلام را بد ساختند .... مهتمر از همه امروز کاسه لیسان غرب مفهوم دموکراسی و سیکولاریزم را کثیف کردند.
برای بیرون رفت از این منجلاب بهتر است فرهنگ انسان سالاری در افغانسنان بحیث قدم نخست نهادینه شود و این کار در صورتی ممکن است که بعنوان یک قدم بسیار ابتدائی و اول کتاب درسی مکاتب افغانسنان از صنف اول الی سطح دانشگاه ها بازنگری و مطابق ضوابط و معیارهای قبول شده جهانی عرضه و تهیه گردد ولی مشکل اساسی از زمامداران کنونی زیر نظارت جناب کرزی و باند فساد پیشه اش ناشی می گردد که جلو هر نوع تحول و تغییر مثبت را بنام افتخارات افغانی و اسلامی می گیرند. امروز افتخارات اسلامی و افغانی در افغانستان بزرگترین مشکل در راه تعمیم مدنیت و پیشرفت می باشند.
باب بیتا
11 نوامبر 2012, 18:46, توسط مه
ما مردم از نبود منطق رنج میبریم.
11 نوامبر 2012, 21:54, توسط انسان
باب بیتا عزیز . شما سوال خودتانرا خودتان در سطح و فهم خود جواب داده اید. بدبختی جامعه ما بطور عمده ناشی از استبداد دین اسلام است. دینمداران فکر میکنند که قران دوای هر دردی میباشد. در حالیکه این قسم نیست. اینها فکر میکنند که جواب تمام علوم دنیا در این سی سپاره وجود دارد. نیاز به اموختن علوم دیگر نیست.علم دین اسلام ، اساس همه ای علوم جهان میباشد که معلومات از زیر خاک تا کهکشانها در ان وجود دارد.تطبیق قانون های اسلام جامعه را بکلی از مشکلات عاری میسازد. در حالیکه این قسم نیست.تمام دانش قران متکی بر فهم و فکر و تجربه انسانهای هزار و چهار صد سال قبل استوار است. ارزش های ان کهنه و پوسیده شده است و در این شرایط به درد هیچ جامعه ای نمیخورد. حال برای یک جامعه استبداد زده و فقیر از همه چیز که در اوج بیسوادی و بیچارگی لجام جامعه را بدست جهان بینی اسلام و دوکانداران دین داده اند راهی و نتیجه ای به جز بر بادی وجود ندارد. در چنین شرایطی است که انسانهای مثل عزیز یاسین و دهها متفکر دیگر دست از استین براورده و برای هموطنان خود ثابت میسازد که ادعا های اسلام و دینمداران حقیقت ندارد. ارزشهای این دین متکی بر مناسبات دوره برده گی استوار است و برای حل مشکلات تان در قرن بیست و یکم باید در قدم نخست دانش و عقل و منطق را بر استبداد های فکری اسلام جانشین نموده و برای پیداکردن راه حل مشکلات تان دست به دامن دانش معاصر و تجارب مثبت انسانی بزنید و دامن خون الود و گوه پر دین و مخصوصآ دین منحوس محمدی را به کثافت دانی تاریخ بسپارید.
من شخصآ باور دارم که اگر دین اسلام به مثل عیسویت محدود به عبادتگاه گردد و یک اتاترک صفتی دهن های کثیف ملا های کشور ما را مسدود بسازد و از احمق ساختن بیشتر هموطنان ما بدست انها جلوگیری نماید، اولین گام به جهت خوشبختی را برداشته ایم. فقط و فقط یک سیستم سکولار ومردومسالار و با رعایت ارزشهای انسانی و احترام عمیق به حقوق همه ای انسانها و بدون مداخله دین مداران راه را به طرف سعادت بشر و هموطنان ما میگشاید. ما را دیگر نیازی به دین نیست تا به جای اسلام انرا بیاوریم.فقط فکر کن که انسان هستی و تمام حقوق انسانی که بر خودت و فامیل محترم ات خواهانی برای همه ای اعضای جامعه ات بخواه. صادق باش و برای خودت و ملت ات و مردمت فرد دلسوز باش . دین به هیچ کار نمی اید.
12 نوامبر 2012, 02:28, توسط fetrat
به دوستان مینویسم که اسلام طالبانی برداشتی (بدی از اسلام) است که باید اصلاح شود و به عزیز جان برادرم مینویسم که از مرکزیت اسلام سوال نمودی، این مرکزیت دیگر با دارو ندارش در یک مملکت اسیر/حصیر نمی شود. که بخواهی طبق روش ان مملکت، عملکرد ها را نقد نمایی. یعنی جرم احمد را به محمود نسبت بدهی.
من در تحریر قبلی ام ارزو کردم وقت گرانبهای خود را صرف حل این نوع مشکلات نمایی نه مخالفت با دین در مورد این مسله بیشتر توسطه (تحریر اولی) باب بیتا تحریری صورت گرفت (...ولی چیزی در بساط ندارید که مشکل را رفع سازد. ...) پس لطفا به ان توجه/تمرکز نما.
با احترام
12 نوامبر 2012, 07:38, توسط عزیز یاسین
جناب آقای فطرت سلام
من متأسفانه بازهم نتوانستم منظور تان را از « مرکزیت اسلام » درک کنم ، لطفا توضیح داده ممنون سازید
مؤفق باشید
عزیزیایسن
12 نوامبر 2012, 03:02, توسط باب بیتا
جناب انسان عزیز:
در قدم نخست هزار بار شکر که با یک انسان هم صحبت می شوم. مولوی چه خوب فرمود: دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر، کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.
برای اجرای هر تحول بستر لازم اجتماعی بحیث شعور اجتماعی لازم است. اگر امروز شما از استبداد دینی می نالید، علت هم این است که بستر اجتماعی برای این استبداد آماده است. خوب یا بد امروز مردم کشور بحیث شعور اجتماعی این مطلب را پذیرفته است که حلال کلیه مشکلات ما دین و قرآن است. شما بشکل فردی یا گروهی هر قدر علیه شعور اجتماعی شعار دهید، تیشه را بریشه خویش زده راهی هستید.
اروپائی ها عیسویت را با شعار دادن ها در چاردیواری کلیسا محدود نساختند. هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان .... اروپا آثار جاودانی مدنی و سیکولار برای جلب و جذب افکار عامه و زمینه سازی شعور اجتماعی مبنی بر سکولاریستی بجای شعور مذهبی را مهیا ساختند. کجاست این کار در افغانستان و کجاست یک اثر از شما در این راه، بجز فحاشی علیه دین؟
تشکر از توجه تان
12 نوامبر 2012, 08:36, توسط Ahmadi
آقای یاسین
ازبحث زیادصرف نظرزیرانه توباافکارت میتوانی من راازسلام دورسازی وشاید من هم بادلایلم نتوانم توراراجع به حقانیت اسلام قانع سازم. امابه یک نکته باید توجه نماییدکه قدرت وپول میتواندخوبترین انسان هارابه بدترین انسان تبدیل نماید. امروز چون کشورهای غیراسلامی مانند امریکا، انگلیس، فرانسه وآلمان به اوج انکشاف دست یافته اند وازجانب هم اسراییل که دشمنی فطری نسبت به مسلمان هادارد برای بقای منافع خود کشورهای ضعیف تررامورد هدف قرارمیدهند. طالبان رامفکوره های دین اسلام به وجودنیاوربلکه طالبان توسط همین کشورها به وجود آمد، مفکوره های دینی طالبان ازقرآن نشت نگرفته بلکه ازدین به نام وهابیت نشت گرفته ودین وهابیت هم توسط همین کشورها برای تامین منافع شان به وجودآمد. شماتاریخ هاییرا درموردشخصیت حضرت محمد (ص) میخوانید اما درمورد درست بودن آن هم باید دقت کنید. اگر دراوایل اسلام دربعضی جاها به زورشمشیرآمد پس آن کارلازم بود زیراقوانین حاکم درآن جامعه به مراتب بدتروخشن تربودواعراب دختران شان رازنده به گورمیکردند. آیات قرآن هم که موردانتقادشمااست نظربه زمان همان وقت معانی خودراداردولی بسیارخوبی های دیگرهم دراسلام وجودداردکه باید دیده شود. اما تاسف من این است که درعملکردطالبان چهره اسلام رامیبینید وچهره اصلی آنراکه عبارت ازوهابیت انگلیس، امریکا واسراییل است نمیبینید.
حال اگرطالبان این عملکردهارابه نام دین عیسویت یایهودیت انجام میداد آیا بازشما اسلام راانتقادمیکردید یا آن دین هارا؟
12 نوامبر 2012, 08:48, توسط عزیز یاسین
آقای احمدی سلام
باید خدمت شما به عرض رسانیده شود که فهم شما از اسلام در حدی است که میتوانیم شمار را در همان کتگوری « دستۀ نخست - نی - گویان » قرار بدهیم . اگر یک بار دیگر نیز مقاله را مرور نمایید ، خواهید دانست که منظور من از قرار دادن شمابه این ردیف چه بوده میتواند
کامیاب باشید
عزیز یاسین
12 نوامبر 2012, 09:13, توسط Ahmadi
آقای یاسین
طرزتفکروبرداشت شما ازاشخاص مربوط به شمامیشودکه کی راکجاقرارمیدهید خوشبختانه با فکرشما شخصیت هیچکس تغییرنمیخورد. درحقیفت باقراردادن اشخاص درکتگوری های که شماذکرنمودید خودتان درآنجاقرارمیگیردنه آن شخص. ومن خوشبخت هستم که شماازمن تحسین ننموده اید، زیرامن رابه یادقصیده یی به نام تحسین نادان که درصنف دوازدهم خوانده است میاندازد.
12 نوامبر 2012, 14:42, توسط فراری
من هم شیعه بودم اما هیجگاه سنی ها را کافر مرتد فر زند عایشه حرام زاده و غیر و غیره خطاب نکرده ام و من به هر کس این حق را مید هم که هر کس پیروی هر دین و مذ هب که میخواهند باشد .
من از هیج ملا یا عالم شیعه نشنیدم که گفته باشد سنی ها بخاطر ایکه سنی هستند حرام زاده هست کافر هست و غیره و غیره .
من همیشه علا قه مند به خواندن مضا مین نشر شده شما بودم اکنون بر داشت من غلط از اب بر امد .
من منحیث یک افغان در صور تیکه شما هم افغان باشید خواهشمندم از تفرقه و نقاق بین مردم خصو صا مردم افغانستان جلو گیری شود اگر کسی بخواهد که بین مردم تفرقه انداخته به قدرت برسد بهتر از انست که از راهای مشروع و انسانی را جستجو کند .
جز ب را دروغ تحریر کرده اید با وصف اینکه من اتیست هستم و از کسیکه بین مردم تفرقه انداخته حکو مت کند علا قه مند نیستم و خوشم نمیاید چون نتجه خوب ندارد .
12 نوامبر 2012, 14:52, توسط باب بیتا
ادامه بحث:
آیا واقعا اسلام امروز مشکل اساسی مردم افغانستان است؟
در پاسخ باین سئوال و خلاف توقع جناب یاسین و هواخواهان او باید گفت نی! دین اسلام بمثابه هر نظام سیاسی و اجتماعی دیگر بمثابه شمشیر دو لبه برای اهاف و مقاصد مختلف، مثبت و منفی، مورد بهره برداری قرار گرفته می تواند. اگر امروز شماری از کشورها یا گروه های سیاسی از آن بنفع خود بهره برداری می کنند، باید انتقاد متوجه آنان گردد، نه دین اسلام زیرا دین اسلام تعابیر و تفاسیر مختلف می تواند داشته باشد ... حتی بعضی دین اسلام را دین سوسیالیستی و بعضی دیگر آن را یک دین سیکولار معرفی می کنند و حتی هستند افراد و اشخاص زیاد که ادعا دارند که دین اسلام یعنی دموکراسی!
آیا مشکل افغانستان یک مشکل دینی است؟
در پاسخ باین سئوال نیز باید نی گفت زیرا مردم افغانستان تا بحال مسلمان نیستند. افغانستانی هنوز هم در لجن قوم پرستی و پیروی از سنت ها و رواج های پدری شان غرق اند. اکثرا رسم و رواج قبیلوی و سنت های مزخرف خرافاتی شان را دین اسلام می خوانند در حالیکه، اگر از حق نگذریم، دین اسلام علیه اعراب بدوی با سنن و رواج های قبیلوی به مبارزه برخاست. اینکه تا جه حد دین اسلام در این راه توفیق یافت، بحث دیگریست. علیرغم این گفته از این هم انکار نمی توان که دین اسلام مانند هر پدیده دیگر متاثر از عوامل زمانی و مکانی است و هیچ کسی منکر آن بوده نمی تواند. کسانیکه واقعا می خواهند ما بمثابه صحابه پیغمبر اسلام زندگی کنیم، این اشخاص باید در یک دارالمجانین مورد تداوی روانی قرار گیرند، نه اینکه مورد استقبال و چک چک قرار گیرند.
روشنفکران افغانستان چرا دین را هدف قرار می دهند؟
باز هم، بی ادبی معاف، متل معروف وطنی است که می گویند: عذر گوزوک آرد جو می شود! این قماش از مردم باصطلاح روشنفکر می خواهند ضعف های شان را از طریق حمله بر اسلام تلافی نمایند. چه خوب یا بد، شعور اجتماهی مردم افغانستان زیر پوشش دین اسلام شکل گرفته است. دین در زندگی روزمره مردم افغانستان نقش اساسی، چه مثبت یا منفی، بازی می کنند. می خواهم یک مثال بسیار ساده را خدمت تان بعرض برسانم. اگر کسی در خانه یک چپی افغانی فوت می کند، این چپی نمای ما دست به دامان یک ملای مسجد برده و از او خواسته می شود که مرده این آقا جان تدفین و تکفین نماید و مراسم فاتحه و سوگواری او را بشکل آبرومندانه انجام دهد! کجاست این شعار دهنده و سورنای چی های انترنت که خود مرده خود را جمع و جور کنند؟
چرا طالبان امروز بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم اند؟
زیرا طالبان در افغانستان بدیلی ندارند. برای ثبوت این ادعا شما نقش آفرینی های خلقی ها و پرچمی ها بحیث خرس شوی های امریکائی و تیم جناب کرزی بحیث سگ و پشک شویان امریکائی را در افغانستان ارزیابی کنید و همچنان شعله ای های دیروزی را قدری مورد مطالعه قرار دهید. تا دیروز این مائوئیست ها شعار از ضد امپریالیزم و ریویژینیزم شوری می زدند ولی امروز شمار کثیر از آنان با سر بلند سر تانک های امریکائی سوار و برای امریکائیان علیه حریفان باصطلاح اخوانی و خلقی و پرچمی شان با سر بلند و زیر پرچم امریکا در افغانستان می جنگند. چه شد آن لاف و پوف هائیکه هر کس را بجرم داشتن ارتباط با امریکا باین و آن نام می کوبیند؟
طالبان را شعور سیاسی و اجتماعی مردم افغانستان حمایت می کند. هر حکومت و نیروئی در یک کشور محصول و زاده شعور اجتماعی یک جامعه می باشد. اینکه این شعور با چه شکل و شیوه بوجود آمده باز هم یک بحث دیگر است. دوستی از دیکتاتوری اتا ترک ستایش بعمل آورد ولی وی از این نگاه غافل است که شعور اجتماعی در ترکیه برای اتا ترک ممد واقع شد و این شعور جمعی در افغانستان با سردار محمد داود خان و در ایران با محمد رضا خان پهلوی چندان موثر نبود. بزرگترین اشتباه کاری سردار امان الله خان و سردار محمد داود خان این بود که آنها برداشت غلطی از آزادی زنان، بطور یک مثال ساده، داشتند. اگر این ماجرا جویان با جبر و اکراه تنبان زنان و دختران شان را بخاطر تعمیم آزادی زنان نمی کشیدند، امروز طالبان آن را با زور و جبر بالای شان تحمیل نمی کردند. اگر شما خوب دقت فرمائید، فاجعه را افراد و اشخاص غرب زده در جامعه افغانستان شروع کردند و اسلام گراها در مجموع و طالبان امروز بشکل اخص آن در یک حالت عکس العملی کار می نماید. در هند امروزی بالاترین مقامات هندی با یک ساری هندی ظاهر می شود. آیا این باین معناست که زنان هند از آزادی برخوردار نیستند؟ چرا خام کله های افغانستان از موضع رهبری علیه شیوه لباس پوشی مردم شان عمل می نمایند؟ چرا هستند کسانیکه فکر می کنند با شیوه پوشش غربی شخصیت و آزادی کسب می نمایند؟
در پایان می خواهم برای دوستان دو آتشه شعار دهنده وبسایت یک توصیه دوستانه داشته باشم:
لطفا مسائل و موضوعات دامنگیر خویش را از نگاه انتروپولوژی و روان شناسی جامعه تان ارزیابی کنید. از دادن شعار های طوطی وارو که چیز جز تباهی ببار نمی آورد بپرهیزید. لطف نموده امروز وضعیت و چگونگی زندگی مردم خویش و خود را از نگاه بشر شناسان امروزی به بحث بگیرید و شما این کار را می توانید با پرداخت یک وجه ناچیز با شامل شدن در کورس های مراکز تحصیلی غرب به آسانی کسب نمائید. مشکل شما علاوه بر طالبان و اسلامگراهای خائن جنبه فرهنگی و روانی نیز دارد. کوشش بلیغ بخرچ دهید که بالای این مشکلات مطابق خواست های روز تان فائق آئید.
با احترام دوستانه
باب بیتا
12 نوامبر 2012, 15:32, توسط باطاعون جهاد مبارزه کنید
جهاد ومجاهد دوکلمه ایکه معادل اند بافاجعه.
تامردمان سرزمین ما وسایرکشورهای مسلمان آیدیالوژی جهاد راازدامان شان نزدایند هیچگاهی درجرگه ملت های متمدن وبافرهنگ بخشی نخواهند داشت.یکهزاروچهارصدوچند سال است که دربخش ازکره خاکی ماجنایات بربرمنشانه وغیرانسانی بنام جهاد ادامه دارد.باآیدیالوژی وفرهنگ جهاد که خود زاینده مجاهد (جنگ پسند,جنگ طلب,جنگجو,جنگی صفت,جنگی نهاد)است باید مبارزه شود.فرهنگ جهاد انسان رابه یک درنده بیرحم ,بی عاطفه ,ویرانگر,بیگانه باارزشهای انسانی و......مبدل میسازد.جهادآدمهارامیکشاندبه : کشتن دیگرکیش,تخریب مکتب,سوزاندن کتاب,ویرانگری شهرها,سرکوب تاسرحدنابودی همه اشکال وتبارز تمدن ......
میتوان جهادرابه طاعون وبدترازطاعون مقایسه نمود
13 نوامبر 2012, 00:25, توسط محمد
پروژه طالب یک پروژه سیاسی بوده است ( آی ، ا س ، آ ی ) پاکستان د ر تشکیل گروه طالبان ازنام اسلام سوء استفاده
کرده است ، گرچه معنی طالب د ر عربی شاگرد مدرسه یا مکتب است آی اس آی پاکستان ازیکطرف با این تشکیل خود
با تبلیغ به نام اسلام خواسته است نام اسلام را بد سازد طرف دیگربالای حکومت افغانستان درباره اختلاف سرحدی خود
برای حل آن فشارآورد ، ازجانب دیگرچون آ ی ا س آ ی پاکستان بامردما ن غیرپشتون افغانستان بدبینی و دشمنی دارد
خصوصأ با مردم تورک تباردر شمال افغانستان ، آوردن فشاربه واسطه طالبان بالای آنها هم بوده د ربخش اخیرپروژه نظرحامد کرزی هم با آ ی ا س آ ی پاکستان مساعد ا ست .
طالب و گروه طالب به اسلام ا ز هیچ نگاه ارتباط ندارد کاروتبلیغ طالبان اسلامی نیست با این اساس خود شان هم
مسلمان نیستند چون مسلمان نا حق انسان کشی نمیکند طا لب ها ازنام اسلام سوء استفاده میکنند .
جهاد آن است که هرکس اول ازخود و ازفامیل خود شروع کند مجاهد و
مسلمان کسی است که هیچگاه دروغ نگوید، بهتان به کسی نکند ، غیبت کسی را نکند ، به کسی آزاری نرساند ،
انسان کشی نکند به آسایش و آ رامی انسان ها و مملکت خود و جهان را آسیب نرساند کارهای نا شایسته و غیر
اخلاقی نکند وحشت و اختناق آوری نکند با هم سلوک خوب و انسانی داشته باشد تعصب و تبعیض خود خواهی
و قبیله پرستی نکند خدا را حاظرو ناظراعمال خود داند حق شمال را به جنوب نخوراند و من الله توفیق
12 نوامبر 2012, 22:33, توسط دوستم دوس ت م
او نويسندۀ لوده از خداوند ج برايت جهنم ابدي را خواهانم تو انقدر لوده و احمق هستي که دين مقدس اسلام را در افکار يک طالب وحشي انعکاس داده يي ٠
او مردم لوده با اين نجس بحث نه کنيد که عذاب الهي بالاي تان نازل نشود٠
با احترام
به اميد خشکيدن دستت و لال شدنت
آنلاین : http://او نويسندۀ لوده
13 نوامبر 2012, 02:35, توسط fetrat
عزیز جان به نظر یکی از انسان های شرقی (بیشتر دنبال ایجاد توطیه) است و بحث را بلد نیست.
13 نوامبر 2012, 06:55, توسط زمان
اسلام حقیقی دقیقا چیزیست که طالبان قسما پیاده کردند وکلا انچه راکه میخواهند ومیکنند.
شما اگر هزاران دلیلی بتراشیدکه به این دین عربی چهره انسانی بدهید شدنی نیست ,تمامی دکتورین اسلام باسرشت ,نیاز,روان وفهم ادم امروزی درتقابل قراردارد.دین اسلام بازمان وزندگی درتضاد است که بدون شک اسلام دراین مقابله میدان رامیبازد,زمان برنده مطلق وبلامنازع بوده واست که درامتداد زمان هزاران دین امده وزیسته ورفته است وازاینکه بشر امروزی به مرحله کاملا تازه ای ازتمدن پاگذاشته مرگ دین درکل به شمول دین عربی (دین تسلیم )سرعت بیشتر گرفته است.
دین که زمانی پناهگاه ,تکیه گاه ,امید بخش انسان ناتوان وعاجزدربرابرجبرزمان ,مصبیت های بیشمارطبیعت,حیوانات درنده ,امراض کشنده ,فقر چاره ناپذیر,جنگهای تباه کننده وهزاران بلایای زمین واسمان بود,دیگر بدرد بشرامروزی نه تنهانمیخوردکه خیلی مضجک ومسخره هم است .