صفحه نخست > دیدگاه > ام البلاد یا شهر مولا علی مورد هدف تیر ایران قرار گرفت

ام البلاد یا شهر مولا علی مورد هدف تیر ایران قرار گرفت

حالا وطن فروشی در محیط ما آنقدر موضوع پیش پا افتاده شده است که هر صاحب قدرت به نوبت خود میتواند نه تنها وطن بلکه هر وجب خاک و کوچه های آنرا بدون طول و ترازو به نرخ لیلام بفروش برساند .
اسد الله آسیابان
چهار شنبه 22 آگوست 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

پدرم روضه رضوان به دوگندم بفروخت
نا خلف باشم اگر من به جوی نفروشم
( وطن ویرانه از یار است یا اغیار یا هر دو )
( مصیبت ازمسلمان هاست یا کفا ر یا هر دو )
وطن را میفروشند چون متاع بی بها
مگر این کار دیوانه است یا هوشیار یا هر دو

ایران و پاکستان دشمنان سوگند خورده مردم افغانستان بوده و در ویرانی هستی مادی و معنوی آن جایگاه خاص خود را دارند. حوادث ناگوار سه ده اخیر در کشور به مردم شور بخت آن آنقدر ظلم و بیعدالتی ها را تحمیل نموده است که گویا باشنده گان آن با مظالم و بیعدالتی یکجا زاده شده و تن به تقدیر داده اند. مردم بلا کشیده این مرز و بوم سالهاست در برابر انواع و اقسام بیعدالتی ها دست و پنجه نرم میکنند که از همان آغاز حادثه ثور و مداخلات کشور های بیگانه بخصوص پاکستان و ایران بدون در نظر داشت تمام پرنسیپ و نورم های حقوق بین الدول شروع گردیده تا کنون دامن گیر این کشور و مردم بیچاره آن است.

با تغییر رژیم در افغانستان، مردم انتظار یک آینده درخشان را داشتند و تمام آرزو های دیرینه خود را در آیینه آن میدیدند. ولی دیری نگذشت که این همه آرزو های ملت یکجا با دولت جوان طعمه خامی های مسند نیشینان و همچنان مداخله و توطئه بیگانگان، بخصوص پاکستان و ایران گردید. با سقوط رژیم نو تآسیس و آمدن مجاهدین به قدرت، مرحله نوین بدبختی های مردم افغانستان آغاز گردید.

رهبران مجاهدین کشور که حامی اصلی شان پاکستان و ایران بوده با رسیدن به قدرت سیاسی نه تنها دغدغه ساختن دولت مشترک ( کانفدریشن ) را با پاکستان طرح نمودند، بلکه با ویران نمودن تمام هستی مادی و معنوی کشور، اسلام و ارزش های معنوی آنرا در اذهان جهانیان زیر سوال برده کلام الهی که در آن مهر صلح و برادری را در خانه خدا گذاشته بودن به مجرد باز گشت شان به وطن، آن را نقص و از آن استفاده افزاری نمودند.
درمورد طالبان چیزی و جای برای گفتن نیست زیرا دوران زمامداری ایشان سیاه ترین صفحات تاریخ کشور ماست .
بعداز سقوط طالبان با وجود آنکه مردم بلاکشیده افغانستان با اشغال کشور شان توسط امریکا از تاریکی های دوران طالبان بیرون آمده روزنه امید وروشنایی به روی شان باز گردید ولی دیری نگذشت که دیده شد هدف از اشغال، ساختن یک افغانستان نوین و احیا و رشد دموکراسی نبوده بلکه افغانستان یک تخته خیز تکتیکی برای استراتیژی های منطقوی بوده که این کشور خود طعمه این استراتیزی ها گردید که وضعیت کنونی کشور شاهد این مدعاست.
نیکتای داران تکنوکرات که صدای دهل شان از دور خوش و آخرین چشم امید مردم بیچاره کشور به آنها دوخته شده بود، در کشور های غربی، امریکا و کانادا چون گرگان گرسنه منتظر زمان مناسب بوده، لحظه شماری میکردند تا اینکه به مجرد اشغال افغانستان توسط حامیان شان در کشور سرازیرگردیده خون این ملت را که گویا خدا برای شان ارزانی کرده است بچوشند.

این “کفن دزدان” بی ترهم آنقدر دندان های خود را بجان این وطن ومردم بیچاره آن تیز کرده بوده اند که گوشت تا استخوان آنها هم از ایشان در امان نبوده و بخاطر حفظ قدرت سیاسی فامیلی قومی و قبیلوی و پر کردن جیب های خویش وطن را با همه هستی مادی و معنوی آن چون متاع بی بها در بازارعرضه و با دادن قواله های صد ساله یا دایمی به فروش رسانیده و “روی کفن دزدان اولی را سفید کردند”.

حالا وطن فروشی در محیط ما آنقدر موضوع پیش پا افتاده شده است که هر صاحب قدرت به نوبت خود میتواند نه تنها وطن بلکه هر وجب خاک و کوچه های آنرا بدون طول و ترازو به نرخ لیلام بفروش برساند . با درد و الم و تاسف بی پایان از طریق رسانه ها اطلاع یافتم اینکه جناب عطا محمد نور ( معلم عطا ) یکی از جاده های شهر مولا علی را كه بنام ابومسلم خراسانی مسمی بود، قصد دارد با کشور ایران معامله كرده و قواله آنرا بنام چند نفر جاسوس ایرانی که در ایام زمامداری طالبان به جرم مداخله به امور کشور و جاسوسی اعدام شده بودند، ثبت نماید .
حالا سوال اصلی اینجاست که مزد معلم عطا ونفع کشور ایران از این معامله چیست و کشور ایران چه بهای برای این معامله خواهد پرداخت ؟

احتمالآ جهت مادی این معامله آنقدر مورد بحث و ارزیابینباشد، زیرا دخل و حساب سرمایه جناب عطا نور را به گفته مردم مستوفی کابل هم نمیتواند دریافت کند. ولی بدون شک این معامله یک بارتر سیاسی بوده جای آنرا دارد که نفع هر دو جانب را در این معامله به تحلیل و ارزیابی بگیریم.

ایران منحیث یک کشور همسایه در مداخله و تخریب افغانستان هیچگاهی دست کمتر از پاکستان نداشته، حالا دیگر در رده های بالایی ساختار دولتی افغانستان مستقمآ تاثیر گذار بوده و حتی قرار اعتراف شخص ریس جمهور کرزی سالانه یکی دو بار عیدانه و یا به اصطلاح مردم جیب خرچی آن را نیز میپردازد. از این رو ایران میتواند هر لحظه مطابق میل خویش طبل زند وآنها را به رقص بیآ ورد .

بنابر تحلیل اکثریت آگاهان سیاسی سر نوشت افغانستان بعد از 2014 با علامه سوالیه ( ؟ ) بزرگ گره خورده است. از این جاست که کشور های همسایه بخصوص ایران در تلاش اند که نه تنها در مرکز بلکه در ولایت های کلیدی نیز گماشته گان خود را داشته ودر تعیین سرنوشت آنها دست باز داشته باشد.
ولایت بلخ که یکی از ولایت های کلیدی وسرنوشت ساز بشمار میرود همیشه مورد توجه ایران از دو جهت قرار گرفته است.

اول - چون ولایت بلخ راه مواصلاتی مستحکم با کشورهای آسیای میانه و روسیه دارد که این کشور ها نیز هر کدام به نوبت خود منافع خود را در منطقه دارند که با منافع ایران در تضاد میباشد .

دوم - در ولایت های شمالی اکثریت باشنده گان آن را تورکتباران افغانستان تشکیل میدهند که در وجود ایشان تامین منافع استراتیژی عظمت طلبانه ایران غیرممکن و یا هم نهایت مشکل است که از اینرو ایران همیشه در جهت دریافت چهره ونیروی که بتواند منافع آن را بدون کم وکاست تامین نماید بوده و است .

جناب عطا محمد نور مناسب ترین چهره یی است که دیگر در سر دعوای معلمی نه بلکه بلند تر از ولایت را میپروراند . با وجود آنکه در تعلقات سیاسی خود به حزب جمعیت اسلامی پیوند دیرینه دارد و در موضوع گیری های سیاسی کنونی با داکترعبدالله سر میجنباند درعین حال زیرکانه در تلاش ساختن یک مرکز در محور خود که هدف آن از یک طرف بخاطر گرفتن وزنه بیشتر در پروسه سیاسی و سیاست مداران کنونی کشور و حامیان بین المللی بوده که گمانه زنی ها اینکه گویا در انتخابات آینده کشور بحیث معاون شاه محمود کرزی پیشنهاد میشود شاهد این مدعاست . از طرف دیگر ایجاد یک نیروی مقامت در برابر حزب جنبش ملی و اسلامی جنرال دوستم و حزب وحدت اسلامی آقای محقق که وزنه بیشتر از عطا نور دارند و حریفان اساسی ودیرینه وی هستند در نظر است. لذا بخاطر جامعه عمل پوشاندن به این دوهدف به دو فکتور اساسی داخلی و خارجی ضرورت عینی است .

اول - فکتور داخلی که عبارت اند از:

1 - منبع مالی هنگفت که بدون شک وی بقدر کافی در اختیار دارد.

2 - خود محوری و روابط وسیع با حلقات سیاسی کشور با منافع مشترک.

دوم - فکتور خارجی : عبارت است از یک کشور حامی و تمویل کننده که متاسفانه در شرایط کنونی رول تعین کننده را در کشور مان دارد . ایران یگانه کشوریست در منطقه میتواند جای این خالی گاه را برای عطا محمد نور پر کند .

با در نظر داشت این واقعیت ها میتوان گفت که در شرایط بغرنج کنونی و یک آینده نا معلوم، منافع سیاسی اقتصادی جناب عطا محمد نور و بر آورده شدن آرزوهای حاکمیت مطلقه بی چون و چرای آن از یک طرف، پیاده و عملی شدن سیاست شونیزم ایران در منطقه از طرف دیگر با هم همبستری دارند .

از این جاست خوش خدمتی معلم عطا به ایران و حاتم تایی آن که میخواهد قواله چند وجب خاک شهر مولا علی را بنام جاسوسان ایرانی کند. به گفته مردم اگر تنور جناب عطا محمد نور اینقدر گرم است پس چرا ایرانیها یک قرص نان خود را در آن نه پذند .
ومن الله توفیق

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • پس اوغان بی فرهنگ و بی علم بی قانون کاری خوبی کرد که نماینده های سیاسی ایران را بی رحمانه بر خلاف تمام عرف و عادات ملی و بین الملی در داخل خانه شان بقتل رسانید ؟
    ای کاش جاده ها و سرک ها و محلات را که در بلخ و کابل و هرات .... بنام بد نام اوغانهای پاکستانی و سایر خارجی ها مسما کرده اند به عکس العمل نابینایان قبیله مواجه میشد .
    موضوع بسیار مهم اینکه ابتدا یک نوبسنده تحقیق کامل وجامع انجام دهند تا ماملا اطمینان حاصل نمایند که کسی , مقامی چنین کاری کرده است یا خیر !! ایا اوازه های سرچوک است یا حقیقت انجام شده !! اگر والی جهادی بلخ جاده ابومسلم خراسانی اسماعیله را تغیر و بنام قربانی جنایت اوغانها نموده باشد کاریست نادرست خطایست بزرگ !! اگر اسم کدام جاده و خیابان دیگر را بنام انان مسما کرده باشد کاریست نیک و انسانی و در جهت همدری با برادران ایرانی و موافق نبودن به اعمال تروریستی طالبان اوغانی نوکر غرب و شرق وهابیت !!
    اینکه چرا این موضوع کوچک حربه، شده برای اوغان تروریست و انتحاری و نشه یی اوغانها میداند پنجاب!!!

  • AZ KAP ZADANET MALOM MESHA KE hAMSHERT BA HESABE NAMALOMA DADA ASRT TU CHATALE KABES

  • پشتون ها و هزاره ها و ازبک ها و تاجیک های وطن پرست باید با هم متحد شوند و نگذلرند که باند دزد و وطن فروش مسعود جنایتکار مانند قومنان عطا محمد نور، افغانستان را دوباره به طرف به قهقرا سوق دهند.

    • آقا جان، در صفحه دیگر هم برای شما تذکر دادم که از نام هزاره‌ها به مسائل حساس قومی و تباری دامن نزنید. مگر قحطی نام است که شما حتما باید با نام قبیله و تبارتان هر بار از اینگونه پیام‌های آنچنانی می‌گزارید؟ کاش چیزی بدرد بخور هم بی نویسد! هزاره نام است برای قشر از مردم محترم، و شما حق ندارید این نام را با پیام های غیر مسئولانه و غیر منطقی به لجن بکشانید.

    • oweeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee

    • هزاره مهاجر! اگر عطا محمدنور والی موفق نمی بود امروز هزاره ها هم در مزار امنیت نداشتند. اما عباس دالر و مانند او سرمایه دار های کلان شدند و همه در این امنیت و سازندگی و آبادی مزار از کار والی بلخ سود میبرند.

    • جناب ر(ب)!
      چرا می ترسی؟ وقتی باند جنایتکار شورای نظار و مسعود پرستان با نام آیاریی و پنچشیری و ... اینجا هم به پشتون و هم به هزاره و حالا به ازبک ها تحت نام اسب سوار و ... توهین می کنند ما چرا از نام خود بترسیم؟ بگذار بفهمند که دیگران با این وطن فروشی شان مخالف هستند. تا کی ملاحظه؟ همین مسعود افغانستان را به لجن کشانید ولی همین مسعود پرستان می آیند و از تمام جنایتش دفاع می کنند.

    • جناب فرشید بلخی!
      بله ممکن است چند هزاره ی سرمایه دار و قومندان با معامله گری با قومندان عطا به نان و نوایی رسیده باشند، ولی اکثر مناطق هزاره نشین در مزار از امکانات اولیه زندگی محروم هستن مثلا سرک هایشان هنوز خاکی هست و اصلا با مناطق تاجیک نشین قابل مقایسه نیست.

    • مسئله ترس نیست عزیز برادر، وقتی ما از نام هزاره سخنان لاطائل و استدلال‌های پوچ و آبکی تحویل می‌دهیم، داریم به این نام توهین می‌کنیم.
      .
      قبیله و تبار افتخار نیست. دانش و فرزانگی و انسانیت است که می‌توان به آن مفتخر بود.

  • سرکرده این دیپلومات ها یا جاسوسان همان شخصی بود که برای اولین بار تجزیه افغانستان را برای رهبران ان زمان مطرح کرد مسعود نخواست جاسوسان به خواست خود شان برسند مزار سقوط کرد ولی جاسوسان نه بوسیله اوغان ها بل بوسیله محافظان خود محل که از جانب ایران برای ایشان پول پرداخت گردیده بود برای کشتن و نه اسیر شدن جاسوسان به دست طالبان.
    حال عطا میخواهد از این دیگ و کاسه هم نفعی ببرد زیرا مدتی است که عده را دور خود جمع نموده (حدودا 2500 نفر به فکر خودشان روشنفکر) و در فکر رسیدن به قدرت در مرکز است. این هم میتواند کمک کننده باشد برای رسیدن به هدف بالا تر.

  • نام جاده از اسماعلیه به روافض تغییر کرده است اگر رجوع شود به تاریخ هر دو فرقه از اسلام نوع عربی بهره نبرده اند. یک تعداد عرب از دست مرکزیت اسلامی فرار کرده به این ها پناه برده و اسم خود را مسلمان حساب کرده احادیث زیادی را بنام های پیامبر ساخته چون از این طریق ساده میشد اسلام را اسیب زد. حالا همه در غرب میدانند که فرقه های شیعه نه مسلمان بلکه بدور از ایینی که ادعا میکنند استند.

  • این شهر مولاعلی نیست. آن علی در نجف است و این جا آرامگاه زرتشت است. علی یک و نیم هزار سال پیش مرد و حالا آدم های بی خرد پشت او را گرفتند که مولاعلی مولا علی. غم خودتان را بخورید که فعلاً از شما بدبخت تر در دنیا نیست ای مردم اوغانستان .

  • ایران وخر خمینی و کوره خر خامنه ای مانند دالخور های چتلستانی است اینها نه بدرد هزاره خورده ونه شیعه فقط در کون تاجک ها شله است که افغانستان را مزدور سازد

  • دوستان و برادران افغان در خصوص پاکستان نمی توانم نظر دهم اما بهتر است بجای جمله " ایران و پاکستان دشمنان سوگند خورده ..." دولت و یا نظام جمهوری اسلامی را پیش ازکلمه ایران بیفزایید زیرا مردم اکثریت مردم ایران مشکلی با مردم افغانستان ندارند و آن عده که به دنبال ایجاد اختلاف بین مردمان دو کشورند درحقیقت پیرو این سیاست هستند" تفرقه بینداز و حکومت کن" وگرنه ما ایرانیان می دانیم که بخشی از تمدن ایران در افغانستان و بخشی از تمدن افغانستان در ایران بجا مانده است ما هردو پسران یک پدریم و سرما (خنک) خورده یک زمستان و این استبداد و استعمار است که ما را به این حال و روز انداخته وگرنه در طول تاریخ این سرزمین کهن فارغ از آنکه خراسان بزرگ بنامیم اش یا پارس و ایران ، همواره یکی بوده گاهی مردم این سرزمین بستوه آمده از ظلم صفویان به شمشیر محمود اقغان در آمدند و یا گاهی نادر شاه افشار دستار حکومت خود را بر این سرزمین گسترداند و زمانی هم سامانیان در آنجا حکم می رانند به هر حال همه از یک فلات بودند و همه از یک ریشه نژادی در این گستره تاریخی . اکنون هم سالها است حساب دولت ایران و اندکی جیره خوار آن از جمیع مردم ایران جداست . مگر در زمان حکومت پیشین ایران مشکلی بین دو کشور بود؟ لطفا با تفکیک نام دولت ایران از مردم ایران حساب مردم ایران را را از این دولت غاصب سراسر کینه و بغض و چپاول جدا کنید

  • تا باند مسعودوف در سمت شمال باشد مطین باشید که افغانستان تجزیه خاد شد . کشورما افغانستان است و ما افغانیم کس حق ندارد بنام ایرانی حتا اسم یک سرک عادی را بگزارد

  • دوستان درود . بیآئید کمی منطقی تر بیاندیشیم . اگر عطا ذبیح الله نام یک کوچۀ را در شهر ما به نام ایرانی نموده و نظر به ادعای شما پول گرفته ، پس به خاطر نام گذاری کوچۀ در ایران بنام احمدشاه مسعود کی به ایرانی ها ، هندوستانی ها و تاجکستانی ها پول پرداخته است ؟ این ادعا پوچ است ! وقتی ما نام های اضافه از هشتاد فیصد کوچه ، خیابان ، کارته ، شفاخانه و دانشگاه های اوغانستان را بنام پاکستانی ها کرده ایم پولش کجاست ؟ چرا سرو صدای از شما وطنپرستان بر نمی خیزد ؟ اصلأ درد کمپیر غزه است ، نام دیگران را بد نکنید !

  • خر دجال قرن خمینی و کره خر دیوانه خامنه ای وملا های خر پرست حسا ب اش از مردم شریف وبا فرهنگ ایران جداست .این ملاهای شیطان پرست دور از سیاست زود بوسیله مردم شریف ایران بر طرف خواهد شد.تا ابد اینها بر سر نیزه حکومت نمیتواند ومردم با فرهنگ ایران را در گرسنگی نگاه نمیتواند و خودشان بلیونر شده و به مردم ایران توصیه میکنید گرسنه زنده گی وشکر گذار هم باشید این مشیت الهی است.مردم وخلق های ایران و افغانستان دوست وبرادر است حساب ملا و اخند جدا است

    • علي رو في سك پر ست صد بار كند را در شرق غر بد يد وطن ما با اسلام إيراني با شد يا عر بي يا
      هر قو مي با شد برا در است سك اور جف بزن فا ايد ند ا رد اين وطن خو دي ما و تو خراب كر ديم
      چو نكي عقل منطيق ند ا ريم سك پر ست

  • والله معلوم میشه که مدیر این وبلاگ هم منافق است، اگرنه چه ضرورت بود که در یک هفته دو مضمون کاملا به هم مانند در مورد عطا محمد نور پخش کند؟ بیاههد کابل را با مزار بیطرفانه مقایسه کنیم، کابل تبدیل شده به پشاور دوم، از هر نگاه ،ولی مزار از لحاظ پیشرفت اقتصاکی، آبادی، امنیت صد بار از کابل بهتر است.

  • دوستان عزیز
    من یک هزاره هستم اما به من چه که یک جاده در مزار شریف به نام چه کسی مسما شده است. مگر صدها جاده دیگر در این کشور به نام دزدان، ادمکشان، غارت گران، وطن فروشان و قتل عام کنندگان نیست. مگر جاده ای نادر بشتون یک نام نیک است؟ مگر جاده ای عبدالرحمن یک نام نیک است؟
    دوستان عزیز اگر مشکل وطن ما نام جاده ها است من می گویم همه ای جاده ها را به نام ابلیس بگذارید ولی در انها چراغ ترافیک نصب کنید وانها را قیر ریزی کنید. نام چه ارزش دارد؟
    مگر بشتون ها مناطق بسیاری را در افغانستان به نام های دیگر تغییر نام ندادند؟ مثل شیندند، پشتون کوت و ...؟ چرا کسی اعتراض نمی کند؟
    کسانی هم به نام هزاره، سخن می گویند معلوم است که یا مزدور هستند و یا جیره خوران افغان ملت. اگر نه از نام یک قوم برا کامنت های شخصی استفاده نمی کنند.
    من یک هزاره هستم و با ولایت کردن عطا هیچ مشکل ندارم. چرا این هزاره های دو اتشه از ولایت کردن یک عضو حزب اسلامی در غزنی شکایت ندارند که علنا می گوید من به طالبان اجازه دادم که غزنی را شش راکت بزنند؟

  • من یک هزاره هستم و برایم اصلا مهم نیست که یک جاده در مزار به کدام نام مسمی شده است. مگر در این کشور مشکل نام جاده ها است؟ مگر صدها جاده ای دیگر به نام جنایت کاران نیست؟ مگر جاده ای نادر بشتون در پایتخت یک نام انسانی است؟
    عطا هم حق دارد که جاده های مزار را نام کند. چرا حق نداشت باشد به خاطر که بشتون نیست؟
    طالبان این دیبلمات ها را به خاطر جاسوسی سر برید؟ ایا طالبان احمد خان سمنگانی و عبدالعلی مزاری را هم به خاطر جاسوسی سر بریدند؟

    • جناب سردرا زوالی!
      اگر شما هزاره باشید از همان هزاره های مانند اکبری و حرکت اسلامی شیخ آصف محسنی هستید که بر علیه مردم خود جنگیدن. برای من فرق نمی کند که خائن از کدام ملت است می خواهد تاجیک باشد یا پشتون یه هزاره یا ازبک، خائن خائن هست، برای من کرزی یک خائن است چون جلوی راکت باران پاکستان را نمی گیرد. اگر خلیلی و محقق هم این کاری را که قومندان عطا را کرد آنها می کردن من اینجا بر علیه آنها می نوشتم. من نه افغان ملتی هستم و نه مزدور کسی یا گروهی یا کدام کشوری؛
      در کجای افغانستان سرک یا محلی به نام کدام پاکستانی شده است؟ اگر کدام سرک یا محل به نام بزرگان پشتون است خوب حق دارن چون تابیعت افغانستان را دارند. ولی این کار قومندان عطا که نام سرک ابومسلم خراسانی را به نام ایرانی های جاسوس سپاه پاسداران کرده است یک وطن فروشی است یک ناموس فروشی است می فامی؟ برو یک چند سبای در ایران زندگی کن ببین ایرانی ها چطور با تو رفتار می کنند بعد یبا اینجا از عمل خائنانه دفاع کن چون هر کس چند روزی را در ایران زندگی کرده باشد مخالف سرسخت این کار می باشد.

  • افغانستان یا فدرالی شود ووالی ها و مسوولین ایالت ها همه انتخابی باشد.یا والی ها بر اساس رقابت ازاد بر اساس شایستگی انتخاب شود.با این جنگسا لا ران وحزبی پارتی بازی مردم قربانی سلیقه های شخصی ووابستگی های شخصی این جنگ سالا ران میشود.این عطا در حالیکه بر ضد کرزی در انتخابات بود مگر بزور حزبی جمعیتی و وابستگی به ایران والی بلخ باقی ماند.

  • مهاجر هزاره بچی،
    چپ شه د قبیله خایه مال. عطا محمد یو قهرمان دی.

  • تاکه مزدوران ایران وچلستان والی باشد ویک جاده را فدای بادار خویش کند وخایه مال اصلی به پشتو ازترس به بینامی از ایشان دفاع کند. معلوم است که این وطن در پای کی قربانی خواهد شد

  • داوطن خرڅونکي په هيڅ نه شرميږي عطانور کله پوهنتون نه دانشګاه جوړه کړي او کله واټونه دجاسوسانوپه نوم کوي خوداټول ديو لنډي مودي لپاره به پاتي وې تر عمره به داواکدار نه وي يو اصيل افغان به واکدار شي اودا هرڅه به ړنګ شي خو پدي برخه کي کرزي هم مسول دي دابه هم په راتلونکي کي جوابګووي .په درنښت سادات لندن

  • در افغانستان صد ها جاده است همین ادم خود را بزرگ فکر کرده و یک جاده را به نام ایران و یا امریکا نموده چه فرق میکند ضرورت به اینقدر سرو صدا نیست .
    ادم نباید اینقدر خورد و ذلیل باشد که بخاطر یک عمل خیلی کوچک عکسلعمل زشت نشان داده از کاه کو بسازد.
    خیلی کار های دیگر است که مهم تر از یک جاده بوده که باید انجام داد مهمتر از همه وطن در حال تجزیه به پیش میرود در تمام مناطق پشتون نشین خون میبارد مکتب به روی اطفال های شان مسدود شده باید به انها کمک شد پشت کپ های مفت سر گردان هستید شورای نظار چی کرد مسعود چی کرد مزاری چه کرد .
    چرا نمیگوید ملا عمر چی میکند گلبدین چی میکند پاکستان چی میکند .
    یگان نفر بنام هزاره پلان شوم خود را میگذارد در حالیکه همچو بر خورد خلاف اوتوریته مردم هزاره است پشتون ها نصف اوغانستان را به پاکستان فروخته که اکنون کلدار چالش دارد هیچ کس صدای خود را نمیکشند فقط یک جاده را شما با دندان گرفته اید .
    هوش تان باشد بنام هزاره پیام نمانید بنام بد نام شخصی خود پیام بگذارید هر کس بنام هزاره پیام میگذارد و میخواهد نام هزاره رالکه دار کند ان شخص بی ناموس ولد زنا است فقط ولد زنا از پدر و مادر حرام زاده است

  • دوستان عزیز!
    می بینید که عوامل وابسته به مسعودوف و شورای نظار طاقت یک انتقاد را ندارن و همه شان بر من حمله کردن؛ من از اینها می پرسم که در کجای افغانستان یک سرک به نام کدام پاکستانی هست؟ اگر کدام جا به نام بزرگان پشتون ها است ولی 98 درصد سرک ها و مناطق کابل نام دری(فارسی) دارن؛
    اگر طالب امروز دشمن است خوب دشمن پشتون هم است مگر طالب پشتون ها را نمی کشد؟ طالب هم یک وطن فروش هست یک ناموس فروش است ولی طالب به پاکستان و قومندان عطا به ایران؛
    عوامل شورای نظار و مسودوف امروز هر کاری را که رهبرانشان انجام دهند هر چه که باشد آنرا تصدیق می کنند. اگر این کار قومندان عطا را مثلا کرزی یا خلیلی یا محقق یا دوستم می کرد امروز اینها صدایشان بالا می شد که چرا نام سرک ابومسلم خراسانی را به نام دیگران کرده اید؟ ولی حالا چون این کار را یکی از سران شوای نظار کرده است حاضرند آنرا به هر قیمتی شده توجیه کنند.
    در ضمن تبدیل نام یک سرک یا منطقه کار وزارت اطلاعات و فرهنگ هست و نه کار یک والی.

    • خر خلقی اوغانی, فاشیستیکه بخاطر اهداف شومت هزاره شده یی !!!
      .....در ضمن تبدیل نام یک سرک یا منطقه کار وزارت اطلاعات و فرهنگ هست و نه کار یک والی.....
      چونکه خود مطالب بالا را یاد اوری نموده اید !! بنا وجدانا جواب بگوید که این همه تغیر نام محلات و جاده ها بنادر ... به نام دزدان ,وطن فروشان , جاسوسان و ناقلان اوغانی در سرتا سر این خاکدان از زیر نظر وزرات اطلاعات و فرهنگ گذشته یا به اساس فیصله های چا رتا اوغانملتی مزخرف که بنام نویسنده وشاعر کار پوه قلمداد میشوند در جرگه های نسوار و اوغانی تولنه ....

    • اولا شما باند شورای نظار با دوو زدن و دشنام دادن ادب و تربیت فامیلی تان را نشان می دهید گناه شما نیست چون سواد ندارین.
      خوب جناب!
      به من بگو در کجای افغانستان یک سرک به نام پاکستانی شده است؟
      جز چند محله در کابل که نام پشتونی دارد، 98 در صد سرک ها و کوچه ها و مناطق کابل نام دری (فارسی) دارد.
      همین استاد عطا چند سال پیش یک سرک را در منطقه ی هزاره نشین در مزار به نام "عبدالرحمان خان" تبدیل کرد. این کار را نه یک پشتون افغان ملیتی که همین قومندان عطا انجام داده بود.

    • مسجيد پو لي خشتي را بنام زيا لحق نكر دند در آن وقت كجاه بؤ دي وطن دوست

    • جناب رحیم کابلی سلام، تو همان قدر که توهین نکردی شخصیت خود را نشان دادی.
      1. کی و چی وقت نام مسجد پل خیشتی را به نام ضیا الحق تبدیل کرد؟
      2. پس چرا هنوز نام مسجد پل خیشتی هنوز هم همین نام هست؟

    • هزاره شده مهاجر.
      مگر جاده یی در کابل بنام وهابی سعودی مسما نشد !!مگر محلات و جاده ها در کابل مزار هرات بلخ ..... بنام قبایل خیمه نشین پاکستانی انطرف سرحد نامگذاری نشده است؟ رحمان مینه خوشحالمینه ونام های اوغانی پکتیا کوت , وزیراکبرخان ,احمد شاه مینه ]ملالی مینه, نازو مینه , غازی ادی ....... هر روز چار تا نیچمه نویسنده وشاعر ان قبیلوی تان از کیسه خلیفه نام محلات و جاده ها را بنام بی نام نامرد ترین ,بز دل ترین, خائین ترین ادمکش ترین ,افراد قبیله تغیر نام نداده اند ؟
      عطا مورد تائید من نیست اولا هیچ عاقلی این را قبول کرده نمی تواند که او چنین کاری کرده باشد که نام کوچه و سرک ابومسلم خراسانی را تغیر داده باشد , باید کوچه که بنام احمد شاه ملتانی نامگذاری شده است را بنام کارمندان سفارت ایران مسما میکرد !!
      ثانیا من ادم هستیم عقل دارم نسب قبیله ندارم تا خوب بد را تشخیص نتوانم ما هر گز دنبال دزد و تروریست قاتل جنایتکار هم تباری خود نیستم این اوغان غول است که از روشنفکر و تا تریاک کار بیسوادش از ملا تا عامی اش دنبال بر تری جوی و امتیاز خواهی اند و همه را در اینه خود میینند مگر حسن ولسمل را ندید که در تلویزیون حضرت عمر الخطاب زن باره زن طلاقه چه نبود که باد نمیکرد با ریش کل نزد ملا عمر رفته !! با گروه های مجاهدین در پاکستان بخاطر اهداف قومی و قبیلوی اش نزدیک شده بود با پاکستانی ها و ای اس ای نشت و بر خاست ها داشته است حتا مثل هر اوغان دیگر به امریکا نزد سناتور ها نظامی ها و افراد استخبارات ان بخاطر بدست اوردن امتیازات قومی اقتصادی ...بفته وقبول زحمت کرده است او گلبدین را با احترام گلبدین صاتحب حکتیار صاحب خطاب میکرد و شاهدی میداد که خوب جهاد کرده داکتر نجیب خائین را تعریف و بخوبی یاد میکرد چرا که چند بار با نجیب و نماینده هایش دیده بود و در لست تکونکرات های که باید قدرت را از نجیب تسلیم میشدند شامل ساخته شده بود اما در حین زمان دوستم و ایتلاف شمال را مثل هر اوغان تجزیه طلب و اوغانها را متوجه خطر دوباره از ناحیه دوستمی ها میکرد فهیم و خلیلی ... را نوکر ایران و روس .. قلمداد مینمود اما خود اعتراف به رفتن امریکا چاپلوسی به انان داشت , افتخار میکرد که ادمکشی ینام ملاعمر جاسوسس پنجاب و ووهابیت او را در کوربچه با خود نشانده و به روی بی مو بی ریشش بوسه زده است !!!
      اما عطا مثل سایر قوماندانان مثل سگ وان والی جلال اباد تشریف دارند با کمی تفاوت ان اینکه سیزده چادره سال مکتب رفته و جاسوس ای اس ای و نوکر سعودی نیست ....... شما بخاطر بر او میتازید که نسب اوغانی ندارد و در برابر یکه تازی های اوغانملتی کابل نشین مقاومت و عکس العمل نشان می دهد ورنه کرزی زیر فشار غنی احمد زی , زنچوشوهر دختر گیلانی او را سبکدوش در کابل مثل دوستم محقق برادران مسعود .... نظر بند میساخت.
      خان

    • سلام به همهء کابل پرسیان عزیز وسلام خاص به دوست عزیزم (خان) گرانقدر!
      خان محترم!
      این هزاره مهاجر نام را همه می شناسند که کی است بگذار که این آقا عقده های درونی اش را لا اقل از آدرس یک قوم نجیب وشریف خالی کند. کسانی که ازسالها به اینطرف با کابل پرس? آشنایی دارند میدانند که چه کسانی ازنام وآدرس اقوام مختلف میخواهد دیگران را برضد یک قوم نجیب دیگر تحریک کند ولی چنین ترفندها هرگز کارگر نیست. آن رسوای تاریخ که یکبار ولید طرزی شده وبعد ضیا بومیا شد وبعد درافغان جرمن انلاین پشتون دژ شد حالا هزارهء مهاجر نیز میتواند شود. کسیکه خود درکابل پرس اعتراف کرده است که وی یک پیدوفیل تشریف دارد او میتواند هزارهء مهاجر نیز شود. این نوع هزاره های جعلی وساختگی زیر هرسنگ هزاران تای شان افتاده است . کنشکای قزلباش را هم باید بیاد داشته باشید که دیگر بعداز جر وبحثی که بامن نمود بار وبستره اش را جمع کرد ودیگر باز نگشت . آن موجود پست در ابتدا تمام مردم شمالی وکوهدامن زمین را از آدرس قزلباشان تحقیر میکرد وبعد که پای استدلالش لنگید یک شعر را در وصف شهادت زنده یاد مجید کلکانی سرود تا بدینوسیله بتواند چتلی های قبلی اش را پاک کند ولی برایش دیر شده بود او درک کرد که دیگر وقت شعرسرایی به پایان رسیده است ونمیتوان دیگران را با سرایش شعر مانند گذشته خرسازی کرده وآنها را گوشت دم توپ درخط اول مبارزه به کشتارگاه ها فرستاده وخود اولاد خویش را بنام پناهنده های سیاسی به کنج های امن اروپا رساند .
      قیوم رهبر راگلبدین به شهادت میرساند ومجید کلکلنی را دکتورنجیب گاو ولی لاف انقلابی بودن را در اوپا موسوی ومعروفی ومیرعبدالرحیم عزیز می زند. قزلباش جعلی فهمید که دیگران وی را با وجودیکه قزلباش هم باشد به پشیزی ارزش نمیدهند زیرا حرف های تکراری وتکیه برافتخارات جعلی وقتش گذشته است . بناءاین بیچاره های امثال اینهزاره مهاجر را بگذار که عقده هایش را خالی نماید ولی هرباررسوا میگردند ومانند تنویر واصیل کابلی وشبیر کاکر وصالح محمد برفکوچ وغیره هر ازگاهی نام عوض میکنند و حرف های شان همان ضرب المثل قدیم را بیاد می آورد که : دم خررا هرقدر اندازه کنی بازهم همان یک بلیست می باشد . ولی روی همرفته دلایل شما را در رد خزعلیات این هزارهء جعلی خیلی قوی یافتم. موفق باشید
      با احترام
      پرویز بهمن

    • جناب پرویز بهمن
      من عقده ای هستم یا جنابعالی که را فاشیسم شورای نظاری ات کور کرده است؟ تمام مقالات ات بر علیه جنایات حاکمان پشتون هست یک بار هم از مسعود جنایتکار بگو که افغانستان را بر باد داد.
      هر چی قدر اینجا مقاله نوشته کنی بازهم نمی توانی عقیده ی هزاره ها را نسبت به مسعود جنایتکار عوض کنی؛ چون دست مسعود به خون هزاران هزاره ی بیگناه آغشته است و مطمئن باش که هزاره ها با سیاست های شما وطن فروشان که افغانستان را بر باد داید و حالا باز می خواهید به نوع دیگر مانند قومندان عطا وطن فروشی کنید، هیچگاه متحد نخواهد شد.

    • آقای هزارهء مهاجر یا همان تنویر ویا هم اصیل کابلی یاهم جلال بایانی ویاهم ولی ویاهردوست عزیز دیگر!
      خودت برای یک لحظه فکر کن که همین نامی را که انتخاب کرده ایی حتی مورد پذیرش هزاره ها هم واقع نشد زیرا هزاره ها امروز بهتر هرزمان دیگر دشمن را ازدوست تشخیص میدهند. همان دوست عزیزیکه برایت نوشت:
      خودت حق نداری از نام وآدرس هزاره ها مطالب آبکی را بخوردمردم بدهی اگر ننگ وغیرت میداشتی همان کلمه برای هفت پشت ات کفایت میکرد وازخجالت باید آب می شدی.
      درین شکی نیست که هرپیامگذاری که درکابل پرس پیام خویش را میگذارد وابسته به یک قوم یا ملیت خاص می باشد وهرکسی طرز دید مشخص خویش را دارد. من اگر ازجنایات ومظالم حاکمان پشتون نوشته ام بخاطر این بوده است که مدت زمان این جنایات ومظالم دوصد وشصت وسال وبیشتراز آن بوده است وطبعا دوصد وشصت سال ظلم وبربریت حتی درحق خود پشتونها دربرابر پنج سال حاکمیت برهان الدین ربانی ویا نه ماه امارت حبیب الله خادم دین رسول الله قابل مقایسه نیست. ازین هم بگذریم ظلم وبربریت سلاطین اوغان علیه هزاره ها ازنظر هرجامعه شناس بیطرف وبا وجدان درزمرهء جنایات سازمان یافته حساب میشود ولی جنگهای کابل را میتوان جنگ تنظیم ها واحزاب نامید که هیچ حزب وسازمان جهادی البته افراد مسلح آن درجنایت وآدم کشی و وحشیگری دست کمی ازتنظیم دیگری نداشته است.
      بگذریم ازاینکه چقدر دزدان حرفه ایی وجانیان مسلکی که قبل از ورود مجاهدین به کابل قصدا توسط رژیم نجیب الله احمدزی اززندان پلچرخی وتوقیفگاه های ولایت کابل آزاد شدند وهرجانی ودزد هرقوم وملیت کلاه پکول برسر کرد واسلحه ایی را بدست آورد وریش گذاشت وهرجنایتی که از دستش پوره بود درحق هموطن خویش دریغ نورزید. من هیچ وقتی کورکورانه هرکی را جانی وجنایت کار نمیخوانم . خودم ازشاهدان عینی آن روزگار هستم.
      خودت میخواهی اینطور بگویی که حزب وحدت اسلامی برهبری زنده یاد عبدالعلی مزاری بیگناه وپاک بود ومظلوم بود هیچ گناه وخطایی را مرتکب نشده است رهبری آن ازآسمان الهام میگرفت هیچ نوع لجاجت ویکدنده گی ازخود بروز نداده وهیچ پنجشیری وشمالی وال وتاجیک درغرب کابل به قتل نرسیده است به ناموس هیچ تاجیک وپشتونی ازطرف جنگجویان حزب وحدت تعرض وتجاوز جنسی صورت نگرفته است آیا منظور خودت همین است؟
      اما زمانیکه من ازقتل عام یکاولنگ ومزار ویا ظلم هاشم خان ومحمدگل مهمند می نویسم این را نه من بلکه تاریخ می گوید. بناء هیچ هزارهء باوجدان ویاهیچ تاجیک باوجدانی حاضر نیست که یکبار دیگر بخاطر فتنه انگیزی رهبران پشتونی چون سیاف وگلبدین باهم بجنگند ونباید هم بجنگند.
      خودت بیغم باش اگر تو صدبار هم نام هزارهء مهاجر ونامهای مشابه آن را انتخاب کنی وبخواهی هزاره ها را برضد تاجیکها تحریک نمائی هزاره ها اینقدر عقل وفراست دارند تا راست را ازدروغ تفکیک نمایند. بناء خودت را هیچ زحمت نده وهیچ وقت چهره عوض نکن. من پرویز بهمن با کنشکای قزلباش نیز درهمین سایت کابل پرس? بحث نمودم . چرا وی دیگر حاضرنیست که زیر نام کنشکای قزلباش وارد میدان شود؟ زیرا دیگر تمام افکار وعقاید درونی اش برهمه گان آشکار شد. همه دانستند که هیچ قزلباش باوجدان وباشرف حاضرنمی شود که هموطن وهمزبان شمالی وال وکوهدامنی خویش را توهین کند وهمه را دزد ورهزن خطاب نماید. خودت نیز روزی میرسد که توسط فرزندان همین هزاره رسوا می شوی . پس بهتر است که زیریک نام با مخالفان خویش به بحث وگفتگو ادامه دهی بدون اینکه کسی را دشنام بزنی ویا منافقت بخرچ دهی.
      حافظ وظیفهء تو دعا گفتن است وبس
      دربند آن مباش که نشنید یا شنید
      با احترام
      پرویز بهمن

    • جناب پرویز بهمن!
      این جنایاتی را که تو به حزب وحدت و هزاره ها در کابل نسبت دادی همه شان تبلیغات شورای نظار بود تا احساسات منفی را برعلیه هزاره ها تحریک کند.

  • تو خبر نيستي الي جينات در ١٥ ثور ١٣٧٢ نا م مسجيد تغير داد ه بؤ د شا هيد در آن وقت در با ميان
    سر گين چيني ميكر دي

  • برا در اگر از اين غول ها نفرت داري بيرو در مغلي سنان جا ي أبا هي تو است چي ميكني در دا خيل اين
    غو لان مغلي سنان بيتر ين جا ي آزاد أر زاني يك كيلو گوشت اسب يكنيم دالر است

  • هزاره بچيم يك با ر در ميخ ميزني يك با ر در نال از گفتن ها فا يده نيست بيرو هر كمال داري كمال ي خو يش
    را در فا ميل خود خرج كن
    از زندگي ليظت بيبر د اين فحش گفتن تو هين كر دهن فقط خود ي
    جئنا ب الي را خو رد ميكند

  • هزارهء مهاجر!
    خودت هزارهء مهاجرنیستی بلکه از اخلاف عبد ا لرحمن خان مستبد و خون آشام هستی که 62 فیصد نفوس ملت مظلوم هزاره را از دم تیغ کشید . زنان واطفال معصوم شان را در بازار های داخل وخارج از افغانستان به صفت برده غللام وکنیز به فروش رسانید تاریخ غبار. تو از پیروان محمدگل خان مهمند هستی . محمد گل مهمند پدر فاشیزم افغانی وپشتونی زمانیکه نایب الحکومهء مناطق شمال افغانستان بود بیش از 300 جلد کتاب های دست نویس فارسی وترکی را در ملاء عام آتش زد. نام های جا ها ومناطق آن جا ها را که نمایانگر هویت فرهنگ وتاریخ مردمان آن مناطق بود پاک نموده وبه عوض آن نام های اوغانی یعنی پشتو را جاگزین نمود .
    طور مثال:
    1: در هرات سبزوار را به شیندند.
    2:فوشنگ را که زادگاهء طاهر فوشگنی بود به پشتون زرغون.
    در مزار شریف قریهء بهاء الدین که نام پدر مولانا جلال الدین بود وبه افتخار وی نام گذاری شده بود از طرف محمد گل مومند خاین به شپوله تغیر نام داده شد. این چند مثال کوتاه از جملهء صد ها خیانت وجنایت وتاراج فرهنگی محمد گل مومند است که در حق فرهنگ اقوام وملیت های دیگر روا داشته است. به این ترتبب دیده می شود که این ها با پاک کردن فرهنگ تاریخ وهویت دیگران برای خود خواسته اند که تاریخ وفرهنگ وهویت جعلی وساختگی بسازند. توهزارهء مهاجر نیستی تو از اخلاف این قماش مردمان هستی .

    • جناب محمد!
      من منکر 250 سال جنایت و خیانت در مملکت بدبخت نیستم و هر چه که حاکمان گذشته افغانستان نسبت به سایر اقوام محروم انجام دادن، منکر نیستم. و اگر هم حاکمان افغانستان کدام جا را نام بزرگان پشتون کرده باشند حق دارن چون پشتون ها هم تابیعت این کشور را دارند. ولی قومندان عطا امده است و نام سرک ابومسلم خراسانی را که جزوء بزرگان خراسان قدیم بوده است ( وبا مبارزه اش گلیم عرب های وحشی را از این کشور جمع کرد) را به نام چند ایرانی جاسوس تبدیل کرده است. این یک وطن فروشی هست و هر کس که وطن فروش باشد ناموس فروش هم هست.
      خیانت و وطن فروشی محکوم هست خواه از طرف یک پشتون باشد یا تاجیک یا هزاره و یا هم یک ازبک؛ ولی مشکل این است که شما عوامل شورای نظار آنقدر فاشیسم قومی کورتان کرده است که حاضر نیستید که خیانتی که از طرف یکی از سران قوم تان سر زده است را محکوم کنید، که به اصطلاح شما کور خود بینای دیگران هستید.

  • سلام به همه
    1. اگر استاد اعطا محمد نور این کار را کرده باشد، عزت وآبروی همه را به آب داد و خودرا به خجالتی
    2. قسمیکه دیده میشود ، همه افغانستانی ها همدیگر خودرا توهین ، تحقیر وبی آبرو میسازند. در حقیقت تشت بد نامی خودرا از بام پائئین می اندازید.
    3. هیچ کش نمیتواند که یک قوم را درین عصر وزمان از کشور بیرون نماید وهر یک باشنده این سرزمین است
    4. اگر وزارت اطلاعات و کلتور این نام را کرده باشد، درست نیست و در کابل هم ملیون ها دالر را در نام گذاری جاده مصرف کرد اما بیفایده بود.
    5. فاروق وردک هم نام مکاتب را به خویش قومش تبدیل کرد، اما چه شد؟>
    6. درست است که در گذشته ها میدیا ورسانها و جود نداشت، در کشور صرف یک رادیو بود و دولت فاشستی وقت هر چه دلش خواست نام هارا در مناطق تاجک، ازبک، هزاره را به پشتو تبدیل کرد، زبان پشتو را جبرا بالای مردم و مامورین تحمیل نمود.
    7. محمد گل موومند در بلخ مناطق زیادی را بنام، غندان( چهل زینه، چهاربولک، تورغندی، شین دند، پل پشتون در هرات، پشتون زرغون، پشتو کوت، تغیر نام قطغن، حکومت به ولسوالی، شورای ملی به ولسی جگه،.... تمام کار هار راکردهاند حتی یک کوه را در سمنگان بنام جنگل وزیر نام نهادند و در مزار شریف مسجدرا نام محمد گل مومند نام گذاری کردند. این ها یک حرکت فاشستی است. اگر والی صاحب بلخ میخواهد که محبوبیت خودرا حفظ نماید باید این نام های جبری را به ملاحظه تاریخ دوباره بنام اولی اش مسمس سازد.
    8. یک فاشست که مقبره حضرت علی رض ، به زردشت خطاب نموده ، لطفا به تاریخ مراجعه نماید و دشمنی های عرب را بداند که مرده های دشمن را از قبر برون میکردند و مرقد بی بی فاظمه دخت پیغمبر اسلام هم تا اکنون معلوم نیست.... لطفا معلومات حاصل نماید و اعتقادات مردم را خطشه دار نسازد و این نوع حرف ها از وهابی اسرائیل پرست و یک شیوه صیحو نستی است واسلام

  • ستایش علی
    گوشهء از سخن رانی تاریخی عبدالعلی مزاری در باره جنایت های باند مسعود و ربانی:
    "...دلم هیچ نمی خواست که بعد از فاجعهء افشار صحبت کنم...مگر در آن وقت که می شد مردم ما این انتقام را بگیرند از دشمنان...موضوع دیگر اینکه ما مدت 250 سال باوری راکه داشتیم، قضیهء افشار و چنداول روشن می کند که این باور هم اشتباه است. آن باور این است که ما در طول 250 سال باور داشتیم که ظلمی را که فقط یک خاندان جاه طلب و یک پدیدهء کوچک بالای مردم ما میکرد تعمیم میدادیم و فکر می کردیم همه پشتون ها بالای ما ظلم می کنند. ما در آینده آن وفت به حق و حقوق خود می رسیم که در کنار فارسی زبان ها باشیم و از فارسی زبان ها دفاع کنیم...قضیهء افشار و چنداول این باور را هم بطلان کرد خط بطلان کشید...اما از دست کی از دست کسی که چهارده سال مبارزه کرده و شعار می دهد که حکومت اسلامی را برقرار کرده ام. از کسانی که استاد علوم الاهی و سیاسی و اسلامی است این عمل انجام می شود...و ما امروز باید این مسله را باور کنیم که این جنایت که در چنداول و افشار بوجود آمده را مسعود به وجود آورده نه همه تاجیک ها و این جاست که در باور های گذشتهء خود تجدید نظر بکنیم. باید به واقعت های جامع برخورد کنیم و از این درس بگیریم...از روزی که این ها ، مسعود و ربانی، به نام اسلام به کابل حاکم شده اند هشت جنگ برعلیه شماهزاره ها انجام داده است. میگویند اینها،هزاره ها، از اولادهای چنگیز هستند که در بامیان جنگ کرده اند 700 سال پیش...این آدم بی سوادبرهان الدین از تاریخ خبر ندارد که شما بومی ترین مردم افغانستان هستید. قبل از این که چنگیز در افغانستان حمله کند شما اینجا بوده اید و شما علیه چنگیز در بامیان مقاومت کردید. این آدم بی سواد اول که از تاریخ بی خبر است و بازهم آن وقت ما از آغای ربانی بازخواست می کنیم بر فرض این باور تو راست بود اینها اولادهء چنگیز بود و اولادهء چنگیز هم در بامیان جنایت کرده، ایا تو کدام منطق اسلامی و الاهی داری که هفت صد سال بعد انتقام آن را از افشار و چنداول می گیری و این با کدام منطق اسلامی و انسانی سازگار است؟ اینجاست که چرا به شما دشمنی دارند و چرا تمام فکرش اینست که شما را از بین ببرد چون این باور تاریخی را دارند روی این باور تاریخی شما را می کشند" .
    ندای وحدت،شماره13، جولای 1993
    نمی دانم قلم بدستان شورای نطار، داعیه داران "عدالت خواه تاجیک" زرهء انصاف دارند که در کنار جنایتکاران دیگر گوشهء چشمی به جنایتهای مسعود و ربانی هم داشته باشند و آن را محکوم کنند تا ما هم باور کنیم که کور خود و بینای دیگران نیستند و عدالت را برای همه می خواهند نه برای خود

    • جناب ستایش علی!
      طوری دیده میشود که شما یک پیام را درزیر ستون نظرات مضامین مختلف می نگارید که نشاندهندهء روح بی قرار جناب عالی است. من پاسخ این پیام شمارا دربخش دیگری داده ام امید که آنرا مطالعه فرمائید.
      با احترام
      پرویز بهمن

    • جناب پرویز بهمن
      اینکه ستایش علی یک هزاره دیگر آمده است و واقیعت های تاریخی را گفته است تو اینها را نشاندهنده ی روح بی قرار وی می دانی، ولی اینکه خودت هر روز از حبیب الله کلکانی که یک طالب بود و مسعود که یک جنایتکار است توصیف می کنی تو هیچ فاشیسم قومی و شورای نظاری تو را کور نکرده است؟

  • در بلخ فقط تاحجیکها تصمیم میگیرند و بس زیرا بلخ از اجدادان تاجیکها برای آنها باقی مانده.

    • جناب آریایی
      سال 1992 هم شما فکر می کرین که کابل از شما است و قدرت را انحصار کردین و باعث کشته شدن 65 هزار کابلی و باعث نابودی مدنیت کابل شدین. حالا هم اگر شما را بانن مزار را به باداران ایرانی و ... سودا می کنید؛ که قومندان عطا دارد همین کار را می کند.
      پس خیال پلو نزن!!!!!

  • بااحترام به همه متوجه باشید که شخصی که خود را "مهاجر هزاره " می نماد هزاره نیست بلکه از کثیف های است که در لباس زنانه انتحاری میکنند از پیروان عبدالرحمن خان زی امیدوارم همه فهمیده باشند. بخدا بسیار شرم است بشما لعنتی ها

  • مهاجر هزاره !
    تو هزاره نیستی و چهره کثیفت نمایان شد. تو از جمله همان تروریستی ها هستی که بعضی اوقات لباس زنانه هم به تن میکنی. کابل را مسعود ویران نکرده بلکه مزدور آی اس آی یعنی گلبدین کرده. مسعود تا آخرین لحضه از خاک وطن قهرهمانانه دفاع کرد و گر نه شما کشور را به عنوان پنجمین ایالت پاکستان بخشیده بودید. استاد عطا همچمنان مثل مسعود یک قهرهمان است و در چند سال اخیر نقشی مهمی در بازسازی بلخ داشته. اگر یک جاده به نام یک ایرانی شد این به معنی خود فروشی نیست. در هه ی جهان مروج است که مکانها به نام افرادی از کشور های دیگر است مثلیکه چند مکان در ایران و تاجیکیستان به نام مسعود است. از طرفی دیگر ما با ایرانیها مشترکاتی زیاد داریم و بلخ میراث مشترک تاجیکها و ایرانی هاست و ضرور نیست که تو به بلخ و کابل دل بسوزانی و بهتر است به فکر نجات مردم خود از شحر وحشت و دهشت باشی. این کمال بیسوادی شما و نویسینده این متن را نشان داده که در چنین مواردی احساساتی برخورد میکنید.

  • درد همه کسانیکه تعصبشانرا نسبت به استاد عطا محمد نور بیان داشته اند ، اینست که این فرزند با فرهنگ انسانی میخواهد سرزمینش را به اصلش بر گرداند وآب وروببخشد ومایه افتخار گردد. آنهای که دراین شهرقدرت داشتند چنین کار نیکو را یا نکردند ویا فرهنگش را نداشتند وبی ظرفیت بودند وقوه خشم وغضبشان بر خرد وآبادانی غلبه داشت ، گماشتگانشان دست به اتهامات نا جوانمردانه ودور از خرد انسانی میزنند تا بدنامیهای وحشیانه قبلیها را بپوشانند ، اما این را بدانند که آفتاب را با دو انگشت نمیتوان پنهان کرد واستاد عطا محمد نور برای مردم بلخ ودر کل این سرزمین ثابت ساخته است که انسان فرهنگ دوست وبا درایت است ودلسوزانه در ابادانی سرزمینش میکوشد ودست آوردهای درخشانی را داراست. بخیلان هر اتهام وگندیده گی که در درون وزبان دارند بیرون کنند ودست به انتحار اخلاقی بزنند ، فایده ای ندارد جز اینکه خودشان را با بی مایگیشان بر ملا گردانند وشخصیت تهی انسانی شان را تهیتر از پیش نمایند. استاد میداند که چه باید بکند ودرد مزمن مردم وفرهنگش را چگونه درمانگر باشد. سعادت یارتان. و برای هر باشنده هزاره وازبیک به نظر من جای تسف است که خود را همنظر وشریک توطیه ای فاشیزم اوغانی بسازند وبا دشمنان تاریخی وریشه ای شان بخاطر رقابت پیش پا افتاده متحد شوند وشورای همآهنگی نا متجانس که خودشان را برباد خواهد کرد مد نظرشان باشد.

  • تا یک نفر افغان است سرزمينم در فغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است
    خور که شود پس نام آن سان
    آسان بتابد باز آن درتوران و ايران
    ايران نام فارسى درى از روزگارفردوسى است و همان نام باستانى "آريانم" و"آريانا" مى باشد که در زبانهاى يونانى و لاتين هنوز زنده است. پدر تقلب وجهلکارى در ادبيات پشتو و نويسنده هميشه پنهان پته خزانه ازنام باستانى "آريانا" و از يما Yama که همان جمشيد Yamschid باست, کارمى برد ونه از نام فارسى درى ايران.اين علامه پشتون به نام عبدالحى حبيبى بود که ازشيپور پايکوبى اش در باره کشف "پته خز انه" در سال ١٩٤٤ جهان خبرشد. دراول مردم افغان و دانشمندان گيتى خوشى نمودند که زبان پشتو هم مانند شاهنامه فردوسى اثرى گرانبها دارد. کشور ناره و فريا د اتن و سرنا برپاشد. اما اين خوش خبرى به زودى باعث رسوايى حاکمان افغان گرديد چونکه تحقيقات آثار تاريخى مانند واژه هاى زمان هزارودوصد سال پيش شيوه نگارش, استفاده از کاغذ و رنگ مداد و يا پر و نى اش ازطرف کميسون دانشمندان جامعه
    جهانى به عنوان سند اصلى صورت گرفته نتوانست بخاطرکه زيرک افغان مواد اصلى را دراختيار دانشمندان جهان قرارنداد
    علامه پشتون قندهار بعوض اصل سند کاپى آثارمنسوب به شعراى پشتون را به جامعه جهانى ارسال کرد. آنها فقط توانستند واژه هاى زمان هزارودوصد سال پيش, شيوه نگارش حروف وجملا ت را علاجى و تحليل و تجزيه تحقيق وبررسى نمايند!
    اما همين ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو واختراع حروف پشتودرسال 1936 بود که دروغ و تقلب اين علامه بزرگ افغان را آشکارو روشن ساخت . (دو حرف ځ و ڼ) استفاده شده که هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده است و در اشعار شاعران پشتو از زمان قرن نهم ميلادى تا به قرن 17ام ميلادى ازهمين حروف استفاده شده بود. زبانشناسنارويى بنام مورگينشتين حتى حاضربود که يک قسمت ازآثار را قبول کنيم که درآن ازهمين حروف استفاده نشده اگرعلامه افغان کاغذها وياکتيبه هاى اصلى را در اختيار مرکزفرهنگى جهانى که پسانها يونسکوشد قراردهد. ولى علامهاصل اش نتوانست عيان نمايد و اثر به گنج پنهان مشهور شد.
    نام دختر را در اروپا "آريانه" مى نامند و نام کشتى فضايى ويا موشک‌های فضایی غیرنظامی اروپا Arianespace "آريانى" مى باشد
    توران نام باستانى مردمان تورکتباران بود که درقرون ميانه به آن ترکستان مى گفتند. تازمان ظاهرشاه باباى پشتونها کشورى بنام همچم ناله و فرياد به هفت استان تقسيم شده بود که به يک حکومت اش ترکستان به گونه رسمى ناميده مى شد. با پايتخت توران سمنگان بود . "توراندت" (توراندخت) دخترشاه توران بود که فريدريش شيلر درامه نگار و شاعرآلمانى اين داستان را به نمايش گذاشت.
    ازپيشينه هاى دورجنگ زبانى وعملى بين مردمان توران و ايران بود. ولى ايران و توران دو پهلوى سکه اند يکى را ازهم ديگر جدا نمى توان کرد.
    هردوشان قوى بودند و استند هم مردمان ايرانى و هم مردمان تورانى(هزاره٬ اوزبيک, تورکمن , يوگور.......). به شاهنشاهى هزارساله جمشيد ازديگاه داستانهاى اسطوره اى ضحاک پايان داد. و درفش کاويانى را کاوه آهنگر درقيام عليه ضحاک برافراشت .در زمان جنگ هرحزب عليه حزب ديگر تفنگ زد قانون جنگ و جنگل يکى است. هرقوم با اين زبان جنگ گفت که من از اين خاک هستم. مگرامروزطالبان افغان در لباس کوچى مردم تورانى هزاره را در هردوسوى ديورند قتل عام مى کنند.
    درفش هر دوشان توران و ايران خورشيد داشت. امروزدرکشورهاى تورانى درپرچمهاى کشورهاو نشان دولتهاى شان خورشيد نقش شده اند. مردمان ايران وتوران هم فرهنگ وهمزبان وباسنتهاى مشترک اند ازموسيقى و غذاهاى مشترک استفاده مى کنند.
    جشنهاى باستانى وتقويم خورشيدى شان مشترک اند. آنها اسطورهاىمشترک دارند. درافسانه هاى مردم هزاره جهان پهلوانان ايرانى و تورانى آمده اند . داستان تراژدى و داستان عشقى شان نمايانگر فرهنگ عميق اين مردمان دارد . تورانى ها درزمان حکومت خوددرحوزه سر زمينم و درکشور امروزى ايران خدمات شايان را بجا نمودند
    موزه کابل آثارى گرانبهاى دارد که درآن چيره مردمان تورانى(هزاره٬ اوزبيک, تورکمن) نقش دارد. آيا دولت امارت افغان نبود که پيکره هاى باميان وآثارى گرانبهاى تورانى را به خاک کشاندند و نابود کردند.
    مردم توران به زبان فارسى درهردوران گذشته درپشثه ايرانزمين خدمت نمودند.
    من افتخار مى کنم که سرودهاى همفرهنگ من (يغورهاى چين) http://www.youtube.com/watch?v... وسرودهاى مردمان سرزمين من درنوروز يکى است.
    ازعلامه ها ى افغان پرسش شود که پشتون نوروزدارد?
    http://www.youtube.com/watch?v...

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس