صفحه نخست > دیدگاه > گلبدین حکمتیار: جهاد درخاک افغانستان فرض است نه درپاکستان

گلبدین حکمتیار: جهاد درخاک افغانستان فرض است نه درپاکستان

پرویز "بهمن"
دوشنبه 13 آگوست 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آقای سلیم صافی یکی ازژورنالیستان سختگیر پاکستانی است که خود اصالت اوغانی داشته وازعشیرهء صافی می باشد. او درتلویزیون اردو زبان (جیو) به ژورنالیست سختگیر معروف است درگفتگوهای رو در رو آقای صافی به پاسخهای سطحی وعوامفریبانه هرگز قناعت نمیکند.این مصاحبه درچهار بخش درسایت یوتوب گذاشته است ولی آنچه که ازنظر من اهمیت داشت این بود که درین ویدیو آقای گلبدین حکمتیار از ارتباطش باحزب بنیادگرای جماعت اسلامی پاکستان طفره میرود. اوادعا دارد که حزب جماعت اسلامی درسالهای جهاد علیه شوروی سابق ازهیچ کمک وهمکاری با مجاهدین حزبش دریغ نمی ورزید واو ازکمکهای که این حزب برای وی در دوران به اصطلاح جهاد انجام داده خیلی ممنون وسپاسگزار می باشد ولی بعداز خروج قوای شوروی حزب جماعت اسلامی درکنار طالبان ایستاد وباحزب تحت رهبری وی هیچ نوع کمکی ننموده است.
آقای صافی؛درین ویدیو کلیپ مدعی است که این گفتگو را بصورت مستقیم با گلبدین حکمتیار انجام نداده بلکه پرسشها را بخاطر ملاحظات امنیتی ذریعه یک ویدیو به آدرس آقای حکمتیار فرستاده است وبعد آقای گلبدین حکمتیار دوباره پاسخهایش را بوی فرستاده است.

گلبدین حکمتیار رهبرشورشی اوغان تبار درین گفتگوی خویش با آقای سلیم صافی روزنامه نگار پاکستانی اظهار نموده است که طالبان پاکستانی باید تمام توجه شان را بالای دشمن اصلی درخاک افغانستان متمرکز سازند واز درگیرشدن با مسایل فرعی یعنی جنگ با حکومت پاکستان بپرهیزند.

آقای حکمتیار مدعی است که حزب جماعت اسلامی برعکس با یک حزب جدیدالتاسیس اسلامگرای دیگر بنام جمعیت اصلاح که درکابل تاسیس شده است همکار است که آن حزب اکنون درشهرکابل دفتر دارد.
آقای گلبدین میخواهد چنین وا نمود نماید که حزب جماعت اسلامی نیز با احزابی سر وکار دارد که حاکمیت کابل رابرسمیت می شناسند.

گلبدین حکمتیار بالای آن عده از ملاها وروحانیونی که عملیات انتحاری را تحریم نموده اند نیز می تازد وآنها را مزدوران بیگانه ودین فروش معرفی میکند که دین شانرا بخاطر دنیا فروخته اند. اما عملیات در داخل مساجد را قابل توجیه نمیداند.
آقای حکمتیار زمانی که به این پرسش مواجه میشود که تعدادی ازطالبان پاکستانی بخاطریکه دولت پاکستان همکار وهمدست قوای اشغالگر امریکایی درافغانستان بوده است بناء آنها جهادرا برضد حکومت پاکستان نیز واجب می دانند زیرا اگر کمک وهمکاری مقامات پاکستانی ها نمی بود قوای ناتو هرگز توانایی اشغال افغانستان را نداشت. آقای حکمتیار درپاسخ میگوید:
’’من ازتمام برادران مجاهد پاکستانی ام میخواهم که باید بالای مسایل اساسی ترکیز نمایند مسألهء اساسی این است که فعلا دشمن درخاک افغانستان حضور فزیکی دارد. خاک یک کشور اسلامی را در اشغال خویش درآورده است بناء لازم است که تمام مجاهدین افغانستان وپاکستان بالای دشمن اصلی فکر کنند وانرژی شان را بالای مسایل فرعی ضایع نسازند.’’

تبصره: دفاع گلبدین ح‍کمتیار ازمنافع پاکستان چیز جدیدی نیست. این موضوع را حتی جنرال حمیدگل رئیس سابق استخبارات نظامی پاکستان باری اعتراف نمود که گلبدین حکمتیار ومولوی جلال الدین حقانی بیشتر ازهرپاکستانی دیگر پاکستانی تر اند وبر منافع پاکستان می اندیشند اما اینکه روزنامه نگار پاکستانی آقای سلیم صافی با هوشیاری ومهارت مسلکی که دارد این سخن را اززبان گلبدین خان بیرون آورده است تازه گی دارد. سلیم صافی همان روزنامه نگاریست که باری ازآقای کرزی نیز تقریبا پرسش مشابه را مطرح ساخته بود که اگر جنگی میان پاکستان وهندوستان دربگیرد شما درکنار کدام طرف می استید آقای کرزی با زبان اردو اعتراف کرده اگر خدا ناکرده جنگی میان هندوستان وپاکستان دربگیرد ما درکنار برادران وخواهران پاکستانی خویش می ایستیم.

ازنظر ‍ گلبدین حکمتیار وهمفکران وی چون ملا محمد عمر وجلال الدین حقانی افغانستان یک کشور اشغال شده است ولی مقامات پاکستان بخاطر همکاری که با قوای اشغالگر انجام داده اند قابل انتقاد اند نه قابل توبیخ. ازنظر آقای گلبدین حکمتیار آصف علی زرداری ویا جنرال پرویز مشرف هرقدر هم بد باشند ولی نسبت به حامد کرزی ومقامات ادارهء کابل ترجیح دارند.زیرا آنها حاکمان دست نشانده نیستند ودربسیاری ازموارد با امریکا بخاطر منافع پاکستان میتوانند دهن کجی نمایند

دیدگاه حکمتیار وملاعمر وحقانی نسبت به پاکستان هیچگاهی تنها یک دیدگاه سیاسی وتاکتیکی محض نیست که مطابق ایجابات زمان قابل تغیر وتحول باشد آنها هنوز هم خاک پاکستان را برای خودشان دارهجرت میدانند دار هجرت ازنظر مسلمانان ؛همان مدینهء زمان پیامبر بود که برای مسلمانان صدر اسلام که همراه با پیامبر بخاطر اعتقادات شان موردآزار واذیت مشرکین مکه قرار داشتند به آنجا هجرت نمودند . درشرایط حاضر پاکستان برای گلبدین وهمفکرانش جایگاه همان مدینهء زمان پیامبررا دارد. علاوه براین دیدگاه دینی تعداد دیگری را نیز عقیده برآن است که گلبدین حکمتیار وتعدادی ازاعضای حزبش فعلا درچنگال مقامات پاکستانی اسیر اند, او وهوادارانش , هیچگاهی درهمچو شرایط دشوار برضد مقامات پاکستانی مطابق رأی وفکر شخصی شان مستقلانه حرفی زده نمیتوانند درحالیکه ازنظر تعدادی ازقوم پرستان پشتون نظیر آقای مرادزی ؛ حکمتیار وطالبان باید شامل پروسهء مصالحه شوند ودرعوض ریشهء شمالی تلوالی بنام اقلیت های قومی مزدور به ایران وتاجکستان وروسیه ازبیخ باید کنده شود.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • گلبدین، برهان الدین، مسعود "قهرمان مُلی"، سیاف، خلیلی، دوستم ... همه در یک طبق نان خورده اند
    احمدشاه مسعود قهرمان ملی و یا جنایتکار پرآوازه؟
    به انتخاب پشتون نا پشتون
    مسعود میراث هفتاد سال دولتداری افغانستان را غارت، ومدنیت کابلی را نابود نمود. اوطراح قتلعام افشار و عامل عمده ای ویرانی پایتخت افغانستان است. آیا هنوز می توان مسعود را قهرمان ملی خواند؟
    چهار شنبه 30 جون 2010, بوسيله‌ى جعفر رضائی
    Send this page to your friends
    این صفحه را به دوستانتان بفرستید;;
    چندی بعد سالگرد کشته شدن احمد شاه مسعود می رسد و نویسندگان شورای نظار خرمنی از دروغ وتحسین مبالغه آمیز را به خورد رسانه ها می دهند. به یقین می توان گفت، یکی از دروغهای شاخدار عصر ما اینستکه می گویند: احمدشاه مسعود قهرمان ملی است. به استثنای چند ولایت که جمعیت اسلامی در سه دهۀ گذشته در آنجا نفوذ نظامی داشته و مخالفانش را تصفیه نموده است، در بیشتر از بیست ولایت دیگر افغانستان، مسعود نه تنها قهرمان نیست و بلکه یک جنایتکار منفور شناخته میشود.
    در سالهای حضور شوروی در افغانستان موقعیت استراژیک ویا به تعبیر درست تر، سر راه قرار گرفتن پنجشیر، توجۀ رسانه های غربی را به سوی مسعود جلب نمود. پنجشیر بر سر راه کابل - شمال واقع بود و آنچه اهمیت آنرا دو چند می ساخت فاصله نزدیک پنجشیر با میدان هوایی بگرام بود. غربی ها به تابعیت از برادر بزرگ شان_ امریکا آمدن روسها به افغانستان را فرصت طلایی برای انتقام ویتنام از شوروی می دانستند. تندروی و نادانی خلق وپرچم قشر سنتی و بیسواد جامعه را بیشتر از همه رنجانده بود. خیزش و مقاومتها سخت، اما کوچک افغانها ماموران استخباراتی امریکا و تعدادی از اعضای انتقام جو و ضد شوروی کنگرس امریکا را تا حد زیادی خوشبین و امیدوار ساخته بود. از همین رو، امریکا از طریق عربستان سعودی و پاکستان بر آتش جنگ افغانستان نفت و دالر می پاشید، روسها با قساوت کامل سرکوب می نمودند، و کل رسانه های غربی بر آن درامه خونین کف می زدند. جنگ جاهلانه ای که ما آنرا جهاد می خواندیم و شرکت کنندگان آنرا مجاهد صدا می کردیم. روزهای را به یاد آورید که مجاهدین، مثل طالبان، مکتب ها را به آتش می کشیدند، پلها را تخریب می نمودند، پایه های برق را منفجر می ساختند و در قریه های که تسلط داشتند سنگسار و اعدام می نمودند. دگروال یوسف، ریس سازمان استخباراتی پاکستان، در کتاب "تلک خرس"، اظهار تاسف میکند از اینکه هیچ قوماندان جهادی نتوانست تونل سالنگ را انفجار دهد. او می گوید هرکسی که می توانست این کار را بکند در تاریخ به عنوان یک قهرمان جاودانه می شد، زیرا توانسته بود راه اکمالاتی روسها را برای مدت طولانی ببندد. و مسعود در چنین روزگاری محبوب رسانه های غربی و مشهور به "شیر پنجشیر" میشود.
    پس از ساخت وباخت نژادپرست های پرچم، و به ویژه جنرال نبی عظیمی با مسعود، بیشتر از نصف کابل به دست ملیشه های شورای نظار می افتد و در کمتر از بیست و چهار ساعت ادارت دولتی، بانکها، مکاتب، ترانسپورت دولتی وکل میراث هفتادساله دولتداری افغانستان غارت میشود. وحتی ملی بس های "تا تا"ی کابل نیز به پنجشیر برده میشوند. البته ملیشه های شورای نظار در اثر مقاومت داکترها و به دلیل حضور مریضها در بستر، قادر نمیشوند تا شفاخانه ها را نیز تاراج نمایند. غارت کابل توسط مجاهدین، و مخصوصا ملیشه های شورای نظار که اکثر مراکز عمده دولتی را اشغال نموده بودند، بزرگترین چپاول تاریخ افغانستان است. البته کابل در سده معاصر دوبار دیگر، یکبار توسط بچه سقو و بار دیگر توسط منگلی های لشکر نادرخان نیز مورد غارت قرار گرفته بود. اما کابلِ که شورای نظار به سرکردگی احمدشاه مسعود آنرا غارت نمود محصول هفتاد سال ساخت وساز و تلاش جمعی سیاستمداران، نهادهای تحصیلی، مدنی، هنری و تجاری بود که در دوره های شاهی، جمهوری و دولت کمونیستی ساخته شده بود. ولاکن، احمدشاه مسعود تنها به غارت کابل بسنده نمی کند. پس از چپاول، احمدشاه مسعود به فکر تصفیه کامل کابل از گروه ها و نژاد های مختلف برآمد و در نبرد که مهمترین عامل آن او بود، اکثریت پایتخت افغانستان کاملا ویران شد، و حداقل، شصد هزار کابلی کشته، چندین برابر آن معلول و معیوب، و از مجموع حدواد سه ملیون شهروند کابلی دو ملیون آنان مهاجر شدند. وبدینسان یکی از شهرهای کهن منطقه تخریب و مدنیت کابلی نابود شد.
    امروز، کابل بار دیگر جان گرفته و چهار میلیون نفر در آن زندگی می کند. اما چگونه می توان آنرا با کابل متمدن ماقبل مجاهدین مقایسه نمود که طبقه بالای آنرا مافیای کرزی و رهبران جنایتکار جهادی، و طبقه متوسط آنرا قوماندانهای شورای نظار و گروه های همسو با آن تشکیل می دهد؟ کابل که اکثر مالکیت آن در دست مافیای کرزی، قسیم فهیم، عبدالرسول سیاف، برهان الدین ربانی و کریم خلیلی است بیشتر از آنکه یک شهر قانونمند و متمدن باشد، بازار مافیای تریاک و زمین است.
    مقاومت مسعود در مقابل طالبان تحسین بسیاری را بر انگیخت و تا حدی بر سبعیت های او در کابل سایه افگند. اما اگر بار دیگر روزهای جنگ جبهه متحد و طالبان را به یاد آوریم، می بینیم که مسعود تا آخرین دم چگونه خودخواهانه و پیمان شکنانه عمل نموده است. در روزهای که طالبان از قندوز بر مزار حمله نموده بود، مسعود در تخار، آنسوی جبهه قندوز، آرام و ساکت می نشیند تا طالبان حزب وحدت و جنبش ملی را کاملا شکست دهد و بدینسان تنها یک قهرمان در مقابل طالبان بماند.
    امروز پیمانی میان جنایتکاران جهادی امضا شده است که بر حسب آن رهبران مقتول همدیگر را قهرمان می خوانند وبجای نقد به ستایش همدیگر می پردازند. و بازار گرم جارچی های مسعود از همین پیمان مافیای پر رونق است. البته، برخی قهرمان سازی شورای نظار را نوعی واکنش در مقابل فاشیزم جنوب می داند. هیچ کسی منکر فاشیزم جنوب نیست، اما آیا رفتن به راه فاشیزم خود فاشیزم ساز نیست؟ امروز کمتر کسی در مقابل تمامیت خواهی ده سال گذشته شورای نظار، و تجاوز شورای نظار به موقعیت ها و فرصتهای سیاسی اقوام دیگر جدی سخن می گوید.
    بهرحال، احمدشاه مسعود قهرمان ملی نیست، احمدشاه مسعود قهرمان اقوام محروم افغانستان نیز نیست، زیرا او در حیطه قدرت خود بی رحمانه تر از عبدالرحمان هزاره ها و ازبکها راقتلعام نموده است، احمدشاه مسعود قهرمان ملیت تاجیک نیز نیست. احمدشاه مسعود قهرمان شورای نظار و نیمچه روشنفکران به شدت نژادپرست است. اگر بازهم اصرار می کنید که مسعود قهرمان ملی است، ما به ناچار او را "قهرمان ُملی" می خوانیم

    • شرم قوم
      لعنت و نفرین با د برتو ا ی حکمتیا ر نزد قوم ملک ملت نزد خد ا یت شرمسا ر
      خا نما ن کرد ی تباه وعقل و وجد ا ن د ر عذ ا ب ا ی ذ لیل قوم و ملت ، نزد ا سلا م خوا ر و ز ا ر
      د ر جها ن ند ید م همچو تو آ تش فر و ز مملکت کرد ی تباه و مرد ما نش خا کسا ر
      ا ز خد ا با ری حیا کن ا ز آه سر د م سخت حذ ر کن ا ینهمه آ تش فشا نی ، چنگیز نکرد نه ا سفند یا ر
      خوار کرد ی د ین ما خط کشید ی بر ا سم ما آ تش تفریق فزود ی بین کا بل و مزا ر
      شیعه بود با ما برا د ر هند و بود هم ملک ما د شمن خونین گشتند ا ز د ست تو ا ی نا بکا ر
      کشتی تا جیک ر ا به نوعی ، ا وزبیک قسم د گر همچو تو ما د ر نزا ید سخت جا نی خونخوا ر
      عا ر مرد م شرم تا ریخ ننگ ا نسا ن گشته ای ا ی خد ا ، ما ر ا حذ ر د ا ر ا ز چنین حکمت عا ر
      هست سعود ی و پشا و ر عقل و هم پیشوا ی تو هیچکس ر ا د ل نسوزد گر بگرد یم زا ر زا ر
      طفلکا ن خورد ریزه ما د را ن پا ک نها د گشتند آ وا ره ملک د ر لا بلا ی روزگا ر .
      تقد یم همچنا ن برا ی گروپ طا لبا ن و گروپ حقا نی ( نا حق )

  • مقایسهء مسعود و گلبدین:
    وجوه اشتراک:
    1- هردو اخوانی اند
    2- هردو قاتل مردم بیگناه کابل اند.
    3-هردو خودخواه و انحصارگرند
    4هردو برای گرفتن قدرت با مخالفین سوگند خورده شان اتلاف کردند. چنانچه گلبدین با شهنواز تنی خلقی و دوستم اتلاف کرد و مسعود با نژادپرستهای پرچم، جنرال نبی، آصفدلاور و علومی
    5-هردو نژادپرست و قوم گرا اند.
    6-هردو عمال بیگانه اند.
    7-هردو شهرکابل را چور و چپاول کردند. ( گلبدین در فابریکهء جنگلک بک میخ کهنه هم نماند و مسعودپس از ساخت وباخت نژادپرست های پرچم، شورای نظار در کمتر از بیست و چهار ساعت ادارت دولتی، بانکها، مکاتب، ترانسپورت دولتی وکل میراث هفتادساله دولتداری افغانستان غارت میشود. وحتی ملی بس های "تا تا"ی کابل نیز به پنجشیر برده میشوند. البته ملیشه های شورای نظار در اثر مقاومت داکترها و به دلیل حضور مریضها در بستر، قادر نمیشوند تا شفاخانه ها را نیز تاراج نمایند. غارت کابل توسط مجاهدین، و مخصوصا ملیشه های شورای نظار که اکثر مراکز عمده دولتی را اشغال نموده بودند، بزرگترین چپاول تاریخ افغانستان است.
    وجوه تمایز:
    گلبدین هرچه تلاشکرد به مقصد نرسید
    اما مسعود به کمک پرچمیهای نژادپرست چند سبایی قدرت چلاند
    گلبدین هنوز هم تلاش دارد تا قدرت را در چنگال خو در آورد اما مسعود شناسنامهء دزخ را از برادران عربی خود بدست آورده و حالا "شهروند دزخ است

  • ستایش علی
    مقایسهء مسعود و گلبدین:
    وجوه اشتراک:
    1- هردو اخوانی اند
    2- هردو قاتل مردم بیگناه کابل اند.
    3-هردو خودخواه و انحصارگرند
    4هردو برای گرفتن قدرت با مخالفین سوگند خورده شان اتلاف کردند. چنانچه گلبدین با شهنواز تنی خلقی و دوستم اتلاف کرد و مسعود با نژادپرستهای پرچم، جنرال نبی، آصفدلاور و علومی
    5-هردو نژادپرست و قوم گرا اند.
    6-هردو عمال بیگانه اند.
    7-هردو شهرکابل را چور و چپاول کردند. ( گلبدین در فابریکهء جنگلک بک میخ کهنه هم نماند و مسعودپس از ساخت وباخت نژادپرست های پرچم، شورای نظار در کمتر از بیست و چهار ساعت ادارت دولتی، بانکها، مکاتب، ترانسپورت دولتی وکل میراث هفتادساله دولتداری افغانستان غارت میشود. وحتی ملی بس های "تا تا"ی کابل نیز به پنجشیر برده میشوند. البته ملیشه های شورای نظار در اثر مقاومت داکترها و به دلیل حضور مریضها در بستر، قادر نمیشوند تا شفاخانه ها را نیز تاراج نمایند. غارت کابل توسط مجاهدین، و مخصوصا ملیشه های شورای نظار که اکثر مراکز عمده دولتی را اشغال نموده بودند، بزرگترین چپاول تاریخ افغانستان است.
    وجوه تمایز:
    گلبدین هرچه تلاشکرد به مقصد نرسید
    اما مسعود به کمک پرچمیهای نژادپرست چند سبایی قدرت چلاند
    گلبدین هنوز هم تلاش دارد تا قدرت را در چنگال خو در آورد اما مسعود شناسنامهء دزخ را از برادران عربی خود بدست آورده و حالا "شهروند دزخ است

    • karawan megozarad wa to masrofe golboddin wa massoud bash
      ok

    • شاغلی 13 آگوست 19:11
      چرا مسعود را پرچمی ها ی اوغانی هم تاجکی ... کمک کردند ؟
      زیرا فاشیستان خلقی و یک تعداد پرچمی در قالب کودتا تنی کمر نجیب را شکستاندند باز همان نژداد پرست های نیو نازیست خلقی خوست را سقوط دادند , باز وزارات داخله ریاست حمهوری مکرویانها هودتخیل خلاصه در نیمی از کابل حکمتیار غلام ای اس ای را حاکم نمودند !! کدام حکمتیار را همانیکه از زور کشتن و سوختن دریدن حرف میزد , پس پرچمی ها ناگذیر برای حیثیت و ابروی حزبی ها اعضا خلقی و پرچمی متحدین سیاسی ... , مردم فقیر کابل شامل زن ,مرد و کودک ...
      در برابر این مرد خونخوار جنگیدند او را با پاکستانی ها و عرب هایش وادار به عقب نشینی کردند چیزی که از گذشته ها نجیب تاکید بران داشته بود گویا اگر پای گلبدین و سیاف و خالص به بکابل رسید ..... روی این علت پرچمی ها و ادم یک گوشه در برابر دشمن مشترک شان قرار گرفتند و برای مدتی در یک جبهه جنگیدند نه برای مسعود بلکه بر علیه حکمتیار زرو گو و گروه متعصب قبیلوی اش...
      این درست است که چند انگشت نما بنام سمت و قوم برای مدتی شورا نظاری شده بودند مثلیکه خلقی های وزارت داخله و جنرال رفیع و احک و جبار قهرمان وطنجار مومند کاروال مانوکی منگل و گل زرک و زیر زرک .... از تیم نجیب در پهلوی حکمتغار قرار گرفته بودند ... خان

    • سلام به همهء کابل پرسیان وسلام به آقای ستایش علی!
      ازنظر من این مقایسه خیلی ظالمانه وبدور از انصاف می باشد.اگر معیار اسلامگرایی را قرار دهیم ؛ میان اسلامگرایی مسعود واسلامگرایی اشخاصی چون: خالص وگلبدین حقانی اززمین تا آسمان فرق موجود بود, مولوی خالص را بخاطری در اول آوردم که هم ازنظر سن وسال وهم ازنظر مقام روحانی بالاتر ازگلبدین قرار داشت وهم درکینه توزی اش وتعصب قومی اش نسبت به مسعود دست کمی ازگلبدین نداشت او درکتاب خویش زیرنام (د پشتون قوم) بر برتری نژادی باورمند بود که حتی این را سازمان راوا نیز درنشرات خویش مورد نقد قرار داده است، او نوشته است که اقوام در افغانستان حیثیت معادن طبیعی زیر زمین را دارند؛ پشتونها را میتوان طلا بحساب آورد وبقیهء اقوام وملیتها را درقطار فلزاتی جون آهن وجست ومس حساب نمود. گلبدین نیز مانند اسمعیل یون وملاعمر واحدی واشرف غنی احمدزی قوم اوغان را بحیث یک اکثریت قاطع قومی وفرزندان بومی واصیل جامعه برسمیت می شناسد.
      اماشما بفرمائید یک سند ارائه کنید که مسعود ادعا کرده باشد که تاجیکها شاه شاهان اند وغیر ازتاجیک هیجکس دیگری درین کشور سزاوار حکومت کردن نمی باشد. مسعود هیجگاهی به امر مقامات آی اس آی سرخم نکرد باوجودیکه نسبت به هررهبر وشخصیت دیگر افغانستانی ازطرف مقامات پاکستانی او بود که درسال 1989 به سویهء یک رئیس جمهور دراسلام آباد استقبال گردید ودرتلویزیون سراسری پاکستان طرح خویش را مبنی برسقوط رژیم داکتر نجیب الله احمدزی ارائه کرد.ولی همیشه با پاکستانی از موضع قدرت حرف زده است.
      او هیجگاهی خاک پاکستان را برای خودش یک مکان امن نپنداشته است پیشگویی های وی در زمینهء مداخلهء پاکستان وعواقب آن حالا حتی برای پشتونها نیز قابل قبول می باشد.
      انحصارگر هم نبود اگر می بود درهمان هفته های اول سر مجددی ویا ربانی را زیر بالش میکرد ودوستم ومزاری را نیز دریک توطئه ازبین می برد ومانند جمال عبدالناصر وسوهارتو نظام دلخواه خویش را برقرار می ساخت وهرگز برای رقبایش این زمینه را مساعد نمی ساخت تا بخشی از بدامنی ها وبی ثباتی ها که بخاطر بیقراری پشتونها ولغزیدن آقایان شهید مزاری وجنرال عبدالرشید دوستم بدامن اوغان قبیله بوقوع پیوست بنام چور وچپاول کابل به نام وی ثبت گردد.
      اگر جناب شما غیر ازین دلایل دیگری دارید من درخدمت شما قرار دارم.
      با احترام
      پرویز بهمن

  • جنگ خوب نیست
    جنگ پشتون را تبا نموده اقوام دیگر را تاونادار مینماید
    جنگ جنگ است جنگ قهر مانی ندارد فقط مردم غارت میشود .
    او برادران پشتون از گلبدین و ملا عمر نفرت کنید مکاتیب خود را فعال کنید یک کمی دل تان به حال اولاد های تا بسوزد زور امریکا را ندارید.
    امریکا مگر دیوانه است با این مصارف با این طلافات اوغانستان را ترگ بگوید فقط خواب است و خیال.
    او پشتون شما طعمه ائی حریق هندوستان و پا کستان شده اید اصلا جنگ بین پاکستان و هندو ستان است شما فقط افزار جنگ هستید یعنی وسیله هستید .
    او عزیزان پشتون کوشش کنید یک مصروفیت خوبتر غیر از جنگ برای خود انتخاب کنید .
    تنها برادران پشتون ما میتواند این سایت را بیبیند به کسی دیگر اجازه نیست اگر کسی دیگر این را دید از طرف من جریمه خواهد شد همه شما موفق باشید و خواهش میکنم خنده نکنید من اوغان جنگی را خوش دارم عزیز برادر در سایت بیبیند .
    Marradas 4

    • عزیز دل برادر رخیم یار،
      نیش گژدم نه از پی کین است
      مقتضای طبیعتش این است
      دیروز در تلویزیون خطاب همین آدم نر خر میگفت که یک افغان در برابر هزار پنجابی جنگ میکند و غیرت دارد. او دلیلش را احمدشاه بابااش را می آورد و میگفت که شاهد همین غیرت احمد شاه بابا است که چند بار این پنجابی ها را دواند.
      حالا تو قضاوت کن که این اوغان تلویزیون دارش است. خود را آدم سیاسی و دانا می گیرد. تحلیل می کند و صاحب نظر است. پس این که چنین موجود بی عقل و پست تر از خر است تو فکر کن که آن اوغان بی سواد و حشی در میان قبیله اش چه موجودی است؟
      اما این خطاب نر خر نمی بیند که پنجابی با سیاست خود ده سال است که روزانه صد پشتون را در پاکستان و افغانستان می کشد و فرهنگ خود مرداری را در میان پشتون نهادینه کرده است.

  • نه کل باند نه کدو خاک بر سر هردو اینها قوم پرستی را وسیله قرار داده و از یک گروپ مردم علیه دیگر اش استفاده کرده و میکند و همه را تباه ساخت مردم چی کون این جنگی ها را گرفتید هیچ کدام اش بفکر وطن نی کی همه این ها بفکر قدرت وچوکی مردم عام را اواره در بدر ساختند.

  • دوستان عزیز! به صفت یک شهروند با تمام نظریات که روی نوشته پرویز داشته اید سپاسګذاری میکنم و فکر میکنم که فرزندان واقعی افغانستان همین شما ها هستید که خواسته اید حقایق را برملا کرده یکی ازین جنایت کار های حرفه ی زنده و مرده را تائید نکرده اید، بلکه با دلایل لازم به ګفته برادر ما وکیل خان کل و کدو هردو را زیر خاک کرده اید. خداوند اجر این موقف بیطرف را بریتان هم در دنیا و هم در اخرت بدهد.
    این کاملا واضح است که این جهادی های نوکر مانند ګلبدین، ربانی، سیاف، مسعود، خلیلی، ملاعمر، دوستم و غیره و غیره که تعداد شان به تناسب سګ های ویلګرد شهر کابل نیز زیاد است وطنفروش بوده و هر از چندګاهی خو را در دامان پشاور-اسلام آباد و تهران-کولاب-مسکو انداخته اند و در مواقع مختلف نسبت به مادر وطن موقف خلاف ګرفته اند. این واقعیت چنان اشکار است مانند روشی آفتاب کابل. ولی چیزی که بی وجدانی به اصطلاح نویسنده (پرویز بهمن) را روشن میسازد همانا طرف بود این شخص است. مه کاملا با این موافقم که ګلبدین وطنفروش در پاکستان زیر سایه استخبارات این کشور زنده ګی میکند و از همینرو چی در ګذشته و چی هم در حال از هرګونه موقف بد پاکستان علیه افغانستان به خوبی پیشیبانی کرده است. ولی چیزی که قابل بحث و مکس است این است که چرا پرویز به این حقایق از دید تعصب، عقده و عقب مانده ګی ذهنی می پردازد!!!؟؟؟ آیا نصرالله بابر با دوستم سوار بر چرخپال پاکستانی بر فراز کابل و افغانستان ګزمه نمی کردند؟؟؟ آیا جاده ابومسلم خراسانی در شهر مزار به جز اینکه غلامی مقامات محلی بلخ را ثابت کند چیزی دیګری بوده میتواند؟؟؟پس خودت پرویز! کوشش نکن که یکی را سیاه و دیګری را سفید ثابت کنی مردم ما به شمول خودت همه را می شناسند. خودت هم غلامی بیش نیستی برو و با مرده ګان روزګار این چنین بحث ها را دنبال کن! افغانستان به یک فکر نو و روش نو علیه شما چپی ها و راستی ها ضرورت دارد و به امید روزی که این کشوری صاحب رهبری شود که حتی یک ثانیه خود را با این دو ګروه آزموده شده ی کثیف نګذاشتانده باشد و خالصانه از متن جامعه اصیل افغانی برخاسته باشد. آمین

    • احمد نوید خان، ندانستم که این جامعه اصیل افغانی چیست که از آن در آخر نوشته ات گفتی؟ اگر این اصیل اصیل را که در هر جای افغانی می چسپانند افغانی اصیل و غیره گفته می شود، این واقعاً که وحشت ناک است. زیرا افغانی اصیل یعنی دارای تفکر نصوار، خشونت، دروغ، مکر، نیرنگ، رهزنی، قاچاق بری، انتحار، ضد حقوق زن بودن، ضد مدنیت، افتخار به غارتگری و غارتگران پیشین چون احمدشاه درانی متجاوز و غارتگر ، سلطان محمود متجاوز و غاارتگر هندوستان و ................... اگر اینگونه جامعه اصیل میخواهی که فکر میکنم از خیرش بگذر.

  • استاد عطا محمد نور خائن ملی
    استاد عطا نام سرک" ابومسلم خراسانی " را به سرک "شهیدان دیپلمات ایرانی" تغییر نام داد.

  • من په یک چیز دیگر حیران هستم.
    زمانیکه ایران سرحد خویش را بر روی تانکرهای مواد نفتی افغانستان بست هزاران نفر روبروی سفارت ایران مظاهره نمودند.
    حالا که پاکستان کنر نورستان وجلال اپاد را بمبارد میکند کجاست ان مظاهره چیان؟

  • بازهم چهره... این مفعول!!!

  • عطا محمد نور خیلی خوب کار کرده. ایران کشور دوست ماست ابو مسلم نه شیر میته نا ماست شما فاشیستکها بهانه تراشی می کنین. اگه دلی شما باشه نام حمیدگل را سری چهار راهی قهرمان ملی می مانین
    زنده باد عطا محمد نور

    • بله احمد شاه مسعود برای گرفتن شیر و ماست کابل را به ویرانه تبدیل کرد و به طرف یک فاجعه برد. شما تاجیک شورای نظار و مسعود پرست را اگه بانن مملکت را به به یک کیلو ماست به ایرانی ها سودا می کنید. قهرمان مولی شما مسعود یک خائین ملی هست.

    • جناب بی نام که از عمل خاینانه عطا محمد نور دفاع کردی !
      ناموست هم برایت نه شیر میشه و نه ماست، اگه او هم سودا کنی خوب پیسه پیدا می کنی.

  • اقای کامران ميـرهزار ســـــلام .
    شما را به قدســــيت مسلک و شرافت خود شما سوگند ، که روشن و با مسوليت بنگاريد " که اقای جلال بايانی در پی چرند و جفنگ « پرويز بهمن » کدام تبصره و يا نظر را از IP خود و يا آدرس خود که برای شما مشخص ميگردد گسيل داشته است " در غير شما بايد توجه کنيد که اين آدمک پليد ، کثيف ، مفتن ، احمق ، پست بدون شرف و وجدان بنام عظيم بابک که با برقه های رنگارنگ دايم داخل سايت کابل پرس? گرديده تا فضا و زمينه فحاشی ، دشنام ، ناسزا و چرند وپرند را مساعد سازد . بنأ قبل از انکه سايت کابل پرس بيشتر بد نام گردد دست چرند نويس مفتن را بگيريد . هست نويسنده که از عمق جنايات شوم گلبدين ، سياف ربانی و مسعود بنگارد . اين گونه نوشته ها مضحک خود دفاع گلبدين اين پليدترين پديده روی زمين که با سياف ، نيازی ، ربانی ، امين وقاد ، احمد شاه مسعود مشهور به دزد زمرد ، خالص ، گيلانی و مجددی ظهور يافته دست همه در خون مردم افغانستان آغوشته است . اينکه پرويز بهمن تنها عليه گلبدين جنايتکار مينگارد بر اين معنی است تا ربانی ، مسعود ، محقق،خليلی و محسنی را رو سفيد از صحنه خارج سازد . در تخريب کابل ، در چور وچپاول کابل ، در قتل وکشتار يکصدهزار کابلی دست مسعود ، دوستم ، محقق و ربانی بلند و بلند تر از همه است
    بنآ اقای ميرهزار يک با افشا سازيد که واقعأ اقای بايانی که خود در افغانستان و هم اکنون در ولايت پروان ميباشد از نام و آدرس خود از سويدن و يا کابل چيزی و سطری نوشته است تا سياه رو گردد که در او غش است . محمودی

    آنلاین : http://. محمودی

    • آ قا ی محمودی ، خود شما هم د روغ گوی ومتعصب معلوم میشوید د وستم د ر خرا بی و را کت با را نی کا بل حصه
      ند ا شته ا ست بلکه به قرا ر ا ظها را ت با شنده ها ی مکروریا ن ها ا منیت منطقه خود و مرد م محل ر ا حفظ کرده است د ر حقیقت د ر آ ن منطقه خد مت کرده ا ست ا گر ا ز د و ستم هرکس نا حق مثل شما تهمت کند کورخوا هد شد
      د وستم به مردم افغانستان و برحفظ تما میت خا ک افغانستان خد مت کرده ا ست مثل شما خیانت نکرده ا ست د وستم
      فا سد نیست ا گر با عقل سلیم و بی تعصب قضا وت کنید با ا حترا م

    • من دوستم رااوانیکه یک کاریگرعادی تفحصات بووالی قهرهانیش درقندهارکه یکی ازقوماندانان کندک امنیت دولتی آنوقت گروه مدافعین امارشید دوستم شخص بیسواد بوده وغرض منفعت شخصی آنچه درتوان داشته دریغ نکرده است مردم و تاریخ بهترین قاضی خواهدبود وبس آنچه اینجامیگوئیمناوقت است.

  • سلام به همه!
    دیرلندبه ولیکم چه:
    ګلب الدین غوڼدی چه په جاسوسی اودپردیو غلامی ته ددیر وکلونوپخوا
    دافغانستان دملیتونویوبل سره بی اتفاقی،جنګ اچونه،اودګران هیوادپه بربادي دپښتو اواسلام لکه نورجعلی رهبران کله دشورویانو کله دامریکانو په پلمه زمونږګران هیوادپه قراره نه پریدی اواوس هم پردیو په ګته ښی او کین ته نڅاکوی په نهایت دي یو معلومحاله لکه نوروپه شان دانګلیسانومتعهدجاسوس دی او ورته وایو نور دخدای لپاره نور افغان سرلوړی ملت چه دجګړو څخه دیر ستړی اومتنفر شوی دی مه ځوروه په هردین او مذهب چه یی.
    که موپه یادوی دوی هغه نامسلمانان دی چه د الله په سپیڅلی کورکښی د قسم په یادولوسره ربانی ، ګلب الدین، سیاف چه ّپه ابتدآ کی عبدالرسول نومیدی ولی په پاکستان کی د رب په کښی اضافه کړه او نور اندیوالان یی چه انشاالله دخپل د اعمالوجزا ته ورسیږی.

  • با عرض سلام به همه فقد میخواهم یک سوال ام پاسخ شود اگر شما کسان که به قهرمان ملی مرد بزرگ تاریخ معاصر احمد شاه مسعود توهین نموده اید وافعآ وجدان دارید، از شما می پرسم که همین اکنون حکومت کرزی و ناتو با کی در جنگ هستند؟ آیا با همین جاسوس های انگلیس و آی اس آی "گل بی دین و طالبان غول" در جنگ نیستند؟ آیا همین اکنون تقریبآ بیش از 90 فیصد مردم ما در مخالفت با همین جاسوسان قرارندارند؟ اگر چنین است پس گناه احمد شاه مسعود در کجا است؟ اگر احمد شاه مسعود قاتل است پس تمام مردم ین سرزمین که علیه این دشمنان خدا ورسول است قاتل است؟ آیا کسی میتواند پاسخ بگوئید و یا فقد میخواهید شریک جرم رهبران خائین خود یک رهبر شجاع چون مسعود را یکجا بسازید. خداوند زات بزرگ و توانا است و همه منافقین را خوب می شناسد و رسوا میکند ان شاآلله

  • گلبدین بدترین ومنفورترین چهره سیاسی در کشور ما بوده ومیباشد، ولی طوریکه بارها گفته ام باز میگویم که او دل وگرده ای رفتن بکابل را نداشته وندارد چون خوب میداند رفتن بکابل یعنی مرگ ! روی این ،،،،، پیر دیگر حساب نکنید ، بلی یگانه موردیکه باید از آن نگران بود همانا قصاوت وبیرحمی گلبدین است او به هیچ کسی رحم نمیکند وبدستور دیگران از هیج جنایتی دریغ نخواهد کرد،
    او دیگر تاریخش گذشته وهیچ گونه ارزشی نزد ملت ما ندارد بل هروزیکه بدست توانای مردم ما بیاید ملت جواب همه ای کارهایش را همراه با سودش برایش خواهند داد.

  • مرگ به تو ای گلب الدین بدین مرگ به تو ای خاین ای دووس این تمام بختی که امروزه میبییم تو باعث شدی تو سگ

  • گلبیدن در زمانیکه مجددی در کابل ریس موقت دولت بود جنگ را اغاز کرد این بیشرم و بیحیا اگر ناتو خارج شود باز به یک بحانه دیگر خون میخورد و خون میرزاند . بعد از سقوط نجیب که ناتو نبود انی ادمک عامل جنگ بود

  • احمد شاه مسعود رح سک امتیاز داشت که در افغانستان بود، به نفع مردم خود جنگ کرد، از خاک خود دفاع کرد و در همین خاک شهید شد. اما موقیعت اصلی حمت یار صاحبت درکحا است ؟ بهروز

  • اگر خداوند من را یک روز مامو کند تا چه کنم فقط و فقط میخواهم خاینان کشور را زنده بسوزانم اول از گلب الدین بی دین شروع بقیه که به همه معلوم است

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس