بادباکهای حامل صلح برفراز آسمان ونیز
کنسرت نوروزی داود سرخوش/ ونيز، ايتاليا/ 22 مارچ 2009 ساعت چهار عصر/بهار که میشود بادهای جهنمی جنوب به وزیدن شروع میکند وتپه ها تپه ها افیون گل میدهد، امسال فصل تقسیم قدرت نیز درراه است وما میترسیم بار دیگر وطن ما پامال قدرت سالاران نشود، باآنهم ما امسال با نومیدی تمام این جشن را برگزار کرده ایم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به مناسبت جشن باستانی نوروز وسال نو خورشیدی فستیوال بزرگی همراه باکانسرت هنرمند محبوب کشور داود جان سرخوش درشهرزیبا ورویایی ونیز ایتالیا برگزار گردیده است. این فستیوال که ازطرف اتحادیه هنرمندان افغانستان، انجمن اجتماعی فرهنگی مهاجرین و به کمک شهرداری ونیزبرگزار گردیده است به مدت یک هفته ازچهاردهم مارچ تا 21 مارچ ادامه خواهد داشت. یکی ازجالب ترین برنامه های این فستیوال مسابقه بادبادک بازی دربین جوانان مهاجرافغانستانی وجوانان ایتالیا که اکثرا دانش آموزان ودانشجویان هستند می باشد. استقبال ازمسابقه بادبادک بازی از آغاز تاحال بالاترازانتظاری بود که ما داشتیم. بادبادک بازی دراین فستیوال که یک سمبول آزادی خوانده شده است، یعنی پرواز درفضایی که هیچ محدودیتی نیست، فضایی که درآنج هیچ کسی خوارشمرده نمیشود، فضایی که درآن هیچ مرزی نیست، تبعیض نیست وخشونت نیزتولد نگردیده است. آنجا که میشود کمی احساس راحتی کرد وازدلمشغولی های که امروز تمام مردم افغانستان را درگیرخود ساخته است وحتا زندگی را ازآنها گرفته است خبری نیست. کودکانی که امروز باکوله بار پرازقصه های جنگ، تبعیض، خشونت، ترور وانفجار به این شهرگرد آمده اند شاید اولین باراست که رویاهای کودکی شانرا درمنطقه دور وغربت لمس میکنند ولحظه ی فکرمیکنند دراین کره خاکی آنها نیزحق دارند زندگی کنند، آزاد باشند ونفس راحت بکشند. اکثریت جوانانی افغانی که ازشهرهای مختلف ایتالیا دراین مسابقه شرکت کرده اند کمتر از18 سال سن دارند، درشروع مسابقه وقتی وارد پارک بیسولا شدم فکرمیکردم وارد چمن حضوری کابل گردیده ام ولی بایک تفاوت که دراینجا دیگرهیچکسی هراس ازانفجار وانتحار نداشت و شاید برای اولین بار این نوجوانان خودرا آزاد وراحت احساس میکردند. ازیکی ازاین جوانان پرسیدم که وقتی مصروف این بازی هستی چه احساسی داری؟ او درجوابم گفت وقتی بادبادک را هوا میکنم اول خودم را آزاد وراحت احساس میکنم . پرواز بادبادک را درحقیقت پروازخودم میدانم یعنی تنها بادبادک است که ارتباطم را بافضایی برقرار میکند که کاملا درآرامش است. بادبادک من درحقیقت وسیله ایست که ارتباط زمین که من درآن زندگی میکنم را با آسمان برقرارمیکند، آسمانی که درآن جنگ نیست، تبعیض نیست، خشونت ومرزی نیست. درست است که درافغانستان همه ازآمدن بهار میترسند زیرا بهار باآنکه پیام بسیارخوبی برای همه زنده جانها دارد، بهار باآنکه فصل رستن ها وشکفتن هاست برای ما فصل ایست که درآن وضعیت کشورما یکباره دگرگون میشود، بهار که میشود بادهای جهنمی جنوب به وزیدن شروع میکند وتپه ها تپه ها افیون گل میدهد، امسال فصل تقسیم قدرت نیز درراه است وما میترسیم بار دیگر وطن ما پامال قدرت سالاران نشود، باآنهم ما امسال با نومیدی تمام این جشن را برگزار کرده ایم تاازیک طرف ازیک جشن باستانی وازیک عنعنه پدری خود استقبال کنیم وآنرا زنده نگه داریم وازسوی دیگر باآنکه دردنیای غربت ودور ازوطن به سرمیبریم اندکی زندگی را احساس کنیم، احساس کنیم ما هم زنده هستیم ومثل دیگر انسانهای جهان نیاز به صلح وآرامش داریم، مانیزمیتوانیم درکنار دیگرانسانها وهمنوعان خود برادرانه درفضای دوستی زندگی کنیم.
بادبادک یاقاصد صلح؟:
مهاجرین افغانستانی بابرگزاری مسابقه بادبادک بازی درحقیقت میخواهند چهره ی دیگری ازافغانستان رابرای اروپایی ها وخصوصا ایتالیایی ها نشان دهند. دراین باره با دونفرازبرگزار کننده گان این جشنواره، حامد احمدی واحسان احسانی صحبت کردم.
حامد احمدی میگوید به نظرمن کوچکترین کودک افغانستانی دغدغه اش این است که خودرا درفضای صلح وامنیت احساس کند، ودرحقیقت این بازی باآنکه یکی ازبازی های بسیار معروف وتفریحی دربین مردم مامی باشد معنی ورمزورازی بسیار عمیقی باخود دارد. یعنی کودکان ونوجوانان جنگ زده افغانستان دردنیای مهاجرت ودردنیایی که دنبال یک پناهگاه ونقطه امن میگردند وازطرف دیگر اتفاقاتی که هرروز درافغانستان می افتد وفشارهای ذهنی آنها را بیشتر میسازد فضای زندگی را برای آنها تنگ میسازد واینها بااین بازی میتوانند ارتباط خودرا بادنیایی دیگری برقرار کنند، آنها همراه با گدی های شان درفضای آبی آسمان پرواز میکنند ولحظاتی خودرا کاملا ازدغدغه های روانی وازفشارهای زندگی جدا احساس میکنند.واین بازی تبدیل میشود به یک درمان روانی، به یک آرزوی در حال ارضاع شدن وخلاصه برای یک زندگی جدید.
آقای احسانی میگوید بادبادک هایی که دردست کودکان افغانی می بینیم درحقیقت قاصدان صلحی هستند که بیش ازسه دهه مردم ما انتظار آنرادارند ووقتی بعد ازهفت سال حضور نیروی های حافظ صلح درافغانستان متاسفانه ما به آن چیزی که فکرش را میکردیم نرسیدیم وجنگ روزبه روز افزایش یافت این کودکان بادبادکهای خودرا به عنوان قاصدان صلح به آسمان اروپا به پرواز درآورده اند که به مردم اینجا بفهمانند که دیگر مردم ما ازجنگ خسته اند وبه صلحی که آنها نیز هدف شان درافغانستان شاید همان باشد نیاز جدی دارند. یعنی وضعیت باید درافغانستان تغییر کند واین نیاز به یک پالیسی ویک برنامه جدید دارد ودیگر نباید برای رسیدن به صلح درافغانستان جنگید بلکه باید راهی را جستجو کرد که درآن شانس رسیدن به صلح بیشترباشد وازطرف دیگر این کودکان میخواهند بااین کار سمبولیک وزیبای شان به مردم اینجا عنعنات وفرهنگ خودرا معرفی کنند وبگویند که مردم اروپا کشور افغانستان را تنها ازچهره ی طالب، تروریستم، انتحار ومواد مخدر می شناسند وتاحال متاسفانه تنها همین چهره ی کریح ازطریق بمباردمانهای رسانه ای به خورد اینها داده شده است، درست است که درافغانستان هیچ چیزی سرجای خودش نیست، درست است که زمانی مرکزتروریزم بین المللی بوده است ولی باآنهم ما فرهنگ غنی وپرباری داریم وما نیزمثل دیگران قلبی برای تپیدن ومغزی برای فکرکردن داریم. مانیزمیتوانیم مثل همه انسانهای که روزگاری این مصیبت ها را پشت سرگذاشته اند وبازهم باتلاش کشور ومردم شانرا ازبا تلاق مرگ نجات داده اند وحال صاحب سرزمین های آباد وآزاد هستند، کشورغمستان خودرا تبدیل به گلستان کنیم البته اگر مداخله خارجی نباشد وتمام کشورهای که حال لاف ازهمکاری واجرای عدالت وبازسازی درافغانستان میزنند به راستی ثابت کنند که درکنار مردم ماهستند واین را تنها میتوانند درعمل ثابت کنند نه درحرف. روزشنبه آخرین روز مسابقه بادبادک بازی است که درآن تعداد زیادی ازمردم شهرونیز شرکت میکنند، دراین روز معاونین شهرداری روم وچند نفردیگر ازشخصیت های سیاسی این شهر نیزشرکت دارند تاباحضور داود سرخوش این مسابقه زیبارا تماشا کنند وحرفهایی هم با مهاجرین افغانی بزنند. قرار است دراین روز یکهزار بادبادک به عنوان قاصدان صلح به آسمان شهرمارکوپولو توسط جوانان به پرواز دربیایند.وبعدازختم این برنامه که ازطریق دوکانال تلویزیونی ایتالیا پخش میگردد؛ همه برای شرکت درکانسرت داود سرخوش آماده گی خواهند گرفت تا درروزیکشنبه ببینند چگونه شهرونیز باکانسرت سرخوش ستاره باران میشود. تا قسمت بعدی پدرود...
پيامها
21 مارچ 2009, 01:29, توسط احسان الله امیری"شوریده"
بدرود به همه ی دوست داران نوروز! و بدرود به کینه توزان و سیه دلان نوروز که با نوید زنده شدنش،دلهای مرده این قماشه را جان بخشد و از اسرار و فرهنگ غنی نوروز بهره ببرند.
کسانی که به نوروز سر ستیز و تعصب را گرفته اند با ید بدانند که محو نوروز و تهاجم فرهنگی خواندن زمانی تحقق می پذیرد که توده این ملت را از بین برد که محال و غیر ممکن خواهد بود. زیر پای نوروز فرهنگ و تاریخ خوابیده و اسرار طبیعت را در دل خود جای داده است.چقدر زیبا است که آغاز سال نو و پیام آن را از صدای گیرا و طلایی داود سرخوش که در طول زمان سینه های حبس و صدای خاموش این ملت را بلند کرده بشنویم. و هزاران سپاس از دوست خوبم آقای آهنگ مقدمات این کنسرت و جشن نوروزی را متقبل شده و زحمت کشیده است.
بهروزی برای همه خواهانم
آنلاین : http://www.shoreda.blogfa.com
21 مارچ 2009, 06:00, توسط Beg
Ahaagn aziz durood
waqeyaan jalib wa poor mohtawa bud, daast e shoma daard nakonah, hamesha naweshta hai e khob wa dil nesheen mafrested
tashakoor
berarat
آنلاین : «سرزمينِسکوت»
22 مارچ 2009, 07:08, توسط Arif
Ahang jan salam
please accept my regards ,,and i congretulate your creative thinking and appreciate your hardwork for promoting our culture and representing our great peaceloving nation in such a thoughtfull way, and i send my love and admiration for our beloved artist Dawood Sarkhush for his great artistic tallent and charisma he shows in all his interviews and appearances on the stages of tallent..love you all
22 مارچ 2009, 13:08, توسط رضوی مالستانی
جناب اهنگ زحمات زیاد تان قابل تقدیر است. اما قیافه جناب سر خوش در اول صفحه بسیار تصنعی ونقاشی گونه است که بسیار نازیبا جلوه میکند اگر عکس طبیعی تری دارید انرا بگنجانید
آنلاین : http://http://razavi47.blogfa.com/