صفحه نخست > خبر و گزارش > از طرح ترور رییس جمهور تا مرگ بر پیپسی

از طرح ترور رییس جمهور تا مرگ بر پیپسی

امضا محفوظ است
يكشنبه 2 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

چکیده

توسعه و گسترش و ارتقاي علم و تکنولوژی و فرهنگ، بازبيني كتاب‌ها و تحول محتوايي كتاب‌ها در راستاي برنامه ريزي درسي رشته‌ها، جذب كادرعلمي و ارتقاي سطح تحصيلات، تربيت نيروهاي متخصص مورد نياز جامعه، اهتمام به گسترش مرزهاي دانش؛ به منظور دستيابي به نظريه‏هاي جديدعلمي و توليد علم، مشاركت در حل معضلات اجتماعي ازفعالیت‌های دانشگاه است.

مقدمه

دانشگاه جای است که درآن علم آموخته وآموختانده می‌شود، همانطوریکه ازترکیب واژه دانشگاه پیداست. دوگروه در دانشگاه دخیل‌اندکه بدون هریک از آن دانشگاه ماهیت خودرا ازدست می‌دهد. یکی گروه که درپی علم‌اند که به آن دانشجو ویا محصل گویند؛ دو دیگرراهنمایی برای دانشجویان که به آن استاد ویامعلم گویند. این دوگروه همیشه روی موضوعات دربحث اند. ممکن بحث‌شان روی ایدیولوژی باشد یافلسفه ویاهم چیزهای دیگر؛ و استاد برای قناعت دانشجویان تلاش می‌کند. دانشجویان روی موضوعات کنجکاواند و همیشه استادرا مورد پرسش‌ قرار می‌دهند. رابطه میان هردوگروه روابط‌ی استادی و شاگردی است در پرتو علم و دانش.

یعنی استاد از پرسش دانشجو درهراس نباشد و دانشجورا مورد تهدید و تحقیر قرار ندهد و درمورد پرسش‌اش پاسخ ارائه کند، همان دانشجومحوری. و دانشجونیز باید سوالش کنجکاوانه باشد تاموضوع برایش روشن شود.

خواستم تا نقدداشته باشم روی کارکردهای استادان و دانشجویان در دانشگاه کابل، و فعالیت دانشگاه کابل و تولید علم ازاین دانشگاه و بررسی ذهنیت‌ها و این‌که استادان به کدام راه روان اند و دانشجویان چه راه را پی‌موده اند.
بحث:

دانشگاه تعریفش معلوم شد. کسی‌که استاد دانشگاه است باید نخبه باشد تارهبران و مدیران بافهم و دانش برای جامعه تربیه کند. استادخوب در دانشگاه تاثیرخودش‌را دارد. دانشگاه زمان موفق است که استادان باتجربه و باتحصیل و بافهم داشته باشد. چه‌کسی استاد بوده می‌تواند؛ کسی‌که درپی تفرقه افگنی به منظوری حفظ چوکی است ویاهم کسی‌که همه چیزرا از چشم‌انداز تحقیق و علم می‌بیند؟

دانشگاه‌ها معمولا روی اهدافِ توسعه و گسترش و ارتقاي علم و تکنولوژی و فرهنگ، بازبيني كتاب‌ها و تحول محتوايي كتاب‌ها در راستاي برنامه ريزي درسي رشته‌ها، جذب كادرعلمي و ارتقاي سطح تحصيلات، تربيت نيروهاي متخصص مورد نياز جامعه، اهتمام به گسترش مرزهاي دانش؛ به منظور دستيابي به نظريه‏هاي جديدعلمي و توليدعلم، مشاركت در حل معضلات اجتماعي فعالیت دارند.

اما دانشگاه‌های ما روی کدام یک از آن اهداف فعالیت دارند آیا تاهنوز برای ارتقاع علم و فرهنگ کاری انجام داده است؟ اگردانشگاه‌های افغانستان‌رانقدکنیم متاسفانه‌که ازهمۀ آن اهداف یک قرن فاصله دارند، دانشگاه‌های افغانستان تاهنوزمعیارهای مکتب‌های کشورهای دیگررا ندارد چه رسد به دانشگاه‌های کشورهای دیگر. مقایسه افغانستان باهرکشور ولواگراز فقر درتنگنا باشند اهانت به آن کشور است. آن کشورها همه چیزرا از زره بین علم می‌بینند ولی کشورما از چشم انداز قوم.

دانشمند، سیاست‌مدار، عالم، خبرنگارما همه‌چیزرا از نگرۀ قومی و قبیلوی می‌بینند. این‌است‌که کشورهم‌چنان در پارادوکس قبیلوی مانده است و هرروزوضعیت دراین کشورِناکجاآباد بحرانی می‌شود. بدون درک واقعیت از استادگرفته تادانشجو، ازکارمندگرفته تابیکار همه وهمه درگیریک جنون قومی و حرکت‌های نادانی است. نمونه‌ی این نوع حرکت‌ها؛ حرکت استادان و دانشجویان به حمایت ازفاروق عبدالله رییس پیشین دانشکدۀ علوم اجتماعی و فیصل امین استاد سابق این دانشکده بود که از سوی شماری از استادان دانشگاه کابل ودانشجویان راه اندازی شد. اگربه ماهیت این راه‌پیمایی توجه کنیم دیده می‌شود که استادان و دانشجویان ازیک نوع جهالت در دانشگاه حمایت کرده‌اند. فاورق عبدالله و فیصل امین در مصاحبه‌های شان نشان دادندکه بابودن درمحل اکادمیک بیماری قومی وقبیلوی دارند و برهمین مبنا از ازدیاد دانشجویان هزاره نگرانند و به همین دلیل قلم می‌شکنند و اسلحه می‌بردارند و دست به کشتار انسان‌ها می‌زنند. هشدار فیصل امین نشانگر همان تهدیدهای طالبانی است. برای ثبوت این ادعایم مصاحبه هردوشخص‌را که در تلویزیون ژوندون وطلوع نیوز کرده اند از طریق یوتوپ می‌توانید تماشاکنید.
دانشجویان که درحمایت از این دو نفر برخواسته بودند، بیشتردانشجویان شرعیات بودند، آنان اسیر یک ایدیولوژی اندکه به اشارۀ استادان‌شان می‌رقصند. از طرح ترور رییس جمهورگرفته تا تفرقه افگنی مذهبی همه زیرسردانشگده شرعیات دانشگاه کابل اند؛ یک عده آدم احساساتی که بااصل دموکراسی و آزادی مخالف؛ جزخود هیچ کسی‌را نمی‌پذیرند. آنان افراطی‌ترین افرادندکه در راه‌پیمایی‌ها بدون درک ماهیت راه‌پیمایی شعار مرگ برکافر، مرگ بر دموکراسی، مرگ بر حقوق بشر و مرگ برحقوق زن سر می‌دهند و درتازه‌ترین شعارشان پیپسی‌را نیزهدف قراردادند. استادان ثقافت اسلامی به جای تدریس ثقافت اسلامی دست به‌تفرقه افگنی میان دانشجویان شیعه و سنی می‌زنند و برخلاف دولت دانشجویان را تحریک می‌کنند.

اماچرا دیگراستادان به حمایت ازاین دونفر برخواستند؟ شایدبعضی‌ها به این باورباشند که هردوشخص دانشمنداند و عاری ازهرنوع تعصب و تبعیض وضعف اخلاقی ومدیریتی. اماحقیقت چیزی دیگری است، این هردونفراگر واقعن دانشمندبودند تاهنوز مقاله وکتاب ارزشمندی تحقیقی‌را خدمت این نسل سرگردان تقدیم می‌کردند، حال آن‌که هردونفر ازداشتن هم‌چون سواد بدورند. گذشته ازاین استادان دیگر بدلیل حفظ موقف‌شان در دانشگاه ازاین دونفر حمایت کردند تانشود فردا آن‌ها نیز از دانشگاه توسط دانشجویان آگاه بیرون شوند؛ زیرااکثری استادان بنابرروابط وارد دانشگاه‌هاشده اند تالیاقت وشایستگی. سال‌گذشته‌ وزارت تحصیلات عالی شماری از استادان دانشگاه‌ی کابل را که درسن بازنشستگی رسیده بودند، بازنشسته نمود، اما پایان و بالا گشتن استادان بازنشسته باعث شد تا هم‌چنان درکرسی استادی مانند. برخورد همان استادان پیر بادانشجویان رابطۀ دیکتاتوری است؛ هرچیزی‌را که استادبخواهد همان می‌شود، استادان به دانشجویان هیچ ارزشِ قایل نیستند.

چرا راه‌پیمایی؟ راه‌پیمایی وشعاردادان کاری شده است ساده و آسان. این‌شعارها گاه انتقادی است و گاه‌هم مطالبۀ چیزی و گاه‌هم از روی ناخبری و نفهمی. پیش ازاین شنیده بودم می‌گفتند مرگ به فلان؛ آمریکاه و اسراییل که سرزبان هرکسی بود و هست؛ تاتظاهرات راه‌افتد ازهفتادپشتِ این دوکشورمانند جنگ‌های زبانی زنانه خبر می‌آورند. امامرگ بر "پیپیسی" و دیگر نوشابه‌ها ازنوعی جدیدی است که توسط تظاهرکنندگان دراین اواخر سرداده شده است.

تظاهرات ویاراه‌پیمایی برای هدفی خاصی راه اندازی می‌شود و شعارها باید پژواک آن باشد، امادرافغانستان شعارها نوع دیگری بخودگرفته است و برای چیزی دیگری سرداده می‌شود. مرگ بر پیپسی، کرزی، اسراییل، آمریکا، ایران، پاکستان، حقوق بشر، حقوق زن و دموکراسی دراین اواخر درتظاهرات ازسوی استادان و دانشجویان برای حمایت از رییس سابق دانشکدۀ علوم اجتماعی و فیصل امین سرداده شد؛ اگراین شعارها از زبان توده‌ها شنیده می‌شد برایش حق می‌دادیم، چون عمرآن‌ها درسیاه‌روزی وتاریکی گذشته‌است. اما از زبان استادان و دانشجویان دانشگاه قابل تامل است؛ دانشجویان واستادان همان‌طوریکه از نامش پیداست آدم‌های‌اند بافهم، درپی تحقیق، درجستجوی حقایق و تفکیک خوب ازبد؛ اما سردادن این نوع شعار از زبان آن‌هامعنای آن‌را داردکه هنوزهم نمی‌توانند خوب‌را ازبد تفکیک کنند و هم‌پذیرباشند. برای این ادعایم تجربۀ‌را ازدانشجویان دارم، بی‌مورد نخواهد بود؛ تا آن‌را نیز بیان کنم. سال‌ گذشته دانشجویان تخار و بدخشان می‌خواستندکانسردِرا توسط آوزخوان‌های محلی‌ در سالُن خواب‌گاه دانشگاه کابل برگزارکنند اما دانشجویان شرعیات با بستن سربندها با شعار لااله الله محمدالرسول الله مانع آن شد و نزدیک در درگیری میان هردوگروه آدم کشته شود. یکی آوازمی‌خواند و دیگری الله اکبر می‌گفت.

پیامد وراه حل آن‌چه‌راکه شمردم.

ـ کنترول جدی دانشگاه‌ها به ویژه استادان توسط وزارت‌تحصیلات عالی؛ هم‌اکنون دانشجویان افراطی در دانشگاه‌ها بیشتراز دانشجویانی اند که دنبال علم و تحصیل واقعی اند؛ اگروضعیت چنین ادامه یابد دور از تصورنخواهدبودکه دانشگاه‌ها توسط یک عده افراد؛که توسط شبکه‌های تروریستی و افراطی نفوذکرده اند بسته شود. مدیریت بالای استادان لازمی است هم‌اکنون دراکثری دانشکده‌ها شماری ازاستادان دانشجویان‌را علیه دولت تحریک می‌کنند، سال‌گذشته نیز شماری از استادان باهمکاری دانشجویان طرح ترور رییس جمهوررا ریخته بودندکه توسط امنیت ملی کشف و خنثا شدند؛ اگرجلوهم‌چون وضعیت در دانشگاه‌هاگرفته نشود؛ دانشگاه‌ها محل خوبی برای هماهنگی تروریستان خواهدشد. چنانچه چندین بار است که ازخواب‌گاه‌ دانشگاه کابل مواد منفجره بدست امنیت ملی افتاده است.

ـ جذب کادرعلمی دردانشگاه‌های کشور؛ مهاجرت درتحصیل افغان‌های مهاجرعاری از فایده نبوده است، کسانی‌که درکشورهای همسایه مهاجرشده وتحصیل کرده ویاهم درکشورهای غربی، آنان درآن کشورها باعلوم مدرن آشناشده‌اند خوب است که ازتجارب آن در دانشگاه‌های کشور استفاده شود. جای تاسف است که کادرهای ما بیرون از دانشگاه بیکارند و در جای آن کسانی به تدریس در دانشگاه مصروف اند که لیاقت معلمی در مکتب‌را ندارند. وزارت تحصیلات عالی تاهنوز درجذب کدرهای خوب مردود بوده و نتوانسته این کدرها دردانشگاه‌های کشور جذب کنند؛ دلیلش همان کدرهای فرسوده است که بنابرروابط دانشگاه‌هارا در انحصارخود در آ‌ورده اند. به قولی مجب مهرداد این افراد بیشتر متعلق به یک گروه سِنی اند تابه یک قوم.

ـ تهیه و تطبیق یک قانون وبرنامه‌ی درسی روشن برای دانشگاه‌های کشور و تدریس اهداف دولت و وطن پرستی در دانشگاه‌ها به جای ثقافت اسلامی، همان‌طوریکه برای همه روشن است اکنون ثقافت اسلامی به عنوان یک مضمون اصلی درتمامی دانشکده‌ها تدریس می‌شود که قبلن دو ترم درس داده‌ می‌شد؛ استادان ثقافت اسلامی باراه اندازی بحث میان شیعه وسنی در گرداب گیر می‌ماند و باعث تفرقه میان دانشجویان شیعه و سنی می‌شوند که این خود در آینده کشور بیشترین آسیب‌را می‌رساند بهتر است به جای دورکردن هردومذهب درتلاش نزدیک کردن هردو مذهب بود. ولی متاسفانه که در دانشگاه کشورمضمون ثقافت اسلامی به یکی از چالش‌های بزرگ وبحث برانگیز میان دانشجویان واستادان است که گاه‌وقت این بحث‌ها منجر به بیرون کردن استاد از صنف و جنجال‌هایی میان دانشجویان شیعه و سنی شده است. گذشته ازاین استادان ثقافت اسلامی بیشترین ناکامی‌هارا در مضمون شان در زمان آزمون دارند، به شکل نمونه اگر درزمان آزمون‌های چانس دوم دانشگاه کابل به دانشگاه مراجعه کنید، این مشکل را به خوبی درک خواهید، از اول دانشگاه شروع تا آخر همه چیپتر ثقافت اسلامی می‌خوانند، حال آن‌که لازم نیست تا هشت ترم ثقافت درس داده شود.

ـ اختصاصی شدن درس‌ها؛ هم اکنون دانشجویان درهردانشکده به شکل عمومی درس‌می‌خوانند که این ضربه‌ی بزرگی را برپیکره دانشجویان وارد کرده است و دانشجو تا فراغت نمی‌فهمد که به‌کدام رشته تحصیل کرده است، به شکل نمونه من زبان وادبیات فارسی خوانده‌ام ولی تاترم آخر هم‌چنان زبان شناسی یک مضمون اصلی ما بود، که اکنون نه بنده زبان شناس است و نه ادیب. در هرترم ده مضمون را باید یک دانشجو بخواند؛ اگر درس‌ها شکل تخصصی رابخود بگیرد بدون شک هردانشجو در رشته مورد علاقه اش به تحصیل خواهد پرداخت و در آن صورت در رشته اش حاکم خواهد بود.

نام و مشخصات این نویسنده نزد کابل پرس? محفوظ می باشد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • أقاى محترم شير احمد نظرى!
    من با مظاهره تعدادى كورمغز متحجر مخالفم اما نه با تمام مطالب نوشته ات.
    ازينكه تاسال أخر نه زبان شناس شدى ونه اديب , دليلش اينست كه تو بسيار تنبل ويا كودن بوده اى.درين نوشته مختصرت أنقدر غلطى املايى وانشايى و جملات نامفهوم زياد است كه از يك دانشجويى كه فاكولته ادبيات خوانده باشد بسيار عجيب است. يا استادها همينطور غلط ياد داده اند؟ نوشته ات را حد اقل يكى دوبار ميخواندى. بطورمثال بعضى از غلطى هايت را ياد اور ميشوم:
    دستيابي به نظريه‏هاي جديدعلمي = نظريه‏ هاى
    دانشگاه جای است = جايی است
    خواستم تا نقدداشته باشم = خواستم تا نقدى داشته باشم
    دانشگاه زمان موفق است که = دانشگاه زمانى موفق است که
    به منظوری حفظ چوکی = به منظور حفظ چوکی
    دانشجویان که درحمایت = دانشجویانى که درحمایت
    از زره بین علم = از ذره بین علم
    درگیریک جنون قومی و حرکت‌های نادانی ؟ و انهم همه را بدون استثنأ توهين كردن كودنى محض نيست؟
    تحول محتوايي كتاب‌ها؟
    ارتقاع علم و فرهنگ؟
    دوگروه در دانشگاه دخیل‌؟
    وبسيار جملات نا مربوط و بيمعنى
    اميدوارم صفحات اين سايت را تخته ى مشق خود نسازى

  • محترم شیر احمد خان وای به حال من و شما امروز سنی ها فهمیده اند که مذهب من و شما دشمن واقعی و خطر ناک تر از اسراییل و امریکا برای اسلام است. انها در جهاد خود بر علیه ما و شما نظر به اسراییل و امریکا حریص تر شده اند. اگر تا حال مذهب خود را نشناخته یی برو نشرات تلویزیون های ماهواره یی وصال حق، و کلمه و نور را ببین مخصوصا گفتار ان بزرگ مرد شیعه هدایت یافته استاد باقر سجودی که در شبکه کلمه مذهب من و شما را چگونه رسوا میکند انگاه به استادان فاکولته شرعیات حق خواهی داد تا چنین و چنان بگویند یا عمل نمایند.
    با احترام.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس