صفحه نخست > خبر و گزارش > در دايکندی چه می گذرد؟ > اعتراض مردم دایکندی به بازچاپ کاریکاتور توهین آمیز پیامبر گرامی اسلام (ص)

اعتراض مردم دایکندی به بازچاپ کاریکاتور توهین آمیز پیامبر گرامی اسلام (ص)

احمد معين
جمعه 7 مارچ 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مردم ولایت دایکندی بعد از مراسم سوگواری و عزاداری به مناسبت رحلت پیامبر گرامی اسلام ( ص) دست به اعتراض مسالمت امیز در واکنش به بازچاپ کاریکاتور پیامبر گرامی اسلام (ص) و فیلم توهین آمیز شهروند هالندی زدند

در این مراسم یاسین اکبری عضو شورای ولایتی دایکندی و آقای بهشتی سرپرست ریاست حج و اوقاف هر یک به نوبه خود درباره شخصیت پیامبر رحمت و رفعت گرامی اسلام به ایراد سخن پرداختند و باز چاپ کاریکاتور پیامبر اسلام و فیلم توهین آمیز شهروند هالندی را محکوم کردند .

در ادامه مراسم مردم معترض علیه دو شهروند هالندی و دنمارکی به سوی دفتر یوناما و کمیسیون مستقل حقوق بشر راهپیمائی کردند و با تجمع در جلوی این دفاتر قطع نامه ائی را در سه ماده قرائت کردند و خشم و انزجار خود را نسبت به عاملین چاپ کاریکاتور ها و ساخت فیلم توهین آمیز هالندی ابراز داشتند و این عمل انها را محکوم کردند .

قطع نامه پایانی مظاهره مسالمت آمیز مرکز ولایت دایکندی علیه
کاریکاتور و فیلم اهانت آمیز دنمارکی و هالندی

دیریست که ابناء نوع بشر با کابوس نفرت انگیز جنگ و خشونت آشناست و خود را اسیر آن می دانند , قرن هاست که عواطف خصمانه بشر این غول خون آشام را برای داوری هر اختلاف و کشمکش به میدان اجتماع بشری می خوانند , تا بشر بوده جنگ نیز مانند یک صفت بارز بشری خودنمای کرده است و به قول برخی خصیصه ایست جزء ذات و فطرت بشر , این تلازم دایمی میان بشریت و جنگ عده ی را وادار کرده است که جنگ و خشونت را جزء ذات و فطرت بشر بدانند و صلح را اختراع تازه .

اما اسلام معتقد است که آنچه در قاموس بشریت نمی گنجد جنگ و خشونت است و انسان هیچگاه محتاج جنگ و خشونت نیست و این خوی در زندگی خاص حیوانات است , منتها عامل جنگ و خونریزی فقط یک چیز شده می تواند که راضی نبودن به حق و حقوق خود و تجاوز به حقوق دیگران است . در این راستا همه آزادگان خود را مکلف به دفاع از کیان مقدسات خود می دانند. ملت های مسلمان در طول تاریخ با انواع دسیسه ها و دشمنی های نظامی و فرهنگی مواجه بوده است که نمونه بارزش را می توان در جنگ فرهنگی اخیر جستجو کرد که قلب بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان را جریحه دار نموده است , در این کاریکاتور دشمن سعی کرده است که مسلمان را خشن و تروریست و پیامبرشان را پیام آور خشونت معرفی کنند , پیامبری که خداوند در شان ان می فرماید : " ما ارسلناک الارحمه للعالمین " پیامبر در دوران رسالتش به خوبی نشان داد او نه تنها برای مسلمانان بلکه برای همه عالم پیام آور صلح و دوستی است , بنا ما مردم مرکز ولایت دایکندی در گردهمائی مسالمت آمیز ضمن محکوم کردن این حرکت ضد فرهنگی , مواد زیر را به تصویب می رسانیم .

1- این حرکت ضد فرهنگی را که برخلاف زندگی مسالمت آمیز بوده و قلب بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان را جریحه دار نموده است , به شدت محکوم می نماییم .

2- ما خواهان قطع روابط سیاسی با این کشور ها می باشیم و از دولت جمهوری اسلامی افغانستان و کشور های مسلمان می خواهیم در راستای این سیاست گام بردارند .

3- متاسفانه عملکرد کاریکاتوریست و فیلم ساز کشور هالند و دنمارک که بر خلاف بند های الف و ب ماده نوزدهم کنوانسیون بین اللملی حقوق مدنی و سیاسی , که به احترام به حقوق و حیثیت دیگران و حفظ امنیت و اخلاق عمومی تاکید دارد بوده و در ضمن در مغایرت کامل با ماده بیستم همان کنوانسیون می باشد که صراحت دارد هرگونه دعوت به ترغیب به کینه و تنفر ملی , نژادی و یا مذهبی که محرک تبعیض یا مخاصمه و یا اعمال زور باشد به موجب قانون ممنوع است , بنابرین ما از جوامع بین اللملی و سازمان ملل متحد خواهان محکومیت و محاکمه مرتکبین این حرکت ضد ارزشی می باشیم .

گالری عکس

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • vaqean man baraye mardomi khodam motassefam ke hanoz donbali yek edde adamhaye sod jo va arab porast miravad . shayad ham az donya khabari ziyad nadarad.? shayad namikhahad ke khabar dashte bashad?. shayad ham yadishan rafte bashad ?. ke hamin arab parastan bodand ke hezaran ham nasl ham tabarani mara bahamin nami, Mohammad, koshtando be ma ha khandedando raftand, va hanoz ham be hamin fekr hastand va khahad bod. ya shayad man kor hastam ke mohabati Arab hara namibinam.? va shayad ham in lotfi Rsul khoda bashad ke nasibi hali ma shode ast ? nam beonvani namone be farnai 11 Molla Omar. va said ha ke khodeshan ra az maha balatar midanad eshare mikonam , na qatliami 62 darsat. na qatliami Afshar, na qatliami Qezil abad,na qatliami Yakuolang , na takhribi Bodhaye Bamiyan na bastani mavadi qazaye be roye mardom dar zamani Emarati Islami Taliban--- dar payan az gardanindagani kabul press? tamanna mikonam jesarate mara be horofi Farsi vaveshte konad

    • برادر عزیز اقای احمدی سلام
      من با خیلی مشکلات نوشته تان را خواندم.چون تا حال خواندن دری با استفاده از حروف غیر عربی برای ما معمول نبوده، خواهش من از شما و سایر دوستان که به این سیستم ( فنگلیسی)مینگارند اینست تا در صورت امکان برنامه فارسی نگار را در کمپیوتر تان نصب کنید.البته با در نظر داشت اینکه از کدام برنامه ویندوز استفاده میکنید، امکانات کافی وجود دارد. بااحترام

    • واقعا من برای مردم خودم متأسفم، که هنوز دنبال یک عده آدمهای سودجو و عرب پرست میروند.شاید هم از دنیا خبری زیاد ندارد. و یا هم نمی خواهند خبر داشته باشند، و یا هم شاید یاد شان رفته باشد که همین عرب پرستان بودند که هزاران همنسل و هم تباران ما را بنام همین محمد کشتند و به ما ها خندیدند و رفتند. و هنوز هم به همین فکر هستند و خواهند بود، و یا هم شاید من کور هستم و محبّت عرب ها را نمی بینم و شاید هم لطف رسول خدا بوده که شامل حال ما شده. من به عنوان نمونه به فرنای 11 ملا عمر و سید ها که خود شان را از ماها بالاتر میدانند اشاره میکنم، نه قتل عام 62 درصدی و نه قتل عام افشار نه قتل عام قزیل آباد و نه قتل عام یکاولنگ و نه تخریب بت های بامیان و نه بستن مواد غذایی بر روی مردم در زمان امارت اسلامی طالبان. در پایان از گرداننگان کابل پرس? تمنّا میکنم که جسارت مرا به حروف فارسی نوشته کند.

    • خدمت احمدی (که متأسفانه اسم فامیلی اش برگرفته از نام پاک پیامبر اسلام ص است) و مترجمش آقای کاسترو

      خدمت هردوی تان عرض گردد که راه های پشنهادئ تان یا جایگزین تان برای دین اسلام آخرش به اینجا میکشد...

      همه میدانند که ملاعمر و عبدالرحمن و تمامئ حاکم های جابر و احمق افغانستان دست نشاندۀ استعمار کهنه و نو (که احمدی ها و کاسترو ها فعلاً کاسه لیسئ آنها را میکنند) بوده و میباشند و فرمان ها و قتل عام هائ آن بیشرف هائ مزدور نیز به امر باداران خارجئ شان بوده نه دین اسلام و شخص پیامبر اکرم ص. این حماقت خواهد بود که برای قتل عام های صورت گرفته توسط هتلر و موسولینی و استالین ما دین عیسویت و شخص حضرت عیسی ع را مجرم بشناسیم... و یا اعمال خلیفه های اول تا سوم و معاویه، یزید ابن معاویه و سایر خلفای اموی و عباسی را ربط دهیم به رسول اکرم ص و احکام الهی. بهر حال بر خلاف ادعای خودتان، شما در اروپا میتوانید دین داشته باشید و یا نداشته باشید و همین حق را اسلام و حتی دیموکراسی و پلورالیزم گرایئ که شما داد از آن میزنید نیز به انسانها داده اند تا دین داشته باشند یا نداشته باشند. بگذارید مردم راه خود را خود انتخاب کنند. اسلام سد راه آموزش و پرورش نبوده و بلکه بر خلاف سایر ادیان، آموزش و پرورش را بر زن و مرد فرض نموده. پس از اینکه مردم سطح آگاهی و سواد شانرا بالا بردند خود آزادانه میتوانند از چنگال استعمار (سید های استفاده جو) و سایر نوکران خارجی و استعمار گر رهایی یابند.

      در گزینش دین و یا ترک آن ممانعتی نیست. پس لطفاً مزاحم دیگران نیز نشوید.

    • آقای احمدی!

      تخلص یا اسم فامیلی تان از شان تان بسیار دور است که متاسفانه اسم فامیلی تان از نام حضرت سرور کائنات ص گرفته شده و خودتان از او خبری ندارید.

      افسوس به حال همچو افغان و همچو مسلمان که خودت هستی که ازدینت اصلاً خبری نیست و نمیدانم کاسه لیس کدام کشور هستی.

      خواهش بنده اینست که تا از این حماقت دست کشیده حضرت محمد ص و پیامبران دیگر را به کسانی دیگه و یا به هیچ حزب ربط نداده ومقایسه هم نکنید.

      ازدست همچو کاسه لیس ها مانند خودت به این حال رسیدیم و حالا ببینید که بالای مسلمان ها چی جریان دارد.

      لینک که را که برادر ما احمد فرستاده که جنایات غربی ها را در زندانهای شان نشان میدهـد وافعاً متاًثر کننده است.

      خدواندوطن مارا از شر چنین بدبختی هانجات داده ویک اسلام واقعی را در وطن ما حکمفرما سازد.

    • نخست از مدیر محترم وبسایت کابل پرس? تشکر میکنم که این امکان را برای ما بوجود آوردند تا با آزادی تمام، عقاید خود را در زمینه های مختلف بیان کنیم. اما در جواب دوست عزیز و گرامی: خداوند همه ما را متنوع و با اندیشه ها و سلیقه های مختلف آفریده است. همه ما را آزاد آفریده تا بطور مستقل بی اندیشیم و بطور مستقل تصمیم بگیریم و در حقیقت راه خود را خودمان انتخاب کنیم. متاسفانه دوستان مسلمان ما وقتی که جواب صحیح برای پرسشها ندارند، به خشونت و گفتن لعنت متوسل میشوند! همانطور که میدانید، سالهای زیادی است که مردم مظلوم ما از داشتن سواد که حق هر شخص است، محروم هستند. مردم ما در داخل چهار دیواری زندگی میکنند، بنابراین اندیشه و استدلال آنها برابر با زندگی آنهاست. البته خیلی کسان از این بیسوادی و بی خبری مردم محروم ما سوء استفاده میکنند، چنان که در سالهای خونین اخیر شاهد این حقیقت بودیم. من وقتی که در افغانستان زندگی میکردم، فکر میکردم که تمام غیر مسلمانان لعنت شده هستند، اما وقتی وارد اروپا شدم و رفتار انسان دوستانه اینها را دیدم، تصمیم گرفتم که بیشتر مطالعه کنم. و بالاخره به نتیجه رسیدم که این ما هستیم که آلت دست شیطان شدیم، و برای پیدا کردن یک لقمه نان و یا بدست آوردن قدرت، به قتل و قتال و حتی تجاوز به ناموس دیگران میپردازیم. مسلما همه ما از این حقیقت مطلع هستیم. آیا میدانید دلیل فقر و عقب ماندگی ما چیست؟ به کشور همسایه خود چاینا نظر بی اندازیم که تا چند سال آینده، اقتصاد جهان را در دست خواهد گرفت. در ضمن نظری هم به دولت مستبد جمهوری اسلامی ایران بی اندازیم که مردم ایران بر روی طلای سیاه نشسته اند، اما چون حکومت، حکومت اسلامی است، فقر و فحشا بیداد میکند. و همیشه هم کاسه داغ تر از آش است یعنی از خود مسلمانان عربستان هم به اصطلاح خود را مسلمان تر میداند، که من فکر میکنم در مسلمان بودن ایران اصلا شکی نیست. رفتار غیر انسانی ایران با مهاجرین مظلوم ما در ایران، نشانگر این حقیقت است. جای تاسف است که ما افغانستانیها، برای نجات جان، مال و ناموس خود به کشورهای انساندوست اروپائی پناه می آوریم و از تمام امکانات برخوردار میشویم و میتوان گفت که مهمترین این امکانات، آزادی اندیشه و جستجوی آزادانه، البته دور از خشم و شمشیر اسلامگرایان متعصب است. چرا به عربستان پناهنده نمیشویم؟ چرا از ایران و پاکستان مینالیم؟ چراها زیاد است. اما با عرض تاسف، تبر یا تیشه را برداشته به ریشه این مردم انساندوست غیر مسلمان میزنیم. مانند حملات انتحاری در انگلستان که متاسفانه بیشتر مسلمانان، این کار غیر انسانی را جهاد در راه خدا تلقی میکنند. اینکه چطور خدا راضی میشود که ما همنوعان خود را بکشیم، بحث دیگری است و فعلا وقت آن نیست که به بررسی آن بپردازیم. شعار دوستان مسلمان ما لعنت و کشتار است. وقتی حرفی برای گفتن ندارند، لعنت میکنند و دشنام میدهند. البته متاسفانه ما بدون اینکه مطالعه کنیم، از ملای سر کوچه یاد گرفتیم که چطور رفتار کنیم و چطور جواب دهیم و یا اینکه اگر جوابی نداشتیم، شخص را به کفر گوئی متهم کنیم. دوستان گرامی، مشاهده کنید که این ویروس ویرانگر آنقدر قوی است که وطنداران ما حتی وقتی که مدتی در اروپا زندگی میکنند و از حق و حقوق مساوی برخوردار هستند و همچنان آزادی بیان دارند و حتی میتوانند آزادانه به مطالعه بپردازند، اما از حقیقت میترسند و حرفهای ملای مسجدشان همیشه در گوششان تکرار میشود. بعضی از این عزیزان حتی از معاش کشورهای اروپایی که در آن مقیم هستند، به حج میروند! البته میدانم دوستان مسلمان من به من دشنام خواهند داد. وقتی حرف حقیقت را میشنوند، تو را نوکر و یا جیره خوار غرب میدانند. خداوند همه ما را به راه درست و تفکر صحیح هدایت فرماید. حرف برای گفتن زیاد است. از همه شما عزیزان تشکر میکنم که وقت خود را صرف مطالعه نوشته من نمودید.
      دوست و وطندار شما، فهیم

    • Eslam doste , mishava yak namona az Eslami vaqee ke shoma deded man nadidam ,, mesal bezaned
      dar zemn man hargez be Ahnadi bodanam eftehkar nakardam va nahkaham kard,
      en namha faqat baray shomaha eftehkr ast

    • جناب احمد خان! به نظر من برداشت و درک شما از اسلام خیلی سطحی و بنیادگرایانه میباشد. چون اگر شماواقعا از اسلام شناخت درست داشته باشید و قران را خوب عمیق مطالعه و به معنای آن پی برده باشید درمیابید که در قران از بهتان و تحمت زدن به دیگران به جرم ارتداد و تکفیر به عنوان یک عمل زشت و غیر اسلامی و انسانی یاد کرده و عاملان این حرکت آزاردهنده را سخت تقبیح کرده و عذاب جهنّم را سزاور این دسته از انسانها دانسته است. منظورم خود شما هستید که مرا بدون کدام اثبات و دلیل به عدم احترام و تاختن من به عقاید دیگران مجرم و زیر تأثیر رفته ای اندیشه های غربی و غیر اسلامی دانسته ای. اول اینکه من هیچ اظهار نظر در مورد آشوب که در ولایات مختلف افغانستان به دلیل بازچاپ کاریکاتور پیامبر و فلم موهن در مورد اسلام برپا شده ارائه نکردم من فقط بنا به خواهش آقای احمدی چون کمپیوتر ایشان قابلیت نوشتن با الفبای فارسی را ندارد خواستم به عنوان کمک نوشته ای ایشان را به الفبای فارسی برگردان کنم و این کار را هم کردم. دوما اینکه شما با کدام اذن و اجازه خود را در این موقف قرار داده اید که مردم را به کفر و ارتداد محکوم کرده و بی خردانه توهین میکنید. آیا با این عمل خود شما خود را یکی از پیروان تفکر و اندیشه های و اخلاق پیامبر میدانید ؟؟ پس بی پرده برای شما عرض کنم که اگر دین اسلام امروز به عنوان یک سیمبل خشونت و آدم کشی، چپاول و بی رحمی و دین زن ستیز و عقب گرد تبدیل شده است. دلیلش این است که بعد از رحلت پیامبر دین اسلام به دست آدمهای مثل شما افتاد که وراثت دین اسلام را بصورت عام و تام از آن خود میدانستند و به خاطر گسترش و ترویج اندیشه های نا بخردانه و سنتی خود از دین به عنوان ابزار سیاسی جهت تحمیل تفکر خود بر افکار دیگران سوء استفاده کردند. و خود را فرستاده و نماینده خدا در روی زمین میدانند. نه شما و نه من و نه هیچ کسی دیگر حق اهانت به افکار دیگران را نداریم به احترام به افکار دیگران محبت و روشن اندیشی و انتقاد پذیری را در بین مردم و جوانها ترویج نماییم

    • آقای کاسترو

      برخلاف برداشت جنابعالی بنده پیرو مکتب امام جعفر صادق (ع) بوده، درکم از قوانین و فرامین الهی آنطوریکه شما گفته اید نبوده و کاملاً مخالف غصب خلافت و انحراف مسلمین از راه حق و حقیقت میباشم. تهمت نیز به شما وارد نکرده بلکه حقیقت را بیان نموده ام. این جناب عالیست که دچار تضاد در بیان طرز فکر تان میباشید.

      بنده بعد از آشنایی با طرز فکر شما (با توجه به نوشته های قبلی و فعلی تان) گفتم که کاسه لیسئ جورج دبلیو بوش ها را میکنید... شما که در مقابل اسامی متبرکه از نوشتن یک (ج) و (ص) خودداری میکنید و بطور آشکار اعمال مسلمین را به باد انتقاد و استهزا میگیرید، پس چرا بعداً منکر میشوید؟

      طوریکه قبلاً گفتم بازهم تکرار میکنم که هر انسان آزاد است تا راه و روش زنده گی خود را خود انتخاب کند اما جای تأسف در اینجاست که تظاهرات مسالمت آمیز مردم دایکندی را شما نکوهش کرده و آنرا (عرب پرستی) مینمامید. بنده یقین دارم که طرز فکر شما با آقای احمدی فرقی ندارد و برای ثبوت این ادعای خود سند نیز دارم.

      اینهم نمونۀ از نوشته های جنابعالی که بیانگر مفکورۀ تان است. اما متأسفم که خود تان از طرز و روش فکرئ خود تان در واهمه و ترس بوده و به نوعی، مردد و دو دله هستید و این نشان دهندۀ شخصیت کاذب و دروغین جناب عالیست... اینهم نمونۀ نوشته تان که دوستان میتوانند اصل آنرا در حصۀ نظریات خواننده گان در این اینجا بخوانند :

      ای قوم به حج رفته...
      21 دسامبر 2007 13:21, نويسنده: کاسترو نروژ

      "عید قربان عید خونریزیست که من با فرا رسیدن این روز به جهالت مسلمین تسلیت مگویم. من نظریات تمام عزیزان را خواندم. از تمام عزیزان ازادر اندیش خواهشمندم که از شکیبای استفاده کنند.و توقع بیشتر ازین نداشته باشند. هرچیز به مرور زمان کهنه و اشغال میشوند.دین هم یکی ازین مورد ها هست که با گذشت بیشتر زمان تمام این جادوهای این شعبده باز ها افشاء خواهد شد. و این مردم نگونبخت ازین بدبختی ها نجات پیدا خواهد کرد. ده ها هزار گرسنه و درمانده در خانه داریم اما پولهای مان را باید به جیب های اعراب سوسمارخور بادیه نشین بندازیم. ایا همین اعراب که خودرا از فامیلهای پیامبر و اصحابش میپندارند تا امروز کدام کمک مالی برای فقراء و درمانده ها در افغانستان کرده است ؟؟؟ نه!!! پس بهتر نیست که بیشتر از منافع اعراب به منافع خود بیاندیشیم ؟؟؟؟"

      پس جان برادر همان نان مفت ناروی را خورده و به کار های کلان کار نگیرید... بگذارید هر انسان خود راه خود را انتخاب کند همانطوریکه شما کرده اید.

      از گزند روزگار و قطع (ناس) در امان بوش و برون باشید!

    • احمد خان بسیار از خود راضی نباشید.شما حق دارید از هر دین و مذهبی که بخواهید پیروی کنید .دیگران هم این حق را دارند.هم اقای احمدی و هم کاسترو، هم من و دیگران.البته من به این نظر هستم که ادیان همه دروغ بوده و پیامبران دروغگویان بزرگی میباشند.چون خدائی وجود ندارد که انها را به پیامبری فرستاده باشد.پس با تحمل نظریات دیگران ،که حق انهاست خودت راراحت بساز.من برعکس شما به پیامبر و امیرالمومنین ،شیخ و سجاده نشین و کلیسارو ویاصومعه نشین باور ندارم.بزور میخواهید مرا وارد جنت بسازید.یا به زور میخواهید که من با شما هم عقیده گردم؟متآسفانه هیچکدام از مذهبیون تان جز دشنام و تهدید پیامی برای گفتن ندارد.من از دست اورد های علمی پیروی میکنم و باور به خرافات و جفنگ گوئی شما ندارم.به نظر من ادیان همه بد هستند.اما اسلام بد تر انهاست.چون کسانی که ادعا دارند که این دین را پیروی میکنند، همه از قهر و خشونت و بد بختی حرف میزنند.به امید روزی که دیگر انسان ها از شر مذهب رها گردند.

    • Aqai Ahmad hkan , az qadim goftan sagi zard baradari shoqal ast , man dar sali 79 faqat 14sal dashtam be chormi afghani bodan dar shahriya tehran az safi nanbaye dast gir va be mehman saraye islsmi iran, be ordogahe safid sang ba zor mosharraf shodim, dar modaty 45 roz ba rozi 1 adad nan lavashi , va kotak kari az nuee eslami jafari ke 70 darsat hazar bodim ma ham shee bodim paziraee shodim bad ba otobus hae islami be marzi emarati islami Hanafi taliban mosharraf shodim . amma anja qanon faq dasht ma hazara hara mosqimqn joda kard be mehman hkani islami hanafi davat kard make dar hododi 95 ta 100 nafar bodim dar dahkeli yek qale bozorgi ke nazdike yek Masjed bod az kamiyun ba qondaqi kelashinkof paziraye shodim bad az nam navisi mara jam kard be ma farmodan shomaha be komaki doshmanani islam meravid , manke az donya be hkabar bodam koftam ma ham mosalman hastim, avval ba yek kotaki az naue hanafi va bajomalati , enjenini ke din shoma hara Ibna Sabay Yahodi baraye nabod kardani islam paye gozari kade ast. javabam ra gereftan, dar haman ja bod ke fahmidam din va islam yani che dar hododi 35 roz ba rozi 5 vaqt namaz va yek nan va astohkan haye baqe mande az sarbazani rahe haq paziraye shodim va arab hara mididam baraye didani ma miamad va harroz 1 ya 2 nafar beba hane haye tamiz kari borde mishod bar gasht nadasht, ta nuo bat be man rasid . man ke azzindagiyam ser shode bodam , hkodam ra az sari deval mabayni madfoni mardom andahktam davedan dar hkeyaban na gahan seday zanira shenidam o yek hazare bod barayam yek chador dad va mara ta darvazi malik ba yek mardi digar avard dsti yek qachaq bar dad ta be Iran bar gar dam vaqti dar hkae am rasidam azlotfi aslan madarm mar nashiahkat, hala qazavad shomaha ,hal shoma baraya az hkobi haye eslam bego, naveshte qabeyam rake ke bazi az yaftehaman dar 35 roz bod aqai mer hazar roye safe nagozasht

    • بابک جان

      نوشتۀ مرا خوب نخوانده اید (شاید هم بجای خواندن بقول خودتان "جفتک زده اید...!") پس مجبورم نظرم را دوباره بنویسم:

      طوریکه قبلاً گفتم بازهم تکرار میکنم که هر انسان آزاد است تا راه و روش زنده گی خود را خود انتخاب کند.

      پس جان برادر شما هم نان مفت تانرا نوش جان کرده و به کار دیگران کار نگیرید... بگذارید هر انسان خود راه خود را انتخاب کند همانطوریکه شما کرده اید.

      از گزند روزگار در امان بوش و برون و دانش (دانشی که بطور نمونه در جلوگیرئ سل یا توبرکلوز که بعد از گذشت ده ها سال از کشف داروی آن عاجز مانده)، باشید!

      ناگفته نماند که این فقط یک مثال کوچک است و این علمی که شما بنده اش هستید خرش همانند خر کمونیزم در گِل بند مانده و پاسخ هزاران سوال ساده را ندارد چی رسد به میتافزیک. از این معلوم میشود که جنابعالی تظاهر به دانشمند بودن میکنید در حالیکه فرسخ ها از کاروان علم و دانش فاصله دارید و گر نه تا بحال حرف انشتین را در مورد دین حتماً شنیده بودید و یا شاید دانش شما از از دانش انشتین هم فزونی کند و ما بیسواد ها ندانیم!

    • tashakor Aqai Kastro ke jesarati mara be farsi naveshted

    • :Albert Einstein

      I do not believe in a personal God and I have never denied this but have expressed it clearly. If something is in me which can be called religion than it is the unbounded admiration for the structure of the world so far as our science can reveal it."

      "I cannot imagine a God who rewards and punishes the objects of his creation, whose purposes are modeled after our own — a God, in short, who is but a reflection of human frailty. Neither can I believe that the individual survives the death of his body, although feeble souls harbor such thoughts through fear or ridiculous egotism."

      "I do not believe in the immortality of the individual, and I consider ethics to be an exclusively human concern with no superhuman authority behind it."

      "If people are good only because they fear punishment, and hope for a reward, then we are a sorry lot indeed."

      • Albert Einstein

      "They know that it is human nature to take up causes whereby a man may oppress his neighbor, no matter how unjustly. ... Hence they have had no trouble in finding men who would preach the damnability and heresy of the new doctrine from the very pulpit."

      • Galileo Galilei, Italian astronomer

      "Religion is all bunk."

      "I cannot believe in the immortality of the soul.... No, all this talk of an existence for us, as individuals, beyond the grave is wrong. It is born of our tenacity of life – our desire to go on living … our dread of coming to an end."

      • Thomas Edison
    • از قدیم گفته اند که چیزی که در دیگ است به کاسه میبراید.همیشه کسانی که مدعی دینداری و غیره مسائل پوچ عقیدتی اند .همیشه در مقابل استدلال از خشم و دشنام و تهدید کار میگیرند. دلیل عمده ان هم ناپاکی باطنی شان میباشد که از اثر همین دین های کاذب بوجود امده است.که تحمل نظریات دیگران را نداشته و از تنفر کار میگیرند.هرگاه این کثافت را از وجود خود پاک کنند راحت تر میشوند.نوشته اید جفتک اگر دقت کنید من این کلمه را ننوشته ام.دیگر اینکه نوشته اید که" نان مفت تان را نوش جان کنید".شما که مرا و من خودت را نمیشاسیم چگونه حدس میزنی که من نان مفت میخورم.من که ملا و اخند و سید نیستم که نان مفت بخورم.یا از معاش بگیران بیکار.من نان خودم را خودم بدست میاورم.البته همین موضوع هم خارج از بحث بود.وحدس خودت هم در این مورد ناصواب مثل دینت میباشد.باز جهالت خود را با گفته " در امان بوش و...." به اوج رسانده اید.این افراد هم بد تر از شما به ادیان کاذب دیگری عقیده دارند.متاسفانه انها هم تا کنون نتوانسته اند خود را از قید دین رها سازند.
      از دانش حرف زده اید.نمیدانم درک خودت از این مقوله چیست؟مگر همین انترنت را که از برکت دانش بشر بوجود امده استفاده نمیکنی؟ سوار موتر یا طیاره وغیره نمیشوی؟ گاهی هم نزدداکتر به علاج خودت مراجعه نکرده ای.ان خدای که به او اعتقاد داری خارج از خیالت وجود ندارد.باز من کاری به عقیده و عبادت خودت و دیگران ندارم.به شرط انکه خودت و دیگر تیکه داران دین با من و دیگر هم فکرانم کاری نداشته باشد.هردو در این نکته هم نظر هستیم که هر کس باید خودش راه خود را انتخاب نماید.واین حرف عالیست.اگر وافعا به ان باور داشته باشی.البته من زیاد هم مطمئن نیستم.چون اگر به این گفتارت معتقد میبودی با الفاظ بهتر مینوشتی.طبعا با الفاظ بهتر جواب میگرفتی.من از نشر و چاپ کارتون همه دروغگویان که خودشانرا پیامبر نامید اند حمایت میکنم.بگذار انهایی که خوش ندارند مظاهره کنند.اگر انهایی که کارتون شان ترسیم شده قدرت میداشتندو از زیر اوارها خاک میتوانستند برخیزند خودشان از حقوق خود دفاع میکردند.البته که هرگز نمیتوانند.چون مرده اند.و از مرده کاری ساخته نیست.مطمئنآ اگر بمب اتم را هم بالایشان بیاندازی از جای خود حرکت نمیتوانند.سور مسخره اسرافیل راخو کنار بمان.اقای احمدی من از شما در این باره حمایت معنوی میکنم.و شما اقای کاسترو، شما هم بدون سانسور بنویسید که چه نظر و درک دارید.چرا از اظهار واقعیت میهراسید؟ان پیامبران دروغین از گفتن دروغ شرم نمیکنند.ما از اینکه بگویم او دروغ میگوید خجالت بکشیم؟

    • اقای میر هزار عزیز سلام.من تا حال دو نامه نوشتم مگر نشر نشدند.ایا این نامه ها به شما رسیده است؟ اگر مشکلی برای نشر دارد ارزومندم مرا در جریان قرار بدهید.نامه ام به جواب اقای احمد بود.ارزودارم که نشر گردد.نظر من در مورد کارتون اینست که هرکس حق دارد کارتون هرکسی را که میخواهد بکشد.ممانعتی در کار نباید باشد.

    • آقای احــمدی!

      هر فرد مسلمان که عمل و اخلاق خوب داشته باشد او اسلام واقعی است. ما نباید از نام اسلام به این آن استفاده کنیم قسمیکه رهبران نام نهاد ما استفاده کردند و اسلام را نزد شما واشخاص مانند شما نام بد ساخته اند. آما اسلام و پیامبر اسلام در اصل چنین چیز نیست که شما تذکر دادید - اسلام یک دین برابری - اخوت و برادری است و ما نمیتوانیم هر کار هر را هر که انجام داد او را به اسلام و پیامبر اسلام ربط دهـــــــیم.

      همچنان میخواهم به شخص ابله بنام بابک گوش زد نمایم که اسلام دین اندیشه و آزادی است و او اصلاً در باره اسلام معلومات ندارد و سخنان توهین آمیز در باره تمام ادیان ومذاهب گفته است. آقای بابک خودت یک شخص منفی گرا بوده و اصلاً از ادیان خبر نداری کوشش کن تا درآینده در باره تمام ادیان خصوصاً دین مقدس اسلام مطالعه کنید.

      زنده باد اسلام و پیروان اسلام مرگ به کسانی که به اسلام و مسلمان ها توهین میکنند.
      مرگ به کسانیکه بین مسلمان ها یا بین سنی وشعیه تفرقه ایجاد میکنند

  • سلام و احترام به همه خواننده گان گرامی سایت کابل پرس?!

    اعتراض مردم شریف ولایت دایکندی یک اقدام کاملاً بجا بوده و از سازمان های جهانی میخواهیم تا اشخاص که به مقدسات اسلامی توهین میکنند هر چه زودتر در یک کشور واقعاً اسلامی محاکمه شوند.

    مرگ به کسانی که به اسلام واساسات اسلام توهین میکنند و مرگ به حامیان آنها.
    زنـده باد اسلام واقعی

    • میدانید که چرا اینقدر شعار های مرگ داده اید؟ شاید خود شما متوجه نگردیده باشید.این از این بابت است که قلب و دماغ شما را مذهب الوده کرده است.ورنه شاید هرگز بدون این الوده گی همچو ارزو های ناپاک به دیگران از شما و دیگر هم قماشان تان سر نزند.به امید نابودی همه ادیان و مخصو صآ دینی که در قلب بشر پیامی جز تنفر و قهر و خشم یز دیگری ندارد.

  • salam ba mardomi khob wa hamwatanani aziz . ba nazari man lazim ba ain hama tazahorat wa khashm nest chon roznamaye denmarki kamilan khob kar karde nazar ba mosalmanani emrozi ki ma mebinim .. manzoram mosalmanan emrozi ast garchi hazarat mohammad jayee khassi dar qalbi maha darad .

  • IX/29: Fight those who do not profess the true faith (Islam) till they pay the jiziya (poll tax) with the hand of humility.

    This verse in Quran gave birth to the law that all non muslims living in an Islamic state have to pay the jiziya or poll tax for the privilege of being there. These people are called zimmis and are allowed to live and work in the Islamic lands under the following 20 disabilities: (one has to wonder if apartheid was derived from this)

    1. They are not to build any new places of worship.
    2. They are not to repair any old places of worship which have been destroyed by the muslims.
    3. They are not to prevent muslim travellers from staying in their places of worship.
    4. They are to entertain for 3 days any Muslim who wants to stay in their homes and for a longer period if the muslim falls ill.
    5. They are not to harbor any hostility or give aid and comfort to hostile elements.
    6. They are not to prevent any one of them from getting converted to Islam.
    7. They have to show respect to every Muslim.
    8. They have to allow Muslims to participate in their private meetings.
    9. They are not to dress like muslims.
    10. They are not to name themselves with Muslim names.
    11. They are not to ride on horses with saddle and bridle.
    12. They are not to possess arms.
    13. They are not to wear signet or seals on their fingers.
    14. They are not to sell or drink liquor openly
    15. They are to wear a distinctive dress which shows their inferior status and separates them from Muslims.
    16. They are not to propagate their custom and usages among the muslims.
    17. They are not to build their houses in the neighbourhood of muslims.
    18. They are not to bring their dead near the graveyards of the muslims.
    19. They are not to observe their religious practices publicly or mourn their dead loudly.
    20. They are not to buy muslim slaves.

    Here again I have stated another handful of facts which expose the true nature of Islam.

  • خدمت تمامئ آتییستهای گرامی و معتقد به هیچ و پوچ ویا به زبان خودی پوچ گرا

    متأسفانه بخاطر امتحانات آخر سمستر بنده وقت ندارم با شما بحث کنم. نوشته هایم صرف بخاطر این بود که شخصی به اسم احمدی و کاسترو میخواستند برای مردم دایکندی درس هائ از آتییزم بدهند و ...

    به هر حال طوریکه قبلاً نیز گفتم حالا نیز تکرار میکنم که طبق دستور خداوند ج "لااکراه فی دین..." هر کس اختیار دارد دین داشته باشد و یا نداشته باشد.

    همینطور قوانین بشرئ امروزی نیز حکم میکند که باید به عقاید دیگران احترام کرد البته اگر آقایون بدانند و بفهمند.

    اما فردی به اسم بابک در این میان مانند سمارق سبز شد و بحث را به بیراهه و به قول خودش "جفتک بازی..." کشاند و از دهن رضا مارمولک چیز های گفت مانند "آیا مرا به زور به بهشت میبرید؟" در حالیکه یکی نیست به این آقا بگوید که تورا به بهشت دعوت کرد؟ نه خدا ج بیکار است و نه هم بنده هایش که به پای تو بچسپند... "برو و ماست ِ تو بخور..." یعنی به کارت برس ... فقط مشکل در اینجاست که این دوستان عزیز بر خلاف قواعد انسانی، به عقاید دیگران احترام ندارند... که واقعاً از این بابت متأسفم چرا که اگر تمامئ آتییست ها اینگونه با ادب و نزاکت باشند پس کار این مکتب ساخته است...

    به عنوان حسن ختام این گفتگو را با این ابیات زیبا از لسان الغیب شیراز رح اینجا مینویسم و به همۀ پوچگرایان ستیزه گر (البته حساب آنهایی که در کار دیگران فضولی نمیکنند کاملاً جداست) یک سلام بزرگ! و میسپارمشان به هر چیزی که دوست دارند...

    از سر کوی تو هر کو به ملالت برود

    نرود کارش و آخر به خجالت برود

    کاروانی که بود بدرقه​اش حفظ خدا

    به تجمل بنشیند به جلالت برود

    سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست

    که به جایی نرسد گر به ضلالت برود

    کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر

    حیف اوقات که یک سر به بطالت برود

    ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی

    که غریب ار نبرد ره به دلالت ببرد

    حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست

    کس ندانست که آخر به چه حالت برود

    حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی

    بو که از لوح دلت نقش جهالت برود

    • doroq go hafeze nadarad aval gofte bodi shee hasti hal malom shod ke yek soni motaaseb hasti shee ha j bekar namibarad

    • برای امتحاناتت کامیابی ارزو مینمایم.چون به جوابم شعر نوشتی من هم لازم دانستم با زبان شعر برایت جواب بدهم.اما صادقانه برایت میگویم که دلم نیست که در این ایام حساس امتحان تحریکت نمایم.چون ممکن است خشم زیاد تمرکز دماغی ات را اسیب برساند.اما باز هم شعر مرا بخوان و انرا جدی نگیر.فکر کن با تو مطایبه نموده ام.باز بخیر از امتحانات موفقانه بدر شدی طور جدی تر با حفظ حرمت همرایت تبادل نظر خواهم نمود.قبل از انکه بر هر کس قهر گردی حرف های شان را بشنو.من انسان بی کینه هستم .موفق باشی.

      شنیم یک جوانک نامش احمد--------زروی جهل و خشم بر صحبت امد

      اگر گیرد سر خود را کمی پیش ----بریزد شیر مادر از پس وپیش

      به زشتی یاد کرد از صحبت من ----به نیکی یاد کرد از دشمن من

      گهی ایت بخواند و. گاهی اشعار---ز بد گفتن ندارد هیچ زمان عار

      گهی از فلم گوید گاهی از دین----گهی از علم و گاهی از براهین

      چو شعر گفتی منم شعرت نوشتم-----چو بد گفتی منم پاسخ نوشتم

      چنان هجوت کنم تا گم کنی راه----چنان کورت کنم تا گم کنی چاه

      چنان با شعر کوبم من به مغزت-----بیفتد از دهانت چهار مغزت

      چنان هجوت کنم تا خشم گیری-------تمام عمر را ماتم بگیری

      بگیری بیضه هایت را به دندان----گذاری اش سپس برروی سندان

      زتن بیرون نمایی جامه ات را-----بپیچی گرد حلق عمامه ات را

      زنی بر دار خود را از خجالت-----بسوزانی خودت را از حماقت

      به من دستک نزن برقم هزار ولت----بخشکانم ترا تا استخوانت

      ولی من رحم دارم ای پسرجان------نگهدارم قلم از شر شیطان

      نه بر تو فحش گویم همچو راوا----نه بر تو خشم گیرم همچو دارا

      ولی من عار دارم ای جوانک ------که تا نابود کنم من اسم ونامت

      که تو در این جهان مانند موری---به شهر افتاب مانند کوری

      که تو چون گربه ای و من چو شیرم---که تو چون دنبه ای و من چو ک...م

      ولی دارم لحاظ و پاس بسیار ----که عفت با کلام خاص بسیار

      نگویم من چو حرف زشت برکس------ولی پاسخ مراست بر فرد ناکس

      برایت مینمایم یک نصیحت -------بیادش دار دایم وقت صحبت

      نگو هرگز تو حرف زشت بر کس-----نکن بالا تو هرگز مشت بر کس

      عجب گفت میرزایی یک زمانی----- به یک حرف موءجز صد کلامی

      " بلی شرم و حیا در چشم باشد ---- چو بستی چشم باقی پشم باشد"

      نبند چشمت عزیزم هوشیار باش-----به وقت حرف گفتن با صفا باش

      مده دشنام بر هم صحبت خود ----مزن حرف درشت بر صحبت خود

      ز منطق ساز برایت اشیانه -----به دین اتش بزن تو جاودانه

      بکن حرف عرب را تو فراموش ----بگیر علم و محبت را در اغوش

      نکن دیگر تو نقل قول ایشان----مکن افاق به حرف خود پریشان

      همش سرقت شده از لوح تورات----سپس جعلش نمودند با خیالات

      برایش نام ایت را گذاشتند----به قصر جهل تهدابش گذاشتند

      کجااست ان خدایی را که گویی؟----چرا پنهانی است انرا که جویی؟

      چو بن لادن مگر مفقود گشته؟ ----هزار سال است کسی او را نیافته

      خودش پنهان گردیده ز انظار------ولی پیغام فرستاده است بسیار

      بیاید یک زمان خود را نماید ----که قلب جملگی ارام نماید

      مگر هفت اسمانش دور باشد؟------و یا پایش کنار گور باشد؟

      و یا بشکسته اند گر استخوانش ----ویا هرگز ندارد او توانش

      به تو گویم ای خدای اسمانی -----چرا تو این چنین بی اشیانی؟

      گهی بگوان گهی بودا و رامی-----گهی مانند فیل خرطوم داری

      گهی هشت دست داری تو به پشتت---گهی شمشیر داری تو به مشتت ( خدای هندو)

      گهی فرزند خویشتن را فرستی(عیسی)----گهی گویی که هیچ فرزند نداری

      گهی با ابراهیم شیر میخوری تو(حکایت تورات)---گهی گویی که هیچ معده نداری

      برو ملا که من باور ندارم-------در این گیتی دیگر یاور ندارم

      بود یاور برایم دانش من ------بود خدمت همیشه خواهش من

      کنم خدمت همیشه اهل دل را-----منم خادم همیشه عقل و دل را

      مرا حاجت نباشد بر بهشتت----هزار لعنت فرستم بر سرشتت

      گهی حکم میدهی بر قتل فرزند(اسمعیل)----گهی حکم در عذاب یار دلبند—(ایوب)

      گهی سازی عصایی را چو ماری----گهی سازی ز دستی ماهتابی(موسی)

      گهی گیری تو کشتی با کسانت(حکایت تورات)----گهی در کوه میاید نشانت(کوه طور)

      گهی با سیل تو کشتی بندگانت-(نوح)----گهی معدوم کردی تو جهانت(قوم لوط)

      عجب بیکارو بی روز گار تویی تو----عجب بیمارو بی انصاف تویی تو

      برو باور ندارم بر وجودت-----به من اسناد میاور از وجودت

      برو لعنت به تو و کار هایت----برو نفرین به تو و قصه هایت

      گهی گویی که شیطان افریدی----سپس انرا به پوست ما دمیدی

      نمودم سالها تو را فراموش----مگر تو باز مرا ایی در اغوش

      بده بر من خدایا ایمیل ات را----کنم حل بار اخر مشکلت را

      برایت چند نصیحت مینمایم-------وگر نه باز به زندانت نمایم

      بتو چه من که ریشم را گذارم----به عوض زیر نافم را تراشم

      به تو چه تا بشویم مقعدم را----بپوشانم من از اجبار تنم را

      تو و ابلیس تو یکجا گذارم------به کوه قاف به زنجیرت نمایم

      شوند این بنده گان ازادو بیغم----ز شر این کسان دلشاد و بیغم

      منم ازاد و ندارم هیچ باور ---دلم شادو خیالم است شناور

      بدل ترسی ز بگوانی ندارم-----به سر حرفی ز ترسایی ندارم

      منم ازاد منم ازاد منم من ----گرفتم دامن علم سخت محکم

      روید ای مردمان در راه بهتر----رهانید خویشتن زین حال ابتر

      روید تحصیل نمائید علم دنیا ----ز سر خارج کنید داستان عقبا

      روید بی ترس در راه حقیقت------بگوئید حرف دل را در حقیقت

      سیاه رو گردد هر چه قاتلانند----تباه گردند هر انچه جاهلانند

      تو هم احمد که بیجا جست کردی----زدی جامی و اینجا مست کردی

      تو هم "اسلا م دوست "هستی منافق-----که یک کفر بهتر است از صد
      منافق

      اول خوب گفتی و بعد ریدی بسیار---من از حرفت شدم صد بار بیزار

      بگویم ان عزیزم کاسترو را ----نگه داشتی عزیزم ابرو را

      برو بابک تو رسوایم نمودی ----به کوی عشق سودایم نمودی

      زبانت همچو خنجر نوک تیز است----که دایم با جهالت در ستیز است

      مرا بگذار رها بر حال خویشم-----ازین بیشتر مزن بر قلب ریشم

      توان دیگر ندارم سوخت دستم----زبانم شد عدو و دوخت دستم

      بدل دارم محبت دوست دارم-----براه مردم خوب جان نثارم

      زبان و قلب و دستم یک باشند----که جمله دشمنانم سنگ باشند

      که حرف اخرم با توست کامران----که نامت باد در این گیتی به اسمان

      تو ای کامران که حرفم باتو امد----که فریاد از تمام شهر برامد

      ترا گو یم ترا ای کامرانم ---ترا من دوست دارم با روانم

      که تو مرد شجاع و راستگویی---به کوی عاشقان تو راهپویی

      بیا تا من دهم بوسه برویت---کشم دست محبت را به مویت

      عجب سایتی تو داری ای عزیزم----زبانت سبز بادا ای عزیزم

      نترس از کس بگو حرف دلت را----بگو با دوستانت مشکلت را

      به قلب دزد و مکار همچو خاری----بدوش سارقان تو همچو باری

      ولی هوشدار که شیادان زیاد است----که شیر بیشه را دشمن زیاد است

      برو ای "میر"من ای مرد جانباز---به کوی راستگویی هستی سرباز

      همیشه کامیابی را ببینی-----به عمرت شادکامی را ببینی

      که بابک مست کرده حرف دل گفت---- قلم بر دست گرفته راز دل گفت

      ببخشیدش که او حرف دلش گفت----نرنجید ای عزیزان درد دلش گفت

    • Baabake aziz wa geraami hazaaraan dorood wa hazaaraan sepaas bar too ay marde hesaabi wa ay sheermarde arbadajo ........ man qablan do paygham hozoorat ersaal karda-am ke taa hanooz mirhzaare aziz aanraa dar saayt nagozaashta ast , dar yaki az aan payamhaa gofta boodam

      ( .....Baabake aziz raast gofti wa dor softi damet garm
      wa baazham meegooyam zenda baashi yaar chashmat raa sadqa , khaterat shaad wa tabe sheerat shogufaatar baad
      sheere zeebaayat raa khaandam kheely zeebaast wa dar aan harfhaaye naaguftaye hama aazaad andeeshaan raa goftayi.......agar ejaaza deheed dar chand mawred molaahazaaty daaram ke ienak ba arz meersaanam

      ba jaaye

      gahy aayatbekhaand wa gaahy ashaar

      ze bad goftan nadaara heechgaah aar

      gofta shawad

      gahy aayat bekhaanad gaah ashaar

      ze bad goftan nadaarad andakyn aar

      ba jaaye

      ke too choon gorba yi wo man cho sheeram

      ke to choon.............................

      gofta shawad

      too hamchoon gorbao man hamcho sheeram

      too tarsootar ze robaah man delyram

      ba jaaye

      beraw baawar nadaaram bar wojoodat
      baman asnaad meeaawar az wejoodat

      gofta shawad

      beraw baawar nadaaram bar wojoodat
      nayaaram taa abad sar bar sojoodat

      wa ezaafa shawad

      nadaari choon to asnaad az wojoodat
      khataa baashad konam baawar wo-oodat
      ( WADAHAAYAT)

      ba jaaye

      beraw lanat ba too wo kaarhaayat
      beraw nafrin ba too wo qessa haayat

      gofta shawad

      beraw tof bar to wo bar kaarhaayat
      hazaaraan nang reezad zayahaayat
      ( AZ AAYATHAAYAT)

      .............................................................................................................................Baabake aziz dar yaki az hamaan payaamhaaye qabli az shomaa khaahesh karda boodam ke agar momken baashad wa zahmat nabaashad nweshta haayam ra ba alefbaaye faarsi bar gardaanda mamnoonsaazeed .....ba ommaide yoresh-haaye harche shadidtar wa gustordatar baalaaye ESLAAM ien dine WAHSHT wa MOHAMMAD ien bozorgtari dorooghgooy wa bee hayaatarin shaarlataane taarikh , wa ALLAH ien hyuolaay naapaiodaa wa mawhoom

    • Baabake aziz az ieenke dar payaame qabli faraamoosh kardam ke naame khodraa benaw€eisam mazerat meekhaaham man HOSHYAAR hastam !! shomaa raa ba khodetaan meesepaaram pedrood

    • اقای هوشیار سلام .از پیام تان تشکر.متن تحریری تان را قرار تقاضای تان به حروف فارسی برگرداندم.اگر باز هم از روی اتفاقات چشمم به نوشته تان افتید . باز هم این سلسله را ادامه میدهم.اما من اکثرآ همه صفحه ها را نظر به کمبود وقت مطالعه نمیتوانم .اما اگر باز قراریکه در فوق گفتم اگر نوشته تان به نظرم خورد حتمآ انرا به فارسی برخواهم گرداند. از حسن نظر تان تشکر .من چون نظم فوق را در کمتر از یک ساعت نوشتم و ارسال نمودم، وقت کافی برای اصلاح و تجدید بعضی کلمات را نداشتم.از شما و سایر عزیزانی که انرا بهتر میسازند از قبل تشکر مینمایم. با احترام بابک

      متن ذیل برگردان نوشته دوست گرانمایه اقای هوشیار میباشد.

      بابک عزیز و گرامی درود و هزاران سپاس بر تو ای مرد حسابی و ای شیر مرد عربده جو.من قبلآ دو پیغام حضورت ارسال کرده ام که تا هنوز میر هزار عزیز انرا در سایت نگذاشته است. در یکی از ان پیام ها گفته بودم :بابک عزیز راست گفتی و در سفتی.دمت گرم و باز هم میگویم زنده باشی یار ،چشمت را صدقه.خاطرت شاد و طبع شعرت شگوفه تر باد. شعر زیبایت را خواندم.خیلی زیباست.ودر ان حرف های نو گفته ای.همه آزاد اندیشان را گفته ای.اگر اجازه دهید در چند مورد ملاحظاتی دارم که اینک به عرض میرسانم.

      به جای

      گهی ایات بخواندو گاهی اشعار

      زبد گفتن ندارد هیچگاه عار

      گفته شود

      گهی ایت بخواند گاهی اشعار

      زبد گفتن ندارد اندکی عار

      بجای

      که تو چون گربه ای ومن چو شیرم

      که تو چون .................

      گفته شود

      تو همچون گربه و من همچو شیرم

      تو ترسو تر ز روباه من دلیرم

      بجای

      برو باور ندارم بر وجودت

      به من اسناد میاور از وجودت

      گفته شود

      برو باور ندارم بر وجودت

      نیارم تا ابد سر بر سجودت

      و اضافه شود

      نداری چون تو اسناد از و جودت

      خطا باشد کنم باور بر وعده هایت

      بجای

      برو لعنت به تو و کار هایت

      برونفرین به تو و قصه هایت

      گفته شود

      برو تف بر تو و بر کار هایت

      هزاران ننگ ریزد ز ایه هایت

      بابک عزیز در یکی از همان پیام های قبلی از شما خواهش کرده بودم که اگر ممکن باشد و زحمت نباشد نوشته هایم را به الفبای فارسی برگردانده ممنون سازید.به امید یورش های هر چه شدید تر و گسترده تر بالای اسلام،این دین وحشت و محمد این بزرگترین دروغگووبی حیا ترین شارلاتان تاریخ.و االله این هیولای نا پیدا و موهوم.

    • دروصف بابک و هوشیار

      دوستان گرچه من نستـم شــاعر
      اما چندی نویسم در وصف جـاهل

      همان جاهلان که بابک وهوشیار نام دارند
      برضــد مذاهــب هرچـه را اعلام دارنـد
      این شرارت پیشــه های ظـلمــت نهـــاد
      ای کـاش مـادرچنیـن اشخاص هرگز نـزاد
      از نطفه کثیـف آمـدند درین دنیای دون
      آخرش شدند اشخـاص بدکردار و ملعـــون

      حیـف مارا زانکه انســان بوده انـد
      درحقیقــت یار شیـطــان بوده انــد

      نام خویش را گذاشتنده بابک و هوشیار
      در اصل هستـند از خردوانسانیت بیزار
      گهی اشعار گویند گهی متـن های بسیار
      از گفته های بد وزشت شان ندارند عار
      یـکــی شان گویـد بیهـوده اشــعــار
      دیگر آنراتعبیر کندبه بی عقلی بسیار

      هردو هستند بی خــرد و بی عقیـــده
      ندانم چرا سروده اند اشعار بی فایده
      گرچه هستند اشخاص مرتد وبی عقیــده
      چرافرموده انداز منافق درشعربیهوده
      هستـــند در این دنیا همچون شقایــق
      که گفته اند درشعرشان از کفرومنافق

      به تو همـچنان میگم ای آقای احمـــــدی
      دوز از تخـلصــت تو همـچون بی خــــردی
      بی خردانه می اندیشی بر دین پاک اسلام
      تعصبت را کردی بر ضد تمام مذاهب اعـلام

      آن بی عقیده ها یاد کردند از منافق وکفار
      امیــد یک روز ندامت کنند و شونـد رستگار

      دوستان زیاد مصروف هســتم نـدارم وقـت بسیار
      تا نویســم در وصف همچو جهالت ها بیش اشــعار

      اما مجبور بودم بیان کنم درد دلـم را
      تمنا دارم خداونـد ج دهـد حـاصـلم را

    • تمـنا دارم خـداوند ج دهــد حـــاصلــم را

    • + بدور انداختم دین و نیایش

      نمودم جمله قهر و جهل فراموش

    • سلام های گرم و مملو از صفا و محبت خویش را خدمت همه دوستان و خواننده گان محترم تقدیم داشته و امیدوارم سال جدید را به بسیار خوشی آغاز نموده باشید.

      میخواهم برای آقای بابک یاد آور شوم که حدس شما کاملاً نادرست بوده و من خودم آقای احمد نیستم و با آقای احـمد کدام شناخت هم ندارم اما منحیث یک شخص مسلمان وی و مطالب وی را به دیده قدر مینیگرم.

      فعلاً چند سطر محدود که اصلاً نمیتوانم نام شعر را بالای آن بگذارم به جواب بابک نوشته ام که امیدوارم دوستان آنرا خوانده و لذت ببرند.

      افتخــار دارم کـه هسـتــم یـک مسلمان ---- نویسـم در وصـف بابـک یـار شیطـان

      برو بابک تو هستی شیطان را همسفر---- تو ز اسـلام و اسلامیت کی داری خبر

      بــرو نفـریــــن بــه تــو و کارهـایـــت ---- بــرو غـو غـو کـن برای صاحبــایـــت

      برو تــــو خـــائــن وملعــــون گشــتـی ---- کنم صـــد تــف به تــو و شــعـرهـایـــت

      ترابابک وایه گوئــی هابسیاراســـت ---- اما افسوس بادارانت ترادر اختیار است

      تـوهســتی شخــص نـادان و بی عمل ---- هـرکرانیشـت زنی چو زنبور بی عـسل

      علــم گـر بــر دل زنـــد یـاری شـــود ---- علـم گــر بــر تـــن زنــد مـاری شـــــود

      عـلم توبرتنــت زدوبرایـت مـار شـد ---- ترا بیخــرد ساخــت و برایـت عـار شــد

      برو بـخشــیـدمــت از روی رامـیـن ---- که او اســت ساکــت و شخــص سنـگیـــن

      در آینــده ها اگــر بــاز هــم جـفیـدی ---- هویـداســت مانند مرکــب میشــوی زیــن

      امید از وایـه گوئی هاپشیـمان شـوی---- یــک شـخـص خــوب و بــا ایـمـان شــوی

      گفته هاو کارهای بدرابگذاری کنار---- آخرش دشمن سـر سخــت شیطان شـوی

      این یاوه گوئی وبدی هارابگذارکنار---- شـــو بــــا بــــرادران اســـلامـــت هــمــقــطــار

      کن رها رفقایـت (شیاطین لعین را)---- وایه گوئی هـاوبدی هاندارنــد ســـودی بســیار

      بشـنو این نصیحت از اسلام دوسـت ---- کن راه های اسلامـیـــت ودوستی را بــرقــرار

      بدان اسلام درذات خویش نداردعیبی---- عیب هارا مسلمانان امروزی کرده اند اختیار

      انتقاد تان بالای اشعارمن اشتباهست---- چون من نیستم شاعر این همه لطف خداســـت

      که مینویسم در وصـف جهــالــت ها ---- آخر تو دانی که اسلام دوست شخص بـجاست

      تشـکــر از تــــو ای آقـای رامــیـــــن ---- که اشعـــارمــرا کــردی تــرتیــب وتـــزئـیــن

      سپاس فروان ازتو ای آقای کامران ---- که اشعارناچیزم را در سایـتت کردی نمـایـان

      موفقیت ها مــزید تـــان راخواهــانـم ---- مبـارک سـال نــو بـرای دوســتـان وعــزیــزان

    • سلام به همه دوستان،

      به جای این خبر اگر می شنیدم که مردم دایکندی یک لیسه یا دانشگاه ساخته اند و یا یک سرک شان را بخته یا قیر ریزی کرده اند خوشحال می شدم و آفرین شان می گفتم. به دین و اعتقادات شان احترام باید گذاشت اما در دنیا دو هزار ملیون مسلمان و یا زیادتر است. اگر بر اساس نوبت هم باشد نوبت مردم گرسنه و برهنه ی دایکندی بسیار دیرتر از این می رسد. اول بهتر است یک تلویزیون و یا رادیو داشته باشند تا تظاهرات شان به توجه همان کشور دنمارک برسد. اگر همین کافران نمی بودند امیرالمومنین وطن ریشه ای شان را برای همیشه از افغانستان می کند. اگر مردم دایکندی بخواهند یک نماینده به کابل روان کنند در شش ماه زمستان این نماینده محبور است با الاغ مسافرت کند. آیا بهتر نیست که اول فکری به حال بر آمدن از عصر الاغ سواری کرد و بعد اعتراض به کار یک هنرمندی که هزاران کیلومتر دورتر یک رسم کشیده است؟

    • آقای زلمی خان!

      تاًسف به حال شما و امثال تان که حقیقیت اصلی را نمیدانید.

      آن امیر المومنین را کیها تربیه کرده و اکمال میکردند؟ آیا آنان را مسلمانان اکمال میکردند؟ تو میدانی که فعلاً نیروها ائتلاف یا به گفته شما کافران هم طالبنماها و هم حکومت کرزی را به سویه عالی کمک میکنند تا خون یکدیگر را بریزند؟

      آیا میدانید که اخیراً این موضوع در رسانه هم بازتاب یافته است؟

      برادر محترم کوشش نموده تا حقایق را درک نموده بعداً ابراز نظر نمائید.

    • عالیجناب اسلام دوست.

      مرحبا به شما و امثال تان که حقیقت اصلی را میدانید.اول اینکه شما حق ندارید هر کس را تکفیر کنید.و نه صلاحیت انرا دارید.دیگر اینکه شما که شکر حقیقت ها را از علم غیب تان میدانید ،لطف نموده به من جواب این سوالم را که زمان زیادی است جواب درست به ان ندارم ارائه نمائید تا سبب تسلی خاطر همه گردد.و ان اینکه چرا این کفار میتوانند حتی برای مسلمانان امیر المومنین بسازند.و انها را سالها با هم مثل سگها به جنگ بیاندازند.طالبان که خود را بهترین مسلمانان میدانند،هم به قول شما اسباب دست و اله بازی این کفار قرار دارد، چرا؟؟؟

      چرا مسلمانان نمیتوانند برای کفار پاپ و کاردینال بسازند.و کفار را به جان هم بیندازند؟

      در مورد اکمال امیرالمومنین قبل از 2001 ای اس ای که دستگاه استخباراتی پاکستان اسلامی است نقش داشت و شاید حالا هم داشته باشد .مگر شما پاکستانی ها را مسلمان نمیدانید؟استغفرالله...پس چرا پرسیده اید که ایا انان را مسلمانان اکمال میکردند؟

    • جناب محترم!

      به جواب سوال اول شما من هم تصدیق میکنم که این ضعف مسلمانهاست که همیشه آله دست بیگانه ها قرار گرفته و اکثراً یکدیگر شان را به خاک و خون میکشانند.

      * پاکستان هیچگاه به تنهائی قادر نبوده و نیست تا گروه های درگیر در افغانستان را کمک کند.

      کمک کننده های اصلی ممالک دیگر بوده و صرف کمک های شان از طریق پاکستان و پاکستانی ها وارد افغانستان میگردید.

      عالی جناب! فعلاً نیاز به پاکستان هم نیست چون اگر آگاهی داشته باشید هلیکوپتر های نیرو های ائتلاف مستقیماً طالبان را کمک میکند. که این موضوع بارها در رسانه ها منعکس گردیده است.

      و همه میدانند که طالبان به صد ها افغان را به نام این و آن سر میبرند و در مقابل خارجی ها هیچ عکس العمل را نشان نمیدهند. که این خود بیانگر حقیقیت اصلی است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس