تبريک باشد آقای شاهد!
چهار کارتون از چهار هنرمند در کشورهای مختلف
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: با کمال خوشحالی اعلام می کنيم که آقای عتيق شاهد همکارمان در کابل پرس، برنده ی جايزه ی ششمين فستيوال بين المللی کارتون در کشور چين شده است. در اين فستيوال هنرمندانی از کشورهايی مانند چين، روسيه، اکراين، برازيل، سوريه، ايران و انگلستان شرکت کرده بودند.
آقای شاهد تبريک باشد.
کارتون عتيق شاهد و چند کارتونيست ديگر در اين فستيوال:
پيامها
10 فبروری 2008, 06:32, توسط آشنا
آقای شاهد
تبریکات من هم تقدیم است و به شما افتخار میکنیم.
10 فبروری 2008, 09:22
آقای شاهد! خيلی خوش شدم.
اينجانب کابلی صميمانه ترين تبريکها را به مناسبت پيروز تان به شما ابراز ميدارم. آرزودارم که پيروزيها بيشتر و بيشتر نصيب تان گردد.
صحتمند و سر حال باشيد.
کابلی
10 فبروری 2008, 20:47, توسط عبدالحمید اعتمادی
سلام آقای شاهد.
منم به نوبه خودم به شما تبریک عرض می کنم. اعتمادی
آنلاین : http://www.a-basirat.blogfa.com/
11 فبروری 2008, 08:37, توسط نعمت الله مختارزاده
نعمت الله مختارزاده دهم فبرور 2008
خطر مِلی
دوستِان ! تـــــرکِ هــــمـه فـتـنـه و شر باید کرد
همتی ، تـــا شـــبِ تـــاریـــک سـحــــر باید کرد
دزد و قـــاچــاقـبـر و ، قاتل و ، قـطاع الطــــریق
بـــه هـــــمه تــوپ و تفنگــــــدار ، نـظر باید کرد
زور و زر ، دستِ هـــمه خائن و غـدّار و پلید
( دوبی ) و ( لندن ) و ( پاریس ) ، سفر باید کرد
ملکِ ما ، پُـــر ز یـتـیـمـان شــده و بـیـــوه زنـان
شـــکــوه هــای ز قــــضا و ، ز قَـــدَر باید کرد
هـمـــــوطــن دربــــدر و ، مامِ وطن ویـــرانـــه
چـــــارۀ اصــلـی ، ز یـــــک راۀ دگـــــر باید کرد
ریــخـتـــه از در و دیـــوار ، ( ملیـشای جـنون )
( دوستم ) گفت ! هــمه ، شــوقِ پـــسر باید کرد
آنــچــه او کرده ، قـلم عاجــز و قــاصر ، ز رَقَم
ورنـــه بشنو چی عــمل ، بی کــر و فَر باید کرد
( دُوستم ) زانی و ، جانی و ، لواطتگر و، دزد
بســـــته او را ، ز عــقـب برِسرِ خـــــر باید کرد
لیکـــــــن اول ز هـــــمه ، خـلـــــع سلاحش بـایـد
بعــــــد بــا تــیغِ دودَم ، قــطـــــع ذَکـــر باید کرد
زنگ ، در پــــای وی و ، جـامنی هـم ، در بـرِ او
( دُرَیِّ لــــوگـــــری ) را ، نــــیز خـبر باید کرد
قرسک و دایـره و دمبوره و نی ، غیچک و چنگ
دهــــــل و سُـــــرنــا زده ، اعـلان ظفر باید کرد
با خــــر و ، یابو و ، با اسپ ، قـرینش کردن
شــــاخِ گـــاومیش ، فـــرو تا بـه کمر باید کرد
یا کـه با (خـرَّم) و با (اتمر) و (مسعود) و (فهیم)
طـُعـــــمـۀ شـــــهـوتِ صـد قــاطــــرِ نر باید کرد
بعــــــد بـــر دار آویــــزان ، ز فــلانش کــردن
خـتـنـه از بــیـخ ، بــه یـک ضــربِ تبر باید کرد
حـلـقــــــۀ خــتـنـۀ او ، گـــــردنِ ( قانونی ) را
لاکــــتِ دانــــــه نــــشان ، بســـته ز زَر باید کرد
تخـم هـایش ، به در آورده ، به دیگِ ( شـورا )
پـخـتـه ، بـــر ( جـبـهـۀ ملـی ) ی خـطر باید کرد
ز ریـیـــــسان و ، وزیـــران و ، وکـــیـلان و سـنا
بـــا کــــرم خِشــتکِ خـُـشکِ هــمه ، تر باید کرد
لیک بر ( صبغت ) و ( ربانی) و ، بر(گلب الدین)
کـفــــــلِ گـــــــنـدۀ او را ، چــــو ســــپر باید کرد
ریش و پشمش هـمه بر حضرت و بر حضرته ها
لـنـگــــی و چـــــادر و رومـال ، به ســر باید کرد
لگــــــنِ خــاصره اش ، هــدیـه به ( طالب ) باید
تـاجِ نـــفـرت ، ســـری ( مـلای عــمـر ) باید کرد
بخــدا ، ( تیمورِ ) خونخـــــوار ، نکردست چو او
شــرم زیـن فـــــاجـــعه ، تاریــــخِ بشر باید کرد
شـایــــد از طـائـفـۀ ( هیتـلر ) و ( چنگیز ) بُـوَد
خــــونِ او تـجــزیـــه بــا خــــونِ ِ پـــدر باید کرد
یاکـه از نسلِ هـــمان ، ( انـتـر و مـنـتـر ) باشـد
( نخــلِ پـیونـدی ) ، چنین برگ و ثمـر باید کرد
چکنـــــم عـفـــت و حـــرمت نگـــذارد ، ز کـــلام
ورنـه با شــــــعر ، جهــــان زیـر و زبـر باید کرد
« نعمت» اینگونــه کـه بی پـرده و ، آزاد نوشت
وقــتِ آنـست ، ز هـــر پـــــرده حــذر باید کرد