صفحه نخست > دیدگاه > مصوبۀ شورای علمای افغانستان؛ تفسیری یک سویه یا نگاهی مردانه از دین؟

مصوبۀ شورای علمای افغانستان؛ تفسیری یک سویه یا نگاهی مردانه از دین؟

نقدی بر مصوبه شورای علمای افغانستان در مورد زنان
حمیرا ثاقب
چهار شنبه 7 مارچ 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مصوبۀ اخیر شورای علمای افغاستان در مورد زنان که مورد تأیید رییس جمهور کرزی نیز قرار گرفت نه تنها به مناسبت فرا رسیدن هشتم مارج روز جهانی زن پیامد خوشآیندی را در بر نداشت بلکه نگرانی های فراوانی را در میان زنان افغانستان مبنی بر طالبانیزه شذن تدریجی استراتیژی حکومت بوجود آورد. برای همگان معلوم و مشهود است که بیش از ده سال است که روند افراط و تفریط ها در بخش حمایت از شعارمند شدن حقوق زنان از مجرای حکومت و موسسات بین المللی ادامه دارد که متاسفانه بر خلاف تمامی این هیاهوی های تبلیغاتی به دفاع از زنان افغانستان فعالیت های ثمر بخشی در این راستا صورت نپذیرفته است و افغانستان شاهد موجی از زن کشی و خشونت های فزاینده و بی رویه علیه زنان بوده است. با توجه به اوضاع بحرانی که سنگسارها، بینی بریدن ها، خودسوزی ها و کشتار بدون موجب زنان در کشور افزایش یافته است؛ شورای علمای افغانستان بصورت کاملا برنامه ریزی شده در تفاهم و هماهنگی با حاکمیت طرحی را مبنی بر محدود ساختن زنان و اجرای قوانین سخت روی دست گرفته است، با اینحال این سوال عمده و اساسی نزد مردم افغانستان بوجود می آید که اگر حضور زنان و نقش سیاسی آنان نامشروع و نمودار رشد انکشاف حقوقی آنان از نگاه شریعت مردود و مشروط به حساب می آمده است چطور و بر اساس کدام منطق اسلامی این شورا در طول بیش از یک دهه سکوت اختیار نموده و بدون اصدار بیانیه و یا اعلامیه ای نظاره گر اوضاع زنان بوده اند. این شک و تردید زمانی تقویت میابد که افغانستان از لحاظ سیاسی وارد دور جدیدی از تحولات گردیده و حضور دوبارۀ طالبان به قدرت رنگ و بوی جدی تری به خود می گیرد.

در این مقوله کوشش می نماییم تا بر این مصوبه که حکایتگر تفاسیر ناهمگون و غیر متعادل است نقدی داشته باشیم. شورای علمای افغانستان در مصوبه ای که صادر نمودند سعی کردند تا زنان را به مسلخ تفکرات و اندیشه های یک سویه و جانبدارانۀ خود کشانیده و آنان را با ابزار دینی و مذهبی محو و نابود نمایند. بنابراین من تلاش دارم تا بر مبنای منطق قرآنی و تأویلات گوناگون؛ این مصوبه را به نقد و بررسی گرفته و خطوط اساسی و روشنگرایانۀ دینی را بر مبنای آیات و روایات ارائه نمایم.

در ابتدا باید بگویم که ظاهر این مصوبه دچار اشکالات نگارشی و ویرایشی است. بخاطر آنکه این مصوبه حکایت از روان پریشی های تهیه کننده گان آن را دارد و با تاسف ما با عدم ساختار جمله بندی و سرگردانی واژه گان در میان متن ارائه شده، هستیم. طور مثال ابتدا و انتهای این مصوبه با یکدیگر همخوانی نداشته و خواننده در نبود یک نتیجه گیری مستقل دچار ابهاماتی می شود که متن مصوبه را ضعیف و فاقد عنصر های نویسندگی می بیند. از سوی دیگر ما در بند اولیۀ "و" شروعی شتابزده از بندهای دیگر را مشاهده می کنیم. اینها خود بخود نشاندهندۀ عدم دقت نویسندگان آن را دارد مخصوصا در نگارش کلماتی چون " دین مقدس اسلام" که "دین مدس اسلام" در آغاز بند 5 آمده است که واژۀ "مدس" از لحاظ لغوی معنای مالیدن پوست را افاده می نماید نه مقدس بودن را.

از اشتباهات و اغلاط انشایی این مصوبه اگر بگذریم با انبوهی از استخراجات و تفاسیر یک سویه از دین و آیات قرآنی مواجه می شویم که شورای علما تنها به برخی مواد اکتفا نموده و زنان را بدون دلایل مستدل و اقناعات بیشتر به تجرید و انزوا محکوم نموده و آنان را در خلاصه ای از بندها و جملات ناهمآهنگ خویش به محابس فکری خود محکوم نمودند. شورای علما در بندهای ابتدایی کوشش داشته تا بر زنان منت گذاشته و وجایب و اختیارات آنان را که خداوند بخشیده است را بیان نماید. لحن نوشتاری این بندها به گونه ای است که زنان چون بردگان باید سپاسگذار این آقایان باشند که موهبت والایی را خداوند بر آنان ارزانی داشته است.

در اینجا بخاطر دسته بندی موارد و شفاف سازی مباحث کوشش می نمایم هر بخشی از موضوعات را بصورت جداگانه تحلیل و ارزیابی نماییم:

1- نقش زنان در ترویج و استحکام پایه های اسلام:

با ظهور اسلام و بعثت پیامبر اسلام زنان نقش اساسی و مهمی در ترویج و استحکام آن داشته اند. حضرت خدیجه همسر پیامبر اسلام از جمله کسانی بود که رشادت های فراوانی به خرچ داد و با ثروت ایشان اسلام توانست چالش های فراروی خود را تا حدود زیادی مرفوع سازد و طبعا بر خلاف مخالفت علمای تندرو مذهبی؛ حضرت خدیجه به مثابۀ یک تاجر توانمند معادلات گوناگون اقتصادی و پولی را در آن دوره سازماندهی می نمود و حضور درخشانی در اجتماع آن دوره داشت. این توانایی زمانی عینیت پیدا می نماید که پیامبر اسلام تا آخرین زمان حیاتش حضرت خدیجه را بعنوان یک زن نمونه یاد می نمود.

سمیه همسر یاسر نخستین زنی بود که در راه اسلام و استقامت در راه عقیده اش شهید شد و با خون خود ادامه دهندۀ راهی شد که مردان و زنان زیادی همانند او به اسلام روی آوردند و شهادت را پذرفتند.

همچنان زنان دیگری چون نسيبه بنت الحارث ام عطيه، ام رعله قشيريه، صحفه، فاطمه زهرا، ام جميل، عایشه و هزاران زن دیگر کوشش های فراوانی در راستای تقویت نظام اسلامی داشتند.

با اینحال تنها مردان نبودند که از خود جانفشانی و رشادت نشان دادند بلکه زنان با توانایی های ایمانی و انسانی خود فعالیت های بزرگی را در راه اسلام انجام دادند.

2- بند "ج" مصوبه شورای علمای افغانستان در تناقض با آیات قرآنی است:

شورای علمای افغانستان در بند ج مصوبۀ خویش می آورد که: " دوری جستن از اختلاط با مردان بیگانه در عرصه های مختلف اجتماعی، مانند تعلیم، تحصیل، بازار، دفاتر و سایر شئون زنده گی"

شورای علما در بند "ج" خود آنقدر غضبناک با زنان برخورد نموده است که حتی حدودی بر این موضوع نگذاشته و با آوردن جملۀ "سایر شئون زندگی" کوشش نموده جلو هر گونه پرسشی را مسدود نماید و آن را تا بی نهایت ادامه دهد.

اما این واقعیت های عینی و تفاسیر درست و واقعبینانه از قرآن نیست. در قرآن صریحا از حضور زنان در عرصه های مختلف، آیاتی را به میان آورده است و حتی در بستر های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضورشان را بعنوان یک مصادیق ارزشی تثبیت و تعیین نموده است. در ذیل بصورت فهرست وار نمونه هایی از این حضور را می آوریم:

الف: مشارکت سیاسی زنان: در سورۀ ممتحنه آیت 12 صریحا از مشارکت زنان در انتخابات و حضور سیاسی آنان به میان آمده است که زنان با بیعت خود با پیامبر نقش انتخاب خود را در تعیین رهبریت اسلامی ثابت می سازند.

"يا ايها النبيّ اذا جاء ك المؤمنات يبايعنك علي أن لايشركن بالله شيئاً و لايسرقن و لايزنين و لايقتلن أولادهنّ و لايأتين ببهتان يفترينه بين أيديهنّ و أرجلهنّ و لايعصينك في معروف فبايعهنّ و استغفرلهنّ الله إنّ الله غفور رحيم"ممتحنه/12
"اي پيامبر, هرگاه زنان مؤمن نزد تو آيند كه با تو بيعت كنند بر اين شرط كه چيزي را با خدا شريك ندانند و دزدي و زنا نكنند و فرزندان خود را نكشند و دروغي را كه در دست و بال خود ساخته و پرداخته باشند پيش نيارند و در هيچ كار پسنديده اي نافرماني نكنند, پس با آنها بيعت كن و براي ايشان از خدا آمرزش بخواه كه خدا آمرزنده و مهربان است."

همچنان در سورۀ نمل آیات 23 تا 44 رهبری، لیاقت و شایستگی زنی به نام ملکۀ سبا را به تصویر می کشد که نشانگر تأیید قرآن از حضور زنان در بالاترین مدارج رهبری یک سرزمین است.

ب: حضور زنان در پارلمان: خداوند در قرآن به مشورت و شورا اهمیت خاصی قائل شده است و در دو آیۀ شوری و آل عمران از مشورت بعنوان یگانه راه حل مشکلات بحث به میان آمده است. بعنوان نمونه می توان به این دو آیه توجه نمود: (و أمرهم شوري بينهم) (شوري/38) و (و شاورهم في الأمر)(آل عمران/159) كه در آيه نخست يكي از ويژگيهاي برجسته مؤمنان بيان مي شود, و در آيه دوم به پيامبر دستور مي دهد كه با مؤمنان مشورت كند. در این دو آیه همچون دیگر آیات زن و یا مرد بصورت مشخص آورده نشده است و تمام این افراد را در بر می گیرد. در شرایط کنونی پارلمان بعنوان یک نهاد مقننه نقش اساسی را در ارائه مشورت ها دارد که ما شاهد حضور زنان در کنار مردان هستیم موضوعی که قرآن با آن تأکید می ورزد.

ج: حضور زنان در قضا: تفاسیر گوناگون در رابطه به قاضی بودن یک زن در میان فقها از دیر باز وجود داشته است و بسیاری بر این باورند که زنان نباید در مسند قضاوت و عدل بنشینند اما خداوند در سورۀ نساء آیۀ 58 می فرمایند: (إنّ الله يأمركم أن تؤدّوا الأمانات إلي أهلها و إذا حكمتم بين الناس أن تحكموا بالعدل) و همچنان در سورۀ مائده آیۀ 45 می فرمایند: (و من لم يحكم بما أنزل الله فاولئك هم الظالمون) "و كساني كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده داوري نكنند, پس آنان ستمگرانند."

با توجه به آیات فوق زنان می توانند در امور مختلف قظاوت و داوری نمایند و در مسندهای مختلف توانمندی خود را نشان دهند.

د: حضور زنان در ارشاد و اطلاع رسانی: زنان علاوه بر حضورشان در مراکز و نهادهای اجتماعی مختلف در بخش های ارشادی و اطلاع رسانی نقش سازنده و مناسب داشته باشند. آیۀ مشهور در سورۀ توبه که می فرمایند: (و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر…) "و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاي پسنديده وا مي دارند و از كارهاي ناپسند بازمي دارند…."
در قرآن برخی نمادهایی وجود دارد که نشانگر عملیه ای را نشان می دهد همچون این آیت. زنان با توجه به این فرموده حتی می توانند مردان را ارشاد نموده و امر به معروف و نهی از منکر نماید این موضوع در حالی است که در حکومت طالبان این ارشادات جانب یکسویه داشته و فقط مردان زنان را امر و یا نهی می نمودند. اگر این آیه تفسیر و تعریف گردد جایگاه امر به معروف و نهی از منکر تنها به حوزۀ شخصی و انفرادی صورت نمی پذیرد بلکه این امر و نهی از جایگاه منابر و رسانه ها هم می توانند نقش آفرینی داشته باشند. بنابراین با توجه به واژه المومنات در این آیه زنان نیز می توانند به ارشادات و امر و نهی، بدون تشویش و نگرانی بپردازند و این تفاوتی نمی کند که این امر و نهی از مسند یک منبر باشد و یا جایگاه یک رسانه ای چون رادیو و تلویزیون و یا مطبوعات چاپی.

در تمام این آیات حضور زنان در مقاطع و اماکن مختلف بعنوان یک حضور انسانی نه جنسیتی آورده شده است بخاطر اینکه خداوند در آیات به به میان آمده از اصطلاحاتی چون المومنون و المومنات و القانتین و القانتات و غیره آورده است. بنابراین اکثریت زنان صدر اسلام نیز در محلاتی خارج از خانه به آموزش و وعظ می پرداختند و حتی در غزوه های پیامبر بخاطر رسیده گی به مجروحان و مداوای آنان و حتی جنگ های رویاروی اشتراک می ورزیدند. بنابراین این اختلاط باید از نگاه شورای علما تعریف شده و حدود آن مشخص گردد. ما اختلاط در سرک ها و محلات عمومی داریم. همچنان اختلاط زنان و مردان در بخش های مختلف اجتماعی به مشاهده می رسد که هیچگونه پیامد جنسیتی ندارد اما اختلاط زنان و مردان در محافل و مجالس پایکوبی و رقص مفهوم و تعبیری دیگری دارد که اعضای شورای علما باید آن را واضح می ساختند در غیر آن اکثریت قریب به اتفاق اعضای محترم این شورا باید افراد خانوده شان را که در مراکز آموزشی و یا دیگر اماکن اشتغالی مصروف هستند ممانعت بعمل آورند که این موضوع طبعا برای عالیجنابان چندان خوشآیند نخواهد بود.

نگاه اسلامی به تحصیل زنان:

برخی علمای تندرو هستند که کاملا با تحصیل و فراگیری علوم توسط زنان مخالفت می ورزند و آن را در پاره ای از بیاناتشان بدعت دانسته و حتی در شرایط فعلی در کشورمان مکاتب و مراکز آموزشی را تخریب و یا می سوزانند. اما در اسلام نیز این سوختاندن و ممانعت وجود دارد یا خیر؟ می پردازیم به تحقیق درست در مبانی اسلامی و قرآنی.

در هنگام ظهور اسلام تنها 17 نفر از نعمت تحصیل برخوردار بودند که از میان این تعداد یک زن قریشی به نام شفا دختر عبدالله بن عبد شمس نوشتن و خواندن می دانست. با مسلمان شدن این زن پیامبر به وی دستور می دهد که این علوم را به حفصه همسرش تعلیم دهد. از اینجاست که پیامبر بصورت کاملا آشکاری هم معلم و هم متعلم را از میان زنان انتخاب می نماید و ارجحیت فراوانی به موضوع تحصیل زنان قائل می شود.

ابن حجر عسقلانى در کتاب خود الاصابه از تعداد 1552 نفر زن و کتابی به نام «اسدالغابة‏» بيش‏ از هزار نفر از زنان صحابه رسول خدا نام مى‏برند، که مصادر فقه و حديث و تفسير و تاريخ و سيره‏بوده‏اند. و همچنان در قرآن نیز آیاتی در باب کسب تحصیل آمده است.

3- تعدد ازواج برداشتی قرآنی یا فرایندی شهوت آلود:
در بند "ه" مصوبه شورای علما بر تعدد زوجات متمرکز گردیده و آمده است که: "ارج گذاشتن به مسئله تعدد زوجات، که به اساس حکم صریح قرآن ثابت می باشد". هر چند واژۀ "ارج گذاشتن" در این جملۀ امریه به حساب می آید و شورای علما در حقیقت در این رابطه به زنان با نوشتاری آکنده از تهدید و ارعاب امر و دستور داده است که به این مسئله ارج گذارید اما در ورای این موضوع توجیه گر هوس های لجام گسیختۀ مردانه ای بوده است که در این باب تعدد زوجات را به نوعی یک قانون تغییر ناپذیر و ثابت نشان داده اند بدین ملحوظ از عدم معلومات برخی زنان در این پاره سوء استفاده نموده و با حربۀ روایات دینی آنها را تهدید به خاموشی نمودند و اینطور تثبیت نمودند که مردان می توانند به چند زنی بپردازند و هیچ کسی نمی تواند در مقابل این قانون شرعی سر مخالفت و عناد را بالا نماید. در حالیکه در قرآن برای چند همسری قوانین و مراحلی را ترسیم نموده است که به جرأ ت می توان گفت که کمتر مردی پیدا خواهد شد که بصورت درست این قوانین را مراعات نماید. در سورۀ نساء آیۀ سوم در مورد تعدد زوجات به بسیار احتیاط آورده است که: "وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ"

ترجمه: "و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك يا به آنچه مالك شده‏ايد اين نزديكتر است تا به ستم گراييد".

اما قرآن در آیۀ 129 صریحا با تعدد زنان مخالفت نموده و عدالت از سوی مردان را به نوعی ناممکن می داند: " وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ " ترجمه: " و شما هرگز نمى‏توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند حريص باشيد".

اگر بخواهیم از تعدد ازواج یک نتیجه کلی بگیریم با توجه به اینکه خداوند در سورۀ نساء آیۀ 129 می فرماید: "و شما هرگز نمی توانید میان زنان عدالت کنید" نقطۀ پایان به رویاهای مردان گذاشته و چند همسری را مردود و ناممکن می سازد و عدالت کلمه ای است که مردان تا اکنون کوشش نموده اند تا بر خلاف این آیت با آن مقابله نمایند اما خداوند دانا و توانا است.

شورای علمای افغانستان گویا از سر شوق چند همسری و افزایش همسران بر دیگر زنان خویش؛ این آیت را به باد فراموشی گرفته و با علم اینکه کسی در مقابل آنان دانش پژوه و قرآن خوانده نیست به اوامر خویش مبنی بر ارج گذاری به مقام والای چند زنی مبادرت می ورزند که این عمل شاید بعنوان یک عرف معمول شده باشد اما نمی توانیم آن را بعنوان یک حکم قطعی در مورد چند همسری تلقی نماییم.

4- بند "د" مصوبه شورای علما یک تفسیر نادرست از قوامیت است:

شورای علما در بند "د" مصوبۀ خویش به برتری جویی مردان بر زنان تحت عنوان قوامیت اشاره می کند : " در نظر گرفتن صراحت آیات (۱) و (۳۴) سوره النساء که مشعر است در خلقت بشر مرد اصل و زن فرع می باشد و نیز قوامیت از آن رجال است. لذا از استعمال الفاظ و اصطلاحات که با مفهوم آیات مبارکه در تضاد باشد جداً اجتناب شود."

این بسیار تعجب آور است که این شورا چطور و با کدام جواز به خود اجازۀ استباط های جنسیت گونه را به نام دین و به آدرس سورۀ نساء ارائه می نماید و رییس جمهور بعنوان بالاترین محور اجرایوی حکومت آن را مهر تایید می زند. شورا بدون تحقیق و تفحص بی باکانه از سورۀ اول تا 34 سورۀ نساء را بعنوان کلیدی ترین نقطۀ برتری مرد بر زن مشخص می سازد در حالیکه خداوند در تمامی سوره ها و آیات مساوات را از دیدگاه انسانی و بشری مورد بررسی قرار داده است نه نگاه مردانه و زنانه.

شورای علما شاید تمام توانایی و اقتدار مردانه و جنسیت خواهانۀ خود را با تکیه بر سورۀ ذیل تبارز داده باشند: "الرجال‌ قوامون‌ علي‌ نسإ بما فضل‌ الله‌ بعضهم‌ علي‌ بعض‌ و بما انفقوا من‌ اموالهم‌ فالصاحات‌ قانتات‌ حافظات‌ للغيب‌ بما حفظ‌ الله". اما با تاسف این شورا تحلیل درست و جامع از این آیت نداشته و یا نخواسته اند که داشته باشند. بخاطر وضاحت موضوع ضرورت است تا قوام و یا قوامیت را بیشتر تشریح نماییم تا علمای محترم بدانند که هر قوام و قوامیتی را نمی توان برتری مرد بر زن دانست.

قوام از نگاه لغوی معنای محافظت و نگهبانی را می رساند و آیت:" الرجال قوامون علی النساء" یعنی: مردان قوام بر زنان هستند. و از جانبی دیگر این یک جملۀ خبری است نه انشایی و طبعا از سرپرستی مردان در خانواده خبر می دهد.

باید گفت که شورای علما در تحلیل خود از این آیه دچار اشتباه بزرگی گردیده است بخاطر آنکه قوامیت معنا و مفهوم رعایت و کفالت است نه ولایت و سلطنت مردان بر زنان. اما می بینیم که بسیاری از مردان بر خلاف این آیت به جای رعایت و کفالت؛ زنان شان را می کشند و آنان را با انواع وسایل خطرناک شکنجه می نمایند.

زنان و مردان مطابق آیات قرآنی برابر و مساوی هستند:

شورای علمای افغانستان در جای دیگری از بند "ه" ادعا دارد که "در خلقت بشر مرد اصل و زن فرع می باشد" . این ادعا کاملا در مغایرت با آیات قرآنی است. ما می توانیم به تعداد زیادی از آیات قرانی که بر مبنای برابری زنان و مردان استوار است مثال بیاوریم و ثابت می سازد که ادعای شورای علمای افغانستان در مورد این موضوع تهی و سراسر اغراق بوده است. قرآن هدف آفرینش زن را به خاطر همان هدفی آفریده شده که مرد آفریده شده است که آیه 56 سوره ذاریات بیان می‌دارد که "ما جن و انسان را نیافریدیم جز اینکه مرا بپرستند تا بواسطه آن به کمال برسند"، در اینجا نه از مرد سخنی رانده شده و نه از زن بلکه از هویت مشترکی به نام انسان در این مقوله بحث گردیده است. علاوه بر آن در آیات متعددی در سوره‌های نساء، توبه، احزاب، فتح، حدید، یس، بقره، به تساوی زن و مرد اشاره نموده و از مردان و زنان صالح و از زنان و مردان مومن و از مردان و زنان کافر بصورت مساویانه یاد می نماید.

یکی از آیاتی که می توان آن را بر مبنای برابری زن و مرد تلقی نمود آیت 13 از سورۀ حجرات است که می فرمایند: "یَا اَیُّها النّاسُ اِنّا خَلقناکُم مِن ذَکَرٍ و اُنثی و جَعَلناکم شُعوبا و قَبائِلَ لِتَعارفُوا اِنّ اَکرمَکم عِندَ اللّهِ اَتقیکم" . ترجمه: " ای آدمیان، شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را شعبه ها و قبیله ها گرداندیم تا همدیگر را بشناسید. گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست."

با استناد به این جمله از قرآن کریم که می فرماید گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. شاید هیچ دلیلی بر سرسختی و لجاجت شورای علما مبنی بر رد این فرضیه که مرد اصل است و زن فرع؛ نباشد. ما این برابری را وقتی به وضوح مشاهده می کنیم که عملا در قرآن زنان در کنار مردان آورده شده است. بطور مثال در سورۀ احزاب ما با چنین آیاتی مواجه میشویم که هیچگونه آثاری از انحصارگرایی مردان به چشم نمی خورد: (إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ ...).

آیت دیگری نیز موجود است که بصورت قابل قبولی این برابری و مساوات را تقویت می نماید و زنان همان سهم و حقی را در اجتماع دارا هستند که مردان از آن بهره مند می شوند. " لرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا". ترجمه: براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان بر جاى گذاشته‏اند سهمى است و براى زنان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان بر جاى گذاشته‏اند سهمى خواه آن كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است".

مطابق این آیات هم زن و هم مرد از روح الهی بهره مند هستند که آیات 29 سوره حجر و 72 سوره صاد بیانگر این مطلب هستند. و علاوه بر آن؛ هم زن و هم مرد از نظر ساختاری در نهایت اعتدالند که آیه 4 سوره تین بیان کننده این مطلب هست که (انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم)و هر دو ابزار شناخت یکسانی برخوردارند (قرار دادیم برای شما گوش و چشم و قلب ... آیه 78 سوره نحل) و هر دو دارای فطرت الهی می‌باشند و هر دو اینها یعنی زن و هم مرد طبق آیه 72 سوره احزاب امانتدار الهی می‌باشند، هر دو طبق آیات 7 و 8 سوره شمس دارای وجدان اخلاقی بوده و همچنین هر دو بر اساس آیه 23سوره بقره یکسان از تعلیم خداوند بهره مند شدند و همچنین بر اساس آیات متعدد قرآنی هر دو دارای قدرت بیان و بالاخره هر دو به طور مشترک و در کنار هم مورد خطاب الهی با تعبیراتی مانند الذین امنوا، الذین کفرا، الانسان قرار گرفته‌اند.

نتیجه گیری از این بحث:

هر چند در بندهای دیگر مصوبه همچون حجاب، ارث و غیره گفتنی های زیادی وجود دارد اما کوشش نمودم تا صرفا به مواردی بپردازم که بیشتر اسباب نگرانی مردم را فراهم ساخته است. هر چند انتظار مردم افغانستان از رییس جمهور حامد کرزی این بوده است که مصوبۀ شورای علما ی افغانستان را بعنوان یک سند کاملا مقتع و اختتام یافته نمی پذیرفتند و گروهی از قرآن پژوهان و هیئتی از آگاهان مسایل دینی و بیطرف را به دور از دغدغه های سیاسی موظف می ساختند تا به این ابهامات و شبهات بوجود آمده رسیدگی می نمودند. در اینجا هیچگاهی ما نمی توانیم شورای علما را بعنوان حقیقت محض و غیر قابل انتقاد بدانیم. شورای علما طبعا نقاط ضعف و قوت خود را دارا هستند و برخی از اعضای شان در ترکیب حاکمیت و ارتزاق از مجرای دولتی که به آن وابسته اند می توانند موضوعاتی را در ضدیت و یا منافع طیف و یا جریاناتی سازماندهی کنند. حالات سیاسی و اوضاع بحرانی که در کشور رونما شده است نباید سبب ابزاری ساختن دین و قرآن توسط برخی نهادها گردد. مردم افغانستان نظام ها و حاکمیت هایی را به تجربه نشسته اند که با افراط و تفریط های خود هویت اساسی اندیشوی خود را زیر سوال برده اند. در این مبحث کوشیده ام که این موضوع را ثابت سازم که تفسیر و تأویل نا سالم علمای کرام از دین نباید باعث خدشه دار شدن کلیت دین گردد و پای روایات و آیات قرآنی را در مباحث چندش آور و مشمئزکنندۀ سیاسی باز نمود. ما این عقیده را داریم که زنان و مردان مسلمان هیچگاهی پای بر عقاید و اندیشه های ارزشمند خود نخواهند ماند اما این موضوع را نیز تحمل نخواهند نمود که شورای علمای افغانستان با تحمیق نمودن مسلمانان و با سوء استفاده از باورها و اعتماد آنها نسبت به علمای بزرگ دینی زمینه های واپس گرایی را مهیا نموده و در هماهنگی با نمودار حاکمیت شروع به قلع و قمع نمودن باورها و ارزشها نمایند.

افغانستان مشکلات فراوانی را پیش رو دارد، امنیت متزلزل، عدم خودکفایی، بی ثباتی سیاسی، خشونت های بی رویه علیه مردم افغانستان مخصوصا زنان، کشتار و نابود کردن حیات مسلمانان این کشور در قدرت طلبی های ثانیه وار، فقر و دیگر معضلات از جمله چالش هایی است که رفع آن در اولویت اساسی به شمار می رود بنابراین پرداختن به اینکه اختلاط چگونه باشد و یا مردان چگونه بر زنان برتری یابند راه حل اساسی به شمار نمی رود.
علمای محترم! سالیان خاموشی شما را در طول ده سالی که زنان جوارح خود را در خشونت های همین مردانی که شما آن را برتر می نامید از دست داند و زنان بسیاری بی موجب به قتل رسیده اند را فراموش نمی کنیم. آیا شما از میان موترهای مفشن و نگاهبانان بیدارتان لحظه ای به زنان روی سرک که از بیدادی فقر دست تمنا دراز نموده اند خیره شده اید؟ و یا اینکه از بیوه های شهدا و زنان بی سرپرستی که فقط نان شبشان آب جوش است آگاهی دارید؟ اینها قربانی همین برتری هایی هستند که شما در سطور خشونت آمیز مصوبۀ تان مرقوم فرمودید. نمی خواهم در احوالات شخصیه شما مداخله نمایم اما آیا فرزندان نازدانۀ تان از حال و روز کودکان روی سرک که برای پیدا کردن لقمه نانی هر توهینی را تحمل می نمایند خبر دارند؟ در میان مصوبۀ جانبدارانه و سیاست آمیزتان چرا از محکومیت کسانی روایات نقل نمی کنید که با عملیات های خونین شان به جای کشتن کسانی که کافر می نامند اما مردم بیچاره و تهیدستان را قربانی اهداف شان می کنند.

علمای محترم ما اعتقاد وافر و التزام شدید به مبانی و قرائت های اسلامی همچون آخرت داریم. شما اگر آیتی را و یا سوره ای را در راستای منافع یک جریان سیاسی و یا پروژۀ نامیمون بین المللی به کار برید فکر نمی کنید که شما سخت مورد مواخذه قرار خواهید گرفت؟ امروز زنان برای حقوقی که خداوند برای آنان ترسیم نموده است مبارزه می نمایند اما شما این مبارزه را به اشباح شیطانی تشبیه و ترویج می نمایید در حالیکه مهمترین زنان صدر اسلام برای استوانه های اسلامی جانفشانی های زیادی از خود به خرچ دادند.

ما امیدواریم که شما بعنوان علما و پاسبانان دین و شریعت تحت تأثیر هیچگونه روش های نامعقول برای دست یابی به قدرت های نامشروع قرار نگیرید.

در اخیر ضمن احترام به شما و شورای محترم علمای افغانستان خواهشمندم تا کرامت انسانی زنان و مردان را در تفکرات گرانسنگ تان پویش و سپس ترویج دهید تا مردم مسلمان افغانستان اعتماد خود را نسبت به عالمان دینی و معلمان اخلاقی خود از دست ندهند.

با احترام ویژه به کرامت انسانی و اسلامی شما

حمیرا ثاقب
17 حوت 1390

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • خواهر عزیز حمیرا ثاقب!
    حقوق زنان با مردان مطابق با ایه های قرانی مساوی نیست
    سوره نساه بطور روشن مردان را اصل وزنان را فرع قرار داده و قوامیت بررجالاست. وهمجنان در قران برای مردان اجازه داده تا با چهار زن ازدواج نمایند.مطلبق به دستور دین خق ارث در صورت موجودیت پسر چندم حصه را دحتر مستحق میشود ؟ کجای ان مطابق ایه های قرانی مساوی است. اگر یکبار به توضیح مسایل مشتهدین تشیع مراجعه نمایید وبخصوص احکام دیه را دقیق مطالعه نمایید که چه نوع حقوق مساوی را برای زنان با مردان قایل شده است.

    • خانم حمیرا ثاقب؛

      از دیدگاه من طرحِ درون دینی شما در رابطه با استنتاج حقوق زن از اسلام کاملا اشتباه است. یک عنصر بنیادی ایدیولوژی اسلامی زن ستیزی است. اصولا هیچ دینی به برابری زن با مرد در حوزه عمومی که انتخابات و شرکت در عرصه ی سیاسی مهمترین اجزای آن اند، باور ندارد.(چه رسد به حوزه ی خصوصی که زن جز مالکیت مرد به شمار می رود) برابر حقوقی زن با مرد دستاوردِ جوامع مدرن است که در قرنِ بیستم-پس از آنکه زن ها قربانی فراوان دادند- مرحله به مرحله به واقعیت پیوست.(جنبش زنان را در انگلستان در آغاز قرن بیستم به یاد آورید. زنان تا سالِ 1928از شرکت در انتخابات ممنوع بودند.) حتا دورانِ روشنگری و انقلاب کبیر فرانسه "مردانه" بوده است. خلاصه ی کلام، آزادی صوری و برابر حقوقی زن با مرد به عنوانِ ضرورت اجتماعی ساخته ی "خرد مدرن" است که رویکردِ قرآن، انجیل و تورات را به زن از ریشه نفی می کند. و اما اینکه برابر حقوقی زن با مرد و آزادی های صوری زن را در جوامعِ مدرن به زنجیر های نامرییِ جدید بست، موضوعی است که در این کامنت نمی گنجد... برای زنانِ افغانستان پیروزی و سرفرازی آرزو می کنم!

  • خانم حمیرا سلام بر شما ! هرانچه شما نوشته اید خیلی نزدیکتر به تفسیر اصلی از قران است ت هر انچه شورای علما؟ فرموده اند قرانکریم برای راهنمائی و بهتر شدن زندگی انسانها زیر بیرق دین کامل.حق وعدالت اسلام هست.اسلام دینی هست که روی منطق استوار است. هیچ حرفی در قران نیست مگر به نفع بشر.هر انچه قران فرض گردانیده یک دلیل منطقی دارد که خیر و نفع بشریت را در بر دارد.
    واما متاسفانه پائین بودن سواد دینی در کشور ما باعث بسا سو تفسیر ها از اسلام شده است .اسامه بن لادن هم مسلملا به دنیا امده بود و به نام جهاد که در قران ذکر شده است هزار ها مسلمان مظلوم.غریب و بیچاره را در همین افغانستان توسط انتحاری ها میکشت چون کفار در افغانستان بودند ایا این جهادی بود که قران گفته است یا گناه بود؟
    به همین ترتیب این مصوبه شورای علما؟ نیز از اصل اصول اسلامی کافی دور است.این مصوبه خود یک توطعه ضد اسلامی میتواند باشد این ها میخواهند اسلام را چی معرفی کنند به جهان؟ایا اسلام مرد را یک حیوان شهوتی و زن را قربانی این شهوت افریده؟پس خداوند کی را به نگه کردن نفس و جنگ با شیطان امر نموده اند؟
    این تنها مشکل زنها نی بلکه برای ان مردهای که به را خدا و اسلام صادق هستند خواهان نظم در اجتماع و زندگی خوب به دختر ها و خواهر های خود هستند.نیز بر میخورد.

    از شما خواهر عزیز شکر گزار هستیم که جرائت به نوشتن به ضد نا درست ها نمودید عمر تان دراز و قلم تان پر بار تر باد

    9

  • در قرانکریم امده است که مرد به زن ایستاده هست زیرا خداوند مرد را با عقل افریده بود و پنداشته میشد مرد کمتر پیرو شیطان خواهد شد اما شاید یکی از نشان های نزدیک شدن قیامت همین هست که مرد ها بلکل بر خلاف پندار خداوند عمل میکنند و کم است شیطان را پس بزنند(البطه نه تمام مرد ها)

  • این مقاله را که خواندم بسیار خوش شدم که افغانستان زنان فهمیده ای چون بانو حمیرا ثاقب را دارند که در برابر تعدادی از عالم نماها قرار می گیرد. آیاتی که خانم ثاقب در نوشته شان اوردند ثابت می کند که این مصوبه خالی از اشکال نیست. رییس جمهور افغانستان باید نظر چنین افرادی را هم می گرفت و مصوبه را به آسانی نمیپذیرفت.
    امید است که علمای این شورا از خانم حمیرا ثاقب یاد گرفته و نوشته هایشان را بر اساس منطق تهیه کرده و مردم افغانستان را بیش از این زجر ندهند.

  • بانوان ارجمند سرزمین درد رسیده اوغانستان را درود تقدیم میدارم . روزن زن را به همۀ شما عزیزان تبیریک عرض میدارم . این ویدیو رابه شما بانو های گرانقدر تقدیم میدارم تا بدانید که ما مردان همیشه از مادران خود (شتلق) خورده ایم . بگذارید درین روز مبارک کمی بخندیم .

    http://www.youtube.com/watch?v...

  • تبریکی روز زن به مردان وطن

    روز زن فرخنده بادا بهر مردان وطن
    یا بپوشید جامهء مردی و یا اینکه کفن
    رخت بربسته ز سیرت های ما مردانگی
    گشته ایم بیگانه با عیاری و فرزانگی
    طالب کثیف را میاورد کرزی به تخت
    نیست حاصل بهر ما در عاقبت طالع و بخت
    میکنند تا حد آخر ظلم بر زنان روا
    میشوند تسکین بدینترتیب اعلاج و شفا
    میکنند تفکیک جنسیت را به کار و زندگی
    تا شوند مانع نقش زن در سازندگی
    زن امید است ، زندگی است ، عزت و بالندگی
    در نبودش نیست ممکن رفعت و پایندگی
    تف به کرزی ، تف به طالب و همه تاریکدلان
    افتخار بر همت و بر غیرت همه زنان
    طالب کور مرگ هم بر تو و بر امثال تو
    آخرالامر ما بگیریم یک روزی حال تو

    زاهد درویش

  • سلام به همه شما.

    همشره های عزیز مادران گرامی شما اولا در قران تساوی حقوق خود را با مردان ثابت کنید در حالیکه در قران و بهشت برین از شما یاد اوری نشده و به مردان بهشتی چندین حور های بهشتی خد مت گار میباشد و از شما در این کتاب مقدس که عبارت از قران باشد و ازهویت وامتیاز شما ذکر نشده است بناه مردان مسلمان فقط مطابق به محتوای قران عمل میکنند در شرعت اسلامی شما مثل مردان مستحق حقوق مساوی شده نمیتوانید واز میراث هم مثل مرد از حق کامل بر خوردار نیستید .
    این جمله بسیار هادی است که یک مرد میتواند 4 زن داشته باشد اما نا گوار است که بکوید یک زن 4 شوهر داشته باشد ما مردان باید مید یون قران و محمد باشیم زیرا او بوده که ما را امتیاز نسبت به زنان داده است ورنه مردان بمناسب ضعیفتر از زنان است زیرا زنان عاطفه دارند و مادر هستند فقط مادر.

    • محترمه حمیرا ثاقب! برداشت شما از زندگانی خدیجه وسایر زنهای صدر اسلام با واقعیت تاریخی تطبیق نمی کند.
      1. خدیجه در محیط قبل از اسلام یعنی درعصر جاهلیت تبارز کرد ودارای جایگاه و مقام مشخص اجتماعی بود، چنانچه محمد را برای کارهای تجارتی و سرپرستی کاروانهای تجارتی خود استخدام کرد. از برکت کار در خدمت خدیجه بود که وی درحین سفرهایش با علما ودانشمندان یهود در شام و در بقیه شهر ها با ایده های یهودیت آشنا شد وبعداً همین نظریات و ایده های یهودیت در قرآن راه یافت بطوریکه 40% قرآن را داستانها و افسانه های یهود تشکیل میدهد.
      2. عایشه در اسلام برازنده ترین خدمت انجام داد او با عملکرد شوهرش وبا الهام از آیه های قتال اولین خونریزی و برادر کشی امت واحد اسلامی را راه اندازی کرد که تا امروز این خونریزی مقدس ادامه دارد.
      3. بیعت زنان قبل از مهاجرت محمد به مدینه بود ودران وقت او به گسترش و استحکام لشکر اسلام ضرورت داشت، برایش مرد وزن فرق نمی کرد، ولی بعد از قدرت گرفتن آن توجه دوران مکه دیده نمیشود، البته بجز در امور جنسی از زنان.
      4. داستان ملکۀ سبا و سلیمان افسانه است که محمد از تورات اقتباس کرده است وبا واقعیت منافات دارد.
      5. نگاه قرآن به زن بیش از کشتزار نیست وآنهم ازهر طرفی که مرد خواست آزادانه داخل شده می تواند، بدون اینکه زن بیچاره تمایل جنسی داشته باشد یانه باید تمایل شهوانی مرد ارضا شود.
      6. در دنیا قرآن وحدیث وروایات زن راجزءِ اسباب آسایش مرد خطاب کرده است، در آخرت هم به زن بیچاره حق و امتیازی قایل نشده است، غلمان یا بچه های خوشرو وبی موی هم در خدمت مردان قرادارد نه زنان. دیده میشود که درقرآن و شریعت اسلامی زن از انسان درجه دو هم پائینتر شمرده شده است.اگر در برخی از کشور های اسلامی زن تا حدودی دارای حقوق درجه دو است آنهم از برکت دموکراسی و مبارزات زنان در کشور های پیشرفته است نه اسلامی. اگر در هند زن صدراعظم میشود درنتیجۀ دموکراسی است و بهمین ترتیب انگلستان، جرمنی و غیره جاها.با احترام متین

    • 8 مارس 21:28, بوسيله ى بیدار

      پروفیسور وات watt نویسنده کتاب محمد و مدینه ، تعداد زنانی را که محمد با آنان روابط جنسی داشته ، 36 نفر می نویسد . و خدای محمد این اجازه را به پیغمبرش در آیه 49 احزاب چنین ارشاد میفرماید :
      « ای پیغمبر ما حلال کردیم بر تو همسرانی را که اختیار کرده ای چه آنها که حق شان را داده ای و چه آنها که کنیز تو بوده اند و خدا آنها را به عنوان غنیمت نصیب تو کرده است و همچنین دختران عمو ، دختران عمه ، دختران دایی و دختران خاله هایت که با تو مهاجرت کرده اند همه را بر تو حلال کردیم و نیز زنی مومنه ای که خودش را به پیامبر ببخشد و پیامبر هم بخواهد با او نکاح کند . و این نکاح بدون مهریه تنها برای تو است نه برای سایر مومنین . »
      .و در آیه 51 احزاب ارشاد میفرماید :
      « لازم نیست که در همبستری با زن های خود نوبت را رعایت کنی ، هرکدام را که مایل بودی نزد خود بخوان و هر کدام را که نخواستی کنار بگذار . بر تو ایرادی نیست . آزادی و اختیار مطلق در ترک آنها داری و برای انها نیز این ترتیب بهتر است .
      آیینی که پیغمبرش در تصاحب زنان چنین دست و دل باز باشد ، زنان ( بنده خدا و بنده مرد ) ، از پیروان این دین چه انتظار میتوانند داشته باشند .

    • خانم ثاقب: برداشت شما در مورد زن ونیز نقد مصوبۀ شورای علمای افغانستان کلاً منطبق با آیات قرآنی وروایات اسلامی نیست، زیرا آنچه علمای شورای اسلامی تصویب داشته اند همه از بطن اسلام ، حدیث وروایات اسلامی است. اینکه نوشته اید که مطابق کتاب اسد الغابه بیش از هزار زن صحابه مصادر فقه، حدیث، تفسیر، تاریخ وسیره بوده اند بدور از واقعیت است، برای اینکه ماشین حدیث تراشی از دوران روی کار آمدن فرقه ها وگروه های نام نهاد اسلامی به فعالیت آغاز کرد. دران هنگام صحابه های هم عصر رسول الله وجود خارجی نداشتند تا زنانش نیز در ماشین حدیث سازی سهم می گرفتند. فقه اسلامی که از مهمل ترین ومزخرف ترین جهت آئین اسلامی است بین قرن اول تا سه هجری تدوین شد. با تدوین فقه رجم یاسنگسار، اعدام مرتد یعنی کسیکه ازروی عقل ومنطق آئین اسلام را ضد عقل وانسانیت تشخیص داده واز دین بر می گشت محکوم به اعدام بود،واین هردو مورد درقرآن صراحت ندارد واز دست آورد فقه محسوب میشود، دست و پا بریدن دزد که از آئین یهود در قرآن داخل شده، نوعیت وحدود قطع آنرا فقه تعیین کرده است. اما سیره نویسی یا تاریخ اولین تاریخ اسلامی توسط ابن اسحاق متولد سال 85 و در گذشت 153 نوشته شد ودومین سیره یا تاریخ توسط ابن هشام درگذشت بین سالهای 213 تا 218 هجری نوشته ومأخذ وی کتاب ابن اسحاق بوده است،و امروز کتاب ابن اسحاق دردست نیست شاید توسط ابن هشام ازبین رفته باشد.مأخذ تاریخ های بعدی همه وهمه ابن هشام است.در زمان این دو سیره نویس نه صحابۀ وجود داشت ونه زنان صحابه که سیره می نوشتند. تفسیر نویسی نیز در قرون 2 و 3 هجری با تنا قضات قرآنی آغاز یافت، زیرا وقتی مسلمانان در توجیه و مفهوم قرآن سردر گم وبلاتکلیف ماندند عده ای بنام مفسر عرض وجود کرده و تناقضات قرآنی را مانند ناسخ ومنسوخ، محکم ومتشابه غیره وغیره طبق فهم و دانستگی خود ونیز دانش وآگاهی های هر عصر به تفسیر گرفتند، واین تفسیر نویسی تا امروز ادامه دارد. تا حال تفسیری را که کدام زن مسلمان نوشته باشد کسی ندیده است.
      خلق انسان ازیک مرد وزن با حقایق علمی جور در نمی آید و بر گرفته از آئین یهود است، وانگهی مطابق روایات قرآنی از آدم اول و زنش تمامی انسانها خلق شده است بدین قرار که در ابتدا برادر با خواهر جفت شده و ازان دو فرزندان متولد شده وآنها نیز بابرادران وخواهران خود ازدواج وبالآخره منجر به ازدیاد نفوس آدمی شده است. واین روایت قرآنی ولد الزنا یا حرامی بودن نسل آدمی قرآنی را توجیه میکند، در حالیکه همین قرآن ازدواج با زن پدر، خواهر، خاله و عمه را حرام میداند.خلق انسان از یکمرد وزن و حرام شمردن محارم نزدیک یکی از تناقضات قرآن است.
      در تاریخ اسلامی زن در مقام قضا نه دیده شده ونه هم شنیده شده است ،همچنان در عرصۀ مشوره ، ارشاد وتبلیغ وآگاه ساختن دیگران، زنان کدام نقشی نداشته اند،اگر نقشی داشته اند که ما ازان اطلاع نداریم امید میرود اسلام پرستان، بر معلومات ما بیفزایند. اگر قرآن مشاور هم فی الامر گفته، آن گفته بیش از شعار چیز دیگری نیست واگر هم گاهی شور ومشورت در کار بوده مانند همین شور ومشورت شورای علما ی افغانستان بوده است نه چیز دیگر. با درود بیژن

    • خانم ثاقب، بخواهی نخواهی آنچه که شورای علما میخواهند و در مورد اعلامیه صادر کرده اند، کاملن عوامر دینی است هیچ تفسیر غیر آن از نگاه دینی امکان پذیر نیست اینکه شما میخواهید به شکلی از اشکال اسلام را به نفع زنان تفسیر کنید خواب و خیال بیش نیست، اصلن چنین تفسیر امکان پذیر نیست آیه های قران به صراحت همه حقوق زن را توضیح داده است. با اسلام بازی نکنید که معتاد میشوید.

  • شعر زیرین را به شير زن باشھامت
    افغان خانم حمیرا ثاقب به خاطر ھشت مارچ تقديم می کنم

    می زند برسرخود تيشۀدين
    تابه مسجدنيرنگ شودسجده گزين
    دخترمحتسب گيردب ه بغل شيخ زمان
    صبح وضو سازد ازخون زنان
    ھشت مارچ رابسازد گرگ وشبان
    که گرگ درد گوسفند ازغفلت چوپان
    برسرزن زند اوراق قرآن شورای علماء
    حرف ديروز فراموش کرده کرزی دغاء
    با زبان وبه چشمک بگويد به ما
    من برقصم تو خوان آيت مقصد تان
    تا که طالب کند خنجرخودآلوده به خون زنان
    باخبرباش که من می تراشم
    بت معبودنه از دين ومذھب
    می تراشم از پيکرخويش
    تابدانی که توگرگ نيستی ومن ميش
    تا به ياد آرم به توخوردن گندم به بھشت
    ناله خيزد زسر وپای وجود
    باخبرباش که من نه ازدست توفريادکنم
    نه تو نامرد به نام مرد ياد کنم
    حرف ديروز وامروز تودارد فرق
    ملت افغان تو ساختی غرق
    کشتی توروان است به دشت سراب
    يا که خودرا بری ساختی ازجواب
    تودرفکراين ھستی وخواب خرگوش
    قدح از خون من پرسازی وکنی نوش
    به فکراين ھستی زنی بربنا گوشم
    که من درقفس بال وپرمی فروشم
    چنان بشکنم آن ستون قفس
    تا کشی آه ازگلوجای نفس
    گلويت زتلخی گردد چوزھر
    نکنی تو دعوت ما عمر
    نسازيد جواری به ملت نيشکر
    نگردد ديگراين ملت رعيت کوروکر
    تو زن را مگرفکرکردی مشت پر
    ويا تو کل را کردی تو خر
    کجا من بترسم زسنگساروچوب تر
    که آزادی کردم ورد زبان ازبر
    نباشم من آن زن ديروزافغانستان
    که پامال گردم مثل ديروزدرجھان
    بتووبه شورای علماء گويم چنان
    که دست برداريد ازسرشيرزنان
    دھن را بشوئيد گيريد نام زنان
    ندارد ھيچ فرق بين خود زنان
    ھزاره وازبک وتاجک وافغان
    که ازخوست باشديا ازبلخ وباميان
    من دارم درسينه آتش نھان
    اگر آه کشم سوزد جھان
    بگواين پيغام به امريکا وناتو
    دو باره می آيد استالين ومائو
    ديگرزن نرود زيرفرمان کوروکر
    به آخر رسيده دوران خر
    که تو باشی يا کورماعم

    • مرد مسلمان
      زنی میگفت بر مرد مسلمان
      که ای والا ترین پارسایان
      همه پرهیزیان را تا رسیدم
      به مانند تو زاهد کی بدیدم
      فروشی فخر بر پاکان گیتی
      ز ترسا زاده ها تا زردهشتی
      ولی چشمت بیافتد تا که بر زن
      ترا لرزیده ایمان و دل و تن
      اگر در خانگاه و کعبه باشی
      ز بانگ کفش زن در خود بپاشی
      بگو آیا بود " یزدان پرستی"؟
      که ار در گوشه ی مسجد نشستی
      زنی گیسو بیافشاند چو در باد
      زسجاده نمازت رفته بر باد
      نگه بر دختر نُه ساله داری
      که کودک را به عقد خود بیاری
      فرو رفتی درون خود لجن را
      ملامت مینمایی اهرمن را
      گناه سستی ات را سنگ و سربی
      کفاره بر سر زن مشت کوبی
      ترا باید، که جز از همسر خویش
      همه را بنگری چون خواهر خویش
      تو که بر نفس خود فرمان نداری
      برای زن ز چه فرمانگزاری؟
      نه زن آلوده سازد دامنی را
      نه گردن می نهد اهریمنی را
      ز بس اهریمنی از تو بدیدند
      به پیشت اهرمن ها رو سپیدند
      به بدبختی نشانی چار زن را
      اگر دستت رسد سازی حرم ها
      به مردان کدامین کیش بینی؟
      که میبالد به پرهیز چنینی
      اگر کم گفتم و بسیار گفتم
      ز کردارت بسا اندر شگفتم
      مسلمانی که مانند تو لغزد
      گمان من به شیطانی نیارزد

      نقل از payrang.blogfa.com

  • د دې رسالې مصنف په دیني مسایلو کې پوره ناتوانه دی او په دې لیکنو سره نشي کولی د مسلمانانو فکرونه خراب او هغوي په اندېښنه کې واچوي.
    مونږ دې میرمنې ته وایو چې د اسلام په مبارک دین کې د ښځینه او نارینه برابري ناشونې ده او الله (ج) په خپل ازلي کتاب قرآن عظیم الشان کې د بېلا بیلو ایتونو له لارې په پوره صراحت سره د سړیو برتري او ښه والی پر ښځو باندې بیان کړی دی او منکرین د دې ایتونو کافران دي.
    د دې میرمنې لیکنه د الهی اصولو او قوانینو سره په ټکر کې ده او په کفر امیزه توګه د دې لیکنو ادامه به نوموړې میرمن د خدای (ج) په قهر او تر ټولو سخت عذاب اخته کړي.
    مولوی محمد عمار

  • این نقد بگونه خط به خط صورت گرفته و بهتر است تا اول اعلامیه بخوانش گرفته شود.
    ده سال تمام کشور در آتش خشونت های دهشت افگنان سوخت و هزاران انسان بکام مرگ و بدبختی فرستاده شد ولی هر گز شورای علما٬ مرتکبین این جنایات را به اساس اصول دین جنایت کار نخواند. آیا این شورا میپذیرد که سیاست در افغانستان آلوده به ناپاکی هاست و هر گاه آنها از دریچه دین وارد سیاست میشوند٬ در حقیقت نام دین را با این ناپاکی ها گره میبندند؟ زمانیکه هزاران انسان که در قلبشان قرآن حفظ هست سر بریده شدند٬ مساجد و قرآن ها سوختانده شد و اطفال و زنان با بی رحمی کشته شدند٬ آیا این روحانیون آیات قرآن را نمیشناختند؟ آیا شما اعضا شورا حاضرید همه پول های را که تا هنوز از آدرس شورا به بهانه های مختلف ولی از امکانات جامعه بین المللی گرفته اید دوباره باز گردانید و اعلام نمایید که دیگر از معاش حکومت که همه چیزش مدیون کمک های جامعه بین الملی هست استفاده نمی نمایید؟ خانه های عصری و لکس بعضی از شما ها پول آبله کدام دستان است؟

    در قسمت قبول تصمیم شورای جهادی و ریاست جمهوری از سوی این شورا٬ مردم تصویر چندتن از این رهبران جهادی را در ذهنشان مجسم نمایندو و قضاوت کنند که این شورا دین و نام خدا و کلام خدا را بخواست چی کسانی استفاده میکند.؟ امروز آقای کرزی در راس یک حکومت سرا پا آلوده به فساد قرار دارد ولی این شورای نجات بخش٬ جز جلالتمآب گفتن برای ریس جمهور پیام دیگری ندارند و شما مردم دلیل این همه را میدانید. این شورا اگر به دهل سیاست حکومت نمیرقصد چرا تا دیروز در باره زندان های افغانستان خاموش بود؟ از مدتی بدینسو که قرار است این زندان به حکومت تسلیم داده شود٬ همسو با حکومت مردم فریبی میکنند. حملات شبانه با وجودیکه متاسفانه تلفات ملکی دارد ولی دهشت افگنان و آنانی را آدرس قرار میدهد که با حملات انتحاریشان جان هزاران انسان بیچاره را میگیرند. پس چرا این جانیان که در خانه های مردم پنهان میشوند و انسان های بیگناه را سپر خود میسازند با آیات و فتوا های دینی محکوم نمیشوند که بساط جنگ و نا امنی ریشه کن شود و دست آی اس آی از سر زمین ما کوتاه شود. نزد شورا و اعضای آن تجاوز پاکستان بدلیل رابطه های سلیقویشان با این کشور هیچ عیبی ندارد. آیا همین رهبران سیاسی٬ نظامی و دینی پاکستان که شما ملاقات با آنها را مثمر میدانید و به دهل زدنهایشان میچرخید یک بخش عظیم عاملین جنگ و بدبختی امروز کشور ما نیستند؟ هر اعلامیه یا حرکت که به نفع آی اس آی و گروه های دهشت افگن مربوط به آن تمام شود را شورای شما مثبت ارزیابی میکند ولی مردم میدانند که سیاست های وارد شده از پاکستان همه هست و بود مادی و معنوی ما را به نیتستی کشانیده است. استفاده از آدرس دین برای اهداف قومی٬ زبانی٬ سیاسی٬ مادی و گروهی خیلی ها نادرست و تاسف برانگیزاست. شما به عنوان شورای علما در انتظارید که رهبران سیاسی٬ نظامی و دینی پاکستان برای شما صلح بیاورند ولی ما میدانیم که شما میدانید این چال و نیرنگی بیش نیست. شما به عنوان شورای علما در تلاش هستید که به خواست پاکستان و سلیقه های شخصی خودتان گروه جنایت کار حکمتیار- طالب را به قدرت بکشانید٬ چی آبرو عزت برای مردم و باورهای مقدس آنها باقی خواهد ماند؟ سو استفاده از نام دین برای به قدرت کشانیدن عاملین راکت بارانی های کابل٬ خون ریزی ها و انتحاری ها٬ از دین چی چهره به ذهن مردم افغانستان و دنیا معرفی خواهد کرد؟ از شما به قول خودتان علما میپرسم که آیا خون اطفال٬ زنان و مردان بیگناه که بدست این گروه های جنایت کار ریزانده شده اند از مقدسیت خون یک انسان برخوردار نیست؟ ریزاندن خون انسان و آنهم مسلمان در دین چی حکمی دارد؟ آیا صلح و ثبات بدون عدالت و دادخواهی یکی از اهداف این شوراست؟ اگر چنین است پس این هدف با دین چی ربطی دارد؟

    آیا درجریان ده سال شما این آیات قرآن را نمیدانستید و تازه آموختید؟ اگر این اعلامیه فرمایشی از جانب پاکستان و راه باز کردن به گروه های وابسته به آن نیست٬ چرا در طی ده سال در این مورد خاموش بودید و چرا در عین اعلامیه که در آن از پاکستان و رهبران آن تمجید میشود و به طالبان و حکمتیار خوشامدید گفته میشود از آیات قران استفاده میکنید و افکار طالبانی را منطق دینی بخشیده و مردم را مجبور به پذیرش آنها میسازید؟ حکمتیار علیه حکومت خودشان یعنی حکومت مجاهدین که او نخست وزیر آن بود جهاد میکرد و طالبان هم از نام دین به درخت٬ خانه٬ زمین٬ مسجد٬ طفل٬ زن و مرد رحم نکردند و هرچی از دست این گروه تاریک آمد انجام داد ودر ادامه شما آیات قرآن را وسیله برای به قدرت رسیدن این گروه ها قرار میدهید. پس واضیح است که پالیسی شما٬ پالیسی مشترک فریب مردم از آدرس دین و قرآن است. ریس شورا خود بار بار در کنار خانم ها حضور یافته است که تصاویرش موجود است. پس یا این آیات را نمیدانسته یا به آن اعتنایی نداشته یا هم این آیات را امروز سو استفاده میکنند و پول بدست میاورند.

    اگر مردم در مقابل این مکرو فریب سیاسی شورای معاش خوار حکومت خاموش بنیشینند یا بهراسند که نام دین و آیات قرآن را در آن بخاطر خاموش ساختن همه استفاده کرده اند٬ فردای تلخ در انتظار همه خواهد بود. چنانچه به باداران پاکستانی و برادران دهشت افگنشان وعده سپرده اند که به موارد بیشتر در وقت لازم پرداخته خواهد شد. آن موارد دقیقا تطبیق یک حاکمیت تفکر تنگ و تاریک طالبانی به دستور آی اس آی خواهد بود نه دستور قرآن.

    سید قباد زارع

    آنلاین : ‍نقد بر اعلامیه ۱۲حوت ۱۳۹۰ شورای سرتاسری علمای افغانستان

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس